مشهورترین فیلمسازان آسیایی قرن ۲۱؛ مسیر پرافتخار چینیها و کرهایها در جهان
در دو دههی اخیر سینمای آسیا و بهخصوص آسیای شرقی به شکلی فزاینده و چشمگیر حضورش را در عرصههای بینالملی افزایش داده و در جشنوارههای جهانی سهم عمدهای از جوایز مهم نصیب آسیاییها شده است. کارگردانان مشهور آسیای شرقی حالا هم جوایز ارزندهای کسب میکنند و هم از گیشهی سینماها بهره میبرند.
حجم زیادی از فیلمهای فیلمسازان آسیایی در سطح دنیا اکران شده و تعدادی از این فیلمسازان اکنون در هالیوود مشغول فعالیت هستند. بهعنوان نمونه، سال گذشته فیلم «خداحافظی» که کارگردان و بازیگرانش چینی بودند، در فصل جوایز سینمایی توجه بسیاری را به خود جلب کرد و چند سال قبلترش هم فیلم «آسیاییهای پولدار دیوانه» در اکران موفق ظاهر شد.
علت این حضور چشمگیر را میتوان نتیجهی طبیعی فرآیند جهانیشدن دانست؛ اما از سوی دیگر بسیاری از کشورهای دیگر به ویژه کشورهای اروپایی هم هستند که چنین حضور پررنگی در عرصهی سینمای جهانی ندارند. در نتیجه علاوه بر بحث کلی جهانیشدن باید میزان تأثیرگذاری هر کشور در این زمینه را در نظر گرفت.
نگاهی به اسامی فیلمسازان مطرح آسیایی در سطح بینالمللی نشان میدهد عمدهی این افراد از دو کشور کره جنوبی و چین میآیند؛ البته هنگکنگ و تایوان هم به لحاظ فرهنگی و حتی سیاسی عملا بخشی از چین محسوب میشوند. ایران را از این معادله فعلا کنار گذاشتیم چون در دو دههی اخیر و بعد از کیارستمی تأثیر چندانی نداشته است.
چینیها و کرهایها عملا همه جا هستند و حضور سیاسی و اقتصادیشان در تمام دنیا به وضوح حس میشود. از سوی دیگر مهاجران این دو کشور هم در بسیاری از کشورهای غربی حضوری بسیار فعال و تأثیرگذار دارند. پس شاید این حجم حضور هنری و فرهنگی هم از سوی این دو کشور چندان عجیب و غیرعادی نباشد. اما به فرض چنین جلوهای از طرف هند یا مالزی یا فیلیپین دیده نمیشود.
این مطلب مروری است روی تعدادی از کارگردانان مطرح و تأثیرگذار آسیایی در سطح بینالمللی. طبعا این فهرست میتوانست نامهای مطرح و متعدد دیگری را هم شامل شود. برای سینمای ایران نیاز به مطلب دیگری است که مفصل از کارگردانانی که واقعا جوایز مهم را دریافت کردهاند و فیلمهایشان در جهان تأثیرگذار بوده بنویسیم. میشد به نامهای دیگری هم اشاره کنیم از جمله چن کایگه، میرا نائیر، ادوارد یانگ و هوشیائو شین؛ اما این فهرست تأثیرگذارترین فیلمسازان آسیایی قرن بیست و یکم در جهان است.
وونگ کار وای
«استاد اعظم» محصول ۲۰۱۳ آخرین فیلم این کارگردان صاحب سبک هنگ کنگی است. فیلم استاد اعظم داستان زندگی یک استاد هنرهای رزمی (تونی لئونگ) است که در مقطعی مربی بروس لی افسانهای بود. فیلم در کشور چین و هنگ کنگ فروش بسیار بالایی داشت و موفقترین فیلم وونگ کار وای در گیشه محسوب میشود. جدای از فروش بالا، منتقدان هم اغلب با فیلم برخورد مثبتی داشتهاند گرچه ایرادهای مشترکی به شخصیتپردازی ناقص برخی شخصیتها وارد شده است.
وونگ کار وای متولد شانگهای و بزرگ شدهی هنگ کنگ است.
کار وای سال ۱۹۸۸ اولین فیلمش را با نام «وقتی اشکها فرو میریزند» کارگردانی کرد. این فیلم که به شدت تحتتأثیر «خیابانهای پایین شهر» اسکورسیزی بود با فروش باورنکردنیاش نام وونگ کار وای را بعنوان چهرهای مستعد در سینمای تجاری هنگ کنگ مطرح کرد. موفقیت این فیلم راه کار وای را برای ساخت فیلمهایی شخصیتر هموار کرد.
فیلم بعدی او «روزهای وحشیبودن» که از آن با عنوان «یاغی بیهدف» یا «شورش بیدلیل» سینمای چین نام برده میشود با استقبال مطلوب منتقدان روبهرو شد. بعد از این فیلم و ساخت چندین فیلم دیگر سبک خاص فیلمسازی او شکل و شمایل مشخصتری به خود گرفت.
فیلمهای وونگ کار وای اغلب روابط عاطفی و اجتماعی شخصیتهایی با پسزمینههای متفاوت و حتی مخالف هم را به تصویر میکشد که درگیر اتفاقاتی مالیخولیایی میشوند. فضای فیلمهایش به نوعی وهمآلود و اکسپرسیونیستی است و روابط شخصیتها، احساسات تماشاگر را تحریک میکند.
فیلمهایش معمولا پایانی ناگهانی، غیرقابل انتظار و معلق دارند و معمولا از شیوهی روایت غیرخطی و شکسته در فیلمهایش استفاده میکند. وونگ کار وای یکی از شناختهشدهترین و پرافتخارترین کاگردانان آسیایی در سطح دنیا محسوب میشود. او در سال ۱۹۹۷ برای فیلم «خوشحال در کنار هم» جایزه بهترین کارگردانی جشنوارهی کن را از آن خود کرد تا نخستین کارگردان هنگ کنگی یا حتی چینی باشد که برندهی این جایزه میشود. او در سال ۲۰۰۶ به عنوان رئیس هیأت داوران جشنواره کن انتخاب شد. افتخاری که تاکنون نصیب هیچ سینماگر چینی نشده است. او ریاست شصت و سومین دورهی جشنواره فیلم برلین را هم در کارنامهاش دارد.
پارک چان ووک
این کارگردان کرهای یکی از خاصترین و عجیبترین کارگردانان بینالمللی آسیاست. تصویری که او از کره جنوبی ارائه میکند کمترین ربطی به تصور عامهی مردم دنیا از این کشور به ظاهر آرام و بافرهنگ ندارد.
شهرهای کره در آثار او متروپولیسهایی ترسناک و مهیب هستند که اتفاقاتی دیوانهوار و شوکهکننده در آنها رخ میدهد. عمدهی شهرت پارک چان ووک به واسطهی تریلوژی «انتقام» اوست. سه فیلم بسیار تکاندهنده، با داستانهایی غیرعادی و حتی شنیع و صحنههای طولانی از خشونتی عریان و افسارگسیخته که نمونهاش را در آثار کمتر فیلمساز جهانی میتوان پیدا کرد. پارک در آثار خود بدون کمترین ملاحظهای روابط انسانی را به چالش کشیده و گاهی آنها را تا پایینترین حد ممکن نزول میدهد.
علیرغم تمام مؤلفههای چالشبرانگیز آثارش، فیلمساز محبوبی است و تماشاگران کرهای همواره از فیلمهایش بهخوبی استقبال کردهاند. پارک چان ووک در سال ۲۰۱۳ نخستین فیلم هالیوودیاش را بهنام «استوکر» ساخت که با استقبال گرم منتقدان روبهرو شد و در گیشه هم فروش متوسطی داشت. او در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹ جایزهی بزرگ هیأت داوران جشنواره کن را برای فیلمهای «دوست قدیمی» و «تشنگی» از آن خود کرد.
آخرین فیلم او «ندیمه» که سال ۲۰۱۶ ساخته شد سر و صدای زیادی در فصل جوایز به پا کرد. منتقدان بهشدت تحسینش کردند و فیلم حتی در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر imdb از نظر کاربران این سایت سینمایی جای گرفت.
آنگ لی
با هر متر و معیاری او پرافتخارترین کارگردان آسیایی قرن بیست و یکم است. کسی که تاکنون دو بار در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۳ برای فیلمهای «کوهستان بروکبک» و «زندگی پای» برندهی جایزهی اسکار بهترین کارگردانی و یکبار برای فیلم «ببر خیزان، اژدهای پنهان» برندهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شده است.
این فیلمساز تایوانی دانشآموختهی تیاتر از دانشگاه ایلینوی آمریکا، طیف بسیار وسیع و متنوعی از انواع و اقسام ژانرهای سینمایی را تجربه کرده و موفقیت هنری و تجاری فیلمهایش او را به جایگاهی ویژه در هالیوود رسانده است. موفقیت سه فیلم نخست لی به لحاظ تجاری و هنری چنان بود که پای او را به هالیوود باز کرد تا فیلمهای «حس و حساسیت» (اقتباس از کتاب جین آستین) و به دنبال آن «توفان یخ» را کارگردانی کند. موفقیت این دو فیلم و بهدنبال آن «ببر خیزان، اژدهای پنهان» جایگاه او را در هالیوود تثبیت کرد. این روند موفقیت در فیلمهای بعدی او ادامه یافت و به دریافت دو جایزهی اسکار بهترین کارگردانی منتهی شد. دو فیلم مهم او «ببر خیزان، اژدهای پنهان» و «زندگی پای» تأثیر بسیار مهمی در نمایش فرهنگ و تمدن چین و هند در سطح جهانی داشتهاند.
البته آنگ لی بعد از «زندگی پای» به نظر میرسد روند خلاقیتش با مشکل روبهرو شده است چون دو فیلم بعدیاش یعنی «قدم زدن طولانی بیلی لین» و «مرد ماه جوزا» نه فروش خوبی داشتند و نه توانستند نظر منتقدان را جلب کنند. در حقیقت هر دو فیلمهای ضعیفی از کار درآمدند.
کیم کی دوک
یکی از مشهورترین فیلمسازان آسیایی است که آخرین فیلمش «دیزالو» سال گذشته در بازار جشنوارهی کن اکران شد. کیم کی دوک کارگردان پرکاری است و از سال ۹۶ تا ۲۰۱۹ نزدیک به ۲۵ فیلم سینمایی و ۲ مستند ساخته که اغلب آنها با استقبال منتقدان روبهرو شدهاند.
این کارگردان کرهای هم مثل هموطنش پارک چان ووک تبحر فوق العادهای در ساخت فیلمهایی با سوژههای مالیخولیایی و دیوانهوار دارد با این تفاوت که فیلمهایش برخلاف پارک چان ووک به لحاظ ریتم آرامتر و خشونت بصری آنها کمتر است. اما به لحاظ عاطفی این توانایی را دارند که تماشاگر را واقعا متلاشی کنند. فیلمهای او بسیار کم دیالوگ، بهشدت بصری و متکی بر تصویر بوده و شخصیتهای فیلمهایش کمحرف و در برخی لحظهها اصلا قادر به تکلم نیستند. او داستانهای عجیب و شوکهکننده خود را طوری آرام و فاقد تنش روایت میکند انگار که ماجرایی بسیار ساده و عادی و روزمره را به تصویر میکشد.
کیم کی دوک سال ۲۰۰۴ از دو جشنوارهی ونیز و برلین برای دو فیلم مختلف برنده جایزه بهترین کارگردانی شد. در سال ۲۰۱۲ نیز با فیلم «پییتا» جایزهی بهترین فیلم جشنواره ونیز را از آن خود کرد.
جان وو
این کارگردان متولد گوانگژو و بزرگشدهی هنگ کنگ یکی از تأثیرگذارترین کارگردانان دههی نود در عرصه سینمای اکشن محسوب میشد. در واقع او و کیم کی دوک دو نفری در این فهرست هستند که شهرتشان از دههی نود آغاز شده است و نه قرن بیست و یکم.
سبک خاص اکشنهای هنگ کنگی جان وو باعث شد پایش به هالیوود باز شود. او بعد از ساخت دو فیلم در نهایت با ساخت فیلم «تغییر چهره» (Face off) یکی از مهمترین فیلمهای اکشن دههی نود را ساخت که به فیلمی جریانساز در این ژانر بدل شد. گرچه بعد از این فیلم ستارهی اقبال او کمابیش رو به افول گذاشت اما تأثیر او در سینمای اکشن هالیوود غیرقابل انکار است.
وو در فیلمهای هالیوودیاش هم همان نگاه آثار هنگ کنگیاش را دنبال میکند و فقط با استفاده از امکانات فنی هالیوود عظمت و تأثیرگذاری بیشتری به صحنههای اکشن فیلمهایش می دهد وگرنه میزانسنهایش تفاوت چندانی با آثار هنگ کنگیاش نداشته و معمولا از همان مؤلفههای خاص خود استفاده میکند.
او از سال ۲۰۰۸ دوباره به هنگ کنگ بازگشت و داستان معروف سائو سائو و سه قلمرو پادشاهی در چین را در دو فیلم «صخره سرخ» یک و دو به تصویر کشید که به لحاظ تجاری و هنری با استقبال روبهرو شد.
آخرین فیلمش «ژویی بو» محصول ۲۰۱۷ در آمریکا هم اکران شد و منتقدان هم دوستش داشتند.
ژانگ ییمو
یکی از مطرحترین و بهترین فیلمسازان تاریخ سینمای چین در عین حال یکی از چینیترین فیلمسازان این کشور است و تمام آثارش حول محور فرهنگ و تمدن این کشور ساخته شده. فیلمهای او تا سال ۲۰۰۲ عمدتا آثاری ساده و جمع و جور با محوریت مردم فقیر و فضاهای روستایی بود که با استقبال فراوان منتقدان بینالمللی روبهرو شده بود. اما در سال ۲۰۰۲ او با چرخشی باورنکردنی فیلم عظیم و حماسی «قهرمان» را روانهی اکران کرد.
به دنبال موفقیت بینظیر تجاری و هنری «قهرمان» او دو فیلم حماسی تاریخی «خانهی خنجرهای پرنده» و «نفرین گل طلایی» را هم ساخت که هر دوی آنها هم با استقبال فوقالعادهای روبهرو شدند. عمدهی فیلمهای ژانگ ییمو از رنگ اشباع هستند و شخصیتهای ساده و معصومش در مواجهه با موقعیتهای پیچیده رفتارهایی غیرقابل پیشبینی از خود بروز میدهند.
آخرین فیلم او «سایه» که دربارهی درباره چین قدیم بود باز هم با صحنههای حماسی و باشکوهش تحسین منتقدان را برانگیخت و امتیاز آن در سایت متاکریتیک ۸۱ از ۱۰۰ است.
هیروکازو کورئیدا
فیلمساز ژاپنی که از اوایل دههی نود کارش را با مستندسازی شروع کرد و اواسط دههی نود اولین فیلم بلندش را ساخت. اما در قرن بیست و یکم بود که جشنوارههای اروپایی او را کشف کردند. سال ۲۰۰۴ برای اولینبار با فیلم «هیچکس نمیداند» در جشنوارهی کن شرکت کرد و بازیگر فیلم برندهی جایزهی بهترین بازیگر مرد شد. او بعد از مدتها توانسته سینمای ژاپن را دوباره به سطح جشنوارههای تراز اول و حتی مردم جهان بیاورد.
سال ۲۰۱۳ با فیلم «مثل پدر، مثل پسر» توانست جایزهی هیأت داوران جشنوارهی کن را بگیرد. فیلمهای او غالبا دربارهی طبقهی فرودست و روابط انسانی است. با ریتمی متعادل و بازیهایی واقعگرایانه. فیلم «دزدان فروشگاه» او محصول ۲۰۱۸ نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد علاوه بر آنکه اینبار نخل طلای کن را برایش به ارمغان آورد. فیلمی که یک پیچش داستانی شگفتانگیز در انتهایش دارد و موفق میشود مخاطب را احساساتی کند.
سال گذشته او بالاخره از ژاپن بیرون رفت و اولین فیلم خارجیاش را در اروپا و با بازیگران مطرح بینالمللی مثل کاترین دونوو، ژولیت بینوش و ایتان هاوک ساخت. مضمون فیلم مثل بقیهی آثارش دربارهی روابط خانوادگی است. این فیلم هم توانست توجه منتقدان را جلب کند. او یکی از دوستداشتنیترین فیلمسازان آسیایی این سالهاست.
اصغر خوبه خدایی