بهترین بازیهایی که باید در زمستان تجربه کنید
زمستان بهترین فصل برای لذت بردن از بازیهایی است که فضایی سرد و برفی را به تصویر میکشند. چه به دنبال هیجان بقا در یک طوفان برفی باشید، چه از زیبایی آرام مناظر زمستانی با ورزشهای زمستانی لذت ببرید یا هیجان ماجراجوییهای پر از اکشن را در پسزمینهای از یخ و برف را بخواهید، بازیهای زیادی وجود دارند که جادوی زمستان را به خوبی به تصویر میکشند. حال در این مقاله، به برخی از بهترین بازیهایی که میتوانید در زمستان امتحان کنید، نگاهی خواهیم انداخت. هر کدام از این بازیها دارای محیطهای عمدتا برفی جذابی هستند که بعضا بر گیمپلی نیز تاثیر گذاشتهاند. بنابراین یک فنجان شکلات داغ برای خود آماده کنید، در گرمترین پتوی خود بپیچید و آماده شوید تا در این تجربههای هیجانانگیز با تم زمستانی غرق شوید!
۱۰. Sledders
تهیهکننده: Bonus Stage Publishing / سازنده: Hanki Games
سال انتشار: ۲۰۲۳
پلتفرم: PC
بازی Sledders یک شبیهساز واقعگرایانهی اسنوموبیل مبتنی بر فیزیک است که بازیکنان را به قلب مناطق برفی میبرد. محیط بازی با دقت فراوان طراحی شده و شامل طیف وسیعی از زمینها از کوههای پرشیب پوشیده از برف و جنگلهای انبوه تا دشتهای باز و وسیع است. توجه به جزئیات در این بازی چشمگیر است، به طوری که هر محیط با کیفیت بصری فوقالعادهای به تصویر کشیده شده و تجربهای واقعاً نفسگیر را خلق میکند. همانطور که گفته شد، گیمپلی بازی بر فیزیک واقعگرایانه تاکید دارد. هر ضربه، هر پیچ و هر پرش به صورت واقعی احساس میشود و از بازیکنان دقت و مهارت میطلبد. تسلط بر کنترلها امری حیاتی است، زیرا هدایت اسنوموبیل در زمینهای چالشبرانگیز نیاز به تعادل دقیق بین سرعت و کنترل دارد. بازی همچنین از حالتهای چندنفرهی مختلفی بهره میبرد که میتواند علاقهمندان به رقابت را راضی نگه دارد. Sledders در حال حاضر در مرحلهی دسترسی زودهنگام است و توسعهدهندگان به طور فعال روی ویژگیهای جدید و بهبودها کار میکنند. به طور کلی آیندهی بازی روشن به نظر میرسد و برنامههایی برای گسترش دنیای بازی، اضافه کردن موتورهای جدید و معرفی حالتهای گیمپلی اضافی وجود دارد.
۹. SnowRunner
تهیهکننده: Focus Home Interactive / سازنده: Saber Interactive
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, PS4, PS5, Xbox One, Xobx Series X/S, Nintendo Switch
اسنورانر یک بازی شبیهساز آفرود است که از بازیکنان میخواهد با استفاده از لیستی از وسایل نقلیهی متنوع، زمینهای خطرناک و چالشبرانگیزی را پیمایش کنند. این بازی که دنبالهی معنوی مادرانر (MudRunner) به شمار میرود، تجربهای گستردهتر با مناظر ناهموار، فیزیک واقعگرایانهتر و گرافیک بالاتری را ارائه میدهد. در این بازی شما به عنوان یک پیمانکار آفرود بازی را آغاز میکنید که تنها یک کامیون ساده و یک نقشه در اختیار دارد. مأموریت شما حمل و نقل بار، تعمیر زیرساختها و کشف طبیعت وحشی و بکر است. بازی در سه منطقهی اصلی جریان دارد که شامل میشیگان و آلاسکا در آمریکا و تایمیر روسیه میشود. هر یک از این مناطق مناظر منحصر به فردی مانند جنگلهای گلی، مناطق یخی و مردابها را ارائه میدهند. با این حال میتوان گفت که مناطق برفی بازی بدون شک بیشترین چالش را برای بازیکنان ایجاد میکنند. اسنو رانر دارای بیش از ۴۰ کامیون و وسیلهی نقلیهی آفرود است که شامل برندهایی مانند شورولت (Chevrolet)، فورد (Ford) و غیره میشود.
هر وسیلهی نقلیهی ویژگیهای مخصوص به خود را دارد و بازیکنان میتوانند آنها را را با لاستیکهای بهتر و موارد دیگر ارتقا دهند. شخصیسازی فقط جنبهی ظاهری ندارد بلکه برای بقا در شرایط سخت ضروری است. ویژگی برجستهی دیگر بازی سیستم تغییر شکل زمین فوقالعاده واقعی آن است. گل، برف و آب به صورت پویا به وزن و حرکت وسایل نقلیه واکنش نشان میدهند و رانندگی در یک مسیر گلی به کشمکشی بین قدرت موتور و زمین تبدیل میشود، در حالی که جادههای یخی نیاز به دقت و صبر دارند. گفتنی است که اسنو رانر برای افراد کمطاقت مناسب نیست. یادگیری بازی نیاز به صبر، برنامهریزی دقیق و سازگاری با محیطهای مختلف دارد. اما غلبه بر این چالشها بسیار پاداشدهنده است. حمل موفقیتآمیز یک بار سنگین در شرایط طوفانی یا نجات یک کامیون واژگونشده از کنار رودخانه حس رضایت خاصی را القا میکند. این بازی نه دربارهی سرعت است و نه حرکات نمایشی، بلکه درباره استقامت، استراتژی و لذت غلبه بر طبیعت است. این بازی برای افرادی که به گیمپلی کندتر و روشمند با تمرکز بر حل مسئله علاقه دارند، جذاب است.
۸. This War of Mine
تهیهکننده: 11bit studios / سازنده: 11bit studios
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: PC, PS4, PS5, Xbox One, Xobx Series X/S, Nintendo Switch, Android, iOS
در دنیای بازیهای ویدیویی، تعداد کمی از بازیها هستند که به اندازهی This War of Mine به هزینههای انسانی جنگ با جدیت و صداقت میپردازند. این بازی بقا که در سال ۲۰۱۴ عرضه شد، نگاه بازیکنان را از قهرمانیهای معمول میدان جنگ به سمت مبارزات تاریک و بیرحمانهی غیرنظامیانی که در میان آتش جنگ گرفتار شدهاند، میبرد. الهام گرفته از محاصرهی سارایوو در جریان جنگ بوسنی، این بازی بازیکنان را در نقش گروهی از افراد عادی قرار میدهد که در تلاشند تا در شهری محاصره شده زنده بمانند. غذا کمیاب است، دارو حتی کمیابتر و چه از سوی تکتیراندازها، چه مهاجمان متخاصم یا حتی سرمای سخت زمستان، خطر در هر گوشهای کمین کرده است. برخلاف بازیهای جنگی سنتی، هدف اینجا پیروزی در نبردها یا شکست دادن دشمنان نیست، بلکه فقط زنده ماندن است. هر بار بازی با گروهی تصادفی از بازماندگان آغاز میشود که هرکدام مهارتها و ویژگیهای خاص خود را دارند. از آشپزهای ماهر گرفته تا دوندگان سریع، هر توانایی میتواند تفاوت بین زندگی و مرگ را رقم بزند. بازماندگان در یک پناهگاه ویران که بهعنوان پایگاه آنها عمل میکند ساکن هستند، جایی برای خوابیدن، خوردن و برنامهریزی. بازیکنان باید منابع جمعآوری کنند، ابزار بسازند و تصمیمات دردناکی بگیرند که چه کسی زنده بماند، چه کسی بمیرد و چه خطوط اخلاقی را زیر پا بگذارند. گیمپلی به دو مرحلهی اصلی روز و شب تقسیم میشود. در طول روز، بازماندگان در داخل پناهگاه میمانند، آن را تقویت میکنند، آیتمهایی مانند اجاق گاز، تختخواب و سلاح میسازند یا نیازهای جسمی و روحی خود را مدیریت میکنند. تهدید تکتیراندازها باعث میشود بیرون رفتن در روز تقریباً غیرممکن باشد.
در شب، یکی از بازماندگان به جستوجو در مکانهای مختلف شهر میرود، در حالی که دیگران استراحت میکنند یا از پناهگاه محافظت میکنند. هر ماموریت پر از خطر است و ممکن است بازیکنان با دیگر بازماندگان مواجه شوند که برخی مایل به معامله هستند و برخی ممکن است حمله کنند. دوراهیهای اخلاقی هستهی احساسی بازی را تشکیل میدهند. آیا برای نجات یک همراه بیمار، داروی یک زوج سالمند را میدزدید، با وجود اینکه ممکن است آنها را به خطر بیندازید؟ آیا جان گروه خود را برای کمک به غریبهها به خطر میاندازید؟ هر اقدامی پیامدهایی دارد، نه فقط برای بقا بلکه برای وضعیت روانی شخصیتها. احساس گناه یا ناامیدی مداوم میتواند باعث شود بازماندگان گروه را ترک کنند یا حتی به زندگی خود پایان دهند. سبک هنری بازی به خوبی با لحن تیرهی آن هماهنگ است. بازی دنیایی خلق میکند که به شدت غمانگیز است و موسیقی آن نیز با ترکیبی از پیانوی غمانگیز و صداهای محیطی، فضایی را ایجاد میکند که بازیکنان را عمیقتر در روایت غرق میکند. این اثر چیزی بیش از یک بازی و در واقع مانند بیانیهای است که بازیکنان را به مواجهه با حقیقتهای ناخوشایند جنگ و رنج انسانی وادار میکند. جالب است بدانید که دولت لهستان بازی را در برنامهی درسی مدارس رسمی خود گنجانده و این بیش از پیش بر اهمیت فرهنگی و اجتماعی بازی تأکید دارد.
۷. Subnautica: Below Zero
تهیهکننده: Unknown Worlds Entertainment / سازنده: Unknown Worlds Entertainment
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: PC, PS4, PS5, Xbox One, Xobx Series X/S, Nintendo Switch
این بازی بازیکنان را به اقیانوس بیگانهای میبرد که پر از زیستبومهای خیرهکننده، رازهای جذاب و خطرات مختلف است. با تکیه بر مکانیکهای اصلی نسخهی اول سری و معرفی عناصر جدید، Below Zero نشان میدهد که دنبالهها چگونه میتوانند یک ایدهی محبوب را ارتقا دهند بدون اینکه جذابیت اصلی خود را از دست بدهند. این بازی بازیکنان را به سیارهی مرموز 4546B بازمیگرداند؛ همان سیارهای که در Subnautica معرفی شد. اما این بار تمرکز بر منطقهی قطبی این سیاره است. مناظر یخزده، آبهایی با دمای زیر صفر و بادهای سرد تجربهی بقای منحصربهفردی را ایجاد میکنند. داستان بازی حول رابین آیویو (Robin Ayou)، یک دانشمند که برای پیدا کردن خواهر گمشدهاش سم (Sam) به این منطقهی یخی سفر میکند، میچرخد. این روایت بازیکنان را به جستوجوی پاسخهایی میکشاند که با مسائل شخصی و رازهای سیارهای در هم تنیده شدهاند.
از منظر گیمپلی، Below Zero یک بازی بقا است که بر اکتشاف و ساخت و ساز تمرکز زیادی دارد. بازیکنان باید گرسنگی، تشنگی، اکسیژن و دما را مدیریت کنند و در عین حال به اعماق سیاره نفوذ کنند. پیشرفت در بازی خطی نیست و بازیکنان را تشویق میکند تا زیستبومهای متنوعی را کشف کنند. خوشبختانه سیستم ساختوساز ساده اما رضایتبخش است و بازیکنان را به جستوجوی منابع کمیاب در مناطق جدید ترغیب میکند. بازی همچنین وسیلهای جدید به نام سیتراک (Seatruck) معرفی میکند که یک وسیلهی نقلیهی چندمنظوره است و جایگزین سایکلاپس در نسخهی اصلی شده است. این وسیله را میتوان با ماژولهای مختلفی یا حتی کابین خواب تجهیز کرد. گرافیک Below Zero در یک کلام عالی است و محیطهای آن به خصوص در زیر آب طراحی فوقالعادهای دارند. اکوسیستم بیگانهی Below Zero نیز پر از موجودات جذاب و ترسناک است که طراحی متنوعی دارند.
۶. The Long Dark
تهیهکننده: Hinterland Studio / سازنده: Hinterland Studio
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch
بازی The Long Dark بازیکنان را به یکی از بیرحمانهترین تجربههای بقا دعوت میکند. این بازی بقای اولشخص از کلیشههای گیمپلی اکشن محور فاصله میگیرد و بر تنهایی، مقاومت و ارادهی انسان برای زنده ماندن تمرکز دارد. بازی در مناطق خالی از سکنهی شمال کانادا جریان دارد، جایی که پس از یک فاجعه که شبکههای برق زمین را مختل میکند، بشر در دنیایی بدون امکانات مدرن برای بقا تقلا میکند. برخلاف دیگر بازیهای پساآخرالزمانی که بازیکنان را در برابر انبوهی از زامبیها یا راهزنان قرار میدهند، The Long Dark تمرکز خود را بر مبارزه با طبیعت، گرسنگی و روان انسان معطوف کرده است. مناظر زیبای بازی که با سبکی نقاشیگونه طراحی شدهاند، زیبایی خیرهکنندهی جنگلهای برفی، دریاچههای یخزده و کلبههای متروکه را به تصویر میکشند. سکوت طبیعت تنها با وزش باد یا زوزهی گرگی در دوردست شکسته میشود، که حس تنهایی را در تجربهی بازی تقویت میکند. در هستهی خود، The Long Dark دربارهی مدیریت منابع محدود در برابر محیط خشن است. بازیکنان باید انرژی، تشنگی، گرسنگی و گرمای بدن خود را متعادل نگه دارند که هر کدام به مرور زمان کاهش مییابند. یافتن غذا، ساخت ابزار و تأمین پناهگاه وظایف حیاتی هستند که با آبوهوای غیرقابل پیشبینی و مواجهه با حیاتوحش پیچیدهتر میشوند.
بخش اصلی بازی به بازیکنان اجازه میدهد تا نقشههای گستردهی متعددی را که با گذرگاههای کوهستانی خطرناک به هم متصل شدهاند، کشف کنند. بدون اهداف مشخص، هدف ساده ولی عمیق است: تا جایی که ممکن است زنده بمانید. در این میان حالت داستانی Wintermute برای کسانی که به دنبال عمق روایی هستند، مناسب است. در این حالت بازیکنان در نقش ویل مککنزی (Will Mackenzie)، یک خلبان، بازی میکنند که پس از سقوط هواپیما در طبیعت گرفتار شده است. جستوجوی او برای همراه گم شدهاش، دکتر آسترید گرینوود (Dr. Astrid Greenwood)، در داستانی از بقا باز میشود. وفادار به اصول بقا، The Long Dark راهنمایی یا آموزشی چندانی ارائه نمیدهد. بازیکنان تشویق میشوند که با آزمون و خطا یاد بگیرند و استراتژیهای بقا خود را شکل دهند. ممکن است لحظهای زیر آسمانی صاف حرکت کنید و لحظهای بعد، کولاکی بینایی شما را کور کرده و استقامت شما را کاهش دهد. تطبیق با این تغییرات ناگهانی کلید بقاست. به طور کلی این اثر یکی از بهترین بازیهای سبک بقا است که نباید از دست بدهید.
۵. Steep
تهیهکننده: Ubisoft / سازنده: Ubisoft Annecy
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One
بازی استیپ یک بازی شبیهساز ورزشی جهان باز است که در مناظر خیرهکنندهی آلپ آغاز شده و بعدها به مناطق وحشی آلاسکا گسترش مییابد. استیپ بازیکنان را دعوت میکند تا در یک منطقهی پوشیده از برف، به اکتشاف، رقابت و خلق لحظات شگفتانگیز بپردازند. در قلب استیپ، آزادی نهفته است. دنیای باز عظیم این بازی محیطی است که با دقت و الهام از رشته کوههای واقعی طراحی شده است. قلههای پوشیده از برف، جنگلهای انبوه و صخرههای یخی نه تنها از نظر بصری خیرهکننده هستند، بلکه یک زمین بازی پویا برای بازیکنان فراهم میکنند. نقشهی درون بازی نیز به بازیکنان اجازه میدهد تا بهسرعت به مکانهای مختلف دسترسی پیدا کنند یا نقاط پنهان را کشف کنند. محیط بازی به طور کالی عالی کار شده و توجه به جزئیات در بخشهای بصری و صوتی، حسی از غوطهوری ایجاد میکند که در این ژانر بینظیر است.
گفتنی است که استیپ ترکیب منحصربهفردی از ورزشهای زمستانی را ارائه میدهد که شامل اسکی، اسنوبرد، پرواز با وینگسوت و پاراگلایدینگ را ارائه میدهد. اسکی و اسنوبرد مناسب کسانی است که به سرعت روی زمین علاقه دارند و برای علاقهمندان واقعی هیجان، وینگسوت به بازیکنان اجازه میدهد تا از قلههای کوهها بپرند و با سرعت زیاد از میان درههای خطرناک و فضاهای تنگ عبور کنند. در نهایت پاراگلایدینگ گزینهای آرامتر است که نمایی از مناظر شگفتانگیز را از بالا ارائه میدهد و چالشی با ریتم کندتر به همراه دارد. بازیکنان میتوانند به راحتی بین این فعالیتها جابهجا شوند. از طرفی بازیکنان میتوانند شخصیت خود را با انواع تجهیزات و لباسها شخصیسازی کنند. این بازی شامل تعداد زیادی چالش است. این چالشها از مسابقاتی با محدودیت زمانی گرفته تا رقابتهای نمایشی و غیره را شامل میشود. جنبهی رقابتی بازی با تابلوهای امتیازات تقویت شده است که به بازیکنان اجازه میدهد عملکرد خود را با دوستان و رقیبان در سراسر جهان مقایسه کنند. یوبیسافت همواره از استیپ با بهروزرسانیها و بستههای مختلف پشتیبانی کرده است و خوشبختانه بازی از نظر محتوا در حال حاضر در شرایط خوبی قرار دارد. در نهایت این بازی چیزی فراتر از یک سرگرمی است بلکه نامهای عاشقانه به کوهستانها و روح ماجراجویی در وجود هر یک از ما است.
۴. Rise of the Tomb Raider
تهیهکننده: Square Enix / سازنده: Crystal Dynamics
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One, Xbox 360
زمانی که بازی Rise of the Tomb Raider در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، انتظارات زیادی را به دوش میکشید. بهعنوان دنبالهای بر بازسازی موفق توم ریدر در سال ۲۰۱۳، این بازی از چالشها سربلند بیرون آمد و یک ماجراجویی بهیادماندنی را ارائه کرد که اغلب دست کم گرفته میشود. در این نسخه، مطابق انتظار بازیکنان بار دیگر در نقش لارا کرافت (Lara Croft)، ماجراجو و باستانشناس افسانهای، ظاهر میشوند. داستان بازی پس از وقایع بازی قبلی آغاز میشود. حالا لارا یک کاوشگر باتجربه است که معماهای مرتبط با پدر مرحومش او را آزار میدهند. او که مصمم به کشف حقیقت است، به دنبال شهر افسانهای Kitezh میرود؛ شهری که گفته میشود راز جاودانگی را در خود نهفته دارد. سفر او به ارتفاعات پوشیده از برف سیبری او را به چالش میکشد، جایی که محیط خشن به اندازه سازمان شبهنظامی ترینیتی (Trinity) دشمن اوست. ترینیتی نیز به دنبال همان قدرتی است که لارا میخواهد و این موضوع رقابتی پرخطر ایجاد میکند که داستان را به جلو میبرد. یکی از جنبههای برجستهی بازی Rise of the Tomb Raider طراحی فوقالعادهی دنیای آن است. مناظر سیبری بسیار گسترده و متنوع هستند و این مناطق با حیات وحش خاص خود، زنده به نظر میرسند. ساختار نیمهباز دنیای بازی بازیکنان را به کاوش ترغیب میکند و با مقبرهها و آثار باستانی پنهان به آنها پاداش میدهد. این مناطق اختیاری نه تنها ارتقاها و داستانهای ارزشمندی ارائه میدهند، بلکه ریشههای معمایی کلاسیک این سری را نیز زنده میکنند. هر مقبره به طرزی استادانه طراحی شده است و بازیکنان را وادار میکند محیط را دستکاری کنند و برای کشف رازهای آن بهطور خلاقانه فکر کنند.
گیمپلی در Rise of the Tomb Raider بر پایه مکانیکهای نسخهی ۲۰۱۳ ساخته شده و آن را بهبود بخشیده است. مبارزات بازی روانتر شده و ترکیبی از مخفیکاری و اکشن به بازیکنان امکان انتخاب روشهای مختلف برای مقابله با دشمنان میدهد. لارا مجهز به کمان، تفنگ کمری، تفنگهای ساچمهای و تفنگهای دوربرد است که همگی قابل ارتقا هستند. معرفی مهمات قابلساخت، مانند تیرهای سمی و مواد منفجره، لایهای از استراتژی و تنوع نیز به بازی افزوده است. عناصر بقا این بار نقش پررنگتری ایفا میکنند. بازیکنان باید منابعی جمعآوری کنند تا ابزارها بسازند، زخمها را درمان کنند و تجهیزات را بهبود دهند. محیط بازی نیز میتواند برای فریب دشمنان استفاده شود. در در واقع پنهان شدن در بوتهها، ایجاد حواسپرتی یا به دام انداختن دشمنان در موقعیتهای حساس ضروری میشود. البته بازی به طور کلی به نظر میرسد که بیشتر روی مخفیکاری تاکید دارد چرا که مکانیکهای تیراندازی با سلاح آن نیز چندان عالی کار نشده است. با این حال این بازی که تقریبا ده ساله شده است، یکی از زیباترین آثاری است که در یک محیط برفی جذاب جریان دارد و میتواند شما را با محتوای فراوان خود حسابی سرگرم کند.
۳. Monster Hunter World: Iceborne
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, PS4, Xbox One
در سپتامبر ۲۰۱۹، آیسبورن به عنوان یک بستهی الحاقی جاهطلبانه برای بازی تحسینشده مانستر هانتر: ورلد منتشر شد. این بسته بازیکنان را به بیابانی پوشیده از برف میبرد که پر از موجودات خطرناک، مکانیکهای نوآورانه گیمپلی و داستانی گسترده است. آیسبورن در منطقهی جدید Hoarfrost Reach جریان دارد؛ یک فضای یخی عظیم که به عنوان محیط اصلی بسیاری از محتوای این بسته عمل میکند. برخلاف جنگلهای سرسبز و بیابانهای شنی بازی اصلی، این منطقه یک سرزمین زمستانی با حیات وحش منحصربهفرد به خود است. اما این بهشت یخی بدون چالش نیست. سرما انرژی را کم میکند مگر اینکه شکارچیان نوشیدنیهای گرم مصرف کنند یا اردوگاههایی راهاندازی کنند که این باعث میشود هر مأموریت به یک استراتژی بقا نیاز داشته باشد. از طرقی کپکام در طراحی لیست هیولاهای آیسبورن فراتر از انتظار عمل کرده است و بازیکنان با ترکیبی از موجودات کاملاً جدید و هیولاهای محبوب از نسخههای قبلی مواجه میشوند. فارغ از این نیز، سلاحها و مکانیکهای جدیدی در این بسته معرفی شدهاند که بازی را جذابتر میکنند.
از نظر داستانی، آیسبورن پس از رویدادهای بازی اصلی ادامه مییابد. کمیسیون تحقیق، مهاجرت اسرارآمیز لگیانا را بررسی میکند که آنها را به کشف منطقهی برفی ذکر شده میرساند. این روایت، ارتباط اکوسیستم و اژدهای بزرگ مرموز ولکانا را بیشتر بررسی میکند. به طور کلی مانستر هانتر ورلد: آیسبورن تنها یک بستهی الحاقی معمولی نبوده بلکه یک نمونهی عالی از نحوهی گسترش یک اثر برجسته است که چه به تنهایی شکار کنید و چه با دوستان، یک سفر فراموشنشدنی به مناطق یخزده ارائه میدهد که نظیر آن را در جای دیگری نخواهید یافت.
۲. ۲ Frostpunk
تهیهکننده: 11Bit Studios / سازنده: 11Bit Studios
سال انتشار: ۲۰۲۴
پلتفرم: PC, PS5, Xbox Series X/S
در سال ۱۸۸۶، نیو لاندن از طوفان بزرگی که پس از فروپاشی امپراتوری بریتانیا رخ داد، جان سالم به در برده و تحت رهبری کاپیتان رونق یافته است. پس از ۳۰ سال حکومت، کاپیتان در حال مرگ است، نیو لاندن پرجمعیت شده و ژنراتور آن یعنی موتور بخار زغالسنگی که گرما و انرژی شهر را تأمین میکرد، در حال خاموش شدن به دلیل کمبود سوخت است. این پسزمینهی فراستپانک ۲ است که حدودا ۳۰ سال پس از نسخهی اول و در ۱۹۱۶ اتفاق میافتد و در آن بازیکنان در نقش رهبر جدید نیو لاندن قرار میگیرند تا در طول یک زمستان فاجعهآمیز که تقریباً تمدن انسانی را از بین برده است، زنده بماند. در این میان، بازیکنان باید تصمیمات اخلاقی و سیاسی بحثبرانگیزی برای بقای شهر اتخاذ کنند و حواسشان به مدیریت منابع نیز باشد. در این بازی بازیکنان به جای ساختن ساختمانهای تکی، نواحی شهری را میسازند. مانند نسخهی قبلی، فراستپانک ۲ یک بازی با محوریت شهرسازی است. شهر با مشکلاتی مانند جمعیت زیاد، کمبود غذا و زغالسنگ مواجه است.
برخلاف نسخهی اول، فراستپانک ۲ به بازیکنان اجازه میدهد تا شهری بسیار بزرگتر بسازند. همانطور که گفته شد، اکنون بازیکنان میتوانند نواحی شهری بسازند که هر کدام کارکرد خاصی دارند، مانند تأمین غذا، انرژی یا سرپناه. ساختمانهای خاصی در هر ناحیه قرار داده میشوند که عملکردهای اضافی را باز میکنند. با این حال، هر ناحیه منابعی از بازیکن مصرف میکند و بازیکنان باید منابع خود را پیش از گسترش شهر برنامهریزی کنند. با گسترش شهر، بازیکنان با جناحهای مختلفی مواجه میشوند که اغلب دیدگاههای متضادی دارند. بازیکنان میتوانند به درخت ایدهها دسترسی داشته باشند تا گزینههای جدید تحقیقاتی را بررسی کنند. درخت ایدهها به بازیکنان این امکان را میدهد تا ایدههای مختلفی که توسط جناحهای بازی برای حل یک مشکل پیشنهاد شده است را بررسی کنند. پذیرفتن ایدهd یک جناح ممکن است جناحها و جوامع دیگر را ناراحت کند. به نوعی در این نسخه شهروندان نیو لاندن در فرآیند تصمیمگیریهای سیاسی مشارکت بیشتری دارند. با پیشرفت بازیکنان در بازی، بازیکنان باید تلاش کنند تا تأثیر جناحها را کنترل کنند و از فروپاشی شهر جلوگیری کنند. به طور کلی فراستپانک چیزی بیش از یک اثر شهرسازی معمولی است و بازیکنان را درگیر تصمیمگیریهای دشواری میکند که امضای آثار استودیوی سازندهاش است.
۱. Metro Exodus
تهیهکننده: Deep Silver / سازنده: 4A Games
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, PS4, PS5, Xbox One, Xobx Series X/S
بازی Metro Exodus در آیندهای ویران جریان دارد، جایی که جنگ هستهای زمین را به یک ویرانهی بیحاصل تبدیل کرده است. تمدن از هم پاشیده و انسانیت دور از اشعههای رادیواکتیو و جهشیافتههای وحشتناک، در تونلهای زیرزمینی متروی مسکو برای بقا پناه گرفته است،. بازیکنان بار دیگر در نقش آرتیوم (Artyom) قرار میگیرند، یک بازمانده که رؤیای زندگی فراتر از مترو دارد. برخلاف نسخههای قبلی که عمدتاً در تونلهای بستهی مترو اتفاق میافتادند، Metro Exodus دامنهی داستان را به سطح زمین گسترش میدهد. سوار بر Aurora، یک لوکوموتیو بخار با تغییرات ویژهT بازی شما را به سفری خطرناک در سراسر روسیه میبرد. این بازی عناصر مخفیکاری، وحشت بقا و تصمیمگیریهایی مشابهی آثار نقشآفرینی را ترکیب میکند تا تجربهای عمیقتر ایجاد کند. بازیکنان باید منابع محدودی مانند مهمات و بستههای سلامتی را مدیریت کنند و در محیطهای خطرناکی که پر از جهشیافتهها، انسانهای متخاصم و تهدیدهای محیطی است، زنده بمانند.
طراحی جهان باز بازی، مکانهایی وسیع مانند رودخانه یخزدهی ولگا، مناطق برفی و جنگل سرسبز تایگا را معرفی میکند. این مناظر متنوع دارای سیستمهای آبوهوای پویا هستند که هر لحظه غیرقابلپیشبینی و پرتنش است. دستاوردهای فنی Metro Exodus شگفتانگیز هستند. گرافیک بازی با محیطهایی به دقت طراحیشده، مدلهای شخصیتی پرجزئیات و جلوههای نورپردازی عالی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و از طرفی موسیقی نیز به خوبی لحظات داستانی را تاثیرگذارتر میکند. در نهایت گفتنی است که آخرین نسخه از مترو اثری نیست که بخواهید از دست دهید. سفر آرتیوم در این بازی فقط در مورد یافتن خانهای جدید نیست، بلکه دربارهی کشف انسانیت و ایجاد ارتباطات در دنیایی از هم گسیخته است که غرق شدن درون آن لذتبخش است.
من به شخصه Frostpunk 1 رو پیشنهاد می کنم. Frostpunk 1 و ۲ با هم خیلی فرق دارن و به نظر من ۱ اش خیلی بازی بهتری هست.