سوغات ۲؛ فیلمی هنرمندانه با بلندپروازی بلاکباسترهای بزرگ
این پاییز سالنهای سینما را دنبالههای سینمایی قبضه کرده است. نمونهاش «زمانی برای مردن نیست» (No Time to Die)، فیلم تازهی سری فیلمهای جیمز باند، «هالووین میکشد» (Halloween Kills) از مجموعه فیلمهای هالووین، «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» (Venom: Let There Be Carnage) قسمت دوم «ونوم» ۲۰۱۸ (Venom) و سایر شخصیتهای دنیای مارول. اما «سوغات ۲» (The Souvenir) جوانا هاگ، که قسمت اول آن سال ۲۰۱۹ اکران شد و قصهی فیلمساز جوانی را در گذر از بلوغ و در گیر و دار رابطهای محکوم به فنا روایت میکرد، از جنس دیگری است. ما با یک دنبالهی مرسوم مواجه نیستیم؛ با فیلمی طرفیم که معمولا در میان بلاکباسترهای آبکی پولساز گم میشود، اما کار هاگ در این هیاهو خودنمایی میکند. با اینکه تماشای قسمت دوم یکی از محصولات مستقل هنری سینمای بریتانیا، لحظاتی احساساتی عجیبی در مخاطب به وجود میآورد، در عین حال، تجربهای دلپذیر را برایش رقم خواهد زد.
هاگ در ادامهی قصهی نیمهزندگینامهای، قدرت مدخلی دوباره را که معمولا دستکم گرفته میشود، نشان میدهد. او در این فیلم تازه نه تنها داستان جولی (با بازی آنر سوئینتن بیرن) را پیش میبرد، بلکه به گذشتهی شخصیت هم میپردازد. در قسمت اول فیلم، جولی میخواهد فیلمسازی شود که دغدغههای جدی و واقعی بپردازد، مثل وضعیت بغرنج طبقهی کارگر بریتانیایی تحت سیاستهای دوران نخستوزیری مارگارت تاچر (تاچریسم)، اما بلندپروازیهای او زیر سایهی رابطهی عاشقانهاش با آنتونی پراحساس و جذاب (با بازی تام برک) قرار میگیرد؛ کارمند دولتی که در نهایت زندگیاش را اعتیاد به هروئین از او میگیرد. در قسمت دوم، عطش بازیافتهی جولی برای کشف واقعیت هنر به اینجا میرسد که تصمیم میگیرد فیلمی دربارهی زندگی خودش بسازد. هاگ در دنبالهای که هم عجیب و غریب است و هم یک جور از نو ساختن خودآگاه، نشان میدهد فرایند خلاقه چطور میتواند خاطرات تلخ را به سرگرمی فریبنده تبدیل کند.
با اینکه قسمت اول به نظر به زندگی هاگ نزدیک است، قسمت دوم دیگر مرز بین واقعیت و خیال را مشخص نمیکند. در واقعیت، هاگ اولین فیلم سینماییاش، «نامربوط» (Unrelated) را، با بازی تام هیدلستون، سال ۲۰۰۷ ساخت که یک سال بعد، یعنی وقتی چهل و هفت ساله بود، اکران شد؛ قسمت اول «سوغات» زمانی اکران شد که او پنجاه و نه ساله بود. قسمت دوم «سوغات» دنیایی را به تصویر میکشد که هاگ در آن میتواند در جوانی فیلمش را بسازد. فیلم به جولی که دارد تلاش میکند خودش را از طریق هنر ابراز کند، اجازهی اشتباه کردن میدهد، که این نشان از همدردی هاگ با خود خیالی و خودانتقادی ظریفش دارد.
اگر قسمت اول سوغات را نبینید، «سوغات ۲» فاقد درونمایهی عاطفی خواهد بود. اما در حالی که سوغات به دلیل آن تصویر بغرنج و ویرانکنندهای که از عشق اول به نمایش میکشد، گریبان مخاطب را میگیرد، سوغات ۲ هوشمندانه عکس آن عمل میکند. قسمت اول بیشتر در آپارتمان کوچک جولی میگذرد، فضای تنگ و خوفناکی که بر تغییر وضعیت رابطهی جولی با آنتونی از خوشایند به خفقانآور تأکید دارد. اما داستان قسمت دوم با اینکه تنها چند روز بعد از همانجایی که قسمت اول به پایان میرسد شروع میشود، دائم لوکیشن عوض میکند و زمان را کمی غیرمحتاطانهتر طی میکند.
جولی در تلاش است دوباره خودش را وقف فیلمسازی کند و در عین حال، مرگ را هم هضم میکند. او دیگر آن انسان خام و معصوم قسمت اول نیست؛ سوئینتن بیرن جولی را، که مرگ آنتونی تغییرش داده است، بیشتر سرگردان، کمتر آسیبپذیر و با اینکه هنوز بنمایه و ابزار کافی برای مدیریت خودش ندارد، بیشتر مایل به قدم گذاشتن در جهان بزرگسالان به نمایش میگذارد. او رابطهای نه چندان دوستانه با مادرش، روزالیند (با بازی تیلدا سوئینتن، مادر واقعی آنر) دارد و جلو استادان دانشگاهش که بابت تصمیم او به ساختن فیلمی دربارهی رابطهاش با آنتونی ابراز نگرانی میکنند، میایستد. مخاطب میداند که جولی گاهی به مسیر اشتباه قدم میگذارد، اما این شکستها در نهایت باعث رشد او میشود و این بسیار راضیکننده است.
هاگ ناظر باریکبین رفتار خوب و بد انسان است. او پرتمطراقترین و مؤدبترین گفتوگوها (مثلا گفتوگوی بین جولی و مادر خیرخواهش) را با تنش همراه میکند. فراروایت سوغات ۲ پرورش این مهارت را در جولی نشان میدهد که با وجود اینکه هنرمندی پرشور است، هنوز دارد یاد میگیرد که چطور به آدمها گوش دهد، پذیرای تجربه باشد و تصویر قدرتمندانهای از آن به نمایش بکشد. وقتی در نهایت پروژهی دانشگاهیاش را تمام میکند و به مخاطب نشان میدهد، بلوغ تازهی او آشکار است. هاگ یک اثر سینمایی هنری زیبا و انتزاعی ساخته است، ترکیبی از وسواسهای جوانی خودش و تجربهی امروزش پشت دوربین. همین تحول است که داستان «سوغات» را تبدیل به شگفتی منحصربهفردی میکند؛ یک مطالعهی شخصیتی ویژه است با بلندپروازیای که پروژههای هنری کوچک بهندرت برایش سرمایهگذار پیدا میکنند: ساخت قسمت دوم.
منبع: theatlantic