رایان گاسلینگ در «مرد خاکستری»؛ درخشش یک ستاره‌ی اکشن یا تکرار مکررات؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
رایان گاسلینگ

از پل نیومن، چارلز برانسون، شان کانری دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ میلادی، آرنولد شوارتزنگر، بروس لی و سیلوستر استالونه‌ی دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ تا تام کروز، دنیل کریگ و مارک والبرگ امروزی، ستاره‌های اکشن جایگاه مهمی در تاریخ سینما دارند و بخش بزرگی از فروش فیلم‌ها را تضمین می‌کنند. این ستاره‌های اکشن معمولا تاریخ مصرف مشخصی دارند و پس از درخششی مقطعی به دست فراموشی سپرده می‌شوند یا با بالا رفتن سن و کم‌شدن توان بدنی از روزهای اوجشان فاصله‌ی محسوسی می‌گیرند. مخاطبان همیشه توجه ویژه‌ای به فیلم‌های اکشن داشتند و به ویژه در یک دهه‌ی گذشته به خاطر ساخت فرانچایزهای اکشن افراد بیش‌تری جذب این آثار شدند؛ بنابراین ژانر اکشن حالا بیش از هر زمان دیگری به ستاره‌ها نیاز دارد. بازیگرانی مثل تام هالند، دنیل کالویا و صد البته رایان گاسلینگِ نامزد اسکار، در این زمینه پتانسیل‌های زیادی برای رشد دارند.

رایان گاسلینگ نامی معتبر در هالیوود است و در همه‌ی این سال‌ها با انتخاب‌های گزیده و درست جایگاه خودش به عنوان یکی از ستاره‌های لیست الف را تثبیت کرده است. با این حال بیش‌تر کارهای اولیه‌ی او تلفیقی از تریلرهای روان‌شناختی، درام و عاشقانه بودند و گاسلینگ تقریبا از یک دهه‌ی پیش به صورت جدی به ژانر اکشن روی آورده که قدرت تطبیق‌پذیری این ستاره‌ی کانادایی را به خوبی نشان می‌دهد.

نتفلیکس به تازگی «مرد خاکستری» (The Gray Man)  را منتشر کرده است که تا این جای کار به عنوان پرهزینه‌ترین فیلم این غول استریم شناخته می‌شود. البته همکاری نتفلیکس، برادران روسو و ستاره‌هایی مثل کریس ایوانز، آنا د آرماس و رایان گاسلینگ به دلیل روند کلیشه‌ای‌اش نتوانست آن طور که باید و شاید مخاطبان و منتقدان را راضی کند اما در هر صورت می‌توان ادعا کرد تا حدودی به رسالتش به عنوان یک فیلم اکشن پر زد و خورد عمل کرد. از آن جایی که این فیلم از همان ابتدا به عنوان یک فرانچایز در نظر گرفته شده بود و قسمت دوم آن هم به تازگی چراغ سبز نتفلیکس را دریافت کرده باید انتظار داشته باشیم که گاسلینگ را باز هم در نقش سیرا سیکس ببینیم. اما آیا این فیلم توانست جایگاه این بازیگر کانادایی را به عنوان یک ستاره‌ی اکشن بیش از پیش تثبیت کند؟

سفر پر پیچ و خم رایان گاسلینگ در ژانر اکشن

نیمه نیلوفر

نفرین ستارگان خردسال در صنعت سینما یک پدیده‌ی آشنا است؛ مکالی کالکین، درو بریمور و لیندزی لوهان از مشهورترین نام‌هایی هستند که این پدیده را تجربه کردند. آن‌ها همه چیز داشتند اما به دلیل درگیر شدن با شهرت در سن پایین، به مصرف افراطی مواد مخدر و الکل روی آوردند و نه تنها آینده‌ی کاری‌شان را خراب کردند بلکه تمام زندگی‌شان هم دستخوش تغییر شد اما رایان گاسلینگ از معدود بازیگران کودکی بود که از این قاعده‌ی نانوشته پیروی نکرد.

گاسلینگ کارش را به عنوان بازیگر خردسال در «کلاب میکی موس» (Mickey Mouse Club) دیزنی آغاز کرد و در نهایت حوالی بیست سالگی به عنوان بازیگر نقش اصلی از فیلم «مومن» (The Believer) سر درآورد. این بازیگر مستعد کانادایی برای حضور در نقش‌های جدی سال‌ها تلاش کرد؛ مثلا نقش‌های کوتاهش در «قتل با اعداد» (Murder by Numbers) و«قانون کشتار» (The Slaughter Rule) در نهایت مقدمات حضور او در «دفترچه خاطرات» (The Notebook) به عنوان یکی از مهم‌ترین فیلم‌های کارنامه‌ی بازیگری‌اش را فراهم کرد اما این تازه آغاز ماجرا بود و سه سال بعد با حضور در «نیمه نیلوفر» (Half Nelson) به کارگرانی رایان فلک توجه راجر ایبرت و لس‌آنجلس تایمز را به خود جلب کرد و با تحسین گسترده‌ای از سوی منتقدان مواجه شد به طوری که این بازیگر جوان که ایفای نقش یک معلم معتاد را بر عهده داشت را به مارلون براندو تشبیه کردند.

گاسلینگ دهه‌ی ۲۰۱۰ را با «رانندگی» (Drive) اثر جاودان نیکولاس ویندینگ رفن به پایان رساند و با بازی انتزاعی و قانع‌کننده‌اش در نقش راننده‌ای خونسرد و حرفه‌ای به همه‌ی حرف و حدیث‌ها پایان داد و به عنوان یکی از بازیگران جوان مستعد هالیوود شناخته شد. رایان گاسلینگ خیلی زود در فیلم‌های اکشن مستقلی مثل «جوخه‌ی گانگستر» (Gangster Squad)، «مکانی آن سوی کاج‌ها» (The Place Beyond the Pines) و «مردان خوب» (The Nice Guys) حضور پیدا کرد و کم‌کم استعداد ذاتی‌اش به عنوان یک ستاره‌ی اکشن را نشان داد.

جمع‌آوری مواد اولیه‌ی لازم برای تبدیل‌شدن به یک ستاره‌ی اکشن

مردان خوب

بازیگر «لا لا لند» (La La Land) در طول ۱۲ سال گذشته به تدریج مولفه‌های کلیدی را جمع‌آوری کرده است که با کنار هم قرار دادن همه‌ی آن‌ها می‌توانست به یکی از ستاره‌های اکشن بی چون و چرای هالیوود تبدیل شود؛ از راننده‌ی آرام و پررمزوراز «راننده» گرفته تا کارآگاه خصوصی دست و پا چلفتی و بانمک «مردان خوب» و فروشنده‌ی مواد مخدر پیچیده و بی‌احساس «فقط خدا می‌بخشد» (Only God Forgives) همه و همه مواد لازم برای تبدیل شدن به یک ستاره‌ی اکشن را در اختیار او قرار دادند. البته این فیلم‌ها را نمی‌توان به صورت مستقیم در ژانر اکشن طبقه‌بندی کرد اما همه‌ی آن‌ها صحنه‌های زد و خورد درجه یکی داشتند که تجربیات خوبی را برای این بازیگر مستعد کانادایی فراهم کردند.

رایان گاسلینگ در همه‌ی این سال‌ها با وسواس زیادی تجربیات لازم برای حضور در آثار اکشن را به دست آورده که مورد تائید بیش‌تر متخصصان است. با این حال بعضی از منتقدان به بازی او نقدهایی را هم وارد می‌کنند و اغلب از واژه‌هایی مثل سرد، غیر کاریزماتیک و خشک برای توصیف عملکرد او در فیلم‌ها استفاده می‌کنند و معتقدند در فیلم‌های اکشن نمی‌تواند رشد عاطفی و احساسی شخصیت را نشان دهد. در نهایت او با «مرد خاکستری» تا اندازه‌ای شایستگی‌هایش به عنوان یک ستاره‌ی اکشن را ثابت کرد.

آزمون بزرگ رایان گاسلینگ در «بلید رانر ۲۰۴۹»

بلید رانر 2049

شاید بزرگترین آزمون بازیگری برای ستاره‌های اکشن بزرگ، حضور آن‌ها در بلاک باسترهای پرهزینه باشد، جایی که می‌توانند با استفاده از امکانات زیاد به مخاطبان نشان دهند واقعا چند مرد حلاج‌اند. «بلید رانر ۲۰۴۹» (The Blade Runner 2049) فیلم علمی- تخیلی و نئو نوآر دنیس ویلنوو اولین آزمون بزرگ گاسلینگ برای حضور در فیلمی با بودجه‌ی کلان و بهترین جا برای اعتبار سنجی این بازیگر کانادایی بود. هر چند این فیلم را نمی‌توان کاملا در ژانر اکشن طبقه‌بندی کرد اما تا پیش از «مرد خاکستری» بسیاری از مهم‌ترین سکانس‌های اکشن گاسلینگ را می‌شد در «بلید رانر ۲۰۴۹» پیدا کرد.

رایان گاسلینگ افسر کِی را با آسیب‌پذیری لرزان و بی‌خطر تصویر می‌کند. او در نهایت موفق شد هیاهویی که حول عمیق نبودن شخصیت‌هایی که ایفا می‌کند، به وجود آمده بود را کنار بزند و قاطعانه مردی را خلق کند که عمیقا چند لایه است. با این حال انتقادهایی درباره‌ی حضور او در صحنه‌های اکشن فیلم وجود داشت و بسیاری معتقد بودند می‌توانست بهتر هم از آب درآید.

البته این موضوع تا اندازه‌ای از طراحی سکانس‌های اکشن هم نشات می‌گرفت اما بدیهی است که به خاطر ماهیت شخصیت افسر کِی به عنوان یک آدم مصنوعی این که رایان گاسلینگ در این صحنه‌های اکشن راحت و طبیعی به نظر نمی‌رسید تا اندازه‌ای توجیه‌پذیر بود. ضعف گاسلینگ در سکانس‌های اکشن مقابل بازیگرانی مثل دیو باتیستا، هریسون فورد و مک‌کنزی دیویس بیش‌تر به چشم می‌آمد.

بالاخره «مرد خاکستری»

مرد خاکستری

«مرد خاکستری» اولین فیلم بزرگ نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ و دومین فیلم بلاک باستری بود که رایان گاسلینگ را به عنوان قهرمانی اکشن به مخاطبان معرفی کرد. فیلم ماجرای یک مامور سیا ملقب به سیرا سیکس (رایان گاسلینگ) را دنبال می‌کند که در یک ماموریت به اطلاعات سری دست پیدا می‌کند و متوجه می‌شود خودش هدف بعدی است. او باید به کمک مامور دیگری (آنا دی آرماس) از دست مرد نیمه دیوانه‌ای به نام لوید هنسون (کریس ایوانز) که از سوی سیا برای دستگیری و کشتن او استخدام شده فرار کند و اطلاعات را به جای امنی برساند.

فیلم برادران روسو در مجموع با واکنش‌های انتقادی متفاوتی مواجه شد، عده‌ای آن را تحسین کردند و عده هم معتقد بودن مرد خاکستری» هیاهویی برای هیچ و یک فیلم کلیشه‌ای پرخرج دیگر از نتفلیکس بود. البته تلاش رایان گاسلینگ برای فاصله گرفتن از نقش‌های کلیشه‌ای پیشینش ستودنی بود اما در عمل نتوانست در این کار چندان موفق باشد و سیرا سیکس بی نام و نشان شباهت زیادی به شخصیت بی‌احساس و خونسرد «راننده» داشت.

تصویر ارائه شده از سیرا سیکس تا اندازه‌ای متاثر از خود گاسلینگ است و تا حدی هم از فیلم‌نامه و طرح توسعه نیافته نشات می‌گیرد. در هر صورت این قهرمان هم مثل موارد پیشین بی‌تفاوت، بی‌حس و فاقد کشش لازم برای مخاطب است. با نگاهی به آثار «دیوانه‌وار، احمقانه، عشق» (Crazy Stupid Love) و «مردان خوب» متوجه می‌شویم گاسلینگ بانمک است و حس شوخ‌طبعی قوی دارد اما این شوخ‌طبعی در «مرد خاکستری» فقط به چند خط دیالوگ محدود می‌شود و برادران روسو از آن به خوبی استفاده نمی‌کنند.

صحنه‌های اکشن در این جا هم مثل «بلید رانر ۲۰۴۹» خالی از هر گونه خطر جدی به نظر می‌رسند و مخاطب تقریبا مطمئن است که سیرا سیکس در نهایت پیروز میدان می‌شود. همچنین با وجود حجم بالای صحنه‌های اکشن فیلم، رایان گاسلینگ کم و بیش ظاهر موقر و مرتبش را حفظ می‌کند و به جز چند خراش کوچک تقریبا نه جراحات عمیقی روی صورتش دیده می‌شود و نه حتی مدل موهایش به هم می‌ریزد!

مسیر پر پیچ و خم پیش رو

رایان گاسلینگ در مرد خاکستری

بی‌تردید رایان گاسلینگ در بعضی از نقش‌های اکشن نبوغ کاملی از خودش نشان داده اما نه در «مرد خاکستری» و هنوز هم نتوانسته مثل «لا لا لند» و «رکود بزرگ» در ژانر اکشن هم استعدادهای غیرقابل‌انکارش را دوباره ثابت کند. البته شاید تلاش‌های آینده‌اش مثل دنباله‌ی «مرد خاکستری» و یا فیلم احتمالی «روح سوار» (Ghost Rider) بتواند فرصت تازه‌ای برای درخشش در این ژانر را در اختیارش قرار دهد.

صرف نظر از نقش ملودرامش در «باربی» (Barbie) بسیاری از مخاطبان فکر می‌کنند می‌تواند در آینده با انتخاب‌های درست‌تری به عنوان یک ستاره‌ی اکشن بدرخشد.

منبع: movieweb



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. شهراد ک

    فیلم قشنگی بود ولی یاد جیسون بورن افتادم

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما