۱۳ فیلم و انیمیشن که بهیادماندنیترین افتتاحیهها را داشتند
یکی از اجزای پراهمیت هر فیلم سینمایی، سکانس افتتاحیه و مقدمهی آن است. یک شروع گیرا و مجذوبکننده قطعا امتیاز مثبت بزرگی برای هر اثر سینمایی محسوب میشود. سکانس افتتاحیه و کیفیتش کاملا بستگی به توانمندیهای فیلمساز دارد. او باید از میان چندین و چند روش بسته به نوع ژانر فیلم برای شروع اثر خود افتتاحیه بسازد.
فیلمساز میتواند با یک شروع تند و آتشین، بیننده را درگیر سلسله اتفاقات اکشن و هیجانانگیز کنید. گاهی هم ممکن است از همان ابتدای کار با استفاده از دیالوگها شروع به پرورش شخصیتها کند. در هر صورت، فیلمساز نیاز مبرم دارد تا افتتاحیهی داستانش برای مخاطب اهمیت ویژهای داشته باشد.
آرون سورکین در فیلم «شبکهی اجتماعی» (The Social Network) نشان داده که شما میتوانید به خوبی از طریق دیالوگها یک مقدمهی ایدهآل بسازید. هر چند، برای این کار، به وجود یک نویسندهی ماهر و زبردست نیاز است تا این شیوهی افتتاحیه در حد و اندازهی یک فیلم سینمایی جذاب به نظر برسد. سورکین با تسلطی مثالزدنی توانسته از پس این کار بر بیاید. فیلمهایی هم هستند که با جلوههای ویژه و موسیقی نزد مخاطب دلبری میکنند. برای مثال میتوان به «شیر شاه» (The Lion King) و «داستان بخش غربی» (West Side Story) اشاره کرد. از آن سو، ژانر وحشت معمولا در قدم اول یک صحنهی قتل یا یک خشونت بسیار بارز را در بخش مقدمه به تصویر میکشد. جدا از بحث ژانر و سبک فیلم، یک فیلمساز کار بلد به خوبی میداند که یک فیلم را باید چگونه آغاز کند تا بیننده برای تماشای ادامهی داستان شوق و اشتیاق لازم را داشته باشد. در این مقاله، ۱۳ فیلم سینمایی که سرآغاز و افتتاحیهی جذاب و درگیرکنندهای دارند معرفی میشود:
۱۳- جیغ (Scream)
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: نیو کمپبل، کورتنی کاکس، دیوید آرکوئت
- محصول: ۱۹۶۶، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۹٪
«جیغ» از همان ابتدای اکران اولین فیلم در تلاش بوده تا نسبت به سایر آثار ژانر وحشت متفاوت باشد. اولین فیلم «جیغ» در سکانس افتتاحیه، شخصیتی به اسم کیسی بکر (با بازی درو بریمور) را نشان میدهد که به یک تماس تلفنی پاسخ میدهد. آن سمتِ خط، فردی مرموز از کیسی دربارهی فیلمهای ترسناک سوال میپرسد. در وهلهی اول به نظر میرسد که این ماجرا صرفا یک شوخی است اما رفته رفته موقعیت ترسناکتری خلق میشود تا جاییکه اولین صحنهی مهم داستان «جیغ» رقم زده میشود.
کارگردانیِ کریون، متن فیلمنامهی بسیار هیجانانگیز ویلیامسون و همچنین نحوهی قتل شخصیتهای ریز و درشت در فیلم موجب شد تا واقعا فیلم «جیغ» از همه نظر نسبت به سایر آثار همسبک خود یعنی اسلشر متفاوت به نظر برسد. فرنچایز «جیغ» صحنههای قتل و خونریزی بسیار متعددی در خود دارد، اما شما به احتمال زیاد هیچوقت فیلم اول از این سری را فراموش نخواهید کرد. البته از بازی بریمور در نقش کیسی هم نمیتوان غافل شد که به عقیدهی فیلمنامهنویس فیلم، این بخش یکی از محبوبترین صحنهها در فیلم است.
۱۲- بالا (Up)
- کارگردان: پیت داکتر، باب پیترسون
- بازیگران: ادوارد اسنر، جوردن ناگای، جان رتزنبرگ
- محصول: ۲۰۰۹، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۸٪
صحنهی مقدمهی انیمیشن «بالا» در عرض چند دقیقه یک قصهی کامل را به شیوهای بسیار دیدنی به تصویر میکشد؛ قصهای عاشقانه دربارهی کارل و الی که فراز و نشیبهایی داشته و بیننده به یکباره در نهایت با یک پایان غمانگیز شوکه میشود. پسر، دختر را دیده، عاشقش شده، ازدواج کرده، متوجه میشوند که بچهدار نمیشوند، به مرور زمان پا به سن پیری گذاشته، در حالیکه برای یک سفر رویایی برنامهریزی میکنند، الی مریض شده و در نهایت قبل از اینکه این زوج به مقصد رویاییشان روانه شوند، الی میمیرد. هر اندازه دربارهی افتتاحیهی انیمیشن «بالا» صحبت شود، نمیتوان ارزش اصلی فیلم را به درستی به فردی دیگر انتقال داد. تماشاگر در عرض چند دقیقه در ابتدای داستان با عواطف و احساسات مختلف مواجه میشود. انیمیشن «بالا» در عرض هفت دقیقه داستانی را روایت میکند که میتوانسته یک فیلم مجزا باشد.
۱۱- نشانی از شر (Touch of Evil)
- کارگردان: اورسن ولز
- بازیگران: چارلز هستون، اورسن ولز، ژانت لی
- محصول: ۱۹۵۸، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۵٪
یک بمب در ماشینی نزدیک به مرز مکزیک و آمریکا قرار داده میشود. بیننده تنها فرد در این میان است که نسبت به این موضوع آگاه است. ما در مقام بیننده، این ماشین حاوی بمب را دنبال کرده و با شخصیتهای مایک و سوسن وارگاس (چارلتون هستون و ژانت لی) همراه میشویم. پیگیری داستان به طرز شگفتانگیزی عالی است. همچنین بیننده به شدت مضطربانه داستان را دنبال میکند؛ چراکه تنش و حس تعلیق خوبی در این فیلم از بابت زمان باقیمانده برای منفجر شدن بمب به وجود میآید.
در دورهای که فیلم «نشانی از شر» ساخته شد، تکنیک استفاده از نماهای تعقیبی (Tracking shots) چندان رواج پیدا نکرده بود. چه از لحاظ ایده و چه از لحاظ مکانیکی باید ابرازهای خاص و جدیدی ساخته میشد تا دوربین همانطور که ولز دلش میخواسته، سوژهها را دنبال کند.
۱۰- رانندگی (Drive)
- کارگردان: نیکلاس ویندینگ رفن
- بازیگران: رایان گاسلینگ، کری مولیگان، برایان کرنستون
- محصول: ۲۰۱۱، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۳٪
نیکلاس ویندینگ رفن، اثری جنایی و هیجانانگیز به اسم «رانندگی» ساخته که ایدهی معرکهی تعقیب و گریز با ماشین را به شکلی جذاب به تصویر میکشد. ما با شخصیت اصلی داستان به اسم راننده (رایان گاسلینگ) آشنا میشویم که به آرامی در انتظار رسیدن دو سارق برای نشستن در ماشین است. زمان در حال سپری شدن است و وقتی دو سارق به ماشین میرسند، راننده از صحنهی جرم فرار کرده و مهارت رانندگیاش را در یک تعقیب و گریز بینظیر به رخ تماشاگر میکشد. فیلم، حسابی بیننده را سر حال آورده و میزان سطح آدرنالین در فرد به شدت بالا میرود، اما مقدمهی فیلم بخشی است که نمیتوان به این راحتی از یاد برد.
۹- شیر شاه (The Lion King)
- کارگردان: راجر الرز، راب مینکف
- بازیگران: متیو برودریک، جرمی آیرونز، جیمز ارل جونز
- محصول: ۱۹۹۴، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۳٪
انیمیشن فوقالعاده دیدنی «شیر شاه» که توسط دیزنی ساخته و اکران شد، مقدمه و افتتاحیهی معرکهای دارد. بیننده در ابتدای داستان با سفر به آفریقا، خود را در جمعی از حیوانات مختلف در یک قلمرو مشخص میبیند. سکانس رنگارنگ ابتدای داستان به شدت گیرا و تماشایی است. همچنین آهنگ «چرخهی زندگی» (Circle Of Life) یک شعر بینظیر است که حس بسیار خوب و دلپذیری را به بیننده انتقال میدهد. ما با موفاسا، پادشاه جنگل و پسرش سیمبا آشنا میشویم. مقدمهی «شیر شاه»، به انضمام سایر مولفههای این انیمیشن باعث شده تا این انیمیشن به یکی از بهترین فیلمهای سینمایی دیزنی تبدیل شود.
۸- شوالیهی سیاه (The Dark knight)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر، آرون اکهارت
- محصول: ۲۰۰۸، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۴٪
کریستوفر نولان در فیلمسازی نیاز به تعریف ندارد و باید اعتراف کرد که او یکی از بهترین افتتاحیههای دنیای سینمایی را توانسته با کارگردانی فیلم «شوالیهی سیاه» خلق کند. در ابتدای داستان میبینیم که سرقتی توسط گروهی از سارقین با نقاب دلقلک انجام میشود. این مقدمه به شدت تعلیقآمیز و هیجانانگیز به شمار میرود. در حین سرقت، بسیاری از شخصیتها دربارهی رئیس مرموزشان جوکر صحبت میکنند و به همین طریق، بخشی از پرورش شخصیت جوکر یا همان شخصیت منفی اصلی داستان شکل میگیرد. در پایان، ما به این موضوع پی میبریم که جوکر یکی از همان اشخاص داخل عملیات سرقت بود. نولان علنا در همان مقدمه کاری میکند تا جوکرِ داخل داستان در نقش یک فرد تبهکار بدرخشد.
۷- ماتریکس (The Matrix)
- کارگردان: لانا واچوفسکی، لیلی واچوفسکی
- بازیگران: کیانو ریوز، کری ان ماس، لورنس فیشبرن
- محصول: ۱۹۹۹، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۸٪
شروع «ماتریکس» نه تنها هیجانانگیز و زیباست، بلکه به یکی از برترین سکانسهای ابتدایی دنیای سینمایی تبدیل شده است. ترینیتی (کری ان ماس) در حال فرار از دست پلیس است اما بیننده به یکباره متوجه میشود که این شخصیت میتواند خلاف جاذبه کارهایی را انجام داده و همچنین روی در و دیوار به راحتی حرکت کند. کورئوگرافی و بدلکاری محشر و هیجانی فیلم «ماتریکس» موجب شد تا این مقدمه در ذهن بسیاری از تماشاگرها به خوبی هر چه تمامتر حک شود. هر چند ذکر این موضوع هم بدیهی است که «ماتریکس» توانسته با زبانِ خاص سینماییاش، منبع الهام بسیار خوبی برای سایر فیلمها باشد.
۶- خون به پا خواهد شد (There Will Be Blood)
- کارگردان: پاول توماس اندرسون
- بازیگران: دنیل دی لویس، پل دینو، کیران هایندز
- محصول: ۲۰۰۷، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۱٪
مگر میشود شروع بینقص و جذاب فیلم «خون به پا خواهد شد» پاول توماس اندرسون را از یاد برد؟ این فیلم با یک مقدمهی استادانه توانسته شخصیت اصلی ماجرا را به زیبایی هر چه تمامتر معرفی کند. نکتهای که باعث شده از تماشای مقدمهی این فیلم به وجد بیاییم، معرفی و پرورش شخصیت اصلی داستان یعنی دنیل پلینویو با بازی استثنائی دنیل دی-لویس است. پاول توماس اندرسون توانسته بدون یک خط دیالوگ شخصیت دنیل را به بیننده نشان دهد. ما در مقام تماشاگر میبینیم که پلینویو به یک دکل نفتی حمله کرده اما در همین حین مجروح میشود. این اتفاق باعث میشود تا پلینویو چند مایل به صورت سینهخیز در صحرا حرکت کرده تا بتواند پولش را پس بگیرد. این افتتاحیه به خوبی نشان میدهد که پلینویو برای رسیدن به اهدافش تا چه اندازه فرد بیرحمی است.
۵- حرامزادههای لعنتی (Inglourious Basterds)
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: برد پیت، دایان کروگر، الی راث
- محصول: ۲۰۰۹، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۹٪
«حرامزادههای لعنتی»، یکی از بهترین فیلمهای کوئنتین تارانتینو به حساب میآید که با تم جنگ جهانی دوم توانسته به کمک دیالوگها در همان ابتدای کار یک شخصیت منفی بینظیر را خلق کرده و به نمایش بکشد. سکانس مقدمه در واقع یک صحنهی بازجویی بین دو شخصیت هانس لاندا (کریستوف والتز) و پریر لاپادیته (دونی منوشه) است. لاندا در حال بازجویی لاپادیته پیرامون گم شدن یک خانوادهی یهودی است. ما خیلی زود متوجه میشویم که این خانوادهی یهودیِ بخت برگشته در حقیقت در زیر زمین محل بازجویی پنهان شدهاند. این موضوع به همراه اتفاقاتی که در صحنهی ابتدایی رخ میدهد، تعلیق به شدت جذابی را رقم میزند. لاندا در همان سکانس اول به مخاطب میفهماند که تا چه اندازه میتواند شخصیتی ترسناک داشته باشد. کارگردانی بسیار ستودنی صحنه، بازی مسلط دو بازیگر و دیالوگهای فکر شدهای که بین اشخاص رد و بدل میشود، باعث شده تا این فیلم از تارانتینو در این لیست جای گیرد.
۴- شبکهی اجتماعی (The Social Network)
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: جیس ایزنبرگ، اندرو گارفیلد، جاستین تیمبرلیک
- محصول: ۲۰۱۰، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪
آرون سورکین همانطور که در ابتدا گفته شد، در دیالوگنویسی به شدت عملکرد استادانهای از خود به جا میگذارد. این موضوع در فیلم «شبکهی اجتماعی» به خوبی محسوس است. فیلم با مارک (جس ایزنبرگ) و اریکا (رونی مارا) شروع میشود که در کافهای در حال گذراندن اوقاتشان هستند. صحنه با گفتوگوهایی که بین این دو شخصیت انجام میشود، پر تنش شده و به تدریج بیننده هم متوجه اوضاع میشود. فیلم «شبکهی اجتماعی» علنا مثال بسیار خوبی برای استفاده از دیالوگها برای افتتاحیهی یک داستان سینمایی تلقی میشود. البته ایفای نقش درجه یک دو بازیگر هم در ماندگاری مقدمهی فیلم بیتاثیر نیست. دیوید فینچر، کارگردان این فیلم در مصاحبهای اذعان داشته که سکانس ابتدایی یک فیلم باید به مخاطب آموزش دهد که چطور باید داستان را تماشا و دنبال کند. فیلم «شبکهی اجتماعی» دقیقا همین رسالت را به طرز شگفتانگیزی به ثمر میرساند.
۳- پدر خوانده (The Godfather)
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان
- محصول: ۱۹۷۲، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۷٪
شروع «پدر خوانده»، مردی بدبخت و بیچارهای را نشان میدهد که از دون کورلئونه (مارلون برندو) در روز عروسی دخترش طلب کمک میکند. استفادهی درست کارگردان از نور و سایهها باعث شده تا نمای بسیار زیبایی شکل گیرد. همچنین دیالوگها و حرفهایی که پدر خوانده به طرفِ مقابلش میزند، به شدت ماندگار است. مقدمهی فیلم علنا یک معرفی بینقص و کامل از شخصیت دون کورلئونه محسوب میشود؛ مقدمهای که سرآغازی است بر داستان پر پیچ و خمِ سهگانهی «پدر خوانده».
۲- آروارهها (Jaws)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: روی شایدر، رابرت شا، ریچارد دریفوس
- محصول: ۱۹۷۵، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۷٪
استیون اسپیلبرگ با کارگردانی افتتاحیهی فیلم «آروارهها» رسما کاری کرده تا ملت از شنا در اقیانوس واهمهی شدیدی داشته باشند. در سکانس ابتدایی فیلم «آروارهها» زن جوانی را به همراه نامزدش میبینیم که در حال آماده شدن برای شیرجه در اقیانوس هستند. غافل از اینکه یک کوسهی سفید در اطراف آنها مشغول رصد شکارش است. با وجود اینکه کوسهای در تصویر دیده نمیشود، موسیقی و جیغهایی که زن در حین رویارویی با کوسه میکشد، یکی از ترسناکترین و در عین حال بینظیرترین سکانسهای افتتاحیهی دنیای سینما رقم زده میشود.
۱- نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: تام هنکس، مت دیمون، تام سایزمور
- محصول: ۱۹۹۸، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۵٪
افتتاحیهی فیلم «نجات سرباز رایان» یکی از واقعیترین نبردها را در دنیای سینمایی به تصویر میکشد. ما نیروهای ارتش آمریکا را در حین تهاجم نرماندی به سواحل اوماها تماشا میکنیم که در نهایت به یک صحنهی خونین ختم میشود. واقعا برخی از صحنهها را به علت خشونت بسیار زیاد میتوان به سختی با دو چشم خود تماشا کرد. تصاویر خشونتآمیز به انضمام موسیقی و اصوات مربوط به جنگ به شدت پر تنش است. دقیقا اینطور به بیننده القا میشود که در حال تماشای یک نبرد واقعی است. اسپیلبرگ کاملا یک نبرد واقعی را از نو میسازد و مخاطب علنا با یکی از بهترین سکانسهای افتتاحیه با مضمون جنگ جهانی دوم روبهرو میشود.
منبع: Movieweb