تشریح پایانبندی فیلم «بتمن» جدید با جزئیات کامل
اولین داستان مت ریوز و رابرت پتینسون در دنیای جدید بتمن به پایان رسیده اما ماجراجویی شوالیه تاریکی هنوز تمام نشده است. این فیلم که مدتها منتظرش بودیم، بروس وین یا بتمن جدیدی را معرفی میکند و در ابتدا قرار بود به عنوان اسپینآف «بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت» و «لیگ عدالت» بن افلک معرفی شود. همه چیز در سال ۲۰۱۷ تغییر کرد و «بتمن» ریشه یک جهان جدید و جداگانه شد که تازه شروع شده است.
هشدار: در این متن، پایانبندی فیلم «بتمن» لو میرود
«بتمن» که ظاهرا در زمان حال اتفاق میافتد، داستان بروس وین را دنبال میکند که در دومین سال مبارزه با جرم و جنایت در نقش بتمن در شهر گاتهام قرار دارد.
- گزیده نقدهای فیلم بتمن؛ نوآر و خشونتآمیز
- بتمن؛ تریلر، تاریخ انتشار، بازیگران و هر آنچه از فیلم جدید ابرقهرمان بزرگ DC باید بدانید
- ۷ بازی برتر لیام نیسون در نقش مکمل؛ از «بتمن آغاز میکند» تا «قلمروی بهشت»
بتمن به همراه آلفرد پنیورث به عنوان معتمد و متحدش، تلاش میکند تا معمای پشت پرده قتلهای ریدلر را حل کند و همچنین ارتباط این داستانها با والدینش، توماس و مارتا وین را بفهمد. البته از آنجایی که بتمن در این زمینه نسبتا تازهکار است و قبلا در برابر شرورانی مانند ریدلر، پنگوئن و فالکون قرار نگرفته، کمی از عمق و مهارت همیشگی خود دور است. او هنوز در حال یادگیری است و تجارب این ماجراجوییها او را برای همیشه تغییر میدهد و متحول میکند.
قسمت اعظم پایانبندی «بتمن» به پیریزی آینده این قهرمان و همچنین آینده اداره پلیس گاتهام و دنیای زیرزمینی جنایتکاران اختصاص دارد. همه چیز نسبتا ساده است و در سطح کلان، حلنشده باقی میماند. با این حال، چندین خط داستانی کوچکتر در پایان «بتمن» وجود دارد که میتواند ماجراجویی بعدی بروس وین به عنوان شوالیه تاریکی را پیچیده کند.
نقشه واقعی ریدلر در «بتمن»
یکی از بزرگترین تغییرات در «بتمن» دلیل قتلهای ریدلر است. او در گذشته ظاهرا به دنبال سیاستمداران و پلیسهای فاسد میرفت اما دلیل فاسد بودن آنها تا اواخر کار فاش نمیشد. در فیلم «بتمن»، ریدلر هم دقیقا شبیه شوالیه تاریکی است اما به جای این که هر دوی آنها افرادی خودخوانده و آتش به اختیار و به دنبال انجام کارهای خوب باشند، به دو روی یک سکه میپردازند و در واقع یتیمانی محسوب میشوند که به دنبال انتقام گرفتن از گاتهام هستند و هر کدام شکل خاص خود از عدالت را اجرا میکنند.
نقشه ریدلر اساسا به توماس وین و هدف او برای بازسازی گاتهام گره خورده بود. ادوارد نشتون در کودکی، به عنوان یک یتیم و در فقر بزرگ شد و در نهایت در بزرگسالی به یک حسابدار تبدیل گردید. او به خاطر شغلش متوجه شد که طرح بازسازی زیرساخت شهر که قرار بود توسط خانواده وین اجرا شود، چه نتایجی در پی دارد. نقشه بازسازی پس از مرگ توماس، نقش بر آب و منحل شد اما پول و سرمایه این طرح توسط کارمین فالکون ربوده شد. این جنایتکار از فرصت استفاده کرد و از اطلاعات خود از تجارت مواد مخدر برای دستگیری سالواتوره مارونی بهره برد و سپس از این پول برای استقرار یک رژیم دستنشانده در شهر گاتهام استفاده نمود و از همه کسانی که در زمینه تجارت مواد مخدر در گاتهام به شهرت رسیده بودند حمایت کرد.
طرح بازسازی شهر به نفع ادوارد بود. پس او از افرادی که به طور غیرمستقیم به او ظلم کردند انتقام گرفت و برای مبارزه با بیعدالتی به کاراکتر ریدلر تبدیل شد. قربانی نهایی او بروس وین بود، یتیم دیگری که ریدلر فکر میکرد که پس از مرگ توماس و مارتا بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است. مردم به سرعت طرح بازسازی را فراموش کردند و به طور کامل روی بروس وین، پسری که والدینش را به طرز غمانگیزی از دست داده بود، تمرکز نمودند و این در حالی بود که تمام یتیمان دیگر شهر همچنان از سختی رنج میکشیدند. از نظر ریدلر، بروس کاتالیزور سقوط و شکست طرح بازسازی بود و فالکون و بقیه افراد نیز به ادامه این وضعیت اسفبار کمک کردند. آخرین قطعه از پازل تلافی ریدلر، تخریب دیوارهای گاتهام و در نتیجه تخریب شهر بود که یک تغییر واقعی به حساب میآمد و فساد را از بین برد و همه چیز دوباره از نو شروع شد.
ارتباط آدمهای ریدلر با بتمن
تاثیرپذیری بتمن بر گاتهام (چه خوب یا چه بد) در پایان فیلم به اوج خود میرسد، به ویژه زمانی که جیم گوردون او را از کشتن یکی از آدمهای ریدلر در بالای جمبوترون منع میکند. وقتی نقاب از صورت آن آدم برداشته میشود، او به بتمن نگاه میکند و میگوید: «من انتقامجو هستم.» شاید چهره او خیلی آشنا به نظر نرسد اما وی همان کسی است که بروس وین در مراسم تشییع جنازه اوایل فیلم با او روبهرو شده بود، کسی که از مقامات گاتهام ابراز نارضایتی میکرد.
او با گفتن این جمله به نوعی بتمن را محکوم اصلی گاتهام میداند و او را سرزنش میکند و حق را به شروران شهر میدهد. بتمن در ابتدای فیلم، با یک باند دلقک که احتمالا از جوکر الهام گرفته بودند، جنگید و حالا به ارتباط یکی از اراذل دیگر با ریدلر، ابرشرور اصلی شهر پی میبرد. موضوعی که در ادامه فیلم مشخص میشود این است که بتمن جلوی جنایتکاران شدن افراد را نگرفت، زیرا او در وهله اول با عامل اصلی روی آوردن آنها به جنایت مبارزه نکرده بود. آدمهای ریدلر بر علیه مردم گاتهام و برای گرفتن انتقام خود میجنگیدند و از این رو این حق را به خود میدادند که با بتمن مقابله کنند.
تشریح کاراکتر جوکر (با بازی بری کیوگان)
یک جهان جدید بتمن به معنای یک جوکر جدید است و این قضیه اجتنابناپذیر به نظر میرسد. خوشبختانه فیلم «بتمن»، شخصیت جوکر جدید خود را معرفی میکند اما به اندازهای پیش میرود که علاقهمندی و عطش بینندگان را تا اکران دنباله فیلم حفظ کند. در این نسخه، جوکر در آرکهام است و از قبل یک باند دلقک دارد و این بدان معناست که او حکومت وحشتناک خود را پیریزی کرده است.
جوکر در کمیکها (و همچنین آثار دیگر)، اغلب پس از نبردهایش با بتمن در آرکهام زندانی میشود که شاید این قضیه باز هم در فیلم «بتمن» صدق کند. اگرچه مشخص نیست که آیا جوکر و بتمن در این جهان با هم مبارزه کردهاند یا خیر. صرف نظر از این موضوع، فیلم «بتمن» نوید حضور بیشتر جوکر و همکاری او با ریدلر در قسمتهای آینده را میدهد. جوکر هنگام ملاقات با ریدلر، به همزندانی جدید خود معمایی ارائه میدهد: «اون چیه که هرچی تعدادش کمتر باشه ارزشش بیشتره؟» پاسخ معما، دوست است که به نوعی به آینده مشترک آنها به عنوان دشمنان بتمن اشاره میکند.
در فیلم «بتمن»، بری کیوگان نقش جوکر را بازی میکند که بسیاری از بینندگان، او را از بازی اخیرش در نقش دروگ در فیلم «جاودانگان» مارول میشناسند. او همچنین در آثار دیگری مانند «شوالیه سبز»، «کشتن گوزن مقدس» و «دانکرک» نیز ظاهر شده است. چهره او عمدتا پنهان است و مشخص نیست اما بینندگان بخشهایی از زخمهای جوکر را میبینند که در واقع نگاهی اجمالی به ظاهر جوکر جهان جدید بتمن است. علاوه بر این، خنده جوکر شباهت کمی به یک قهقهه یا خنده دارد و او هنگام خندیدن اوج نمیگیرد، بلکه یک خنده کفتارمانند دارد که در تمام مدت ثابت میماند. مخاطبان با ترکیب این اطلاعات مختلف، میتوانند تصویر خاص خود را از جوکر در «بتمن ۲» در ذهن خود بسازند.
پنگوئن قدرت را از فالکون میگیرد (فراهم شدن مقدمات سریال اختصاصی «پنگوئن»)
یکی از اسپینآفهای آینده «بتمن» در اچبیاو مکس بر روی شخصیت پنگوئن متمرکز خواهد شد. گذشته او با کارمین فالکون و سالواتوره مارونی در فیلم شرح داده نمیشود که البته برای طرح داستان این فیلم یا جهان در حال گسترش گاتهام هم چندان ضروری نیست. بنابراین به نظر میرسد که این سریال بهجای این که یک پیشدرآمد باشد، اسپینآفی از وقایع پس از فیلم «بتمن» و درگیریهای گاتهام است. پایانبندی فیلم «بتمن»، اقدامات پنگوئن و همچنین صدای شهردار بر روی تصاویر، به شدت حاکی از آن است که این شرور به یک جنایتکار اصلی و جدید تبدیل خواهد شد و خلاء قدرت فالکون را پر خواهد کرد. به هر حال، باید جنایتی در گاتهام رخ دهد تا بتمن در صحنه حاضر شود.
احتمالا سریال «پنگوئن» از داستان کمیک «بتمن: سرزمین بیصاحب» الهام گرفته شده است که در آن، زلزلهای در گاتهام رخ میدهد که شهر را به هم میریزد. بسیاری از شهروندان به منظور برقراری نظم و بازسازی، شهر را تخلیه میکنند و شهر به سرزمینی بیصاحب تبدیل میشود. البته خشنترین شروران از فرصت استفاده میکنند و بخشهایی از گاتهام را تصاحب مینمایند و سرزمینهای جدیدی را ایجاد میکنند و در نتیجه این اتفاقات منجر به جنگی همهجانبه بین شوالیه تاریکی و دشمنانش میشود. بخشی از این داستان را میتوان در اسپینآف «پنگوئن» با بازی کالین فارل اقتباس کرد تا مشخص شود که چه اتفاقی در دنیای زیرزمینی جنایتکاران گاتهام پس از مرگ فالکون رخ داده است.
گاتهام آشفته و پر از جرم و جنایت است (فراهم شدن مقدمات سریال «اداره پلیس گاتهام»)
در ادامه توسعه سریال «پنگوئن» و همچنین جنایات شایع سطح شهر، به سراغ مجموعه «اداره پلیس گاتهام» میرویم. اچبیاو مکس ساخت این سریال را در سال ۲۰۲۰ آغاز کرد و جزئیات اولیه نشان میدهد که سریال در اولین سال مبارزات بتمن با جنایتکاران روایت میشود و داستانی پلیسی دارد. این سریال میتواند کارساز باشد اما از آنجایی که جیم گوردون از فساد اداره پلیس گاتهام در «بتمن» شوکه شده بود، بعضی موارد در متن روایت کلی نمیگنجد. در عوض، منطقی است که سریال اداره پلیس گاتهام بر اساس وعده شهردار در پایان بتمن، یعنی بازسازی گاتهام و رشد و توسعه آن پیش برود.
فساد اداره پلیس گاتهام عمدتا در حال پاکسازی است و پلیس نیز تلاش خود را برای محدود کردن موج جدید بیقانونیها انجام خواهد داد. پس پیگیری وعده شهردار به هر دو سریال «پنگوئن» و «اداره پلیس گاتهام» این امکان را میدهد تا دو جنبه مختلف گاتهام را به خوبی بررسی کنند و بازسازی شهر را بدون نیاز به بتمن در راس داستان به نمایش بگذارند. پس تا زمانی که «بتمن ۲» اکران شود، گاتهام روند معمول خود را خواهد داشت. حتی اگر سریال اداره پلیس گاتهام به جای دنباله بودن، پیشدرآمدی برای فیلم «بتمن» باشد، میتواند از این فرصت برای ایجاد زمینه دادگاه جغدها استفاده کند تا این گروه در دنباله فیلم «بتمن» (یا فیلم سوم) چندان عجیب و غریب و ناآشنا به نظر نرسد.
کتوومن عازم بلادهون (شهر نایت وینگ) میشود
در اینجا هم مشابه فیلم «شوالیه تاریکی» برمیخیزد، کتوومن از بتمن میخواهد تا با او همراه شود اما بتمن امتناع میکند (اگرچه در نهایت در کنارش خواهد ماند). سپس کتوومن پس از درخواستش، مسیر خود را پیش میگیرد و صحنه را ترک میکند. رفتن او جذابترین بخش این صحنه نیست، زیرا اگر داستان به او نیاز داشته باشد، وی میتواند در «بتمن ۲» بازگردد. در عوض، مهمترین بخش این سکانس، رفتن او بلادهون است. بلادهون در کمیکها جایی است که دیک گریسون در آنجا متحول و تبدیل به نایت وینگ میشود و هویت خود به عنوان رابین و دستیار بتمن را کنار میگذارد.
بعید به نظر میرسد که نایت وینگ فعلا در داستان ظاهر شود، زیرا او باید در ابتدا به رابین تبدیل شود و باید این را هم در نظر بگیریم که بروس وین فقط در دو سال گذشته بتمن بوده است. با در نظر گرفتن این که فیلم با یک نکته امیدوارکننده به پایان میرسد و بتمن به میان مردم گاتهام میرود و به سمت نور قدم میگذارد و بدون توجه به این که بروس وین با آلفرد پنیورث و مرگ خانوادهاش کنار میآید، این امکان وجود دارد که در «بتمن ۲» شاهد یک دیک گریسون جوان باشیم. در واقع تمام شرایط فراهم شده است تا این داستان اتفاق بیافتد. اشاره کردن کتوومن به بلادهون صرفا راهی آسان برای جلب توجه طرفداران به این خط داستانی بود و اینطور نیست که بلادهون بدون نایت وینگ وجود نداشته باشد.
البته سوال اینجاست که اگر نایت وینگ در دنیای بتمن، جدا از بتمن وجود داشته باشد، چه میشود؟ «بتمن» اطلاعات زیادی از داستان اساطیری بتمن را تغییر داد (برای مثال برای اولین بار است که میبینیم کتوومن دختر فالکون است). بنابراین دور از ذهن نیست که نایت وینگ نیز ریشه جدیدی داشته باشد. به هر حال، اگر داستان دادگاه جغدها جزئی از «بتمن ۲» باشد، نایت وینگ هم با توجه به روابطش با آن گروه در کمیکها، باید بخشی از فیلم باشد.
معنی صحنه پایانی «بتمن» چیست
چیزی که بتمن را از ترک کردن کتوومن بازمیدارد، دیدن سیگنال خاص بتمن در آسمان است. شاید این مورد عامل تعیینکننده نهایی نباشد اما نشانهای بود که کتوومن آن را کاملا درک میکرد. به همین دلیل است که این دو پس از ترک گورستان راه خود را از هم جدا میکنند و بتمن از طریق آینه بغل موتورش به او نگاه میکند. کتوومن بدون این که خودش بداند به تغییر شخصیت بتمن کمک کرده بود. او تا حدودی عامل اصلی تغییر و تحول او بود تا بتواند خطای مسیرش را تشخیص دهد. بتمن در این مرحله از داستان، دیگر یک انتقامجو نیست. او فردی بهتر و مهمتر است و کتوومن یک از افرادی بود که او را به جهت درست سوق داد.
بروس وین در همان لحظه بعدی و در آخرین صحنه فیلم «بتمن» کاملا خود را وقف بتمن جدید شهر گاتهام میکند. او به جای این که به اقدامات ریدلر به عنوان یک شکست اساسی نگاه کند، آن را صرفا به عنوان یک پیامد میبیند که باید اصلاح شود. صحنه پایانی که در آن، کتوومن در مه ناپدید میشود و سپس به جلو نگاه میکند، یادآور پایانبندی «شوالیه تاریکی» است که در آن، بتمن شباهنگام با موتورش ناپدید میشود. با این حال، بتمن پتینسون به جای ناپدید شدن به مدت چندین سال مانند بتمن کریستین بیل، خود را برای ادامه ماجراجویی آماده میکند. این صحنه نویدی برای آینده بهتر و شبیه پایانبندی فیلم «بتمن آغاز میکند» است که در آن، بتمن از سقف اداره پلیس گاتهام به پایین میپرد و پرواز میکند.
چه کسی والدین بتمن را کشت؟
توماس و مارتا وین همیشه نقطه کانونی داستان اصلی بتمن بودهاند اما فیلم «بتمن» رویکرد متفاوتی در قبال آنها دارد. در باقی آثار بتمن، مرگ آنها به بروس وین الهام میبخشد تا به یک فرد آتش به اختیار و خودخوانده تبدیل شود اما بتمن اینگونه نیست و همچنین صحنه مرگ آنها را آشکارا نشان نمیدهد. در عوض، معمای پشت پرده هویت قاتل آنها (و این که چه کسی دستور قتل آنها را صادر کرده است) با مطرح شدن معمای ریدلر به یک داستان فرعی تبدیل میشود. به طور معمول، جو چیل همان کسی است که والدین بروس وین را در کمیکها و بیشتر داستانها، مانند «بتمن آغاز میکند»، میکشد اما در «بتمن»، قتل والدین وین را میتوان به دو نفر نسبت داد: کارمین فالکون و سالواتوره مارونی.
هر دو مرد بزرگترین جنایتکاران گاتهام بودند اما فالکون رابطه نزدیکتری با توماس وین داشت. بنابراین وقتی توماس نزد فالکون آمد و از او خواست که از یک خبرنگار مراقبت کند، فالکون آن خبرنگار را به قتل رساند و احتمالا از اطلاعات او برای باجگیری از توماس استفاده کرد. البته از دیدگاهی دیگر این امکان وجود دارد که مارونی، توماس وین (و مارتا) را کشته باشد تا از سلطه فالکون جلوگیری کند. با این حال، توماس تهدید کرده بود که نزد پلیس خواهد رفت. پس این احتمال نیز وجود دارد که فالکون والدین بروس را به قتل رسانده باشد تا به زندان نیافتد. در نهایت، این معما در داستان فیلم، حلنشده و نامعلوم باقی میماند اما منطقی است که فالکون، والدین وین را کشته باشد. او برای کنترل نخبگان گاتهام، مارونی را از معادله خارج کرد و همین موضوع نشان میدهد که او فردی است که قدرت و دانش لازم برای انجام این کار را دارد و از این که گهگاهی دستانش را به خون آلوده کند ترسی ندارد.
تشریح پیام پس از تیتراژ
فیلم «بتمن» از نمایش صحنه سنتی پس از تیتراژ خود پرهیز میکند تا پیام نهایی ریدلر را نشان دهد. در انتهای تیتراژ بتمن، پیامی روی صفحه ظاهر میشود که از مخاطبان «خداحافظی» میکند اما قبل از سیاه شدن صفحه، تصویر برای لحظهای چشمک میزند. شاید درک این پیام سخت باشد اما این تصویر در واقع نشانگر یک وبسایت در زمینه معما در ابتدای فیلم است: راتا آلادا. این علامت مخصوص یک وبسایت سرگرمی است که به بینندگان اجازه میدهد تا شانس خود را در سه معما امتحان کنند و در صورت پاسخ صحیح به همه معماها به آنها جایزه میدهد.
معماها و پاداشها قبلا چند بار تغییر کردهاند. بنابراین ممکن است باز هم تغییر کنند. جالب اینجاست که این اولین بار نیست که یک پروژه بتمن چنین کاری انجام میدهد. در سال ۱۹۶۶، یک ایستگاه رادیویی در لسآنجلس که با کمپانی فاکس قرن بیستم همکاری میکرد تبلیغی را اجرا نمود تا به واسطه آن، شخصی که به درستی شماره بتفون را حدس بزند به عنوان پاداش، با بتمن و خود رابین در سالن استودیو ناهار بخورد.
تشریح معنی واقعی فیلم «بتمن»
بروس وین در سرتاسر «بتمن»، به دنبال انتقام قتل والدینش و همچنین حل و فصل فساد عمومی شهر گاتهام است اما داستان و شرایط کاملا برعکس پیش میرود. بتمن قوانین خاصی دارد. او از اسلحه استفاده نمیکند و کسی را نمیکشد اما در کل، اینها تنها خصوصیاتی هستند که او را از ریدلر متمایز میکنند، چرا که ریدلر هم فردی سرکش و به دنبال تلافی و انتقام است. ادوارد نشتون نیز مانند بروس، یتیم بود. او مجبور بود در یک یتیمخانه با بودجه کم که در آن، بچهها هر زمستان میمردند زندگی کند اما بروس وین در برج وین و ثروتمندانه بزرگ شد.
بروس در ادامه هیچ کمکی به شهر نکرد و شهردار جدید گاتهام هم او را به خاطر این موضوع کاملا سرزنش میکرد. در بیشتر قسمتهای فیلم، موضوع اصلی انتقام است، زیرا هم بتمن و هم ریدلر به دنبال انتقام از شهری هستند که به آنها ظلم کرده اما این ظلم به روشهای مختلف بر آنها اعمال شده است.
گاتهام، سیاستمداران، پلیس و جنایتکاران فاسدش باید تاوان قتل والدین بروس را بپردازند و بروس (خواه این قصد واقعیاش بود یا نه) به دنبال تکمیل میراث پدرش بود، چرا که توماس نتوانست کار خود را تمام کند و همه اینها در حالی است که ریدلر هم مردم را مقصر میدانست و میخواست که تاوان ناکام ماندنش پس از یتیم شدن را از آنها بگیرد و کاری به قبل از آن نداشت و شرایط بروس هم مشابه او بود. حس تلخ بیهودگی که هر دوی آنها به عنوان یتیم احساس میکردند، آنها را وادار کرد تا در بتمن به آنچه واقعا هستند تبدیل شوند. اما بتمن به دلیل اقدامات و اتهامات ریدلر علیه بروس وین به عنوان یک شخص، از یک انتقامجو به یک نماد امید تبدیل میشود. به همین دلیل است که او به سراغ شهردار گاتهام میرود تا از او محافظت کند و نجاتش دهد و به چراغ راهنمای مردم گاتهام و نوری واقعی از جنس امید تبدیل شود.
در ابتدای فیلم، نشان و سیگنال ویژه بتمن موجب بروز ترس در دل جنایتکاران شد و در پایان فیلم هم همین روند ادامه داشت اما در آخر بر روی دیگران نیز تاثیرگذار بود. بتمن واقعا تاثیر خاص خود را بر شهر گذاشت، تاثیری که والدینش به آن افتخار میکنند. در زمان پخش تیتراژ، بازسازی و تجدید حیات شهر عمیقا احساس میشود. بروس وین از فرد گوشهنشینی که در پشت نقاب پنهان شده بود (چهره واقعی او) به کسی تبدیل شد که پدرش میخواست (و کسی که دیگر از نزدیکترین افراد خود دوری نمیکرد). بتمن از نماد ترس و انتقام به نماد ایمان و امید تبدیل گردید. در نهایت، همه چیز برای گاتهام، بروس وین و بتمن به خوبی به سرانجام رسید.
منبع: screenrant