نقد کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئنش»؛ قصه آن سوی دیوارها

هاروکی موراکامی، این معمار خیال و کابوس، بار دیگر با کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئنش» ما را به سفری در ناخودآگاه جمعی و فردی دعوت میکند. موراکامی نویسندهای است که یک جهان خیالی دارد، به قول سینماییها یک یونیورس داستانی دارد و هر از گاهی مخاطبین خود را به این یونیورس میبرد و یک چهره تازه از آن به ما نشان میدهد. این اثر، بازگشتی است به یکی از نخستین داستانهای کوتاهش، اما نه صرفاً یک بازخوانی ساده، بلکه کندوکاوی عمیقتر در مضامین همیشگی مورد علاقهی او: تنهایی، فقدان، هویت و ماهیت سیال واقعیت. این رمان، همچون آینهای، تصویری از دغدغههای نویسنده در طول سالها را بازتاب میدهد، اما پرسش اصلی اینجاست: آیا این تصویر، صرفاً تکراری از نقوش آشناست، یا دریچهای نو به جهانی که موراکامی بنا کرده است؟
روایت: کهنالگوی قهرمان سرگردان در جستجوی معنا
هاروکی موراکامی در سال ۱۹۸۰ داستانی با عنوان «شهر و دیوارهای نامطمئنش» در مجلهٔ ادبی بونگاکوکای منتشر کرد. او احساس میکرد که این اثر پتانسیل بیشتری دارد و به همین دلیل، آن را بهصورت کتاب منتشر نکرد. پس از گذشت حدود چهل سال، موراکامی در سن هفتاد و یک سالگی به این داستان بازگشت و آن را بهصورت رمانی کامل و پختهتر منتشر کرده است. کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئنش» ما را با تاکشی، قهرمانِ گوشهگیر و رنجکشیدهی موراکامی همراه میکند. او پس از تجربهی یک شکست عاطفی، به شهری با دیوارهای سر به فلک کشیده پناه میبرد، جایی که زمان و مکان در هم میشکنند و خاطرات، همچون سایههایی سرگردان، در کوچههای آن پرسه میزنند. تاکشی در شهری قرار گرفته که سالها پیش با دوستدختر دوران نوجوانیاش، آن را در ذهن خودشان پرورانده بودند. او به دورانی پناه برده که عشق برایش معنا داشت، دوست داشتن برایش معنا داشت و زندگی برایش خوابهای رنگی بود و نه کابوسهای شبانه. این ساختار روایی، یادآور آثار پیشین موراکامی، بهویژه «کافکا در کرانه» و «1Q84» است. با نگاهی به شخصیتهایی داستان میتوان گفت موراکامی در این رمان نیز از همان عناصر آشنا بهره برده است:
- قهرمان مرد: منزوی، متفکر و در جستجوی گمشدهای درونی.
- شخصیت زن مرموز: شخصیتی اثیری و دستنیافتنی که گویی کلید حل معما را در دست دارد.
- فضای معلق: جهانی بین واقعیت و خیال، جایی که قوانین فیزیک و منطق رنگ میبازند و خواننده نمیداند با چه چیزی روبروست؛ یک جهان سورئال.
دیوارها؛ استعارهای از گسست و انزوا در عصر مدرن
دیوارها، عنصری کانونی در این رمان، استعارهای چندوجهی از محدودیتهای انسانی هستند. این دیوارها، نه تنها مرزهای فیزیکی، بلکه موانع روانی، سدهای حافظه و قید و بندهای اجتماعی را نیز نمایندگی میکنند. در دنیای مدرن، انسانها بیش از هر زمان دیگری در معرض انزوا و گسست قرار دارند و این دیوارها، نمادی از این وضعیت اسفناک هستند. ما در دنیایی هستیم که شاید پینترستها و اینستاگرامها آن را تبدیل به یک «دنیای پشمکی» کرده باشند که بامزه و رنگین است؛ انسانها از همیشه استرس بیشتری دارند و با وجود دهکده جهانی اینترنتی، آنها از همیشه تنهاتر هستند.
دیوارهای واقعی، مانند مرزهای جغرافیایی، موانع اقتصادی و تبعیضهای اجتماعی، حس انزوا را تشدید میکنند. اما دیوارهای ذهنی، مانند ترس، تعصب و فقدان اعتماد به نفس، میتوانند حتی از دیوارهای فیزیکی نیز نفوذناپذیرتر باشند. موراکامی با به تصویر کشیدن دیوارهای نامطمئن، به ما یادآوری میکند که باید به دنبال راههایی برای شکستن این دیوارها و ایجاد ارتباطات انسانی معنادار باشیم. موراکامی از این نماد برای بررسی ناخودآگاه و مکانیسمهای دفاعی ذهن استفاده میکند. دیوارهایی که تغییر شکل میدهند، نشاندهنده انعطافپذیری و در عین حال، ناپایداری ذهن سیال آدمی هستند که هیچگاه نمیتواند یک شکل باقی ماند. موراکامی بهخوبی میداند هیچ آدم سالم و غیرسالمی! قرار نیست تفکرات یک شکل و یکسان در طول زمان داشته باشد.
این رمان، نشان میدهد که حافظه و هویت، دو عنصر جداییناپذیر هستند. حافظه، نه تنها مجموعهای از خاطرات، بلکه سازندهی هویت ماست. خاطرات، تجربیات و احساسات گذشته، شخصیت ما را شکل میدهند و به ما احساس تعلق و پیوستگی به زمان و مکان میدهند. اما حافظه، همواره قابل اعتماد نیست. خاطرات میتوانند تحریف شوند، فراموش شوند یا حتی به طور کامل از بین بروند. موراکامی در این رمان، به ما یادآوری میکند که هویت ما، همواره در معرض تغییر و دگرگونی است و باید با این واقعیت روبرو شویم.
ساختار غیرخطی و هزارتوی سورئال
موراکامی در کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئنش» همچنان به سنت همیشگی خود در نوشتن زمان وفادار مانده و از روایت غیرخطی و ساختارهای سوررئال بهره میبرد. داستان، مدام بین زمانها و مکانهای مختلف در نوسان است و خواننده را در هزارتویی از رویاها و خاطرات سرگردان میکند. گم شدن در بین جملات از ویژگیهای همیشگی خوانندگان کتابهای موراکامی است؛ حس گم شدن در داستانهای او حسی شبیه به رها کردن دست پدر و مادر در دوران کودکی در یک بازار شلوغ است. خواننده با خوانش کتابهای او حس میکند در دنیایی گم شده که پر از آشنا و دوست است اما از طرفی همه چیز برایش ناآشنا است. این گمگشتگی از لذتهایی است که هنگام غرق شدن در دنیای جادویی موراکامی به سراغ خوانندگان میآید و در کتاب جدید او، حس بسیار پررنگی است. زمان در روایتهای موراکامی، همچون یک هزارتوی روانشناختی عمل میکند. او گذشته و حال را بهگونهای در هم میتند که تمایز بین آنها از بین میرود و شخصیتها در چرخشی بیپایان از خاطرات، رویاها و واقعیتها گرفتار میشوند. این تکنیک بهویژه در این رمان بهخوبی دیده میشود.
حس گم شدن، بخشی از فلسفهی روایت موراکامی است. او خواننده را مجبور میکند که در این بینظمی معنا را کشف کند، بیآنکه پاسخی قطعی ارائه دهد. این عدم قطعیت، همان چیزی است که خوانندگان وفادار او را جذب میکند. این تکنیکهای روایی، از یک سو، به ایجاد فضایی وهمآلود و رازآلود کمک میکند و خواننده را به چالش میکشد تا قطعات پازل داستان را کنار هم بچیند. از سوی دیگر، این ساختار پیچیده میتواند باعث سردرگمی و خستگی خواننده شود. ناگفته نماند برخی از منتقدان بر این باورند که موراکامی در این رمان، بیش از حد درگیر فضاسازیهای سوررئال شده و از پرداخت کافی به شخصیتها و عمق داستان غافل مانده است.
مقایسه با آثار پیشین: تکامل یا درجا زدن؟
کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئنش» شباهتهای بسیاری با دیگر آثار موراکامی دارد. با این حال، این رمان تلاش میکند تا لایههای روانشناختی عمیقتری را در شخصیتها کاوش کند و به سوالات اساسی دربارهی هویت و حافظه بپردازد.
نقاط قوت:
- تعمیق در فلسفهی هویت و حافظه: بررسی عمیقتر ناخودآگاه و تاثیر خاطرات بر شکلگیری هویت.
- تکنیکهای روایی جذاب: استفاده از روایت غیرخطی و ساختارهای سوررئال برای ایجاد تعلیق و رمزآلودی.
- استفادهی هوشمندانه از نمادها: بهرهگیری از نماد دیوار به عنوان استعارهای از محدودیتهای انسانی و مرزهای ذهن.
نقاط ضعف:
- عدم توسعهی کافی در برخی شخصیتها: سطحی بودن برخی از کاراکترها و عدم پرداخت کافی به انگیزهها و درونیات آنها.
- اتکای بیشازحد به سبک بصری و فضاسازی: غرق شدن در توصیفات سوررئال و دور شدن از روایت اصلی.
- تکرار الگوهای روایی: استفاده از فرمولهای آشنای موراکامی، از جمله قهرمان منزوی، شخصیت زن مرموز و فضای معلق بین واقعیت و خیال.
پژواکی در تالار آینه
«شهر و دیوارهای نامطمئنش» را میتوان همچون پژواکی در تالار آینهی آثار موراکامی دانست. این رمان، بازتابی از دغدغههای همیشگی نویسنده است، اما در عین حال، تلاش میکند تا زوایای جدیدی از این دغدغهها را روشن کند. تکرار الگوهای روایی در آثار موراکامی، میتواند هم به عنوان یک ضعف و هم به عنوان یک ویژگی منحصر به فرد تلقی شود. از یک سو، تکرار میتواند باعث خستگی خواننده شود و احساس یکنواختی را القا کند. از سوی دیگر، این تکرار میتواند نشان از سبک خاص و امضای هنری نویسنده باشد.
این اثر، برای دوستداران موراکامی، تجربهای لذتبخش و آشنا خواهد بود. «شهر و دیوارهای نامطمئنش» اثری است که ارزش خواندن دارد، اما نه به عنوان نقطهی شروع برای ورود به دنیای موراکامی، بلکه به عنوان مکملی برای درک بهتر جهانبینی او.
منبع: دیجیکالا مگ