بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳؛ توهین به باب راس نقاش و دنیروی ناامیدکننده
در سال ۲۰۲۳ آثار خوشساخت و قابل اعتنایی مانند «ایر»، «آناتومی یک سقوط»، «قاتلان ماه گل» و «بیو میترسد» را داشتیم و بلاکباسترهای درخشانی همچون «باربی»، «نگهبانان کهکشان بخش ۳» و «مأموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت اول» هم روی پرده رفتند اما کمافیالسابق، همهی فیلمهای کوچک و بزرگ اکرانشده در سال جاری میلادی موفق نبودند و بعضی از آنها که وضعیت بدتری دارند، سزاوارانه به فهرست بدترین آثار سینمایی راه پیدا کردهاند.
«مهمانی خانگی» از اولین فیلمهای بد سال ۲۰۲۳ بود که ماه ژانویه اکران شد. پس از آن «پسر» با بازی هیو جکمن و ونسا کربی را داشتیم که سینمادوستان را ناامیدکنند کرد و در ماه فوریه هم فیلم «جای تو یا جای من»، عاشقانهی جدید ریس ویترسپون و اشتون کوچر به یکی از بدترینهای سال تبدیل شد. در همین ماه، «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» هم به نمایش درآمد که شاید یکی از افتضاحترین قسمتهای دنیای سینمایی مارول باشد. «هیپنوتیک» اثر جدید رابرت رودریگز، «بهشت احمقها» به کارگردانی چارلی دی و «مارلو» از دیگر فیلمهایی بودند که برخلاف انتظار کیفیت بهشدت پایینی داشتند.
۱۵- درباره پدرم (About My Father)
- کارگردان: لورا ترروسو
- بازیگران: سباستین مانیسکالو، رابرت دنیرو، لسلی بیب، آندرس هولم، دیوید راشه، کیم کاترال، برت دایر، آندرس هولم
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۵ از ۱۰۰
سباستین مانیسکالو از استندآپ کمدینهای موفق چند سال اخیر بوده است، بنابراین منطقی بود که هالیوود بخواهد از استعدادها و محبوبیت او استفاده کند. با این حال، به نظر میرسد که نوع بازیگری او – تلفیقی از عصبانیت، کمدی بصری و بازتابی از اصالت ایتالیایی وی – با سینمای جریان اصلی همخوانی ندارد و آنطور که انتظار میرفت جواب نمیدهد تا شاهد یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ باشیم. مانیسکالو در «درباره پدرم»، برای نخستین بار نقش اصلی را برعهده دارد و در نگارش فیلمنامه نیز نقش داشته است؛ فیلم از حضور یکی از بازیگران برجستهی تاریخ سینما نیز بهره میبرد (رابرت دنیرو) اما این کمدی کلیشهای را هیچ ستارهای نمیتواند نجات دهد.
مانیسکالو نقش مرد مهاجری به نام سباستین را بازی میکند که اخیرا با اِلی (لسلی بیب) نامزد کرده است. اِلی از او میخواهد تا پدر آرایشگر ایتالیاییاش، سالوو (دنیرو) را به مهمانی مجلل خانوادگی آنها بیاورد. سباستین که همیشه پدر را مایهی خجالت میداند و دل خوشی از او ندارد، مجبور میشود که بپذیرد. ورود پدر با رویدادهای اسلپاستیک مضحکی همراه است اما در هر صورت باعث میشود تا این دو به یکدیگر نزدیک شوند و به اصطلاح آشتی کنند. مانیسکالو از زندگی شخصی خود برای طراحی رویدادها الهام گرفته است اما ایدههایش در قالب سینمایی جواب ندادهاند.
۱۴- ۶۵؛ کلیشهای و از بدترین فیلمهای ۲۰۲۳
- کارگردان: اسکات بک، برایان وودز
- بازیگران: آدام درایور، آریانا گرینبلات، کلوئی کلمن، نیکا کینگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۴ از ۱۰۰
با اشباع شدن ژانر اکشن و علمی-تخیلی در سالهای اخیر، فیلمسازان جوان و خوشآتیهی این دو ژانر برای اینکه بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند، باید تا حد ممکن به ایدههای نوآورانه بپردازند و از کلیشهها فاصله بگیرند. اسکات بک و برایان وودز که فیلمنامهی «یک مکان ساکت» (۲۰۱۸) – یکی از آثار شاخص ژانر ترسناک – را در کارنامه دارند، با کارگردانی فیلم «تسخیر» (۲۰۱۹) امیدوارکننده ظاهر شدند اما جدیدترین ساختهی آنها، یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ است و تقریبا همه کلیشههای ژانر علمی-تخیلی در آن به چشم میخورد؛ متاسفانه آنها حتی در پیادهسازی همین ایدههای تکراری نیز موفق عمل نکردهاند.
قصه در گذشتهای دور اتفاق میافتد. خلبانی به نام میلز (آدام درایور) داوطلب میشود تا هدایت یک ماموریت فضایی دو ساله را بر عهده بگیرد تا از طریق آن بتواند هزینههای درمان بیماری دخترش را تامین کند. این ماموریت اما مطابق انتظار پیش نمیرود و یک حادثه باعث میشود تا سفینهی میلز بر روی یک سیارهی بینامونشان سقوط کند. همهی مسافران در جریان این حادثه کشته میشوند و تنها دختر بچهای به نام کوا (آریانا گرینبلات) جان سالم به در میبرد. چندان غافلگیرکننده نیست اما بهسرعت مشخص میشود که این سیارهی گمنام، کرهی زمین است اما همانند رمانهای علمی-تخیلی قرن نوزدهمی، ما در دوران ماقبل تاریخ هستیم (احتمالا ۶۵ میلیون سال قبل، به نام فیلم توجه کنید). آیا این دو بازمانده باید از دستان دایناسورهای عظیمالجثه فرار کنند و با بارش شهابسنگ روبهرو شوند؟ قطعا همینطور است.
ایدهی فیلم شاید روی کاغذ هیجانانگیز باشد اما نتیجهی نهایی یک فضاحت کامل است؛ فیلمی که شما را سرگرم نمیکند، خنثی پیش میرود و در خلق تعلیق مشکلات اساسی دارد. در حقیقت این فیلم را بارها با نامهای مختلف و با شخصیتهای متفاوت دیدهاید. میانگین امتیاز ۳۵ درصد منتقدان در سایت راتن تومیتوز برای چنین فیلم پر سروصدایی خوب نیست، بهویژه برای طرفداران فیلمهای «پارک ژوراسیک» و آثار دایناسوری که برای تماشای آن لحظهشماری میکردند.
۱۳- نقاشی (Paint)
- کارگردان: بریت مک آدامز
- بازیگران: اوون ویلسون، میکلا واتکینس، وندی مکلندن کاوی، سیارا رنه، لوسی فریر، لوئیسیا استراس، استیون روت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۲ از ۱۰۰
اینگونه به نظر میرسد که سازندگان «نقاشی» قصد داشتهاند تا فیلم زندگینامهی نقاش مشهور و مجری برنامهی «لذت نقاشی»، باب راس را بسازند اما نتوانستند حق امتیاز آن را دریافت کنند یا شاید هم خسته شدهاند و تصمیم گرفتهاند تا یک فیلم کاملا متفاوت دربارهی مردی بسازند که فقط از نظر ظاهری به باب راس شباهت دارد. نقاشی به کارگردانی و نویسندگی بریت مک آدامز، خواسته یا ناخواسته این حس را شما منتقل میکند که با هدف تحقیر و تمسخر باب راس ساخته شده است، حالا اینکه چرا اصلا باید بخواهد به این نقاش فقید توهین کند را نمیدانیم اما نتیجهی نهایی یکی از بدترین فیلمهای ۲۰۲۳ است.
اوون ویلسون بامزه و دوستداشتنی اینجا نقش کارل را بازی میکند، هنرمندی که از زندگیاش کاملا راضی است و هرآنچه که مردی از دههی ۷۰ میلادی آرزوی داشتن آن را دارد در اختیار اوست، همانند یک برنامهی تلویزیونی پیرامون نقاشی. او طرفداران زیادی هم دارد که در خانه همراه با پخش این برنامه، نقاشی میکنند. اما در یک چرخش غیرقابلپیشبینی، هنگامی که یک نقاش بهتر از راه میرسد و جایگاه وی تهدید میشود، کارل بحران هستیگرایانهای را تجربه میکند و با حقایق تلخی روبهرو میشود. به عبارت دیگر، نقاشی همان «گوینده: افسانه ران برگندی» (۲۰۰۴) است اما جای گویندهها با نقاشها عوض شده است و فیلم از نظر کیفیت کمدی هم نمیتواند به آن نزدیک شود. منتقدان، فیلم را برای سطحی بودن و برداشت توهینآمیز از باب راس بازخواست کردند و به این نکته اشاره داشتند که پتانسیلهایی هم دارد اما آنها را هدر میدهد.
۱۲- مهمانی خانگی (House Party)
- کارگردان: کالماتیک
- بازیگران: جیکوب لاتیمور، توسین کول، کارن اوبیلوم، تریستن تامپسن، مارک کیوبن، انتونی دیویس، والتر امانوئل جونز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۸ از ۱۰۰
فیلم «مهمانی خانگی» اصلی که سال ۱۹۹۰ به اکران درآمد، یک کمدی کلاسیک مدرن بود که از یک تیم بازیگری دوستداشتنی بهره میبرد و اگرچه ادعایی نداشت اما به اندازهای موفق بود که برای آن چند دنبالهی قابلقبول ساخته شود. قصه دربارهی جوانی بود که بدون اجازهی پدر به مهمانی دوستش میرود و آنجا اتفاقات عجیبی را تجربه میکند. حالا در سال ۲۰۲۳ شاهد اکران نسخهی بازسازی این فیلم هستیم، اثری که میخواهد هرآنچه در گذشته دیدهایم را به شکلی افراطی چندبرابر کند و یک کمدی پرهیاهو باشد اما جواب نمیدهد و نتیجهی نهایی یک اثر نازل، آشفته و آزاردهنده است.
این بار با دو دوست بزرگسال، دیمون (توسین کول) و کوین (جیکوب لاتیمور) همراه میشویم که نظافتچی خانه هستند. آنها فاصلهی زیادی با از دست دادن این شغل ندارند و از سوی دیگر، مشکلات مالی به آنها فشار زیادی وارد میکند. با این حال، دو دوست قصه تصمیم میگیرند تا در آخرین خانهای که قرار است تمیز کنند، یک مهمانی شکوهمند راه بیندازند؛ عمارت بزرگی که به ستارهی مشهور بسکتبال، لبرون جیمز تعلق دارد. از اینجا به بعد، فیلم دیگر قصهای ندارد و زمان خود را صرف مسائل پیشپاافتاده، حرف زدن دربارهی جیمز (که از قضا تهیهکنندهی فیلم هم هست)، شلوغکاریهای بیپایان و حضور افتخاری خوانندگان رپ میکند و ظاهرا ما باید به این چیزها بخندیم.
چنین فیلم بیسروتهی بیگمان توانایی جذب تماشاگران یا منتقدان را ندارد و بسیاری از آنها این سوال را مطرح کردند که اصلا چرا باید چنین فیلمی ساخته شود؟ آنهم با این کیفیت و فیلمنامه. ریچارد روپر، منتقد شیکاگو سان-تایمز در نقد فیلم مینویسد: «مهمانی باشکوهی که در عمارت مجلل لبرون جیمز اتفاق میافتد بیشتر از اینکه هیجانانگیز باشد، خستهکننده و ملالآور است» و برایان ریچارد هم در نقد خود نوشته است: «این نسخهی بازسازی آنطور که باید بامزه و خوب نبود، قلب و احساس نسخهی اصلی هم در آن به چشم نمیخورد».
۱۱- دوباره عشق (Love Again)
- کارگردان: جیمز سی. استروز
- بازیگران: پریانکا چوپرا، سم هیوین، راسل تووی، امید جلیلی، سلیا ایمری، سلین دیون، نیک جوناس، لیدیا وست
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۷ از ۱۰۰
«دوباره عشق» از آن آثاری است که به دورهی زمانی فعلی تعلق ندارد و با این هدف ساخته شده است که یادآور فیلمهای کمدی-عاشقانهی دههی ۹۰ میلادی باشد اما در این زمینه هم عملکرد موفقی ندارد. افزون بر این، سازندگان یک لایهی غم و اندوه به قصه اضافه کردهاند که میتوانست جواب دهد اما فیلمساز نمیتواند آن را بهدرستی مدیریت کند تا فیلم از نظر لحن به پدیدهی عجیبی تبدیل شود. در نتیجه، شخصیت اصلی، میرا (پریانکا چوپرا) یک دقیقه داغدار مرگ نامزدش است و دقیقهای دیگر به قرار عاشقانهی نامتعارفی با یک آدم احمق میرود (که نقش آن را نیک جونز، همسر واقعی چوپرا بازی میکند).
قصه آغاز غمانگیزی دارد، میرا یک متن عاشقانه را به شماره موبایل قدیمی همسر فقیدش ارسال میکند. او نمیداند که این شماره موبایل حالا در اختیار راب (سم هیوین) است، یک خبرنگار که از پیشامد روزگار، بسیار هم جذاب و خوشتیپ است اما در حال حاضر وضعیت بدی دارد، نامزدش اخیرا رهایش کرده و حالا باید دربارهی خوانندهی مشهور، سلین دیان، یک مقالهی خوب بنویسد، در غیر این صورت از کار اخراج خواهد شد. همانطور که بالاتر هم اشاره شد، سازندگان تلاش کردهاند تا حسوحال آثار دههی ۹۰ میلادی را بازآفرینی کنند و سلن دیان که از مشهورترین خوانندگان آن دهه است، به همین دلیل در فیلم حضور دارد. منتقدان به دوباره عشق روی خوشی نشان ندادند و از آن بهعنوان یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ نام بردند. منتقد وبسایت ایندیوایر دربارهی فیلم نوشته است که «اکثر دیالوگهای بامزهی فیلم به حدی مبتذل هستند که حتی شنیدن آنها باعث میشود تا دندان درد بگیرید».
۱۰- رها شده (Ghosted)
- کارگردان: دکستر فلچر
- بازیگران: کریس ایوانز، آنا د آرماس، آدرین برودی، مایک مو، تیم بلیک نلسون، مروان کنزاری، انا دیویر اسمیت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۶ از ۱۰۰
بازیگران پول میگیرند تا نقش بازی کنند و ما انتظار داریم که آنها در نقشهایشان غرق شوند و ما این آدمها را باور کنیم اما در «رها شده» ما دو سوپر استار داریم که در سالهای اخیر با نقشهای مشهوری پیوند خوردهاند و حالا باور کردن آنها در این نقشهای عجیبوغریب دشوار است؛ ضمن اینکه آنها حتی نمیتوانند درست بازی کنند و به خود زحمت هم نمیدهند. از جهاتی باید به آنها حق داد: این یک فیلم تجاری است که حتی در سینماها اکران نمیشود (محصول اپل تیوی پلاس) و فیلمنامهی احمقانهی رها شده شرایط را برای مانور دادن این دو بازیگر مهیا نمیکند. احتمالا هیچ بازیگر دیگری هم نمیتوانست این فیلم را نجات دهد
کریس ایوانز که او را با کاپیتان آمریکا میشناسیم، اینجا نقش یک آدم کاملا عادی (بیش از حد عادی) به نام کول ترنر را بازی میکند که بههیچوجه باورپذیر نیست. کول خیلی ناگهانی و بیمقدمه با یک زن مرموز و هیجانانگیز به نام سیدی (آنا د آرماس) به قرار عاشقانه میرود، زنی بیش از حد مخفیکار که یک لحظه شک میکنید شاید جاسوس باشد. البته که او قطعا یک جاسوس است و آنها با خلافکاران خطرناک بینالمللی روبهرو میشوند. سیدی که کارکشتهترین مامور جهان است، با همه مبارزه میکند و هر بار کول را نجات میدهد. و کول؟ او فقط میایستد و به رویدادهای دیوانهوار اطرافش مینگرد، حتی با اینکه هر ۵ دقیقه یک حادثهی جدید رخ میدهد اما کول از شوکه بودن دست برنمیدارد.
رها شده مجموعهای از چند سکانس اکشن درجهدو است که به غیرمنطقیترین شکل به یکدیگر متصل شدهاند و دکستر فلچر در طراحی آنها از همهی کلیشههای ممکن استفاده کرده است تا گویی بهعمد یکی از بدترین فیلمهای ۲۰۲۳ را بسازد. فیلم منتقدان را راضی نکرد و میانگین امتیاز ۲۶ درصد در سایت راتن تومیتوز وضعیت کلی آن را نشان میدهد. ونلی ما (منتقد) دربارهی آن مینویسد: «این پسماندهی زبالههای چند فیلمنامه بهتر بود» و منتقد روزنامهی ایندیپندنت نوشته است که «قصد شستشوی مغزی مخاطبان را دارد» زیرا هیچ سنخیتی میان دو شخصیت اصلی قصه به چشم نمیخورد و کریس ایوانز و آنا د آرماس را میتوانیم یکی از ناموفقترین زوجهای فیلمهای اکشن در سالهای اخیر بدانیم.
۹- مارلو (Marlowe)
- کارگردان: نیل جردن
- بازیگران: لیام نیسون، دیانه کروگر، جسیکا لنگ، آدواله آکینویه آگباجه، الن کامینگ، دنی هوستون، ایان هارت، کالم مینی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۶ از ۱۰۰
نویسندهی مشهور رمانهای جنایی و پلیسی، ریموند چندلر به احیای این ژانر کمک ویژهای کرد. در دهههای نخست قرن بیستم، داستانهای کارآگاهی جدی گرفته نمیشدند اما چندلر توانست این داستانها را به ادبیات فاخر تبدیل کند. محبوبترین شخصیت خیالی چندلر، یک کارآگاه خصوصی باهوش به نام فیلیپ مارلو بود، مردی که پیرو اصول اخلاقی است و برای حل پروندهها حاضر میشود خطر کند. مارلو شخصیتی بینظیر بود که توجه هر خوانندهای را جلب میکرد و چندان طول نکشید تا وارد دنیای سینما شود و بازیگران بزرگی مانند همفری بوگارت نقش او را بر عهده بگیرند.
با این تفاصیل، انتظار میرفت که «مارلو» حرفهایی برای گفتن داشته باشد اما این فیلم کلیشهای است و بیشتر شبیه پارودی فیلمهای کارآگاهی قدیمی به نظر میرسد، حتی با اینکه تیم سازندهی درجهیکی دارد، از جمله ویلیام موناهان که برای نگارش فیلمنامهی «رفتگان» (۲۰۰۶) صاحب جایزهی اسکار شد، نیل جردن که «مصاحبه با خونآشام» (۱۹۹۴) را ساخته است و البته لیام نیسون در نقش فیلیپ مارلو، بازیگری که در نگاه اول، فرهمندترین گزینه برای چنین نقش مهمی است.
قصه اواخر دههی ۳۰ میلادی و در یک لس آنجلس مهآلود رخ میدهد، کارآگاه مارلو توسط زنی به نام کلیر (دیانه کروگر) استخدام میشود تا نیکو پیترسون (فرانسوا آرنو) را پیدا کند، معشوقهی کلیر و مدیر صحنهی یک استودیوی فیلمسازی هالیوودی. در ظاهر اینگونه به نظر میرسد که نیکو در حالت مستی با یک ماشین تصادف کرده است اما همانطور که میدانید، داستان به همینجا ختم نمیشود، حقایق مخفی شدهاند و پای آدمهای مهم شهر به این پروندهی کوچک باز میشود.
لیام نیسون در سالهای اخیر فیلمهای اکشن زیادی را روی پرده فرستاده است که اکثرشان در گیشه موفق بودهاند اما او با مارلو از هر نظر خراب کرد. فیلمی که با افتتاحیهی فاجعهبار ۴.۳ میلیون دلاری، یکی از بزرگترین شکستهای تجاری کارنامهی هنری این ستاره است. اکثر منتقدان به این مسئله اشاره داشتهاند که مارلو اصلا تعلیق و هیجان ندارد و قصهاش را هم نمیتواند بهدرستی روایت و رمزگشایی کند و برای یک اثر کارآگاهی، یک قصهی پرکشش و منطقی شاید بیشترین اهمیت را داشته باشد.
۸- جنگیر: مومن (The Exorcist: Believer)
- کارگردان: دیوید گوردون گرین
- بازیگران: لسلی اودم جونیور، آن داود، جنیفر ندلز، نوربرت لئو بوتس، لیدیا جیوت، اولیویا مارکوم، الن برستین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۲ از ۱۰۰
«جنگیر: مومن» قرار بود آغاز تازهای برای این مجموعه باشد. دیوید گوردون گرین که چند سال قبل، مجموعهی «هالووین» را احیا کرد، گزینهی مناسبی به حساب میآمد و او تصمیم گرفت همان کاری که با هالووین کرده بود را اینجا تکرار کند: ساخت دنبالهی مستقیم قسمت اول و نادیده گرفتن نسخههای بعدی. این اتفاق خوبی بود و گوردون گرین شانس ساخت یک اثر قابلقبول را داشت اما نتیجهی نهایی یک افتضاح تمامعیار است، چیزی مشابه دنبالههای پیشین و چه بسا بدتر از آنها.
فیلم چنان نابسامان، دمدستی و خنثی است که شاید مقایسهی آن با «جنگیر» (۱۹۷۳)، شاهکار ویلیام فریدکین توهینآمیز باشد. تنها کاری که مومن انجام میدهد، بلغور کردن کلیشهها است. ساختهی دیوید گوردون گرین همانند دیگر آثار سینمایی پیرامون جنگیری، به جامپاِسکر تکیه کرده است و کاری با احساسات یا ترس زیرپوستی ندارد تا متوجه شویم که سازنده درک درستی از نسخهی اصلی ندارد. این بار نه یک دختر بلکه دو دختر ۱۳ ساله توسط یک نیروی شیطانی تسخیر شدهاند.
ویکتور (لسلی اودم جونیور) پس از مرگ همسرش، باید دخترش آنجلا (لیدیا جیوت) را بهتنهایی بزرگ کند. آنجلا که رویای ملاقات دوباره با مادر فقیدش را دارد، همراه با دوستش کاترین (اولیویا اونیل) به جنگل میرود تا از طریق تشریفات مذهبی مادر را ببیند که جوابی نمیگیرد. دو دختربچه ناپدید میشوند و چند روز بعد بازمیگردند اما از هر نظر تغییر کردهاند، بله، آنها نیاز به جنگیری دارند. ویکتور سپس از طریق یک کتاب که توسط کریس مکنیل (از شخصیتهای اصلی فیلم جنگیر) نوشته شده است، دربارهی جنگیری اطلاعات جدید بهدست میآورد.
فیلم جنگیر ترسناک بود چون نمیدانستیم باید منتظر چه چیزی باشیم اما جنگیر: مومن هر چه قدر تلاش میکند، ما میدانیم که به کدام مسیر خواهد رفت و چه اتفاقی رخ خواهد داد. ساخت دنبالهای برای یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ آسان نیست اما دیوید گوردون گرین حتی نتوانسته است که یک فیلم معمولی سرگرمکننده بسازد و هر کسی را ناامید میکند. جنگیر: مومن فارغ از اینکه تکراری است، از نظر فنی هم فیلم قابلقبولی نیست و وعدهی روزهای بهتری را برای این مجموعه نمیدهد. منتقد روزنامهی آبزرور دربارهی فیلم نوشته است: «همهچیز [از فیلم اصلی] بازیافت شده است اما سازندگان فراموش کردهاند که عنصر ترس را هم به جنگیر: مومن بیاورند».
۷- شوالیههای زودیاک (Knights of the Zodiac)؛ پرخرج اما میان بدترین فیلمهای ۲۰۲۳
- کارگردان: توماش باگینسکی
- بازیگران: مکنیو، فامکه یانسن، مدیسون آیسمن، دیگو تینوکو، مارک داکاسیوس، نیک استال، شان بین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۱ از ۱۰۰
این فیلم پرخرج و مبتنی بر جلوههای ویژه، بر اساس مجموعه مانگا/انیمهای به همین نام ساخته شده است که با توجه به محبوبیت جهانی بالای آن، باید فروش این اثر سینمایی را تضمین میکرد. «شوالیههای زودیاک» اما ضعیفتر از آن است که حتی طرفداران سرسخت مجموعه بخواهند برای تماشای آن در سالنهای سینما هزینه کنند. فیلم که یادآور «هری پاتر» و دیگر مجموعههای حماسی نوجوانانهی سالهای اخیر است، برداشت دیگری از «فرد برگزیده» ارائه میدهد، نوجوانی که گویا سرنوشتش این است که جهان را نجات دهد؛ فیلم دیگر ویژگیهای رایج آثار فانتزی را هم دارد، از چرخشهای داستانی دراماتیک تا سکانسهای اکشن بزرگ اما کافی نیست.
در وهله اول، فیلم بهعنوان نسخهای که قرار است آغازگر یک مجموعهی سینمایی باشد، هیچ ویژگی خاصی ندارد که آن را از نمونههای مشابه متمایز کند. سیا (مکنیو) به دنبال یافتن سرنخهایی پیرامون خواهر گمشدهاش است و برای کسب درآمد در مبارزات خیابان شرکت میکند. در جریان یکی از این مبارزات، سیا تصادفا آگاه میشود که از قدرتهای فراطبیعی بهره میبرد. خیلی زود، او به معبد خدایان، جادوگران و دیگر موجودات فانتزی و جاودان قدم میگذارد. سیا اما ابتدا باید سرنوشت و جایگاه خود به عنوان یکی از اعضای گمشدهی شوالیههای زودیاک را بپذیرد.
شوالیههای زودیاک که با بودجهی ۶۰ میلیون دلاری روی پرده رفت، تنها ۷ میلیون دلار فروخت که تراژدی است. منتقدان هم از کیفیت پایین آن متعجب شدند، فیلمی که نهتنها توانایی جذب سینمادوستان و طرفداران ژانر فانتزی را ندارد بلکه به طرفداران سرسخت مجموعه هم توهین میکند و سازندگان آن هیچ درکی از مانگا و انیمهی اصلی نداشتهاند. تنها دلیل تماشای فیلم شاید شان بین باشد که در ۵ سال اخیر فارغ از شوالیههای زودیاک، تنها در یک فیلم دیگر حضور پیدا کرده است.
۶- تعطیلات دوستان ۲ (Vacation Friends 2)
- کارگردان: کلی تارور
- بازیگران: جان سینا، مریدیت هگنر، استیو بوشمی، کارلوس سانتوس، رونی چنگ، جمی هکتور
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۹ از ۱۰۰
«تعطیلات دوستان» که سال ۲۰۲۱ از سرویس هولو منتشر شد، فیلم چندان بدی نبود و چند سکانس بامزه داشت؛ قصه پیرامون مارکوس (لیل رل هاوری) و امیلی (ایوان اورجی) اتفاق میافتاد که در جریان یک مسافرت، دوستان جدیدی به نام ران (جان سینا) و کایلا (مریدیت هگنر) پیدا میکنند، با این حال آنها را به چشم دوستان موقت میبینند. اما هنگامی که ران و کایلا بدون دعوت به جشن عروسی مارکوس و امیلی میروند، همهچیز به آشوب کشیده میشود. قسمت دوم اما ناخوشایند و یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ است.
ایدهی قسمت اول برای تبدیل شدن به یک فیلم بلند کافی به نظر نمیرسید و حالا سازندگان تصمیم گرفتهاند تا همان ایده را با اندکی تغییر برای یک فیلم دیگر هم استفاده کنند که جواب نمیدهد و هیچکس در تعطیلات دوستان ۲ نمیداند که دارد چه کار میکند و چرا در تولید این پروژهی بیمعنا نقش دارد. این بار، مارکوس و امیلی به یک سفر پرخرج به سواحل کارائیب رفتهاند و ران و کایلا را هم دعوت میکنند. همهچیز خوب است تا اینکه ریس (استیو بوشمی)، پدر کایلا از زندان آزاد میشود و به این سفر میآید تا اوضاع پیچیده شود.
منتقدان تعطیلات دوستان ۲ را توخالی، بیمحتوا و کسلکننده توصیف کردند، فیلمی که هیچ ویژگی مثبت ندارد و بهعنوان یک اثر کمدی، در خنداندن مخاطب ناتوان است. نیک آلن، منتقد وبسایت راجر ایبرت در نقد فیلم نوشته است: «[با قسمت دوم] ما حالا فیلمی داریم که حتی از قسمت پیشین هم بدتر و طاقتفرساتر است». این فیلم از طرفداران نسخهی اصلی هم بازخوردهای مثبتی دریافت نکرد اما با توجه به تعدادی بالای بینندگان، شاید دنبالهی دیگری هم برایش ساخته شود.
۵- در آتش (In the Fire)
- کارگردان: کانر الن
- بازیگران: امبر هرد، ادواردو نوریگا، لوکا کالوانی، لورنزو مکگاورن، صوفیا امبر، جرج ملگر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۲.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۵ از ۱۰۰
این ایدهی ترسناک را دهها بار دیدهاید: یک زن پرستار که وظیفهی نگهداری از یک کودک بیمار را برعهده گرفته است و در ادامه حقایق ترسناکی را کشف میکند. «در آتش» یکی از همین فیلمها است اما پیچشهای داستانی تاثیرگذار آثاری همچون «پسر» (۲۰۱۶) یا «دیگران» (۲۰۰۱) را ندارد. گریس (امبر هرد) یک دکتر شریف و درستکار است که اواخر قرن نوزدهم میلادی زندگی میکند و حالا به یک مزرعهی دورافتاده قدم گذاشته است تا بیماریهای یک پسربچهی عصبانی و غیرعادی را درمان کند.
در آتش میخواهد اثری هوشمندانه باشد و بحث ایجاد کند، به همین دلیل ایدهی علم در برابر ایمان را به میان میآورد. بعضیها فکر میکنند که پسرک مشکل روانی دارد و برخی شاید به این باور برسند که او تسخیر شده است، فیلم اما علاقهای به بررسی عمیقتر این درونمایهها ندارد، در عوض بیوقفه به ما یادآور میشود که در حال تماشای قصهای از اواخر قرن نوزدهم هستیم، حتی با اینکه کارکرد داستانی خاصی هم ندارد. کانر الن در ایجاد تعلیق هم ناتوان است و نتیجهی نهایی را باید یک اثر سینمایی ملالآور بدانیم. تاد جورگنسون (منتقد) دربارهی فیلم نوشته است: «برخلاف نامش، در این فیلم هیچ آتشی وجود ندارد و بیشتر خستهکننده است تا هیجانانگیز». مایک گرنگان هم در نقد خود نوشته که «این سرگرمی نیست، آزمون سنجش آستانهی تحمل مخاطب است».
۴- بیمصرفها ۴ (Expend4bles)؛ فیلمی با حضور استالونه میان بدترین فیلمهای ۲۰۲۳
- کارگردان: اسکات وا
- بازیگران: جیسون استاتهام، سیلوستر استالونه، دولف لاندگرن، رندی کوچار، مگان فاکس، فیفتی سنت، اندی گارسیا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۴ از ۱۰۰
برگ برندهی «بیمصرفها» گردهم آوردن تیمی از بازیگران مشهور قدیمی بود که اکثرشان از دههی ۹۰ میلادی تاکنون فیلم پرفروشی در گیشه نداشتهاند و حتی نام مجموعه هم به همین مسئله اشاره دارد. سه فیلم اول عملکرد تجاری نسبتا موفقی داشتند (در مجموع ۷۹۰ میلیون دلار) و همهی آنها قصهی گروهی از سربازان را روایت میکردند که به جنگ یک شرور تکبعدی احمق میروند و ارتش او را نابود میکنند.
قسمت چهارم اما داستان دیگری است، فیلمی که حتی در بد بودن هم خوب نیست و از نظر کیفی توانایی رقابت با آثار درجهسه را ندارد. بیمصرفها ۴ با یک افتتاحیهی غمانگیز ۸ میلیون دلاری و امتیازات پایین کار خود را آغاز کرد و با بودجهی ۱۰۰ میلیون دلاری، در پایان تنها ۵۱ میلیون دلار فروخت تا پروندهی این مجموعه را به بدترین شکل ببندد. در این نسخه (خطر اسپویل)، رهبر اصلی گروه، بارنی راس (سیلوستر استالونه) همان اوایل کشته میشود و جای خود را به لی کریسمس (جیسون استاتهام) میدهد، چرا؟ دقیقا مشخص نیست اما فیلم قصهی خاصی ندارد و با تعدادی سکانس اکشن مضحک ادامه پیدا میکند تا در پایان بارنی راس از راه برسد و بگوید که زنده است.
بیمصرفها ۴ تقریبا همهی منتقدان را خشمگین ساخت. منتقد ورایتی، اوون گلیبرمن در نقد فیلم نوشت «این یک زبالهی واقعیِ قرن بیستویکمی است، فیلمی که لحظات اکشن آنهم بیمصرف است» (او به جلوههای ویژهی ضعیف اثر اشاره دارد). وبسایت کلایدر در نقد فیلم نوشت که «بیشتر به بازیهای موبایل شباهت دارد» و منتقدان آیجیاِن به این نکته اشاره کرد که «در آن حتی نوستالژی هم به چشم نمیخورد».
۳- کودکان ذرت (Children of the Corn)؛ از بدترین فیلمهای ۲۰۲۳ در ژانر وحشت
- کارگردان: کرت ویمر
- بازیگران: النا کومپوریس، کیت مویر، کالن مالوی، بروس اسپنس، استیون هانتر، آنا سمسون، اریکا هیناتز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۳.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۲ از ۱۰۰
استاد ژانر وحشت، استیون کینگ قصهی «کودکان ذرت» را سال ۱۹۷۸ همراه با کتاب «شیفت شب» (مجموعه داستان کوتاه) منتشر کرد. این قصه پتانسیلهای زیادی داشت و به یک فرقهی کودک میپرداخت که در یک مزرعه زندگی میکنند، شیطان را میپرستند و حاضرند خودشان را فدای آن کنند. اولین نسخهی سینمایی، سال ۱۹۸۴ ساخته شد و پس از آن، هالیوود این مجموعه را رها نکرد، در دههی ۹۰ میلادی، پنج دنباله برای آن ساخته شد و سه فیلم دیگر هم در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۸ تولید شدند (سال ۲۰۰۹ هم یک نسخهی بازسازی تلویزیونی از آن داشتیم). نسخهی ۲۰۲۳ قرار بود یک آغاز تازه برای مجموعه باشد و همهچیز را از ابتدا آغاز کند.
این بار قصه تفاوتهایی هم دارد، رهبر ۱۲ سالهی فرقه به جای پسر، یک دختربچه است. قهرمان قصه هم یک دانشآموز نوجوان به نام بو (النا کومپوریس) است. نسخهی ۱۹۸۴ بازخوردهای مثبتی دریافت نکرده بود اما نسخهی جدید وضعیت به مراتب بدتری دارد و یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ به حساب میآید. منتقدان مشکل اصلی فیلم را احمقانه بودن رویدادها میدانند، همهچیز آنقدر بیمنطق است که نمیتوانید لحظهای آنها را بپذیرید. سارا میشل فترز (منتقد) در نقد فیلم نوشته است: «تنها واکنش احساسی که کودکان ذرت در مخاطب ایجاد میکند، احساس خستگی و بیحوصلگی است».
۲- زندگی وارونه (Life Upside Down)
- کارگردان: سیسیلیا مینیوچی
- بازیگران: دنی هوستون، رادا میشل، باب ادنکیرک، رزی فنلر، دیوید آلبرت پیرس، آدام گروپمن، روبرتا بسین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۴.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵ از ۱۰۰
همهگیری کووید ۱۹ شاید به پایان رسیده باشد اما جهان هنوز با تاثیرات آن دستوپنجه نرم میکند و یکی از اهداف هنر هم این است که تاثیرات رویدادهایی همچون کووید ۱۹ بر انسان را بررسی کند. در همین راستا، بدیهی بود که آثار سینمایی متعددی پیرامون این ویروس ساخته شود و اکثر این آثار افسرده، غمانگیز و سورئال تا این لحظه نتوانستهاند در گیشه موفق باشند یا حداقل بازخوردهای مثبتی دریافت کنند. شاید جهان هنوز آماده نیست که از پنجرهی هنر به تراژدیهای ناشی از کووید ۱۹ بنگرد اما در هر صورت، فیلمهایی همچون «قرنطینه» (۲۰۲۱) و «حباب» (۲۰۲۲) به شکست مطلق تبدیل شدند و حالا «زندگی وارونه» را هم باید به این فهرست اضافه کنیم.
زندگی وارونه چند قصهی درهمتنیده دربارهی زوجهای ساکن لس آنجلس را روایت میکند. جاناتان (باب ادنکیرک)، صاحب یک گالری هنری، همراه با همسرش در قرنطینه گرفتار شده اما قلبش پیش معشوقهاش کلاریسا (رادا میشل) است که تنها زندگی میکند و رابطهای با دیگران ندارد. از طرف دیگر، حضور شبانهروزی در خانه همه را غمگین، ناراحت و افسرده کرده، احساساتی که تماشاگران با آنها آشنایی دارند. متاسفانه زندگی وارونه سطحیتر از آن است که شما را متاثر کند. منتقد وبسایت راجر ایبرت در نقد فیلم مینویسد «شخصیتها کمعمق و بهطور آزاردهندهای توجهطلب هستند. حرفهای آنها قابلدرک نیست و چیزی هم [از شرایط فعلی] یاد نمیگیرند».
۱- وینی پو: خون و عسل (Winnie the Pooh: Blood and Honey)؛ در صدر بدترین فیلمهای ۲۰۲۳
- کارگردان: ریس فریک-واترفیلد
- بازیگران: نیکولای لئون، کریگ دیوید داوست، کریس کوردل، ماریا تیلور، ناتاشا رز میلز، آمبر دوگ-تورن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۲.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳ از ۱۰۰
ما در عصری هستیم که حق امتیاز و مالکیت بسیاری از مجموعههای مشهور در حال منقضی شدن است تا در دسترس عموم قرار بگیرند؛ اتفاقی که مدتی قبل برای مجموعهی «وینی پو» رخ داد تا سازندگان «خون و عسل»، بدون اینکه از کسی اجازه بگیرند، چنین فیلمی بسازند که در صدر فهرست بدترین فیلمهای ۲۰۲۳ قرار بگیرد. ایدهی اولیه چندان بد نیست و میتوانست به نتایج جالبی ختم شود، اینکه فیلمسازان و استودیوها به سراغ شخصیتهای محبوب فرهنگ عامه بروند و معصومیت را از آنها بگیرند و موجودات دوستداشتنی که برای دههها کودکان را در قالب داستان یا کارتون سرگرم کردهاند، تراژیک و خونین به تصویر کشیده شوند.
وینی پو را تقریبا همه میشناسند و شاید حتی با قصهها و انیمیشنهایش خاطره داشته باشند؛ ازاینرو، مسخ شدن و نزول او در کالبد هیولای دیوانهای که تشنهی خونریزی است، در نگاه اول ترسناک به نظر میرسید اما متاسفانه همهی این تئوریها پس از اکران خون و عسل باطل شد، اثری که توهین به سینماست و ارتباط خاصی هم با وینی پو ندارد. اینجا ما با یک فیلم اسلشر کاملا آماتور روبهرو هستیم که هرکسی بدون هیچ مهارتی میتوانست آن را بسازد. وینی پو: خون و عسل هوشمندانه یا بامزه هم نیست و بهعنوان یک فیلم ترسناک جذابیتی ندارد تا سزاوارانه به یکی از بدترین فیلمهای سال ۲۰۲۳ تبدیل شود.
منبع: Looper