بهترین فیلم‌های ایرانی سال ۱۴۰۰ برای همه‌ی سلیقه‌ها

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲۰ دقیقه
فیلم ایرانی 1400

فیلم ایرانی، فیلم خوب ایرانی و فیلم‌های خوب ایرانی ۱۴۰۰ سه ترکیبی هستند که به سختی می‌توانند کنار هم قرار گیرند. پیش ازآمدن کرونا، مردم به سینما می‌رفتند، اما اولین جایی که تعطیل شد، سینماها و مراکز فرهنگی بودند. مردم در خانه‌نشینی به پلتفرم‌ها روی آوردند و به تماشای فیلم ایرانی را در تلویزیون‌های خود پرداختند.

ترس از کرونا آن چنان شدید بود که حتی چندماه بعدتر که مسئولان تلاش کردند سینماها را باز کنند، کمتر کسی به سینما رفت تا فیلم ایرانی جدید ببیند و کمتر تهیه‌کننده‌ای حاضر شد تا اثری که حداقل چندمیلیارد صرف ساخت آن شده را روانه سینما کند. جشنواره فیلم فجر هم به صورت آنلاین و محدود برگزار شد تا کمتر خبری از جشن سال نوی فیلم‌های ایرانی باشد.

هرچه آمار و ارقام ارائه شد که کسی در سینما کرونا نمی‌گیرد، فایده نداشت. مسئولان هم نتوانسته بودند با وعده‌های مالی تهیه‌کنندگان را تشویق به اکران فیلمهای خوب ایرانی  در سینما کنند. انتخابات، مرگ روزانه ۷۰۰ نفر در تابستان بر اثر کرونا همه آن چیزی بود که مردم با آن روبرو شده بودند و کمتر تمایلی به دیدن فیلم در سینما داشتند. واکسیانسیون که گسترده شد ، تعداد کشتهش ده‌های روزانه که کاهش یافت سال ۱۴۰۰ از نیمه گذشته بود. برخی فیلم‌های به هر شکلی که شد اکران شدند،شاید باورشان این بود که ماندن در صف طولانی پشت اکران که به بیش از ۱۲۰ فیلم می‌رسید بدتر از اکران در سالن‌های خالی سینما است. برخی هم که به اکران فیلم در پردیس‌های مجازی روی آوردند.

انتخاب بهترین فیلمهای سال ۱۴۰۰ یا فیلمهایی که در این سال اکران شدند خیلی آسان بود چرا که تعداد زیادی از کارگردانان مطرح تصمیم گرفته بودند تا فیلمشان اکران نشود و آن فیلم‌های ایرانی اکران شده در سال ۱۴۰۰ دچار کمبود شدید مخاطب بودند .  مردم هنوز تصمیم نگرفته بودند بر ترسشان غلبه کنند و فیلم دیدن در سینما را انتخاب کنند و آن عده‌ای هم که می‌آمدند چندان راضی بر نمی‌گشتند.  فروش کل سینما  ۱,۵۸۷,۰۸۳,۹۹۲,۳۳۴ ریال بود و کل مخاطبی که به سالن سینما رفت  ۷,۰۲۸,۷۸۰ نفر  بود و فقط در  ۳۳۱,۹۳۱ سانس فیلم‌های سینمای ایران اکران شدند.

فیلم‌های زیادی در سال ۱۴۰۰ اکران نشدند ، برخی فیلم‌های دیگر مانند «گشت ارشاد ۳» با حضور بهنام بانی و ریحانه پارسا ، «آپاچی» ساخته آرش معیریان و با حضور رضا شفیعی جم  و سحر قریشی، «هفته‌ای یک بار آدم باش» با حضور پژمان جمشیدی، «مورچه‌خوار» به کارگردانی شاهد احمدلو شاید قرار بود کمدی‌های موفقی باشند، اما این قدر صحنه‌های طنز آن‌ها محدود بود که امید خلق لحظات خوش برای بیننده را به یاس تبدیل کردند.

در این مطلب به بهترین فیلم‌های سینمای ایران که در سال ۱۴۰۰ اکران شد برای همه سلیقه‌ها می‌پردازیم.

فیلم‌هایی که در این فهرست می‌بینید بهترین فیلم‌های ایرانی سال ۱۴۰۰ است اما اگر به تماشای این فیلم‌ها رفتید و ناراضی برگشتید، خیالتان راحت باشد قطعا هیچ‌کدام از فیلم‌هایی که در سال گذشته اکران شده‌اند، نمی‌توانند رضایت شما را جلب کنند. در آن صورت بهتر است فهرست فیلم‌های مورد علاقه خود را از بین فیلم‌های سینمایی خوب سال‌های قبل از ۱۴۰۰ انتخاب کنید.

۱- قهرمانفیلم های ایرانی

  • کارگردان: اصغر فرهادی
  • بازیگران : امیرجدیدی ، محسن تنابنده ، فرشته صدرعرفایی و سارینا فرهادی
  • تعداد بلیت: ۴۹۸,۹۵۴
  • سالن‌: ۴۲۸
  • سانس: ۲۱,۲۵۹
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۸/۰۵
  • فروش: ۱۲۰,۳۵۲,۹۴۲,۵۰۰ ریال

خلاصه فیلم:  داستان «قهرمان» درباره‌  رحیم مردی‌ است که به دلیل بدهی در زندان است. هنگامی که برای ۴۸ ساعت  مرخصی بیرون  می‌آید، متوجه می‌شود که دوست دخترش یک کیف پر از پول پیدا کرده، اما تصمیم می‌گیرد از این پول برای پرداخت بدهی‌اش استفاده نکند. زمانی که خبر این اقدام قهرمانانه او در شهر می‌پیچد، به چهره‌ای معروف بدل شده و همشهری‌هایش برای کمک به او دست به کار می‌شوند.

سیاست اصغرفرهادی در هنگام ساختن فیلم ، تاکید بر سکوت و عدم درج هیچ خبری درباره فیلم است. او می‌خواهد فضا و محیط  اطرافش برای ساخت فیلم  بدون حاشیه باشد . هرچند همین که تصمیم گرفت این بار در شیراز فیلمی بسازد، آن هم  با اشاره به تخت جمشید، به اندازه کافی برای دنبال کنندگان و علاقمندان آثارش جذاب بود. اما این فیلم متفاوت‌ترین و پر حاشیه‌ترین فیلم فرهادی تابه حال شده است.

وقتی به تماشای فیلم می‌روید و  در جریان  حاشیه‌های فیلم هم قرار می‌گیرید، فیلم و تمام اتفاقات پیرامونش را می‌رسد یک بسته بندی است، انگار  فیلم پس از پایان تیتراژ نیز ادامه دارد و شما را رها نمی‌کند.
تنها چند هفته مانده به جشنواره کن  ۲۰۲۱بود که خبر رسید فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی برای رقابت در بخش مسابقه هفتادو چهارمین دوره این جشنواره انتخاب شده است. تهیه‌کننده فیلم الکساندر ماله‌گی بود و انگار همه چیز آماده شده بود تا فرهادی پس از دریافت دو اسکار باز هم دست پر از جشنواره کن بازگردد. او که پیشتر برنده جایزه بهترین فیلمنامه از کن شده بود این بار جایزه بزرگ کن را به طور مشترک با جوهو کواَزمنن، کارگردان فنلاندی برای ساخت فیلم «کوپه شماره ۶» به دست آورد. آن هم از هیات داورانی که ریاستش را  اسپایک لی برعهده داشت.

این شروع موفقیت‌ها و استقبال و جوایز متعدد این فیلم در گوشه و کنار جهان بود . اما یک اتفاق دیگر در حال شکل گرفتن بود و آن ادعاهای «آزاده مسیح‌زاده» درباره سرقت فرهادی از فیلم کوتاه او بود. ادعایی که هنوز ادامه دارد. مسیح زاده که شاگرد فرهادی بود و سر کلاس او توانسته بود فیلم مستند«دوسر باخت، دوسر برد» را از اتفاقی واقعی بسازد، به شدت معتقد بود که این سوژه و فیلمش  الهام بخش فرهادی برای ساخت فیلم «قهرمان» است. حالا او ادعا دارد و به دادگاه شکایت کرده تا حق خود رابستاند، در جلساتی که برای کدخدامنشی و حل و فصل برگزار شده بود او درخواست مبالغ زیادی پول و سهیم شدن در فروش فیلم و قرار گرفتن نامش در تیتراژ را داشت.

فرهادی  فیلمش را در پاییز۱۴۰۰ اکران کرد تا امکان این را داشته باشد از سوی ایران برای اسکار انتخاب شود. هیات انتخاب فیلم به اسکار در آن زمان این ادعا را بررسی کرد و در نهایت این فیلم از ایران روانه  اسکار شد.  فیلم قهرمان ،شاید به خاطر همین حواشی و چند گزارشی که در نشریاتی نظیر هالیوود ریپورتر و … منتشر شد، در لیست نهایی نامزدهای اسکار بخش فیلم‌های غیرانگلیسی‌ زبان قرار نگرفت.

در طول سال ۱۴۰۰ این پرونده سرو صدای زیادی داشت  اتفاقی عجیب برای فرهادی که همیشه سعی می‌کرد بی سروصدا کار کند و حتی در جشنواره امسال کن که فرهادی به عنوان داور حضور داشت ناگزیر شد بیانیه‌ای دهد و مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت.

فارغ از تمام این حواشی، یکی از بهترین بازی‌های امیر جدیدی در خلق یک شخصیت رخ داده است، او این بار در قامتی اندکی خمیده با لبخندی گوشه لب در نقش یک بدهکار مستاصل ظاهر شده است که حتی کار خوبش ، سرانجامی دیگر پیدا می‌کند. محسن تنابنده نیز به عنوان طلبکار  یک نقش ملودرام را ، موثر و کوتاه را بازی کرده است. در نقش مردی که همه او را  مقصر تمام مصایب می‌دانند.

فرهادی در فیلم بار دیگر قدرت کارگردانی و نویسندگی خود را به رخ کشیده است، هرچند داستان فیلم اینقدر با مسایل روزمره ما در هم تنیده است که کمتر درگیر پرسش‌های اخلاقی در مواجهه با رویداد رخ داده، می‌شویم اما آینه‌ای در برابر خودمان و بازتاب رفتارهایمان در شبکه‌های اجتماعی قرار داده است.

۲- آتابای

  • کارگردان: نیکی کریمی
  • بازیگران : هادی حجازی‌فر، سحر دولتشاهی ، جواد عزتی
  • تعداد بلیت: ۲۴۹,۶۵۴
  • سالن‌: ۲۹۸
  • سانس: ۱۰,۸۶۲
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۹/۰۳
  • فروش: ۵۵,۸۴۴,۶۶۹,۰۰۰ ریال

خلاصه فیلم: داستان فیلم درباره مردی میان‌سال به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی می‌کند. او که دانشجوی معماری دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده، پس از یک شکست عاطفی از دانشگاه انصراف داده و به زادگاه خودش که یک شهر ترک زبان است برمی‌گردد. او مسئولیت خواهرزاده‌اش آیدین را برعهده دارد، تنها یادگار خواهرش که در جوانی خودسوزی کرده‌است اما آیدین که روزهای نوجوانی خود را سپری می‌کند، سر پرشوری دارد و کاظم مرد تنهای ناتوانی در تربیت و فهمیدن خواسته‌ها و علایق اوست، هرچند به شدت او را دوست دارد.  از سوی دیگر رابطه او با دوست قدیمی‌اش به نام یحیی دچار چالش شده‌ است. در این میان، حضور دو خواهر که آتابای کار ساخت ویلا برای پدر آن‌ها را به عهده دارد، شرایط تازه‌ای را رقم می‌زند.

نیکی کریمی هرچقدر در انتخاب نقش و تجربه‌ی بازیگری معیار و استاتداری را رعایت نمی‌کند همیشه برای ساخت و کارگردانی آثارش به شدت وسواس نشان می‌دهد و سعی می‌کند با بهترین عوامل برای خلق و تولید اثرش همکاری داشته باشد. تابستان سه سال پیش بود که او  برای ساخت فیلم «آتابای» به همراه گروه فیلمبرداری به خوی رفت و فیلمش را  به زبان ترکی ساخت.

فیلمی که تاکنون  چندین جایزه گرفته از جمله بهترین فیلم از نظر انجمن منتقدان سینمای ایران و اکنون نیز در جشنواره فیلم‌های ایرانی در پاریس شرکت دارد. او وقتی در جشنواره فجر سال ۹۸ با این پرسش روبرو شد که چرا زبان فارسی را برای فیلمش انتخاب نکرده گفت: «چه کسی گفته که باید تمام فیلم‌های ساخته شده در ایران به زبان فارسی باشند؟ ۹۰ درصد فیلم‌هایی که تا به حال ساخته شده‌اند، به زبان فارسی‌اند.»

فیلم پر از جزییات، زیبایی، عشق و درد و اندوه است. دوبازیگری که معمولا با نقش‌های کمدی و غیر عاشقانه به یاد داریم یعنی جواد عزتی (یحیی) و هادی حجازی‌فر (کاظم) در این فیلم هرکدام تجربه خود از عشق را روایت می‌کنند. عزتی پولسازترین بازیگر سینما در سال ۹۷ بود و در هنگام ایفای نقش هنوز سریال «زخم کاری» را بازی نکرده بود.

حجازی فر در این فیلم علاوه بر ایفای نقش فعالیت‌های دیگری نیز برعهده داشت، هرچند نامش به عنوان نویسنده فیلمنامه به تنهایی در تیتراز فیلم قرار گرفته است، اما کمی بعد از اکران فیلم در حالی که به نظر می‌رسید مشکلاتی بین عوامل وجود دارد، نیکی کریمی گفت که او در نوشتن فیلمنامه همکاری زیادی داشته و حتی برای نزدیک شدن تفکراتشان ناگزیر شده است تعدادی زیادی کتاب در اختیار حجازی فر قرار بدهد.

فیلمبرداری سامان لطفیان و موسیقی حسین علیزاده از دیگر ویژگی‌های این فیلم عاشقانه است. پایه نوشتن فیلمنامه «آتابای» داستان «عشق و کاه‌گل» نوشته علی‌اشرف درویشیان بوده است. داستانی درباره عشق یک پسر بنا به دختر نوجوان صاحبخانه.

کریمی یک فیلم درباره عشق ساخته است، عاشقانه‌ای در سینما به همراه راز و رمز خلق کرده، عشقی که با یک نگاه دریغ شده سال‌ها سبب سوختن عاشق می‌شود.

این فیلم با این که مورد توجه منتقدان در جشنواره سال ۹۸ بود، اما دست خالی ماند و تا به حال در جشنواره های کبریج، صوفیه، داکای هندوستان و .. به نمایش درآمده است.

۳- بی‌همه چیزبهترین فیلم های 1400

  • کارگردان: محسن قرایی
  • بازیگران : هدیه تهرانی، پرویز پرستویی،  هادی حجازی‌فر، باران کوثری، بابک کریمی و مهتاب نصیرپور
  • تعداد بلیت: ۳۸۹,۲۲۰
  • سالن‌: ۳۴۸
  • سانس: ۱۶,۹۰۷
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۹/۲۴
  • فروش: ۹۵,۲۶۹,۷۶۱,۰۲۸ ریال

خلاصه فیلم: زندگی ساکنان یک روستای دورافتاده از رونق افتاده است، آ‌ن‌ها که امرار معاششان از یک معدن سنگ است پس از ریزش آن و کشته شدن تعدادی از اهالی با محدودیت‌ها و کمبودها روبرو هستند . در این میان امیر که در آنجا خواروبار فروشی دارد مورد ارج و قرب است و سعی می‌کند مشکلات را به شکلی حل کند .
فیلم از روزی شروع می‌شود که این روستا مهمانی دارد . مهمانی که   همه  از دهدار، دکتر و سرکار در تدارک استقبالی با شکوه از او هستند تا در نهایت بتوانند منفعتی ببرند یا حال و هوای روستا را تغییر دهند .
زنی ثروتمند به نام «لی لی » که با «امیر» گذشته‌ای دارد . زنی که به دلیلی شبانه ناگزیر از فرار شده و حالا به به روستا دعوت شده است. حضور این زن ثروتمند و قدرتمند در روستا و یک درخواست، همه روال روستا را دستخوش تغییر می‌کند و هرکس به نوعی با این شرایط مواجه می‌شود.

برای دیدن و انتخاب این فیلم، بودن نام هدیه تهرانی کفایت می‌کند، زنی ثروتمند که در کمال خونسردی و البته ته مایه عشق برای گرفتن انتقام به زادگاهش بازگشته است. می‌داند هم قدرت دارد و هم پول و همین دو می‌توانند هرچیزی را برایش فراهم کنند. فیلم با نگاهی به نمایشنامه « ملاقات بانوی سالخورده» فردریش دورنمات، ایرانیزه شده و ساخته شده است. فیلم مجموعه‌ای از صحنه‌ها و رویاروی ها را با وجدان خود و دیگری دارد و مدام این سوال در ذهن مخاطب می‌چرخد که اگر او جای امیر بود چه می‌کرد و اگر جای دیگر مردم روستا بود چه می‌کرد. این فیلم البته یک باران کوثری (نوری) متفاوت هم دارد که شاید هرگز از یادتان نرود.

اگر خواستید از این فهرست ۸تایی تنها یک فیلم را انتخاب کنید، فیلم «بی‌همه‌چیز» بهترین انتخاب است. بازیگرانش از بابک کریمی تا باران کوثری یکی از بهترین بازی‌‌های خود را در این فیلم داشته‌اند، مدام ذهنتان درگیر می‌شود که حالا چه پیش می‌آید، قابل پیش‌بینی نیست و تا آخرین لحظه شما درگیر هستید و انتظار دارید ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد و مردم روستا چه انتخابی خواهند داشت.

۴- خون شدبهترین فیلم 1400

  • کارگردان: مسعود کیمیایی
  • بازیگران : سعید آقاخانی ،نسرین مقانلو،سیامک صفری، سیامک انصاری ،لیلا زارع و هومن برق‌نورد
  • تعداد بلیت: ۸,۶۴۷
  • سالن‌: ۱۶۶
  • سانس: ۲,۳۴۵
  • شروع اکران: ۱۳۹۹/۱۲/۲۷
  • فروش: ۱,۹۵۶,۱۳۵,۹۶۶ ریال

خلاصه فیلم : داستان «خون شد» به مثابه خانه‌ای قدیمی است که همه چراغ‌هایش خاموش بوده و هیچ‌کس نیز در اتاق‌هایش ساکن نیست. در این میان یکی از ساکنین این خانه می‌آید و همه چراغ‌ها را روشن می‌کند. این چراغ روشن آزاد شدن فضلی با بازی سعید آقاخانی از زندان است. او به خانه پدری باز می گردد و می‌بیند بخشی از خانه توسط عده‌ای تصرف شده، خواهرش معتاد است و آواره و پدرش با دست علیل گاهی به سراغ تار زدن می‌رود و هر جمع شدن افراد این خانواده با داد و بیداد همراه است، فضلی می‌خواهد کمی شرایط را درست کند حتی اگر به قیمت بازگشتش به زندان باشد.

فیلم را مسعود کیمیایی در سال ۱۳۹۸ ساخت، اما بعد از اتفاقات دی آن سال و فاجعه هواپیمای اوکراینی، کیمیایی اولین کسی بود که تحریم و انصراف ازجشنواره فجر را کلید زد.

او در پیامی اینستاگرامی ضمن تسلیت به خانواده‌های داغدار گفت: «من امسال فیلمی ساختم به نام «خون شد» که در جشنواره فجر هست. من هیچ وقت اهل جشنواره نبودم و سمت و سویم همیشه مردم هستند و نگاه می کنم می بینیم که مردم روزگار سختی را می گذرانند و روزی نیست که خبرهای بد نشنویم. دلم نمی‌خواهد فیلمم در جشنواره فجر نشان داده شود به دلیل تسلیتی که به این همه آدم دارم. مردمی که مسافر بودند.»

البته فیلم «خون شد» بدون داوری شدن او در جشنواره شرکت داشت. کسانی که هنوز فیلم را ندیده بودند ، دچار نگرانی شدند که کیمیایی این بار اثری غیر دیدنی و ضعیف مثل تجربه‌های قبلی‌اش درست کرده و این انصراف و تحریم بخشی از بازی او برای عدم مواجهه با داوری باشد. یعد از تماشای فیلم خیال برخی منتقدان راحت شد و شیفتگانش نیز تمام نشانه‌های تکراری را در این فیلم دیدند. نشانه‌ها و ساختاری که کیمیایی در طول این ۵۰ سال هیچ علاقه‌ای به تغییر آنها نداشته است و پایه‌های اصلی فیلم‌ها و جهان بینی‌اش هستند.

هرچند سال ۱۴۰۰ ،باز هم کیمیایی پس از اعلام نام هیات داوران از داوری شدن فیلم جدیدش «خائن کشی» در جشنواره نیز انصراف داد و نوشت «عدالت همیشه از قضاوت می‌ترسد» . به نظر می‌رسد با این رویکرد دیگر شاهد حضور کیمیایی ۸۱ ساله در جشنواره فیلم فجر نخواهیم بود.

فیلم «خون شد» را می‌توان تجربه موفقی پس از سال‌ها دانست، هرچند مثل تمام فیلم‌های کیمیایی پر است از خون، چاقو، اعتیاد و عدالتی که باید دست تنها به آن رسید . البته این بار  یک فرقی با فیلم‌های دیگرش دارد و  آن این که درست است که فضلی(سعید آقاخانی)  به مانند قیصر تنهاست و به تنهایی می‌زند و می‌خورد و می‌کشد، کمی از مسایل روز ایران را می‌توان در آن مثل شرکت‌های مضاربه‌ای که پول مردم را می‌گیرند و به آن‌ها پس نمی‌دهند و  دلاری که همه چیز را تعیین می‌کند، ترک اعتیادی که با تکیه بر روانشناسی زرد و موسیقی و … این روزها رواج دارد.

بازی سعید آقاخانی یکی از بهترین اتفاقاتی است که در فیلم افتاده است  هرچند بازیگران دیگر مانند نسرین مقانلو نیز به خوبی توانسته از پس نقش زن مقتدر و عصبی بر بیاید. سیامک انصاری نیز نقش یک مشاور ترک اعتیاد را بازی می‌کند. صحنه پایانی فیلم شما را شاید یاد آثار تارانتینو بیاندازد اما خاص خود کیمیایی است، خون، شیشه، کتک، میز شکستن و البته بارش پول. این فیلم دیدنی است و البته فراموش شدنی. هرچند اگر هنوز مخاطب آثار کیمیایی باشید حتما از دیدن آن راضی هستید.

۵- بندر بند

  • کارگردان: منیژه حکمت
  • بازیگران : رضا کولغانی، امیرحسین طاهری، مهلا موسوی و پگاه آهنگرانی
  • تعداد بلیت: ۳,۱۷۹
  • سالن‌: ۵۷
  • سانس: ۳۹۹
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۹/۱۰
  • فروش: ۷۱۹,۶۸۰,۰۰۰ ریال

خلاصه فیلم : قرار است تعدادی  خواننده زن ایرانی  در یک کافی شاپ در تهران وارد یک رقابت غیر رسمی شوند. مهلا باردار به همراه سایر اعضای بندر بندیعنی  همسرش و یکی از نزدیکترین دوستان‌شان، سفر خود را از یک استان جنوبی درگیر سیل به تهران آغاز می‌کنند آن هم درست زمانی که همه داشته‌های خود را در سیل از دست داده‌اندو آنها مانده‌اند و یک ون و لباسهای تنشان و البته یک آیپد که می‌توانند با آن اجراهای رقبای خود را ببینند.  آنان باید ساعت ۶ و به موقع در محل مسابقه‌ای که شاید راه آنها را به آینده پرافتخار آسان کندف حاضر باشند.  آن‌ها پر از امید هستند   اما راه پیشرو پر از سنگلاخ و آب و مانع است …

وقتی فیلم را می‌بیند به منیژه حکمت برای ساخت این فیلم تبریک خواهید گفت. هرچند فیلم از بازیگران ناشناخته استفاده کرده اما ساخت فیلمی در سیل و در روزهایی که بسیاری از مناطق جنوب را آب فراگرفته بود، ویژگی منحصر به فردی است که  کارگردان برای ساخت اثرش در نظر گرفته است . فیلم حال و هوای جنوب را زنده می‌کند، دو مرد و یک زن ، جنوبی که در اوج نداری و از دست دادن همه اموالشان آن هم در آستانه تولد فرزند، هنوز امیدوارند که زندگی خود را بهتر کنند.

فیلم صحنه‌های تاثیرگذاری از خرابی‌هایی که سیل به دنبال داشته، از حسرت‌ها، اندوه‌ها و از دست دادن‌ها و نرسیدن‌ها روایت می‌کند . در واقع حدیث نفس دهه ۸۰ است.

بندر بند تاکنون در بیش از سی جشنواره جهانی سینمایی از جمله جشنواره‌های تورنتو، زوریخ، میل ولی، هاینان و…به نمایش در آمده و جایزه بهترین فیلم جشنواره کلکته و جایزه نتپک جشنواره فیلم‌های کوهستانی اولجو ، تقدیرنامه بهترین فیلم جشنواره باتومی را دریافت کرده ‌است.

۶- جنایت بی دقت1400 فیلم

  • کارگردان: شهرام مکری
  • بازیگران : بابک کریمی،محمد ساربان،عادل یراقی،فریبا کامران،بهزاد دورانی، سیاوش چراغی‌پور و…
  • تعداد بلیت: ۱۱,۶۷۱
  • سالن‌: ۷۳
  • سانس: ۸۷۶
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۹/۱۷
  • فروش: ۲,۸۵۶,۳۵۳,۰۰۰ ریال

خلاصه فیلم فیلمی درباره عشق به سینما و آتش‌سوزی سینما.

این که علاقمندان سینما درباره سینما چه  فکر می‌کنند، چگونه فیلم می‌بینند، چگونه عاشق آن شده‌اند چگونه فیلم‌ها را نگه می‌دارند یا با آن برخورد می‌کنند.  از پرداختن به چگونگی  آتش زدن سینما رکس آبادان و کشته شدن مردمی که در حال دیدن فیلم «گوزن‌ها» بودند تا دیدن یک فیلم هنری در سالنی در تهران.  در چه مکان‌هایی فیلم می‌بینند از موزه سینما گرفته تا نمایش بر یک پرده بزرگ  در کوهستان.

شهرام مکری تجربه‌های موفقی نظیر  «ماهی و گربه»، هجوم را داشته است . فیلم‌هایی تجربی و در عین حال واکاوانه و حالا با همین شیوه و روایت‌های چندگانه و تو در تو به سراغ عشق بسیاری از ما یعنی سینما رفته است. هرچند فیلم از سینما یا جایی که به سینما ربط داشته باشد، آغاز نمی‌شود  بلکه  عین حال اشارتی به عشق شعله‌ورکردن و دیوانگی دارد.

دربخش‌هایی از فیلم به ماجرا سوزاندن سینما رکس آبادان در هنگام اکران فیلم «گوزن‌ها» اشاره می‌کند و به  بازگویی آن می‌پردازد. در روزهای میانی خرداد که ماجرای متروپل در آبادان رخ داده بود، بسیاری از این فیلم یاد کردند و این که شاید حتی به نوعی اتفاقات را به نوعی دوباره یادآوری کرده است. فیلم مانند آثار قبلی شهرام مکری از پلان‌ها بی کات برخوردار است، یک اتفاق از چند منظر و چند زاویه دید به آن پرداخته می‌شود. هرچند این فیلم رگه‌هایی از واقعیت در آن موج می‌زند و از فضای ابزورد  فیلم قبلی او «هجوم» کمتر  جذاب به نظر می‌رسد اما لحظه‌هایی از فیلم تکان دهنده است.

۷-دینامیت فیلمهای 1400

  • کارگردان: سید مسعود اطیابی
  • بازیگران : احمد مهرانفر، پژمان جمشیدی، نازنین بیاتی، محسن کیایی،
  • تعداد بلیت: ۲,۵۸۹,۲۸۲
  • سالن‌: ۵۲۲
  • سانس: ۱۰۳,۵۹۴
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۴/۱۰
  • فروش: ۵۸۱,۷۷۹,۶۵۷,۴۰۰ ریال

خلاصه فیلم : صاحبخانه از وضعیت ساختمانی که آپارتمانش در آن قرار دارد راضی نیست ، هنگامی که دو طلبه جوان و هم درس به نام‌های هادی و محمد حسین را در جستجوی خانه‌ای برای سکونت در تهران می‌بیند، ایده‌ای به ذهنش می‌رسد و خانه خود را با مبلغی  بسیار پایین به  آن‌ها اجاره می‌دهد.  آپارتمانی که در آن همسایگانی ساکن‌اند که سبک زندگی و عقایدشان به کلی با این دو طلبه در تعارض است از مهمانی و مشروب گرفته تا … بیشترین تضاد بین این دو طلبه با همسایگان ساکن در واحد دیگر یعنی  دو خواهر به نام‌های ساناز و زیبا است.

از زمان «مارمولک» ساخته «کمال تبریزی» تاکنون، بهترین فیلم‌های کمدی آثاری بودند که به تقابل بین دو نگاه درباره مسایل مبتلابه روزمره با کمی چاشنی عقیدتی می‌پرداختند. این بار نیز همین اتفاق افتاده است. دو نوع زندگی، یکی زندگی مردم و دیگری زندگی سختگیرانه و متشرعانه دچار تضاد شده‌اند. یکی مثل هادی (پژمان جمشیدی) مدام می‌خواهد دعای کمیل بخواند و به تمام مسایل عنوان شده در  رساله عمل کند. از وارد شدن با پای چپ و دیگری مثل اکبر (محسن کیایی) فقط می‌خواهد خوش بگذراند و روزگار را سپری کند. فیلم البته در سال ۹۷ ساخته شد و توقیف بود . حتی صحنه بازی «مهدی فقیه» در آن حذف و به روایتی ۲۷ دقیقه از آن و سکانس آخرش نیز سانسور شده است. از نظر برخی فیلم پر از کلیشه است ولی فروش ۵۸ میلیاردی آن نشان می‌دهد که مردم با این نظر موافق نیستند.

در فیلم بحث شبکه‌های اجتماعی و قدرت استفاده از آن نیز پررنگ است، این که برادران روحانی، صفحه کسی را هک می‌کنند و یا چطور رقص و پایکوبی طبقه بالا آنان را به تصور این که زلزله آمده می‌ترساند و … لحظه‌هایی هستند که در فیلم‌های کمدی از این دست قبلا تکرار نشده بود. در این فیلم احمد مهرانفر نقش محمدحسین را بازی می‌کند که شخصیت میانجی است و در میانه این دو رویکرد قرار دارد و می‌خواهد تعادل و تفاهم و دوستی برقرار شود و تا مذهب  سبب آزار دیگری نشود.

۸- گربه سیاهفیلمهای 1400

  • کارگردان: محمدکریم امینی
  • بازیگران : بهرام رادان، ترلان پروانه، بهاره کیان افشار و …
  • تعداد بلیت: ۱۱۲,۴۸۰
  • سالن‌: ۲۶۸
  • سانس: ۷,۴۲۸
  • شروع اکران: ۱۴۰۰/۰۹/۲۴
  • فروش: ۲۷,۱۰۲,۱۷۹,۰۰۰ ریال

 خلاصه فیلم:  «همه چیز از غروبی شروع شد که دیگه دلگیر نبود» از نظر سازندگان فیلم قرار بود این یک جمله خلاصه فیلم باشد اما دقیقا مانند بسیاری از  اتفاقات مجازی که واقعیت ندارد، این جمله هم  ربطی به این فیلم ندارد . «گربه سیاه» درباره یک پسری است که به عنوان شاخ مجازی حاضر است هرکاری بکند تا دیده شود و مورد توجه قرار گیرد، حاضر است کتک بخورد یا با لباس زنانه و کلاه گیس برقصد و … تا صفحه شخصی‌اش فالوئر داشته باشد و هر پستش لایک‌های زیادی بگیرد.

در فیلم «گربه سیاه» پیش  از آن که کسی به نام کریم امینی کارگردانش توجه کند نام بهرام رادان به عنوان بازیگر و تهیه‌کننده مورد توجه است به خصوص در فیلم نیز بهرام رادان در نقش یک بازیگر و مجری شناخته شده حضور دارد و رفتارهای علاقمندانش زندگی حرفه‌ای او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

این فیلم درباره جوانان دهه هشتادی است که درصدند به آرزوهای خود از طریق شبکه‌های اجتماعی برسند یکی مانند رها ( ترلان پروانه) فقط خواسته‌اش دیدن بازیگر شناخته شده است، دیگری دوست دارد آهنگش سرانجام به گوش مردم برسد.  اما دیگری که تبدیل به یک شاخ مجازی می‌شود  این که چگونه  خواسته و شهوتش چه تاثیری بر دیگران می‌گذارد برایش مهم نیست ، حتی برایش مهم نیست بر سر عشقش چه می‌آید یا چگونه همین روند تاثیر هولناکی در زندگی یک هنرمند با بازی بهرام رادان  می‌گذارد.
هرچند برخی معقدند  فیلم سیاه و سفید به موضوع پرداخته است و تعداد زیادی خرده داستان دارد . اما هرکدام از شخصیتهای فیلم داستان خاص خود را دارند رها مادرش زندانی است و ناپدری‌اش مدام عده‌‌ای را در خانه جمع می‌کند تا با آنها تریاک بکشد و محیط خانه را برای او ناامن کرده است و نسبت به آزاد کردن مادر بی‌خیال است . او در این میان عاشق است و از راهی برای حضور در خانه و زندگی هنرپیشه‌ای که دوست دارد استفاده می‌کند.

دیگری پیک جوانی است که از شهرستان با آرزوی پولدار شدن آمده و اتفاقا شبکه‌های مجازی را می‌شناسد و غیر از کار در پیک از این راه کسب درآمد می‌کند و  سرانجام مشهور می‌شود. فیل اما لایه‌های اجتماعی نیز دارد، به تفاوت سطح  زندگی در سطح جامعه ‌می‌پردازد.

این که چگونه هر فردی از موقعیت خود استفاده می‌کند چه راننده یک بازیگر ، چه دوست پدر رها! در این میان صحنه‌های زندگی کارتون‌خواب ها، نحوه زندگی آنها ، شخصیت تیمسار که از خانه سالمندان فرار کرده تا نوه‌اش را ببیند ، کنسرت در میان زباله‌‌ها و حضور دختر در اتاق خواب بهرام رادان  صحنه‌ها و لحظه‌هایی است که فیلم را متفاوت کرده است.

فیلم روایتی است از زندگی امروزی جوانان با تمام دغدغه‌ها و خواسته‌ها و تلاش‌هایی که برای رسیدن به آرزوهایشان دارند.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما