وجه اشتراک شرورهای بتمن چیست؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
شرورهای بتمن

بتمن بیش از هشت دهه است که به یکی از نمادهای برجسته دنیای کمیک تبدیل شده و هواداران بی‌شماری دارد. شوالیه‌ی تاریکی تاریخچه‌ای غنی دارد  – چه در صنعت نشر، چه در دنیای خود داستان – و این تاریخچه در کمیک‌ها، سریال‌ها و فیلم‌های بسیاری روایت شده است. در این خط روایی طولانی، شوالیه‌ی تاریکی با مجموعه‌ای از شخصیت‌های شرور روبرو شده که حال‌وهوای کلی‌شان از مخوف تا مضحک متغیر بوده است. اما آن دسته از شرورهای بتمن که سوژه‌ی یادماندنی‌ترین فیلم‌ها و داستان‌های او بوده‌اند، وجه مشترکی دارند و آن هم این است: هرکدام بازتابی از خود بتمن هستند.

از جوکر و پنگوئن گرفته تا راس‌الغول و بین (Bane)، شرورهای بتمن بازتابی تاریک از دنیای درونی خود او هستند. البته این ارتباط همیشه آشکار نیست و در برخی شرورها قوی‌تر از بقیه است، اما همگی جنبه‌ای از شخصیت بتمن را بازتاب می‌دهند. بسیاری از آن‌ها بتمن را وادار می‌کنند که با ماهیت واقعی خود، راه‌وروش‌اش و تاثیری که بر بقیه (و شهر گاتهام) دارد روبرو شود. در بهترین حالت، شروران بتمن، تماشاگران را نیز به تفکر عمیق‌تر درباره‌ی بتمن و جایگاهش در این شهر ترغیب می‌کنند.

راس‌الغول و بین: بی‌رحم در برابر جرم

شرورهای بتمن

  • راس‌الغول به زبان عربی یعنی «سر اهریمن»
  • در دنیای کمیک بین عضوی از اتحادیه‌های سایه‌ها نیست، اما بعداً راس‌الغول او را در این گروه استخدام می‌کند
  • در قسمتی از داستان راس‌الغول تصمیم دارد دخترش را به ازدواج با بین دربیاورد

راس‌الغول و بِین، اعضای اتحادیه‌ی سایه‌ها (The League of Shadows)، نقش افتتاحیه و اختتامیه‌ی سه‌گانه‌ی بتمن کریستوفر نولان را دارند و هر دو تهدیدی مشابه برای گاتهام ایجاد می‌کنند. آن‌ها شهر را فاسد و اصلاح‌ناپذیر می‌بینند و نابودی آن را لازمه‌ی ایجاد جهانی بهتر می‌دانند، حتی اگر این هدف به قتل میلیون‌ها نفر منجر شود. با این‌که بتمن در نهایت آن‌ها را شکست می‌دهد، این دو شخصیت یادآور مسیر تاریکی هستند که او برای خود برگزیده و حتی ماموریت و راه‌وروش او برای انجامش را زیر سوال می‌برند.

شاید بتمن دوست نداشته باشد به این حقیقت اعتراف کند، ولی او شباهت‌های انکارناپذیری با راس‌الغول و بین دارد. هر سه، قانون را ناکارآمد می‌دانند و باور دارند که مبارزه با جرم نیازمند مداخله‌ی مستقیم و قاطع است. پس از برخورد کردن به مجرمان و افراد فاسد داخل سیستم قانونی، آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که باید خارج از چارچوب قانون به مبارزه با جرم و جنایت بپردازند. اما تفاوت اساسی آن‌ها در پایبندی به اصول اخلاقی است: بتمن رحم و مروت دارد و مرزهای اخلاقی مشخصی برای خود قائل است، درحالی‌که اعضای اتحادیه‌ی سایه‌ها، در راستای رسیدن به هدف هرگونه قیدوبندی را کنار گذاشته و رویکردی پوچ‌گرایانه دارند، چون در نظرشان وقتی پلیدی و فساد از حدی بگذرد، برای مقابله با آن هر کاری جایز است.

شرورهای بتمن

راس‌الغول و بین، به‌عنوان شرورانی که اهداف بتمن را با رویکردی افراطی دنبال می‌کنند، بازتابی از آنچه او ممکن بود به آن تبدیل شود، ارائه می‌دهند. در «بتمن آغاز می‌کند» (Batman Begins)، بروس وین تا آستانه‌ی قتل مردی که والدینش را کشته بود پیش رفت و حتی تفنگی برداشت تا با آن کلک کارماین فالکون (Carmine Falcone)، رییس مافیا را بکند. او مدتی کوتاه به اتحادیه‌ی سایه‌ها پیوست و تحت آموزش راس‌الغول قرار گرفت. با نگاهی به مسیری که او طی کرد، به‌راحتی می‌شد بتمن را به‌عنوان قاتل و عدالت‌جویی خونسرد و بی‌رحم تصور کرد، اما او با خویشتن‌پنداری و تعیین یک سری اصول اخلاقی سفت‌وسخت برای خودش، مانع از تبدیل شدن به مردی شد که او را آموزش داد.

۲۷ کمیک برتر بتمن؛ داستان‌هایی که این شخصیت را شکل دادند

با شکست اتحادیه‌ی سایه‌ها، بتمن ثابت می‌کند که روش خودش هم جواب می‌دهد و او از راس‌الغول و بین بهتر است. با این‌حال، این دو شخصیت همچنان سوالات عمیقی را از خود به جا می‌گذارند. آن‌ها با نشان دادن شکنندگی گاتهام و سقوط سریعش به هرج‌ومرج، این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا اصلاً این شهر سزاوار نجات داده شدن است؟ آیا بتمن با اصرار بر میانه‌روی، خود را فریب نمی‌دهد؟ در نهایت هردو شرور نه فقط از لحاظ فیزیکی، بلکه از لحاظ فلسفی قهرمان داستان را به چالش می‌کشند و به همین دلیل، آن‌ها جزو بهترین شرورهای بتمن به شمار می‌روند.

توفیس: کشمکش میان عدالت و انتقام

شرورهای بتمن

  • هاروی دنت/توفیس بین تمام شرورهای بتمن جزو پراستفاده‌ترین‌ها خارج از دنیای کمیک است
  • هاروی دنت در فیلم «بتمن ۱۹۸۹» حضور به عمل رساند
  • توفیس در فیلم‌های «بتمن» در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۸ نیز به‌عنوان شرور حضور پیدا کرد

با این‌که بتمن یک مبارز خودسر است، همچنان به قانون امیدوار است و رویای روزی را دارد که بتواند شنل و نقابش را کنار بگذارد و اجرای عدالت را به پلیس بسپارد. او با کمیسر جیم گوردون متحد می‌شود و دشمنانش را برای دستگیر شدن و محاکمه‌ی قانونی زنده نگه می‌دارد، اما درعین‌حال، از محدودیت‌هایی که قانون پیش رویش قرار داده پیروی نمی‌کند و در زمینه‌ی بازرسی مجرمان کاملاً خودسر عمل می‌کند. این دوگانگی، بتمن را در مرزی میان قانون‌مندی و بی‌قانونی قرار داده است و این دقیقاً همان تضادی است که توفیس را به یک دشمن ایده‌آل برای او تبدیل می‌کند.

با این‌که پیش‌زمینه‌ی داستانی توفیس در طی گذر سال‌ها اندکی تغییر کرده است، یک حقیقت درباره‌ی او تغییرناپذیر است: او مردی‌ست که همیشه بین دوراهی قرار دارد. هاروی دنت، پیش از تبدیل‌شدن به توفیس، دادستانی متعهد به اجرای عدالت در چارچوب قانون بود و تلاش می‌کرد جنایتکاران را از راه سیستم قضایی به زندان بیندازد. اما حادثه‌ای که نیمی از صورتش را سوزاند، نه‌تنها جسم او را تغییر داد، بلکه ذهنش را نیز دچار وسواسی شدید نسبت به نوعی دوگانگی و نیاز به اجرای عدالتی بیمارگونه کرد. توفیس مانند بتمن، روی مرز باریکی میان قانون و بی‌قانونی حرکت می‌کند، اما برخلاف بتمن، همیشه به سمت نادرست این معادله سقوط می‌کند.

در «شوالیه‌ی تاریکی»، توفیس به‌شکل شخصیتی تراژیک ظاهر می‌شود که بین یک دوراهی قرار می‌گیرد: یکی باور سابقش به نظم و قانون و بدبینی جدیدش پس از زخمی شدن و از دست دادن زنی که عاشقش بود. در نهایت رقابت بین تمایل او به وفاداری به خود گذشته‌اش و تمایل جدیدش برای سوزاندن دنیا، او را به مردی تبدیل کرد که عدالت را به شیر یا خط واگذار می‌کند. برخلاف بتمن، که کشمکش برای حفظ تعادل در هویت دوگانه‌اش را با آغوش باز می‌پذیرد، توفیس از هرگونه انتخاب آگاهانه دست می‌کشد و سرنوشت را به شانس واگذار می‌کند.

توفیس به‌نوعی توانایی بتمن در زمینه‌ی عدالت‌جویی در بستر قانون و فراتر از قانون را به تصویر می‌کشد و نقش هشداری برای او را ایفا می‌کند: این‌که اگر روزی عدالت‌جوی شنل‌پوش توانایی‌اش برای ایجاد تعادل بین این دو نیروی متضاد را از دست بدهد، چه بلایی سرش خواهد آمد. اوج این تقابل در پایان «شوالیه‌ی تاریکی» به تصویر کشیده می‌شود، در جایی که بتمن تصمیم می‌گیرد مسئولیت جنایات توفیس را بر عهده بگیرد تا تصویر مثبتی که مردم از هاروی دنت در ذهن داشتند حفظ شود. در نظر او دنت مردی شریف بود که در جنگ علیه جرم و جنایت متحد او به حساب می‌آمد، برای همین ترجیح داد یاد و خاطره‌ی او را به‌عنوان یک قهرمان زنده نگه دارد. برای او این تصمیم کار راحتی بود؛ او صرفاً می‌خواست از شرافت مردی دفاع کند که خودش ممکن بود به آن تبدیل شود.

جوکر: تجسم روان‌زخم

شرورهای بتمن

  • خاستگاه واقعی جوکر همیشه در کمیک‌ها مبهم بود و چند نظریه و پیش‌زمینه‌ی داستانی مختلف در این زمینه ارائه شده است
  • در «بتمن ۱۹۸۹»، جوکر مردی است که والدین بروس وین را کشت
  • در «شوالیه‌ی تاریکی»، جوکر دو توضیح کاملاً متفاوت درباره‌ی ریشه‌ی زخم‌هایش و روان خرابش ارائه می‌دهد

شاید مهم‌ترین و تغییرناپذیرترین عنصر در داستان زندگی بتمن، قتل والدینش، توماس و مارتا وین (Thomas & Martha Wayne) باشد؛ این حادثه‌ی بی‌رحمانه و بی‌منطق هویت او را شکل داد و انگیزه‌ی اصلی برای او بود تا نجات دادن شهر گاتهام را به‌عنوان ماموریت اصلی زندگی‌اش تعیین کند. به‌عبارتی، یک روز بد، مسر زندگی بروس وین را عوض کرد و شخصیت او را شکل داد.

چرا فیلم «جوکر 2» در گیشه شکست خورد؟

با این‌که هیچ توضیح قطعی‌ای درباره‌ی چون‌وچرای این اتفاق ارائه نشده است و ذات معماگونه‌ی این اتفاق بخشی از جذابیتش است، به‌طور ضمنی اشاره شده که جوکر هم به‌خاطر یک اتفاق تراژیک و مجرمانه در گذشته‌اش به جوکر تبدیل شده است. معلوم نیست این اتفاق تراژیک مرگ عزیزی بود یا حمله‌ی بزهکاران به خودش، ولی طی این حادثه‌ی مرموز او روان‌زخمی عمیق را تجربه کرد و به جای این‌که تصمیم بگیرد مثل بتمن با جرم‌هایی مشابه مبارزه کند، عقل خود را از دست داد. در کمیک «جوک کشنده» (The Killing Joke) و فیلم‌های مختلفی که جوکر در آن‌ها حضور داشته، او پوچی و تصادفی بودن ظاهری زندگی و بی‌رحمی‌هایش را با آغوش باز می‌پذیرد و تلاش می‌کند به دیگران ثابت کند که کار هر کسی، تحت فشار کافی، به پوچی و جنون کشیده خواهد شد.

شرورهای بتمن

با پذیرش این فلسفه، جوکر به مهم‌ترین فویل برای بتمن تبدیل می‌شود. تراژدی جوکر را به جنون کشاند، اما بتمن را به اراده‌ای استوار مجهز کرد. هر دو تحت تاثیر زخم‌های گذشته‌یشان شکل گرفتند، اما در مسیرهایی کاملاً متضاد گام برداشتند. بتمن در جستجوی معنا برای رنج‌های خود است و تلاش می‌کند دردش را به مأموریتی حق‌جویانه تبدیل کند، در حالی که جوکر در تجربه‌ای که پشت‌سر گذاشته تنها پوچی می‌بیند و در صدد تحمیل این دیدگاه بر دیگران است.

از قانون‌شکنان آرمان‌گرا گرفته تا قاتلان جنون‌آسا، بزرگ‌ترین شرورهای بتمن همگی بازتابی تاریک از این قهرمان باشرافت‌اند. آن‌ها ویژگی‌های شاخص او را برجسته می‌کنند، اصول اخلاقی‌اش را به چالش می‌کشند و او را وادار می‌کنند تا در برابر ایدئولوژی‌های متضاد با باورهایش از خود دفاع کند. از همین رو، جای تعجب نیست که این شرورها در مرکز برخی از برجسته‌ترین فیلم‌های بتمن قرار داشته‌اند.

منبع: Cbr.com



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *تعداد پاسخ به پرسش امنیتی تمام شده است. لطفا مجدد تلاش نمایید.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X