آیا جوخهی انتحار آغازی بر پایان فیلمهای ابرقهرمانی است؟
جوخهی انتحار تقریبا همانطور که انتظارش را دارید شروع میشود. در سفری به کشور جزیرهای کورتو مالت، ما با اعضای گروه ضربت ایکس آشنا میشویم که گروهی متشکل از (ضد) قهرمانانی فوقالعاده هستند که برای یک ماموریت مخفی به دستور آژانس اطلاعات مخفی آمریکا به نام آرگوس، گرد هم آمدهاند.
هشدار: در این متن، داستان فیلم جوخهی انتحار لو میرود
چهرههای جدیدی در فیلم حضور دارند اما کم و بیش آنها را میشناسیم؛ یک فرد حکیم و عاقل، پسری زیبا و شخصیت ارشد و رهبر تیم. به نظر میرسد تمام این گونههای مختلف شخصیتی را در فیلمهای دیگر ابرقهرمانی هم دیدهایم.
- تصویری از فیلم فلش لوگوی لباس جدید او را فاش کرد
- تمام خدایان جدید DC که در فیلمهای زک اسنایدر معرفی شدند
- آکوامن ۲؛ نکروس چیست و پادشاهی گمشده کجاست؟
قبل از آغاز داستان اصلی، این تازه واردان در صحنههایی خشونتآمیز زجر میکشند. صورت آنها مورد اصابت گلوله قرار میگیرد، سر آنها توسط ایمپلنتهای بمب منفجر میشود و بدنشان در سقوط هلیکوپتر آتش میگیرد. تنها کاری که نمایندگان آرگوس انجام میدهند این است که شرط ببندند چه کسی از آنها جان سالم به در خواهد برد.
جوخهی انتحار یک فیلم ابرقهرمانی ملایم نیست. این اثر خونآلود و شجاعانه گان، کاری را انجام میدهد که حتی اولین فیلم جوخهی انتحار در سال ۲۰۱۶ هم آن را انجام نداده بود. در آن زمان، برای فیلم ددپول که به اندازه جوخهی انتحار خشن بود، ۵۸ میلیون دلار هزینه شد (جوخهی انتحار حدود ۱۷۵ میلیون دلار هزینه داشت) اما موفقیت دنباله ددپول و همچنین اسپینآف آن با نام لوگان ثابت کرد که مخاطبی که قبلا فیلمهای کمیکبوکی بزرگسالان را دیده است، حالا آمادگی تماشای این آثار خشونتآمیز را هم دارد و انتظارات بالاتر رفت. دیالوگهای جوخهی انتحار پر از فحش و ناسزا است و مانند آثار ذکر شده در بالا، تمام تصوری که یک مخاطب از ژانر ابرقهرمانی دارد، زیر سؤال میبرد.
فیلم به نوعی تیمهای ابرقهرمانی را به سخره میگیرد و دارای شخصیتهایی با قدرتهای بیهوده و بیفایده مانند تیدیکی با بازی ناتان فیلیون است که حتی آزارش به مورچه هم نمیرسد. این ابرقهرمانان درگیر مسائل خانوادگی گذشته خود هستند. برای مثال، پولکا دات با بازی دیوید دستمالچیان، همیشه صورت مادر منفور خود را در چهره همه دشمنانش، از جمله ستاره دریایی غولپیکر که اصلیترین دشمن جوخهی انتحار است، میبیند. در این اثر، شخصیت پیسمیکر میخواهد همه را به نام آزادی و صلح بکشد و مانند یک ابرقهرمان وطن پرست رفتار میکند.
این فیلم نشان میدهد که ژانر ابرقهرمانی رشد و پیشرفت داشته است ( هر چند در بعضی مواقع احمقانه به نظر میرسد). این رشد را فقط در صحنههای خشونتآمیز و مسائل جنسی نمیبینیم (یکی از خندهدارترین صحنههای جوخهی انتحار، جایی است هارلی کویین با بازی مارگو رابی، عاشق دیکتاتور کورتو مالت میشود). این ژانر در حال بازیابی و آزمون و خطاست. فیلمهایی مانند جوخهی انتحار، ددپول و لوگان، نوآورانه و تازه به نظر میرسند اما میتوانند نشانی بر این باشند که ژانر ابرقهرمانی وارد مرحله پایانی خود شده است.
با شروع مردان ایکس و مرد عنکبوتی در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲، فیلمهای ابرقهرمانی در چند سال گذشته به پای ثابت سینمای هالیوود تبدیل شدند. فیلمهای با بودجه متوسط و فیلمهای پرفروش اصیل، کمیاب شدند و استودیوها شروع به گسترش جهان کمیکبوکی خود کردند. در این مدت، مفسران و برخی فیلمسازان مهم (از جمله مارتین اسکورسیزی) از تسلط فرهنگی مجموعههای ابرقهرمانی ابراز تأسف کردند. مارول در حال ساخت و برنامهریزی فازهای بعدی خود تا سال ۲۰۲۶ و پس از آن است و به نظر میرسد دوران طلایی ابرقهرمانان در سینما تا مدتها پایان نیابد. به هرحال، خود جیمز گان معتقد است که هیچ ژانری برای همیشه محبوب باقی نمیماند.
ژانرهای موزیکال، حماسی، عاشقانه و… همگی برای مدتی جذابترین فیلمهای گیشه را ارائه میدادند. روزگاری، ژانر وسترن فرمانروایی میکرد. سالها بود که فیلمها و برنامههای تلویزیونی وسترن با چنان گستردگی پخش میشدند که به نظر میرسید جریان محتوای وسترن هرگز تمام نمیشود. با افزایش سن طرفداران، این ژانر تکامل یافت. ژانر وسترن اسپاگتی، سبک سنتی وسترن را با شخصیتهای ضدقهرمان جایگزین کرد و سپس با فیلمهای خونآلودی مانند این گروه خشن سم پکینپا، وسترن وارد مرحله جدید خود شد. این دوره، دارای برخی از بهترین آثار وسترن است. در آخر، این ژانر به پایان رسید و از سینماها ناپدید شد.
ژانر ابرقهرمانی هم با وجود فیلمها و سریالهایی مانند جوخهی انتحار، نگهبانان و پسران، به نظر میرسد که وارد مرحله جدید و بازیابی خود شده است. تعداد پروژههای ابرقهرمانی و مخصوص بزرگسالان در حال افزایش است، برای مثال سریال پیسمیکر (اسپینآف جوخهی انتحار)، یک مجموعه برای افراد بالای ۱۷ سال است که سال آینده در HBO مکس منتشر میشود. اگرچه هنوز زود است که بگوییم این روند به قیمت کنار گذاشته شدن کمیکبوکها پیش میرود. (به طور قطعی نمیتوان گفت که عملکرد ناامیدکننده بیوهی سیاه در گیشه، نشاندهنده کاهش علاقهی بینندگان به داستانهای ابرقهرمانی مرسوم و کمیکبوکی مارول است اما بدون شک عوامل بیشمار دیگری وجود دارد که منجر به عملکرد ضعیف فیلم شده است)
ژانر ابرقهرمانی، ژانر برتر هالیوود باقی مانده است و مرحله تکاملی که این ژانر در آن قرار دارد، میتواند بسیار جذاب باشد. مرحله بازیابی وسترن، شامل آثار کلاسیکی مانند مککیب و خانم میلر و حمله اولزانا بود. این آثار، فیلمهایی با مفهوم عمیق بودند که به هیچ وجه با عناصر قدیمی وسترن قابل ساخت نبودند. با توجه به فیلم جوخهی انتحار، احتمالا باید در آینده شاهد آثار بیشتری برای بزرگسالان باشیم که مانند این فیلم، جذاب، خلاقانه و دارای مفاهیم و مضامین انسانی هستند (جوخهی انتحار دارای نکاتی دربارهی سیاست خارجی آمریکا است).
فیلم انتقامجویان: پایان بازی در اوج محبوبیت ژانر ابرقهرمانی، دو سال پیش، عملکردی خارقالعاده در گیشه داشت و حالا جوخهی انتحار میتواند همان نقشی را ایفا کند که فیلم این گروه خشن برای ژانر وسترن بازی کرد: پایان خونین یک مرحله و آغاز یک مرحله دیگر که حتی پربارتر است.
منبع: The guardian
این فیلم شاهکار بود ،مرسی از جیمز گان
با کامیک و فیلم های کامیکی تا ابد 😍😍😍🔥🔥🤘🤘🤘
حرف اسکورسیزی مهم نیست 😊
#خان
واقعا این بازیگرها آنقدر احمق هستند یا کارگردانان آبله شده اند یا تولید کننده این ژانر فیلمها مخصوصا همین فیلم که تیتر شده دیوانه هستند که این همه بودجه برای همچین فیلمی هزینه میکنند که اصلا محتوایی ندارد
قوه تخیل آن تولید کننده فکر کنم زیاد پیچیده نباشد و در حد یک نوار باریک باشد.
حیف آن زمانی که برای همچین فیلم مضحکی تلف کردم ….
مضخرف تر از قسمت قبلیش بود