بهترین و نمادینترین مادرهای دنیای بازیهای ویدیویی
همانطور که تا حدودی مشخص است، بازیهای ویدیویی هنوز راه زیادی برای نمایش مادران برجسته دارند، به خصوص در مقایسه با تعداد پدران برجسته در این حوزه. با این حال، این بدان معنا نیست که مادرانی که نقشی قوی و تاثیرگذار ایفا میکنند، در این صنعت کم حضور دارند. این مادران نشان میدهند که مفهوم مادری یک قالب ثابت و غیرقابل تغییر نیست و محدود به صفاتی نظیر مهربان بودن و بیش از حد محافظت کردن از فرزندان نمیشود. در واقع این شخصیتها اثبات میکنند که مادران میتوانند در عین حال انسانهایی ناقص مانند همه، دلسوز، جسور، جذاب، فداکار، قدرتمند یا ترکیبی از این ویژگیها باشند.
برخی از این مادران ممکن است همیشه بهترین تصمیمها را نگیرند، اما بدون شک تأثیری ماندگار به جا میگذارند و به هر حال، حمایت از اشتباهات زنان به اندازه حمایت از حقوق آنان مهم است. بنابراین، از مادران مهربان گرفته تا مادران خونآشام، در اینجا به مناسبت روز مادر، برخی از نمادینترین مادران دنیای بازی را بدون ترتیب خاصی معرفی میکنیم. همچنین، توجه داشته باشید که برخی از بخشهای مقاله ممکن است داستان برخی از بازیها را لو دهد.
بایونتا (Bayonetta)
سری بایونتا
در یک تغییر جالب و تازه در لحن داستان، دو نسخه آخر از سری بازیهای بایونتا یعنی بایونتا ۳ و بایونتا اوریجینز به موضوعی غیرمنتظره اما جذاب پرداختهاند: مادری. در حالی که بازی اوریجینز بر رابطه بایونتا با مادر خودش تمرکز داشت، در بایونتا ۳ مشخص شد که خود بایونتا یک مادر است، زیرا دخترش ویولا برای اولین بار با حضور پرهیجانش در این نسخه معرفی شد. شاید عجیب به نظر برسد که سری بازیهایی که بیشتر به خشونت و جذابیت ظاهری مشهور هستند، به موضوع مادری بپردازند، اما همین تضاد است که تاثیر این موضوع را بیشتر میکند. بایونتا در نقش یک مادر، چیزی از ویژگیهای جسورانه و شوخطبعانه خود از دست نمیدهد، بلکه ثابت میکند که مادران میتوانند هم جذاب و هم دلسوز باشند.
آنا (Ana)
اورواچ
«آنا آماری» تنها یکی از بنیانگذاران اورواچ و یکی از ماهرترین تکتیراندازهای جهان نیست، بلکه مادر یکی دیگر از اعضای اصلی بازی به نام فریها آماری ملقب به Pharah است. با وجود علاقه مشترک آنها به نجات دنیا، این مادر و دختر همیشه با یکدیگر به طور کامل توافق نداشتهاند و مانند بسیاری از والدین بیش از حد محافظ، آنا نمیخواست فریها راه او را دنبال کرده و وارد چنین مسیر خطرناکی شود. به همین دلیل، آنا تصمیم گرفت فاصلهای بین خود و دخترش ایجاد کند تا او را از این کار بازدارد.
این روش نتیجه نداد و فاصله گرفتن آنا منجر به این شد که او مرگ خود را جعل کند و عملا فرزندش را ترک کند. فریها از این اتفاقات رنجیده خاطر شد. پس از سالها عدم ارتباط، این دو در قاهره دوباره یکدیگر را دیدند، جایی که آنا از دخترش عذرخواهی صمیمانهای کرد. اگرچه فریها هنوز از رفتار مادرش دلگیر است، عذرخواهی آنا و درخواستش برای پیوستن فریها به اورواچ به بهبود رابطه آنها کمک کرده است. داستان آنا شاید نمایش کاملی از مادری نباشد، اما واقعی و در نهایت تأثیرگذار است. والدین همیشه تا حدی یا گاهی خیلی زیاد بر ما تاثیر میگذارند، اما توانایی آنا در عذرخواهی و حمایت از رویاهای دخترش، امتیازاتی مثبت به او میبخشد.
ایفالنا (Ifalna)
فاینال فانتزی ۷
اگرچه نقش ایفالنا در فاینال فانتزی ۷ کوتاه است، اما از جمله مهمترین و غمانگیزترین نقشها به شمار میآید. به عنوان آخرین فرد از نژاد Ancients یا Cetra، ایفالنا از جوانی توجه شرکت شینرا الکتریک پاور را به خود جلب کرد. با این حال، پس از ملاقات پروفسور گاست با ایفالنا، او عاشق وی شد. گاست در نهایت از موقعیت خود استعفا داد و به منطقه Icicle Inn نقل مکان کرد تا با ایفالنا زندگی کند و در کنار هم دخترشان اریث را بزرگ کردند.
وقتی اریث شش ساله بود، هوژو، مدیر جدید تحقیقات شینرا، به خانواده آنها سر زد. پس از قتل گاست، هوژو ایفالنا و اریث را برای انجام آزمایشات ربود. ایفالنا به مدت سه سال تحت شکنجههای هوژو بود تا اینکه خود و اریث را از مرکز تحقیقات آزاد کرد. او این کار را کرد زیرا میدانست که به مرگ نزدیک است و بیش از هر چیز میخواست دخترش فرار کند و دچار همان رنجها نشود. ایفالنا در پلههای ایستگاه قطار منطقه پنج درگذشت، در حالی که اریث ناامیدانه درخواست کمک میکرد. پیش از مرگ، ایفالنا به اریث ماده سفید، یکی از مهمترین اشیای مقدس دنیای فاینال فانتزی ۷ را داد.
نیکس (Nyx)
هیدس
همانطور که لقب او یعنی Mother Night نشان میدهد، نیکس واقعا انرژی مادرانهای را به نمایش میگذارد. با وجود ظاهر تاریک و ارتباطش با دنیای زیرزمینی، نیکس مهربان است و روزهای خود را صرف اطمینان از ایمنی و عملکرد درست سرزمین مردگان میکند. البته، او از کمک فرزندانش بهره میبرد؛ تاناتوس، هیپنوس، کارون، اریس، نمسیس، موروس، موموس و احتمالا چند فرزند تاریک، اسرارآمیز و جذاب دیگر او که از قلم افتادهاند، هر یک نقش ویژهای در دنیای زیرزمینی ایفا میکنند.
نیکس همچنین یک شخصیت ادرگونه برای زاگرئوس، پروتاگونیست بازی هیدس دارد. او در طول بازی مشاوره و مهربانی بیپایانی به زاگرئوس ارائه میدهد و از او در برابر رفتارهای خشونتآمیز پدرش دفاع میکند. او همچنین در تلاش زاگرئوس برای پیدا کردن مادرش کمک میکند. او این کار را با دادن آینه شب و ارتباط با خدایان المپ برای اطمینان از اینکه آنها در طول سفر زاگرئوس به سطح زمین به او کمک میکنند، انجام میدهد. البته، در نهایت متوجه میشویم که نیکس دلایل خود را برای این کار دارد، اما این دلایل بدخواهانه نیستند و مهربانی او نسبت به زاگرئوس واقعی است.
دینا (Dina)
لست آو آس ۲
در طول داستان لست آو آس ۲، دینا صدای مهربانی و منطق است و از این نظر تضادی شدید با الی که سرشار از احساسات و تشنه انتقام است، دارد. با این حال، این دو در کنار یکدیگر آرامش و عشق پیدا میکنند و در نهایت تصمیم میگیرند که فرزند متولد نشده دینا که از نامزد سابقش است را با هم بزرگ کنند.
پس از تولد فرزندش جیجی، دینا تمام تلاش خود را میکند تا زندگی آرام و خوبی برای او فراهم کند، حتی در دنیایی که پر از خشونت است و در حالی که رابطهاش با الی دچار تنش میشود. با این حال، وقتی الی دوباره تصمیم میگیرد به دنبال انتقام برود، دینا وسایلش را جمع میکند و با جیجی الی را ترک میکند. این تصمیم، اگرچه صحنهای غمانگیز در پایان داستان است، اما دینا به خاطر انتخاب دردناکی که برای محافظت از جیجی گرفت، شایسته احترام است. او ماهها پیامدهای خونریزی و انتقامجویی الی را تحمل کرد.
النا فیشر (Elena Fisher)
سری آنچارتد
اگرچه ما چیز زیادی از نقش مادری النا نمیبینیم زیرا دختر او و نیتن یعنی کَسی، تنها در یک فلش فوروارد در پایان چهارمین بازی سری ظاهر میشود اما النا همیشه صبوری و همدلی را به نمایش گذاشته است. این ویژگیها برای شریک زندگیاش، نیتن دریک، که دائماً صبر او را میآزماید، بسیار مفید بوده است.
چیزی که در مورد النا دوست داریم این است که او از کلیشههای رایج بسیاری از مادران در بازیها دوری میکند. به عنوان یک خبرنگار، النا همچنان عشق به سفر و ماجراجویی را حفظ میکند و علایق شخصی خود را دنبال میکند، در حالی که همچنان مادری مهربان و مراقب برای کَسی است. او به یک مادر بیش از حد محافظ تبدیل نمیشود که هیجان داستان را کاهش دهد، بلکه بهعنوان یک شریک نیتن مورد احترام قرار میگیرد.
مد ماکسی (Mad Moxxi)
سری بوردرلندز
ماکسی در بوردرلندز ظاهر جذابی دارد اما علاوه بر جذابیتش، مادر اسکوتر و الی نیز هست. در حقیقت، ماکسی یکی از اعضای سابق قبیله هودانک بود اما پس از فهمیدن اینکه قرار است الی به زور همسر قبیله شود، با فرزندانش آنجا را ترک کرد. او دو فرزندش را به عنوان یک مادر تنها بزرگ کرد، در حالی که با کار در یک بار هزینههای زندگی خانوادهاش را تأمین میکرد. همچنین گفته شده که مکس به فرزندانش اصول مکانیکی را آموخته است که این به نوعی توضیح میدهد چرا الی و اسکوتر هر دو مکانیک هستند.
فریا (Freya)
سری گاد آو وار
اگرچه فریا بخشی از داستان را به عنوان دشمن شخصیت کریتوس میگذراند، اما نمیتوان انکار کرد که او مادری دلسوز است و دلایلش برای دلخوری از کریتوس قابل درک هستند. پس از کمک به کریتوس در جریان بازی گاد آو وار ۲۰۱۸، فریا شاهد کشتن پسرش، بالدور، به دست اوست. اگرچه کریتوس این کار را برای حفاظت از فریا در برابر پسرش انجام داد، اما او نمیتواند این واقعیت را نادیده بگیرد که کریتوس مسئول مرگ پسرش است.
پس از سالها حملات مداوم، فریا در نهایت کریتوس را میبخشد، هرچند اعتراف میکند که همیشه از دست او عصبانی خواهد بود. با این حال، با وجود اختلافاتشان، او در کنار کریتوس برای شکست دادن اودین، همسر سابقش و بازگرداندن آزگارد به شکوه سابقش همکاری میکند.
مامان (Mom)
سری پوکمون
حقیقت این است که مادران در دنیای پوکمون، به طور کلی، عالی هستند. البته شاید سبک تربیتشان کمی سوالبرانگیز باشد و به عنوان مثال سخت است تصور کنیم که اجازه دهیم فرزندمان در سن ۱۱ سالگی خانه را ترک کند تا با بزرگترها در مسابقات حیوانات بجنگد اما نمیتوان انکار کرد که کارهای مهربانانه و تصادفی آنها شیرین است. از دادن توت و کفش ورزشی، درمان پوکمونهایتان تا کمک به پسانداز شما، مادر شخصیت اصلی در سری پوکمون که به طور خلاصه به عنوان Mom شناخته میشود، همیشه مراقب مربی پوکمون عزیزش است.
باس (The Boss)
متال گیر سالید ۳
آیا عشق میتواند در میدان نبرد شکوفا شود؟ پاسخ به این سوال بستگی دارد به اینکه از چه کسی بپرسید اما میدانید چه چیزی ممکن است در میدان نبرد اتفاق بیفتد؟ بچهدار شدن. دقیقاً همین اتفاق برای باس افتاد. زخمی به شکل مار از عمل سزارینش یادآور فرزندی است که در نهایت توسط گروه The Philosophers از او گرفته شد و بعدها به آسلات تبدیل شد.
اما مهمتر از آن، باس به عنوان یک مادر معنوی برای یک سرباز افسانهای دیگر یعنی نیکد اسنیک نیز خدمت کرد. گفته شده که او همه آنچه را که در مورد مبارزه میدانست، به او و بسیار دیگر آموزش داده است و به همین دلیل لقب مادر نیروهای ویژه را کسب کرد. در طول بازی Snake Eater، باس نمونهای از خیرخواهی و از خودگذشتگی است و همین او را به یکی از بهترین مادرها در تاریخ بازی تبدیل میکند.
توریل (Toriel)
آندرتیل
توریل که بسیاری او را با عشق به نام مامان بُزی میشناسند، شخصیتی بسیار مادرانه و حمایتگر است که غریزههای حمایتی او و واکنش شما به آنها در نهایت فضای کلی تجربه شما در بازی آندرتیل را مشخص میکند. او که ملکه پیشین هیولاهاست، در آغاز بازی مأموریتی دارد که همان جلوگیری از ورود شما به زیرزمین که قلمرو شوهر سابقش، آسگور است، محسوب میشود. او آسگور را ترک کرد زیرا شاهد تمایل او به کشتن کودکان انسانی بود. اگر رفتار تهاجمی نشان دهید، توریل اعتراف میکند که هدفش این است که از زیرزمین در برابر شما محافظت کند. به هر حال، او در کل شخصیتی مهربان و یک مادر خوب است.
مامان مغزی (Mother Brain)
سری متروید
مادر برین یا مامان مغزی که در سری متروید بیشتر به عنوان یک شخصیت شرور دیده میشود، در عین حال نوعی شخصیت مادرگونه نیز دارد و این موضوع حتی در نام او هم مشهود است. او توسط چوزو برای نظارت بر کلونی آنها در زبس ساخته شد و در نگاه اول میتوان به او به عنوان یک مادر محافظ که مصمم است از فرزندان خود محافظت کند، نگاه کرد.
او همچنین به نوعی خالق شخصیت اصلی متروید، ساموس، محسوب میشود. پس از اینکه چوزو یک ساموس کوچک و ضعیف را پیدا میکند، مادر برین با اکراه موافقت میکند که بدن ساموس را برای سازگاری با زبس تغییر دهد. او در تمام دوران آموزش ساموس حضور داشت، اگرچه با بیمهری و حرفهای کنایهآمیز این کار را انجام داد. در نهایت، مادر برین به چوزو خیانت کرد تا جاهطلبیهای خود برای تسلط بر کهکشان را دنبال کند. او شاید مادر خوبی نباشد، اما به هر حال مادر است.
المیرا گینزبورو (Elmyra Gainsborough)
فاینال فانتزی ۷
پس از اینکه المیرا، آریث را در حال گریه بر سر جسد مادرش پیدا کرد و همچنین متوجه حضور نیروهای شینرا شد که به دخترک توجه نشان میدادند، تصمیم سرنوشتسازی گرفت که اریث را به خانهاش ببرد و مانند فرزند خود بزرگ کند. این تصمیم احتمالا جان آریث را نجات داد و باعث شد که او با وجود تمام رنجهایی که تجربه کرده بود، در کودکی زندگی نسبتاً عادی داشته باشد. این کار المیرا نشاندهنده قلب بسیار مهربان اوست.
بعداً متوجه میشویم که بخشی از دلیل این کار المیرا این بود که همیشه آرزو داشت فرزندی با همسرش سابقش داشته باشد. او تصور میکرد که همسرش در جنگ با ووتای کشته شده است. المیرا هر روز به ایستگاه قطار میرفت، به امید اینکه او بازگردد و دقیقاً در یکی از این روزها این صحنه را دید که آریث مادرش را از دست داده است. برای المیرا، آریث فرصتی برای داشتن خانواده بود و او به سرعت عاشق او شد، گویی دختر واقعی خودش است. زمانی که گروه Turks به دنبال آریث و دانش او درباره سترا آمدند، این المیرا بود که با آنها معامله کرد. او قول داد از آریث درباره مکان سرزمین موعود اطلاعات بگیرد و آن را به شینرا گزارش دهد، به شرطی که کاری به کار آریث نداشته باشند.
لیدی دیمیترسک (Lady Dimitrescu)
رزیدنت اویل ویلج
لیدی دیمیترسک فقط یک شخصیت دو متر و نود سانتی نیست که با ظاهر جذابش اینترنت را به آتش کشید! او همچنین مادری برای سه دختر به نامهای بلا، کاساندرا و دانیلا است. هرچند این سه نفر از نظر بیولوژیکی فرزندان او نیستند، اما پس از اینکه از آزمایشهای مادر میراندا جان سالم به در بردند، او بلافاصله آنها را تحت سرپرستی خود گرفت. البته باید گفت که خود دیمیترسک هم تا حدی دلیل انجام این آزمایشها بوده، چون هر سه دختر پیش از این خدمه قصر او بودند. با این حال، او از آنها مراقبت میکند و برای سه دخترش روستاییان زیادی را برای تغذیه فراهم میآورد.
مامان آشپز (Cooking Mama)
سری Cooking Mama
از میان همه مادران این لیست، مامان آشپز قطعاً کسی است که سبک تربیتیاش کمترین جای سوال را دارد. او هرگز کسی را نکشته و درباره گذشتهاش چیزی برای پنهان کردن ندارد. مامان آشپز، مراقب، صبور، دلسوز و بسیار مشتاق است که بچههایش مستقل و توانمند شوند. تمام اینها ویژگیهایی فوقالعاده برای یک والد هستند. او را میتوان به خانم معلمهای خوب دوران مدرسه تشبیه کرد؛ همانهایی که همیشه یک خوراکی خوشمزه برای شما داشتند و به مشکلاتتان در مدرسه گوش میدادند، در حالی که والدین واقعیتان ممکن بود بعضا آنها را درک نکنند.
اوپال دیواین (Opal Devine)
Open Roads
اوپال دیواین، مانند دخترش تس، شخصیتی چندوجهی، باهوش، خلاق و گاهی کمی بیپرواست. همین ویژگیها او را به نمونهای جذاب از یک مادر تبدیل میکند. در طول داستان Open Roads و با وجود اینکه شما نقش تس را بازی میکنید، اوپال از نظر اهمیت یک شخصیت کاملاً همسطح شخصیت اصلی به نظر میرسد. او تنها به عنوان منبع تعارض در زندگی تس دیده نمیشود، بلکه خودش شخصیتی کامل با احساسات و خواستههای پیچیده است. نحوه مدیریت احساسات اوپال درباره همسر سابقش، دخترش و مادر فوتشدهاش، در حالی که از دختر نوجوانش نیز به شکلی واقعی حمایت میکند، او را به یک شخصیت بسیار واقعی و جذاب تبدیل میکند و باعث میشود که با یکی از بهترین مادرهای دنیای بازیهای ویدیویی مواجه شویم که همذاتپنداری با او آسان است.
منبع: GameSpot