۱۰ موضوع که مخاطبان «آخرین بازمانده از ما» انتظار دارند در این سریال ببینند
تا به حال تعداد زیادی فیلم و سریال با اقتباس از بازیهای ویدیویی ساخته شده است؛ از «رزیدنت اویل» (Resident Evil) گرفته تا «سایلنت هیل» (Silent Hill). به تازگی سریال «آخرین بازمانده از ما» (The Last of Us) بر اساس مجموعه بازی پرطرفداری به همین نام ساخته شده و از HBO Max در حال پخش است. در حالی که بسیاری از بازیها اصولا برای اقتباس ساخته نشدند و نتیجهی نهایی به فاجعهای تمام عیار ختم میشود، به نظر میرسد «آخرین بازمانده از ما» از جمله بازیهایی است که خوراک اقتباس است و سریال HBO هم در همین دو قسمت نشان داده که به خوبی از پس این مسئولیت سنگین برآمده و میخواهد در تاریخ ماندگار شود. قسمت نخست این سریال ۱۵ ژانویهی ۲۰۲۳ منتشر شد و طرفداران را حسابی هیجانزده کرد و تا همین جای کار یکی از بهترین افتتاحیههای چند سال اخیر لقب گرفته است.
اگرچه احتمالا حجم بسیاری از صحنههای اکشن بازی که در آن شخصیت اصلی با تعداد زیادی مبتلا یا شرور مواجه میشود به دلیل کمبود وقت حذف خواهند شد اما در هر صورت «آخرین بازمانده از ما» به اندازهای از نظر شخصیتپردازی و البته لحظات احساسی غنی است که میتواند یک اقتباس درجه یک را به طرفداران هدیه دهد. با این اوصاف انتظارات از سریال تازهی HBO بسیار بالا است و طرفداران دقیقا میدانند دوست دارند در قسمتهای آینده شاهد چه حوادثی باشند. این انتظارات مثل تیغه دو لبه عمل میکنند؛ اگر برآورده نشوند سریال خیلی زود به دست فراموشی سپرده میشود و اگر تیم سازنده به خوبی به آنها پاسخ دهند بدون شک به یکی از ماندگارترین سریالهای تاریخ تبدیل خواهد شد.
* هشدار: در ادامهی این مطلب بخشی از داستان سریال «آخرین بازمانده از ما» و افتتاحیهی بازی ویدیویی لو میرود.
- قسمت اول سریال «آخرین بازمانده از ما»؛ افتتاحیهای به مراتب غمانگیزتر از بازی اصلی
- ۵ فیلم سینمایی که صنعت بازیهای ویدیویی را برای همیشه تغییر دادند
۱۰- تمرکز ویژه بر خانوادهی جول
«آخرین بازمانده از ما» به عنوان یک بازی ویدیویی ترس و تراژدی را با هم ترکیب کرد. در حالی که در هر مرحله از بازی ترس به شکل فزایندهای افزایش پیدا میکند، به ایجاد لحظات دلخراش در طول خط داستانی هم مشهور است. طرفداران بازی امیدوار بودند ارتباط احساسی جول و خانوادهاش از همان قسمت ابتدایی سریال نمایش داده شود و این اتفاق به بهترین شکل ممکن افتاد.
در قسمت اول با سارا آشنا شدیم، زمان ارزشمندی را با او گذراندیم، غم و اندوه جول برای از دست دادن دخترش را نظاره کردیم و در نهایت تاثیر این اندوه بر شخصیت جول و ارتباطش با الی را متوجه شدیم. اما اهمیت خانوادهی جول به همین جا محدود نمیشود. «آخرین بازمانده از ما» از شخصیت تامی به عنوان یک کاتالیزور برای تسریع روند سفر پرماجرای جول و الی استفاده میکند. به همین دلیل هم طرفداران بازی امیدوارند تمرکز بر خانوادهی جول تا پایان سریال حفظ شود و فقط محدود به قسمت اول نباشد.
۹- سریال HBO باید به داستان استثنایی بازی «آخرین بازمانده از ما» وفادار بماند
میتوانید در صنعت بازیهای ویدیویی آثار زیادی را پیدا کنید که بر خلق صحنههای اکشن، هیجان و به چالش کشیدن مخاطب تمرکز دارند اما از لحاظ روایی اصلا خوب نیستند. با این اوصاف فقط بازیهایی با خط داستانی خوب میتوانند به صورت سریال اقتباس شوند و نیازی نباشد برای بیشتر کردن زمان قسمتها، خرده روایتهای تازهای را به خط اصلی داستان اضافه کنند.
مجموعه بازی «آخرین بازمانده از ما» از معدود مواردی است که کنار صحنههای اکشن چالشبرانگیز و درجه یک، از نظر روایی بسیار قوی است. سریال HBO باید ضمن حفظ این خط روایی به توسعهی بیشتر شخصیتها فکر و از صحنههای ترسناک و اکشن بازی هم صیانت کند. طرفداران امیدوارند سریال به تمام عناصر منبع اقتباس از جمله تعلیقها و شوکهای داستان نزدیک باشد.
۸- نمایش واقعگرایانهی خشونت و بیرحمی
در طول بازی «آخرین بازمانده از ما» لحظات ترسناک بسیاری وجود دارد که بازیکنان را حسابی شوکه میکند و آنها را مشتاقانه منتظر وقوع چالشهای بعدی نگه میدارد. جول و الی به عنوان شخصیتهای اصلی لحظات سختی را پشت سر میگذارند؛ زیرا به صورت مداوم با انواع و اقسام خشونتها و انتقامهای خونبار مواجه میشوند. طرفداران دوست دارند این سطح از خشونت و بیرحمی را در سریال اقتباسی HBO هم ببینند.
در این دنیا بیرحمانه شخصیتهای اصلی برای بقا در جهانی آخرالزمانی با تهدیدهای وحشتناکی روبهرو میشوند و مجبورند اقدامات متقابل وحشتناکی هم انجام دهند. اگرچه در طول خط داستانی لحظات درام بسیاری هم وجود دارد اما HBO باید در سریال تازهاش وحشیگری که در حال تسخیر دنیا است را هم به تصویر بکشد.
۷- سریال باید بر مبارزهی دائمی برای بقا متمرکز باشد
یکی از المانهایی که در زیر ژانر پسا آخرالزمانی و زامبی محور در فیلم، سریال و بازی مشترک است نمایش مبارزهی دائمی شخصیتهای اصلی برای بقا است. اساس بازی «آخرین بازمانده از ما» هم بر همین جنگ دائمی پایهریزی شده و بازیکنها باید در هر لحظه آمادهی مقابله با تهدیدهایی باشند که در کمین شخصیتهای اصلی است.
اگرچه بینندگان نمیتوانند در سریال HBO نقش فعالی در کمک به بقای شخصیتها داشته باشند اما همچنان میخواهند این روند اکشن ثابت را ببینند و شاهد مبارزهی دائمی الی و جول برای بقا باشند. در حالی بسیاری از سریالهای این ژانر به دنبالههای دراماتیکتری از منبع اقتباس تبدیل میشوند و تهدیدات قریبالوقوع به شکل قابلتوجهی کاهش پیدا میکند اما طرفداران اصلا دلشان نمیخواهد شاهد این تقلیل در «آخرین بازمانده از ما» باشند و دوست دارند همکاری الی و جول برای زنده ماندن را لحظه به لحظه تماشا کنند.
۶- نشان دادن تفاوت میان «کلیکرها» و «رانرها»
هیولاهای بازی ویدیویی «آخرین بازمانده از ما» به دو دستهی کلی تقسیم میشوند؛ «کلیکرها» (Clickers) و «رانرها» (Runners). «رانرها» موجوداتی هستند که به تازگی به قارچ سر چماقی مبتلا شدند در نتیجه بیشتر شبیه زامبیها هستند و ظاهری تا حدودی انسانی دارند. در صورتی که «کلیکرها» زمان زیادی است که به عفونت مبتلا شدند در نتیجه قارچ تمام بدن و صورتشان را گرفته است. «کلیکرها» نمیتوانند ببینند و به همین دلیل هم قربانیانشان را از روی پژواک صدایشان شناسایی میکنند. البته مراحل دیگری از عفونت هم وجود دارد که در بازی نمایش داده میشوند و بعید است به سریال راه پیدا کند.
در قسمت دوم سریال «آخرین بازمانده از ما» HBO «کلیکرها» و «رانرها» به مخاطبان معرفی شدند. با این حال طرفداران همچنان منتظرند تا ببینند سریال در قسمتهای آینده به جزئیات بیشتری دربارهی تفاوت میان «کلیکرها» و «رانرها» میپردازد یا نه.
۵- مردم عادی نسبت به مبتلایان دشمنان بزرگتری هستند
«آخرین بازمانده از ما» به عنوان یک بازی ویدیویی مبتنی بر روایت، شخصیتهای فرعی بسیاری را در طول سفر الی و جول به مخاطب معرفی میکند. در بیشتر داستانهای بقا انسانها برای نجات از دست موجودات خطرناک آخرالزمانی گروههایی را تشکیل میدهند و با هم سر جنگ ندارند اما در این جا شاهد گروههای انسانی با تفکرات کاملا متفاوت هستیم که در لحظاتی از همتایان غیرانسانیشان خطرناکترند.
در بازی الی و جول در دام گروه انسانی گرفتار میشوند که تلههایی طراحی کردند که برای گرفتن انسانهای زنده و سالم طراحی شده نه مبتلایان. سریال HBO این فرصت را دارد تا به تصویر کشیدن روابط میان جوامع انسانی این موقعیت را تنشزاتر از بازی کند.
۴- زمانبندی اتفاقات باید مشابه بازی باشد
در حال حاضر تفاوتهایی میان بازی «آخرین بازمانده از ما» و سریال HBO وجود دارد. قسمت نخست به مخاطبان اجازه داد زمان بیشتری را با شخصیت سارا بگذراند و به نوعی زمانبندی اتفاقات را کمی تغییر داد. با این حال خط زمانی روایت هنوز خیلی از رویدادهای سریال فاصله نگرفته. در این جا هم درست مثل بازی پس از شیوع اولیهی قارچ و مرگ دختر جول به بیست سال بعد پرتاب میشویم.
در حالی که سریال برای توسعهی هر رویداد کلیدی به زمان بیشتری نسبت به بازی نیاز دارد، طرفداران امیدوارند همچنان به قوس روایی بازی وفادار بماند.
۳- رابطهی میان جول و الی
یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد «آخرین بازمانده از ما» جایزهی بهترین بازی سال را از آن خودش کند، رابطهی زیبای میان جول و الی بود. با وجود دنیای بیرحمانه و وحشتناکی که در آن گرفتار شدند، پویایی میان این دو شخصیت به نوعی قلب بازی است.
اگر سریال HBO نتواند پویایی پیچیده و دلچسب میان الی و جول را منعکس کند، بسیاری از طرفداران بازی نمیتوانند آن را دوست داشته باشند. رابطهی آنها منحصربهفرد است؛ زیرا خط داستانی برای رابطهی میان این دو شخصیت زمان زیادی صرف میکند و سریال هم باید به این بخش کاملا متعهد باشد.
۲- تمرکز ویژه بر شخصیتهای فرعی
یکی از مزیتهای سریال HBO نسبت به بازی ویدیویی این است که زمان بیشتری برای کشف شخصیتهای دیگر در اختیار دارد. در حالی که جول و الی ستارههای داستان هستند و باید در مرکز توجهها قرار بگیرند اما سریال نباید از توسعهی شخصیتهای فرعی هم غافل شود. در قسمتهای قبل شخصیتهایی مثل تامی، تس و مارلین به مخاطبان معرفی شدند.
آثار مشابهی مثل «مردگان متحرک» (The Walking Dead) به دلیل معرفی شخصیتها و کشتن آنها پیش از توسعهی با انتقادات گستردهای مواجه شدند. البته سریال «آخرین بازمانده از ما» فعلا یک بار این اشتباه را تکرار کرده و شخصیت مهمی مثل تس را حذف کرد و به جای این که کاتالیزور اصلی برای راضی کردن جول به انتقال الی باشد فقط به یک ابزار روایی تبدیل شد. طرفداران امیدوارند این روند در قسمتهای آینده به یک عادت تبدیل نشود.
۱- ارجاعات پنهانی سریال میتواند ادای احترامی به بازی باشد
در حالی که طرفداران امیدوارند سریال HBO علیرغم شباهت به بازی، تفاوتهای هیجانانگیزی هم داشته باشد اما همچنان دوست دارند ارجاعات پنهانی به بازی را در قسمتهای مختلف ببینند. در حال حاضر این ارجاعات در سریال وجود دارد مثل مرل دندریج که نقش مارلین را هم در بازی و هم در سریال ایفا کرده است.
همچنین ارجاعات کوچکتری هم در قسمت اول وجود داشت؛ مثل ساعت جول یا شعار فایر فلایها «وقتی در تاریکی گم شدی، به دنبال نور بگرد». سریال احتمالا به طور کامل حوادث بازی را پوشش نخواهد داد؛ بنابراین طرفداران همچنان چشم به صفحهی نمایش دوختند تا جزئیات کوچک و مهمی از بازی ویدیویی را کشف کنند.
منبع: cbr