۶ فصل سریال سوپرانوز از بدترین تا بهترین
انتخاب یک فصل محبوب بین فصلهای سریال سوپرانوز مثل این میماند که بین بچههایمان یکی را انتخاب کنیم و بگوییم بیشتر از بقیه دوستش داریم. هر کدام از این فصلها ویژگیهای ماندگار و حیرتانگیز خودش را دارد و باشکوه و تماشایی است و در عین اینکه داستان کلی خانوادهی سوپرانو را جلو میبرد، بخشهایی تازه و شخصیتهایی جدید به مخاطب معرفی میکند.
- منتقدان دربارهی فیلم آمرزیدگان فراوان شهر نیوآرک چه میگویند؟
- ۱۵ سریال برتر شبکهی HBO از بدترین تا بهترین
سریال سوپرانوز طی هشت سال پخشش با تغییر و تحولات بزرگی روبهرو شد و ابعاد و کیفیت ساختش سال به سال بالاتر رفت و تکامل یافت. با اینکه ایدهی اصلی دیوید چیس و جهان بینقصی که خلق کرد از همان ابتدا مشخص بود، ولی وقتی قسمتهای اول و فصلهای آغازین سریال را نگاه میکنیم به نظر میرسد آن جاهطلبی بیمانندی که در ادامه شاهدش بودیم، هنوز شکل نگرفته. انگار خیلی چیزها را با احتیاط جلو میبردند تا سریال پا بگیرد و جایگاهش را تثبیت کند.
هر کسی با توجه به سلیقه و ذائقهای که دارد، تعدادی از فصلهای سوپرانوز را بیشتر از بقیه دوست خواهد داشت و رتبهبندی پیش رویتان هم بر اساس سلیقه چیده شده است. بعضیها عاشق داستانهای گانگستری پرخشونت هستند، بعضیها به درامهای پیچیده و جدی علاقه دارند. در هر صورت سوپرانوز برای هر سلیقهای مناسب است و ابعاد گوناگون و چندلایهای برای ارائه دارد. از بدترین تا بهترین صرفا در مقایسه با خود سوپرانوز است چون همه میدانیم چیزی به اسم «بدترین فصل سوپرانوز» وجود ندارد.
سوپرانوز به معنای واقعی کلمه سریالی تکرارنشدنی است که هیچوقت کهنه نمیشود. سالها از پخش آخرین قسمتش گذشته و هنوز هم تماشاگران را شیفته و مبهوت خودش میکند. همین چند وقت پیش و وقتی فیلم «آمرزیدگان فراوان شهر نیوآرک» (The Many Saints of Newark) – که کودکیها و نوجوانیهای تونی سوپرانو را روایت میکند – اکران شد و روی پلتفرم HBO MAX آمد، سریال دوباره رکوردشکنی کرد و تعداد بینندگان هفتگی آن اوج گرفت. و این نشان میدهد سوپرانوز هنوز هم اثر قدرتمند و عظیمی است.
سوپرانوز در طول سالهای پخشش نامزد ۱۱۱ جایزهی امی شد و ۲۱ بار جایزه را در رشتههای گوناگون دریافت کرد و منتقدان هم امتیازهای خیلی بالایی به آن دادند. در IMDb و با رأی ۳۳۸ هزار کاربر، امتیاز ۹.۲ از ۱۰ برایش ثبت شده و منتقدان راتن تومیتوز امتیاز ۹۲% را برایش ثبت کردهاند.
هشدار – در ادامه خطر لو رفتن داستان سریال وجود دارد
۶. فصل پنجم
- سال پخش: ۲۰۰۴
- تعداد قسمتها: ۱۳
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۲%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۹۸%
در فصل پنجمِ سوپرانوز با تعدادی شخصیت جدید فوقالعاده آشنا شدیم که نقش خیلیهایشان را بازیگرانی درجهیک و ردهبالا بازی میکردند. اما فیل لئوتاردو، این مرد بدذات دمدمی مزاج، تنها شخصیتی بود که حضورش در سریال ادامه یافت و تأثیر زیادی روی قصه گذاشت. استیو بوشمی هم در نقش تونی بی با یک خط داستانی درگیرکننده به فصل پنجم اضافه شده بود.
تونی بی که سالهای زیادی از عمرش را در زندان سپری کرده بود و تونی سوپرانو را با یکی از چالشبرانگیزترین موقعیتهای اخلاقیش روبهرو میکرد، حالا میخواست به زندگی عادی بازگردد. اما قصه و ماجراهای او خیلی زود به سرانجام رسید و حضورش بیشتر شبیه یک بازیگر مهمان بود.
معروفترین و تأثیرگذارترین لحظهی این فصل جایی است که آدریانا سرانجام با سرنوشت محتومش رو در رو میشود و سیلویو او را در سکانسی تکاندهنده به قتل میرساند و به این ترتیب یکی از غمانگیزترین صحنههای مرگ سریال رقم میخورد. اتفاقی که مقدمات سقوط و نابودی کریستوفر را هم فراهم میکرد. در این فصل اهمیت روایتهای فرعی که در ادامه نقشی اساسی پیدا میکردند، بیشتر از قبل مشخص میشد. خطهای داستانی که به هم وصل میشدند و اتفاقهای مهیب و بزرگی رقم میزدند.
۵. فصل چهارم
- سال پخش: ۲۰۰۲
- تعداد قسمتها: ۱۳
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۷%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۹۱%
فصل چهارم با اینکه بیشتر لحظات و موقعیتهایش به نقطهی اوج رضایتبخشی نمیرسید، ولی تنش و تعلیقی کشنده داشت که واقعا مخاطب را تحت تأثیر قرار میداد. در تمام قسمتها این تهدید آزاردهنده وجود داشت که یک نفر را خلاص کنند و بکشند، ولی به ندرت به واقعیت میپیوست و همین باعث میشد مدام در نگرانی و اضطراب به سر ببریم. جانی سک دستور قتل کارماین و رالفی را داده بود، ولی بر خلاف تمام تنشها و خطرهایی که طی فصلهای قبل شکل گرفته بود و داشت به اوج میرسید، اتفاق مهلکی که انتظارش را میکشیدیم نیفتاد.
رابطهی کریستوفر و آدریانا هم به جاهای پیچیدهای رسیده بود. کریستوفر با اعتیاد دستوپنجه نرم میکرد و آدریانا پنهانی با FBI نشست و برخاست داشت. ولی در نهایت رالف آنطور که همه انتظار داشتند به دستور جانی کشته نشد. به جایش تونی او را به قتل رساند، آن هم به خاطر اختلاف نظر شدید سر یک اسب. اعتیاد کریستوفر به حدی خطرناک و جدی شد که خیلیها به تکاپو افتادند تا راه حلی برای نجات او پیدا کنند. سکانسی که همه برای سر به راه کردن کریستوفر در خانهاش جمع شده بودند، یکی از بامزهترین و بهترین بخشهای این فصل بود که تمام بازیگرهای اصلی را در یکجا نشان میداد، اتفاقی که در فصل چهارم به ندریت شاهدش بودیم.
اما مهمترین و جذابترین بخش این فصل، رابطهی چالشی بین تونی و کارملا بود. در صحنههای دونفرهی بین این دو، تعدادی از بهترین و درخشانترین نقشآفرینیهای کل سریال را شاهد بودیم که در قسمت پایانی فصل به اوج خودش میرسید.
۴. فصل سوم
- سال پخش: ۲۰۰۱
- تعداد قسمتها: ۱۳
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۹%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۱۰۰%
فصل سوم به جای یک خط داستانی کلی که ماجرای کلان سریال را پیش ببرد، تعداد زیادی اپیزود درجهیک و قصههای فرعی بینظیر داشت که هرگز از خاطرمان پاک نخواهد شد. بهترین اپیزود این فصل، «کارمند نمونهی ماه» (Employee of the Month) بود که در آن دکتر ملفی، روانپزشک تونی، قربانی یک تجاوز بیرحمانه میشد و مقابل یک دو راهی اخلاقی پیچیده و عمیق قرار میگرفت؛ اینکه از رابطه و آشناییاش با تونی سوپرانو بهره ببرد و انتقامش را از متجاوز بگیرد، یا کار اخلاقی و قانونی را بکند.
وجدان و اخلاق خود تونی سوپرانو هم در فصل سوم با چالشی جدی مواجه میشود. رالفی با به قتل رساندن تریسی از یک خط قرمز اساسی رد میشد و تونی تنها کسی بود که مثل مخاطب واکنش نشان میداد و علیه این جنایت وحشتناک موضع میگرفت. داستان فرعی در مورد جکی جونیور هم جذاب و درگیرکننده بود. پدرش که یکی از اعضای ردهبالای مافیا بوده، دلش نمیخواسته پسرش هم وارد این کسبوکار خونین شود، ولی جریان به این سادگیها حل نشد.
فصل سوم یک اپیزود فوقالعادهی دیگر هم داشت به اسم «پاین برنز» (Pine Barrens) که در آن کریستوفر و پاولی در منطقهای برفی گیر میافتادند و مجبور میشدند کار ناتمامی را به مضحکترین شکل ممکن تمام کنند و در همین حین تعدادی از بامزهترین و خندهدارترین لحظات کل سریال خلق میشد.
۳. فصل ششم
- سال پخش: ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷
- تعداد قسمتها: ۲۱ (به شکل دو بخش مجزا پخش شد)
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۷%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۸۹%
در فصل ششم و آخر سوپرانوز، تونی دست از تظاهر به اینکه آدم خوبی است برداشت و تماموکمال یک رئیس مافیای خشن و بیرحم شد. او همچنین به همه ثابت کرد که وقتی یک عضو ردهبالای مافیا هستید، ظواهر چه اهمیت ویژهای دارد. سوء قصدی که به جان تونی در این فصل میشد او را تا دو قدمی مرگ میبرد تا بفهمد اگر از مواضعش کوتاه بیاید و ضعیف جلوه کند، خیلی زود حذفش خواهند کرد.
تونی بعد از بهبودی دست به اقداماتی میزد تا جایگاهش را بار دیگر تثبیت کند، ولی با مانع بزرگی مثل فیل لئوتاردو روبهرو میشد که حالا شخصیت منفی بزرگ فصل ششم به حساب میآمد. چیزی که کار تونی را سختتر و چاشیتر از قبل میکرد.
ولی همهی ما فصل آخر سوپرانوز را با قسمت پایانی جاهطلبانه و جنجالبرانگیز آن میشناسیم که دودستگیهای زیادی ایجاد کرد. در پایان سریال، سرانجام واضح و مشخصی برای تونی سوپرانو و خانوادهاش نمیبینیم. همه چیز به یکباره تمام میشود و تصویر رو به سیاهی میرود. همانطور که در قسمت اول فصل اول وارد بخشی از زندگی این آدمها شده بودیم، ما را از آنها جدا کردند تا سرنوشت هر کدام را خودمان حدس بزنیم. این پایان غیرمتعارف از همان زمان تا کنون بحث و جنجالهای فراوانی بین هواداران سریال به راه انداخت و شیفتگی ما را نسبت به دنیای سوپرانوز و شخصیتهایش بیشتر و بیشتر کرد.
۲. فصل اول
- سال پخش: ۱۹۹۹
- تعداد قسمتها: ۱۳
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۷%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۹۸%
فصل اول سوپرانوز به بهترین شکل ممکن پایههای یکی از محبوبترین و موفقترین و جریانسازترین سریالهای تاریخ تلویزیون را گذاشت. تمام صحنههای این فصل اهمیت دارند، هر دیالوگی که رد و بدل میشود و هر نگاه بین شخصیتها، بعدا نقشی اساسی در قصه پیدا میکند.
در این فصل یکی از بهترین اپیزودهای کل سریال را هم داریم. اپیزود «کالج» (College) که در آن تونی دخترش مدو را برای سر زدن به دانشگاههای متفاوت برده تا از بینشان انتخاب کند، و در همین حین به شکلی اتفاقی با یک جاسوس سابق FBI برخورد میکند. اتفاقی که در نهایت تونی را به سمتی میبرد تا یکی از بیرحمانهترین قتلهایش را مرتکب شود.
هر اپیزود این فصل خبر از پدیدهای حیرتانگیز میداد که قرار است تلویزیون و سریالسازی را برای همیشه تغییر دهد. وقتی قسمت نهایی فصل اول را تماشا کردیم، میدانستیم شاهد اتفاقی تاریخی بودهایم و قرار است ماجراهای تکاندهندهتری در ادامه بیاید.
۱. فصل ۲
- سال پخش: ۲۰۰۰
- تعداد قسمتها: ۱۳
- امتیاز تماشاگران در راتن تومیتوز: ۹۹%
- امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: ۹۴%
چیزی که باعث شده در این فهرست فصل دوم سوپرانوز را بهعنوان بهترین فصل کل سریال انتخاب کنیم، حضور شخصیت ریچی آپریل است. ریچی آپریل از اعضای ردهبالای سابق خانوادهی مافیایی دیمئو بوده و حالا برگشته است تا زندگی را برای تونی سوپرانو جهنم کند. تونی همیشه با دشمنهای زیادی سر و کله میزند ولی احتمالا هیچکس به اندازهی ریچی آپریل روی اعصابش نرفت. او در سوپرانوز همان نقشی را ایفا میکند که لالو در «بهتره با ساول تماس بگیری» (Better Call Saul) دارد. پیش از حضور او سریال خوب و تماشایی بود، ولی از وقتی میآید همه چیز چند پله فراتر میرود و فوقالعاده میشود.
خودشیفتگی ریچی و میل شدیدش به خشونت ممکن است خیلیها را به یاد شخصیت تامی دویتو در فیلم رفقای خوب بیندازد. جالب اینجاست که در نهایت به دست تونی کشته نمیشود، بلکه خواهر تونی و نامزد خود ریچی یعنی جنیس کارش را یکسره میکند.
بخش هیجانانگیز و بهشدت جذاب دیگری که در این فصل جریان دارد، بحرانی است که گریبانگیر پوسی شده. پوسی حالا باید جاسوسی تونی را بکند و به خاطر همین هر روز با خودش کلنجار میرود. وقتی در نهایت خیانت او برملا میشود و در قایق تونی به زندگیش پایان میدهند، یکی از ناراحتکنندهترین لحظات سریال رقم میخورد و تونی سوپرانو با دلی شکسته و چشمهایی اشکبار با کسی که زمانی رفیق و دوستش بود خداحافظی میکند و جسدش را به اعماق آب میفرستد. همه میدانستیم که این اتفاق بالاخره رخ خواهد داد، ولی با این حال شوکه و شگفتزده شدیم.
منبع: Screen Rant,WhatCulture
بهترین سریال تاریخ از هر جهت، واقعا نمیشه با هیچ چیز دیگه ای مقایسش کرد، هر اپیزود از اونیکی بهتر
RIP James Gandolfini ❤
خودم شخصا فصل چهار رو زیاد دوست نداشتم، خیلی تاریک و غمانگیز بود بنظرم و حتی خیلی سنگین…
همه فصلها رو باید در ردیف ۱ گذاشت