فیلم «مرید»؛ سینمای هند با یک فیلم هنری پیچیده به جشنواره ونیز آمده
فیلم سینمایی «مرید» (The Disciple) به کارگردانی چایتانیا تامانه از جمله آثاری بود که در روز سوم جشنواره بینالمللی فیلم ونیز ۲۰۲۰ به نمایش درآمد و با استقبال منتقدان روبرو شد.
فیلم سینمایی مرید بر موسیقی سنتی هند متمرکز است و دومین فیلم بلندی است که چایتانیا تامانه در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده. فیلم درباره خوانندهای است که با سختکوشی و پیروی از سنتهای اساتید قدیمی عمری را صرف رسیدن به جایگاه یک خواننده موسیقی سنتی هند کرده است. اما این خواننده با گذر زمان شک میکند که آیا ممکن است واقعا بتواند به آن کیفیت برتری که مد نظر دارد دست پیدا کند؟
به این ترتیب میشود ادعا کرد مرید فیلمی است که از طریق نگاهی به موسیقی سنتی هند سفری مشتاقانه را در جستوجوی کمال در هند معاصر به نمایش میگذارد. به قول منتقد مجله اسکرین اینترنشنال مرید اثری درباره موفقیت نیست بلکه بررسی تنزل تدریجی آرزوهای بزرگ و کدرشدن خلوص رویاها و چشماندازها است.
در کل نگاه منتقدان تا به اینجا نسبت به فیلم سینمایی مرید کاملا مثبت بوده است. هر ۵ نقدی که در وبسایت راتن تومیتوز درباره این اثر به ثبت رسیده مثبت بوده و نشان میدهد این دسته از منتقدان که در روزهای اخیر فیلم را در جشنواره ونیز دیدهاند از اثر رضایت کامل دارند.
چایتانیا تامانه پیش از این با فیلم «دادگاه» (Court) فعالیت حرفهای خود در زمینه ساخت آثار بلند داستانی را آغاز کرد. این درام در سال ۲۰۱۵ ساخته شد و به عنوان فیلم منتخب کشور هند در مراسم اسکار سال ۲۰۱۶ انتخاب شد. فیلم سینمایی دادگاه درباره روند پرونده یک خواننده آثار اعتراضی بود که در کشور هند بازداشت و محاکمه شد.
حضور در بخش رقابتی جشنواره ونیز با فیلم مرید فرصتی است تا این فیلمساز جوان هندی جایگاه برجستهتری در سینمای جهان و بازار بینالمللی فیلم پیدا کند.
در ادامه بخشهایی از نقدهای نوشته شده درباره فیلم سینمایی مرید را میخوانیم.
گزیدهی نقدها و بررسیهای فیلم مرید
ایندی وایر / اریک کوهن
مرید بیش از آنکه درباره مقصد باشد درباره خود سفر است؛ فیلمی با این نتیجهگیری که وقتی موضوع کسب دانش، خود زندگی باشد انسان درجستوجوی دانش هرگز نمیتواند به معنای واقعی کلمه به یک استاد تبدیل شود.
موسیقی سنتی شمال هند شبیه هیچ چیز دیگری نیست جز خودش: غوغای سیتار و چهچهه آوازهای بداهه معروف به راگا نوعی کیفیت عمیق باستانی دارند که گویی به رمز و راز وجود انسان دسترسی یافتهاند. گرچه راوی شانکار (آهنگساز و نوازنده مشهور هندی سیتار) ممکن است نامی باشد که باعث محبوبیت بیشتر چنین ملودیهایی در غرب شده اما اساسا این شکل هنری (معروف به موسیقی هندوستانی) فراتر از دستاوردها و هنر یک فرد است و این همان حقیقت تلخی است که شاراد (با بازی آدیتیا مودک بازیگر تازهکار فیلم که خود در زندگی واقعی نوازنده است) در فیلم درخشان چایتانیا تامانه با آن مواجه میشود.
مرید ادامهدهنده مسیر فیلم اول کارگردان یعنی دادگاه است؛ فیلمی که در آن نیز از زاویه دید یک سیستم فاسد قضایی به نقش پیچیده موسیقی در جامعه هند توجه شده بود.
ورایتی / جی وایزبرگ
در این اثر باریکبینانه که پس از فیلم سینمایی دادگاه ساخته شده چایتانیا تامانه زندگی یک خواننده جوان هندوستانی را بررسی میکند که تلاش میکند با غلبه بر عدم اعتمادبهنفس به اهدافش دست یابد.
هنگامی که فیلم ابتدایی فوقالعاده چایتانیا تامانه یعنی دادگاه سال ۲۰۱۴ در بخش افقهای جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد نوید ورود یک استعداد درخشان را میداد که حاضر است با بهرهگیری از نوعی سینمای مستقل متفکر دست به ریسک بزند.
حال نیز فیلم دوم این کارگردان هندی پیش از آنکه شاهد اکران آن در رویدادهای هنری معتبر دیگر باشیم در بخش رقابتی جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمده؛ اثری که هم از نظر مقیاس از فیلم قبلی بزرگتر است و هم فیلم شخصیتری است.
این داستان غنی و چند لایه درباره یک مرد جوان که زندگیاش را وقف تسلط بر عناصر روحانی و تکنیکی آوازهای راگا کرده است، مسائل زیادی برای تامل در اختیار مخاطب قرار میدهد؛ مسائلی درباره رابطه مرید و مراد، ذات اجرای هنری و حرفه فرساینده یک هنرمند.
یکی از مشکلاتی که فیلم با آن مواجه است عدم وجود پیشینه فرهنگی مخاطب است که باعث میشود بیننده نتواند کیفیاتی را تحسین کند که یک اجرای موسیقیایی را از یک اجرای دیگر متمایز میکند. با این وجود از طریق پایانی کاملا متناسب یک مخاطب دقیق ممکن است حس کند قادر است به طور کلی درک کند که کدام خواننده اجرایی الهامبخش و معنوی ارایه داده و کدام خواننده اجرایی خشک و فاقد الهام عرضه کرده است.
گاردین / زان بروکس
فیلم مرید ساخته چایتانیا تامانه اثری است جسورانه که پس از سالها به عنوان اولین فیلم هندی در بخش مسابقه جشنواره ونیز حضور دارد (بعد از فیلم «عروسی مانسون» ساخته میرا نایر که شیر طلایی جشنواره سال ۲۰۰۱ را دریافت کرد).
برای تحسین درام خالص و مالیخولیایی تامانه لازم نیست با پیچیدگیهای موسیقی هندوستان آشنا باشید گرچه خطر میکنم و براساس حدس میگویم که ممکن است این آشنایی کمککننده باشد.
دوست داشتم قادر بودم همان میزان که فیلم را تحسین میکنم از آن لذت هم ببرم. فیلم آنقدر محصول عشق و علاقه صرف است که بیش از حد فکورانه و سنگین از کار درآمده است.
اسکرین اینترنشنال / وندی آید
رسیدن به کمال در موسیقی سنتی هندی نیازمند نوعی تلاش ابدی است؛ کیفیتی خاص که تقریبا همه کسانی که به شکل حرفهای به دنبال موسیقی میروند فاقد آن هستند.
شاراد نرولکار (با بازی آدیتیا مودک) نیز از این موضوع باخبر است؛ دست کم پدر او یکی از همان آدمهای مشتاقی بوده که در این مسیر تلاش کرده و شکست خورده است. با وجود این آگاهی شاراد هم وارد این حوزه میشود و فکر و ذکرش تبدیلشدن به یک خواننده کلاسیک حرفهای در سنت موسیقی هندی است.
اما فیلم دوم چایتانیا تامانه که پس از فیلم سینمایی دادگاه ساخته شده، اثری درباره موفقیت نیست بلکه بررسی تنزل تدریجی آرزوهای بزرگ و کدرشدن خلوص رویاها و چشماندازها است. قطعا متوسطبودن به جذابیت بهترینبودن نیست، اما شاید از نظر روانشناختی موقعیت بدی نباشد.
جذابترین بخش فیلم (گرچه به تدریج زیر بار تعداد زیاد اجراهای مشابه کمرنگ میشود) رابطه و همزیستی مرید و مراد است. در حالات شاراد وقتی اجرای استادش را نگاه میکند گرسنگی مشهود است؛ گویی میخواهد نبوغ او را صرفا از طریق حضور در کنار استاد و معلقبودن در مدار او ببلعد. اما سوالی که شاراد از خود نمیپرسد این است که استاد واقعا به او همچون جانشین خود نگاه میکند یا او را چون یک کارآموز صرف مینگرد؟