سرگذشت نارنیا؛ ردهبندی ۳ فیلم این مجموعهی فانتزی از بدترین تا بهترین
استودیوها در پی موفقیت اقتباسات سینمایی هری پاتر و ارباب حلقهها، مشتاق یافتن یک سری رمان فانتزی دیگر با مخاطبانی خاص بودند که بتواند الهامبخش یک فرانچایز باشد. سرگذشت نارنیا یکی از بهترین گزینهها بود. این مجموعه فانتزی هفت قسمتی به نویسندگی سیاس لویس، بسیار دوستداشتنی بود. قلمرو اساطیری نارنیا طرفداران مشتاق زیادی داشت و شخصیتها و موجودات محبوب آن میتوانستند بر روی پرده بزرگ سینما به نمایش درآیند.
- ۱۰ ابرشرور قدرتمند فیلمهای فانتزی از ضعیفترین تا قویترین
- ۱۰ فیلم فانتزی عالی که خارج از سرزمین میانی رخ میدهند
- ۱۵ فیلم که طرفداران هری پاتر باید ببینند؛ جهانی از جادو و شگفتی
لویس از ترس اینکه موجودات فانتزی داستانش، در لایو اکشن، کفرآمیز به نظر برسند، هرگز حق پخش داستان خود را در طول زندگی نفروخت. با این حال، فیلمهای سرگذشت نارنیا پیشرفتهای چشمگیری در کارهای گرافیکی و کامپیوتری، از جمله یکی از اولین شخصیتهای کاملا دیجیتالی را که شیری به نام اصلان (لیام نیسون) بود، به نمایش گذاشتند. عوامل سازنده در اقدامی به همان اندازه مهم، بازیگران گروه را از بین جوانانی مستعد انتخاب نمودند. فیلمها از نظر کیفیت، متفاوت هستند اما به هر حال، داستان آنها درباره سفر جذاب بچههای خانواده پونسی، پیتر (ویلیام موزلی)، سوزان (آنا پوپلول)، ادموند (اسکندر کینز) و لوسی (جورجی هنلی) است که از خانه خود در انگلستان به دنیایی از جادو و خطر منتقل میشوند.
فیلم اول از نظر مالی موفقیتآمیز بود اما دو قسمت بعدی عملکرد ضعیفی داشتند و فیلم چهارم هم در باتلاق توسعه و تولید به سر میبرد. حقوق این مجموعه در سال ۲۰۱۱ از شرکت تولیدی والدن مدیا خریداری شد. جو جانستون به طور موقت به کارگردانی چهارمین فیلمی که میتوانست ادامه داستان را اقتباس کند، منصوب شد اما با امضای قرارداد چند ساله نتفلیکس با شرکت CS لویس برای تولید فیلمها و سریالهای جدید، متیو آلدریچ (فیلمنامه نویس) بهعنوان معمار باقی این فرانچایز استخدام شد اما از آن زمان تاکنون، هیچ خبر مهمی منتشر نشده است.
اگرچه آینده این مجموعه نامشخص است اما به هر حال، سری سرگذشت نارنیا نمونهای جذاب بهعنوان یک فرانچایز است که تاحدودی کامل شده است. پس بد نیست سه فیلم موجود در آن را از نظر کیفیت بررسی کنیم.
۳. سرگذشت نارنیا: سفر کشتی سپیدهپیما (The Chronicles of Narnia: The Voyage of the Dawn Treader)
- کارگردان: مایکل آپتد
- بازیگران: ویل پولتر، جورجی هنلی، بن بارنز
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶٫۳ از ۱۰
سومین و در کمال تعجب، آخرین فیلم مجموعه سرگذشت نارنیا، شامل تغییراتی عمده نسبت به قسمتهای قبلی بود. برخلاف دو فیلم اول که توسط اندرو آدامسون کارگردانی شد، صندلی کارگردانی این فیلم به مایکل آپتد واگذار گردید. داستان سفر کشتی سپیدهپیما فقط بر روی دو خواهر و برادر کوچکتر، ادموند و لوسی متمرکز است و رویکرد تیرهتری نسبت به آثار قبلی و منبع اصلی دارد و میزان احساسات آن هم کمتر است. متأسفانه تلاشهای آپتد برای معرفی دیدگاه همه شخصیتها با داستانهای دوستدار خانواده لویس، در تضاد است.
ادموند و لوسی به نارنیا بازمیگردند تا به شاهزاده کاسپین (بن بارنز) کمک کنند که در یک ماجراجویی الهام گرفتهشده از فیلم اودیسه، هفت ارباب گمشده را پیدا کند. روند داستان که در آن، هر یک از شخصیتها در برابر ترسهای عمیق خود قرار میگیرند، جذاب است اما ترس و وحشت ناشی از هیولاهای کابوسوار، کمی پایه و اساس قصه را سست میکند. سرعت و ریتم فیلم آنقدر زیاد است که آپتد اصلا نمیتواند زمان زیادی را در محیطی معین بگذراند. دیدار مجدد نهایی با اصلان و یک نبرد بزرگ با یک مار که از طریق کارهای گرافیکی ساخته شده است، کاملا حس و حالی نزدیک به فیلم اول دارند اما نسبت به بحران روانی شخصیتها در خط داستانی فیلم که روند موردعلاقه آپتد است، کمی نامرتبط و ناخوشایند به نظر میرسند.
با این حال، الکساندر کینز و جورجی هنلی باز هم بازی قوی ارائه میدهند و شخصیتهای بالغ خود و نگرانیهایی را که در قالب نقش یک رهبر دارند بهخوبی و با موفقیت به نمایش میگذارند. بن بارنز در نقش شاهزاده کاسپین عملکرد بسیار قویتری نسبت به اولین حضور خود در مجموعه داشت و به طرز جالبی، لهجه ناخوشایند خود را کنار گذاشت. متاسفانه حضور پسر عموی جوان خانواده پونسی، اوستاس اسکراب (ویل پولتر) از جذابیت فیلم کاسته است. پولتر مطمئنا قصد دارد نقش خود را به بهترین شکل ارائه دهد اما شکایت و غر زدن دائمی او باعث ایجاد مشکلاتی در فیلم میشود و در نهایت، چندین خرده داستان در پی همین صحبتها، بلاتکلیف باقی میمانند.
۲. سرگذشت نارنیا: شاهزاده کاسپین (The Chronicles of Narnia: Prince Caspian)
- کارگردان: اندرو آدامسون
- بازیگران: جورجی هنلی، ویلیام موزلی، بن بارنز
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶٫۵ از ۱۰
سرگذشت نارنیا: شاهزاده کاسپین جذابیت کمتری نسبت به قسمت اول دارد. داستان تمرکز بیشتری بر فتنههای سیاسی و سکانسهای اکشن در مقیاس بزرگ دارد و عناصر افسانهای آن کمرنگ شده است و همین رویکرد و برداشت تیره و دارک، نتایج متفاوتی در پی دارد. از یک سو لازم بود که چهار فرزند خانواده پونسی، تجربه بیشتری داشته باشند، زیرا آنها قبلا خود را ثابت کردند و حالا بزرگتر شده بودند. داستان رویکرد جالبی نسبت به دنیایی داشت که در آن اهالی نارنیا این بار با قوانین جدیدی روبهرو بودند اما میتوان گفت ۱۵۰ دقیقه، زمانی بسیار طولانی برای روایت داستان محسوب میشود و گهگاه متوجه میشویم که روایت از خط اصلی خود خارج میشود.
متأسفانه مسألهی اصلی شاهزاده کاسپین، شخصیت اصلی آن است. روند داستانی تمایل کاسپین برای بازپس گرفتن تاج و تخت از عموی شرورش، پادشاه میراز (سرجیو کاستلیتو)، به طرز فجیعی، ناپخته است و فیلم بیشتر به نشان دادن گناهکار بودن خانواده پونسی علاقهمند است. رشد عقلی بارنز در تصمیمگیری، نادیده گرفته میشود و او اغلب تحت رهبری پیتر قرار میگیرد و طبیعتا لهجه اسپانیایی وی هم کمکی به او نمیکند. کاستلیتو یک تبهکار بدذات است اما در میان درگیریهای مداوم خانوادگی، فقط ریتم داستان را کند میکند و خیلی به شرارت او، اشارهای نمیشود.
تنش بین پیتر و ادموند جذاب به نظر میرسد اما نقش خواهران و زنان در این فیلم که به عقیده آدامسون بیشتر یک فیلم پسرانه است، کمرنگ است. ذهنیت دلپذیر و دوستداشتنی لوسی در جستوجوی اصلان یک نقطه روشن در داستان تاریک فیلم است اما رابطه عاشقانه لحظه آخری لوسی با کاسپین، هیچ مبنا و اساسی ندارد. کوتوله قرمز، ترامپکین (پیتر دینکلیج)، کوتولهی سیاه، نیکابریک (وارویک دیویس) و شمشیرزن موش، ریپی چیپ (ادی ایزارد) همگی قهرمانان جدیدی هستند که بهخوبی با داستان این خواهران و برادران تطابق و هماهنگی دارند. اگرچه شاید فیلم، نبردهای زیادی در مقیاس بزرگ داشته باشد اما به هر حال این نبردها برای یک فیلم خانوادگی واقعا چشمگیر هستند و حماسی و مناسب به نظر میرسند.
۱. سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر (The Chronicles of Narnia: The Lion, The Witch and the Wardrobe)
- کارگردان: اندرو آدامسون
- بازیگران: جورجی هنلی، ویلیام موزلی، آنا پاپلول
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶٫۹ از ۱۰
سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و کمد، چکیده بهترین لحظات این سری است. این فیلم یک داستان رو به رشد دارد که در آن، کودکان مسیر اصلی خود را پیدا میکنند و در طی سختیها، همچنان امیدوار میمانند. لذت دیدن نارنیا برای اولین بار به هیچ وجه در دنبالههای فیلم تکرار نشد و ترکیب گریم کاربردی و کارهای گرافیکی پیشگامانه، فیلم را به اثری جذاب تبدیل کرده است. حضور اصلان با صداپیشگی نیسون بهعنوان یک مشاور و مرشد، در فیلمهای بعدی، بیشتر اجباری و بیهدف به نظر میرسید اما در فیلم شیر، جادوگر و کمد، سراسر حرکات و حضورش، لذتبخش است.
جادوگر سفید با بازی تیلدا سوینتون، جذابترین شخصیت شرور این مجموعه است. طراحی لباس و آرایش او خیرهکننده است و سوینتون بهدرستی کاراکتر خود را به نمایش میگذارد و به وسوسههای شیطانی او عمق میبخشد. جیمز مک آووی در نقش آقای تومنوس، دوستداشتنیترین موجود افسانهای این مجموعه است که به جادوگر سفید خیانت میکند تا به ادموند و لوسی کمک کند. سرنوشت غمانگیز تومنوس، بسیار تأثیرگذار است و نقطه عطف این فرانچایز محسوب میشود.
با این وجود، تمرکز داستان هرگز از اعضای خانواده پونسی دور نمیشود و شیر، جادوگر و کمد در این زمینه، از همه فیلمهای دیگر موفقتر عمل میکند. هر یک از بچهها یک خط داستانی کامل دارند؛ پیتر میآموزد که رهبری واقعا به چه معناست، سوزان دلسوزی و مهربانی را یاد میگیرد، ادموند به اهمیت حقیقت پی میبرد و لوسی شجاعت درونی خود را کشف میکند. هر یک از ماجراجوییهای انفرادی آنها از اهمیت یکسانی برخوردارند و هماهنگی و همدلی آنها در کنار هم، باورپذیر و جذاب است. شیر، جادوگر و کمد یک فیلم کامل و بینقص نیست، کمی ساده است و فلشفورواردهای آن ضروری نیستند. با این حال، بهعنوان یک ماجراجویی فانتزی، مفهومی عمیق دارد و پر از شوخطبعی است و اقتباسی عالی از داستان لویس است که هرگز مانندش ساخته نخواهد شد.
منبع: Collider
ممنون برای بررسی.
فیلم اول واقعا خوب بود. فیلم دوم متوسط، و فیلم سوم بد! فیلم سوم یه جاهایی شبیه فیلمای تلویزیونی میشد، و همونطور که در این نقد به درستی نوشته شده سرعت اتفاقات بالاست و به درستی بهشون پرداهته نمیشه و سَرسَرکی از خیلی از خرده داستانها رد میشه.
امیدوارم سریعتر فیلمهای بعدی نارنیا رو بسازن تا هنوز بازیگرانش در سنین اوج جوانی هستند
دیگه عن این داستانو در آوردن. متنفرم از فیلمایی با موضوع نارنیا