۲۷ کمیک برتر بتمن؛ داستانهایی که این شخصیت را شکل دادند
برای طرفداری از بتمن، تا به حال هیچ دورهای بهتر از زمان حال وجود نداشته است. در حال حاضر تعداد زیادی فیلم و سریال باکیفیت با موضوع شوالیهی تاریکی منتشر شده یا قرار است منتشر شود و گروهی از نویسندهها و طراحان سرشناس برای نوشتن کمیکهای بتمن استخدام شدهاند. به نظرمان رسید که اکنون بهترین موقع برای انتشار فهرستی از بهترین کمیکهای بتمن است که تاکنون منتشر شده. این فهرست شامل ۲۷ عنوان است. رقم ۲۷ برای بتمن معنادار است، چون اولین حضور بتمن در دنیای کمیک در سال ۱۹۳۹ در شمارهی ۲۷ دیتکتیو کامیکس (Detective Comics) به وقوع پیوست.
قبل از اینکه به فهرست بپردازیم، لازم است که چند نکته را در نظر داشته باشید. این فهرست فقط شامل کمیکهایی از بتمن است که تجربهی خوانشی کامل و مستقل فراهم کنند؛ بهعبارت دیگر در این فهرست قرار نیست روی تکشمارههای درخشان در خطهای داستانی طولانی تمرکز کنیم و شرط گنجانده شدن یک اثر در این مجموعه این است که در یک کلکسیون کامل و جدا در بازار موجود باشد. همچنین تمرکز ما روی کمیکهای برجستهای است که شخصیت اصلی و ستارهیشان خود بتمن باشد، برای همین آثار کلاسیکی چون «عشق مجنون» (Mad Love) و «بتگرل: سال اول» (Batgirl: Year One) که کمیکهای فوقالعادهای در دنیای بتمن هستند، ولی دربارهی خود بتمن نیستند، در این فهرست گنجانده نشدهاند.
- آیا فیلم بتمن جدید از شوالیه تاریکی بهتر است؟
- فیلم بتمن؛ ۲۵ نکتهی مخفی و ارجاع مهم
- بهترین فیلمهای انیمیشنی بتمن
بسیار خب، این شما و این هم ۲۷ تا از بهترین و تاثیرگذارترین کمیکهای بتمن در تمام دوران، کمیکهایی که باید در قفسهی هرکسی که خود را طرفدار بتمن حساب میکند، پیدا شوند:
۲۷. بتمن: زمین اول (Batman: Earth One)
- اثری از: جف جانز (Geoff Johns) و گری فرانک (Gary Frank)
- سال انتشار: ۲۰۱۲ (جلد ۱)، ۲۰۱۵ (جلد ۲)، ۲۰۲۱ (جلد ۳)
اگر «بتمن: سال اول» (Batman: Year One) امسال نوشته میشد، یک چیزی در مایههای «بتمن: زمین اول» از آب درمیآمد. این کمیک بازگویی سالهای اولیهی بتمن است، زمانی که او هنوز به کارآگاهی ماهر که مثل سایه حرکت میکند تبدیل نشده بود. در کمیک صحنهای وجود دارد که در آن بتمن در حال تعقیب کردن خلافکاری بر فراز پشتبامهای شهر است. وقتی که تفنگ قلابگیری او دچار نقص فنی میشود، بتمن داخل سطل زباله سقوط میکند و بدین ترتیب بهطور مستقیم به مخاطب نشان داده میشود که او چقدر ناشی است. همچنین در این کمیک به جای اینکه او رفیق گرمابه و گلستان جیم گوردون (Jim Gordon) باشد، به صورت او مشت میزند.
عنصر بسیار مهمی که باعث میشود این کمیک کار کند تغییر بنیادین شخصیت آلفرد پنیورث (Alfred Pennyworth) است. در این کمیک او دیگر خدمتکاری مهربان و بیآزار نیست، بلکه مامور سابق MI-6 است که به جای چای آوردن برای بتمن و درمان کردن زخمهای او، حسابی کتکش میزند تا درسی به او یاد بدهد. این کمیک بازنگری لذتبخشی از شخصیت بتمن است، چون به ما نشان میدهد در دنیایی که محدودیتهای واقعگرایانهتری دارد، بتمن چطور خود را با شرایط وفق میدهد.
تا به امروز، برای زمین اول دو دنباله منتشر شده است. ما امیدواریم که جانز و فرانک حداقل یک دنبالهی دیگر برای کمیک بسازند که تمرکز آن شازدهدلقک جنایت (Clown Prince of Crime = لقب جوکر) باشد.
۲۶. فلشپوینت: بتمن – شوالیهی انتقام (Flashpoint: Batman – Knight of Vengeance)
- اثری از: برایان آزارِلو (Brian Azzarello) و ادواردو ریسو (Eduardo Risso)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
انتشار فلشپوینت یکی از اتفاقات مهم در تاریخ دیسی بود و راه را برای انتشار دنیای ریبوتشدهی New 52 و هرآنچه که پس از آن منتشر شد باز کرد. ولی از قرار معلوم بهترین جنبهی این کراساور (Crossover) بزرگ نه فلش (Flash)، بلکه شخص شخیص بتمن است.
این کمیک جهانی موازی را به تصویر میکشد که در آن توماس وین (Thomas Wayne) پس از مشاهدهی کشته شدن پسرش جلوی چشمهایش به بتمن تبدیل میشود. نتیجهی حاصلشده ابرقهرمانی انتقامجو است که در زمینهی اخمو و عبوس بودن حتی روی بروس وین (Bruce Wayne) را هم کم میکند. در شوالیهی انتقام شهر گاتهام با حالتی تاریکتر و مخوفتر به تصویر کشیده شده که بسیار با نقاط قوت سبک قصهگویی برایان آزارلو و ادواردو ریسو جور است.
با اینکه این کمیک بخشی از کراساوری بهمراتب بزرگتر است، ولی میتوان بهطور مستقل آن را خواند و از آن لذت برد. همچنین این کمیک یکی از تاثیرگذارترین پایانها بین کمیکهای بتمن را دارد.
۲۵. دنیای بتمن (Batman Universe)
- اثری از: برایان مایکل بِندیس (Brian Michael Bendis) و نیک درینگتون (Nick Derington)
- سال انتشار: ۲۰۲۰
وقتی در سال ۲۰۱۹، برایان مایکل بندیس، یکی از نویسندههای اصلی مارول به دیسی کوچ کرد، میشد مطمئن بود که دیر یا زود او یک داستان با موضوع بتمن خواهد نوشت. ولی هرکس که انتظار داشت بندیس یک درام جنایی تاریک بنویسند که یادآور کارنامهی کمیکنویسی او بههنگام شروع فعالیتش باشد، با خواندن دنیای بتمن شوکه شد. گاهیاوقات سورپریز شدن اتفاقی بسیار خوشایند است.
در دنیایی که به نظر میرسد بسیاری از قصهگوهای بتمن سعی دارند در زمینهی نمایش تاریکی و خشونت گوی سبقت را از یکدیگر بربایند، خواندن کمیکی که جنبههای سبکسرانهتر بتمن را مورد ستایش قرار میدهد، تجربهی شیرینی است. دنیای بتمن یک ماجراجویی دیوانهوار است که کل مقیاس دنیای دیسی را دربرمیگیرد و به همان اندازه که یادآور کمیکهای معاصر بتمن است، از کمیکهای کلاسیک عصر نقرهای (Silver Age) نیز تجلیلخاطر میکند. همچنین سبک طراحی دینامیک نیک درینگتون، طراح دوم پاترول (Doom Patrol) بسیار با این کمیک متناسب است.
۲۴. بتمن: مردی که میخندد (Batman: The Man Who Laughs)
- اثری از: اد برابِیکر (Ed Brubaker) و داگ مانکه (Doug Mahnke)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
مردی دیوانه افراد سرشناس گاتهام را مورد هدف قرار داده است و هدف بعدی در فهرستش میلیونر فوکولی بروس وین است. این کمیک روایتگر اولین برخورد بتمن با بزرگترین دشمنش جوکر است. جوک کشنده (The Killing Joke)، اثر آلن مور (Alan Moore) به گذشتهی شازدهدلقک جنایت میپردازد، ولی مردی که میخندد دربارهی اولین درگیری بین جوکر و بتمن است.
برابیکر یکی از بهترین جنایینویسهای دنیای کمیک است. او موفق شده مقداری از جذابیت نوآر کارهایش را به مردی که میخندد نیز تزریق کند و در عین حال لحن و آهنگ روایی مناسب برای کمیکی را که دربارهی بتمن است حفظ کند. طبق اطلاعات من، این تنها داستانی است که نشان میدهد جوکر هم مثل بتمن برای رسیدن به درجهی مهارت بالایش تمرین کرده است. این دقیقاً عاملی است که باعث میشود جوکر در این کمیک بسیار ترسناک جلوه کند. مشکلات روانی او آنقدرها هم که فکر میکنید آشوبگرانه و تصادفی نیست و بسیاری از کارهایش بسیار حسابشده و هدفمند هستند.
۲۳. بتمن: ونوم (Batman: Venom)
- اثری از: دنی اونیل (Danny O’Neil) و ترور وون ادن (Trevor Von Eden)
- سال انتشار: ۱۹۹۱
ونوم با یکی از بزرگترین شکستهای کارنامهی کاری بتمن آغاز میشود. دختری کوچک جایی گیر افتاده است و در حال غرق شدن است. بتمن در حدی نیرومند نیست تا او را نجات دهد. این ناتوانی شوالیهی تاریک را حسابی به هم میریزد، برای همین او تصمیم میگیرد که راهی جایگزین برای تقویت زور بازویش پیدا کند: خوردن قرص کوچکی که زور او را سهبرابر میکند. با این حال مشکل اینجاست که این قرص بسیار اعتیادآور است و قهرمان ما که همیشه کنترلش دست خودش است، کنترلش را از دست میدهد و برای اینکه به خوردن قرص ادامه دهد، حتی تلاش میکند جیم گوردون را به قتل برساند. در این کمیک چهرهای از بتمن میبینیم که بهندرت دیدهایم.
ونوم از آن داستانهایی است که رتبهبندی آن بسیار سخت است. ایدهی پشت آن از کیفیت نویسندگیاش بهمراتب بهتر است. در این کمیک بتمن با یک کوسه میجنگد؛ این را نمیتوان نادیده گرفت. ولی لحظاتی وجود دارند – لحظاتی قدرتمند – که در انها اونیل میزان تعهد بتمن به نهضت عدالتطلبانهاش را به چالش میکشد. همین عامل کافی است تا ونوم را به یکی از بهیادماندنیترین داستانهای بتمن در تاریخ دیسی تبدیل کند.
۲۲. بتمن: بیغولهای برای مردن (Batman: A Lonely Place of Dying)
- اثری از: مارو ولفمن (Marv Wolfman)، جورج پرز (George Perez)، جیم آپارو (Jim Aparo) و تام گرامت (Tom Grummett)
- سال انتشار: ۱۹۸۹
دیک گریسون (Dick Grayson) و جیسون تاد (Jason Todd)، دو شخصیت خیالی دیسی، بهخاطر اقتضای شرایط به رابین (Robin) تبدیل شدند. آنها خودشان این نقش را انتخاب نکردند، بلکه این نقش برایشان انتخاب شد. ولی قضیهی تیم دریک (Tim Drake) فرق دارد. او برای تبدیل شدن به رابین سوم فعالانه تلاش میکند. بیغولهای برای مردن صرفاً داستان خاستگاه رابین سوم نیست، بلکه بهترین جواب به این سوال است: «چرا بتمن به رابین نیاز دارد؟»
از قرار معلوم جواب این سوال دور نگه داشتن بتمن از سمت تاریک شخصیتش یا روشی ناخودآگاه برای احیای جوانی از دسترفتهی بروس وین نیست. در شرایطی که بتمن مجبور باشد به فکر امنیت دستیار جوانترش باشد، احتمال بیشتری دارد تا ملاحظهی بیشتری به خرج دهد. او محتاطتر و فکرشدهتر عمل خواهد کرد. او برای امنیت اهمیت بیشتری قائل خواهد شد. رابین، صرفاً با حضور در کنار بتمن، عمر بیشتر او را تضمین میکند. اگر این ایده ترغیبتان نکند تا تنها داستان خاستگاه باکیفیت رابین را بخوانید، نشان میدهد که داستانهای بتمن را دوست ندارید.
۲۱. بتمن و مردان هیولایی (Batman and the Monster Men)
- اثری از: مت واگنر (Matt Wagner)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
یک سال پس از شروع کارنامهی کاری بتمن برای مبارزه با جرم و جنایت، او فقط با گانگسترها، اراذل و اوباش و تعدادی آدم دیوانه روبرو شده بود. مردان هیولایی اولین مواجههی بتمن با موجودی با ماهیت ماوراءطبیعه است. در این کمیک هوگو استرنج (Hugo Strange) در حال ساختن موجوداتی هیولامانند است که قدرتی فراتر از شوالیهی تاریک دارند و خونخواری در وجودشان نهادینه شده است. اکنون بتمن باید خود را به نوع جدیدی از شرور عادت دهد. در این لحظه است که بتمن از افسانهی کف خیابانها به یک ابرقهرمان واقعی ارتقا درجه پیدا میکند.
بهترین کمیکهای بتمن دربارهی فشار آمدن به بتمن و نزدیک شدن او به آستانهی تحملش است. در این داستان بتمن یاد میگیرد که آستانهی تحملش کجاست.
۲۰. بتمن/المر فاد اسپشال شماره ۱ (Batman/Elmer Fudd Special #1)
- اثری از: تام کینگ (Tom King) و لی ویکس (Lee Weeks)
- سال انتشار: ۲۰۱۷
بتمن/المر فاد اسپشال شمارهی ۱ نمونهی بارز کمیکی است که حق ندارد در این حد خوب باشد. این کمیک بخشی از کراساور بین شخصیتهای دیسی و لونیتونز (Looney Tunes) است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شدند. در این کمیک شاهد معادل واقعگرایانهای از شخصیت المر فاد هستیم که بروس وین را بهخاطر کشته شدن زنی که دوستش داشته شماتت میکند. همانطور که میتوانید حدس بزنید، در ادامه بتمن و المر فاد به همتیمی هم تبدیل میشوند.
این کمیک به مضحک بودن ایدهای که بر پایهی آن بنا شده کاملاً آگاه است، ولی در عین حال با نوعی جدیت و سنگینی غیرمنتظره به آن میپردازد. تام کینگ بهعنوان یکی از نویسندههای ران اصلی بتمن اینجا هم با همکاری لی ویکس خلاقیت کامل خود را به عرصهی نمایش گذاشته است. دلیلی قوی وجود دارد که چرا این شماره یکی از معدود کمیکهایی است که از IGN امتیاز کامل ۱۰ دریافت کرده است.
۱۹. بتمن: فرقه (Batman: The Cult)
- اثری از: جیم استارلین (Jim Starlin) و برنی رایتسون (Bernie Wrightson)
- سال انتشار: ۱۹۸۸
با اینکه شرور اصلی بتمن: فرقه شخص بین (Bane) نیست، ولی این کمیک یکی از مهمترین منابع الهام برای فیلم شوالیهی تاریک برمیخیزد (The Dark Knight Rises) بوده است. مشخص است که برادران نولان در تشخیص کمیکهای خوب بتمن توانایی بالایی دارند.
در بتمن: فرقه، بتمن از لحاظ روانی در آسیبپذیرترین حالت خود قرار دارد. در این داستان دیکون بلکفایر (Deacon Blackfire) و اعضای فرقهاش بتمن را گروگان گرفتهاند و او را تحت شکنجه و شستشوی مغزی قرار دادهاند. نتیجهی حاصلشده داستانی معذبکننده و حتی روانگردان (سایکیدلیک) دربارهی بتمن است که بهلطف طراحیهای چشمنواز برنی رایتسون عدمثبات ذهن بتمن در آن به بهترین شکل به تصویر کشیده شده است.
بین طرفداران بتمن نظرات ضد و نقیض دربارهی این کمیک وجود دارد. دلیلش این است که در آن بتمن بهعنوان قهرمانی سرسخت و توانا به تصویر کشیده نشده است. ولی ناتوانی او در فرقه باعث میشود که پیروزی نهایی او بهمراتب رضایتبخشتر باشد.
۱۸. بتمن: دربار جغدها (Batman: The Court of Owls)
- اثری از: اسکات اسنایدر (Scott Snyder) و گرگ کاپولو (Greg Capullo)
- سال انتشار: ۲۰۱۲
وقتی در سال ۲۰۱۱ مسئولیت ادامه دادن کمیک ریبوتشدهی بتمن به اسکات اسنایدر و گرگ کاپولو سپرده شد، آنها وظیفهی سختی به دوش داشتند. این دو نهتنها باید نگرانیهای طرفداران دربارهی ریبوت New 52 بتمن را برطرف میکردند، بلکه باید جای خالی نویسندهی بزرگی چون گرنت موریسون (Grant Morrison) را نیز پر میکردند. در کمال تعجب آنها هر دو کار را به نحو احسن انجام دادند.
اسنایدر و کاپولو با معرفی کردن گروه جدیدی از شرورها به شهر گاتهام – یعنی دربار جغدها – کار خود را شروع کردند. این تشکیلات مخفی که قرنها قدمت دارد، بتمن را مجبور میکند با این حقیقت مواجه شود که آنقدرها هم که فکرش را میکرد، شهری را که در آن زندگی میکند نمیشناسد. این مسئله آغازکنندهی سفر شخصیای میشود که در آن بتمن به اعماق گاتهام میرود و با دشمن جدیدی روبرو میشود که سرچشمهای غیرمنتظره دارد.
«دربار جغدها» باعث شد که جایگاه بتمن بهعنوان یکی از بهترین کمیکهای عصر New 52 و زوج اسنایدر و کاپولو بهعنوان یکی از بهترین تیمهای کمیکنویس تثبیت شود.
۱۷. بتمن: اشباح عجیب (Batman: Strange Apparitions)
- اثری از: استیو انگلهارت (Steve Englehart)، مارشال راجرز (Marshall Rogers) و والت سیمونسون (Walt Simonson)
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۷
اگر بتمن: اشباح عجیب را نخوانده باشید، به احتمال زیاد با سیلور سنت کلاود (Silver St. Cloud)، بهترین معشوقهی بروس وین آشنایی ندارید. او در حدی باهوش است که هویت واقعی بتمن را استنباط کند و در حدی قدرتمند است که دل او را بشکند. سیلور سنت کلاود صرفاً بخشی از جذابیت کلی این داستان عالی از اواخر دههی هفتاد است که در آن هوگو استرنج دیوانه (که از مرگ بازگشته است) و جوکر (که مردههای بیشتری تولید میکند) نیز حضور دارند. بهعنوان جایزه در این کمیک هوگو استرنج را در لباس بتمن مشاهده خواهید کرد.
عموماً به بتمن: سال اول (Year One)، بهعنوان کمیکی که بتمن را از نو تعریف کرد، بیش از حد بها داده شده است. حقیقت این است که قبل از سال اول نیز داستانهای عالی بتمن نوشته شده بودند. اشباح عجیب بهترین داستان بتمن پیش از انتشار سال اول است که در یک جلد منتشر شده است و نقطهی شروع خوبی برای آشنایی با شخصیت هوگو استرنج است.
۱۶. بتمن: گوتیک (Batman: Gothic)
- اثری از: گرنت موریسون (Grant Morrison) و کلاوس جانسون (Klaus Janson)
- سال انتشار: ۱۹۹۰
بروس وین مدرسه کجا تحصیل کرده بود؟ ما از تمرینهای وین برای تبدیل شدن به بتمن خبر داریم، ولی در بتمن: گوتیک، سرچشمهای از زندگی بروس وین را پیش از به قتل رسیدن والدینش میبینیم. این برههی زمانی بهنحوی با تعدادی قتل زنجیرهای وحشیانه در روزهای اولیهای که بروس وین شنل سیاه را به تن کرده بود گره میخورد.
بتمن: گوتیک در آن واحد داستان کارآگاهی، داستان وحشت و داستان تریلر است که بهلطف همکاری موریسون و کلاوس جانسون بزرگ عالی از آب درآمده است. در دنیای کمیکها بهندرت پیش میآید که پیوند بین مذهب و بتمن اکتشاف شود و در این کمیک موریسون این کار را به نحو احسن انجام داده است. جا دارد خطاب به کسانی که نگران سبک قصهگویی سرگیجهآور موریسون هستند بگوییم که جای نگرانی نیست. در این صفحات هیچ محتوایی وجود ندارد که به مغزتان آسیب بزند… حداقل نه خیلی.
۱۵. بتمن: نایتفال (Batman: Knightfall)
- اثری از: متفرقه
- سال انتشار: ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴
نایتفال مثال بارز داستانی است که موفق شده به کمبودهایی که در زمینهی نویسندگی و طراحی دارد غلبه کند. دلیل اشکال داشتن کمیک در این زمینهها این است که در طول پروسهی انتشارش چند تغییر اساسی رخ داد و بسیاری از طراحان و نویسندگان آن عوض شدند. این داستان آنقدر در توسعهی شخصیت بتمن موثر بوده که منبع الهام اصلی برای فیلم شوالیهی تاریکی برمیخیزد بوده است. این فیلم باعث شد که محبوبیت کمیک افزایش یابد و جایگاهش بهعنوان اثری کلاسیک تثبیت شود.
در نایتفال، بین (Bane) همهی خلافکاران نگهداریشده در تیمارستان آرخام را آزاد میکند تا بتمن را خسته کند. پس از خسته شدن بتمن از لحاظ فیزیکی و ذهنی، بین کمر او را روی زانوهایش میشکند. اوخ! اتفاقی که در ادامه میافتد باعث راهیابی این کمیک به این فهرست شده است. بتمن کنترل امور را به ژان-پل ولی (Jean-Paul Valley)، که با نام آزریل (Azreal) نیز شناخته میشود، میسپرد و طولی نمیکشد که او عقل خود را از دست میدهد و دست به کشتار خلافکاران میزند. بتمن باید به کمک لیدی شیوا (Lady Shiva) دوباره با تمرین و ممارست خود را سرپا کند و به گاتهام برگردد و جایگاه خود را از آزریل پس بگیرد.
این داستان نشان میدهد که دلیل اینکه بروس وین بتمن ایدهآل است، قطبنمای اخلاقی اوست. او دقیقاً همان قهرمانی است که گاتهام به آن نیاز دارد و وقتی او را با آزریل آدمکش مقایسه میکنیم، بهخوبی به این موضوع پی میبریم.
۱۴. بتمن: جنگ جوکها و چیستانها (Batman: The War of Jokes and Riddles)
- اثری از: تام کینگ (Tom King)، میکل جنین (Mikel Janin) و کلی من (Clay Mann)
- سال انتشار: ۲۰۱۷
تعدادی از کمیکهای بتمن بودهاند که به گذشتهی بتمن و روزهایی که تازه کارش را شروع کرده بود بپردازند، ولی تعداد کمی از این کمیکها بودهاند که بهاندازهی «جنگ جوکها و چیستانها» موفق ظاهر شوند.
در این داستان – که بهنوعی یک فلشبک انبساطیافته است – تام کینگ، میکل جنین و کلی من بتمنی را به تصویر میکشند که آنقدر جوان و سادهلوح است که فکر میکند چیزی نمانده تا اثر فساد و پلیدی را بهطور کامل از گاتهام پاک کند. درگرفتن جنگی داخلی بین دار و دستهی جوکر و ریدلر نشان میدهد که او چقدر در اشتباه بوده است. این داستان از دو نظر جایگاه بالایی دارد: ۱. بتمن را از لحاظ روانشناسانه به آستانهی تحملش نزدیک میکند ۲. شرورهای نمادین زیادی را در بستر خود گنجانده است. در کمال تعجب یک شرور درجهچهار مثل کایتمن (Kite-Man) از همه قویتر ظاهر میشود.
با اینکه جنگ جوکها و چیستانها بخش کوچکتری از ران ۱۰۰ شمارهای کینگ برای بتمن است، ولی بهعنوان یک داستان مستقل هم کار میکند و چشمهای از یکی از حیاتیترین دورههای نهضت بتمن علیه جرموجنایت است.
۱۳. لیگ عدالت آمریکا: برج بابل (JLA: Tower of Babel)
- اثری از: مارک وید (Mark Waid) و هاوارد پورتر (Howard Porter)
- سال انتشار: ۲۰۰۰
دو داستان وجود دارند که به همه ثابت کردند بتمن میتواند دمار از روزگار هرکسی دربیاورد. اولین داستان بازگشت شوالیهی تاریکی (The Dark Knight Returns)، اثر فرانک میلر (Frank Miller) بود که در آن بتمن هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ ذهنی سوپرمن را شکست میدهد. دومین اثر داستان عالی مارک وید با محوریت لیگ عدالت با نام برج بابل است.
در این کمیک کشف میکنیم که بتمن برای همهچیز برنامه دارد. او حتی این احتمال را در نظر گرفته که ممکن است روزی یکی از یارانش در لیگ عدالت به گروه خیانت کند و برای این سناریو هم تمهیداتی اندیشیده است؛ او حاضر است هرموقع که لازم باشد، به حساب هرکدام از دوستانش برسد. وقتی یکی از دشمنان به این نقشههای مخفی پی میبرد و سعی میکند از آنها علیه لیگ عدالت استفاده کند، میبینیم که وسواس بتمن برای نقشهریزی و آیندهنگری چطور به بار مینشیند.
۱۲. گاتهام زیر نور چراغگاز (Gotham by Gaslight)
- اثری از: برایان آگوستین (Brian Augustyn) و مایک مینیولا (Mike Mignola)
- سال انتشار: ۱۹۸۹
در این داستان که در دورهی سلطنت ملکه ویکتوریا واقع شده است، داستان خاستگاه بتمن تغییر چندانی نکرده است. پدر و مادر بروس وین به قتل میرسند، او به خارج سفر میکند تا تمرین کند و ورزیده شود و به گاتهام برگردد و از آن محافظت کند. مشکل اینجاست که وقتی بروس در لندن بود، مردی دیوانه – که امروزه او را با نام جک قاتل (Jack the Ripper) میشناسیم – داشت فاحشهها را سلاخی میکرد. وقتی بتمن به خانهاش در گاتهام برمیگردد، این قتلها او را تعقیب میکنند. اگر متهم پروندهی قتل کسی است که بدن زنها را با چاقوی جراحی از هم میدرد، چه متهمی بهتر از پسر یک دکتر که رفتار و عادتهایی عجیبغریب دارد؟ بههرحال، آیا بروس وین میتواند توضیح دهد که چرا شبها هیچوقت خانه نیست؟
گاتهام زیر نور چراغگاز داستان معمایی چفتوبستداری است که هیچوقت سعی نمیکند در آن واحد کارهای زیادی انجام دهد. گاهیاوقات داستانهای منتشرشده برای زیرمجموعهی انتشاراتی السورلدز (Elseworlds)– که کارش انتشار داستانهایی با محوریت شخصیتهای دیسی است که خارج از دنیای اصلی و بهرسمیتشناختهشدهی دیسی واقع شدهاند – هرچه دنیاسازی که دربارهی بتمن انجام شده میریزند وسط دایره و مخاطب را گیج میکنند. خوشبختانه آگوستین فقط عناصری را که در بستر داستان منطقی به نظر میرسند در این کمیک گنجانده و این مسئله منجر به خلق یکی از بهترین داستانها در تاریخ انتشار طولانی بتمن شده است.
۱۱. بتمن: هاش (Batman: Hush)
- اثری از: جف لوب (Jeph Loeb) و جیم لی (Jim Lee)
- سال انتشار: ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳
جف لوب در زمینهی طرحریزی خط داستانی طولانیای که در آن همهی شخصیتها و شرورهای نمادین بتمن بهطور چرخهای در داستان حضور به عمل میرسانند استاد است. معمولاً این داستانها به گذشتهی بتمن میپردازند، ولی بتمن: هاش داستانی مدرن است که در آن از یک سری از حقههای هوشمندانهی مشابه در هالووین طولانی (The Long Halloween) استفاده شده است. در این داستان دربارهی هویت شروری جدید با نام مستعار «هاش» سوال ایجاد میشود. او در حال فرو رفتن در نقش همهی دشمنان قدیمی بتمن است تا زندگی او را خراب کند. این داستان معمایی عرضه میکند که فاشسازی بحثبرانگیزی دارد، ولی گاهی اوقات مسیر از مقصد بیشتر اهمیت دارد. از این نظر جایگاه هاش در فهرست برترین کمیکهای بتمن محفوظ است.
با اینکه ما طرفدار شیوهی حل شدن معمایی که در قلب کمیک قرار دارد نیستیم، ولی تمام اجزای کمیک بهطور مستقل عالیاند. بتمن: هاش جزو معدود کمیکهای منتشرشده قبل از تولد دوبارهی دیسی است که در آن بهرابطهی بتمن و کتوومن مفصلاً پرداخته شده است. کمیک صرفاً بهخاطر همین مسئله لایق ستایش است. با این حال ستارهی اصلی کمیک جیم لی و طراحیهای درخشانش است که شاید بتوان گفت نقطهی اوج کارنامهی کاریاش در دیسی به حساب میآیند.
۱۰. بتمن: چه بر سر شوالیهی شنلپوش آمد؟ (Batman: Whatever Happened to the Caped Crusader?)
- اثری از: نیل گیمن (Neil Gaiman) و اندی کوبرت (Andy Kubert)
- سال انتشار: ۲۰۰۹
بتمن: چه بر سر شوالیهی شنلپوش آمد؟ در دورهی زمانیای منتشر شد که همه فکر میکردند بروس وین مرده است، ولی این کمیک به خط زمانی اصلی بتمن مربوط نمیشد. این داستان سناریوی «چه میشد اگر؟» (What if? Scenario) را به تصویر میکشد که در آن نزدیکترین دوستان و بزرگترین دشمنان بتمن گرد هم میآیند تا در مراسم ختم او از او تجلیلخاطر کنند.
اساساً این داستان قرار است یک جور مکمل تماتیک برای کمیک «سوپرمن: چه بر سر مرد فردا آمد؟» (Superman: Whatever Happened to the Man of Tomorrow?) باشد. با اینکه رقابت با زوجی خلاق بهخوبی آلن مور (Alan Moore) و کورت سوان (Curt Swan) سخت است، نیل گیمن و اندی کوبرت هم خودشان جزو خلاقترین زوجهایی هستند که میتوانید در تاریخ دیسی پیدا کنید و در این کمیک از یکی از بزرگترین نمادهای فرهنگ عامه بهشکلی خیالانگیز و افسوسبرانگیز تجلیلخاطر کردهاند.
۹. بتمن: آینهی سیاه (Batman: The Black Mirror)
- اثری از: اسکات اسنایدر، جاک و فرانسِسکو فراکاویلا (Jock & Francesco Frankcavilla)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
در آینهی سیاه دو داستان مجزا تعریف میشود که دو هنرمند مجزا –که هردو در کارشان استاد هستند – طراحیشان کردهاند و در انتها این دو داستان بهشکلی غیرمنتظره (و تفرقهبرانگیز) با هم تلاقی پیدا میکنند.
قابلتوجهترین –و شاید هم کفرآمیزترین – جنبهی داستان این است که در آن به جای بروس وین، دیک گریسون نقش شوالیهی شنلپوش را ایفا میکند. افسر گوردون از این موضوع خوشحال نیست، ولی در طول داستان آنها پیوندی با هم قرار میکنند که با پیوند نزدیک او با بروس در بتمن: سال اول تفاوت زیادی ندارد.
مانع اصلی برای این بتمن جدید جیمز گوردون جونیور (James Gordon Jr.) پسر روانپریش و قاتل افسر گوردون و یک شرور مدرن تمامعیار است. بهلطف حضور او، این کمیک وارد حوزهی وحشت شده و پر از غافلگیریهای داستانی ماهرانه است. جا دارد به این اشاره کرد معمایی که جیمز گوردون جونیور ایجاد میکند، آنقدر پیچیده است که حتی بروس هم در حل آن دچار مشکل میشد.
۸. بتمن: سال صدم (Batman: Year 100)
- اثری از: پال پوپ (Paul Pope)
- سال انتشار: ۲۰۰۶
اسم این کمیک هرآنچه را که لازم است دربارهاش بدانید به شما میگوید. این داستان صد سال پس از شروع کار بتمن در شهر گاتهام اتفاق میافتد. متاسفانه در طول این یک قرن وضعیت گاتهام بهبود پیدا نکرده است. نیروی پلیس همچنان درگیر فساد است و همچنان بخش زیادی از جمعیت شهر زیر خط فقر زندگی میکنند. ولی جای امید باقی است. هنوز بتمن حضور دارد. حداقل این افسانهای است که بین مردم رواج دارد. البته این بتمن بروس وین در ۱۲۰ سالگیاش نیست. این بتمن مرد جدیدی است که این لباس را به تن کرده و رابینی جدید نیز دستیار اوست. ولی در این کمیک متوجه میشویم شنل بتمن به بخشی از یک میراث تبدیل شده است، میراثی که بیشتر مردم گاتهام آن را فراموش کردهاند، ولی قرار است بهزودی به آنها یادآوری شود.
سال صدم حالوهوای متفاوتی دارد؛ نه صرفاً بهخاطر اینکه در آینده واقع شده، بلکه بهخاطر اینکه سعی ندارد به بتمنِ بروس وین وفادار بماند. این کمیک تجربهای تازه، جدید و هیجانانگیز است و با این حال یک سری ارتباط واضح با بتمن: سال اول دارد و برای همین این داستان دیوانهوار دربارهی شوالیهی تاریکی در آینده همچنان به اسطورهشناسی مرکزی بتمن متصل باقی مانده است.
۷. بتمن و دراکولا: باران قرمز (Batman & Dracula: Red Rain)
- اثری از: داگ موئنچ (Doug Moench) و کلی جونز (Kelley Jones)
- سال انتشار: ۱۹۹۱
طاعون نامیرایان به گاتهام سرایت کرده و شهروندان آن به جنگجویان خونآشام تبدیل شدهاند. تنها کسی که جلودار خونآشامها برای تبدیل کردن گاتهام به میز شامشان است، بتمن است. فقط یک مشکل وجود دارد: او هم آلوده شده است. بتمن اغلب با لقب موجود شبرو (Creature of the Night) توصیف شده است. در باران قرمز، این لقب واقعیت پیدا میکند. حال بتمن با دو چالش روبرو است: ۱. اجازه ندهد خونآشامها شهر را به تسخیر خود دربیاورند ۲. جلوی خودش را بگیرد تا «تنها قانون» خود را نشکند و از انسانی دیگر تغذیه نکند.
مدتها پیش از انتشار خون واقعی (True Blood)، تب خونآشامها به دنیای کمیکها سرایت کرد و دلیلش هم طراحی هنری انتزاعی کلی جونز و جوهرچینی سنگین مالکوم جونز سوم (Malcolm Jones III) بود. در این کمیک گوشهای بتمن در درازترین حالت خود قرار دارند. اگر طراح باران قرمز کس دیگری بود، شاید شبیه به اثری هجوآمیز به نظر میرسید. ولی در حالت فعلیاش، این کمیک حاصل پیوندی بینقص از داستان و طراحی هنری عالی است.
۶. بتمن: فرزند دیو (Batman: Son of the Demon)
- اثری از: مایک دبلیو. بار (Mike W. Barr) و جری بینگَم (Jerry Bingham)
- سال انتشار: ۱۹۸۷
وقتی بتمن و دشمنش راسالغول (Ra’s al Ghul) میبینند که جفتشان دنبال قاتلی یکسان هستند، بین آنها رابطهی همکاری غیرمنتظره شکل میگیرد. این رابطهی همکاری منجر به آشنایی بتمن با تالیا الغول (Talia al Ghul) میشود که جزو معشوقههای قویترش است. آیا بتمن آماده است تا پدرزنی چون راسالغول داشته باشد؟ آیا آماده است خودش هم پدر شود؟ پاسخ به این سوالها شاید غافلگیرتان کند.
مردم عاشق جوکر هستند و ادعا میکنند که او فویلی (Foil) بینقص برای بتمن است. با این حال، اگر راسالغول دست نویسندهی درستحسابی بیفتد، میتواند به بهترین شرور بتمن تبدیل شود. این دقیقاً اتفاقی است که در فرزند دیو افتاده است؛ این کمیک بهترین داستان ممکن برای راسالغول است، آهنگ روایی بینقصی دارد و همچنین داستان خاستگاه یکی از جدیدترین (و جالبترین) رابینها را تعریف میکند. سالها بود که پیدا کردن این کتاب در بازار غیرممکن شده بود، ولی بهلطف معرفی پسر بتمن، دیمین وین (Damian Wayne)، پسر دیو بازنشر شد و اکنون در دسترس است.
۵. تیمارستان آرکام: خانهای جدی روی زمینی جدی
- اثری از: گرنت موریسون و دیو مککین (Dave McKean)
- سال انتشار: ۱۹۸۹
تیمارستان آرکام منزلگاه تعدادی از بیمارترین و خطرناکترین شرورهای دنیای دیسی است. قدم زدن در راهروهای پرپیچوخم آن و ملاقات با آدمکشهای دیوانه چه حسوحالی دارد؟ تیمارستان آرکام: خانهای جدی روی زمینی جدی بهترین راه برای تجربهی حس گشتوگذار در آرکام است.
این کمیک روایتگر سفر سورئال بتمن داخل تیمارستان آرکام است، در حالیکه بیمارهای روانی آنجا شورش کرده و تیمارستان را به تسخیر خود درآوردهاند. همچنان که بتمن یکی پس از دیگری با دشمنان نمادین خود روبرو میشود، با تاریخچهی تکاندهندهی تشکیلات آشنا میشود و متوجه میشود که امکانش وجود دارد نیروهایی ماوراءطبیعه در امورات تیمارستان دخیل باشند. بهلطف قدرت نویسندگی و طراحی زوجی چون گرنت موریسون و دیو مککین، این کمیک روایتگر اودیسهای است که تا مدتها در یاد بتمن و خوانندگانش باقی خواهد ماند.
۴. بتمن: هالووین طولانی (Batman: The Long Halloween)
- اثری از: جف لوب و تیم سیل (Tim Sale)
- سال انتشار: ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷
یک نفر در گاتهام تصمیم گرفته است در موعد تعطیلات دست به کشتار بزند. هر شماره از این کمیک، همچنان که سال جلو میرود، به یکی از تعطیلات میپردازد. این قاتل جدید همه، اعم از گانگسترها، پلیسها، دیوانههای آرکام و بتمن را مضطرب نگه داشته است. هالووین طولانی هم معمایی عالی است (جزو بهترینهایی که در تاریخ طولانی بتمن تعریف شده است)، هم از زاویهی دیدی جدید به اوایل دوران کارنامهی کاری شوالیهی تاریکی نگاه میکند؛ هنگامیکه وضع حاکم بر گاتهام در حال تغییر بود.
هالووین طولانی همهی مخلفات لازم برای یک داستان بتمن کلاسیک را دارد: قاتلی مرموز، حضور شرورهای معروف، سبک بصری خیرهکننده و پایانی ناکامل برای پرونده. جا دارد لوب را تحسین کرد که موفق شد یکی از احمقانهترین شخصیتهای خلقشده، یعنی مرد تقویمی (Calendar Man) را جالب و ضروری جلوه دهد. از همه بهتر اینکه جف لوب و تیم سیل برای خلق دنبالهای ارزشمند به نام پیروزی تاریک (Dark Victory) باز هم با هم همکاری کردند.
۳. جوک کشنده (The Killing Joke)
- اثری از: آلن مور و برایان بولند (Brian Bolland)
- سال انتشار: ۱۹۸۸
جوکر. بزرگترین دشمن بتمن. هدف او آشوب است، ولی زیبایی جنون او این است که پشت هر عمل خلافکارانهای که از او سر میزند، تفکر فوقالعاده زیادی نهفته است. در جوک کشنده، شازدهدلقک جنایت تصمیم میگیرد ثابت کند که هر شخصی، در صورتیکه بهشکلی مناسب تحریک شود، میتواند به درهی دیوانگی سقوط کند. برای ثابت کردن این موضوع، او جیم گوردون را شکنجه میکند. در این میان، گوشههایی از گذشتهی جوکر به ما نشان داده میشود و ما میبینیم چه عواملی باعث شدند او به دیوانگی دچار شود.
جوک کشنده علاوه بر اینکه یک داستان خاستگاه هوشمندانه برای مشهورترین شرور دنیای کمیک است، بلکه بهوضوح نشان میدهد که وجه تمایز آدمهای خوب با آدمهای دیوانه چیست. جنون مثل یک پرتگاه است؛ اگر کسی که روی لبهی آن ایستاده عاقل باشد، خود را عقب میکشد، ولی دیوانهها به خود اجازهی سقوط میدهند.
۲. بتمن: سال اول (Batman: Year One)
- اثری از: فرانک میلر و دیوید مازوچلی (David Mazzucchelli)
- سال انتشار: ۱۹۸۷
کدام آدمی لباس خفاشگونه به تن میکند و در شهر راه میافتد تا با جرم و جنایت مبارزه کند؟ ما همه جواب این سوال را میدانیم. چهکسی از او حمایت میکند؟ این سوالی است که در سال اول به آن جواب داده میشود. بتمن و گوردون در بازهی زمانی یکسان وارد گاتهام میشوند و هردویشان هم بار احساسی سنگینی روی دوش دارند. با اینکه در طول سال هرکدام اشتباههای زیادی مرتکب میشوند، ولی اتحادی پرتنش بینشان شکل میگیرد، اتحادی که در طول کارنامهی کاریشان به قوت خود باقی میماند.
هرگاه که یکی از فیلمهای جدید بتمن اعلام میشود، اولین سوالی که پرسیده میشود این است: «شرور قصه کیست؟» با این حال در بهترین داستان بتمن که تاکنون منتشر شده، هیچ شرور مشهور و سرشناسی حضور ندارد. در بهترین حالت صرفاً حضوری کوتاه (Cameo) از سلینا کایل (Selina Kyle) را شاهد هستیم. سال اول داستان دو مردی است که سعی دارند در شهری که سرشار از جرم و جنایت است، کار درست را انجام دهند. شاید بهخاطر همین است که این داستان اینقدر قدرتمند ظاهر شده است. این داستان، برای اینکه کار کند، به شرورهای مضحک و تهدید اغراقآمیزی که ممکن است کل گاتهام را نابود کند وابسته نیست. این داستان دربارهی فساد و جنایت خیابانی است. این نبردی غیرممکن است که نه بتمن و نه گوردون نمیتوانند در آن پیروز شوند.
۱. بازگشت شوالیهی تاریکی (The Dark Knight Returns)
- اثری از: فرانک میلر
- سال انتشار: ۱۹۸۶
این همان کمیکی است که در آن بتمن سوپرمن را گوشمالی درستحسابی میدهد. این داستان که یک دهه پس از بازنشسته شدن بتمن اتفاق میافتد، چشماندازی تاریک از آیندهی گاتهام به تصویر میکشد. اوضاع وخیم است و گاتهام به قهرمانی جدید نیاز دارد. شاید بپرسید بروس وین چطور؟ خب، او ده سال است که داشته با تمایل درونیاش برای مبارزه با جرم و جنایت میجنگیده تا در بازنشستگی بماند، ولی صبرش لبریز میشود، دوباره لباس قدیمی را به تن میکند و راهی میشود تا با قدیمیترین دشمن و قدیمیترین دوستش روبرو شود.
بازگشت شوالیهی تاریکی شاهکاری در عرصهی قصهگویی کمیک است. صفحات آن پر از جزئیات هستند؛ در واقع بعضی از صفحات دهها پنل دارند. شاید حتی بتوان گفت شوالیهی تاریکی برمیگردد کمیک شلوغی است. با این حال فرانک میلر موفق شده آهنگ روایی بینقصی در هر صفحه ایجاد کند. همچنین در این کمیک یکی از خوشبینانهترین پایانها در تاریخ کمیکهای بتمن زمینهسازی شده است. بله، فرانک میلر داستان را با ردپایی از خوشبینی به پایان میرساند.
وقتی بازگشت شوالیهی تاریکی را بازخوانی کردیم، بهاندازهی تجربهی خواندنش برای اولین بار سرگرمکننده بود. این کمیک شخصیتپردازی تاریک و سنگین شوالیهی شنلپوش را با چنان قدرتی تثبیت کرد که تا به امروز ردپای آن در همهی تصویرسازیهای بتمن دیده میشود. همچنین این کمیک جواب قانعکنندهای به سوال «کی برنده میشه؛ بتمن یا سوپرمن؟» داد. بهخاطر تمام این دلایل، بازگشت شوالیهی تاریکی را بهعنوان بهترین کمیک بتمن در تمام دوران برگزیدیم.
منبع: IGN