مسیر ژانر وحشت در سینمای ایران و فیلم‌های ترسناک برتر هر دهه

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۹ دقیقه

ایجاد و ترس و اضطراب یکی از اولین تاثیراتی بود که پس از رونق گرفتن صنعت سینما در جهان، فیلمسازان و شرکت‌های بزرگ تولید فیلم به سوی آن کشیده شدند. اما پس از مدتی با تعاریف و ساختارهایی که برای ژانرهای مختلف به وجود آمد، قواعدی برای ژانر وحشت مشخص شد که آن را به یکی از خاص‌ترین ساختارهای سینمایی جهان تبدیل کرد. در سینمای ایران هم از همان سال‌های ابتدایی شکل‌گیری، توجه کارگردانان به ایجاد اضطراب و ترس در بیننده برای جذب مخاطب بیشتر، جلب شد. اما با وجود ساختار کنجکاوی‌ برانگیز این ژانر که مخاطب را به سمت خود می‌کشاند، فیلم‌های ترسناک در ایران یک بخش مهجور مانده هستند. از طرفی ترکیب این ژانر با آموزه‌های دینی در دهه‌ هشتاد در تلویزیون ایران، رنگ و بوی دیگری به تعریف وحشت در آثار نمایشی داده.

این روزها فیلم «زالاوا»، اکران خود را در سینماها سپری می‌کند و با اینکه فروش چندان بالایی نداشته، اما نسبت به جدول فروش کلی سینما، می‌توان آن را در دسته فیلم‌های قابل قبول از لحاظ گیشه، قرارداد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرارگرفت و پس از آن به چند فستیوال خارجی هم راه پیدا کرد. «زالاوا» تمام تلاشش را کرده در ساختار ژانر وحشت حرکت کند و به عنوان اولین تجربه کارگردانش، می‌توان از ضعف‌های آن چشم‌پوشی کرد. اما واقعیتش این است که این فیلم هم مانند تمام آثار ژانر وحشت در ایران، با یک‌سری ضعف‌های مشخص، ساخته شده. ضعف‌هایی که در تمام طول تاریخ سینمای ایران، اجازه نداده این ژانر به درستی رشد کند.

از دهه ۳۰ تا امروز، بارها کارگردان‌های مختلف، در تلاش بوده‌اند به ژانر وحشت وارد شوند و این موضوع باعث تولید آثار متعددی برای ترساندن مخاطب در سینمای ایران شده، اما تعداد کمی از آنها ماندگار شدند. متاسفانه اکثر آثار ساخته شده در این ژانر، پس از گذشت سال‌ها دیگر حتی ترسناک هم به نظر نمی‌رسند. به بهانه اکران «زالاوا» نگاهی داشته‌ایم به مسیری که ژانر وحشت در طی این ۷۰ سال در سینمای ایران طی کرده، به همراه نقط‌های اوج این ژانر.

 ظهور پدیده‌‌ای به نام ساموئل خاچیکیان

ساموئل خاچیکیان با دانش تجربی که درباره سینما بدست آورده بود، در اواسط دهه ۳۰ شمسی وارد حوزه کارگردانی شد. او با نگاهی به ژانر دلهره‌آور و پلیسی سینمای هالیوود، در تلاش بود که این ساختار را وارد سینمای ایران کند. پس از تجربه ساخت چند فیلم، در سال ۱۳۴۰ خاچیکیان «فریاد در نیمه شب» را ساخت که با ایجاد هیجان شکل جدیدی از تجربه فیلم دیدن را برای مخاطب ایرانی به همراه داشت. او یک سال بعد فیلمی به نام «دلهره» ساخت که با استفاده از ترکیب تغییر  زوایای نور و حرکت نا متعارف دوربین، در ایجاد اضطراب در مخاطب موفق بود. با وجود اینکه لقب هیچکاک سینمای ایران را به ساموئل خاچیکیان می‌‌دهند، اما او دقیقا در روزهایی در تلاش بود فیلم ترسناک و دلهره‌آور بسازد که هنوز تعریف ژانر وحشت در ایران به درستی مشخص نشده بود. البته تلاش او برای بهره‌گرفتن از تکنیک‌های فنی سینما، خود پایه‌گذار و هموارکننده مسیر بسیاری از کارگردان‌ها در سال‌های بعد بود.

با رسیدن به اواسط دهه چهل، سینمای ایران به سمت و سوی دیگری رفت و فیلمفارسی متولد شد. فیلم‌هایی که بیشتر بر روی ملودرام‌های خانوادگی و عاشقانه تاکید داشت و ذائقه مخاطب را کم‌کم تغییر داد. در این شرایط هیچ دفتر فیلمسازی حاضر نبود برای ایجاد ترس و اضطراب در بیننده، از سود آثار فیلمفارسی صرفه‌نظر کند. به همین دلیل با وجود تلاش‌های خاچیکیان این ژانر در ابتدای تولد خود در سینمای ایران و پیش از آنکه به ساختار و تعریف معینی برسد، به حاشیه رفت.

دهه شصت، شروع دوباره

تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، دیگر هیچ اثری در ژانر وحشت ساخته نشد. اما در اواسط دهه شصت، با جان گرفتن دوباره سینما، توجه کارگردان‌ها، به سمت این ژانر دوباره جلب شد. «طلسم» اولین فیلمی بود که پس از گذشت ۲۰ سال، تولد دوباره ژانر وحشت در سینمای ایران محسوب می‌شد.

طلسم

  • کارگردان: داریوش فرهنگ
  • بازیگران: سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی، جمشید مشایخی، آتیلا پسیانی
  • محصول: ۱۳۶۵

داریوش فرهنگ «طلسم» را براساس داستانی به نام «قلعه کولاک» نوشته بهرام بیضایی ساخته. این فیلم پس از سال‌ها که ژانر وحشت در ایران به حاشیه رانده شده بود، با یک تیم بسیار قوی از هنرمندان سینما، تبدیل به یکی از مهم‌ترین آثار سینمای ایران در این ژانر شد. داستان درباره یک خانه اعیانی مربوط به یک شازده قجری است که عروسش سال‌هاست ناپدید شده. این خانه یک اتاق آیینه دارد که در پشت دیوارهای آن سیاه چالی وجود دارد. عروس خانه توسط پیشکار دزدیده شده و در آن سیاه چال گرفتار است. ورود یک زوج جوان گم‌شده در جنگل به این خانه اعیانی، همه برنامه‌ریزی‌های پیشکار را بهم می‌ریزد و عروس گم‌شده پس از سال‌ها از سیاه چال بیرون می‌آید. گریم، نورپردازی، موسیقی و طراحی صحنه، عواملی است که در کنار فیلمنامه «طلسم» آن را به اثر قابل توجهی تبدیل کرده است. سوسن تسلیمی در نقش عروسی که ۵ سال است در سیاه‌چال گرفتار شده، با رنگ سفید پوست و لباس عروسی مستعملی که به تن دارد، یکی از تصاویر ماندگار ژانر وحشت است. داریوش فرهنگ برای ایجاد وحشت بیشتر از بابک بیات برای ساخت موسیقی این فیلم کمک گرفت که یکی از عوامل مهم در ساختار این ژانر است. البته بازی‌های درست سوسن تسلیمی و پرویز پورحسینی در نقش پیشکار هم از مهم‌ترین ویژگی‌های «طلسم» محسوب می‌شود. پورحسینی با بهره گرفتن از میمیک صورت، چشم‌های از حدقه بیرون زده و قوزی که به پشتش داده بود، تا مدت‌ها، نقش پیشکار را به یکی از شخصیت‌های نفرت‌انگیز و ماندگار سینما تبدیل کرد.

دهه شصت، برای سینمای ایران دهه آزمون خطا بود. کارگردان‌های زیادی در تلاش بودند که در ژانرهای مختلف شانس خود را امتحان کنند. موفقیت «طلسم» در جشنواره فیلم فجر و بعد گیشه، بسیاری را به سمت ساخت فیلم ترسناک هدایت کرد. اما از آنجایی که کشور درگیر جنگ بود و ترجیح دفاتر فیلمسازی و پشتیبان‌های دولتی بر آثار جنگی یا از سوی دیگر کمدی و خانوادگی بود، تا پایان جنگ دیگر اثری در ژانر وحشت ساخته نشد. سال ۱۳۶۸، حمید درخشانی از کارگردان‌های جوان آن سال‌ها، با فیلمنامه‌ای که براساس یک باور قدیمی نوشته شده، فیلم «شب بیست و نهم» را ساخت. این فیلم درباره‌ی سایه شوم جن بر زندگی یک دختر است که از زمان به دنیا آمدنش این مشکل همراه او است.

اگر تاریخ سینمای ایران را مرور کنید از این فیلم به عنوان یکی از آثار شاخص ژانر وحشت یاد شده، اما واقعیت این است که داستان غیرمنطقی و اشکالات فیلمنامه، ضربه بزرگی به «شب بیست و نهم» زده. شاید تنها نکته مثبت آن تدوین این فیلم باشد که ساموئل خاچیکیان برای ایجاد ترس در مخاطب، آن را با کات‌های کوتاه و سریع همراه کرده. شاید این فیلم در زمان خود اثری متفاوت محسوب می‌شده، اما امروز با دیدن آن اصلا نمی‌توان پذیرفت که با اینهمه مشکلات ساختاری، اصلا چرا باید مخاطب از آن بترسد.

دهه هشتاد، سال‌های دوباره ترس در سینما

با پایان دهه شصت، پرونده ژانر وحشت برای حدود ده سال در ایران بسته شد. اتمام جنگ و فضای بازتر سیاسی در دهه هفتاد، شکل جدیدی از سینما را طلب می‌کرد. چهره‌های جدید وارد سینما شدند، پای سینمای ایران به فستیوال‌های جهانی باز شد و کم‌کم هر کارگردانی ژانر و ساختار مورد علاقه خود را پیدا کرد. اما در این میان ژانر وحشت بازهم در گوشه‌ای باقی ماند. تا اینکه بلاخره در سال ۱۳۸۰ محمدعلی سجادی با ساخت «اثیری»، باعث بازگشت دوباره این ژانر به سینما شد. این فیلم اثر شاخصی در ژانر وحشت نیست و یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این ژانر یعنی فضاسازی در آن رعایت نشده. از طرفی به القای ترس به واسطه نورپردازی و طراحی صحنه در «اثیری» چندان توجه نشده و بیشتر تاکید سازنده بر روی قصه و روابط آدم‌ها شکل گرفته است. اما به هر حال شروعی دوباره برای حضور روح و تعلیق‌های ترسناک در سینما بود.

پس از گذشت ۳ سال از ساخت «اثیری»، خبر تولید فیلمی ترسناک، با فیلم‌نامه‌ای از ایرج طهماسب، موجی از سوال و ایهام را در میان اهالی سینما ایجاد کرد. آقای مجری، قرار بود راوی یک قصه ترسناک باشد و محمدحسین لطیفی، کارگردان تازه‌کار آن روزها هم ساخت آن را برعهده بگیرد. بلاخره پس از گذشت یکسال، از فیلم «خوابگاه دختران» رونمایی شد.

خوابگاه دختران

  • کارگردان: محمدحسین لطیفی
  • بازیگران: باران کوثری، نگار جواهریان، صادق صفایی، مجید صالحی
  • محصول: ۱۳۸۴

در بیست دقیقه اول، با وجود فضای کمدی و خانوادگی فیلم، حتی نمی‌شود تصور کرد که قرار است تا چند دقیقه آینده ترس عجیبی را تجربه کرد. «خوابگاه دختران» قصه دو دختر است که با وجود مخالفت خانواده‌هایشان پس از قبولی در دانشگاه به شهرستان کوچکی می‌روند. به آنها خوابگاه داده نمی‌شود، بنابراین مجبور می‌شوند در یک پانسیون به صورت موقتی اقامت کنند. این پانسیون یک خانه قدیمی است که در مجاورتش یک متروکه وجود دارد. پس از مدتی حرف و حدیث‌های مردم محل و سرپرست پانسیون، دختران را از وجود جن در این متروکه آگاه می‌کند. آنها اول موضوع را شوخی می‌گیرند، اما رویا شخصیت اصلی فیلم اصرار دارد که از واقعیت سر بیاورد و این تاوان بدی برای او دارد که با یک مرد جن‌زده روبرو می‌شود و… این فیلم یکی از آثار پرفروش این ژانر است که پس از اکران در شبکه نمایش خانگی هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. «خوابگاه دختران» در سکانس‌هایی به معنای واقعی برای مخاطب ایجاد ترس می‌کند و این موفقیت را مدیون فضاسازی، نورپردازی و موسیقی فکرشده و درست فیلم است. بازی باران کوثری به عنوان بازیگر اصلی چندان کمکی به درک شرایط شخصیت اول فیلم نمی‌کند، اما از طرف دیگر با بازی خیره‌کننده صادق صفایی روبرو هستیم که براساس تمام آموزه‌های دینی و ماورایی موجود درباره جن، در نقش فردی جن‌زده فرو رفته و حتی رفتارها و صداهایی از او می‌بینیم که نمی‌توان میان انسان بودن و جن بودن او مرزی ایجاد کرد. البته این فیلم نقاط ضعف زیادی هم دارد، از جمله اصرار بر حفظ کمدی در تمام لحظات است که «خوابگاه دختران» را از چارچوب ژانر وحشت خارج کرده و به شبه ژانر تبدیل می‌کند.

اقبال به ژانر ترسناک در اواسط دهه هشتاد به اوج خودش رسید و در فاصله ۵ سال، ۷ فیلم در ژانر وحشت توسط کارگردان‌های مختلف ساخته شد. در این سال‌ها دو فیلم «پارک وی» ساخته فریدون جیرانی و پس از آن «اقلیما» اولین ساخته محمدمهدی عسگرپور، تلاش کردند خود را به ژانر وحشت نزدیک کنند. اما «پارک وی» جز چند سکانس قراردادن جسد با چشم باز جلوی دوربین، نتوانست ایجاد وحشت کند و در حد یک درام دلهره‌آور باقی ماند. البته این ساخته جیرانی، در گیشه موفق بود و بعد از اکران هم دیده شد، اما آن را نمی‌توان اثر مهمی متعلق به ژانر وحشت، در نظر گرفت.  «اقلیما» داستان عجیبی داشت و پرداخت متفاوتش تا میانه فیلم مخاطب را با خود می‌کشاند. اما از لحظه‌ای که مشخص می‌شد، روح فیلم ساختگی است و یک بازیگر با برنامه‌ریزی دارد یک زن را می‌ترساند، دیگر از ساختار ژانر وحشت خارج شد و بیشتر به سمت یک درام جنایی رفت. اما بازهم پس از این دو تجربه ناموفق، ژانر وحشت محبوبیت خودش را در دهه هشتاد حفظ کرد و حتی برخی از کارگردان‌ها مانند حسن فتحی که پیش از آن در فضای بسیار متفاوت سریال‌های تاریخی و خانوادگی کار می‌کرد، با ساخت فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند» شانس خود را در ژانر وحشت امتحان کرد.

‌‎پستچی سه بار در نمی‌زند

  • کارگردان: حسن فتحی
  • بازیگران: علی نصیریان، امیر جعفری، پانته‌آ بهرام، باران کوثری
  • محصول: ۱۳۸۷

تعلیق و بازی با زمان مهم‌ترین ویژگی «پستچی سه بار در نمی‌زند» است. این فیلم داستان سه نسل مختلف است که در یک خانه اعیانی خارج از تهران زندگی می‌کنند. هر طبقه داستان یک نسل و دوره تاریخی را روایت می‌کند. طبقه سوم مربوط به یک شازده قجری است که از ترس کودتای رضا پهلوی قایم شده، طبقه دوم مرد کلاه مخملی همراه با معشوقه‌اش زندگی می‌کند و در طبقه همکف در زمان حال یک پسر جوان، دختری را ربوده. نخ تسبیح تمام این قصه‌ها جوانی است که عکسش در دست زن شازده و معشوقه کلاه مخملی است و حالا با گریمی دیگر مسئول ربودن دختر صاحب عمارت شده است. صداهای هر طبقه به گوش یک پسر خردسال که در طبقات حرکت می‌کند، می‌رسد و پس از مدتی، مخاطب متوجه می‌شود تمام ساکنان این خانه روح هستند. نورپردازی، دکور و فضاسازی، از نکات مثبت این فیلم است. اما پیچیدگی اغراق شده داستان و در کنار آن بازی دور از انتظار محمدرضا فروتن و باران کوثری در نقش ساکنان زمان حال این ساختمان، از نقاط ضعف «پستچی سه بار در نمی‌زند» است که نمی‌توان به راحتی آنها را نادیده گرفت. فتحی و تیم سازنده فیلم تلاش کرده‌اند آن را در قواعد ژانر وحشت جلو ببرند، اما بیشتر از ایجاد ترس، ارتباط پیچیده میان خرده قصه‌ها است که مخاطب را سردرگم می‌کند.  این فیلم در بسیاری از رشته‌های فنی در جشنواره فیلم فجر کاندید شد و حسن فتحی توانست جایزه بهترین کارگردانی را از جشن انجمن منتقدان دریافت کند.

تاثیرگذاری فضایی که توسط تلویزیون در اواسط دهه هشتاد با ساخت آثار ترسناک ایجاد شد و استقبال از ژانر وحشت، برخی از کارگردان‌های تازه‌کار را به سمت ساخت آثار کپی‌‌برداری شده از نمونه‌های خارجی این ژانر هدایت کرد. این اتفاق باعث ساخته شدن سه اثر «کلبه»، «حریم» و «آل» شد. جواد افشار یکی از چهره‌هایی که در سال‌های اخیر نامش را زیاد در تلویزیون می‌شنویم، در سال ۱۳۸۷ اولین و آخرین فیلم سینمایی خود را با نام «کلبه»، با فیلمنامه‌ای از برزو نیک‌نژاد که آن سال‌ها روزهای ابتدایی ورودش به سینما بود، ساخت. این فیلم از اسمش گرفته تا داستان و نوع روایتش از روی نمونه خارجی آن برداشت شده بود و آنقدر در نوع روایت ضعیف بود که اصلا دیده نشد. «آل» هم با فیلمنامه‌ای از امیر پوریا و کارگردانی بهرام بهرامیان، به عنوان اولین تجربه هردو در سینما، براساس یک باور قدیمی ساخته شد. اما واقعیتش این است که «آل» بیشتر از اینکه بترساند، مخاطب را از شیوه رفتار یک مرد با همسر حامله‌اش عصبانی می‌کند و جز یک سکانس و چند کابوس ترسناک، هیچ انطباقی با ژانر وحشت ندارد. اما فیلم «حریم» چند قدمی از این دو جلوتر بود.

حریم

  • کارگردان: سیدرضا خطیبی
  • بازیگران: حمید فرخ‌نژاد، عنایت شفیعی، شیرین بینا
  • محصول: ۱۳۸۸

«حریم» با معیارهای سنجش یک اثر سینمایی، فیلم خوبی محسوب نمی‌شود، اما اگر آن را از منظر ژانر وحشت نگاه کنیم، یک اثر کاملا وفادار به ژانر است. این فیلم تنها اثری است که تا سال ۸۸ توانست به درستی ساختار سینمای وحشت را رعایت کند. کارگردان حتی برای اینکه از تعاریف ژانر خارج نشود، از تمام قواعد سنتی ترساندن در سینما مانند دیدن روح در آیینه دستشویی، ارواح سرگردان، اجساد دفن نشده و… استفاده کرده. داستان «حریم» درباره یک قتل عام است که در یکی از روستاهای جنگلی شمال اتفاق افتاده و حالا یک افسر آگاهی باید راز این قتل‌ها را کشف کند. اما پای او به منطقه‌ای باز می‌شود که همه ساکنان آن ارواح هستند. «حریم» تلاش می‌کند مرز بین واقعیت و مسایل ماورایی را کم‌رنگ کند و از این طریق تا جایی که امکان دارد برای مخاطب ایجاد وحشت کند و البته در این زمینه موفق است.

استفاده از ژانر وحشت در تلویزیون، در جهت آموزه‌های دینی

در این مطلب قرار است تنها به مسیری که ژانر وحشت در سینمای ایران طی کرده بپردازیم، اما تاثیری که جامعه، افکار عمومی و به موازات آن سینما از تلویزیون می‌گیرد، انکار ناپذیر است. این تاثیر را دقیقا در نیمه دوم دهه هشتاد در سینما می‌شود دید. زمانی که تب ساخت سریال‌های مناسبتی و مخصوصا ماه رمضانی بالا گرفته بود و اصرار بر این بود که حتما یک مجموعه ماورایی در میان سریال‌های پخش شده در ماه رمضان باشد. این مسیر به تولید مجموعه‌هایی مانند «او یک فرشته بود»، «اغما»، «آخرین گناه»، «پنج کیلومتر تا بهشت» و… منتهی شد. سریال‌هایی که اولین هدف آن بیان مسایل دینی از منظر ارواح، جن و حلول شیطان در وجود انسان‌های زمینی بود. روشی که اگرچه می‌توانست با پرداخت بهتری ارایه شود، اما در همین اندازه هم تاثیرات مثبت و منفی خود را بر جامعه گذاشت و ذایقه مخاطب را بیشتر از دهه‌های قبل آماده پذیرش ژانر وحشت کرد. ‌البته این شکل از سریال‌سازی کم‌کم از پایان دهه هشتاد و کاهش محبوبیت تلویزیون، رو به افول رفت و حتی تلاش دوباره رسانه ملی در سال گذشته با ساخت مجموعه «احضار»، نتوانست موفقیت دهه هشتاد را تکرار کند. بنابراین تنها در همان اواسط دهه هشتاد تاثیر تلویزیون بر سینما قابل بررسی است.

ژانر وحشت در دهه‌ی ۹۰

سال‌های ابتدایی دهه نود، سال‌های اقبال فیلم‌های اجتماعی بود، اتفاقی که دوباره ژانر وحشت را تحت‌الشعاع خود قرار داد و تا سال ۹۸، تنها دو فیلم در این ژانر در سینمای ایران ساخته شد. اما یکی از مهم‌ترین آثار ژانر وحشت سینما دقیقا در همین نیمه اول دهه نود با نام «ماهی و گربه» روی پرده رفت.

ماهی و گربه

  • کارگردان: شهرام مکری
  • بازیگران: بابک کریمی، پدرام شریفی، سیاوش چراغی‌پور
  • محصول: ۱۳۹۲

یکی از مشکلات اساسی ژانر وحشت در ایران شیوه روایت یک داستان ترسناک است. معمولا در ژانر وحشت حتی در هالیوود، محتوا، فدای فرم می‌شود. چون ترساندن مخاطب هدف اصلی است و داستان اهمیتش در مرحله دوم قرار می‌گیرد. در سینمای ایران هم معمولا خرده داستان‌ها و روایت‌هایی که به خط اصلی اضافه می‌شود، به ساختار ژانر ضربه می‌زند و معمولا در پایان‌بندی با مشکل روبرو می‌شود. اما شهرام مکری یکی از کارگردان‌های خلاق سینمای ایران در فیلم «ماهی و گربه» تلاش کرد هر دو این مشکلات را برطرف کند. او فرم جدیدی را برای ساخت فیلمش انتخاب کرد. یک سکانس پلان طولانی بدون کات خوردن که در دل خود تعلیق هم داشت. فرمی که خود به تنهایی برای ساخت یک اثر سینمایی جذاب بود و فیلمی در ژانر وحشت را هم با هیجان بیشتری همراه می‌کرد. داستان «ماهی و گربه» واقعی است و قصه‌ای را درباره رستوران بین راهی روایت می‌کند که در آن گوشت انسان‌ها را چرخ می‌کند. البته صحنه‌های وحشتناک با دز بالا در فیلم وجود ندارد، اما فضاسازی و شیوه ساخت فیلم خود به اندازه کافی در تزریق وحشت به مخاطب موفق است. این فیلم یکی از پرفروش‌ترین آثار به نمایش در آمده در گروه هنر و تجربه سینمای ایران است و در فستیوال‌های مهم جهانی مورد توجه قرارگرفته.

پس از «ماهی و گربه» تا پایان دهه ۹۰ دیگر ژانر ترسناک چندان مورد استقبال کارگردان‌ها نبود و تنها در سال ۹۵ فیلم «زار» به کارگردانی نیما فراهی ساخته شد. این فیلم در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد، اما چندان نظر منتقدان را جلب نکرد. ژانر وحشت از میانه دهه نود به شبکه نمایش خانگی منتقل شد و در آنجا دو سریال «احضار» و«خواب‌زده» تلاش کردند تا با ساحتاری متفاوت حرف تازه‌ای در این ژانر داشته باشند. اما در جذب مخاطب عام موفق نبودند و خلاء این ژانر را نتوانستند پر کنند.

اوج وحشت در سینمای ایران در دهه‌ی ۹۰

شاید بتوان گفت در تاریخ سینمای ایران، سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در سال ۹۸، مهم‌ترین و پررونق‌ترین سال برای ژانر مهجور مانده وحشت بود. در این دوره از جشنواره دو فیلم «پوست» و «آن شب» به نمایش درآمدند. فیلم‌هایی که هرکدام به تنهایی تمام معیارهای ژانر وحشت در ایران را تغییر دادند.

پوست

  • کارگردان: بهمن و بهرام ارک
  • بازیگران: جواد قامتی، فاطمه مسعودی‌فر، محمود نظرعلیان
  • محصول: ۱۳۹۷

آراز عاشق مارال است اما مارال با مرد دیگری ازدواج کرده و این عشق نافرجام مانده. آراز هم به دنبال دلیل این بی‌وفایی است. شاید در سکانس‌های ابتدایی فیلم «پوست»، عاشقانه‌ای به نظر برسد که در یک محیط روستایی اتفاق می‌افتد. اما کمی که داستان جلوتر می‌رود با وارد شدن جزییات خرافاتی به فیلم که در میان مردم ایران شناخته شده‌است، «پوست» وارد فاز ترسناک می‌شود. برادران ارک، کارگردان‌های جوانی هستند که در دومین تجربه فیلم بلند سینمایی خود سراغ یک سوژه قدیمی در ژانر ترسناک رفتند، اما با پرورش درست آن و شکل روایی خاصی که برایش در نظر گرفتند، این فیلم به یکی از بهترین نمونه‌های ژانر وحشت در سینما ایران تبدیل شد. حرف اصلی «پوست» دخالت نکردن انسان در کار اجنه و موجودات ماورالطبیعه است. دخالتی که گاهی می‌تواند زندگی آدم‌ها و اطرافیان را به نابودی بکشاند. موسیقی یکی از ارکان اصلی این فیلم است که به درستی در خدمت تمام سکانس‌های ترسناک قرار می‌گیرد و مخاطب را مدام غافلگیر می‌کند. این فیلم در جشنواره فجر بسیار مورد تحسین قرارگرفت.

آن شب

  • کارگردان: کوروش آهاری
  • بازیگران: شهاب حسینی، نیوشا جعفریان، مایکل گراهام
  • محصول: ۱۳۹۷

برخلاف «پوست» که یک عاشقانه روستایی را به فیلمی وحشت‌آفرین تبدیل می‌کند، «آن شب» یک درام خوش آب و رنگ ایرانی آمریکایی است. این فیلم در ابتدا مخاطب را با زن و مرد ایرانی روبرو می‌کند که در لس آنجلس در یک هتل هستند. اما دقیقا پس از آشنایی با شرایط، دیگر دست از سر مخاطب بر نمی‌دارد و با حوادث پشت سرهم، مدام ایجاد ترس می‌کند. کوروش آهاری که مقیم آمریکا است، توانست با ساخت این فیلم به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند و برای اولین‌بار یک فیلم محصول مشترک ایران و آمریکا را که مورد تایید وزرات ارشاد باشد راهی اکران کند. «آن شب» دقیقا در چارچوب ژانر وحشت و برای ترساندن مخاطب ساخته شده و حتی کوتاه‌‌ترین سکانسی برای اینکه مخاطب نفسی تازه کند، نمی‌گذارد. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم ترسناک مولین دو ری اسپانیا، جوایز بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. این رویداد سینمایی یکی از مهمترین جشنواره‌های فیلم‌های ترسناک در جهان است که حساب فیلم «آن شب» را از دیگر نمونه‌های داخلی‌ جدا می‌کند.

شیوع کرونا بلافاصله پس از جشنواره سی و هشتم، باعث شد که اکران این دو فیلم دو سال به تعویق بیافتد و در نهایت در سال ۱۴۰۰ روی پرده رفتند. شاید نتوان میزان فروش آنها را معیار خوبی برای جذب مخاطب در نظر گرفت. چون ضربه سختی که کرونا به سینما وارد کرد از یک سو و مشکلات معیشتی مردم و گران شدن بلیط سینما از سوی دیگر، چندان اجازه نمی‌دهد که میزان جذب مخاطب یک فیلم به طور دقیق مشخص شود. اما هر دو این آثار وارد شبکه نمایش خانگی شدند و به از سوی پلتفرم‌ها هم در اختیار مخاطب گسترده‌تری قرار گرفتند.

سال گذشته و پس از اقبال مخاطبان به شبکه نمایش خانگی، پلتفرم فیلم‌نت به عنوان اولین سریال تولیدی خود، مجموعه‌ای به نام «آنها» را منتشر کرد. این مجموعه اپیزودیک، به طور کامل در چارچوب‌های ژانر وحشت ساخته شده و یکی از آثار قابل استناد این ژانر در میان آثار نمایشی ایرانی است. «آنها» چندان مخاطب عام را درگیر نکرد اما به هرحال با ساختاری که داشت، قدمی رو به جلو برای شبکه نمایش خانگی در تولید و ساخت آثاری از این دست محسوب می‌شود.

آخرین اثر نمایشی در سینمای ایران که در ژانر وحشت ساخته و اکران شده، «زالاوا» است. فیلمی که فعلا با اکران آن، پرونده این ژانر در ایران بسته شده و مشخص نیست دوباره کدام کارگردان سراغ وحشت آفرینی در سینما خواهد رفت.

زالاوا

  • کارگردان: ارسلان امیری
  • بازیگران: نوید پورفرج، هدی زین‌العابدین، پوریا رحیمی‌سام
  • محصول: ۱۳۹۹

اعتقاد عمیق و ریشه‌دار ایرانی‌ها به جن، باعث شده بیشتر آثار مودر توجه در ژانر وحشت با محیوریت همین پدیده ساخته شوند. «زالاوا» هم به عنوان اولین تجربه کارگردانی ارسلان امیری، از همین باور قدیمی استفاده کرده. فیلم درباره یک روستا در منطقه کردستان است. روستایی که مردمش از اسلحه‌های خود برای دفع جن‌های روستا استفاده می‌کنند. اما یک استوار از مرکز مامور شده تا به این روستا رفته و اسلحه را جمع‌آوری کند. در این میان ورود یک جن‌‌گیر به منطقه اوضاع را به شکل عجیبی تغییر می‌دهد. نویسنده و کارگردان «زالاوا»، برای اینکه این فیلم در دام بی‌محتوایی نیافتد، با دقت روی داستان کار کرده و آن را تا انتها پیش می‌برد. فیلم در سکانس‌هایی که باید مخاطب را بترساند، به اندازه کافی وحشت‌آفرین است. اما دقیقا همان مشکل همیشگی ژانر وحشت در ایران گریبان زالاوا را هم در نیم ساعت پایانی فیلم می‌گیرد. خرده داستان‌های عاشقانه و درام، وحشت فیلم را کنار می‌زنند و برای اینکه یک نتیجه‌گیری قابل قبول داشته باشد، از جایی به بعد دیگر مخاطب وحشت را تجربه نمی‌کند و انگار به تماشای یک درام با پایانی خوش نشسته. واقعیت این است که «زالاوا» تجربه موفقی برای کارگردان خود محسوب می‌شود که حتی برای آن جایزه هم دریافت کرده، اما نمی‌توان آن را در کنار آثار شاخص این ژانر در سینمای ایران قرار داد. احتمالا این فیلم هم مانند «شب بیست و نهم» در چند سال آینده دیگر وحشتناک به نظر نمی‌رسد.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۵ دیدگاه
  1. سپیده بانو

    ممنون بابت مقاله خوبتون.
    اما چند نکته درباره فیلم ماهی و گربه. من طرفدار ژانر وحشت هستم و خوب طبق چیزی که خودتون هم بهش اشاره کردید اول وحشت مطرح هست تا داستان. من هنوز دلیلی برای وجود این فیلم در لیست فیلم های ترسناک نمیبینم. هیچ گونه وحشتنی در خودم احساس نکردم. اولین نقدی هم که خوندم درباره این فیلم رو به خوبی به یاد دارم که در بین نظرات دعوای شدیدی به شکل سیاه و سفید بود بعضی تا مرز ترس شدییییید!!!!! (که هنوز دنبال جوابشم) و بعضی مثل خودم یه حالت تهوع از اوج بی احساسی فیلم! متاسفانه در برخی مسائل در کشور عزیزم ایران یک حالتی پیش میاد که یه سری افراد از چیزی دفاع میکنن اما هیچ دلیلی براش ندارن! هرکس میگفت این فیلم خیلی هم مناسب این ژانر هست تا ازش دلیل خواستم دریغ از یک دلیل!!!! بعضی هم که ایراد رو از کلمه وحشتناک و ترسناک میگرفتن که این فیلم ترسناکه وحشتناک نیست!!!! فیلم ژانر وحشت باید درون مایه ترس داشته باشه. مگه غیر از اینه!؟ محدودیت های فیلم سازی رو هم بخوایم در نظر بگیریم، فیلم هایی داریم که بدون هیچ صفحه ترسناکی دلهره رو ایجاد میکنن. مثال بارز فیلم بچه رزماری که فکر نمیکنم نیازی به توضیح داشته باشه. در هر صورت به عنوان کسی که مخاطب ویژه این ژانر میشه با تاکید فراوان فیلم ماهی و گربه به هیچ عنوان ترسناک نیست!

  2. Iliya.Sorour

    ممنون از مقاله خوبتون ، فقط یک موضوعی که خواستم اطلاع بدم اینکه فیلم « آن شب » با تعداد کمی بازیگر که چند تن از آنان ایرانی هستند و البته حضور درخشان شهاب حسینی ، و همچنین کارگردانی و کادر پشت صحنه ایرانی ، فیلمی ساخته کشور ایران تلقی نمی‌شود.

  3. Amin

    جای زار خالی بود.

    1. سپیده بانو

      بعد از مبحث ماهی و گربه اشاره کوچیکی به فیلم راز شده تو این مقاله. اما من هم با شما موافقم دقیقا به عنوان یک فیلم که توضیح مستقلی براش در نظر گرفته بشه جای خالیش به وضوح دیده میشه

  4. AMIN JAFARI

    خوابگاه دختران هنوز ترسناک و معرکه است

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما