مطالعهی کتابهای «شرلوک هولمز» را از کجا شروع کنیم؟

همه نام شرلوک هلمز، کارآگاه مشهور بریتانیایی را شنیدهاند و بسیاری یکی از اقتباسهای هیجانانگیز تلویزیونی یا سینمایی از آثار او را دیدهاند، اما عدهی بهمراتب کمتری کتابهای شرلوک هولمز را خواندهاند. باور کنید که این کار ارزشش را دارد.
تعداد زیاد کتابهای شرلوک هولمز – چه رمانها و چه مجموعههای داستان کوتاه – ممکن است باعث سردرگمی شود و برای تازهواردها این سوال را ایجاد کند که آنها را به چه ترتیبی باید خواند؟ این آثار بر اساس ترتیب زمانی داستانها نوشته نشدهاند و خواندن آنها بر اساس ترتیب انتشار نیز چندان کمکی نمیکند. بنابراین، اگر به تازگی قصد ورود به دنیای آرتور کانن دویل (Arthur Conan Doyle) را دارید، ما در اینجا قصد داریم ترتیب مناسبی برای خواندن این کتابها پیشنهاد دهیم و از گیج شدن شما جلوگیری کنیم!
در ادامه دلایل این ترتیب را توضیح خواهیم داد، اما برای کسانی که فقط دنبال ترتیب درست خواندن کتابها هستند، این ترتیب پیشنهادی ما برای خواندن کتابهای شرلوک هولمز است:
- اتود در قرمز لاکی
- ماجراهای شرلوک هولمز
- نشانهی چهار
- پروندههای شرلوک هولمز
- درهی وحشت
- خاطرات شرلوک هولمز
- بازگشت شرلوک هولمز
- تعظیم آخر او
- سگ باسکرویل
۱. اتود در قرمز لاکی (۱۸۸۷، رمان)
- عنوان انگلیسی: A Study in Scarlet
اولین کتاب از کتابهای شرلوک هولمز که باید بخوانید کاملاً بدیهی است. «اتود در قرمز لاکی» اولین کتاب شرلوک هولمز بود که در سال ۱۸۸۷ منتشر شد. بنابراین، اگر به خاطر سریال «شرلوک» شبکهی BBC اینجا هستید، تلفنهای هوشمند، ماشینها، سیستمهای GPS و – خب، متأسفیم که باید این را بگوییم، اما – بندیکت کامبربچ را هم از ذهنتان پاک کنید!
این رمان خوانندگان را با نسخهی اصلی شرلوک هولمز و واتسون در اواخر دوران ویکتوریایی آشنا میکند؛ این نخستین باری است که این دو شخصیت با هم ملاقات میکنند و کتاب بهطرزی هوشمندانه پویایی رابطه و تعامل بین آنها را به تصویر میکشد (تا حدی از راه دیالوگ استادانه بین این دو). واتسون، در نقش راوی، همچنان که تلاش میکند ساز و کار ذهن برتر شرلوک را درک کند خواننده را جای خودش قرار میدهد و در کنجکاویاش سهیم میکند. این دو در آپارتمان خیالی و اکنون شهرتیافتهای با آدرس ۲۲۱ بیکر استریت در لندن ساکن میشوند و روی یک پروندهی پیچیده و دشوار قتل کار میکنند، پروندهای که یک حلقهی ازدواج، چند قرص، یک پیپ، چند تلگراف و نوشتهای اسرارآمیز به نام RACHE جزو سرنخهای آن هستند… اما برای کشف ارتباط بین سرنخها باید خودتان کتاب را بخوانید؛ یا همانطور که شرلوک میگوید، باید «نخ سرخرنگ قتل را که در تار و پود بیرنگ زندگی تنیده شده است» از هم باز کنید.
نیمهی دوم این رمان دربارهی یک روایت فلشبک است که ممکن است در ابتدا کمی نامانوس به نظر برسد و همین مسئله باعث شده برخی خوانندگان توصیه کنند که شرلوک هولمز خواندن را ابتدا با یک مجموعه داستان کوتاه شروع کنید، اما ما همچنان معتقدیم که آشنایی با این دو شخصیت بهشکلی که خودشان از لحاظ زمانی برای اولین بار با هم آشنا شدند اهمیت دارد. بنابراین، نیمهی دوم این رمان را تحمل کنید؛ ادامه دادن آن قطعاً ارزشش را دارد، چراکه در نهایت میتوانید به کتاب بعدی برسید.
نکتهی جالب: «اتود در قرمز لاکی» اولین کتابی بود که ذرهبین را بهعنوان ابزاری مخصوص کارآگاهها برای حل پروندههای جنایی معرفی کرد!
۲. ماجراهای شرلوک هولمز (۱۸۹۲، مجموعه داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: The Adventures of Sherlock Holmes
داستانهای «ماجراهای شرلوک هولمز» راهی فوقالعاده برای عمیقتر کردن درکتان از شخصیت جذاب شرلوک هستند. نخستین داستان این مجموعه، «رسوایی در بوهم» (A Scandal in Bohemia)، یکی از معروفترین شخصیتهای دنیای «شرلوک هولمز» یعنی آیرین آدلر (Irene Adler) را معرفی میکند. این داستان، علیرغم اینکه اولین ماجرای منتشرشدهی شرلوک نبود، برای نخستین بار جامعهی هواداری شرلوک را شکل داد. به همین خاطر است که فکر میکنیم بهتر است اندکی از ترتیب انتشار اصلی داستانها فاصله بگیریم تا زودتر با روشهای شگفتانگیز شرلوک در حل پروندهها و نگرش منحصربهفرد او آشنا شویم.
این مجموعه، که داستانهایش هرکدام بهطور میانگین ۲۰ صفحه هستند، گزینهای عالی برای مطالعهی پراکنده و کوتاه دربارهی این کارآگاه محبوب و هوش و نبوغ سرشارش است.
۳. نشانهی چهار (۱۸۹۰، رمان)
- عنوان انگلیسی: The Sign of Four
در «نشانهی چهار» که از لحاظ ترتیب انتشار دومین رمان در مجموعهی شرلوک هولمز است، برای نخستین بار به مصرف مواد مخدر شرلوک اشاره میشود و خوانندگان کمکم با شخصیت واقعی او در پسِ نقاب کارآگاه آشنا میشوند. همچنین «نشانهی چهار» رمانی است که در آن (هشدار اسپویل پس از ۱۳۰ سال!) مری مارستن، همسر آیندهی دکتر واتسون، معرفی میشود.
در این داستان تاریک و پر رمز و راز که در کوچهپسکوچههای لندن دنبال میشود، بستههای از مرواریدهای مرموز که سالانه ارسال میشوند و پدری که بهطرز عجیبی ناپدید شده است قلب معما را تشکیل میشوند. این معما پیچیدهتر و چندلایهتر از آن است که بتوان مثل و مانندش را در داستانهای کوتاه پیدا کرد.
نکتهی جالب: این رمان ابتدا در مجلهی ادبی لیپینکاتز مانتزلی (Lippincott’s Monthly) منتشر شد. در همان سال این مجله «تصویر دوریان گری» اثر اسکار وایلد را نیز منتشر کرد. نویسندگانی همچون ویلا کاتر (Willa Cather) و رودیارد کیپلینگ (Rudyard Kipling) نیز در این مجله آثارشان را چاپ کردهاند. عجب مجلهای!
۴. پروندههای شرلوک هولمز (۱۹۲۷، مجموعه داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: The Casebook of Sherlock Holmes
خب، تا به اینجا بدجوری در حال زیرپا گذاشتن ترتیب انتشار بودهایم، اما به نظر ما بهتر است این کتاب را پیش از درگیر شدن با پیچیدگیهای درهمتنیدهی دو کتاب «خاطرات شرلوک هولمز» و «بازگشت شرلوک هولمز» (که در ادامه بهشان خواهیم پرداخت) بخوانید، حتی اگر این آخرین کتاب «شرلوک هولمز» منتشرشده در تاریخ باشد. در «پروندههای شرلوک هولمز»، خواننده میتواند از مجموعهای از ماجراجوییهای کارآگاهانهی سرراستی لذت ببرد که هولمز و واتسون درگیر آنها میشوند، ماجراهایی که هر کدام بهصورت مستقل نیز خواندنی و قابلفهم هستند. در واقع دوتا از داستانهای این مجموعه از زبان خود شرلوک روایت میشوند، که تجربهای متفاوت و جذاب را رقم زده است.
فقط یک نکته: اگر قصد دارید تنها برخی از کتابهای شرلوک هولمز را بخوانید و نه همهی آنها را، این کتاب اغلب بهعنوان ضعیفترین اثر در مجموعه شناخته میشود. در این مرحله از حرفهی نویسندگی، به نظر میرسید که کانن دویل از شرلوک خسته شده بود. اگر قصد دارید یکی از کتابهای شرلوک را نخوانید، بهتر است آن کتاب «پروندههای شرلوک هولمز» باشد. همچنین ضعف کتاب یکی از دلایلی است که توصیه میکنیم این کتاب را در پایان نخوانید، چرا که ممکن است بدرودی ناامیدکننده و بیمایه با شرلوک برایتان رقم بزند.
۵. درهی وحشت (۱۹۱۵، رمان)
- عنوان انگلیسی: The Valley of Fear
از نظر ترتیب وقایع در داستانها و کتابهای شرلوک هولمز، «درهی وحشت» پیش از «خاطرات شرلوک هولمز» رخ میدهد، هرچند که از آن دیرتر منتشر شده است. دلیل اینکه این را میدانیم این است که در این داستان، شرلوک میگوید که جیمز موریارتی را هرگز ملاقات نکرده است. ترکیب یک پیام رمزی در کتابی خاص، یک قتل مرموز در یک عمارت و مجموعهای از سرنخهای عجیب اما امیدوارکننده، این رمان را به یکی از جذابترین ماجراهای شرلوک تبدیل کرده است.
پیرنگ دقیق و خوشساخت این رمان باعث شده که روشهای کارآگاهی هولمز و واتسون در فضایی پر از تعلیق و هیجان ارائه شوند، رویکردی که کانن دویل در داستانهای کوتاه خود فرصت چندانی برای پرداختن به آن ندارد. اضافه کردن عنصر جوامع مخفی به این داستان، «درهی وحشت» را به اثری بسیار جذاب تبدیل کرده است.
نکتهی جالب: این رمان برداشتی آزادانه از ماجراهای واقعی کارآگاهی به نام جیمز مکپارلند (James McParland) و موفقیت او در مقابله با جامعهی مخفی ایرلندی مولی مگوایر (Molly Maguire) است. البته توصیه میکنیم پیش از خواندن کتاب، این ماجرا را گوگل نکنید!
۶. خاطرات شرلوک هولمز (۱۸۹۴، مجموعه داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: The Memoirs of Sherlock Holmes
آیا میدانستید که آرتور کانن دویل آنقدر از نوشتن کتابهای شرلوک هولمز خسته شده بود که تصمیم گرفت او را در «خاطرات شرلوک هولمز» بکشد، اما فشار و اعتراض گستردهی طرفداران او را مجبور کرد که راهی برای به زندگی بازگرداندن کارآگاه محبوبش پیدا کند؟ بله، درست شنیدید؛ کانن دویل در نامهای به مادرش نوشت که شرلوک «ذهنش را از مسائل مهمتر منحرف میکند.» مادرش از این تصمیم وحشتزده شد و از او خواست که این کار را نکند، اما او در آخرین داستان این مجموعه، «مسئلهی نهایی» (The Final Problem)، بیرحمانه دست به این کار زد.
البته، این داستان جنجالی تنها دلیل خواندن این مجموعه نیست؛ در «خاطرات شرلوک هولمز»، دشمن اصلی شرلوک، پروفسور جیمز موریارتی و همچنین برادر خودش، مایکرافت هولمز، برای اولین بار به خوانندگان معرفی میشوند. موریارتی در «مسئلهی نهایی» و مایکرافت در «ماجرای مترجم یونانی» (The Adventure of the Greek Interpreter) حضور دارند.
نکتهی جالب: کانن دویل بعدها در مورد شرلوک چنین گفت: «آنقدر از [شرلوک] اشباع شدهام که نسبت به او همان احساسی را دارم که نسبت به جگر چرب دارم؛ یکبار در خوردن جگر چرب زیادهروی کردم و از آن زمان، حتی شنیدن نامش هم حالم را بد میکند.» از سوی دیگر، بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر اشتراک مجلهی استرند را (که داستانهای شرلوک هولمز را منتشر میکرد) در اعتراض به مرگ شرلوک لغو کردند. نه هواداران از این تصمیم خوشحال بودند، نه احتمالاً دستاندرکاران مجله.
۷. بازگشت شرلوک هولمز (۱۹۰۵، مجموعه داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: The Return of Sherlock Holmes
با انتشار «بازگشت شرلوک هولمز»، کانن دویل کارآگاه محبوب را از مرگ به زندگی بازگرداند؛ البته نگران نباشید؛ از زامبیها خبری نیست! او راهی یافت تا توضیحی منطقی برای زنده ماندن شرلوک در پایان «خاطرات شرلوک هولمز» – که در آن ظاهراً کشته شده بود – پیدا کند و بدین ترتیب افسانهی شرلوک هولمز ادامه یافت. داستانهای این مجموعه سه سال پس از مرگ ظاهری شرلوک اتفاق میافتند.
در این ماجراها، واتسون درست مانند خوانندگان، از بازگشت ناگهانی شرلوک شگفتزده است و نقش کلیدی در روشن کردن اتفاقات دارد. این دو بار دیگر به حوالی خانهی قدیمیشان در خیابان بیکر بازمیگردند، اما همهچیز مانند گذشته نیست… با این حال، دیالوگهای طنزآمیز و تیزبینانهی آنها همچنان در اوج است.
۸. آخرین تعظیم او (۱۹۱۷، مجموعه داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: His Last Bow
«آخرین تعظیم او» از نظر ترتیب وقایع، آخرین کتاب در زندگی شرلوک هولمز است، اما آخرین کتابی نیست که کانن دویل دربارهی این شخصیت محبوب منتشر کرد. با وجود این که واتسون در آن تاکید میکند که شرلوک بازنشسته شده و دیگر اجازهی نوشتن ماجراهای جدید را نمیدهد (به یاد داشته باشید که کتاب «پروندههای شرلوک هولمز» که آخرین کتاب شرلوک هولمز بود، در گذشته اتفاق میافتد)، این اثر زمانی منتشر شد که جنگ جهانی اول هنوز در جریان بود.
در داستان پایانی که نام مجموعه از آن گرفته شده است، شرلوک و واتسون به جای پروندههای کارآگاهی معمول، درگیر فعالیتهای اطلاعاتی بریتانیا میشوند. آنها ماموریتهایی از جمله به دام انداختن جاسوسان خارجی و ارسال اطلاعات نادرست و گیجکننده به آلمان را بر عهده دارند و دیگر از کارآگاهبازیهای نمادین آنها خبری نیست. این تغییر سبک باعث شده است که توصیه کنیم این کتاب را بهعنوان آخرین اثر شرلوک هولمز نخوانید، هرچند که از نظر زمانی پایانبخش ماجراهای اوست.
۹. سگ باسکرویل (۱۹۰۲، رمان)
- عنوان انگلیسی: The Hound of Baskervilles
«سگ باسکرویل» نخستین اثری بود که کانن دویل پس از «کشتن» شرلوک منتشر کرد، اما داستان آن پیش از آن رویداد رخ میدهد. این رمان اغلب بهعنوان بهترین کتاب شرلوک هولمز شناخته میشود؛ پس ما هم بهترین شرلوک هولمز کانن دویل را برای آخر ذخیره کردیم.
در میان دشتهای وسیع و مرموز دوون (Devon)، جسد چارلز باسکرویل با چهرهای وحشتزده پیدا میشود. همین اتفاق باعث میشود شایعاتی دربارهی یک افسانهی قدیمی دربارهی سگی اهریمنی که این ناحیه را تسخیر کرده، قوت بگیرد. شرلوک برای بررسی این پرونده فراخوانده میشود و این ماجرا آغازگر یکی از گوتیکترین و وهمآلودترین داستانهای او است. مههای نفوذناپذیر، پیغامهای شمعی که از پنجرههایی در دل نیمهشب سوسو میزنند و مردابهای خطرناک، همگی جزو عناصر این داستاناند.
این رمان دلهرهآور، غوطهورکننده و بسیار لذتبخش، ترکیبی استادانه از تعلیق، رمز و راز و وحشت ماوراءطبیعه است و بدون شک یکی از دستاوردهای بزرگ ادبیات محسوب میشود.
نکتهی جالب: این رمان تا حدی از افسانهی واقعی ریچارد کَبِل (Richard Cabell)، اربابی فاسد و منفور در دوون الهام گرفته شده است. مردم آن ناحیه او را مردی شرور میدانستند و گفته میشد که در شبهای تاریک، ارواح سگهای شکاری در کنار آرامگاه او زوزه میکشند. آرامگاه او اصلاً مقصدی ایدهآل برای گردشگران نیست!
***
اگر این نه کتاب از مجموعهی اصلی شرلوک هولمز برای شما کافی نیستند، نگران نباشید. زندگی پس از مرگ شرلوک همچنان ادامه دارد و اکنون که این شخصیت وارد مالکیت عمومی شده است، کتابهای جدیدی دربارهی او همچنان نوشته میشوند. بنابراین، اگر هنوز هم تشنهی ماجراجوییهای بیشتری از او هستید، چند پیشنهاد برای شما داریم:
۱۰. سایههایی بر بیکر استریت – بهویرایش مایکل ریوز و جان پلن (۲۰۰۳، گلچین داستان کوتاه)
- عنوان انگلیسی: Shadows Over Baker Street
«سایههایی بر بیکر استریت» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که مایکل ریوز و جان پلن گردآوریشان کردهاند. در این اثر، بیست نویسندهی معاصر (از جمله نیل گیمن) داستانهایی ارائه میکنند که در آنها شرلوک هولمز باید معمایی را در جهان اسرارآمیز و هولناک اچ. پی. لاوکرفت حل کند. این داستانهای وهمآلود و ترسناک، ترکیبی بینظیر از دنیای منطقی استدلالها و استنباطهای ریاضیوار و دنیای وحشت ماوراءطبیعه ارائه میدهند.
۱۱. «خانهی ابریشم» و «موریارتی» – آنتونی هوروویتس (۲۰۱۱ و ۲۰۱۴، رمان)
- عنوان انگلیسی: The House of Silk & Moriarty
آنتونی هوروویتس، نویسندهی مجموعهی محبوب «الکس رایدر» (Alex Rider)، از سوی بنیاد کانن دویل مجوز یافت تا داستانهای جدیدی دربارهی شرلوک هولمز بنویسد. نتیجهی این کار دو رمان به نامهای «خانهی ابریشم» و «موریارتی» است.
در «خانهی ابریشم» که در سال ۱۸۹۰ روایت میشود، شرلوک از سوی یک دلال آثار هنری استخدام میشود که کسبوکارش درگیر مشکلاتی با یک دار و دستهی خلافکاری ایرلندی شده است. اما همچنان که ماجرا پیش میرود، روشن میشود که کارآگاه بزرگ بهطور ناخواسته سرنخی از یک توطئهی جهانی بزرگتر را یافته است.
در «موریارتی»، که پس از وقایع «مسئلهی نهایی» رخ میدهد، کارآگاه فردریک چیس و بازرس جونز در جستوجوی یک نابغهی جنایتکار تازهنفس هستند که امیدوار است جای موریارتی را بگیرد. این رمانهای باکیفیت که ضربآهنگی سریع و پرتعلیق دارند، فرصتی عالی برای بازگشت به دنیای شرلوک هولمز فراهم میکنند.
۱۲. شاگرد زنبوردار – لوری آر. کینگ (۱۹۹۴، رمان)
- عنوان انگلیسی: The Beekeeper’s Apprentice
«شاگرد زنبوردار» نخستین جلد از یک مجموعه رمان طولانی و محبوب است که در آن شرلوک هولمز بازنشسته با یک کارآگاه نوجوان و مستعد به نام مری راسل آشنا میشود. زندگی این دختر جوان آمریکایی زمانی که به شاگرد این کارآگاه افسانهای تبدیل میشود دگرگون میشود. این کتاب ماجراهای این دو را از دشتهای ساسکس تا آکسفورد، ولز، فلسطین و بازگشت دوبارهشان دنبال میکند. در این میان آنها درمییابند با دشمنی روبرو هستند که بسیار سرسختتر از تصوراتشان است.
۱۳. راهحل نهایی – مایکل شبون (۲۰۰۴، رمان)
- عنوان انگلیسی: The Final Solution
«راهحل نهایی» نوشتهی مایکل شبون، داستانی است که در آن شرلوک هولمز بازنشسته (که تنها با عنوان «پیرمرد» معرفی میشود) در تلاش است تا رمز اعداد تصادفیای را که یک طوطی تکرار میکند، کشف کند. این طوطی متعلق به یک پسر نوجوان یهودی-آلمانی پناهنده است (ماجرا در سال ۱۹۴۴ رخ میدهد) و درست زمانی که علاقهی مردم به حرفزدنهای طوطی افزایش مییابد، او بهطرز ناگهانی ناپدید میشود. البته، همانطور که انتظار میرود، پای یک قتل نیز به میان میآید. این رمان پرتعلیق، با معمایی هوشمندانه و طنزی ظریف، تجربهای جذاب برای طرفداران شرلوک هولمز رقم میزند.
و این بود فهرست ما! با این همه گزینهی متنوع، امیدواریم عطش شما برای شرلوک هولمز برطرف شود و آمادهی سفری شگفتانگیز در دنیای معماها باشید. کلاه شکاریتان را بر سر بگذارید (راستی، کلاه شکاری معروف هولمز هرگز در متن اصلی ذکر نشده و فقط در تصویرسازیها دیده شده است)، پیپ خود را بردارید و به راه بیفتید.
منبع: reedsy.com
با تشکر از نویسنده مطلب،
به نظرم از جذابترین اقتباسهای تصویری آن مجموعه Sherlock Holmes (1984-1994 TV series) است ساخته Granada Television و با درخشش Jeremy Brett در آن.