چرا فصل چهارم سریال «پسران» شکست خورد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
شکست فصل چهارم پسران

بسیاری از مخاطبان از همه‌گیری ناگهانی ابرقهرمان‌ها خسته شده‌اند. چطور می‌شود با همه فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی که مارول و دی‌سی مدام در گلوی ما فرو می‌کنند،خسته نشویم؟ اما در میان این جریان بی پایان محتواهای تکراری ابرقهرمانی، یک سریال وجود داشت که نفسی تازه بود: سریال «پسران». در طول سه فصل اول، «پسران» هم از سوی منتقدان و هم از سوی تماشاگران مورد تحسین قرار گرفته و طرفداران زیادی را جمع کرده است؛ ولی فصل چهارم آن که اخیراً منتشر شده، کمترین امتیاز بیننده‌ها را در طول تاریخ پخش سریال از وبسایت راتن تومیتوز دریافت کرده است. شکست فصل چهارم «پسران» بدون شک بخاطر ضعف در نویسندگی سریال بوده است و بسیاری از مخاطبان دلایل محکمی برای نقد به سریال مورد علاقه‌ی خود داشتند.

هشدار: در این مقاله خطر لو رفتن داستان فصل چهارم سریال «پسران» وجود دارد.

در حق بلک نوآر کم لطفی شد

بلک نوار

بلک نوآر یکی از بهترین شخصیت های فرعی سریال بود و نبود او از دلایل شکست فصل چهارم «پسران» محسوب می‌شود. او یک نینجای سیاه پوست با توانایی‌های دیدنی و قدرتی فوق العاده بود . اگر با بلک نوآر روبرو می‌شدید، معمولاً به این معنی بود که او آمده تا شما را بکشد، نه اینکه شما را نجات بدهد. فصل سوم نشان داد که بلک نوآر بخاطر سولجدر بوی آسیب جسمی و روحی زیادی را تحمل کرده است و قول یک رودرویی بین او و سولجدربوی به مخاطبان داده شده بود که هیچوقت رخ نداد. در عوض، بلک نوآر به طور غیرمنتظره‌ای توسط هوملندر به قتل رسید که طعم تلخی در دهان طرفداران باقی گذاشت. فصل چهارم این بی‌احترامی به شخصیت بلک نوآر را ادامه داد. او با یک بلک نوآر جدید جایگزین شد که می‌توانست صحبت کند و تمام فصل را صرف تلاش برای درک شخصیت بلک نوآر کرد. این موضوع خنده‌دار بود اما نسبت به بلک نوآر فصل‌های قبل جذابیت کمتری داشت. فصل سوم نیز زمان زیادی را صرف تحلیل گذشته‌ی او و ایجاد همذات‌پنداری در مخاطب کرده بود. فصل چهارم با فاش کردن اینکه بلک نوآر هر زمان که مردم را می‌کشته تحریک می‌شده، جذابیت فصل‌های قبلی شخصیت را نیز نابود کرد و او به جای یک قاتل آسیب دیده‌ی مغزی که گذشته‌ی سیاهی داشته، به یک شوخی دیگر در طول سریال تبدیل شد.

تمام پیشرفت شخصیت دیپ از بین رفت

شکست فصل چهارم پسران

دیپ یک تقلید جالب از «آکوامن» دی‌سی است. حتی اگه جیسون ماموآ نقش این شخصیت را بازی کند، باز هم آکوامن شخصیت نچسبی است. جدا از تعرض او در در قسمت اول، کارکتر دیپ یک شخصیت احمق برای خنداندن مخاطب است. او در طی چند فصل گذشته، ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته و کم کم توانست به شخصیت بهتری تبدیل شود. در نهایت تمام پیشرفت‌های شخصیت او در فصل چهارم به کلی نابود شد. دیپ دوباره یک جانی روانی بود که برای هوملندر دست به قتل می‌زند. اگر او از کشتارها لذت نمی‌برد اوضاع فرق می‌کرد و نشان پیشرفت شخصیت او می‌شد؛ اما به نظر می‌رسد که اینطور نیست. مانند هوملندر، دیپ اکنون از توانایی های مافوق بشری خود برای ایجاد ترس و احترام در قربانیان استفاده می‌کند. در رودرویی خود با استارلایت، دیپ اعتراف می‌کند که هرگز برای کاری که با او انجام داده پشیمان نیست؛ موضوعی که باعث ناراحتی بسیاری از طرفداران پروپاقرص این شخصیت و سریال شد. هیچ‌کدام از رستگاری‌های فصل‌های قبل دیپ اهمیتی نداشته و این تصمیم نویسندگان برای این شخصیت از دلایل شکست فصل چهارم «پسران» است.

بی‌منطقی قدرت‌های هوملندر

هوملندر

هوملندر سوپرمنِ دنیای پسران است؛ نزدیکترین چیز به انسانی با قدرت‌های خداگونه که بشریت تا به حال دیده است. او یک ابرقهرمان تقریبا شکست ناپذیر با قدرت‌هایی فوق العاده، توانایی پرواز، اشعه لیزری و حواس پنج‌گانه‌ی بالاست. این مرد می‌تواند بوها و صداها را از فواصل دور تشخیص دهد؛ اما در فصل چهارم، تناقضات زیادی با توانایی‌های همیشگی هوملندر مشاهده کردیم. وقتی هیویی در عمارت تک نایت خود را به عنوان وب ویور درآورد و موفق شد هوملندر را فریب دهد، بسیاری از بینندگان نتواستند این موضوع را باور کنند. حتی اگر لباس وب ویبر بوی بدی داشت، چگونه هوملندر نتوانست بوی هیویی را تشخیص بدهد؟ سپس چند دقیقه بعد، گروه «پسران» عمارت تک نایت را خراب می‌کنند. استارلایت با فایرکراکر گفتگو می‌کند و ام ام مستقیماً به سر خواهر سیج شلیک می‌کند. یعنی هوملندر با قدرت‌های نامحدود خود نمی‌توانست متوجه هیچ کدام از این موضوعات بشود؟

رابطه‌‌ی فرنچی و کیمیکو

شکست فصل چهارم پسران

فرنچی و کیمیکو از همان فصل اول رابطه‌ی نزدیکی با یکدیگر داشتند. ماهیت رابطه‌ی این دو برای مخاطبان همیشه سوال بوده است. آیا آن‌ها نسبت به هم احساسات دارند یا رابطه آن‌ها کاملاً افلاطونی است؟ در فصل سوم، به عشق فرنچی و کیمیکو اشاره مستقیم شد؛ اما این زوج بعداً توافق کردند که این عشق عجیب بود و رابطه آن‌ها فراتر از عشق رمانتیک است. آن‌ها حتی مطرح کردند که چون کیمیکو قدرت‌های ماورایی دارد و فرنچی یک انسان معمولی است نمی‌توانند با یکدیگر باشند؛ موضوعی که استارلایت و هیویی کاملا آن را نقص می‌کنند. هر دوی آن‌ها گفتند که به یکدیگر احساس خواهر برادری دارند که مورد تائید مخاطبان هم قرار گرفت؛ اما فصل چهارم حتی این موضوع را نیز از بین برد. در آخر فصل چهار، رابطه فرنچی و کیمیکو دوباره پر از شور و عشق بود؛ اما طرفداران سریال آن را باور نکردند. ما قبلاً این داستان را دیده‌ایم؛ چرا دوباره به آن اشاره می‌شود؟ و مهمتر از همه، دیدن اینکه دو دوست صمیمی از جنس مخالف می‌توانند به صورت عادی یکدیگر را دوست داشته باشند پیام مهمی بود که حالا نابود شده بود. ناگفته نماند که کیمیکو، زمانی که فرنچی را در اوایل فصل چهارم در رابطه دید، از او را حمایت کرد و هیجان زده بود. هیچ نشانه‌ای از حسادت یا دوگانگی از طرف او وجود نداشت. فرنچی هم در آن زمان نیز به نظر نمی‌رسید که تمایلات متضادی برای کیمیکو داشته باشد. این واقعیت که فرنچی و کیمیکو به پیوند خواهر و برادری خود اذعان کرده‌اند و دوباره تصمیم گرفتند که این موضوع را نادیده بگیرند، در واقع تمام رابطه‌ی آن‌ها در آخر فصل چهارم را بی‌منطق می‌کند و به جای جذاب بودن، مخاطبان سردرگم و عصبی شدند.

بدرفتاری سریال با هیوئی

هیوئی

این مورد طرفداران زیادی را علیه سریال کرد؛ به خصوص آن‌هایی که شخصیت هیویی را دوست دارند. این شخصیت بیچاره بخاطر از دست دادن پدرش رنج می‌برد و در نهایت هیویی مجبور شد خودش او را بُکُشد و بلافاصله پس از این اتفاق دردناک، او را به یک میز بسته‌اند و تک نایت و اشلی به او تعرض کردند. به نظر سازندگان، صحنه‌ی تعرض به هیویی خیلی خنده‌دار بوده است؛ اما برای طرفداران سریال، این یک لحظه‌ی بی‌رحمانه بود که هیچ بامزگی نداشت و به نظر می‌رسید فقط می‌خواست که مخاطبان را شوکه کند. اما انگار سریال به سوء استفاده از هیویی تا همین جا هم راضی نبود. او بعدا توسط ابرقهرمانی که خود را به شکل استارلایت درآورده است دوباره مورد تعرض قرار گرفت! و سپس برای تکمیل بی‌احترامی به هیویی و مخاطبان، استارلایت از دست هیویی عصبانی می‌شود و مقصر جلوه داده می‌شود؛ انگار که تمام این اتفاقات به نوعی تقصیر اوست. انگار از دست دادن عزیزترین فرد زندگی هیویی و چندین بار مورد تعرض قرار گرفتن در یک فصل برای نویسندگان کافی نبوده است. در فصل اول سریال «پسران»، موضوع تعرض استارلایت به عنوان یک اعتراض به دنیای کاری دنیای آمریکا مطرح می‌شود. حتی سازنده‌ی آن، رویداد فصل اول استارلایت را سیاه خوانده بود و با جدیت با آن برخورد کرده بود؛ ولی حالا که همین اتفاق برای هیویی افتاده، به نظرش خنده‌دار آمده است. موضوع تعرض مرد و زن باید به شکلی برابر با آن برخورد شود و نویسندگان سریال فقط این شخصیت را تبدیل به موضوعی برای شوکه کردن مخاطب کردند و با این کار شکست فصل چهارم «پسران» و روی‌گردانی بسیاری از مخاطبان را قطعی کردند.

خط داستانی شخصیت بوچر

شکست فصل چهارم پسران

یکی دیگر از شخصیت‌های مورد علاقه‌ی طرفداران سریال بیلی بوچر است؛ یک بریتانیایی انتقام‌جو، متنفر از ابرقهرمانان و بد دهان که همه شخصیت‌های سریال دوست دارند از او متنفر باشند. بوچر از فصل اول شخصیت اصلی بوده اما به نظر می‌رسد که او در این فصل تقریبا بی‌اهمیت بوده است. او از گروه پسران کنار گذاشته شد و به معنای واقعی کلمه هر بار که روبروی دوربین حضور داشت، همه به او دری وری و ناسزا می‌گفتند. این موضوع پس از مدتی خسته‌کننده شد. کل خط داستانی بوچر شامل صحبت با توهمات و مقابله با بیماری لاعلاج خود بود. یکی از شوک‌های بزرگ این فصل، دوستی او با جو کسلر بود که معلوم شد توهم دیگری است؛ موضوعی که تقریبا همه آن را حدس زده بودند. تبدیل کردن مهم‌ترین شخصیت سریال «پسران» به یک شخصیت فرعی، از دلایل فروکش کردن جذابیت این فصل برای همگان بود.

پسران آسیب نمی‌بینند

پسران

هیو، بوچر، ام ام، فرنچی، کیمیکو و استارلایت از همان فصل اول حتی یک خراش هم برنداشته‌اند. علی‌رغم اینکه دائماً در برابر دشمنانی قدرتمند، خطرناک و قاتل قرار می‌گیرند، همیشه موفق می‌شوند زنده بمانند و سالم از مخمصه بیرون بیایند. چهار فصل تمام، زندگی آن‌ها در خطر بوده و آن‌ها حتی یک زخم کوچک هم برنداشتند .در فصل چهار، صحنه‌ای است که در آن خواهر سیج و نوکرانش پسران را احاطه کرده‌اند، تعدادشان بیشتر است و اسلحه دارند و پسران رسما هیچ راهی برای دفاع از خود ندارند. این لحظه‌ای است که یک فداکاری بزرگ توسط پسران می‌توانست و باید اتفاق می‌افتاد؛ اما باری دیگر، پسران بدون قدرت ما موفق می‌شوند حریفان ابرقهرمانی خود را بدون از دست دادن حتی یکی از اعضای خود شکست بدهند و چه چیزی آنها را نجات می دهد؟ بیلی بوچر! مثل این است که پسران توسط نویسندگان سریال محافظت می‌شوند نه واقعیت! و شاید زمان آن رسیده باشد که حداقل این موضوع را در فصل آخر سریال کنار بگذاریم.

شوکه شدن مخاطب مهم‌تر از داستان است

شکست فصل چهارم پسران

«پسران» به خاطر شوکه کننده بودن خود شناخته شده است. از همان اولین قسمت آن که عشق هیو به طور غیرمنتظره‌ای توسط اِی ترین با سرعت مافوق صوت تکه تکه شد، این موضوع مطرح شده بود. اما این لحظات شوکه کننده برای به تصویر کشیدن دنیای آشفته این شخصیت‌های ابرقهرمانی بود. تمام لحظات شوکه کننده سریال هدفمند و حتی ضروری بود. اما در فصل چهار انگار فقط هدف این بود که با نشان دادن تصاویر شوکه کننده کاری کنند تا مخاطبان در فضای مجازی در مورد رویدادها حرف بزنند تا تبلیغی برای سریال بشود. در فصل چهارم سریال، خیلی از لحظات خشونت بی‌مورد و غیرضروری به نظر می‌رسید و کمکی به پیشرفت داستان نمی‌کرد. انگار داستان مهم نیست؛ نشون دادن دل و روده یا تعرض مهم‌تر است؛ حتی اگر بی‌هدف باشد. این میزان از تمرکز روی شوکه کننده بودن، از دلایل شکست فصل چهارم «پسران» بود.

داستان‌های جانبی بی‌ارزش

شکست فصل چهارم پسران

بسیاری از داستان‌ها جانبی در این فصل بی‌ارزش بودند. فرنچی با فردی وارد رابطه می‌شود که روزی روزگاری پیش خانواده‌ش را کشته بوده. غرق در گناه، او خود را به پلیس معرفی می‌کند؛ ولی چند قسمت بعد آزاد می‌شود تا به پسران کمک کند و سریال خط داستانی او و میل به رستگاری که این همه چیده شده بود را نفی می‌کند. فردی از گذشته‌ی کیمیکو نیز در این فصل ظاهر می‌شود؛ یک زن جوان زخمی که به طور غیرارادی ترکیب وی را در کنار کیمیکو دریافت کرده بود. اما این شخصیت نیز به سرعت از داستان حذف شد. مادر هیو نیز پس از سال‌ها غیبت ناگهان ظاهر می‌شود، مرگ پدر هیویی را مشاهده می‌کند و دوباره از داستان بیرون می‌رود. علی‌رغم صرف ساعت‌ها روی این خط‌های داستانی، همه آن‌ها از بین رفتند. آن‌ها شخصیت‌ها یا موضوعات اصلی سریال را بیشتر توسعه ندادند و در نهایت به جایی نرسیدند.

تمرکز بیش از حد روی سیاست

سیاست سریال پسران

این بزرگترین شکایت در مورد فصل چهارم است. پسران همیشه به طنزهای سیاسی می‌پرداختند و حقیقت آمریکا را به تصویر می‌کشیدند؛ اما انگار این بار کمی زیاده‌روی کردند. فایرکراکر به نمایندگی از جمهوری خواهان رادیکال آمد و در برنامه‌های گفتگو به نمایندگی درباره ایدئولوژی ها و توطئه های دست راستی پرداخت و استارلایت به نمایندگی از دموکرات‌های رادیکال ظاهر شد و در پایان، این دو شخصیت با یکدیگر درگیر شدند. به نظر می‌رسید که باورهای سیاسی خود تهیه‌کنندگان در روایت سریال در هم تنیده شده بود. در میان شخصیت‌های اصلی، حمایت بسیار بیشتری از طرفداران چپ بود تا طرفداران راست. مهمتر از آن، تیم هوملندر تمام فصل را صرف توطئه در مورد چگونگی ورود به کاخ سفید و به دست آوردن قدرت بیشتر برای خود کرد. نقشه‌ی آنها شامل یک سوءقصد به رئیس جمهور فعلی بود؛ طرحی که به طرز ترسناکی وقایع جاری را نیز منعکس می‌کرد. بسیاری از ما برای فرار از موقعیت‌های دنیای واقعی به سمت سرگرمی و تلویزیون می‌رویم؛ نه اینکه به این شدت آن‌ها را دوباره مشاهده کنیم. حتی اگر دغدغه‌های سیاسی نویسندگان را قبول کنیم، موضوعات سیاسی سریال می‌توانست خیلی هوشمندانه‌تر مطرح بشود. فصل چهارم پسران در به تصویر کشیدن آمریکای امروزی، تمام داستان خود را صرف غرق کردن بینندگان در تفسیرهای سیاسی کرد؛ وقتی که می‌توانست خیلی هوشمندانه‌تر و غیرمستقیم‌تر این مباحث را تحلیل و بررسی کند.

منبع: movieweb

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. امینی

    شکست خورد؟ جالبه . یکی از بهترین فصل‌ها بود
    بالاخره فضاسازی برای فصل ۵ هستش
    پس قطعا نه تنها بد نبود بلکه عالی بود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما