پارادوکس خوشبختی؛ وقتی جستوجوی خوشبختی منجر به ناکامی میشود
میدانستید اگر خوشبختی را هدف نهایی خود قرار دهید، ممکن است این امر بیشتر به شما آسیب برساند تا سود؟ درست است، شبیه یک معضل بیجواب به نظر میرسد، اما این همان پدیدهای است که به عنوان «پارادوکس خوشبختی» شناخته میشود. اگرچه به نظر میرسد که مانند هر هدف دیگری، اگر خوشبختی را هم با تمام وجود دنبال کنیم بلاخره یک روز به آن میرسیم، اما حقیقت در این مورد خاص کمی پیچیدهتر است. به عبارت ساده تر، خوشبختی فقط یک چکباکس در دفتر اهداف روزانهی ما نیست.
یکی از کلیدهای خوشبختی، از قضا این است که از تلاش برای خوشبختی دست بردارید. خوشبختی به هیچوجه به این معنا نیست که خودتان را برای تجربهی یک احساس خاص تحت فشار قرار دهید. در واقع آنچه پارادوکس خوشبختی به ما میآموزد، این است که تلاش برای رسیدن به خوشبختی میتواند توجه و انرژی ما را از چیزهایی که حس رضایتمندی را در ما ایجاد میکند دور کند. بنابراین تجزیه و تحلیل راههای رسیدن به خوشبختی را فراموش کنید، چون این کار ممکن است به سلامت روان شما آسیب برساند.
پارادوکس خوشبختی چیست؟
پارادوکس خوشبختی پدیدهای است که به سبب آن شما هر چه بیشتر در جستوجوی خوشبختی باشید، احساس رضایتمندی کمتری را تجربه میکنید. شاید از خودتان بپرسید که چرا اینچنین است؟
به طور کلی، تثبیت بر هر حالت هیجانی آن را گریزانتر میکند. به عنوان مثال آخرین باری که در مورد چیزی احساس اضطراب کردید را در نظر بگیرید. آیا آرزوی برطرف شدن اضطراب، به آرامش ذهنی شما کمک کرد؟ احتمالا نه. فکر کردن به اضطراب، خود به احتمال زیاد باعث میشود که بیشتر از وجود آن آگاه شوید و همین مسأله اضطراب شما را دو چندان میکند.
تثبیت و تخصیص معنا به احساسات خود (چه مثبت و چه منفی) صرفا باعث میشود با شدت بیشتری نوع خاصی از احساسات را تجربه کنید. به یاد داشته باشید، ما نمیتوانیم احساس خود را تغییر دهیم. با این حال، ما قادریم که نحوهی واکنش خود را به هیجاناتی که تجربه میکنیم تغییر دهیم.
آیا در جستوجوی خوشبختی بودن شما را افسرده میکند؟
در جستوجوی خوشبختی بودن لزوما کسی را افسرده نمیکند، اما اگر صرفاً بر روی دستیابی به خوشبختی و حس رضایتمندی متمرکز شده باشید، ممکن است این امر باعث بروز استرس و اضطراب در شما بشود که نتیجهی عکس آن چیزی است که شما به دنبال آن هستید.
مطالعات صورت گرفته در حوزهی خوشبختی و حس رضایتمندی نشان میدهد افرادی که بیشتر انرژی خود را صرف جستوجوی خوشبختی میکنند، در نهایت احساس کمبود زمان و فشار بیشتری میکنند و در نتیجه حس رضایتمندی کمتری دارند.
یکی از اصلیترین دلایلی که باعث میشود جستوجوی خوشبختی را افسردهتر کند این است که در تلاش برای رسیدن به حس رضایتمندی، به جای قدردانی و سپاسگزاری برای چیزهایی که دارید، روی چیزهایی که ندارید تمرکز میکنید. زمانی هم که احساس میکنید چیزی «کم» دارید، جای تعجب نیست که احساس نارضایتی کنید.
در عوض، تمرین شکرگزاری را در نظر بگیرید. اکثر مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که قدردانی به طور توأمان با افزایش حس رضایتمندی و خوشبختی همراه بوده است. این مسأله میتواند به شما کمک کند تا احساسات مثبت بیشتری را تجربه کنید، روابط خود را تقویت کنید و حتی سلامت خود را بهبود بخشید.
چرا زنان بیشتر از پارادوکس خوشبختی رنج میبرند؟
برخی از مطالعات نشان میدهند که زنان ممکن است از «پارادوکس خوشبختی زنانه» رنج ببرند، که به پدیدههایی اشاره دارد که زنان نسبت به مردان در مورد پارامترهایی مانند «وضعیت عاطفی فعلی»، «رضایت کلی از زندگی» و «فراوانی احساسات منفی» ناخشنودتر هستند.
در حالی که این مسأله میتواند به این نتیجهی ساده منجر شود که زنان نسبت به مردان از زندگیشان ناراضیتر هستند (و شاید بیشتر در معرض پارادوکس خوشبختی هستند)، اما ما باید نابرابریهای جنسیتی را که در جامعه ما وجود دارد و میتواند بر شادی یک فرد تأثیر بگذارد، به خاطر بسپاریم.
وقتی در نظر بگیرید که زنان چقدر باید با این بیعدالتیها و تبعیضهای جنسیتی کنار بیایند، به راحتی میتوان فهمید که چرا زنان در مقایسه با مردان ممکن است به یک اندازه حس رضایتمندی و خوشحالی را تجربه نکنند.
در واقع به جای اینکه به سادگی بگوییم زنان از «پارادوکس خوشبختی زنانه» رنج میبرند، باید از خود بپرسیم که چه چیزی میتواند باعث این نابرابری در تقسیم حس رضایتمندی شود و چگونه میتوانیم به عنوان یک عضو فعال جامعه برای برابری بیشتر تلاش کنیم؟
چگونه به پارادوکس خوشبختی خاتمه دهیم؟
با توجه به آنچه تا به اینجا گفته شد، اگر جستوجوی خوشبختی فقط نارضایتی بیشتری برای ما به همراه دارد، چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا در زندگی خود حس رضایتمندی بیشتری را تجربه کنیم؟ اگرچه راز خوشبختی برای ما هم هنوز کشف نشده است، اما در اینجا ۵ نکتهی کوتاه آوردهایم که به شما کمک میکند حس رضایتمندی بیشتری را در زندگی خود تجربه کنید.
۱. در لحظه زندگی کنید
خوشبختی احساسی است درست مثل عصبانیت، ناامیدی، استرس و… حس خوشبختی یک دقیقه میآید و دقیقهی بعد از بین میرود. رضایتمندی حالت ثابتی نیست. فکر کردن به اینکه خوشبختی یک مفهوم قابل «دستیابی» است نیز به خودی خود یک توهم است.
بسیاری از ما معتقدیم که وقتی شغل، رابطه یا دارایی خاصی را به دست میآوریم، خوشبخت خواهیم شد. اما وقتی به چیزی دست مییابیم که باور داریم ما را خوشحال میکند، تازه آنگاه متوجه میشویم که آن احساس مانند هر احساس دیگری یک حس کوتاه و گذرا بوده است.
به جای جستوجو برای رسیدن به یک حالت غیرممکن از سعادت و خوشبختی پایدار، بهتر است که لحظهی حال را در آغوش بگیرید. این ایده را رها کنید که خوشبختی جایی در آینده منتظر شما است؛ بپذیرید که حس خوشبختی هم مانند هر احساس دیگری، یک لحظه میآید و لحظهی بعد میرود و یک حالت پایدار و ثابت نیست.
۲. از احساسات منفی دوری نکنید
در تلاش برای افزایش حس رضایتمندی خود، ممکن است فکر کنیم که باید احساسات منفی خود مانند ترس، اضطراب و غم را سرکوب کنیم. اما حقیقت این است که شادی تنها میتواند در کنار طیف وسیعتری از احساسات ما وجود داشته باشد.
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید نور بدون تاریکی معنا ندارد. به همین ترتیب، شادی نمیتواند در خلاء وجود داشته باشد. برای اینکه شادی را تجربه کنیم، باید بپذیریم که لحظاتی از غم، ناامیدی یا ترس وجود خواهد داشت.
احساسات ذاتا خوب یا بد نیستند. آنها صرفا وجود دارند و بازتاب ما به محیط و درون خودمان هستند. تلاش برای اجتناب از احساسات منفی ممکن است در واقع آنها را بزرگتر کند و مانع از توانایی شما برای رسیدن به حس خوشبختی شود. داشتن یک زندگی شاد و خوب به معنای پذیرش طیف کامل احساسات انسانی است.
۳. بپذیرید که خوشبختی همیشه آسان نیست
وقتی خوشبختی را تصور میکنیم، ممکن است احساس راحتی و سبکی را تصور کنیم. در حالی که این حالت میتواند در کوتاه مدت صادق باشد، اما خوشبختی همیشه به معنی یک زندگی بدون چالش و فراز و نشیب نیست. گاهی اوقات غلبه بر یک مانع یا چالش میتواند فوقالعاده ارزشمند باشد.
برای اینکه بتوانیم حس شادی و رضایتمندی را در زندگی خود ایجاد کنیم، باید تعریف خود را از مفهوم خوشبختی گسترش دهیم. در واقع خوشبختی همیشه مترادف با باران و رنگینکمان نیست. گاهی اوقات خوشبختی به معنای دست کشیدن از چیزی است که ما را در لحظه خوشحال میکند برای چیزی که ممکن است در درازمدت شادی بیشتری برای ما به ارمغان بیاورد. این مسأله در مورد رضایت آنی نیست. به یاد داشته باشید که چیزهای خوب به زمان و کار سخت نیاز دارند.
۴. روابط خود را تقویت کنید
جالب اینجاست که وقتی به دنبال خوشبختی هستیم، اغلب به تنهایی به این مسأله میپردازیم. انزوا و فقدان روابط اجتماعی ناشی از پیگیری شدید اهداف خود، در واقع میتواند شما را ناراضی کند. منبع اصلی خوشبختی برای بسیاری از مردم، عزیزان و جامعهی آنها هستند.
به طور کلی در جوامع جمعگرا، سطح رضایتمندی و حس خوشبختی افراد بالاتر از جوامع فردگرا ارزیابی میشود؛ این امر تصادفی نیست. مردم و جامعه برای خوشبختی و رفاه ما ضروری هستند. بنابراین روی اطرافیان و جامعه خود سرمایهگذاری کنید. پشیمان نخواهید شد.
۵. انتظارات خود را کنار بگذارید
ما اغلب بر این باوریم که خود فعلی ما میتواند پیشبینی کند که چه چیزی در آینده ما را خوشحال میکند. بنابراین تمام وقت خود را صرف تصمیمات عذابآوری میکنیم که معتقدیم در آینده ما را خوشحال میکند.
با این حال، آیا میدانستید که انسانها در پیشبینی وضعیت عاطفی آیندهی خود به شدت ضعیف عمل میکنند؟ ممکن است فکر کنیم که میدانیم چه چیزی برای آینده ما بهتر است؛ برای مثال، یک عمل خاص ما را خوشحال یا ناراحت میکند، اما واقعیت چندان واضح نیست. مردم اغلب نمیتوانند پیشبینی کنند که چه چیزی آنها را خوشحال میکند. ما تمایل داریم همه چیز را از دریچهی وضعیت فعلی یا گذشتهی نزدیک خود ببینیم، که باعث میشود پیش بینیهای ما از آینده غیرقابلاعتماد باشد.
بنابراین انتظارات خود را از آنچه باید شما را خوشحال کند کنار بگذارید و به جای آن بیشتر بر آنچه در حال حاضر شما را خوشحال میکند تمرکز کنید و در آن جهت کلی حرکت کنید.
منبع: WELL CLINIC