بازسازی سایلنت هیل ۲ چگونه این اثر کلاسیک را تغییر می‌دهد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
بازسازی سایلنت هیل 2

نسخه‌های بازسازی‌ شده‌ی بازی‌های ویدیویی مانند لست آو آس ۱ (The Last of Us Part 1)، دد اسپیس (Dead Space) و دیمونز سولز (Demon’s Souls) از فناوری نسل فعلی کنسول‌ها برای ارائه‌ی نسخه‌های مدرن و بهتری از این آثار جاودان بهره می‌برند. اما دسته‌ی دیگری از بازسازی‌های جاه‌طلبانه‌تری مانند بازسازی فاینال فانتزی ۷ (Final Fantasy ۷ Remake) و دنباله‌ی آن یعنی ریبرث (Final Fantasy 7 Rebirth) وجود دارند که با اینکه به طور کلی بازی اصلی وفادار می‌مانند، اما تغییرات اساسی در گیم‌پلی و داستان ایجاد می‌کنند و در نتیجه تجربه‌ای تازه و تکامل‌یافته‌تر ارائه می‌کنند.

بازسازی سایلنت هیل ۲ (Silent Hill ۲) از کونامی (Konami) و بلوبر تیم (Bloober Team) در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد و جرعت این را پیدا می‌کند که بازی ترسناک شاهکار ساخته‌ی سال ۲۰۰۱ را با تغییرات زیادی برای پلی‌استیشن ۵ و رایانه‌های شخصی بازسازی کند. گیم‌پلی بازی اصلاح شده است، جلوه‌های بصری به‌روز شده است، داستان بازی تغییراتی یافته و این اثر یک بازسازی واقعی است که تقریبا از هر نظر متفاوت از نسخه‌ی قبلی خود به نظر می‌رسد. اما آیا این بازسازی بهتر از نسخه‌ی اصلی است؟ پاسخ این سوال تا حد زیادی سلیقه‌ای است زیرا بازی اصلی چندان از نظر گرافیکی بد هم نیست و قطعا تعداد زیادی از طرفداران وجود دارند که ظاهر و احساس آن را ترجیح می‌دهند. همانطور که گفته شد، در حالی که بازسازی چیز‌های جدیدی را به ارمغان می‌آورد، بلوبر تیم تلاش زیادی برای حفظ و حتی تقویت نقاط قوت نسخه‌ی اصلی انجام داده است. با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید بررسی کنیم که بازسازی سایلنت هیل ۲ چه تغییراتی را در فرمول نسخه‌ی اصلی خود ایجاد می‌کند و اینکه آیا این تغییرات به حفظ عظمت آن اثر کلاسیک پلی‌استیشن ۲ کمک می‌کنند یا نه.

بازسازی سایلنت هیل 2

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جدید در بازسازی سایلنت هیل ۲، اجتناب از زاویه‌ی سنتی و نیمه ثابت دوربین و تبدیل آن به یک زاویه‌ی دید سوم‌شخص روی‌ شانه است که یادآور آثاری مانند نسخه‌های جدید رزیدنت اویل و الن ویک است. نگرانی بسیاری قبل از عرضه‌ی بازی این بود که آیا تغییر دوربین بازی، آن را ترسناک‌تر می‌کند یا نه. خوشبختانه به نظر می‌رسد که بازسازی به همان اندازه‌ی بازی اصلی ترسناک است و حتی شاید در برخی لحظات ترسناک‌تر نیز باشد. زاویه‌ی دید روی شانه تا حد زیادی به غوطه‌وری می‌افزاید و حتی رویارویی با برخی از ترسناک‌ترین دشمنان بازی زمانی که از گوشه‌ای تاریک به طور غیرمنتظره‌ای به شما حمله می‌کنند، می‌تواند به شدت وحشتناک باشد. به عبارت دیگر، بسیاری زاویه‌ی دید روی شانه‌ی نسخه‌ی بازسازی شده را به دوربین نیمه ثابت نسخه‌ی اصلی ترجیح می‌دهند زیرا همانطور که گفته شد، یک تغییر عالی در زاویه‌ی دید اصلی به‌ ویژه هنگام کاوش در فضای داخلی تاریک ارائه داده و شامل یک حس سردرگمی همراه با کات‌های پویای دوربین است که واقعا تجربه را بهتر می‌کند، علی رغم این واقعیت که آن‌ها همچنین می‌توانند تاثیر نامطلوبی بر توانایی بازیکن در مبارزه با دشمنان داشته باشند.

همچنین در حالی که این در نهایت باعث ترسناک‌تر شدن عناصر مختلف در بازسازی می‌شود، اما دوربین اغلب در همان فضا‌های داخلی تنگ روی دیوار‌ها و گوشه‌ها گیر می‌کند و گاهی در نشان دادن اکشن کم می‌آورد و این به طرز بدی باعث سرگردانی شما می‌شود. در واقع دوربین بازی ممکن است در لحظاتی با شما همکاری نکند. برای یک بازی بسیار ترسناک، این یک حواس پرتی ناخوشایند است که می‌تواند تنش را از بین ببرد. با این حال، فرای این مسائل، ویژگی‌های جدید گیم‌پلی همگی فوق‌العاده هستند. مبارزات احساس واقع‌گرایی بیشتری دارند و کاوش در محیط‌ها بسیار سرگرم‌کننده‌تر است. حتی ویژگی‌های جدید و ظریفی که سخت‌افزارهای نسل امروزی ارائه می‌کند، این تجربه را بهبود می‌بخشد. در حالی که در بازی اصلی، وقتی بیشتر درها را باز می‌کردید، بخش‌های مختلف مراحل با صفحه‌های لودینگ تقسیم می‌شدند، نسخه‌ی بازسازی شده به شما امکان می‌دهد بیمارستان بروک‌هیون (Brookhaven)، هتل لیک‌ویو (Lakeview) و بقیه‌ی بخش‌های داخلی را به طور یکپارچه و کاملا بدون لودینگ کاوش کنید. این تاثیر زیادی روی تجربه دارد و به نقشه‌ها و محیط‌هایی که در نسخه اصلی یافت نمی‌شود، عمق و تاثیرگذاری بیشتری می‌دهد.

یکی از مشخص‌ترین ویژگی‌های نسل جدیدی که نسخه‌ی بازسازی شده در کنسول پلی‌استیشن ۵ ارائه می‌کند، استفاده از بلندگوی کنترلر دوال‌سنس است که هر چه دشمن نزدیک‌تر می‌شود، حجم صدای بیشتری را ارائه می‌دهد. اغلب اوقات، با وجود هشدار‌های مختلف، ممکن است هیچ سرنخی نداشته باشید از اینکه دشمن دقیقا کجاست که تنش زیادی به مبارزات اضافه می‌کند. در حالی که ممکن است گمان کنید که این ترفند کنترلر حس تعلیق بازی را کاهش می‌دهد، اما کاملا برعکس است. همه‌ی انواع دشمنان این ویژگی را تحریک می‌کنند، بنابراین شما هرگز نمی‌دانید که آیا صرفا خزنده‌ای در حال خزیدن در اطراف است که باعث سر و صدا شده یا خود کله هرمی (Pyramid Head) آماده است تا سر شما را از پشت یک دیوار قابل تخریب جدا کند.

کله هرمی در سایلنت هیل 2

حالا که صحبت از کله هرمی شد، تغییر مهم دیگر در گیم‌پلی بخش‌های مربوط به مبارزه با باس‌ها هستند. همانطور که گفته شد، باس‌ها اصلاح شده‌ و بسیار بهتر شده‌اند. در بازی اصلی، اولین برخورد با کله هرمی در یک اتاق خالی اتفاق می‌افتد. در بازسازی، اتاق مملو از قفس‌های فلزی است، در حالی که او سعی می‌کند شما را با چاقوی بزرگ و زنگ‌زده‌اش به دو نیم تقسیم کند. یکی دیگر از نمونه‌های درخشان از بهبود قابل توجهی در باس فایت‌ها، مبارزه در اتاق قصابی با ادی (Eddie) در اواخر بازی است. در نسخه‌ی اصلی، شما سعی می‌کنید او را در حین گشتن در لاشه‌های قصابی شده گاو از بین ببرید و این با وجود جلوه‌های مه معروف این سری برای شبیه‌سازی کردن هوای سرد در داخل چیزی که اساسا یک یخچال بزرگ است یک صحنه‌ی ناجور به نظر می‌رسد اما در بازسازی، هوای سرد به قدری غلیظ است که می‌توانید فقط چند متر جلوی خود را ببینید و این در واقع مبارزه با ادی را تبدیل به یک مخفی‌کاری می‌کند و این باس به طور قابل توجهی بهتر از نسخه‌ی اصلی است.

نکته‌ای که در مورد بازی‌های ترسناک وجود دارد این است که هنگام بحث در مورد آن‌ها، جدا کردن جلوه‌های بصری و گیم‌پلی دشوار است زیرا طراحی بصری و صوتی یک بازی ترسناک بیش از هر سبک دیگری، تاثیر محسوسی بر گیم‌پلی دارد و بالعکس. مبارزه با ادی در بازسازی بهتر است زیرا قدرت سخت‌افزار نسل فعلی به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد که نه‌ تنها بازی را بهتر جلوه دهند بلکه جلوه‌های بصری‌ای را اضافه کنند که اساسا نحوه‌ی مبارزه را تغییر می‌دهد. به عبارت دیگر، جلوه‌های بصری به‌روز شده‌ی بازسازی سایلنت هیل ۲ صرفا جنبه‌ی زیبایی ندارند بلکه دارای اهمیت‌های دیگری نیز هستند. نکته این نیست که افراد بدجنس تنومندی که در آن راهرو‌های تاریک به سمت شما حمله‌ور می‌شوند، بهتر رندر شده باشند، بلکه نکته‌ی اصلی این است که از آنجایی که دشمنان با جزئیات بالاتری ارائه می‌شوند، به طرح‌های اصلی هنرمندان وفادارتر هستند که این بازی را ترسناک‌تر می‌کند. طراحان و هنرمندان تیم سایلنت توسط سخت‌افزار پلی‌استیشن ۲ محدود شده بودند، در حالی که بلوبر تیم با سخت‌افزار پلی‌استیشن ۵ و رایانه‌های شخصی قدرت این را دارد تا دیدگاه‌های خود از وحشت را با جزئیات وحشتناکی به تصویر بکشد و این در نتیجه بازسازی را از نظر بصری از بسیاری جهات جذاب‌تر می‌کند.

یکی از مواردی که شاید برخی روی نسخه‌ی اصلی بیشتر از آن لذت برده باشند، جهت هنری کلی آن است. چیزی در مورد گرافیک پیکسلی پلی‌استیشن ۲ وجود دارد که حتی امروزه ترسناک به نظر می‌رسد. جلوه‌های بصری بازسازی فاقد آن نوع خاص از طراحی هنری است. با این حال بازی با موتور آنریل انجین ۵ با جلوه‌های بصری خیره‌کننده با نورپردازی فوق‌العاده، انیمیشن‌های عالی و انبوهی از دیگر ویژگی‌های گرافیکی نسل فعلی ساخته شده و این چیز بدی نیست و تنها متفاوت است. این جادوگری آنریل انجین ۵ هنرمندان را قادر می‌سازد تا نسخه‌ای از سایلنت هیل را ایجاد کنند که به‌طور فوق‌العاده‌ای زنده و جذاب است.

بازسازی سایلنت هیل 2

قدرت سایلنت هیل ۲ در اتمسفر آن نهفته است و توسعه‌دهندگان از فناوری در دسترس خود خود استفاده کرده‌اند تا اتمسفر بازی را تا حد امکان جذاب کنند. یکی از لحظات مهم، زمانی است که جیمز (James) به سمت فانوس دریایی شبح مانندی حرکت می‌کند است. این یکی از دردناک‌ترین لحظات بازی است و ارائه‌ی آن در اینجا با توجه به جهنمی که بازیکن از قبل در داخل کابوس زندان تولوکا به سر برده و بعد از آن، به جنونی که در هتل لیک‌ویو خواهد دید، به یاد ماندنی است. در این میان محیط‌های بازی از راهروهای در حال فروپاشی آپارتمان‌های زندان وود ساید (Wood Side) گرفته تا بلوک‌های سیاه و سفید مرزی زندان، به طرز فوق‌العاده‌ای وحشتناک هستند. استفاده از نورپردازی توسط بلوبر تیم بسیار عالی انجام شده است، زیرا دشمنان در هنگام غوطه‌ور شدن در سایه‌ها واقعا از دید شما پنهان می‌شوند و این چیزی است که در اکثر بازی‌هایی که هدفشان دستیابی به این ویژگی است، کمتر دیده می‌شود. منابع نوری کمی که در بازی وجود دارد نسبتا واقع‌گرایانه هستند، البته به جز چراغ قوه‌ی جیبی جیمز که احتمالا یکی از کم‌نورترین چراغ قوه‌هایی باشد که تا به حال در یک بازی ویدیویی ظاهر شده است. هرچند  این کار ظاهرا برای القای حس ترس بیشتر انجام شده است.

به همان اندازه که جلوه‌های بصری بازی ترسناک هستند، جلوه‌های صوتی بازی جایی است که همه‌ی جادوی ترس در آن رخ می‌دهد. موسیقی‌ بازی که توسط آهنگساز قدیمی سری یعنی آکیرا یامائوکا (Akira Yamaoka) ساخته شده است، به زیباترین شکل ممکن بازیکن را وارد جو بازی می‌کند، اما وقتی موسیقی قطع می‌شود و تنها صدایی که می‌شنوید ناله‌ی موجودات اهریمنی است که در سایه‌ها کمین کرده‌اند، تنش تقریبا غیرقابل تحملی ایجاد می‌شود و از آنجایی که بسیاری از مبارزات بر این اساس است که ندانید مهاجم شما از کجا آمده است، صداهای مختلف کاملا حیاتی هستند. خوشبختانه، این بازی با طراحی صدای خود در همه‌ی اوقات حس فوق‌العاده‌ای از فضای اطراف را به شما می‌دهد و باعث می‌شود که تجربه کاملا گیرا شود. طراحی صدا و جلوه‌های بصری نسخه‌ی بازسازی شده از نظر فنی بسیار جلوتر از بازی اصلی هستند و از نظر هنری نیز تا حدودی همینطور است، اگرچه درخشش طرح‌های اصلی هنوز هم پایه‌ای استوار برای تمام فناوری‌های مدرن است. خوشبختانه بلوبر تیم تنها زمانی تکنیک‌های مدرن را اجرا می‌کند که به تقویت حس وحشت در بازی کمک کند که این منجر به تجربه‌ای می‌شود که دیدنی به نظر می‌رسد اما هیچ یک از ارزش‌های هنری بازی اصلی را به خطر نمی‌اندازد.

بازسازی سایلنت هیل 2

امضای هنری بلوبر تیم در کات‌سین‌های کاملا بازسازی شده‌ی بازی که شامل دیالوگ‌های بازنویسی شده، موشن کپچر و رویکردی ظریف‌تر به موضوعات حساس، به طور کامل به نمایش گذاشته می‌شود. عناصر روایی بازی همگی برای بهتر شدن بهبود یافته‌اند، تا جایی که رک و پوست کنده از صحنه‌های بازی اصلی در بعضی مواقع سرتر هستند. این کات‌سین‌های جدید آنقدر عالی هستند که از صحنه‌های دیگر بازی‌های مدرن نیز بعضا بهتر محسوب می‌شوند. از طرفی مدل‌ها سه‌بعدی و انیمیشن‌های شخصیت‌ها دوباره طراحی‌ شده‌اند که فوق‌العاده به نظر می‌رسد.  گفتنی است که بیشتر داستان‌های بازی‌ها که شخصیت‌های انسانی را به نمایش می‌گذارند، تلاش می‌کنند تا به شیوه‌ای بهتر در راستای ارتباط بهتر با آن شخصیت‌ها سینمایی باشند، زیرا مدل‌های سه‌بعدی شخصیت‌ها برای انتقال احساسات پیچیده‌ی مورد نیاز صحنه‌ها به اندازه کافی معمولا با جزئیات نیستند. زبان بدن و حالات چهره‌ی شخصیت‌های بازی ویدیویی اغلب می‌تواند نمایشی و غیرطبیعی باشد. اما چیزی که در بازسازی سایلنت هیل ۲ می‌بینیم، شخصیت‌هایی هستند که به‌طور قانع‌کننده‌ای مانند افراد واقعی به نظر می‌رسند و حرکت می‌کنند و چروک‌های کوچک در پیشانی و حرکات دهان آن‌ها به ما اجازه می‌دهند تا بدون اینکه آن‌ها به معنای واقعی کلمه با ما صحبت کنند، آنچه که در ذهن شخصیت می‌گذرد را حس کنیم.

بیایید به مبارزه با ادی در قصابی برگردیم. در بازی اصلی، پس از اینکه جیمز ادی را می‌کشد، در کنار او می‌افتد و قبل از اینکه با خودش زمزمه کند، «من… من یک انسان را کشتم… یک انسان…» فریاد می‌زند: «ادی!» حتی بر اساس استاندارد‌های سال ۲۰۰۱، این یک دیالوگ ملودراماتیک در سطح فیلمی متوسط است. بازی اصلی یک شاهکار کلاسیک در تاریخ است، اما دیالوگ‌ها و صداپیشگی‌ها کیفیت خوبی ندارند. جیمز در بازسازی نیز مانند نسخه‌ی اصلی ادی را می‌کشد، اما او به زانو در نمی‌آید. او بالای بدن ادی می‌ایستد، به آرامی دست‌هایش را بلند می‌کند و با ناباوری به آن‌ها خیره می‌شود. سپس، او را از نمای نزدیک می‌بینیم که یک دفعه وحشت‌زده و دلشکسته نگاه می‌کند، چشمانش برای لحظه‌ای می‌افتد و دوباره به بالا نگاه می‌کند. بازیکن از این صحنه همان پیامی را دریافت می‌کند که نسخه‌ی اصلی نیز انجام داد، فقط در بازسازی به گونه‌ای باورپذیرتر به نظر می‌رسد.

سایلنت هیل 2

به طور کلی تمام لحظات داستانی بازی در بازسازی قوی‌تر کار شده‌اند، مانند اینکه چگونه متوجه می‌شویم که چه چیزی آنجلا (Angela) را عذاب می‌دهد، یا زمانی که لورا (Laura) پاکتی از مری (Mary) به جیمز می‌دهد که نامش روی آن نوشته شده است. مهم‌تر از همه، این بار به لطف هنرپیشگی درخشان بازیگران و دیالوگ‌های بازسازی‌شده که ظریف‌تر هستند و جایی برای تفسیر باقی می‌گذارند، جریان‌های تاریک و بالغانه‌ای که مکالمه‌های جیمز و ماریا را پیش می‌برد بسیار جذاب‌تر شده‌اند.

همچنین در نسخه‌ی اصلی در حالی که احساس می‌شد شخصیت‌های بازی اصلی در حالتی ثابت قرار گرفته‌اند، شخصیت‌های بازسازی شبیه افراد واقعی هستند. البته در اینجا قرار نیست که بازی اصلی را در هم بکوبیم یا به طور غیرمنصفانه‌ای آن را مطابق با استاندارد‌های امروزی مقایسه کنیم. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید، این است که برخی از بازسازی‌ها به هیچ وجه با داستان اصلی سازگاری ندارند و در این زمینه بلوبر تیم به خاطر جرعت برای بهبود محتوایی که مورد احترام طرفداران بوده، قابل ستایش است. این استودیو می‌تواسنت بدون هیچ تفاوتی بازی را بازسازی کند و احتمالا باز هم نمرات خوبی را کسب می‌کرد، اما تصمیم گرفته تا بهترین عملکرد را داشته باشد. در نهایت می‌توان گفت که تقریبا هر تغییری که این بازسازی در فرمول نسخه‌ی قبلی خود ایجاد کرده، مورد استقبال قرار گرفته است که این آن بازی عالی کلاسیک را حتی بهتر می‌کند. این بیشتر شبیه یک ادعای جسورانه است اما حتی شاهکار‌ها را نیز می‌توان بهبود بخشید، اگر کار به کاردان سپرده شود.

منبع: Den of Geek

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما