آینده‌ی دنیای بازی‌های ویدئویی به چه شکل خواهد بود؟

به طور کلی یکی از موضوعات مهم در مورد هر چیزی آینده آن است. دنیای بازی‌های ویدئویی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آینده آن اهمیت زیادی دارد. بحث اصلی اینجاست که آینده یک مقوله کاملاً نامشخص است. اینکه چه اتفاقی برای چه صنعتی خواهد افتاد کاملاً نامعلوم بوده و بستگی به شرایط دارد. با این حال با توجه به مواردی که ما امروزه مشاهده می‌کنیم، می‌توان گمانه‌زنی‌هایی در مورد آینده بازی‌های ویدئویی کرد.

بحث اصلی اینجاست که ما پیشگو نیستیم. پس امکان دارد کاملاً خلاف حرف‌های ما به اثبات برسد. با این حال با توجه به وقایع این مدت می‌توان حدس زد که آینده گیمینگ به چه شکل خواهد بود. مخصوصاً با ادامه کار سیستم‌های استریم و گیمینگ ابری حرف‌های زیادی باید در مورد آینده گیمینگ زده شود.

در حال حاضر بازی‌های ویدئویی یکی از بزرگ‌ترین و سودآورترین صنایع موجود است.

قطعاً آینده گیمینگ با چیزی که در فیلم‌ها مشاهده می‌کنید تفاوت دارد. البته ایده کینکت (Kinect) مایکروسافت مشابه فیلم‌های علمی تخیلی بود و بسیار خلاقانه بود. با این حال با سیاست‌های اشتباه مایکروسافت نتوانست موفقیت چندانی کسب کند. یکی از موضوعات مهم در مورد آینده بازی‌های ویدئویی نظر گیمرها است. عدم موفقیت بسیاری از ایده‌های خوب به دلیل عدم استقبال آن‌ها بوده و باعث شد مسیر گیمینگ به آنچه در گذشته بود بازگردد.

پس با بررسی آینده گیمینگ با ما همراه باشید. دقت کنید که امکان دارد حتی هفته آینده چیزی معرفی شده و مسیر دنیای گیمینگ را تغییر دهد. ما این موارد را بر اساس شواهد و اتفاقات اخیر بیان می‌کنیم.

واقعیت مجازی؛ ایده‌ای با پتانسیل زیاد

زمانی که تکنولوژی واقعیت مجازی معرفی شد، سر و صدای زیادی به پا کرد. علت آن هم این بود که کاربران به بیشترین حالت ممکن در بازی درگیر می‌شدند. به طور کلی ایده‌ی بسیار خوبی هم بود. با این حال تکنولوژی حتی الان هم چندان پیشرفته نیست که بتواند تجربه لذت بخشی را برای مدت طولانی به کاربران ارائه دهد.

بیایید تا این موضوع را دقیق‌تر بررسی کنیم. اولین محصول واقعیت مجازی که به دنیای گیمینگ راه پیدا کرد و چیزی بیش از یک ایده بود، آکیلیوس (Oculus) بود. این هدست‌های واقعیت مجازی بسیار گران قیمت بوده و استفاده از آن‌ها هم دشوار بود. شما نیاز به یک کامپیوتر بسیار قدرتمند داشته و از طرفی برپا کردن آن هم به شدت دشوار بود. با گذشت زمان این دستگاه‌ها کوچکتر شده و حتی پلی‌استیشن وی آر (Playstation VR) هم معرفی شد.

دستگاه آکیلیوس کوئست (Oculus Quest) توانست ایده واقعیت مجازی را بسیار کاربردی‌تر کند. به دلیل اینکه این دستگاه نیازی به یک کامپیوتر یا کنسول برای پردازش اطلاعات ندارد.

دستگاه واقعیت مجازی پلی استیشن نسبت به موارد دیگر توانست موفقیت بهتری کسب کند با این حال حتی نزدیک کنسول‌های بازی نشد. بحث اصلی هم همینجا بود که این ایده با استقبال چندانی مواجه نشد. حتی با وجود قیمت بسیار خوب پلی‌استیشن وی آر به دلیل سابقه بدی که هدست‌های واقعیت مجازی داشتند، این دستگاه نتوانست آنچنان موفق عمل کند. البته عدم موفقیت واقعیت مجازی را می‌توانست حدس زد. مخصوصاً با سابقه‌ای که دستگاه‌های ابتدایی در این زمینه داشتند.

وی و کینکت ایده‌های اولیه‌ی واقعیت مجازی بودند

قبل از این دستگاه‌های واقعیت مجازی وارد بازار شوند، کنسول نینتندو وی (Wii) و کینکت مایکروسافت به بازار عرضه شدند. دستگاه وی توانست موفقیت عجیبی کسب کند اما دو مشکل اساسی داشت. مشکل اصلی این بود که اولاً از لحاظ گرافیکی این کنسول چندان قدرتمند نبود. البته با استانداردهای زمان عرضه بسیار ایده خلاقانه و جالبی بود اما نسبت به کینکت و ایکس‌باکس ۳۶۰ چندان قوی نبود. به همین دلیل از لحاظ بصری کیفیت بازی‌ها چندان بالا نبود.

مشکل دوم هم این بود که بازیکنان برای تجربه نیاز داشتند تا یک کنترلر در دست خود داشته باشند. بدون این کنترلر دستگاه حرکات را تشخیص نمی‌داد. با این حال نینتندو پشتیبانی بسیار خوبی از کنسول خود کرد و توانست یکی از پرفروش‌ترین کنسول‌های بازی تاریخ باشد.

در سال ۲۰۱۰ مایکروسافت تصمیم گرفت تا کینکت را عرضه کند. کینکت از هر لحاظ نسبت به وی پیشرفته‌تر بود و به طور کلی ایده جالبی بود. با استفاده از کینکت شما نیازی به کنترلر نداشتید و حتی می‌توانستید با آن کنسول را کنترل کنید. مشکل اصلی کینکت عناوین بازی آن بود. می‌توان گفت که به جز تعداد کمی بازی مثل کینکت ادونچرز (Kinect Adventures)، کینکت اسپورت (Kinect Sport) و جاست دنس (Just Dance) این دستگاه بازی‌ خوب دیگری نداشت. مشکل اصلی هم همینجا است.

در اصل شرکت‌های بازی‌سازی به دلیل سود خود بسیار محتاطانه عمل می‌کنند. به همین دلیل برای کینکت و همینطور سیستم واقعیت مجازی ما شاهد عناوین بازی خوبی نیستیم. همین باعث می‌شود تا استقبال از این دستگاه‌ها کمتر و کمتر شود. عمر کینکت چندان زیاد نبود. به دلیل اینکه مایکروسافت در سال ۲۰۱۷ به طور رسمی اعلام کرد که دیگر این دستگاه را تولید نخواهد کرد. البته سیاست‌های اشتباه مایکروسافت باعث شدند تا استقبال از این دستگاه کمتر بشود.

در مورد وی هم باید گفت که با وجود موفقیت این کنسول می‌توان دید که نینتندو پس از آن دستگاه مشابهی را نساخت. دلیل آن هم مشخص است گیمرها از کنسول‌های کلاسیک که با یک کنترلر بنشینند و بازی را تجربه کنند استقبال بیشتری خواهند کرد. به همین دلیل است که می‌توان گفت واقعیت مجازی آینده دنیای گیمینگ نیست. می‌تواند به عنوان یک تکنولوژی کنار آن حاضر بوده و پیشرفت کند اما قطعاً نمی‌‌تواند جای کنسول‌های معمول بازی را گرفته و تبدیل به آینده دنیای بازی بشود.

سرویس‌های استریمینگ بازی محدود هستند

یکی از بحث‌های بسیار داغ در این مدت سیستم‌های استریمینگ بازی هستند. ایده پشت گیمینگ ابری یا همان سیستم استریم بازی بسیار خوب است. شما می‌توانید در هر زمان و هر مکان به تجربه بازی پرداخته و از آن لذت ببرید. مخصوصاً اینکه محدودیت پردازشی هم نداشته و با هر دستگاهی می‌توانید بازی کنید. این موضوع باعث می‌شود تا همه افراد به بازی‌ها دسترسی داشته باشند.

نکته منفی این سیستم این است که در حال حاضر زیرساخت‌های آن چندان قدرتمند نیست. به همین نکته مثبت بازی که دسترسی افراد زیاد به بازی‌ها است، اینجا از بین می‌رود. بیش از ۹۰ درصد افراد به سیستم گیمینگ ابری دسترسی ندارند. حال می‌خواهد به دلیل سرعت اینترنت بوده یا به دلیل تحریم و عدم پشتیبانی شرکت‌ها باشد.

محدودیت اصلی این سیستم‌ها به دلیل قدرت سخت افزاری حال حاضر است. شما فکر کنید که سرور باید تا چه حد قدرتمند باشد که بتواند یک بازی را با رزولوشن ۱۰۸۰p برای یک فرد از طریق اینترنت استریم کند. این موضوع مثل یک فیلم نیست. به دلیل اینکه واکنش کاربر هم اهمیت داشته و شما در عملکرد بازی دخیل هستید. در اصل اطلاعات بازیکن هم باید توسط سرور بررسی شود. به همین دلیل اگر هم تعداد سرورها زیاد شود باز هم از نظر پردازشی به شدت محدود است.

مایکروسافت در این زمینه تلاش بسیاری می‌کند. در حال حاضر xCloud را می‌توان یکی از سرویس‌های استریم بازی خوب دانست. نکته جالب اینجاست که حتی افرادی که در آمریکا هستند هم از این سرویس راضی نیستند. سیستم گیمینگ ابری نیاز به پیشرفت بسیار زیادی داشته و از طرفی نیاز به پیشرفت قدرت پردازنده‌ها دارد. یکی دیگر از شرکت‌هایی که در زمینه گیمینگ ابری فعالیت زیادی دارد گوگل است. این شرکت با عرضه استیدیا (Stadia) تلاش کرد تا وارد دنیای گیمینگ شود. با این حال مشکل اصلی اینجاست که حتی گوگل و سرورهای قدرتمندش از پس ارائه یک تجربه روان خوب در زمینه گیمینگ ابری بر نمی‌آیند.

کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند ایده استریمینگ بازی را به واقعیت تبدیل کنند

کامپیوترهای کوانتومی مدت زیادی نیست که در دنیای تکنولوژی حضور دارند. این دستگاه‌ها با استفاده از قوانین کوانتومی کار کرده و به شدت قدرتمند هستند. در اصل قدرت این کامپیوترها در این است که می‌توانند معادلات را با سرعت بسیار زیادی حل کنند. این سرعت زیاد باعث می‌شود تا تعدادی از معادلات که حل کردنشان با کامپیوتر عادی غیر ممکن است، شدنی باشد.

نکته مثبت این حل سریع معادلات این است که داده‌ها در استریم آنلاین زیاد هستند. مخصوصاً زمانی که کاربران بیشتر شوند، این اطلاعات بیشتر شده و به همین دلیل دستگاه باید توانایی تصمیم‌گیری بسیار سریعی داشته باشد. اینجاست که کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند ایده استریمینگ بازی را کاملاً کاربردی کرده و باعث شود کاربران تجربه‌ای روان داشته باشند.

مشکل اصلی این کامپیوترها سختی ساخت و بزرگی آن است. به همین دلیل تعداد بسیار کمی از آن‌ها در دنیا وجود دارد. با این حال این موضوع در مورد کامپیوترهای معمولی هم صدق می‌کرد اما با گذشت تنها چند دهه ما شاهد این دستگاه‌ها در خانه هستیم. به همین دلیل می‌تواند گفت که کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند تأثیر زیادی در آینده کامپیوتر و حتی گیمینگ داشته باشند.

هوش مصنوعی می‌تواند مدیریت استریم بازی‌هارا راحت‌تر کند

این دو موضوع هوش مصنوعی و کامیپوترهای کوانتومی را اینجا گفتیم به دلیل اینکه چندان نزدیک نیستند. با این حال در مورد هوش مصنوعی باید گفت که این تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است. حال اگر با کامپیوتر کوانتومی ترکیب شود می‌تواند یک تجربه گیمینگ خوبی را در اختیار کاربران قرار دهد.

هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت است. بحث اصلی هم اینجاست که مدیریت داده‌ها در گیمینگ ابری اهمیت بسیار زیادی دارد. از طرفی سیستم‌ها باید سرعت اینترنت و قدرت دستگاه کاربر را در نظر داشته و بنابر آن تصمیم بگیرند که بازی را چگونه به او ارائه کنند. تمامی این موارد می‌توانند توسط هوش مصنوعی مدیریت شده و تجربه را بهینه کنند.

در حال حاضر هم هوش مصنوعی کمک زیادی به صنعت و دنیای گیمینگ کرده است. با این حال نیاز به پیشرفت بیشتری دارد. البته می‌توان به طور قطع گفت که هوش مصنوعی در آینده گیمینگ و آینده صنایع مختلف مؤثر بوده و حضورش الزامی است.

متاورس و گیمینگ با ارز دیجیتال

یکی از بحث‌های به شدت داغ این مدت گیمینگ با ارز دیجیتال است. البته الان با توجه به وضعیت موجود این موضوع چندان مطرح نیست اما چند ماه پیش رسانه‌ها پر از این اخبار بودند. گیمینگ با ارز دیجیتال به این صورت است که به جای ارز داخل بازی شما با ارز دیجیتال کار کرده و به همین دلیل هر تراکنش شما ارزش خواهد داشت. در مقاله زیر به طور کامل این موضوع توضیح داده شده است.

بیشتر بخوانید: بازی با ارز دیجیتال؛ آینده گیمینگ یا یک کلاهبرداری هوشمندانه

به طور کلی همانطور که گفتیم گیمینگ با ارز دیجیتال چندین مشکل دارد. یکی از مشکلات اصلی این است که بازی‌های ساخته شده بسیار نامفهوم و عجیب هستند. همینطور اینکه توضیح خاصی نداشته و دلیل اصلی آن هم مشخص است. این بازی‌ها برای گیمرها ساخته نشده‌اند. بلکه این عناوین برای تاجران ارز دیجیتال ساخته شده‌اند. همینطور اینکه اکثر آن‌ها واقعی نبوده و بیشتر حالت کلاهبرداری دارند.

یوبیسافت نیز تلاش کرد تا ارز دیجیتال را وارد عناوین خود کند اما موفق نشد. حتی پشتیبانی از بازی گوست ریکان: بریک پوینت (Ghost Recon: Break Point) که قرار بود ارز دیجیتال را وارد آن کند را به طور کلی متوقف کرد. شرکت‌های زیادی در تلاش هستند تا این ارز را وارد دنیای بازی‌ها کنند. با این حال به دلیل بی اعتمادی گیمرها و همینطور با بازار حال حاضر این ارزها اصلاً استفاده از ارز دیجیتال به صرفه نیست.

از لحاظ گرافیکی متاورس بسیار ابتدایی بوده و با سطح گرافیکی بازی‌های الان فاصله بسیار زیادی دارد.

بحث متاورس کمی متفاوت است

متاورس دنیایی بود که توسط شرکت متا (Meta) که صاحب فیسبوک است ساخته شد. این دنیا را نمی‌توان آینده گیمینگ دانست به دلیل اینکه تفاوت زیادی با آن دارند. ما در گذشته شاهد مواردی مثل وی آر چت (VR Chat) بودیم که نمی‌توان گفت چندان موفق عمل کرد. به همین دلیل بحث متاورس به دنیای گیمینگ ارتباط چندانی ندارد. از طرفی در حال حاضر این ایده اصلاً سودآور برای شرکت نیست.

متا ضرر زیادی این مدت برای این ایده کرده است. مخصوصاً اینکه تمامی تراکنش‌ها در آن بوسیله ارز دیجیتال انجام شده و با بازار امروزی این تراکنش‌ها ثبات چندانی ندارد. بحث اصلی اینجاست که شاید در آینده متاورس گسترش زیادی پیدا کند. با این حال اینکه چگونه روی گیمینگ تأثیر خواهد گذاشت هنوز معلوم نیست. به دلیل اینکه اگر قرار باشد گیمینگ با متاورس موفق عمل کند، باید گیمینگ با هدست واقعیت مجازی خوب عمل کند که در حال حاضر اینگونه نیست.

سیستم‌های اشتراکی

چیزی که می‌توان به جرأت گفت آینده دنیای گیمینگ است، سرویس‌های اشتراکی است. در ابتدا تنها گیم‌پس (Game Pass) وجود داشت که با داشتن آن شما به تعداد زیادی بازی دسترسی داشتید. این موضوع باعث شد تا شرکت‌های زیادی با مایکروسافت همکاری کرده و عناوین خود را در آن قرار دهند. در گیم‌پس عناوین بسیار خوبی حضور دارند و همین باعث شده که این اشتراک بسیار با ارزش باشد.

پس از مدتی سونی نیز به این جریان ملحق شد. البته به طور کلی بحث پلاس سونی با گیم‌پس تفاوت دارد ولی با این حال یک سرویس اشتراکی است. این موضوع باعث می‌شود کاربران نیازی نداشته باشند تا برای هر بازی ۶۰ دلار پرداخت کنند. مخصوصاً اینکه برخی عناوین امکان دارد انتظارات کاربران را برآورده نکرده و به همین دلیل ضرر زیادی می‌کنند. بحث اصلی اینجاست که آینده گیمینگ به طور مشخص در مورد سیستم‌های اشتراکی مختلف است.

به طور کلی هم استقبال بسیار خوبی از این اشتراک‌ها می‌شوند. در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد از کاربران ایکس‌باکس از این سرویس استفاده می‌کنند. گیم‌پس در حال رشد بوده و به همین دلیل می‌توان آن را آینده گیمینگ دانست. این موضوع در مورد پلاس هم صدق می‌کند. هرچند اشتراک جدید سونی به تازگی معرفی شده ولی پتانسیل خود را نشان داده است.

از طرفی اشتراکی شدن بازی‌ها هم چندان نکته منفی‌ای نیست. هر دو شرکت نیز در تلاش هستند تا سرویس خود را بهتر کرده و نکات مثبت بیشتری را به آن اضافه کنند. در حال حاضر گیم‌پس کمی پخته‌تر بوده و عملکرد بهترین دارد. با این حال سونی نیز به زودی با ایده‌های جدید سرویس اشتراکی خود را بهتر خواهد کرد.

آینده عناوین دنیای بازی‌های کامپیوتری چگونه خواهد بود؟

یکی از موارد مهم در مورد آینده بازی‌های ویدئویی بحث خود عناوین است. اینکه آیا به این سبک باقی خواهد ماند یا تغییر خواهد کرد؟ در اصل تغییر چیزی است که در همه فرایندها وجود داشته و پیشرفت گیمینگ هم از این قاعده مستثنی نیست. با این حال یک نکته مهم اینجاست که این تغییر چگونه خواهد بود؟

ساخت یک بازی روز به روز سخت‌تر و هزینه برتر می‌شود. دلیل آن هم مشخص است سخت افزارها قدرتمندتر شده و به همین دلیل برای استفاده از آن باید بازی سنگین‌تر و قوی‌تر باشد. از طرفی ساخت آن نیز دشوارتر خواهد بود. به همین دلیل به طور کلی در دنیای امروزی ساخت یک بازی بسیار دشوار است. البته اگر بخواهید وارد رقابت سنگین بشوید.

به همین دلیل شرکت‌های بزرگ ترجیح می‌دهند که ریسک زیادی نکنند. برای همین ما شاهد خلاقیت کمتری در عناوین بزرگ هستیم. در مورد عناوین مستقل (Indie) اینگونه نیست. شما می‌توانید در دنیای بازی‌های مستقل عناوین عجیبی را پیدا کنید. با این حال درمورد عناوین بزرگ که غول‌های دنیای گیمینگ مثل اکتیویژن در حال ساخت آن هستند، خلاقیت کمتر است. اگر شما دقت کنید درمورد مجموعه ندای وظیفه (Call of Duty) این ماجرا کاملاً صدق می‌کند.

اکتیویژن در تلاش است تا با فرمول ثابت خود پیش برود. این شرکت با تعدادی از سازندگان ثابت مثل Treyarch یا Sledgehammer کار کرده و عناوینی مشابه گذشته را عرضه می‌کند. سری ندای وظیفه در این چند سال اخیر شاهد تغییرات بسیار کمی بوده با این حال فروش خوبی داشته است. این طریقه عملکرد باعث شده تا اکتیویژن روی این بازی‌ها ضرر نکند. از طرفی اصلاً عناوین جدیدی ندای وظیفه محتوای زیادی نداشته باشند. به همین دلیل است که آینده گیمینگ نشان می‌دهد شرکت‌ها بیشتر به دنبال سود هستند تا خلاقیت و نوآوری.

بازی مولتی ورسوس (Multiversus) یکی از عناوین جدید رایگان بوده که استقبال خوبی هم از آن شد.

عناوین رایگان با خرید درون برنامه‌ای

چیزی که ما اخیراً شاهد آن هستیم رشد عناوین رایگان با خرید درون برنامه‌ای است. از مثال‌های این عناوین می‌توان به فورتنایت (Fortnite)، پابجی (PUBG) و موارد دیگر اشاره کرد. بحث اصلی اینجاست که زمانی که یک بازی رایگان باشد، شما می‌توانید تا حدی موفقیت آن را تضمین کنید. به دلیل اینکه گیمرها آن را امتحان خواهند کرد. مگر آنکه عرضه بسیار بدی مثل eFootball داشته باشد.

به دلیل این تضمین موفقیت است که شرکت‌های مختلف از ساخت بازی‌های رایگان استقبال می‌کنند. همینطور اینکه با وجود رایگان بودن این عناوین به دلیل خرید درون برنامه‌ای درآمد خوبی برای شرکت دارند. مثالی که می‌توان برای آن زد بازی دیابلو ایمورتال (Diablo Immortal) است. دیابلو ایمورتال یک عنوان رایگان است. با این حال با داشتن لوت‌باکس و خرید درون برنامه‌ای برای بلیزارد (Blizzard) بسیار سود آور است. مخصوصاً اینکه ارتقاء کرکترها نیازمند این لوت‌‌باکس است. با وجود انتقادات بسیار در مورد سیستم لوت باکس از این بازی، دیابلو ایمورتال موفقیت نسبتاً خوبی کسب کرده است.

بحث دیابلو ایمورتال نشان می‌دهد که هرچند سیاست بلیزارد در مورد این بازی کاملاً اشتباه بود، مخصوصاً با وجود نفرتی که از سیستم لوت‌باکس در دنیای گیمینگ وجود دارد، با این حال این بازی موفق عمل کرد. پس یعنی اگر یک بازی رایگان باشد احتمال موفقیت آن بسیار زیاد است. این درحالی است که زمانی که یک عنوان رایگان نباشد کاربران عادی قبل از خرید تحقیقات زیادی در مورد آن می‌کنند. اگر عرضه بازی بد باشد قطعاً فروش زیادی هم نخواهد کرد.

دیابلو ایمورتال از عناوین رایگانی بود که با وجود انتقادات بسیار، توانست موفقیت خوبی را کسب کند.

عناوین رایگان را از این نظر می‌توان آینده دنیای گیمینگ دانست به دلیل اینکه استقبال از آن‌ها بسیار زیاد شده است. از طرفی شرکت‌های بزرگ هم به سمت ریسک کمتر رفته و به همین دلیل است که این عناوین بیشتر خواهند شد. تبدیل شدن اورواچ (Overwatch) به یک بازی رایگان، موفقیت فورتنایت و پابجی، پرطرفدار بودن وارزون (Warzone) و موفقیت دیابلو ایمورتال همگی نشان می‌دهند که این استراتژی برای شرکت‌های بزرگ بهتر است.

اینکه این موضوع خوب است یا بد به طور کامل به شما بستگی دارد. برخی از افراد طرفدار عناوین آنلاین سرویس بوده و به همین دلیل بسیار خرسند هستند. از طرفی برخی هم از خرید درون برنامه‌ای بیزار بوده و به همین دلیل از این سیستم خوششان نمی‌آید. البته این موضوع در مورد عناوین داستانی صدق نمی‌کند. با این حال هرچه بیشتر پیش می‌رویم ما کمتر شاهد عناوین داستانی خوب هستیم.

حرف آخر

اگر این متن را تا اینجا خواندید، به نظرتان اینگونه است که دیدگاه ما نسبت به آینده گیمینگ چندان مثبت نیست. حق هم دارید. به دلیل اینکه تا حدی اینگونه است. در این چند سال اخیر ما شاهد افت کیفیت شدید بازی‌ها بودیم. مجموعه‌های بزرگ مثل بتلفیلد (Battlefield) بسیار بد عمل کرده و از طرفی خلاقیت در بازی‌ها هم رو به کاهش است.

در این میان برخی شرکت‌ها مثل ناتی داگ با قدرت به تولید عناوین داستانی قوی ادامه می‌دهند اما حتی همین شرکت هم به این مشکل دچار شده است. عرضه دوباره بازی آخرین ما (The Last of Us) به شکل یک بازسازی چیزی نیست که بتوان آن را یک کار ضروری دانست. بازی آخرین ما به خودی خود گرافیک خوب و راضی کننده‌ای داشت. این موضوع از همان ابتدا نشان می‌دهد که حتی استودیویی مثل ناتی داگ هم ممکن است به روند کاری شرکت‌های دیگر آلوده شود.

در ابتدای بحث هم گفتیم که آینده کاملاً نامشخص است. به همین دلیل روی هیچ کدام از ایده‌های این متن تأکید نمی‌کنیم که خوب یا بد است. نکته اصلی اینجاست که برای موفقیت هر کدام از موارد ذکر شده خلاقیت نیاز است. شرکت‌ها باید زمان بیشتری روی ساخت عناوین خود گذاشته و تلاش کنند تا به بهترین نحو بازی‌ها را در اختیار طرفداران قرار دهند. در اصل اگر هم قرار است از یک عنوان سود ببرند، حداقل برای آن تلاش کنند. نه اینکه یک عنوان تکراری را عرضه کنند و گیمرها هم از درد ناچاری مجبور شوند آن را بخرند.