بهترین فیلمهای کمدی سال ۲۰۲۰
در این مطلب بهترین فیلمهای کمدی سال ۲۰۲۰ را معرفی میکنیم. این حقیقتی است که غالب منتقدان نسبت به فیلمهای کمدی بیاعتنا هستند. امتیازهایی که به فیلمهای کمدی در طول سال میدهند نسبت به توجهشان به فیلمها درام نشان از این بیتوجهی دارد. به همین دلیل برای انتخاب بهترین فیلمهای کمدی ۲۰۲۰ مجبور شدیم به فیلمهایی با امتیاز متاکریتیک بالای ۶۵ رضایت بدهیم در شرایطی که شاید برای درام حتی میشود امتیاز بالای ۷۵ را در نظر گرفت.
با این حال به لحاظ تنوع سوژه به نظر میرسد ژانر کمدی در سال ۲۰۲۰ سال بدی نداشته. فیلمهایی با بودجههای محدود و در بخش سینمای مستقل تولید شدند که اکثرا به لطف فیلمنامهی خوب و بازیهای بازیگرانشان، که اتفاقا ستارههای مشهور هم نیستند، مورد توجه قرار گرفتند. بخشی از این جریان جدید کمدیسازی قطعا مدیون سریالهای تلویزیونی سالهای اخیر است که توسط استندآپ کمدینها ساخته شدند و پای آنها را به تلویزیون باز کردند.
این یک فهرست ده تایی از بهترین فیلمهای کمدی ۲۰۲۰ است. در سالی که شاید سختترین سال هزارهی سوم محسوب شود و در شرایطی که بیماری کرونا ما را با وضعیتی مواجه کرده که به نظر میرسد از جنگ جهانی به این طرف با آن روبهرو نبودهایم، بیشتر از هر زمان دیگری به خندیدن نیاز داریم. این فهرستی از فیلمهای خوبی است که میتوانند در روزهای بد ما را بخندانند. با توجه به وضعیت سینماها ممکن است دیدن خیلی از این فیلمها را از دست داده باشیم.
۱. زن جوان نویددهنده (Promising Young Woman)
- کارگردان: امرالد فنل
- بازیگران: کری مولیگان، بو برنهام
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
اولین اثر در فهرست بهترین فیلمهای کمدی سال ۲۰۲۰ کمدی سیاهی است که خود امرالد فنل آن را نوشته و در تهیهاش هم نقش داشته است. فنل کارگردان جوان انگلیسی است که بهعنوان بازیگر تلویزیونی بیشتر شناخته میشود و «زن جوان نویددهنده» اولین فیلم بلندش در مقام کارگردان محسوب میشود. او اپیزودهایی از سریال «کشتن ایو» را هم نوشته و دو بار برای خلق این سریال نامزد دریافت جایزهی امی شده است.
اولین نمایش فیلم در جشنوارهی ساندنس بود. بو برنهام از بازیگران این فیلم کارگردان و فیلمنامهنویس فیلم تحسینشدهی «کلاس هشتم» است که یعنی از تحسینشدهترین فیلمهای سال ۲۰۱۸ توسط منتقدان و یک کمدی درام دربارهی بلوغ بود.
فیلم فنل دربارهی زن جوانی به نام کیسی با بازی مولیگان است که همه او را بهعنوان زنی آیندهدار میشناسند تا اینکه یک اتفاق اسرارآمیز آیندهی او را از مسیر خودش خارج میکند و باعث انحرافش میشود. به هر حال هیچ چیزی در زندگی کیسی آنطوری نیست که به نظر میرسد؛ او به طرز عجیب و غریبی باهوش و به طرز آزاردهندهای زیرک و حیلهگر است و یک زندگی دوگانه شبها دارد. یک برخورد غیرمنتظره به کیسی این فرصت را میدهد که اشتباهات گذشته را درست کند.
منتقدان گفتند که این فیلم به طرز صریحی برانگیزاننده و تاثیرگذار است که گاهی شکل یک تریلر پیدا میکند. اولین فیلم امرالد فنل اثری است که ما را به آیندهی او امیدوار میکند و البته در کارنامهی کری مولیگان هم یک بازی برجسته به جا میگذارد.
۲. صعود (The Climb)
- کارگردان: مایکل آنجلو کووینو
- بازیگران: مایکل آنجلو کووینو، کایل ماروین، گیل رنکین
- امتیاز متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
این اولین فیلم بلند مایکل آنجلو کووینوست که بهعنوان تهیهکننده فعالیتش در سینما بیشتر است. فیلم در بخش «نوعی نگاه» جشنوارهی کن سال ۲۰۱۹ برای اولینبار به نمایش درآمد. داستان مایک و کایل که بهترین دوستان یکدیگر هستند. یک روز موقع دوچرخه سواری مایک به کایل میگوید که با نامزد او در ارتباط است.
طبعا بحث و جدل بینشان شکل میگیرد و در لحظهی خشم مایک تصادف میکند و به بیمارستان میرود. هر چند جراحتش جدی نیست. نامزد کایل به دیدن او میآید و قرار میشود به جای کایل با مایک ازدواج کند اما به طرز غیرمنتظرهای خیلی زود و قبل از ازدواج میمیرد. در مراسم تشییع جنازه مایک به کایل میگوید که اشتباه کرده بود و با اینکه کایل از او عصبانی است تسلیاش میدهد. کایل به زودی وضع بهتری پیدا میکند و سر و سامان میگیرد در حالی که مایک الکلی شده. او که نگران مایک است از او میخواهد تعطیلات را کنار او و نامزدش بگذراند. این تازه آغاز ماجراهای تازه است.
از آن فیلمهایی است که پر از اتفاق است و اگر از فیلمهای مربوط به رفاقت دو مرد لذت میبرید نباید آن را از دست بدهید. منتقدان میگویند دوستی دو مرد درگیرکننده از کار درآمده و فیلم بیشتر اوقات درگیرتان میکند و بامزه است. البته این فیلم اغلب نگاه تازهای ارائه میدهد و بیشک یکی از بهترین فیلمهای کمدی سال ۲۰۲۰ است.
۳. بورات ۲ (Borat Subsequent Moviefilm: Delivery of Prodigious Bribe to American Regime for Make Benefit Once Glorious Nation of Kazakhstan)
- کارگردان: جیسون وولینر
- بازیگران: ساشا بارون کوهن، تام هنکس
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
فیلمی به سبک ماکیومنتری (تلفیقی از مستند و درام نمایشی) و مثل قسمت قبلی بیشتر از اینکه کارگردانش اهمیت داشته باشد فیلم به نام بازیگر اصلی و یکی از تهیهکنندگان و نویسندگانش یعنی ساشا بارون کوهن مشهور است.
قسمت اول این فیلم سال ۲۰۰۶ ساخته شد با اسم مفصل «بورات: یادگیریهای فرهنگی آمریکا برای انجام منفعت ملت پرشکوه قزاقستان» که سر و صدای زیادی هم به پا کرد و بارون کوهن توانست برای آن فیلم جایزهی بهترین بازیگر کمدی را از گلدن گلوب بگیرد. فیلم داستان یک گزارشگر تلویزیونی با ملیت قزاق بود که به او ماموریت داده میشود به آمریکا برود و دربارهی زندگی مردم گزارش تهیه کند. فیلمی که به دلیل محتوای ضدیهودیاش و حاشیههای دیگر از جمله استفاده از مردم یک روستا در رومانی بهعنوان نابازیگر در خیلی از کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی و روسیه به نمایش درنیامد و جنجالی شد.
اما از حق نگذریم فیلم بامزهای بود و حالا قسمت دومش بعد از ۱۴ سال ساخته شده است. بورات در قسمت جدید قزافستان را تمسخر کرده است و باعث شده که برای بقیهی عمرش به گولاگ تبعید شود. ۱۴ سال بعد نخستوزیر قزافستان نورسلطان نظربایف او را آزاد میکند و به او مأموریت میدهد که وزیر فرهنگ قزاقستان را پیش دونالد ترامپ ببرد. بورات در نزدیک شدن به ترامپ ناموفق است و سعی میکند شانسش را با معاون او یعنی مایک پنس امتحان کند.
منتقدان گفتند قسمت دوم «بورات» ثابت میکند شخصیت کمیکی که ساشا بارون کوهن خلق کرده همچنان موفق و بامزه است و در نمایش کژتابیهای فرهنگ آمریکایی بهعنوان ابزاری تند و تیز ظاهر میشود.
۴. بچه کارآگاه (The Kid Detective)
- کارگردان: ایوان مورگان
- بازیگران: آدام برودی، سوفی نلسی، سارا ساترلند
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
کمدی «بچه کارآگاه» ساختهی ایوان مورگان با بازی آدام برودی است. این اولین فیلم بلند ایوان مورگان محسوب میشود که پیش از آن چند فیلم کوتاه بهعنوان فیلمنامهنویس و کارگردان در کارنامهاش دارد. فیلم در جشنوارهی تورنتوی امسال به نمایش درآمد و هر چند فروش خوبی نداشت اما به نظر منتقدان از جواهرات پنهان سال بود.
داستان کودکی که کارآگاه مشهوری بوده و حالا بزرگ شده و در ۳۲ سالگی بین روزهای دائمالخمریاش و روزهای دیگری که به حال خودش دل میسوزاند میخواهد همچنان همان معماهای پیچیده را حل کند. تا اینکه یک موکل ساده اولین پروندهی بزرگسالانهاش را برایش میآورد و از او میخواهد کشف کند چه کسی دوست پسرش را با خشونت به قتل رسانده است.
منتقدان دربارهاش نوشتهاند: «در نئونوآر غیرمعمول ایوان مورگان فقط مظنون یا محرک نیست که حواس مخاطب را منحرف میکند بلکه کل ژانر است. فیلمی که شبیه یک بازی شطرنج است. فیلم شوخطبعی مرگباری دارد و با سبکباری آغاز میشود اما کمکم وارد جهانهای تاریکی میشود.»
۵. روی صخرهها (On the Rocks)
- کارگردان: سوفیا کوپولا
- بازیگران: بیل موری، رشیدا جونز
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
سوفیا کوپولا با همان اولین فیلمش «گمشده در ترجمه» با حضور بیل موری و اسکارلت جوهانسون تبدیل به کارگردانی محبوب سینمادوستان شد. در همان اولین اثرش بهعنوان کارگردان توانست خیلی خوب از زیر سایهی اسم پدرش، فرانسیس فوردکوپولای بزرگ بیرون بیاید. البته همهی فیلمهای سوفیا کوپولا به خوبی «گمشده در ترجمه» از کار درنیامدند اما همکاری دوبارهاش در فیلم «روی صخرهها» بهخصوص در صحنههایی که بیل موری حضور دارد دوباره توانسته تا حدی نظر دوستدارانش را جلب کند.
فیلم ماجرای زنی است که سعی دارد خانوادهاش را حفظ کند. عاشق همسر و بچههایش است و بیشترین سعیاش را میکند که همه در رفاه باشند تا اینکه کمکم به بعضی از رفتارهای شوهرش و رابطهی او با منشیاش مشکوک میشود. از آن طرف پدر لارا مردی خوشگذران است که زمانی مادر او را رها کرده بوده. او به شکهای لارا دامن میزند و دائم نشانههای جدیدی به دخترش نشان میدهد که حاکی از بیوفایی شوهرش است. هر چند به دخترش علاقهی زیادی دارد اما انگار این ماجرا کمی حکم سرگرمی هم برایش دارد و شروع به تعقیب دامادش میکنند.
آخر داستان را لو نمیدهم اما آخرش نه آن حس و حال کمدی را دارد نه پایان مجذوبکنندهای است. در حقیقت هر چه بیل موری تا پایان فیلم رشته پنبه میشود اما آن دو سوم ابتدایی فیلم و بهخصوص سکانسهای حضور بیل موری ارزش دیدن دارند.
۶. خودتان را نجات بدهید! (Save Yourselves)
- کارگردان: الکس هیوستون فیشر، الئنور ویلسون
- بازیگران: سونیتا مانی، جان رینولدز
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
این فیلم که اولین بار در جشنوارهی ساندنس به نمایش درآمد اولین فیلم بلند هیوستون فیشر و ویلسون در مقام کارگردان است و بازیگر مشهوری هم ندارد. این اثر بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای کمدی ۲۰۲۰ از آن فیلمهای مستقل و جمعوجور است.
پیش درآمدی میگوید که فیلم دربارهی سالی است که زمین از بین میرود. یک زوج حدود ۳۰ ساله به اسم سو و جک تصمیم میگیرند ارتباطشان را با زندگی سطحی در بروکلین که همه گرفتار اینترنت هستند قطع کنند. آنها برای یک آخر هفته تلفنهایشان را خاموش میکنند و در کلبهی یکی از دوستانشان در جنگل اقامت میکنند. همانطور که به سمت جنگل میروند از آسمان چیزهایی سقوط میکند. به کلبه که میرسند زوج جوان شروع میکنند به اینکه دوباره با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. دربارهی همه چیز با هم حرف میزنند و تصمیم میگیرند که تبدیل به آدمهای بهتری شوند. میخواهند نان بپزند و گیاهخوار شوند و باغچهی خودشان را داشته باشند و خلاصه از زندگی شهری مدرن فاصله بگیرند.
در طول اقامت آنها در کلبه جهان دارد به پایان میرسد و این دو نفر فقط نشانههایش را میبینند.
منتقدان دربارهی فیلم گفتند خوبی آن این است که به اندازه خودش را جدی میگیرد و نه بیش از اندازه. طبعا فیلمی است که با بودجهی محدود ساخته شده و امکانات بصری چندانی ندارد اما به جزئیات کوچک توجه دارد و آنها را درست جلو میبرد و این از هر چیزی مهمتر است.
۷. خودجوش (Spontaneous)
- کارگردان: برایان دافیلد
- بازیگران: چارلی پلامر، کاترین لنگفورد، ایون اورجی
- امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
برایان دافیلد امسال فیلمنامهی «عشق و هیولاها» را هم نوشته بود که مثل «خودجوش» آن فیلم هم تینایجری بود اما فضای کمدی نداشت و البته برخلاف این یکی منتقدان اصلا دوستش نداشتند. «خودجوش» اولین فیلم بلند دافیلد در مقام کارگردان است. فیلم یک کمدی سیاه عاشقانهی علمی-تخیلی است. وقتی دانشآموزان یک دبیرستان بدون هیچ توضیح قابل قبولی شروع به منفجر شدن میکنند، مارا و دیلان که دانشآموزان سال آخر هستند به همراه بقیهی آنهایی که ماندهاند در جهان راه میافتند در حالی که هر لحظه ممکن است آخرین لحظهی زندگیشان باشد.
در شرایطی که این انفجارهای خودجوش ادامه دارند و هنوز هم دلیلی برایشان پیدا نشده است، بین مارا و دیلان شکوفههای عشق جوانه میزنند. حالا که متوجه شدهاند به فردا اعتباری نیست تصمیم میگیرند که زمان حال را کنار یکدیگر سپری کنند.
منتقدان این کمدی سیاه تین ایجری را ستایش کردند و از چرخش داستانی آن لذت بردند. فیلمی که در آن بازیگران نوظهوری مثل کاترین لنگفورد بازی میکنند که بازی درخشانش از نقاط عطف فیلم است و میشود به آیندهاش امیدوار بود. علاوه بر اینکه اولین فیلم برایان دافیلد نوید پیدا شدن کارگردانی را میدهد که از این به بعد باید فیلمهای را تعقیب و تماشا کنیم چون این فیلمش هم بامزه و هم هوشمندانه بود.
۸. تاریخچه شخصی دیوید کاپرفیلد (The Personal History of David Copperfield)
- کارگردان: آرماندو لانوچی
- بازیگران: دو پاتل، هیو لوری، تیلدا سویینتون
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
ما با کاراکتر دیوید کاپرفیلد قهرمان داستانی به همین نام نوشتهی چارلز دیکنز آشنایی داریم. فیلم «تاریخچهی شخصی دیوید کاپرفیلد» کمدی ساختهی آرماندو لانوچی اقتباسی آزاد از رمان ویکتوریایی دیکنز است که سال ۱۸۵۰ منتشر شد. دو پاتل نقش اصلی فیلم را بازی میکند. فیلم اولین بار در جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد.
فیلم داستان زندگی دیوید کاپرفیلد از زمان تولدش را روایت میکند. دیوید زندگی عجیبی دارد. به دیدن خانوادهی پرستارش میرود و وقتی برمیگردد متوجه میشود که مادر جوانش کلارا با آقای مردستون مردی گناهکار و ظالم ازدواج کرده است. او دیوید را کتک میزند و بعد هم او را به کارخانهاش میفرستد که آنجا بهعنوان یک کارگر از او کار میکشند. بعد از اینکه مادر دیوید از دنیا میرود او فرار میکند و عمه بتسی ثروتمندش را پیدا میکند که به دیوید کمک میکند تبدیل به یک نویسنده و جنتلمن شود اما در این مسیر مشکلاتی وجود دارد.
آرماندو لوناچی همانطور که از اسمش پیداست خانوادهی ایتالیایی دارد اما خودش متولد اسکاتلند است. او متخصص ساختن سیتکامهای تند و تیز است و استندآپ کمدی اجرا میکند و بیشتر در تلویزیون فعالیت دارد. اولین فیلم او «مرگ استالین» یک اثر کمدی-سیاسی طعنهآمیز بود که سال ۲۰۱۷ به نمایش درآمد و تحسین منتقدان و سینمادوستان را برانگیخت.
منتقدان به فیلمهای لوناچی علاقمند هستند. به عقیدهی منتقدان فیلم «تاریخچه شخصی دیوید کاپرفیلد» برداشتی تر و تازه، بامزه و درنهایت مجذوبکننده از داستان «دیوید کاپرفیلد» است. فیلمی که هم سرگرمکننده است و در عین حال که به رمان منبع اقتباسش احترام میگذارد چیزی جدید هم از آن خلق میکند.
منتقد گاردین میگوید: «در طول فیلم به نظر میرسد عوامل به حدی درگیر سکانسهای فوقالعاده بودهاند که حس خوبشان از پرده بیرون میزند و بازتاب همان حال و هوا را روی پرده میبینیم».
۹. من عادت داشتم اینجا بروم (I Used to Go Here)
- کارگردان: کریس ری
- بازیگران: گیلیان جیکوبز، جمن کلمان
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
کریس ری، بازیگر آمریکایی پیش از این سه چهار فیلم دیگر با نام کریس سوانبرگ کارگردانی کرده بود که اکثرا هم کمدی بودند و همهشان هم بالاتر از حد متوسط با استقبال فیلمسازان مواجه شدند.
فیلم جدیدش داستان نویسندهای به نام کیت کاکلین است که تور معرفی کتابش به خاطر فروش پایین آن کنسل میشود. استاد سابق او دیوید کیلپاتریک از او دعوت میکند تا در دانشگاهی که سابقا در آن درس میخوانده سخنرانی کند. وقتی بعد از پانزده سال به دانشکده برمیگردد با زندگی دانشجویان احاطه میشود در حالی که خودش از نامزدی شکستخورده و عملکرد ضعیف کتابش رنج میبرد. دیوید سعی دارد کیت را تسلا بدهد. اما چیزی که واقعا باعث آرامش خاطر کیت میشود شهر قدیمش است و احساسات نوستالژیکی که آنجا در او بیدار میکند. او در کالجش ستاره است اما در دنیای بیرون از آنجا نویسندهای شکستخورده. طبعا کیت وسوسه میشود به جای اینکه در دنیای بزرگسالان شکستخورده باشد با جوانان کالج رفاقت کند.
گیلیان جیکوبز ستارهی اصلی فیلم است و بازی او موتور محرکهی کمدی که سطح فیلم را چند پله بالاتر میبرد. داستان فیلم البته آشنا و احتمالا تا حدی قابل پیشبینی است اما این چیزی از اهمیت حرفی که میزند کم نمیکند. موضوع بالغ شدن با پذیرفتن شکستها چیزی نیست که کهنه بشود و کریس ری هم خیلی خوب آن را روایت کرده است.
۱۰. دندانهای شیری (Babyteeth)
- کارگردان: شانون مورفی
- بازیگران: الیزا اسکنلن، میشل لوترز، توبی والاس
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
آخرین فیلم در فهرست بهترین فیلمهای کمدی سال ۲۰۲۰ ما اولین فیلم سینمایی شانون مورفی در مقام کارگردان است. اما او بهعنوان یک کارگردان تلویزیونی شهرت خوبی دارد و اپیزودهایی از سریال «کشتن ایو» را هم کارگردانی کرده است. کمدی شانون مورفی دربارهی بلوغ است. فیلم اقتباسی از نمایشنامهای به همین نام است که فیلمنامهنویسش آن را نوشته است.
«دندانهای شیری» اولینبار در جشنوارهی ونیز به نمایش درآمد. میلا فینلی از بیماری رنج میبرد و قرار است شیمی درمانی را آغاز کند. از طرف دیگر موسی را از خانه بیرون انداختهاند. موسی و میلا در ایستگاه قطار با هم ملاقات میکنند. پدر میلا به اسم هنری تراپیست است و مادرش برای مبارزه با افسردگی به خاطر بیماری دخترش دارو مصرف میکند. میلا، موسی را به خانه میآورد تا با خانوادهاش ملاقات کند. یک شب موسی به قصد دزدی غذا و چیزهای دیگر وارد خانهی میلا میشود. آنا مچش را میگیرد و سعی دارد آرام با او صحبت کند اما هنری و میلا پایین میآیند و متوجه ماجرا میشوند. میلا که گیج شده پیشنهاد میدهد موسی برای صبحانه بماند و خانوادهاش هم موافقت میکنند. ماجراهای موسی و میلا و والدین میلا ادامهدار میشود. بهخصوص که موسی به قرص اعتیاد دارد.
فیلمی که به نظر منتقدان تروتازه آمد و بازیها و کارگردانی قدرتمند آن را ستایش کردند. منتقد ورایتی نوشته بود که بهعنوان اولین فیلم یک کارگردان اثر غافلگیرکنندهای است و بقیهی منتقدان هم معتقد بودند این فیلم کارش را دقیق انجام میدهد چون مطابق انتظار تماشاگر پیش نمیرود.
خدایی فیلم خودجوش کجاش خنده دار بود تا آخر فیلم فقط این و اون میمردن تو فیلم دختره همه رفیقاش منفجر شدن
فیلم Promising Young Woman به هیچ عنوان کمدی نیست و یکی از بدترین فیلمهایی بود که دیده بودم. وقتی قصد تولید محتوا دارید لااقل یه کم تحقیق کنید و صرفاً به ترجمه سایتهای خارجی که معلوم نیست معتبر باشن یا نه اکتفا نکنید.
حال به هم زن هستن
اصلا ۶. خودتان را نجات بدهید! (Save Yourselves) رو نبینید مزخرف به تمام معنی………
یعنی کمدی ها روز ب روز مزخرف تر میشن، من نمیفهمم اصن کمدی یعنی چی؟ این فیلما اکثرا حتی یه لبخند هم به لبات نمیارن ، تازه خیلیاشون دارک و غم انگیز هم هستن