از جنگجویان کوهستان تا قصههای جزیره؛ ۱۸ سریال خارجی نوستالژیک تلویزیون
از اواسط دههی شصت که تلویزیون با داشتن تنها دو شبکه، تصمیم به خرید، دوبله و پخش سریالهای خارجی گرفت، مجموعههای شرقی، اروپایی و تولید قاره آمریکا، عضو جدانشدنی سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی بودند.
این اقبال به سریالهای خارجی در دهه هفتاد شکل دیگری به خود گرفت و با پخش مجموعههای پلیسی جنایی اروپایی، مخاطب هم بیشتر به این نوع محصولات اقبال نشان داد. اما از اواخر دهه هشتاد و تغییر مدیریتهایی که در سازمان صدا و سیما اتفاق افتاد، تلویزیون کمتر به سمت پخش سریالهای روز دنیا رفت و همین موضوع به یکی از نقطه ضعفهای بزرگ رسانه ملی بدل شد که هنوز هم این روند ادامه دارد.
مرور سریالهای نوستالژیک تلویزیون اتفاق خوبی است که گاهی حتی نام بردن از آنها با حجم بزرگی از خاطرات همراه میشود. در ادامه به معرفی محبوبترین سریالهای نوستالژیک خارجی، همراه با ناگفتههایی دربارهی آنها خواهیم پرداخت.
سریالهای آسیای شرقی
۱. جنگجویان کوهستان (The Water Margin)
محصول: ۱۹۷۳
حالا قریب به نیم قرن از ساخت سریال «جنگجویان کوهستان» گذشته است. سریالی ژاپنی که نام اصلی آن «لب آب» است و با اقتباس از داستانی به همین نام از ادبیات کلاسیک چین ساخت شده. با این وجود مردم ایران این مجموعه را با نام دیگری میشناسند: «لیان شان پو».
این نام برگرفته از مکانی است که ۱۰۸ قهرمان داستان دور هم جمع میشدند و آنجا برای مبارزه با شخصیتهای پلید تصمیمگیری میکردند. چهرهی اساطیری که این سریال از قهرمانان داستان خود ساخته بود، این مجموعه را به یکی از سریالهای آسیایی محبوب مردم ایران در اوایل دههی هفتاد شمسی تبدیل کرد.
«جنگجویان کوهستان» خیلی پیش تر از مجموعههای دیگر ژاپنی که پایشان به تلویزیون ایران رسیده بود، ساخته شد اما زمانی روی آنتن رفت که اقبال مخاطبان ایرانی به محصولات شرق آسیا، روز به روز افزایش پیدا میکرد.
از سویی دیگر «لین چان» بهعنوان شخصیت اصلی داستان جنگجویان کوهستان از آن کاراکترهای محبوب جوانان ایرانی در اوایل دههی هفتاد بود که به او بهعنوان یک قهرمان اساطیری نگاه می کردند.
۲. سالهای دور از خانه (Oshin)
محصول: ۱۹۸۳
نام اصلی این سریال «اوشین» بود اما بنا به تصمیم تلویزیون به «سالهای دور از خانه» تغییر نام داد.
مجموعهای در ژانر درام خانوادگی که بهعنوان اولین سریال از شرق آسیا وارد تلویزیون ایران شد و هیچ کس تصور نمیکرد به یکی از محبوبترین سریالها تبدیل شود.
شدت محبوبیت «اوشین» تا حدی بود که یکشنبه شبها، در ساعت پخش این سریال، خیابانها خلوت میشد و همچنین مردم شبهای بمباران جنگ را با دیدن این مجموعه سپری میکردند. از موضوعات پشت پردهای که درباره این سریال همیشه مطرح بوده، سانسور کلی آن است. به نحوی که گفته میشد شخصیت واقعی اوشین در نسخه پخش شده در ایران، کاملا تغییرکرده و در نسخهی اصلی این سریال، اوشین هرگز یک آرایشگر معمولی نبوده و مشتریهایش هم مشتریهای سادهای نبودند. در واقع او آرایشگر یک شرکت مخصوص «گیشاها» بود اما در آنچه از فیلم در ویکیپدیا موجود است چنین چیزی دیده نمیشود.
البته با وجود اینکه بعدها ژاله علو و مریم شیرزاد بهعنوان مدیر دوبلاژ سریال و صداپیشه نقش اوشین این شایعات را رد کردند، اما هنوز هم بسیاری بر این باورند که تلویزیون با تغییر قصه و شخصیتها، خود سریالی جدید تولیدکرده است. اوشین تنها در ژاپن و ایران محبوب نبود بلکه مثلا در کشور تایلند جلسههای هیات دولت را طوری تنظیم میکردند که با پخش این مجموعه تداخل نداشته باشد. این سریال حتی پس از به پایان رسیدن ظلم و جنگهای امپرطوری ژاپن با کشورهای جنوب شرق آسیا، چهرهی این کشور را برای ساکنین سرزمینهای دیگر تلطیف کرد.
۳. از سرزمین شمالی (From the North Country)
محصول: ۲۰۰۲-۱۹۸۱
این مجموعه یکی از محبوبترین و طولانیترین سریالهای ساخته شده در تلویزیون ژاپن است. سریالی که براساس داستان زندگی یک پدر و دو فرزندش در یکی از روستاهای شمالی کشور ژاپن شکل گرفت و تا ۱۸ سال بعد و رسیدن فرزندان خانواده به دانشگاه و ازدواج آنها، ادامه پیداکرد.
«از سرزمین شمالی» تا حدی در میان مردم ژاپن محبوب بود که فیلمنامههای آن پس از انتشار، بلافاصله در بازار کتاب کمیاب می شد. از سویی دیگر روستایی محل فیلمبرداری این سریال، حالا تبدیل به موزهای برای بازدید عموم مردم شده است.
نکتهی جالب این است که در اواسط دههی شصت تنها فصل اول از سرزمین شمالی در تلویزیون ایران نمایش دادهشد که با وجود ساختار ملودرامی که داشت بسیار جلب توجه کرد. پس از نزدیک به سی سال در فروردین ۱۳۹۶ ادامهی این سریال، البته نه به صورت کامل از شبکه تماشا به روی آنتن رفت اما حجم سانسور صورت گرفته درباره این سریال به حدی بود که مخاطب تلویزیون چندان متوجه ارتباطات داستانی فصل آخر آن نشد.
از سویی دیگر سالها پس از پخش اولیهی این سریال در شبکه یک، مسئول تأمین برنامه این شبکه در مصاحبهای اعلام کرد که از سوی گروههای خاصی موانعی برای پخش این سریال به وجود آمده بوده و همچنین معتقد بودند خالهی بچهها که به روستا میآیند با پدر خانواده ارتباط دارد و باید پخش این سریال متوقف شود.
سریالهای اروپایی
۴. میشل استروگوف (Michel Strogoff)
محصول: ۱۹۷۵
۴۲ سال پیش در چنین روزهایی یعنی مرداد سال ۱۳۵۸ که مصادف شده بود با اولین ماه رمضان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سریالی به نام «میشل استروگف» شبهای دوشنبه روی آنتن تلویزیون میرفت. سریالی که با وجود پخش تنها ۷ قسمت، به یکی از مجموعههای خاطرهانگیز برای ایرانیها تبدیل شد.
این مجموعه، یک مینیسریال فرانسوی-ایتالیایی-آلمانی به کارگردانی «ژان پییر دوکور» است که با اقتباس از کتابی به همین نام اثر ژول ورن، نویسندهی مشهور فرانسوی، ساخته شد. البته خود ژول ورن در سال ۱۸۸۰ نمایشنامهای را براساس این رمان تنظیم و به صحنه برد. اما سریالی تلویزیونی که حدود صدسال پس از نگارش رمان از روی این داستان ساخته شد، به شهرت جهانی رسید.
میشل استروگوف، قهرمان داستان، که فرماندهی ارتباطات تزار است، مأمور میشود که پیام مهمی را به شهر دورافتاده ایرکوتسک در سیبری شرقی برساند. بر اثر تحریکات شخصی به نام ایوان اوگارف، افسر سابق گارد امپراتور که خلع درجه شده و در صدد انتقامجویی است، قبایل تاتار شورش کرده و پادگان ایرکوتسک را در معرض تهدید قرار دادهاند. نمایش سختیهای زندگی و جنگ در سیبری همراه با به تصویر کشیدن چهره شخصیت میشل که مظهر شجاعت و فداکاری است، در ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب که حس انقلابی و مبارزاتی در وجود ایرانیها به شدت موج میزد، باعث شده بود که این مجموعه طرفداران زیادی داشته باشد.
۵. ارتش سری (Secret Army)
محصول: ۱۹۷۷
۳۰ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، شبکهی BBC انگلستان و شبکه VRT بلژیک تصمیم گرفتند براساس مجموعهای از داستانهای واقعی، سریالی بسازند تا بازگوکننده ماجراهای جنگ باشد. بیشتر ماجراهای این سریال در کافهای به نام کاندید در شهر بروکسل اتفاق میافتاد.
در بحبوحهی جنگ، زمانی که بریتانیا مشغول بمباران آلمان بود، بخشی از نیروهای مقاومت در بلژیک مسؤولیت نجات خلبانان و فرار آنها را از بلژیک به بریتانیا برعهده گرفتند. تعدادی از این نیروها که به خط نجات معروف شدند، در قالب مهمانداران کافهی کاندید مشغول به فعالیت بودند و هستهی اصلی فعالیتهایشان در همان جا شکل میگرفت.
این خط داستانی سریال «ارتش سری» را به یکی از نمونههای ماندگار و محبوب روایتکننده سال های جنگ تبدیل کرد. شخصیت منفی این مجموعه فرمانده کسلر، رییس گشتاپوی آلمان در واحد بروکسل بود که به دلیل بازی متفاوت بازیگر انگلیسیاش به یکی از شخصیتهای محبوب تبدیل شد تا جایی که پس از چند سال اسپین آفی از سریال ارتش سری به نام «کسلر» ساخته شد.
در میان اهل فن دوبله ایران، سریال ارتش سری یکی از نمونههای بسیار عالی دوبله شده است که چهرههایی مانند جلال مقامی، رفعت هاشم پور، زهره شکوفنده، ناصر طهماسب، عطاالله کاملی و… را در کنار خود داشت. با وجود قصهی تلخ، «ارتش سری» از مجموعههای پرطرفدار تلویزیون ایران در اوایل دههی هفتاد به شمار میرفت.
۶. در برابر باد (Against the Wind)
محصول: ۱۹۷۸
اوایل دههی هفتاد شمسی وقتی هنوز موج پخش سریالهای ژاپنی فروکش نکرده بود، مجموعهای ۹ قسمتی با نام «در برابر باد» از شبکه یک به روی آنتن رفت که داستان و ساختارش شکل متفاوتی از دیگر مجموعههای در حال پخش از تلویزیون داشت.
این سریال عاشقانه که یک درام تاریخی بود، در کشور استرالیا تولید شده بود و بعد از ده سال که از انتشار اولیهی آن در استرالیا و اروپا میگذشت، به ایران رسید. در برابر باد که براساس کتابی به همین نام ساخته شده بود، داستانی را از سالهای پایانی قرن هجدهم روایت میکرد. ماجرا از اشغال ایرلند توسط بریتانیا شروع میشد و شخصیت اصلی داستان دختری به نام مری بود که همراه با خانوادهاش به مدت ۷ سال از سوی مأموران ارتش بریتانیا، از ایرلند به نیو ساوث ویلز استرالیا تبعید میشوند.
اگرچه نسخهی اصلی سریال ۱۳ قسمت بود و پس از سانسورهای فراوان در ۹ قسمت از تلویزیون ایران پخش شد، اما عشق مری به مردی به نام جاناتان که در همسایگی تبعیدگاه آنها زندگی میکرد، میان مخاطبان ایرانی بسیار محبوب بود، تا جایی که عدهی زیادی این سریال را به نام «مری و جاناتان» میشناختند.
این سریال در همان سالهای دههی هشتاد میلادی از سوی منتقدان بسیار مورد توجه قرار گرفت و جان انگلیش، خواننده و آهنگساز مشهور استرالیایی که بازی در نقش جاناتان را برعهده داشت، برای این سریال جوایز متعددی را از فستیوالهای داخلی قاره اقیانوسیه بهدست آورد. همچینین این سریال، پر بینندهترین مجموعهی استرالیایی تا به امروز بوده است.
سریالهای کانادایی
۷. قصههای جزیره (Road to Avonlea)
محصول: ۱۹۹۶-۱۹۹۰
وقتی مدیران تلویزیون ایران و مخاطبان علاقهی خاصی به سریالهای پلیسی و جنایی اروپایی داشتند، دوبله و پخش سریال «قصههای جزیره» در اواسط دههی هفتاد، همهی محاسبات را تغییر داد.
پخش این ملودرام کانادایی که سیر داستان آن تنها بر روابط انسانی و بهخصوص رشد و اخلاقگرایی فرزندان یک خانواده اصیل استوار بود، ذائقهی مخاطب را بهشدت عوض کرد. همچنین خیال پردازیهای نویسنده و فضاسازیهای رویایی این سریال هم یکی از عوامل دیگر محبوبیت آن میان مخاطبان ایرانی شد. نام واقعی این سریال «جادهای به سوی اونلی» بود و براساس رمانی نوشته لوسی مونتگومری ساخته شده بود. این نویسنده پیش از این رمان، «آن شرلی در گرین گیبلز» را نوشته بود که برای او شهرت جهانی به همراه داشت. پس از موفقیت آن شرلی، مونتگومری تصمیم گرفت داستانی جدید را دوباره در همان جزیره سنت ادوراد کانادا روایت کند و در ادامه قصههای جزیره متولد شد.
هشتاد سال پس از نوشتن این کتاب، یک کمپانی سریالسازی کانادایی تصمیم گرفت سریالی براساس این کتاب بسازد. محبوبیت این مجموعه در کانادا و آمریکا به حدی بود که پس از مدتی شرکت دیزنی هم به سرمایهگذاران ساخت این سریال پیوست. البته از نکات جالب مربوط به این سریال این است که به دلیل مسایل و محدودیتهای مربوط به ضبط، تنها برخی از صحنهها مثل بخشهای مربوط به فانوس دریایی و هتل شنهای سفید واقعا در جزیره سنت ادوارد فیلمبرداری شده و سایر بخش ها در استودیوهایی در شهر تورنتو ضبط میشد.
قصههای جزیره در ۹۱ قسمت و ۷ فصل ساخته و بخش زیادی از آن هم از سال ۱۳۷۴ در تلویزیون ایران پخش شد. این مجموعه بعد از سریال سالهای دور از خانه از محبوبترین مجموعههای خارجی پخش شده در رسانهی ملی است.
۸. شمال ۶۰ (North of 60)
محصول: ۱۹۹۷-۱۹۹۲
پخش سریال قصه های جزیره مدیران تلویزیون ایران را ترغیب کرد که بیشتر از محصولات تولید کشور کانادا برای پخش از رسانهی ملی استفاده کنند. نتیجه این تصمیم گیری خرید، دوبله و پخش سریالهایی شد مانند «آن شرلی در گرین گیبلز»، «به سوی جنوب»، «شمال ۶۰» و «امیلی در نیومون» که همه تا پایان دهه هشتاد روی آنتن شبکههای مختلف تلویزیون رفتند. اما از میان آنها مجموعهی شمال ۶۰ به دلیل داستان معمایی و پیچیدهتری که داشت، بهعنوان یکی از اولین مجموعههای خارجی که از شبکه تازه تأسیس سه در اواسط دههی هفتاد روی آنتن میرفت، بیشتر از سایرین با استقبال مواجه شد.
گرچه تمام ۹۰ قسمت این سریال به آنتن شبکه سه نرسید اما بازهم به محبوبیت زیادی میان مخاطبان فارسی زبان رسید. به دلیل اینکه کانادا کشور مهاجرپذیری است بنابراین اقوام مختلفی در کنار یکدیگر زندگی میکنند. یکی از دلایل محبوبیت سریال شمال ۶۰ هم پرداختن به زندگی اقوام مختلف در کانادا و چالشهای مختلفی که با آن روبهرو هستند، بود. سازندگان سریال به نوعی قوانین و رویههای موجود درباره اقوام مختلف که در سالهای دهه ۸۰ و ۹۰ حاکم بر کشور کانادا بود را به چالش کشیده و سعی داشتند قدرتهای دولتی و حکومتی را به رعایت حقوق تمام اقوام در این کشور ترغیب کنند.
سریالهای آمریکایی
۹. خانه کوچک (Little House on the Prairie)
محصول: ۱۹۸۳-۱۹۷۴
«خانه کوچک در چمنزار» نام اصلی این مجموعه طولانی آمریکایی است که پخش ۲۰۰ قسمت از آن در شبکه CBS آمریکا، ۹ سال طول کشید اما شاید یادآوری این مجموعه برای ایرانی ها همراه با مفهوم دیگری باشد. پخش این سریال از تلویزیون ملی ایران به سالهای میانی دههی پنجاه برمیگردد، یعنی زمانی که در یک محله شاید تنها خانوادههای خاصی تلویزیون داشتند و این مجموعه بهانهای بوده برای دور هم جمع شدن و کنار هم بودن.
قسمتهای زیادی از این سریال تا پیش از پیروزی انقلاب از تلویزیون ملی ایران پخش شد و پس از آن تا اواسط دههی نود به آرشیو تلویزیون پیوست اما سال ۱۳۹۴ «خانه کوچک» از شبکه نمایش روی آنتن رفت و پس از آن هم چندینبار در شبکههای مختلف بازپخش شد. البته نسخهای که حالا در تلویزیون از آن در دسترس است ۱۵۵ قسمت دارد، اما در هر صورت هنوز هم میتواند خاطرات بخش بزرگی از جامعه ایرانی را زنده کند.
این سریال براساس کتابی با همین نام نوشته لورا اینگلز ساخته شده که راوی داستانهای زندگی یک خانواده کشاورز آمریکایی و مواجههی آنها با مسایل و مشکلات زندگی است. لورا دختر دوم خانواده، قهرمان داستانهای خانه کوچک است و سریال تا زمان معلم شدن و ازدواج لورا ادامه پیدا میکند.
۱۰. در برابر آینده (Early Edition)
محصول: ۱۹۹۶
این مجموعه که با نام «نسخه اولیه» توسط شبکه CBS آمریکا ساخته شد، داستان مردی را به نام گری روایت میکرد که هر روز صبح یک گربه روزنامه روز بعد را به در خانه او میآورد و به این روش او از حوادثی که قرار بود در ۲۴ ساعت آینده اتفاق بیفتد، باخبر میشد.
گری در هر قسمت یک روز فرصت داشت تا جلوی حوادث ناگوار را بگیرد.گروه سازنده، بسیاری از حوادث سریال را از اتفاقات واقعی که در صفحه حوادث روزنامههای آمریکا به آنها پرداخته میشد، برداشت کرده بودند.
این مجموعه در ۴ فصل و ۹۰ قسمت تولید شد و پخش آن تا سال ۲۰۰۰ طول کشید. در همان سالهای اولیه انتشار این مجموعه، یعنی اواخر دههی هفتاد شمسی، شبکه دو تلویزیون ایران شروع به دوبله و پخش آن کرد و پس از مدتی کوتاه شخصیت گری و گربهاش در میان مخاطبان تلویزیون به شهرت رسیدند اما پخش این سریال در ایران از نیمه متوقف شد و حتی در سال ۹۵ وقتی چند قسمت جدید از این مجموعه همراه با بازپخش قسمت های قبلی به آنتن رسید، آنقدر از سوی تلویزیون به آن سانسور اعمال شده بود که مخاطب اصلا نمیتوانست با قسمتهای جدید ارتباط برقرار کند.
۱۱. پزشک دهکده (Dr. Quinn, Medicine Woman)
محصول: ۱۹۹۸-۱۹۹۳
از آخرین نمونه های موفق سریالهای دنباله دار خارجی که توانست اجازه پخش در تلویزیون ایران پیدا کند، مجموعه «پزشک دهکده» بود.
ساخت و پخش این سریال در ۱۵۰ قسمت، در شبکه CBS آمریکا پنج سال به طول انجامید و ۱۴۴ قسمت آن در اوایل دههی هشتاد به آنتن شبکه دو تلویزیون ایران رسید.
داستان این سریال با نام اصلی «دکتر کویین؛ زن درمانگر» از سال ۱۸۶۰ در بوستون آمریکا آغاز میشود. به دلیل دورهی زمانی که برای روایت داستان آن انتخاب شده، ژانر سریال شبیه آثار وسترن بود اما بیشتر، قصههایی ملودرام از زندگی یک دکتر زن در روستایی دورافتاده را به تصویر میکشید.
در کنار ماجراهایی که در کار طبابت برای این پزشک اتفاق میافتاد، رابطهی عاشقانهی او با یکی از افراد بومی منطقه به نام سالی جذابیت این سریال را میان مخاطبان دوچندان کرده بود. با وجود برنامهریزیهای اولیه که قرار بود این سریال همچنان تا پیری شخصیت دکتر مایک ادامه پیدا کند، اما مشکلات فراوانی بر سر راه تولیدکنندگان این مجموعه به وجود آمد که باعث توقف ساخت آن شد. یکی از مهمترین این مشکلات این بود که در انتهای فصل پنجم جولاندو ایفاگر نقش سالی با اعلام نارضایتی از شخصیتپردازی کاراکتری که بر عهده داشت، تصمیم گرفت همکاری خود را با این مجموعه قطع کند. با وجود تغییر خط داستان، این مجموعه یک فصل بدون یکی از شخصیتهای اصلی ادامه پیداکرد اما پس از فصل ششم دیگر ساخته نشد.
سریالهای پلیسی-جنایی
۱۲. دریک (Derrick)
محصول: ۱۹۹۸-۱۹۷۴
در اواسط دههی هفتاد پس موفقیت مجموعههای پلیسی مختلف در تلویزیون، پای سریال محبوبی به نام «کاراگاه دریک» به خانههای مردم ایران باز شد. مجموعهای ساخت کشور آلمان با همه المانهای سریالهای جنایی که در این کشور ساخته میشوند؛ یعنی بازرسی میانسال که همراه با دستیار خود در پی کشف حقیقت جنایتها میرود.
ساخت و پخش این سریال ۲۸۱ قسمتی در آلمان نزدیک به ۲۵ سال طول کشید و در طول این سالها هر جمعه شب مردم آلمان منتظر پخش قسمتهای جدید این سریال بودند. اما در تلویزیون ایران همه قسمتهای این سریال به آنتن نرسید و پس از حدود دو سال پخش، مجموعههای پلیسی دیگری جایگزین آن شد.
کاراگاه دریک و دستیارش هری چنان با استقبال مخاطبان مواجه شد که بسیاری هنوز هم نام او را به خاطر دارند. یکی از اتفاقاتی که باعث شهرت دو چندان دریک در ایران شد، همزمانی پخش این سریال با تولید مجموعهی طنز «ساعت خوش» به کارگردانی مهران مدیری بود. یکی از ایپزودهای پرطرفدار این سریال طنز با بازی رضا شفیعی جم و داود اسدی بازسازی طنز از سریال پلیسی دریک بود که در خاطرات نوستالژیک دهه هفتاد باقی مانده است.
۱۳. کارآگاه کاستر (The Old Fox)
محصول: تاکنون-۱۹۷۶
این مجموعه از اولین سریال های پلیسی-جنایی بود که در تلویزیون ایران روی آنتن رفت. نام اصلی این سریال در کشورهای آلمانی زبان «مرد پیر» بود که در ترجمهی انگلیسی نام آن را به «روباه پیر» تغییر داده بودند، اما در ایران نام شخصیت اصلی سریال برای آن انتخاب شد.
شبکه ZDF آلمان از سال ۱۹۷۶ ساخت و پخش این سریال را آغاز کرده و هنوز پس از نزدیک به ۵۰ سال این مجموعه معمایی از این شبکه پخش میشود. در طی این سالها، ۲۶ فصل و بیش از ۴۴۰ قسمت از این مجموعه تولید و پخش شده است. همچنین این سریال که در این مدت طولانی همیشه از یکی از شبکههای اصلی آلمان روی آنتن بوده به یکی از مشهورترین مجموعههای معمایی در اروپا تبدیل شده.
کارگاه کاستر که در میان ایرانیها مشهور به کمیسر چاق با آن عینک مربعی همیشگیاش بود، در اواسط دههی شصت به تلویزیون ایران آمد، اما همان چند فصل اولش فقط به آنتن شبکه یک رسید.
در فصلهای جدید سریال حتی کاراگاه اصلی سریال تغییر کرده و جای کاستر پیر را کمیسرهای دیگری به نامهای لئون کرس، هولف هرزوگ و ریچارد ووس گرفتند که البته قسمت های تولید شده این سریال پس از سال ۱۹۸۵ هیچ گاه به تلویزیون ایران نرسید.
از ویژگیهای مهم سریال «کاراگاه کاستر» دوبله منحصربهفرد این مجموعه بود که مرحوم عطاالله کاملی به جای کاراگاه مشهور صحبت می کرد.
۱۴. خانم مارپل (Miss Marple)
محصول: ۱۹۸۴
در کنار شخصیت هرکول پوآرو، زن سالخوردهای به نام خانم مارپل، قهرمان اکثر داستانهای نویسنده مشهور یعنی آگاتا کریستی است. نکته جالب این است که شخصیت مارپل از ابتدا کاراکتری مستقل در ذهن کریستی نبوده و از دل یکی از رمانهای او خارج شده که براساس شخصیت پوآرو نوشته شده. این جنایی نویس انگلیسی در سال ۱۹۲۶ رمان «قتل راجر اکروید» را منتشر کرد. در این رمان پلیسی، شخصیتی حضور دارد به نام کارولین که از هرکول پوآرو که در همسایگیاش زندگی میکند میخواهد به سهم خودش به تحقیق دربارهی قتل بپردازد.
این پرسوناژ بعدها با نام «میس مارپل» که پیردختری ۶۵ ساله است، شخصیتی مستقل مییابد و آگاتا کریستی دوازده رمان و حدود بیست داستان کوتاه خود را با محوریت این شخصیت مینویسد. نزدیک به شصت سال پس از خلق این شخصیت در سال ۱۹۸۴ شبکه BBC وان انگلیس سریالی را براساس داستانهای خانم مارپل تولید کرد.
سال ۱۹۴۶ پس از اینکه آگاتا کریستی بازی جوان هیکسون را در یکی از داستانهای جناییاش با نام «ملاقات با مرگ » میبیند، به او میگوید: «امیدوارم روزی تو نقش خانم مارپل عزیز مرا بازی کنی». حدود ۴۰ سال بعد، این آرزوی کریستی محقق میشود و نقش خانم مارپل به این بازیگر میرسد. همچنین هیکسون برای ایفای این نقش دو بار نامزد دریافت جایزه بفتا شد.از سویی دیگر این سریال در دههی هفتاد دوبله و به آنتن تلویزیون ایران رسید و یکی از محبوبترین مجموعههای پلیسی جنایی آن سالها بود.محبوبیت این مجموعه به حدی رسید که در سال ۱۳۸۰ مرضیه برومند مجموعهای با نام «کاراگاه شمسی و مادام» را با برداشتی آزاد از خانم مارپل ساخت.
۱۵. ماجراهای شرلوک هلمز (The Adventures of Sherlock Holmes)
محصول: ۱۹۹۴-۱۹۸۴
گاهی یک شخصیت در آثار نمایشی میتواند تا حدی تاثیرگذار باشد که مخاطب آن را در عین واقعی نبودن بهعنوان یک شخصیت حقیقی باور کند.این موضوع دقیقا دربارهی «شرلوک هلمز» که برگرفته از رمانهایی با همین نام اثر آتور کانن دویل است، در جهان اتفاق افتاده. با وجود اینکه این شخصیت یک کاراگاه خیالی است اما نامش در کتاب رکوردهای گینس بهعنوان شناختهشدهترین شخصیت خیالی ثبت شده است.
کانن دویل در اواخر قرن نوزدهم این شخصیت را خلق کرد و صد سال بعد در سال ۱۹۸۴ شبکه ITV گرانادای بریتانیا براساس رمانهای مربوط به شرلوک هلمز سریالی هفت فصلی را تولید و پخش کرد. البته پیش از نسخه تولید شده توسط آی تی وی در سال ۱۹۴۰ هم سریالی برمبنای این شخصیت شکل گرفت اما موفقیت و محبوبیت «ماجراهای شرلوک هلمز» از تمام نمونههای اقتباسی از رمانهایی با همین نام تا به حال بیشتر بوده است.
همچنین جرمی برت بازیگر بریتانیایی که بازی در نقش شرلوک را بر عهده داشت، با آن صورت بی روح و بازی دیدنیاش از دیگر دلایل محبوبیت این سریال بود. از سویی دیگر در اواسط دههی هفتاد این سریال به تلویزیون ایران آمد و همه ۴۲ قسمت آن به صورت پراکنده در شبکههای مختلف در طی چند سال به روی آنتن رفت. با اینکه جرمی برت از بازی در یک نقش طولانی متنفر بود اما تا آخرین فصل این سریال به بازی خود ادامه داد.
قرار بود ساخت این مجموعه ادامه پیدا کند اما سال ۱۹۹۵ برت بر اثر بیماری افسردگی و ایست قلبی ناشی از مصرف داروهای روانی درگذشت و ادامهی این مجموعه ساخته نشد. این بازیگر تا همیشه بهعنوان نماد شرلوک هلمز در جهان شناخته میشود.
۱۶. پوآرو (Agatha Christie’s Poirot)
محصول: ۲۰۱۳-۱۹۸۹
در سالهای دههی هفتاد مجموعههای پلیسی و معمایی زیادی از شبکههای مختلف تلویزیون روی آنتن میرفت. بدون شک، هیچ کدام از آنها به گرد شهرت و محبوبیت «پوآور» نمیرسیدند. این شخصیت در سال ۱۹۲۰ توسط آگاتا کریستی، نویسندهی رمانهای جنایی انگلیسی خلق شد و از شخصیتهای اصلی اکثر آثار کریستی بود.
سال ۱۹۸۹ شبکه ITV بریتانیا تصمیم به ساخت مجموعهی تلویزیونی براساس رمان های پوآرو گرفت. نتیجه این تلاش ساخت سریالی در ۱۳ فصل و ۷۰ قسمت بود که با نام «پوآروی آگاتا کریستی» به مدت ۲۵ سال از این شبکه و بعدتر از BBC پخش می شد.هرکول پوآرو بلژیکی شخصیت اصلی تمام این ماجراهای جنایی، با ویژگیهای منحصربهفردی که داشت، به سرعت به یکی از محبوبترین کاراکترهای تلویزیونی در جهان تبدیل شد.
البته تلاشهای دیوید سوشی، بازیگر انگلیسی نقش پوآور هم در ماندگاری این نقش و سریال پوآور را نباید نادیده گرفت. سوشی که از سوی فرزندان آگاتا کریستی برای ایفای این نقش انتخاب شده بود، برای رسیدن به نقش پوآور یک تحقیق گسترده انجام داده و شبانهروز در پی تمرین برای رسیدن به تمام ویژگیهای این نقش بوده.
همچنین سوشی دو لقب شوالیه و فرمانده والامقام امپراطوری بریتانیا را هم از ملکه انگلستان به پاس خدمات و نقشهایش دریافت کرده است. تلاشهای او در نهایت در مستندی به نام «پوآور بودن» که سال ۲۰۱۳ از سوی شبکه ITV تولید شد، به تصویر کشیده شد.
از سویی دیگر تنها ۵۴ قسمت از مجموعه «پوآور» در تلویزیون ایران تا اواسط دهه هفتاد به نمایش درآمد و فصلهای جدید آن که از سال ۲۰۰۰ به بعد ساخته شد هیچ گاه در ایران نمایش داده نشد. آهنگ تیتراژ ابتدایی این سریال هم آنقدر برای مردم ایران خاطره انگیز و نوستالژیک است که در ابتدای دههی هشتاد بسیاری از مردم از آن بهعنوان زنگ تلفنهای همراه خود استفاده میکردند.
۱۷. ناوارو (Navarro)
محصول: ۲۰۰۷-۱۹۸۹
این سریال یکی از طولانیترین مجموعههای پلیسی و جنایی ساخت کشور فرانسه است که در زمان پخش بیست ساله خود، همیشه جالب توجه فرانسویها و مردم دیگر کشورهای اروپایی بود.
آنتوان ناوارو کمیسر مهربان و در عین حال بسیار سختگیری است که همه زندگی خود را وقف کشف حقیقت پروندههای قتل، تجاوز و آدم ربایی کرده است. هرکدام از پروندههایی که به دست ناوارو میرسد، آنقدر جذاب و پیچیده است که بیننده را تا آخرین دقایق غافلگیر میکند.
یکی از دلایل محبوبیت این سریال بازیگر اصلی این مجموعه یعنی روژه هنن بازیگر مشهور فرانسوی بود که در تمام بیست سال و ۱۰۹ قسمتی که از سریال ناوراو تولید شد، نقش این کمیسر را برعهده داشت و با تمام شدن سریال از بازیگری اعلام بازنشستگی کرد.
در دههی هفتاد شمسی و با اوجگیری پخش سریالهای پلیسی و جنایی از تلویزیون، ناوارو فرانسوی توانست به جایگاه ویژهای در میان مردم ایران برسد. با وجود محبوبیت این سریال، تنها تولیدات سال ۸۹ تا ۹۵ میلادی این سریال به آنتن تلویزیون ایران رسید که آن هم به صورت بسیار پراکنده پخش میشد. از سویی دیگر موسیقی تیتراژ «ناوارو» یکی از برجستهترین عوامل ماندگاری این مجموعه است که توسط ژانیک تاپ و سرژ پراتونه، موسیقیدانهای مشهور فرانسوی ساخته شده.
۱۸. بازرس و رکس (Inspector Rex)
محصول: ۲۰۱۵-۱۹۹۴
معمولا ساخت سریال یا فیلم سینمایی براساس شخصیت یک حیوان کار سختی است و ریسک بالای پذیرش از سوی مخاطب را هم دارد.
«بازرس و رکس» که براساس شخصیت اصلی این مجموعه یعنی سگی به نام رکس ساخته شده، یکی از موفقترین مجموعههای تلویزیونی در ژانر پلیسی جنایی در دنیا است. رکس در واقع سگی آموزش دیده از نژاد ژرمن شپرد بود که میتوانست بهراحتی درها را باز و بسته کند، به تلفنها جواب بدهد، مواد مخدر و اجساد را پیدا کند و حتی بهتنهایی یک ماجرای گروگانگیری را حل کند. همچنین او به دلیل هوش بالایی که از خود نشان داده بود بهعنوان یک کارمند رسمی به استخدام اداره پلیس وین درآمده بود. ساخت و پخش این سریال ۲۱ سال تولید کشید و در ۹۰ اپیزود در سطح جهانی پخش شد. در طول ساخت این مجموعه ۴ قلاده سگ نقش شخصیت رکس را بر عهده داشتند و تمام تلاش گروه سازنده بر این بود که سگ های انتخاب شده حداکثر شباهت را به یکدیگر داشته باشند.
همکاران رکس هم در هر فصل با توجه به داستان تغییر میکردند و ۶ بازرس اداره پلیس در فصلهای مختلف همکار اصلی رکس بودند. این سریال که محصول مشترک کشور اتریش و ایتالیا بود در اواسط دهه هفتاد در تلویزیون ایران پخش شد و طرفداران زیادی داشت.اما به دلیل آنچه جلوگیری از اشاعه فرهنگ سگگردانی عنوان شد، پس از پخش یک فصل از آن، مابقی قسمتهایش هیچ گاه از تلویزیون ایران پخش نشد.
کارآگاه درک؛ کاراگاه ولف، خانواده دکتر کمپبل، پسر فیلبان رانجیت و تومای، بادبانهای برافراشته و آشپزش ایزما،سریال حدثه جو یا کاراگاه ریچارد هنی،جزیره اسرارآمیز، سریال شمشیرتیپوسلطان،سریال زنجیر، سریال لبه تاریکی، سریال حلقه های زحل،سریال جک هالبورن، سریال سیلاس،سریال آرزوهای بزرگ، سریال الیورتویست،سریال برادران شیردل یوهان و جوناتان و اسکورپان،سریال اسب سیاه، سریال زمینهای نفرین شده باتیستو و پیمنتو،سریال فونتامارا و نقش براردو، سریال جزیره گریز سروان کرکل،سریال پل کوچولو،سریال سباستین،سریال حوادث پیش بینی نشده،سریال دون کیشوت، سریال تاراج،سریال راه قدس ووووووووو😥😥😥 الآن نیمه شب هست و تا صبح بنویسم تموم نمیشه….یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم😔😔😔
خیلی با حال بود. مرا بردید به دوران بیش از ۴۰ سال گذشته یعنی دورن کودکی ام.
خدا همه ی گذشتگان را رحمت کند انشاالله . پدرم و مادرم و مادربزرگم و ..و… خیلی ها در کنار ما بودند که الان به آن دنیا رفته اند.شادی روح تمام گذشتگان و عزیزان . صلوات
چه روزایی بودن
گاهی این نوشته هارو میخونم، یه یاد اون دوران، وقتایی که شب میشد و موقع پخش سریال بود، نمیدونم بچه های امرزوی هم بعد سی سال مثه ما ازین خاطرات پیدا میکنن؟!
قصه های جزیره و سارا، برای من نماد زندگی رویایی و پر از هیجان و خوشی بود.
ارتش سری کلا سنگین بود، شاید هضمش اون زمان برام سخت بوده، اما با جونو دل نگاش میکردم.
شمال شصت هم فوق العاده بود.
یه تلویزون ۱۴ رنگی خونه مادربزرگم بود، و با حداقل ۴ یا ۵ نفردیگه این سریالرو سرساعت و با دقت دنبال میکردیم. گاهی مرور خاطرات احساسات مختلفی مثه غم، افسوس، شادی و لذت رو تداعی میکنه
سریال هانیکو داستان زندگی و آن شرلی هم یادتون رفت بنویسید
فقط قصه های جزیره و جنگجویان کوهستان ، چقدر منتظر این بودیم هفته به انتها برسه و اینارو ببینیم. با قصه های جزیره واقعا زندگی کردیم. وقتی آهنگ حماسی جنگجویان کوهستان شروع میشد انگار ماهم وارد درگیری میشدیم ! البته موسیقی معروف سریال ارتش سری هم با اون تم و فضای سنگین هیچ وقت از یادم نمیره. در کل اگه بخوام انتخاب کنم برای من قصه های جزیره در صدر لیسته
ای جانم که اهل دلی
چقدر زیبا بودند