۱۲ نقشآفرینی درخشان خسروی خوبان و شوریدهی سینمای ایران
بزرگترین نقطهی قوت فیلمهای خسرو شکیبایی بازی خود اوست. در این مقاله بهترین بازیهای خسرو شکیبایی را که در ۱۰ فیلم سینمایی و ۲ سریال تلویزیونی ارائه کرده است، معرفی میکنیم.
بیست و هشتم تیر ۱۳۹۹ دوازده سال است که از مرگ خسرو شکیبایی میگذرد. بازیگر قدر و دوستداشتنی سینمای ایران که رفتنش از آن مرگهای باورنکردنی بود. با آن صدای گرم دلنشین که حاصلش چند آلبوم موسیقی شد، با آن شوریدگی وجودش که نقشهایی مثل «هامون» و «اسد» را پدید آورد و با آن گرمای بازیاش که باعث شد شمایلی از پدر در «خواهران غریب» و «کیمیا» باشد.
شکیبایی قبل از «هامون» هم در سینمای ایران حضورهای کوتاهی داشت ولی مهرجویی بود که سر صحنهی یک تئاتر کشفش کرد و او را برای نقش حمید هامون انتخاب کرد. از آن شاهنقشهایی که در کارنامهی هر بازیگر نقش مهمی بازی میکند. بعد از آن شکیبایی تبدیل به بازیگری شد که از نقش آیتالله مدرس در سریال تلویزیونی تا کاراکتر لمپن «چه کسی امیر را کشت؟» را میتوانست به کمال بازی کند.
خسرو شکیبایی از سال ۱۳۴۲ و با حضور روی صحنهی تئاتر بازیگری را شروع کرد. سال ۱۳۶۱ برای اولینبار در فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی در نقشی کوتاه جلوی دوربین رفت. سال ۵۴ در اولین سریال تلویزیونیاش «سمک عیار» به کارگردانی محمدرضا اصلانی بازی کرد.
داریوش مهرجویی در کتاب «مهرجویی کارنامه چهل ساله» در گفتوگو با مانی حقیقی درباره خسرو شکیبایی میگوید: «خسرو، خدا بیامرزدش، خصوصیاتی داشت که من کمتر در آدمها دیگر دیدهام. عاشق کارش بود و به نقش دل میداد. حساسیت قوی و غنیای داشت که او را به عنوان یک بازیگر ایدهآل میکرد. از همان بازیگرهای زیرپوستی بود که هر کارگردانی آرزویش را دارد. فقط کافی بود به او ایدهای بدهی و او چند واریاسیون مختلف، یکی از یکی بهتر، جلوی رویت میگذاشت. یک آدم حرفهای درجه یک بود. مهمتر از همه این که به عنوان یک هنرپیشه اصلا حسود نبود…حاضر بود با جان و دل برای کسی که روبهرویش بازی میکند ساعتها وقت بگذارد، بالا برود و پایین بیاید تا طرف بتواند کارش را خواب انجام بدهد».
همهی آن چه باید دربارهی شکیبایی و بازیاش گفت همینهاست که داریوش مهرجویی به درستی دربارهشان گفته. درنتیجه میرویم سراغ نقشآفرینیهای درخشان او در بهترین سریالها و فیلمهایی که در آنها بازی کرده است.
بهترین فیلمهای خسرو شکیبایی
۱. هامون
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزتالله انتظامی
- سال ساخت: ۱۳۶۸
سال ۱۳۸۶ حدود بیست سال بعد از ساخته شدن «هامون» مانی حقیقی فیلمی ساخت به نام «هامونبازها» که ثابت میکرد چهطور «هامون» در حافظهی جمعی ملت ایران ثبت شده است و برای عشاق سینما چه فیلم مهمی است.
هنوز هم خیلیها بر این عقیدهاند که «هامون» بهترین فیلم داریوش مهرجویی است. جدا از این مساله این اولین فیلمی است که قهرمان آن روشنفکری از طبقهی متوسط بود.
حمید هامون مشغول نوشتن پایاننامهاش است. پایاننامهای دربارهی ایمان با تمرکز روی داستان ابراهیم. در همین زمان آشفتگی همسرش مهشید که از خانوادهی ثروتمند و متجددی است میخواهد از او جدا شود.
هامون عاشق مهشید است و نمیخواهد از او جدا شود اما بین او و مهشید اختلاف زیاد شده و همزمان هامون دچار بحرانهای فلسفی خودش است. او به دنبال مرشد و رفیقش علی عابدینی میرود تا شاید در میانهی ناامید به دادش برسد.
خسرو شکیبایی همهی وجودش را در فیلم گذاشته است. آن سکانس درخشان فریاد کشیدن هامون در دادگاه، سکانسهای سرگردانیاش در کابوسها و سکانس عاشقانههایش با مهشید فقط تعدادی از لحظات به یادماندنی فیلم با بازی شکیبایی هستند. ظرافتهای بازیاش بیشمار است مثل وقتی که عینکش را پاک میکند و حواسش هست که مهشید چه وقت به خانه میرسد تا به او شلیک کند.
خسرو شکیبایی برای بازی در فیلم هامون برندهی سیمرغ بلورین از جشنوارهی فیلم فجر و حمید هامون در نظرسنجیها به عنوان ماندگارترین شخصیت تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.
۲. یک بار برای همیشه
- کارگردان: سیروس الوند
- بازیگران: خسرو شکیبایی، فاطمه معتمدآریا
- سال ساخت: ۱۳۷۰
اینبار شکیبایی در نقش محمود ظاهر میشود که با هامون زمین تا آسمان به لحاظ فرهنگی و طبقاتی تفاوت دارد.
محمود از طبقهی پایین است. نقاش ساختمان که درآمدی ندارد و میخواهد برای کار کردن به ژاپن برود. او علیرغم علاقه به همسرش به خاطر رفتن از ایران میخواهد از او جدا شود. وقتی برای جدایی به دادگاه میروند متوجه میشوند که زهرا حامله است. اولین راهی که به نظرشان میرسد سقط جنین است اما هزینهی سقط جنین بالاست. به ناچار پیش یک پیرزن قابلمه میروند اما در آنجا با مردی روبهرو میشوند که همسرش در اثر سقط جنین فوت کرده.
مقایسهی بازی شکیبایی در «یکبار برای همیشه» با «هامون» کمک میکند درک کنیم که چرا او تا این حد بازیگر بزرگی است. اینجا در نقش یک مرد سنتی بدون آن برونریزیهای هامون و به شیوهای کاملا متفاوت استیصال را به نمایش میکشد.
۳. سارا
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، نیکی کریمی، امین تارخ، یاسمن ملکنصر
- سال ساخت: ۱۳۷۱
خسرو شکیبایی نشان میدهد که با بازی در نقش مکمل هم میتواند صحنه را به تسخیر خودش دربیاورد.
«سارا» اقتباسی از نمایشنامهی «خانهی عروسک» هنریک ایبسن بود. بعد از «عروس» دومین فیلم نیکی کریمی محسوب میشد و آغاز مسیر تازهی کریمی برای بازی در فیلمهای روشنفکرانهتر.
همسر سارا از نزول متنفر است اما وقتی بیمار میشود سارا برای این که بتواند هزینهی درمان او را بدهد از گشتاسب پول نزول میکند. سارا در اقساط مشغول پس دادن پول گشتاسب با دوختن لباس عروس است. همسر سارا از گشتاسب متنفر است و در همین اثنا گشتاسب به جعل اسناد متهم میشود و از سارا میخواهد از نفوذ شوهرش در بانک استفاده کند تا او را در مقامش نگهدارند.
گشتاسب در ابتدای کار بدمن قصه است. سارا را تحتفشار میگذارد و دیالوگ مشهوری دارد که میگوید اگر بدبخت شود سارا و حسام را هم با خودش پایین میکشد. اما در عین حال آدمی احساساتی است و وقتی زن محبوبش سراغش میرود کوتاه میآید.
این تغییر مسیر شخصیت به لطف بازی شکیبایی باورپذیر از کار درآمد و شاهد یک کاراکتر چند وجهی هستیم.
۴. کیمیا
- کارگردان: احمدرضا درویش
- بازیگران: خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، رضا کیانیان
- سال ساخت: ۱۳۷۳
فیلمی که دومین سیمرغ بلورین خسرو شکیبایی را برایش به ارمغان آورد. فیلم درویش با پسزمینهی جنگ شروع میشود. خسرو شکیبایی نقش رضا را بازی میکند که همسرش باردار است. رضا وسط بمباران او را به بیمارستان میرساند اما همسرش در حین جراحی میمیرد و شکوه که پزشک است بچه را نجات میدهد.
رضا اسیر میشود و شکوه که خودش بچه نداشته در این مدت بچهی رضا را بزرگ میکند اما از حقیقت ماجرا به او چیزی نمیگوید. رضا بعد از آزادی از اسارت دنبال بچهاش میگردد. در شرایطی که شکوه به شدت به کیمیا وابسته شده است.
بازی شکیبایی درونگرا و متفاوت با کارهای قبلیاش است.
۵. پری
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، نیکی کریمی، علی مصفا
- سال ساخت: ۱۳۷۳
خود مهرجویی تعریف کرده بود که در ذهنش ایدهای داشته دربارهی سه برادر که یکی از آنها تبدیل به حمید هامون شد و دیگری اسد فیلم «پری» که نقش هر دو را شکیبایی بازی کرد.
«پری» اقتباسی از کتاب «فرنی و زویی» دیوید سالینجر بود. پری با خواندن یک کتاب عرفانی دچار بحران روحی شده و میخواهد سیر و سلوک آن کتاب را در پیش بگیرد ولی این ماجرا باعث بیماری و نگرانی خانواده و نامزدش میشود. برادر کوچکتر او داداشی برایش میگوید که قبلا این راه را رفته.
هر دوی آنها در حقیقت تحتتاثیر برادر بزرگترشان اسد هستند که مدتها پیش از خانه به جایی دورافتاده رفته بود و مدتی بعد کلبهاش در آتشسوزی نابود میشود و اسد هم میمیرد. اسد حال و هوایی شبیه علی عابدینی فیلم «هامون» دارد. مردی دوستداشتنی که میخواهد در دل طبیعت به مردم کمک کند.
بازی و صدای گرم شکیبایی باعث شده شخصیت اسد دوستداشتنیتر هم از کار دربیاید.
۶. خواهران غریب
- کارگردان: کیومرث پوراحمد
- بازیگران: خسرو شکیبایی، فاطمه بایگان، پرویندخت یزدانیان
- سال ساخت: ۱۳۷۴
اقتباسی از داستان نوجوانانهی محبوب اریش کستنر به همین نام که احتمالا بهترین فیلم کارنامهی پوراحمد کنار «شب یلدا» است. منصور و همسرش از هم جدا شدهاند و هر کدام یکی از دخترهایشان را که دوقلو بودهاند پیش خودشان بردهاند.
نسرین و نرگس در جشن مدرسه همدیگر را میبینند و متوجه میشوند که خواهرند. آنها جایشان را با هم عوض میکنند. نسرین پیش پدر میرود که آهنگساز است و نرگس پیش مادر که خیاطی میکند. منصور میخواهد با ثریا زنی ازدواج کند که صاحب استودیوست. بچهها نمیخواهند چنین اتفاقی بیفتد. آنها ترتیب یک بازی را میدهند تا پدر و مادرشان بار دیگر با هم همراه شوند.
تصویر دلنشین شکیبایی وقتی ترانهی «مادر من، مادر من» را میخواند در خاطرهی جمعی سینمادوستان ماندگار شده است.
۷. میکس
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، امید روحانی، ناصر چشمآذر، لیلا حاتمی، علی مصفا
- سال ساخت: ۱۳۷۸
فیلم «میکس» جنجال زیادی میان تماشاگران و منتقدان برانگیخت با این حال الان که به آن برمیگردیم پرترهای صادقانه از روزهای قبل از جشنوارهی یک کارگردان به نظر میرسد.
خسرو شکیبایی کارگردان یک فیلم است که چند روز مانده به جشنواره میخواهد نسخهای از فیلمش را به دبیرخانه بدهد. اما صداها مشکل پیدا کردهاند. ناصر چشمآذر که آهنگساز کار است دچار بحران روحی شده و دائم از زیر ساختن قطعه در میرود و کار را به دقیقهی نود انداخته است.
خسرو با خواهش و تمنا از همه میخواهد که کارهایشان را انجام بدهند و به ترفندهای گوناگون از ناز کشیدن تا داد و بیداد متوسل میشود. دست آخر خسرو دچار جنون میشود و میخواهد زیر همه چیز بزند اما عوامل او را میبندند و خلاصه نسخهای از فیلم به جشنواره تحویل داده میشود که ناقص است و تماشاگران را راضی نمیکند.
شکیبایی جوری نقش کارگردان را بازی میکند که هر آن احتمال میدهیم براساس فشار عصبی سکته کند. شبیه این نقش را کمی سرخوشانهتر همان سال در «دختر دایی گمشده» هم ایفا میکند.
۸. کاغذ بیخط
- کارگردان: ناصر تقوایی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، هدیه تهرانی، جمشید مشایخی
- سال ساخت: ۱۳۸۰
جهانگیر و رویا و دو فرزندشان که رویا شنگول و منگول صدایشان میزند یک خانوادهی چهار نفره از طبقهی متوسط روشنفکر هستند. رویا عاشق خیالپردازی و قصه گفتن است و جهانگیر به او پیشنهاد میدهد به کلاسهای داستاننویسی برود.
رویا در کلاسهای داستاننویسی احساس میکند که بخشی از وجودش را از یاد برده بوده و مشکلات روحیاش که در خانواده هم تاثیر میگذارد شروع میشود. این مشکلات روحی البته در لفافه شوخطبعی ناصر تقوایی پیچیده شده است.
خسرو شکیبایی در نقش جهانگیر تصویری همدلیبرانگیز از مردی ارائه میدهد که تا جایی پشتیبانی همسرش است و او را درک میکند و از جایی به بعد از آشفتگی زندگیشان شکایت میکند. بازی شوخطبعانهی شکیبایی با آن دیالوگ بامزهی «سلام سوسن جون» و شیمی خوب او و هدیه تهرانی باعث شده که «کاغذ بیخط» تبدیل به فیلمی دیدنی و جذاب شود.
۹. حکم
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- بازیگران: خسرو شکیبایی، عزتالله انتظامی، بهرام رادان، پولاد کیمیایی
- سال ساخت: ۱۳۸۳
رضا معروفی خودش از گنگسترهای قدیمی است که به فروزنده و محسن و سهند پناه میدهد اما در مقابلش حد میثاق را داریم که محسن به سمتش کشیده میشود. محسنی که عاشق فروزنده است اما از آزار او هم دست برنمیدارد.
خسرو شکیبایی نقش حد میثاق را بازی میکند. گنگستری قدرتمند و با اعتماد به نفس و کمی لات مآب که محسن را زیر بال و پر خودش میگیرد و البته میخواهد با رضا معروفی درگیر شود.
برای اولینبار شکیبایی در نقش آدمی ظاهر میشود که ادبیات کوچه بازاری دارد. دیالوگهای منحصر به فرد کیمیایی خوب در دهان شکیبایی مینشیند و این نقشاش را ماندگار میکند.
۱۰. چه کسی امیر را کشت؟
- کارگردان: مهدی کرمپور
- بازیگران: خسرو شکیبایی، مهناز افشار، محمدرضا شریفینیا، علی مصفا
- سال ساخت: ۱۳۸۴
امیر کاراکتری است که کشته شده و همهی آدمهایی که در فیلم میبینیم به نوعی با او در ارتباط بودهاند و دربارهاش ابتدا به خوبی حرف میزنند اما کمی بعد روند حرفها تغییر میکند و شاهد کلاف به هم پیچیدهی روابط بین آدمها هستیم.
یکی از کسانی که امیر را میشناخته کاراکتری است که شکیبایی نقشش را بازی میکند. کاراکتری که به اصطلاح به آنها تازه به دوران رسیده میگوییم. وضع مالیاش خوب است اما از ادبیاتش پیداست که تازه به این جایگاه رسیده.
با توجه به این که در کل فیلم بازیگران باید با دوربین صحبت کنند و مونولوگ بگویند نقش متفاوت و سختی بوده اما شکیبایی نشان داد که هیچ نقشی برای او دشوار نیست.
بهترین سریالهای خسرو شکیبایی
۱. روزی روزگاری
- کارگردان: امرالله احمدجو
- بازیگران: خسرو شکیبایی، ژاله علو، محمود پاکنیت
- سال ساخت: ۱۳۶۸
نمیشود از نقشهای ماندگار شکیبایی حرف زد و حداقل به دو سریالی که او بازی کرده اشاره نکرد. یکی از این سریالها یعنی «روزی روزگاری» جزو بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران است که نظیرش دیگر ساخته نشد.
سریالی که میتواند به عنوان یک وسترن ایرانی از آن یاد شود. خسرو شکیبایی در سریال نقش مراد بیگ را داشت. راهزنی که خیلی حرفهای از قافلهها دزدی میکرد. رقیبش هم حسام بیگ بود. اما روزی مراد بیگ در حین فرار و مخفی شدن گذرش به قبیلهای میافتد و خاله لیلا از او که زخمی شده پرستاری میکند. مراد بیگ مجبور میشود برای خاله لیلا کنار کند و کمکم به زندگی شرافتمندانه عادت میکند.
یک سریال فوقالعاده و یک نقشآفرینی درخشان با لهجهی دوستداشتنی و بازی فیزیکی و احساسی که قلب مخاطب را میرباید.
۲. خانهی سبز
- کارگردان: بیژن بیرنگ، مسعود رسام
- بازیگران: خسرو شکیبایی، مهرانه مهینترابی، رامبد جوان، حمیده خیرآبادی، داریوش اسدزاده
- سال ساخت: ۱۳۷۵
الان شاید «خانه سبز» کمی بیش از اندازه سانتیمانتال به نظر برسد اما در میانهی دههی هفتاد سریال پیشرویی بود از زندگی چند نسل کنار هم که همهی کاراکترهایش آدمهای دوستداشتنی بودند.
رضا صباحی وکیل و راوی قصهی سریال «خانه سبز» است. او و همسرش عاطفه در خانهای زندگی میکنند که هم به لحاظ فیزیکی و هم معنوی سبز است. پدر و مادر رضا در طبقهی اول و خواهر و خواهرزادهاش در طبقهی بالاتر و پسرشان که تازه ازدواج کرده در پشتبام زندگی میکنند. شیوهی مهربانانهی حرف زدن شکیبایی و کاراکتر گرم دوستداشتنیاش در سریال «خانه سبز» مخاطب را شیفته میکرد.
ممنون بابت لیست. به نظر من خانهی سبز هر چی بود سانتیمانتال نبود. نوع احساسات جاری توی سریال اتفاقا خیلی هم با هدف سریال جور در میامد. یه چیزی شبیه فیلمهای موزیکال خوب که هیچ وقت توی ذوق نمیزنن. خسته نباشید.
کاشکی تو محصولات دکلمه ها و آلبوم های مرحوم خسرو شکیبایی رو هم بذارید
شما فکر کنم با بعضی بازیگرها مشکل داری
اولیش جنیفر لارنسه که اسمش رو هیچ وقت توی پست های شما نمیشه دید
اون هم به عنوان بازیگر یه فیلم و برای معرفی بازیگرانش
حالا هم الناز شاکردوست
روی کاور فیلم چه کسی امیر را کشت عکس الناز شاکردوسته اما هیچ اشاره ای بهش نشده توی نوشته ها و در لیست بازیگران
این احساسات شخصی توی فضای عمومی و مجازی جلوه خوبی نداره