نقدها و نمرات فیلم «مرد خاکستری»؛ گرانترین فیلم نتفلیکس تکراری و کسالتبار است
فیلم «مرد خاکستری» یکی از آثار سینمایی سال ۲۰۲۲ است که بسیاری از مخاطبان سینمای بدنه اصلی انتظارش را میکشیدند. این فیلم اکشن چند روزی است در سینماهای ایالات متحده اکران محدود خود را آغاز کرده و طبق روال همیشگی شبکه نتفلیکس، پس از یک اکران کوتاهمدت در سینماها به زودی از این شبکه پخش خواهد شد.
- مرد خاکستری؛ هر آنچه دربارهی یکی از پرهزینهترین فیلمهای نتفلیکس میدانیم
- ۵ فیلم اکشن هیجانانگیز رایان گاسلینگ
«مرد خاکستری» ستارههای مشهوری چون رایان گاسلینگ و کریس ایوانز را به عنوان چهرههای اصلی مورد استفاده قرار داده است. این تریلر اکشن را برادران روسو جلوی دوربین بردهاند؛ کارگردانهایی که بابت آثار تجاری بسیار موفقشان از جمله «انتقامجویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame) و «انتقامجویان: جنگ ابدیت» (Avengers: Infinity War) شهرت دارند. این دو برادر چندی پیش فیلم سینمایی «استخراج» (Extraction) را به کارگردانی سم هارگریو با بازی کریس همسورث در نقش اصلی برای نتفلیکس تهیه کردند؛ «استخراج» یکی از پربازدیدترین فیلمهای تمام تاریخ شبکه نتفلیکس از کار درآمد و ظاهرا موفقیت این فیلم در پیگیری یک پروژه جدید که اینبار مستقیما توسط این دو برادر کارگردانی شده بیتاثیر نبوده است.
پیش از این آنتونی روسو در مصاحبهای با خبرگزاری ددلاین این اثر سینمایی جدید را با فیلم «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (Captain America: The Winter Soldier) مقایسه کرده و گفته بود این فیلم هم در همان قلمرو است با این تفاوت که در دنیایی واقعگرایانه جریان دارد. جو روسو نیز هدف از ساخت فیلم را تولید محصولی کاملا قابل رقابت با آثاری که در سینما اکران میشوند دانسته و همکاری با گاسلینگ و ایوانز را رویایی ارزیابی کرده بود.
«مرد خاکستری» با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده و گرانقیمتترین پروژه نتفلیکس است که امسال از این شبکه پخش خواهد شد. «مرد خاکستری» علاوه بر حضور کریس ایوانز (کاپیتان آمریکا) یک ارتباط مستقیم دیگر هم با جهان مارول دارد؛ در واقع فیلمنامهنویسان انتقامجویان کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی (فیلمنامهنویسان «جنگ ابدیت» و «پایان بازی») نسخه اولیه فیلمنامه «مرد خاکستری» را که توسط جو روسو نوشته شده ویرایش کردهاند.
داستان «مرد خاکستری» درباره یکی از نیروهای ویژه سازمان جاسوسی سیا است. کورت جنتری با نام مستعار سیرا سیکس از ماهرترین نیروهای سازمان، به طور تصادفی اسرار تاریک این آژانس اطلاعاتی را فاش می کند. در نتیجه این مامور به هدف اصلی گروههای مختلف تبدیل میشود و توسط همکار سابق روانیاش لوید هانسن (با بازی کریس ایوانز) و قاتلان بینالمللی در سراسر جهان مورد تعقیب قرار میگیرد.
«مرد خاکستری» از رمانی به همین نام نوشته مارک گرینی اقتباس شده که سال ۲۰۰۹ چاپ شد. سال ۲۰۱۱ اعلام شد جیمز گری قرار است از این رمان فیلمی را با بازی برد پیت اقتباس کند و مدتی بعد هم اسم شارلیز ترون به عنوان یکی دیگر از بازیگران این پروژه عنوان شد؛ گرچه میدانیم هیچکدام از این اخبار به حقیقت نپیوست. تقریبا ۹ سال پس از این شایعات اولیه، اعلام شد برادران روسو کارگردانی این پروژه را برعهده خواهند داشت و از آن زمان تا کنون انتظارها برای تماشای این فیلم هر روز بیشتر شد.
گرچه به احتمال زیاد این اثر اکشن جدید شبکه نتفلیکس پرمخاطب خواهد بود اما منتقدان نسبت به آن نظر چندان خوشایندی نداشتهاند. نگاهی به وبسایت راتن تومیتوز حاکی از رضایت تنها ۵۲ درصد منتقدان (۹۹ نقد) از این فیلم است؛ عددی که طبق استانداردهای این وبسایت فیلم را در میان آثاری قرار میدهد که کیفیت بالایی ندارند. نگاهی به نمره متاکریتیک «مرد خاکستری» هم وضعیت مشابهی را بازتاب میدهد. از میان ۳۸ نقدی که درباره این فیلم نوشته شده و در این وبسایت مورد بررسی قرار گرفته، ۱۱ نقد مثبت، ۲۶ نقد میانه و ۱ نقد منفی بوده است و در مجموع نمره متا ۵۰ از ۱۰۰ برای فیلم رقم خورده است.
گرچه بعضی منتقدان بازیهای ستارههای فیلم به ویژه نقشآفرینی رایان گاسلینگ را تحسین کردهاند اما بسیاری از منتقدان فیلم را فاقد قدرت و بداعت لازم برای تاثیرگذاری و رقابت با آثار معروف جاسوسی دانستهاند. در نگاه بسیاری از منتقدان گرچه «مرد خاکستری» همه مصالح لازم را برای ساخت یک اثر اکشن و جاسوسی موفق و حتی کلیدزدن پروژه ساخت یک مجموعه جاسوسی بزرگ در اختیار داشته اما نبود ایدههای جدید و صرفا استفاده از عناصر قدیمیتر و آشنای آثار این سبک باعث شده تا مخاطب با دیدن فیلم به هیجان نیاید و اگر فیلم بخشهای ظاهرا سرگرمکنندهای هم دارد، آن سرگرمیها سطحی و نهچندان عمیق از کار درآمدهاند.
در ادامه متن نگاهی خواهیم داشت به بخشهایی از نقدهایی که منتقدان انگلیسیزبان درباره جدیدترین فیلم برادران روسو نوشتهاند.
نقد فیلم «مرد خاکستری»
ورایتی – پیتر دبروج
امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
گاسلینگ نمیخواهد فقط یک ستاره اکشن باشد. او میخواهد نسخه هالیوودی آلن دلون باشد، چهره نمادین خوشتیپ سینمای فرانسه که در فیلم «ظهر بنفش» نقش یک شخصیت ضد اجتماعی با چهرهای بینقص را بازی کرد و در فیلم «سامورایی» نقش قاتلی را که هیچ احساسات قابل مشاهدهای ندارد. «مرد خاکستری» ثمره کشف دوباره گاسلینگ است: یک فیلم اکشن فوقالعاده گرانقیمت و خیرهکننده که در آن گاسلینگ نقش یک مجرم سابق که سپس قاتل سازمان سیا شده را بازی میکند؛ مردی که آن قدر در کارش ماهر است که خود به نوعی مشکل تبدیل میشود و نامش توسط این آژانس جاسوسی در صدر فهرست افرادی که باید شکار شوند قرار میگیرد.
غول ۲۰۰ میلیوندلاری که نتفلیکس ابتدا ۲۴ تیر و سپس یک هفته بعد از طریق سرویس استریمش پخش خواهد کرد توسط برادران روسو کارگردانان «انتقامجویان: پایان بازی» ساخته شده و قرار است رقیبی برای مجموعه جیمز باند باشد (مجموعهای که دست کم با دنیل کریگ به پایان راه رسیده است). «مرد خاکستری» از نظر امکان جهانیشدن پتناسیلهای قابل مقایسهای با جیمز باند دارد و اشتراکاتی هم با این مجموعه دارد که نمیتواند تصادفی بوده باشد. اما مهمتر از همه این که فیلم برادران روسو در کنار کریس ایوانز ستارهای مانند رایان گاسلینگ را دارد که به شکل با اعتماد به نفسی فراتر از انتظارها ظاهر شده.
هالیوود ریپورتر – جان دیفور
امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
عنوان رمان مرد خاکستری اثر مارک گرینی (که اولینبار در یک مجموعه پرفروش عرضه شد) به کیفیتی اشاره دارد که برای یک جاسوس بسیار مطلوب است اما یافتن آن در فیلمهای معاصر به شدت دشوار است: توانایی حرکت در نقاط مختلف جهان بدون آن که توجه کسی جلب شود؛ آن قدر نامرئی که با افراد ارتباط برقرار کنید و به محض خروج از اتاق آنها فراموشتان کنند. این ویژگی مرد خاکستری که در مجموعه داستانی وجود داشته چندان خود را در اقتباس بزرگ و پرزرق و برق برادران روسو نشان نداده است.
در فیلم «مرد خاکستری» تنها شاهد همکاری مجدد برادران روسو و کریس ایوانز نیستیم بلکه آنا د آرماس همبازی رایان گاسلینگ در فیلم «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) در نقش دنی میراندا به او ملحق شده است؛ میراندا ماموری است که با وقایع داستانی فیلم کل حرفهاش به خطر افتاده اما با این حال و با وجود تردیدهایی که دارد تصمیم میگیرد به قهرمان فیلم کمک کند. رابطه و برهمکنش این دو بازیگر از فیلم قبلی مشترکشان در این اثر حفظ نشده اما میراندا آن قدر به داد سیرا سیکس میرسد که دست کم به او ثابت کند به تنهایی از پس مشکلاتش برنمیآید. نقش د آرماس اینجا از نقشی که او در فیلم «وقت مردن نیست» داشت برجستهتر است اما او در آن فیلم شخصیت عمیقتری داشت.
تایم – استفانی زاکارک
امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
یکی از حقایق غمانگیز دنیای سرگرمی این است که هر چه ستارهی بزرگتری شوید، احتمال این که برای ایفای نقش در فیلمهای احمقانه (که به نوعی از شما سطح پایینترند) فریفته شوید، بیشتر میشود. شاید اینطور باشد که رایان گاسلینگ و کریس ایوانز، دو تن از جذابترین بازیگران هالیوود از یک فیلم نمایشی اما توخالی مانند «مرد خاکستری» به کارگردانی جو و آنتونی روسو سر در میآورند.
«مرد خاکستری» فیلمی است که سعی میکند به شکل اغراقآمیزی ویژگیهای «ماموریت غیرممکن»ی از خودش نشان دهد اما در نهایت به موقعیتی مطلقا بینتیجه ختم میشود. این اثر سینمایی سرگرمکننده است اما صرفا در غیرخلاقانهترین شکل ممکن. در چنین فیلمی تقریبا ممکن بود از هر بازیگری که فکرش را بکنید استفاده کرد. وقتی شخصیتهایی که گاسلینگ و ایوانز نقششان را برعهده دارند – اولی یک قهرمان شکبرانگیز و دیگری شخصیتی به وضوح شرور – برای اولین بار با یکدیگر روبرو میشوند، گاسلینگ میگوید: «فوراً حس کردم از تو خوشم نمیاد» و ایوانز پاسخ میدهد: «به نظر میرسه حس مشابهی داریم». با چنین دیالوگهایی، چه نیازی به ستارههای سینما دارید؟ این دیالوگها را میشد حتی به دو تکه گوشت سپرد.
جو و آنتونی روسو یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ «انتقامجویان: پایان بازی» را ساختهاند. اما موفقیت مالی مساوی با فیلمسازی متفکرانه نیست. فیلمهای شخصیت کاپیتان آمریکا که با حضور کریس ایوانز ساخته شده یعنی «سرباز زمستان» و «جنگ داخلی» هر دو نسبت به دو فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و «انتقامجویان: پایان بازی» فیلمهای بهتری بودند. «مرد خاکستری» – طبق گزارشها گرانترین فیلم نتفلیکس تا به امروز و احتمالاً شروع یک مجموعه سینمایی جدید – ظاهری پرهزینه و مجلل دارد اما هیچ چیز جدیدی برای عرضه ندارد و بیش از آن که مخاطبش را خیره کند او را دلزده میکند.
بیبیسی – نیکولاس باربر
امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
جیمز باند از بازی خارج شده است. جیسون بورن از سال ۲۰۱۶ تا به امروز دیده نشده و حالا که تام کروز به آستانه ۶۰ سالگی رسیده مدت زیادی طول نخواهد کشید که ماموریتهای غیرممکن او واقعا غیرممکن شوند. با این اوصاف در لحظه ایدهآلی برای معرفی یک مامور مخفی جدید سینمایی قرارداریم؛ به نظر میرسد مرد خاکستری میتواند گزینه مناسبی برای پرکردن این جای خالی باشد.
فیلم سینمایی «مرد خاکستری» را برادران روسو کارگردانی کردهاند؛ سازندگان دو قسمت آخر مجموعه انتقامجویان و فیلم را از اولین رمان از سری رمانهای پرفروش مارک گرینی اقتباس کردهاند. همچنین فیلم با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده؛ ظاهرا گرانترین فیلم نتفلیکس و رایان گاسلینگ هم در نقش اصلی کنار کریس ایوانز و آنا د آرماس قرار گرفته. همه چیز به نفع فیلم است، پس چگونه «مرد خاکستری» انقدر کسالتبار است؟
مساله اصلی این است که اگر بخواهید یک مجموعه سینمایی جدید بسازید مهم و مفید است که واقعا از طریق آن به مخاطب این احساس را بدهید که با محتوای جدیدی روبرو شده. «مرد خاکستری» قادر به انجام چنین کاری نیست. موضوع فقط این نیست که نام رمزی قهرمان فیلم سیرا سیکس یا به اختصار سیکس (Six) است که به طرز عجیبی آشناست؛ موضوع فقط هم این نیست که موسیقی فیلم خطوط آشنای موسیقی آثاری چون جیمز باند و ماموریت غیرممکن را یادآوری میکند. مشکل اصلی این جا است: سیکس در حال فرار از دست افرادی است که خودشان او را آموزش دادهاند. برادران روسو وانمود میکنند طرح داستانی فیلمشان پیچیده است. آنها مدام داستان را با فلاشبکها، برشهای شخصیتهای دیگر و زیرنویسهایی قطع میکنند که توضیح میدهد در بانکوک، موناکو، لندن، وین یا برلین قرار داریم (لوکیشنهای بسیار بدون نماهای بهیادماندنی چندانی از این مکانها). اما در واقع سناریو به طرز خستهکنندهای ساده است. کارفرمایان یک مامور مخفی او را تعقیب میکنند. آیا او میتواند قبل از آن که حساباش را برسند به حسابشان برسد؟
یکی از مشکلاتمان این است که همه اینها را فیلم «هویت بورن» ۲۰ سال پیش خیلی بهتر نمایش داده و «مرد خاکستری» بخشهای زیادی از مصالح خود را از آن فیلم وام گرفته است … مشکل بزرگ دیگر این که هویت بورن خود چندین دنباله داشته و چندین فیلم مشابه دیگر هم براساس همان خط داستانی و مفروضات ساخته شدهاند؛ از جمله فیلم سینمایی «سالت» (Salt) با بازی آنجلینا جولی، «خانه امن» (Safe House) با هنرنمایی رایان رینولدز، «هانا» (Hanna) با حضور سورشا رونان، «رد» (Red) با نقشآفرینی بروس ویلیس، «شوالیه و روز» (Knight and Day) که تام کروز را در نقش اصلی داشت. حتی «ذرهای آرامش» (Quantum of Solace) از مجموعه جیمز باند با حضور دنیل کریگ هم از همین فرمول داستانی استفاده کرد. خلاصه «مرد خاکستری» آن قدر دیر به این مهمانی رسیده که سایر مهمانها دیگر به خانه برگشتهاند.
امشب تو ماهواره دیدم بد نبود یه بار دیدنش خوبه
بعد از مرد ایرلندی، نتفیلکس نشون داد که میشه حتی اسکورسیزی، دنیرو، پاچینو و جو پشی رو تو یک فیلم سینمایی نابود کرد.
این چهار پادشاه که بهترین لحظات زندگیمو جلوی تلویزیون باهاشون داشتمو تو سه ساعت از چشمم انداخت.
نتفیلکس تو سریال حرف نداره و خیلی سرگرمکنندست و هیچ شکی توش نیست اما خیلی مونده تا ازش انتظار یه فیلم سینمایی عالی داشته باشیم.