نقدها و نمرات فیلم بدترین فرد در جهان؛ یک کمدی رمانتیک مدرن (جشنواره کن ۲۰۲۱)
یواخیم تریر با فیلم جدیدش «بدترین فرد در جهان» (The Worst Person in the World) به بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۲۱ آمده است. این اثر سینمایی فیلم پایانی سهگانه او است که تحت عنوان سهگانه اسلو (Oslo) شناخته میشود. سهگانه اسلو با فیلم سینمایی «دوباره نوازی» (Reprise) آغاز شد و با «اسلو، ۳۱ اوت» (Oslo, August 31st) ادامه یافت.
جشنواره کن فقط محل اکران آثار این سینماگر نروژی نیست بلکه احتمالا یادآور نوعی پیوند خانوادگی هم باشد؛ پدربزرگ او اریک لوچن فیلم سینمایی «شکار» (Jakten) را سال ۱۹۶۰ به همین جشنواره آورد.
فیلم سینمایی بدترین فرد در جهان یک کمدی رمانتیک درباره گرفتاریها و دشواریهای رابطه یک زن است؛ زنی نزدیک به شروع دههی چهارم زندگیاش که با پرسشهایی اساسی در رابطه با زندگی مواجه شده است. تریر فیلمنامه این اثر سینمایی را با همکار همیشگیاش اسکیل فوگت به رشتهی تحریر درآورده، فوگت خود امسال بهعنوان کارگردان فیلم «بیگناهان» (The Innocents) هم در جشنواره حضور یافته است.
یواخیم تریر در یکی از جدیدترین مصاحبههای خود اشاره کرده که با جلوی دوربین بردن بدترین فرد در جهان قصد داشته یک کمدی رمانتیک به سبک جرج کیوکر بسازد. به گفته او گرچه در دوران مدرن هم آثار درخشانی همچون «وقتی هری سالی را دید…» (When Harry Met Sally…) و «ناتینگ هیل» (Notting Hill) در این سنت سینمایی ساخته شدهاند اما متأسفانه عموما این حوزه جدی گرفته نمیشود. اما به باور این کارگردان نروژی عشق بزرگترین انتخاب زندگی است و روایت داستانهای عاشقانه حاوی عناصری در ارتباط با فلسفه زیستناند.
ارزیابی منتقدان انگلیسیزبان از این اثر سینمایی مثبت بوده است و نگاهی به ۱۴ نقد گردآوری شده درباره فیلم در وبسایت راتنتومیتوز نشان میدهد ۱۰۰ درصد منتقدان از فیلم رضایت داشتهاند.
در ادامه متن نگاهی خواهیم داشت به نقدهایی که این روزها درباره جدیدترین فیلم این کارگردان نروژی نوشته شدهاند.
اسکریندیلی – وندی آید
فیلم پرتره آشفته و غیرقابل پیشبینی یک انسان آشفته و غیرقابل پیشبینی است. بدترین فرد در جهان اثری پرروح و بهشدت رها است از یواخیم تریر. تریر بهعنوان کارگردانی که هرگز ریسکگریز نبوده است با ساخت این اثر یعنی سومین فیلم در سهگانه اسلو (پس از فیلمهای دوباره نوازی و اسلو، ۳۱ اوت) به تمامی هر نوع احتیاطی را کنار میگذارد.
بعضی از تصمیمهای تریر در مقام کارگردان نسبت به باقی تصمیمهای او نتیجهبخشترند اما همه این تصمیمها ریشه در ویژگیها و تجربیات شخصیت اصلی فیلم دارد و از این مسیر اعتبار میگیرد. جولی که به دههی چهارم زندگی نزدیک شده از بیتمرکزی شدیدی رنج میبرد و در عین حال دچار مشکل کمبود اعتماد به نفس شده است. تریر فیلم را به شکل ماهرانهای بین اندوه و کمدی هدایت کرده و سفر پردستانداز جولی را برای شناخت خود در دوازده بخش شامل یک پیشگفتار و یک پایانبندی، دنبال میکند.
فیلم نوعی تغییر لحن را درون سهگانه اسلو بازتاب میدهد. این اثر سبکتر، بازیگوشتر و سرگرمکنندهتر از دو فیلم قبلی است. با این اوصاف احتمالا فیلم عنوان جذابی برای توزیعکنندگان آثار هنری در سطح جهان باشد.
ورایتی – گای لاج
فیلم ظریف، پرجزئیات و همراه با بررسی عمیق شخصیتها که یواخیم تریر جلوی دوربین برده با صدای راوی دانای کلی همراه است که ما را با نوعی شیطنت و البته تحقیر در موقعیتهای بحرانی دوران ۲۰ تا ۳۰ سالگی زندگی جولی پیش میبرد. او با تحصیل پزشکی آغاز میکند، به این نتیجه میرسد واقعا به روانشناسی علاقه دارد نه پزشکی و پس از مدتی حس میکند در واقع باید یک عکاس شود. روابط عاطفی او هم دست کمی از همین الگو ندارند و تابعی هستند از هوی و هوسهای زودگذر. در ابتدا به نظر میرسد با اثری تکراری در توصیف شرایط نسل جوان طرف شدهایم و در عمل میتوانیم آن صدای معروف نسل قدیمی درباره بچههای خودشان را بشنویم که معتقدند این نسل بدون محدودیت بار آمده، به هیچ کاری نمیچسبد و مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد.
تریر که پشت درامهای روانشناختی کاملا حسابشده و پرظرافتی چون دوباره نوازی و اسلو، ۳۱ اوت بوده از این حرفها فهمیدهتر و عمیقتر است که بخواهد چنین نگاه سطحی و سادهای داشته باشد.
همانطور که این کمدی رمانتیک مالیخولیایی به شکلی کاملا صادق و وفادار قهرمان دمدمیمزاجش را میان پستیها، بلندیها و اغلب وضعیتهای میان این دو دنبال میکند به اثری بسیار دوستداشتی با دیدگاهی عاقلانه تبدیل میشود.
گاردین – پیتر بردشاو
یواخیم تریر کارگردانی است که تریلر «تلما» (Thelma) و درام ترک اعتیاد آگوست ۳۱ اوت را به سینما ارزانی کرده است. او با همکاری فیلمنامهنویس قدیمیاش اسکیل فوگت مخاطبانش را دچار احساسات گوناگونی همچون شرم و ناراحتی کرده و گاهی هم باعث شده لحظاتی تکاندهنده و شوکهکننده را تجربه کنند تا دریابند مواجهه با سینمای او آسان نیست.
با این اوصاف اگر ابتدای شروع این جشنواره به من میگفتید فیلم جدید او در بخش مسابقه یک کمدی لطیف و باطراوت در زمینه رابطه عاطفی است امکان نداشت حرفتان را باور کنم. اما به هر حال این اتفاق افتاده است. تریر در یکی از سختترین ژانرهای قابل تصور یعنی درام رمانتیک کار خود را شروع کرده و سپس این ژانر را با عناصر درام بلوغ ترکیب کرده است تا یک محصول نهایی بسیار شیرین و سحرانگیز بسازد.
فیلم سرگرمکننده و ظریف است به شکلی که بیشک میتوان گفت عادی و معمول نیست اما در عین حال بسیار هم واقعی است. از آن دست فیلمهایی که همه دیدهایم چطور بد ساخته میشوند و به همین دلیل هم دیدن اینکه ممکن است چنین فیلمی را خوب ساخت و متوجه شد که موضوعاتش چقدر مهماند مایه تعجب است؛ موضوعاتی مثل این که دقیقا عاشق چه کسی میشوی؟ آن یک نفر خاص چه کسی است؟ چه زمانی میفهمی در مرحله پیداکردن خود و مستقرشدن در وضعیت ماندگار قرار گرفتهای؟
ایندیوایر – دیوید ارلیچ
یک اثر قوی و مسحورکننده که به جهان بیقرار فیلمهای قبلی فیلمساز باز میگردد؛ جهانی درباره جوانانی که عبور زمان در زندگیاشان مایهی رنجشان را فراهم ساخته. آخرین فیلم تریر این ایده را مرکز توجه قرار داده که شاید گاهی اصیل و منحصربهفردبودن آنقدرها هم مهم نیست؛ در واقع زندگی جولی را حتی میتوان به مثابه یک داستان هشداردهنده هم تحلیل کرد که خطرات بیش از حد در انتظارماندن برای رسیدن به آن روز شکوفایی موعود و تبدیلشدن به یک انسان منحصربهفرد را متذکر میشود.
زندگی دقیقا قرار است چه زمانی برای ما آغاز شود؟ راوی این سؤال را از جانب جولی میپرسد. این سؤال با حقیقت واضحی در تضاد است؛ زندگی آغاز شده و همین حالا هم در جریان است.