۱۰ بازی که در طول توسعهی خود به شدت تغییر پیدا کردند
گاهی اوقات تصور ساخت یک بازی جدید، حداقل در ابتدا میتواند به آسانی نوشتن یک سناریوی کوتاه روی یک برگ کاغذ باشد. با این حال، اکثر بازیها یک فرآیند توسعهی طولانی و پر از چالش را طی میکنند و در نهایت ممکن است که با محدودیتهای سختافزاری یا کمبود بودجه مواجه شوند. گاهی اوقات نیز آنها ممکن است به دلیل انتظار برای سختافزارهای نسل جدید، تغییر تیمهای توسعه یا حتی تغییر موتور بازیسازی به تعویق بیفتند. این تاخیرها همیشه مثبت نیست و ممکن است به ضرر بازی تمام شده یا باعث توقف روند ساخت آن به صورت کلی شود. از طرفی تاخیر در عرضهی برخی از بازیها باعث شده تا بهبود پیدا کنند.
حال در اینجا به بازیهایی خواهیم پرداخت که مسیر پر فراز و نشیبی را تا انتشار خود طی کردهاند. گفتنی است که این لیست به این منظور گردآوری نشده که این بازیها را با توجه به کیفیت کلی نسبت به یکدیگر رتبهبندی کرده و مشخص کنیم که آیا این تغییرات در توسعهی بازی در نهایت مفید بوده یا به آن ضرر زدهاند، زیرا تشخیص این موارد آسان نیست.
۱۰. Mega Man X
تهیه کننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۱۹۹۳
پلتفرم: SNES
به عنوان اثری که در آن موارد مختلفی حذف یا جایگزین شدهاند، از Mega Man X میتوان نام برد. نسخهی ایکس ظاهر و برخی از عناصر گیمپلی بازیهای مگا من روی کنسول NES را برای نسل جدید این کنسول یعنی SNES ارتقا داده است. از این المانهای جدید میتوان به ارتقای زره، نوعی پرش جدید، یک شخصیت منفی و همچنین یک متحد جدید با نام زیرو اشاره کرد. در ابتدا، زیرو قرار بود مشابه مگا من طراحی شود و سپس تبدیل به شخصیت قابل بازی اصلی شود، اما در نهایت او تبدیل به یک شخصیت فرعی شد که در رقابت با مگا من محبوبیت زیادی پیدا کرد.
در ادامهی تمرکز مطلق سازندگان بر مگا من به عنوان قهرمان اصلی بازی، دو شخصیت همراه او یعنی RX و RY به طور کامل از بازی حذف شدند. نام بازی نیز از Super Mega Man تغییر کرد. همچنین، حداقل دو نوع دشمن از بازی حذف شدند که یکی از آنها از آسمان به سمت زمین سقوط میکرد و دیگری نیز دشمنان بیشتری را تولید میکرد. یکی دیگر از دشمنان، Shielded Hoganmer، در بازی حفظ شد با این حال هنگامی نابودی سپر خود دیگر نمیپرید. با این حال این تغییرات جزئی در مقابل تغییر شخصیت اصلی بازی چندان مهم نیستند. در واقع سوالی که پیش میآید این است که اگر زیرو شخصیت اصلی بازی بود، این مجموعه الان در چه وضعیتی به سر میبرد؟
۹. Conker’s Bad Fur Day
تهیه کننده: Rare / سازنده: Rare
سال انتشار: ۲۰۰۱
پلتفرم: Nintendo 64
قبل از عرضهی بازیهایی نظیر Naughty Bear ،Twelve Tales: Conker 64 یا Raze’s Hell اثری وجود داشت که احتمالا یکی از عجیبترین توسعهها را در تاریخ بازیهای ویدیویی طی کرده است. جدای از نام، این بازی که قرار بود در ابتدا یکی دیگر از شاهکارهای خانواده پسندی مانند Banjo-Kazooie یا Donkey Kong 64 باشد، در نهایت به یک بازی با درجهی بزرگسال یا M تبدیل شد و انگار برای یادآوری خاطراتی از سریال تلویزیونی پارک جنوبی، ساخته شده بود. تبلیغات این بازی در شبکههای تلویزیونی اصلی ایالات متحده پخش نشد و مجلهی نینتندو پاور نیز حتی به آن اشاره نکرد.
شخصیتهای کانکر و بری در بازی در ابتدا دو ماجراجویی بسیار متفاوت با محوریت اکشن یا استراتژی بسته به انتخاب بازیکن داشتند. جالب است بدانید که بری حتی یک دایناسور را به حیوان خانگی داشت تا به نوعی بازی از المانهای شبیهسازی نیز استفاده کرده باشد، اما این رویکرد در نهایت کنار گذاشته شد. در حالی که برخی از محتواهای بازی نظیر صحنههای مربوط به قطع شدن عضو یا ارجاع به سایر شخصیتها بازیهای نینتندو نظیر دم پیکاچو ویرایش شده بودند، کانکر طرفداران زیادی پیدا کرده و نظرات مثبتی را به خود جلب کرد. گفتنی است که نسخهی ایکس باکس بازی حتی بیشتر سانسور شد و صحنههای مختلفی از آن حذف شد.
۸. The Legend of Zelda: Ocarina of Time
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Nintendo EAD
سال انتشار: ۱۹۹۸
پلتفرم: Nintendo 64
زلدا ۶۴ که در ابتدا به نظر میرسید که روی ۶۴DD عرضه شود، قرار بود تا Hyrule را به دنیایی تبدیل کند که در آن اقدامات لینک نظر بریدن یک درخت، حفر چاله و غیره در طول بازی حفظ شود. در حالی که بعدها بازی Animal Crossing از این ایده استفاده کرد، Ocarina of Time این ایده را پیادهسازی نکرد که شاید دلیل آن فناوریهای آن زمان بود. این بازی سپس برای ۶۴DD عرضه شد و از ویژگیهایی نظیر سیاهچالهای جدید، لباسها، مناطق و غیره بهره میبرد.
شیگرو میاموتو به عنوان کارگردان بازی در ابتدا قصد داشت تا آن را به صورت اول شخص مشابه سری الدر اسکرولز بسازد. دنیای تا حدودی خالی بازی همچنین قرار بود که علاوهبر چرخههای شب و روز، تغییرات آب و هوایی داشته باشد تا ماجراجویی در آن لذتبخشتر شود. همچنین یک دکمهی پرش و بیش از سه طلسم وجود داشت زیرا لینک قرار بود پس از هر سیاهچال هفت مرحله از بیدار شدن (Awakening) را پشت سر بگذارد و هر بار جادوی جدیدی به دست آورد. از طرفی لینک هرگز قرار نبود که یک کودک باشد بلکه او برای قرار گرفتن در نقش یک بزرگسال برنامهریزی شده بود، اما در نهایت ویژگیهایی ظاهری مانند الفها دریافت کرد. در نسخههای اولیه نیز لینک از قدی کوتاهتر در کنار سپر و شمشیر بهره میبرد، در حالی که نسخههای بعدی سازندگان تمرکز خود را روی کمان او بردند.
۷. Devil May Cry
تهیه کننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۰۱
پلتفرم: PS2
زمانی که هیدکی کامیا برای ادامهی کار خود روی رزیدنت اویل ۲ برای توسعهی نسخهی چهارم این سری ترسناک انتخاب شد، او ایدههای متفاوتی برای بازی در ذهن داشت. شخصیت اصلی بازی، تونی، در مبارزه مهارت بسیار بیشتری داشت و بازی از المانهای اکشن بیشتری نسبت به سه نسخهی اول برخوردار بود. در نهایت، با اصرار کامیا این بازی به یک آیپی جدید برای کپکام تبدیل شد و با چند تغییر نام ساده، تونی تبدیل به دانته و رزیدنت اویل تبدیل به دویل می کرای شد.
البته از آنجایی که بازی همچنان یک رزیدنت اویل بود، مبارزات قهرمان ماهر خود را با عناصر عمیق ترس و بقا ترکیب کرد. با این حال با معرفی شمشیر، تفنگ، شیاطین و مبارزات سریع و ترکیبی پس از مدتی المانهای ترس تحت تاثیر قرار گرفته و به کلی کنار گذاشته شدند. در واقع بازی هویت خاص خود را پیدا کرد. از طرفی داستان تونی که حول تلاش او برای دانستن اینکه چگونه شکست ناپذیر، باهوشتر و سریعتر از انسانهای معمولی است، تغییر پیدا کرد و بازی به جای ساختار باز و مبتنی بر اکتشاف رزیدنت اویل، مبتنی بر ماموریت شد.
۶. Halo: Combat Evolved
تهیه کننده: Microsoft Game Studios MacSoft / سازنده: Bungie
سال انتشار: ۲۰۰۱
پلتفرم: Xbox
هیلو ممکن است اولین بازی ایکسباکس باشد، اما تمام آن خاطرات دوستداشتنی و ساعتهایی که در بازی تجربه کردیم، ممکن بود که هرگز این چنین ماندگار نباشند. هیلو به جای یک بازی تیراندازی اول شخص، در ابتدا قرار بود که یک بازی استراتژی ریل تایم (Real-time Strategy) باشد. بعدها قرار بود که نسخهی اولیه بازی به صورت اکشن اکشن سوم شخص توسعه داده شود و حتی برای انتشار در دریمکست برنامهریزی شده بود. از طرفی اگر استیو جابز و اپل بازی را به صورت انحصاری برای مک منتشر میکردند یا همانطور که در ابتدا اعلام شده بود، شاهد انتشار همزمان آن روی ویندوز نیز بودیم، ممکن بود که برند ایکسباکس به هیچ وجه نتواند راه خود را تا نسل نهم ادامه دهد.
هیلو به عنوان یکی از بهترین بازیهای عملیتخیلی، روی اعزام واحدها و وسایل نقلیهی مختلف در نقشههای جنگ زده تمرکز میکرد. سربازان اولیه یا همان اسپارتانها، تانکها، انبار اسلحه و مهمات، کشتیهای فضایی و المانهای مختلفی وجود داشتند که همگی به مدیریت و استراتژی نیاز داشتند. شاید Halo Wars نزدیکترین تجربه به چیزی باشد که نسخهی اول هیلو قرار بود عرضه کند.
در سال ۲۰۰۰، تریلر بازی در مراسم E3، یک بازی اکشن را معرفی کرد که در آن انسانها روی حلقهی هیلو که به دور یک سیاره میچرخد، سقوط کرده و توسط بیگانگان مورد حمله قرار گرفته بوند. در ادامه انسانها از تاکتیکهای خود برای مبارزه استفاده کرده و در طول مسیر به فناوری بیگانه دست مییابند. این بازی اکشن از ویژگی کوآپ نیز بهره میبرد.
۵. GoldenEye 007
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Rare
سال انتشار: ۱۹۹۷
پلتفرم: Nintendo 64
Goldeneye 007 به عنوان اثری که بر عرضهی بازیهای تیراندازی کامپیوتر روی کنسولها تاثیرگذار بود، بازیکنان را در نقش جیمز باند قرار میدهد. شما میتوانید در هر مرحلهای که انتخاب میکنید پرسه زده و به صورت مخفیانه دشمنان را از پای در آورده یا آنها را از دور با اسنایپر از میان بردارید، تا به هدف خود برسید. با این حال این اثر در ابتدا قرار بود در سبک تیراندازی لایت گان مانند بازی Virtua Cop باشد.
Goldeneye همچنین در ابتدا برای SNES به عنوان یک ساید اسکرولر مانند Killer Instinct در دست توسعه بود، با این حال، مارتین هالیس، کارگردان بازی، می خواست که آن را روی ننیتندو ۶۴ عرضه کند. هنگامی که بازی در نهایت با آزادی عمل بیشتری در گیمپلی عرضه شد، هنوز از تفاوتهای قابل توجهی با بازیهای ذکر شده برخوردار بود. در این اثر سلاحها به جای وجود در یک مکان ثابت و هدفگیری خودکار، میتوانستند آزادانه هدف قرار گیرند و از طرفی صدای پای باند میتوانست به نوعی حضور او را به محافظها هشدار دهد، بنابراین حرکت آهسته ضروری بود.
از طرفی حالت چند نفره به آن اضافه شد که بازیکنان را مدتها مشغول خود کرده بود. در نهایت بازی با تحسین منتقدان روبرو شد و در کنار دریافت جوایز مختلف، بیش از هشت میلیون نسخه فروخت و تبدیل به سومین بازی پرفروش نینتندو ۶۴ گردید.
۴. Sonic the Hedgehog
تهیه کننده: Sega / سازنده: Ancient
سال انتشار: ۱۹۹۱
پلتفرم: Master System ،Game Gear
سری بازیهای الکس کید در ابتدا قرار بود که نماد سگا باشند و در آن زمان سونیک چیزی جز یک توپ هم رنگ لوگوی سگا نبود. تیم AM8 ایدههای زیادی برای شخصیت اصلی سونیک داشت. از یک خرگوش که سریع میدوید و با گوشش اشیاء مختلف را پرتاب میکرد گرفته تا یک مرد سبیلی با لباس خواب و حتی یک آرمادیلو برای سونیک در نظر گرفته شده بودند، با این حال تیم سازنده به سمت جوجه تیغی رفت زیار اعتقاد آنها برا این بود که خارهای این موجود، سرعت و توانایی حمله بیشتری را به او میدهد
از طرفی یک انسان با نام مدونا در ابتدا قرار بود که دوست سونیک باشد. سونیک همچنین در یک گروه راک حضور داشت و شرور داستان یعنی دکتر اگمن به جای لباسی با رنگبندی قرمز، سیاه و زرد، یک لباس با طرح زنبور عسل به تن داشت. در واقع به نظر میرسد که اگمن همان نسخهی تغییریافته و ابتدایی سونیک (یک مرد سبیلی با لباس خواب) است که با الهام از ماریو ساخته شده بود.
جزیرهی موجود در بازی نیز تغییرات زیادی نسبت به زمان عرضه پیدا کرده بود. جالب است بدانید که رئیس سگا در آمریکا حتی معتقد بود که دلیل اصلی شکست احتمالی بازی، جوجه تیغی بودن سونیک خواهد بود. اگر این اتفاق میافتاد و در واقع بازی شکست میخورد، نه تنها سونیک، شاید حتی کمپانی سگا نیز به شکل امروزی وجود نداشت.
۳. .Super Mario Bros
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Nintendo R&D4
سال انتشار: ۱۹۸۵
پلتفرم: NES
بسیاری از گیمرها با پیچ و تابهای توسعهی دنبالهی این بازی کلاسیک آشنا هستند و به نوعی میدانند سوپر ماریو ۲ در ژاپن در واقع همان Lost Worlds بود، در حالی که بازی Doki Doki Panic با اعمال تغییراتی در خارج از ژاپن با نام سوپر ماریو ۲ عرضه شد. با این حال، اگر تغییراتی در نسخهی اول سوپر ماریو نیز داده نمیشد، این بازی ممکن بود که کاملا متفاوت عمل کند.
ماریو و برادرش به دلیل پریدن روی سر کوپاها و گومباها (برخی از دشمنان بازی) یا پرتاب گلوله های آتشین برای شکست دادن آنها با استفاده از یک کنترل بسیار ساده و دقیق شناخته شدهاند. با این حال، در نسخههای اولیه، آنها فقط میتوانستند کوپاها را با خراب کردن آجرهای زیر آنها از میان بردارند و هر نوع برخورد دیگری با آنها دیگری برای برادران لوله کش کشنده بود. او همچنین یک جت پک داشت که امکان انجام پرشهای بلندتر و یک ضربهی هوایی را فراهم میکرد. فقط تصور کنید که اگر پدر پلتفرمر مدرن، برای اولین بار در قالب یک بازی تیراندازی سوم شخص در دسترس قرار میگرفت، چه اتفاقی میافتاد؟
۲. Star Fox Adventures
تهیه کننده: Nintendo / سازنده: Rare
سال انتشار: ۲۰۰۲
پلتفرم: GameCube
Star Fox Adventures با داشتن موسیقیهای خارقالعاده و ماموریتی جذاب برای شخصیت فاکس مککلود، یک آیپی جدید از Rare با نام Dinosaur Planet بود که در ابتدا برای انتشار روی نینتندو ۶۴ برنامهریزی شده بود. در واقع Dinosaur Planet هیچ ارتباطی با سری Star Fox نداشت و قرار بود که اثری مستقل باشد. با این حال شیگرو میاموتو در مصاحبهای بیان کرد که او متوجه شباهتهای چشمگیر شخصیتهای بازی و شخصیت های استار فاکس شده بود و بنابراین تصمیم گرفته شد که بازی بخشی از این سری شود.
بسیاری از شخصیتهای این بازی در نسخهی نهایی دست نخورده باقی ماندند اما شخصیت اصلی به مککلود تغییر کرد. گیمپلی بازی نیز که در ابتدا قرار بود مشابه بازی The Legend of Zelda: Ocarina of Time باشد، به جای جابجایی بین دو روباه و سلاحهای مربوط به آنها، تغییر پیدا کرد و با آیتمهای و تواناییهای مختلف تنها روی مککلود متمرکز شد. در واقع قرار بود که بازی دارای شخصیتهای مختلف و هر شخصیت دارای قابلیتهای کاربردی در هر مرحله باشد. این مشابه مکانیکی است که در Donkey Kong 64 و Jet Force Gemini دیده شده بود. استودیوی سازنده در کنار بهبود جلوههای بصری، المانهایی را برای حرکت سریعتر در بین مناطق بازی به آن اضافه کرد.
۱. Too Human
تهیه کننده: Microsoft / سازنده: Silicon Knights
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرم: Xbox 360
Too Human یک بازی اکشن و نقشآفرینی است که در نوعی آینده جریان دارد. بازی خدایان نورس را بهعنوان انسانهایی که از نظر سایبرنتیکی پیشرفتهتر شدهاند، به تصویر میکشد که وظیفهی محافظت از بشر را در برابر هجوم ارتش ماشینهای لوکی دارند. بازیکن نقش بالدور را بر عهده میگیرد که نسبت به دیگر خدایان کمتر تغییر کرده و طبق عنوان بازی، «بیش از حد مشابهی انسان» است.
این بازی تقریبا ده سال را در توسعه گذراند. ابتدا در سال ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن معرف شد، اما پس از اعلام شراکت استودیوی Silicon Knights و نینتندو، توسعهی آن کنار گذاشته شد و قرار شد که برای گیمکیوب عرضه شود. ساخت بازی دوباره در سال ۲۰۰۵، پس از خرید حقوق آن توسط مایکروسافت از سر گرفته شد و در نهایت در سال ۲۰۰۸ برای ایکسباکس ۳۶۰ عرضه شد.
در داستان اصلی و ابتدایی بازی، بازیکن به عنوان پلیسی به نام جان فرانک در آیندهای دور، به دنبال دستگیری سایبورگی بود که دوستش را به قتل رسانده بود. بازی پر از کاتسینهایی با رزولوشن بالا بود و قرار بود که در ۴ یا ۵ دیسک قرار گیرد. گیمپلی بازی نیز قرار بود ک ترکیبی از عناصر نقشآفرینی و مخفیکاری به سبک متال گیر سالید باشد که در آن تصمیمات بازیکن به نتایج مختلفی ختم شود. با این حال نتیجهی نهایی بسیار متفاوت از آن چیزی بود که همه انتظار داشتند.
منبع: GameSpot