سریال ویچر؛ تشریح پیوستگی دنیاها و اتفاقی که گرالت را به وجود آورد
پیوستگی دنیاها یا کُرات در سریال ویچر نقشی اساسی ایفا میکند و بنیان تمام اتفاقهای مهم جهان آن را میگذارد، اما شاید خیلی از هواداران این سریال دربارهی جزئیات آن چیزی ندانند.
جهان ویچر پر است از موجودات کنجکاویبرانگیز و عجیب، جهانی که تاریخی غنی و پرماجرا و پیچیده دارد، به حدی که فهمیدن تمام ابعاد این تاریخ وقت و کار زیادی میطلبد و شاید هر کسی از پس آن بر نیاید. ویچر فرنچایزی عظیم و چندمحصولی است که تا الان به جز رمانهای اصلی آن که نوشتهی آندژی ساپکوفسکی است، چند بازی کامپیوتری از آن ساخته شده و حالا هم که سریال پر سر و صدای نتفلیکس با بازی هنری کویل را داریم. بین این نسخهها، تفاوتهایی وجود دارد و همگی مثل هم نیستند، بعضی جنبههای بازیهای کامپیوتری به کتاب منبع اقتباس نزدیکتر است و در سایر موارد، سریال نتفلیکس به آن وفادارتر بوده. اما همیشه یک چیز ثابت است، اینکه جرقهی ماجراهای این جهان داستانی عظیم و شگفتانگیز با اتفاقی تاریخی و مهیب زده شده که با نام پیوستگی دنیاها یا کُرات شناخته میشود.
پیوستگی دنیاها اتفاقی است که جهان ویچر را شکل داد و در فصل دوم سریال ویچر هم به آن اشاره میشود. بدون آن، جهان داستان ویچر کاملا متفاوت میبود و اصلا هیچکدام از ویچرها به وجود نمیآمدند که گرالت ریویا گل سر سبدشان باشد. با این حال، چون این اتفاق در سالهایی بسیار دور افتاده و نامش بیشتر شبیه یک اصطلاح علمی است تا جادویی، خیلی از هواداران ویچر دقیقا نمیدانند که دربارهی چیست. معمولا به طور واضح در مورد آن صحبت نمیشود چون شخصیتهای درون داستانهای ویچر، از این واقعه خبر دارند و منطقی نیست که برای فهم مخاطب، بیخودی تعریفش کنند. در افتتاحیهی قسمت سوم بازی ویچر، مونولوگی وجود دارد که به طور خلاصه دربارهی این اتفاق مهم و تاریخی حرف میزند، اما پیوستگی دنیاها ابعاد پیچیدهتری دارد که در ادامه با هم بررسی میکنیم.
جهان ویچر پیش از پیوستگی دنیاها
نکته: در جهان داستانی ویچر، به سیاره و دنیایی که ماجراهای کتاب و بازی و سریال در آن جریان دارد قاره یا اقلیم (Continent) میگویند. در این مقاله از آن با عنوان جهان ویچر یاد میکنیم.
پیوستگی دنیاها چیزی حدود ۱۵۰۰ سال پیش از آغاز داستان گرالت ریویا به وقوع پیوست. قبل از پیوستگی، جهان ویچر جای کاملا متفاوتی بود (و خطر بسیار کمتری هم داشت). در ابتدا، این سیاره زادگاه نژادهایی کهن مثل دورفها، الفها و کوتولههای نوم بود. البته زادگاه اصلی الفها جهان دیگری بود، ولی آنها پیش از پیوستگی دنیاها به این سرزمین آمدند و ساکن شدند.
در بین این نژادهای اولیه، نومها قدیمیترینشان به حساب میآیند. آنها احتمالا تا پیش از آمدن دورفها، ساکنین اصلی این جهان بودند. الفها مدتها بعد و سوار بر کشتیهای سفید وارد سرزمین شدند. اینکه زادگاه اصلی و اولیهی الفها دقیقا کجاست را نمیدانیم، اما خون کهنی که در رگهای سیری جاری است از دودمان الفها میآید.
دلیل اصلی این پیوستگی هم هنوز ناپیداست، اما میدانیم که بعد از وقوع آن جهان ویچر هرگز مثل قبل نشد. در کنار دنیایی که این نژادهای کهن ساکنش بودند، چند دنیای دیگر هم وجود داشت با موجوداتی جادویی و هیولاهایی وحشتناک. بعد از پیوستگی و اتصال این دنیاها با دنیای ویچر، مرز بین دنیاها محو و محوتر شد و موجودات و هیولاهایی غریب و جادویی و هولناک از سایر کرات به جهان ویچر آمدند. در نتیجهی این اتفاق، جهان ویچر تبدیل به مکانی برای انواع و اقسام نژادها شد، از انسانها گرفته تا گونههای متفاوتی از هیولاها. پیوستگی دنیاها همچنین منجر به شکلگیری عنصر کلیدی دیگری هم شد: «کِیآس» (chaos) – به معنی تحتالفظی هرجومرج، آشوب- که همان قدرت جادویی ساحرها و ساحرههای جهان ویچر است.
پیوستگی دنیاها چطور جهان ویچر را تغییر داد
بعد از پیوستگی دنیاها، موجودهای بسیاری در جهان ویچر گیر افتادند. تمام نژادهایی که در داستانهای ویچر میبینیم، به نوعی پناهجویان دنیاهای دیگر هستند که به خاطر پیوستگی دنیاها در اینجا گرفتار شدهاند. هیولاها، انسانها و تمام گونهها و نژادهای دیگر مجبور بودند خودشان را با شرایط جدید وفق دهند و یاد بگیرند که چطور در جهان تازهشان زنده بمانند، چون هیچ راه برگشتی برایشان وجود نداشت.
آن اوایل هیچکس نمیدانست که چطور از کیآس بهرهبرداری کند و آن را به صورت سحر و جادو استفاده کند، و هیچکس هم آمادهی مبارزه با هیولاهای خونخواری نبود که حالا جهان ویچر را خانهی خودشان میدانستند. جهان ویچر برای سالیانی دراز تبدیل به مکانی وحشتناک و پرخطر شده بود تا اینکه به تدریج ماجرای پیوستگی دنیاها به تاریخ پیوست و تمام ساکنین دنیا همین واقعیت جدید را پذیرفتند و نسلهای بعدی چیزی به جز آن را نمیشناختند.
جادوگرها و ساحران (که در دنیای ویچر به آنها مِیج میگویند) بالاخره یاد گرفتند که نیروی کیآس را در اختیار خودشان بگیرند، و بعد از آن ویچرها را به وجود آوردند تا با هیولاهای دنیا مبارزه کنند. در واقع نیاز به آدمهای جهشیافتهی قدرتمند (ویچرها) به خاطر همین پیوستگی دنیاها به وجود آمد. آدمهای عادی نمیتوانستند مقابل این همه هیولا و موجودات وحشتناک دوام بیاورند. ویچرها صدها سال وقت صرف کردند تا هیولاها را نابود کنند و در ازایش پول و دستمزد میگرفتند، تا اینکه دوره و زمانهشان به پایان خودش نزدیک شد. در دوران گرالت ریویا، ویچرها مثل سابق عمومیت ندارند و نسلشان رو به انقراض است، و هیچ ویچر جدید و تازهنفسی هم به وجود نمیآید که جای قدیمیها را پر کند.
با اینکه ماجرای پیوستگی دنیاها گاهی اوقات فراموش میشود و کمتر کسی به آن اشارهای میکند، ولی این اتفاق اصلیترین و مهمترین ماجرای تاریخ ویچر است. به خاطر این واقعهی تاریخی است که ویچری به نام گرالت خلق شده و ساحرهای مثل یِنِفر داریم. به عبارت دیگر، پیوستگی دنیاها بنیان تمام داستانها و شخصیتهای دنیای ویچر است.
منبع: GAMERANT
دوستان اگه سریالو دیدید میشه نظرتون رو بگید ؟
سریال ۸ قسمته تا قسمت ۵ خوبه بد نیست هیجان داره ولی از قسمت ۶ به بعد سریال خیلییییی جذاب میشه پیشنهاد میکنم حتما ببینید
عالیه
عالیه