۷ ارجاع فیلم «بتمن ۲۰۲۲» به سینمای هیچکاک
با هدف ساختن یک فیلم بتمن هیچکاکی، ریوز فیلم خود را پر از ارجاعات سینمای استاد تعلیق کردهاست. ریوز از فیلمهای بتمن کلاسیک مختلفی از سال یکم (Year One) گرفته تا هالویین طولانی (The Long Halloween) استفاده کرده است تا بتواند پرترهی درستی از بروس وین ارائه دهد.
- ۸ تفاوت بزرگ بتمن کریستین بیل با بتمن کمیک بوک
- ۱۰ بار که کریستوفر نولان ثابت کرد بهترین کارگردان زندهی دنیاست
- ۹ نکته که تنها طرفداران حقیقی دربارهی «لیگ عدالت» زک اسنایدر میدانند
بتمن بیشترین تاثیرات را از فیلمهای بتمن پیشین گرفتهاست. داستان عاشقانهای که بین بتمن و کتوومن شکل میگیرد، ارجاعی است به فیلم کلوت (Klute)، صدای روایتکننده ی روی فیلم، ارجاعی است به راننده تاکسی (Taxi Driver) اسکورسیزی و تمام فیلم گویا نسخهی کمیکبوکی از فیلم هفت (Seven) فینچر است.
بیشتر ارجاعات ریوز از فیلمهای بحثبرانگیز و تجربی موج نوی دههی ۷۰ میلادی هالیوود سرچشمه میگیرند، اما سبک و پردازش هیچکاکی فیلم او باعث میشود ذهن مخاطبان در تاریخ سینما به عقبتر برود. ریوز تصمیم داشت یک فیلم بتمن هیچکاکی بسازد و برای رسیدن به این هدف، نشانههای مخصوص فراوانی را که مختص سینمای هیچکاک بوده، در فیلم خود جای دادهاست.
۷. مکگافین
امروزه، در دنیای بلاکباسترها، معمولا از واژهی مکگافین در جایگاه درست آن استفاده نمیشود؛ از حلقهی یکتا گرفته تا سنگهای ابدیت و سایر مواردی که در فیلمها عناصری کلیدی محسوب میشوند و ارزش مضمونی فراوانی دارند.
تعریف اصلی مکگافین در آثار هیچکاک متفاوت است؛ عنصر اساسی بیرونی داستان که به اعمال بیرونی شکل میدهد و بهتدریج پس از این که درگیریهای درونی هستهی اصلی فیلم را به خودشان اختصاص میدهند، در نهایت بیاهمیت میشود. بتمن سه ساعتهی ریوز چند مکگافین را در خود جای دادهاست.
ریدل از خودش تعدادی معما و پازل به جای میگذارد که همهی آنها به عنوان مکگافینهای کوچکی در فیلم ایفای نقش میکنن؛ بتمن و گوردون بخش زیادی از فیلم را صرف پیدا کردن رت میکنند. در نهایت اما، درست مثل مکگافینهای کلاسیک هیچکاکی، این نقاط عطف از روابطی که طی مسیر شکل پیدا کردهاند، مانند رابطهی عاطفی نفرینشدهی بتمن با کتوومن، کم اهمیتتر میشوند.
۶. داستان کارآگاهی
در کتابهای کمیک، بتمن بهاندازهای در کارهای کارآگاهی بااستعداد است که گاهی لقب بزرگترین کارآگاه جهان را به او میدهند، اما فیلمها معمولا این استعداد او را، به دنبال داشتن صحنههای اکشن بیشتر و زدوخوردهای خیابانی، نادیده گرفتهاند.
در بتمن ریوز ما هردوجنبهی این ابرقهرمان را میبینیم. مدت سه ساعتهی فیلم به ریوز اجازه دادهاست که در کنار صحنههای اکشن و زدوخوردهای خیابانی، داستان کارآگاهی خارقالعادهای را هم در فیلم خود جای دهد. اتفاقی که نخستینبار است در یک فیلم بتمن رخ میدهد.
بتمن در کنار جیمز گوردون، درحالیکه سعی میکنند ردپاهای به جا مانده از ریدل را دنبال کنند و معماها و پازلهای او را حل کنند، یک تیم کارآگاهی تشکیل میدهد. از سرگیجه (Vertigo) تا بانو ناپدید میشود (The Lady Vanishes) تا نیمهی دوم روانی (Psycho)، بهترین آثار هیچکاک آثار کارآگاهی او هستند.
۵. تریلرهای روانشناختی
باتوجه به حضور یک قاتل سریالی دیوانهکننده به عنوان نقش منفی، بتمن به همان اندازه یک فیلم ابرقهرمانی است، تبدیل به یک تریلر روانشناختی هم شدهاست. این جنبهی بتمن را میتوان با فیلمهای هفت و راننده تاکسی مقایسه کرد، اما نباید فراموش کنیم که آن فیلمها هم مدیون آثار هیچکاک هستند.
از سرگیجه و روانی تا بیگانگان در ترن (Strangers on a Trrain) و سایه یک شک (Shadow of a Doubt)، بسیاری از فیلمهای هیچکاک با دقیقشدن بر رفتار شخصیتهای منفی آزاردهندهی خود و عمیقشدن بر چرایی بروز این اعمال از سوی آنها، توانستنهاند مخاطبان را شگفتزده کنند.
۴. زن فتانهی دلربا (فم فتال)
در کتابهای کمیک، کتوومن به معنای واقعی کلمه یک فم فتال است که دقیقا از دل ژانر نوآر برخواسته، اما کتوومن ریوز که توسط زویی کراویتز حیات یافتهاست نگاهی ظریفتر و احساسیتر به این شخصیت دارد. او یک خائن بالفطره نیست که سر قهرمان را کلاه بگذارد. او یک انسان آسیبپذیر است که تصمیم محکمی گرفتهاست تا انتقام مرگ مادر و هماتاقی خود را از پدر دیوانه و بیمار خود بگیرد.
این زن دلربا بیشتر شبیه به شخصیتهای زن فیلمهای هیچکاک است؛ شخصیتی شبیه به لیزا کارول گریس کلی در پنجره پشتی (Rear Window) و مدلین الیستر کیم نوواک در سرگیجه. این شخصیتها هم مانند کتوومن کراویتز شخصیتهایی یکبعدی نیستند.
۳. بمب زیر میز
یکی از تکنیکهای تعلیقساز موردعلاقهی هیچکاک، تکنیک بمب زیر میز بود. ایدهی اصلی این تکنیک بر این اساس است که مخاطب از وجود یک بمب در حال منفجرشدن در زیر یک میز که شخصیتهای اصلی دور آن نشستهاند آگاه باشد، بدون اینکه شخصیتها چیزی دربارهی آن بدانند.
تارانتینو از این تکنیک در افتتاحیهی حرامزادههای لعنتی (Inglourious Basterds)، جایی که یک فرانسوی روستایی، یهودیان را زیر خانه پنهان کردهاست، استفاده نموده. ریوز از دو بمب ساعتی در بتمن استفاده میکند، اما آنها زیر یک میز مخفی نشدهاند.
در بتمن، تکنیک بمب زیر میز بیشتر تبدیل به بمب دور گردن شدهاست و با اینحال با موفقیت میتواند تنش مورد نیاز را خلق نماید. گیل کلسون برای این که بتواند جان خود را نجات دهد، در حالی که بمب ساعتی تیکتاک میکرد، مجبور شد سه معمای ریدل را حل کند.
۲. پیچشهای داستانی غیرمنتظره
از آشکارشدن هویت نورمن بیتس گرفته تا برملاشدن راز کیستی مدلین الیستر، هیچکاک همواره عاشق پیچشهای داستانی شوکهکننده بودهاست. در همین راستا ریوز هم چند پیچش داستانی غیرمنتظره در فیلم خود جای دادهاست.
بتمن درمییابد که پدرش از همکاران مخفی کارماین فالکونی بودهاست، او همچنین صفحهای در دارک وب مییابد که در آن ریدل ارتشی مخصوص به خود را شکل دادهاست، سلینا فاش میکند که فالکونه پدر غیرمشروع او است و این پیچش آخر، بازسازی نسخهای ملایمتر از محلهی چینیها (Chinatown) است.
۱. تصویربرداری پویا
اصلیترین امضای هیچکاک شیوهی مخصوص او در شراکتدادن مخاطب در فیلم بود. او مخاطبان را تبدیل به مسافرانی درون فیلمهایش میکرد و اینکار را با تصویربرداری پویای فیلمهای خود انجام میداد. وقتی که نورمن بیتس، ماریون کرین را، در حال درآوردن لباسهایش، مخفیانه نگاه میکند، هیچکاک مخاطبان را وارد ذهن او میکند.
ریوز این سبک خاص را وقتی که بتمن مخفیانه درحال نگاه کردن به کتوومن، درون آپارتمانش، است، وارد فیلم خود میکند. او از همین تکنبک وقتی که ریدل درحال دنبال کردن مخفیانهی قربانیان خود و ترساندن آنها است هم بهره میبرد.
منبع: screenrant
هنرمندان بزرگ مثل هیچکاک اینطوری اند که هم جاودانه اند و هم خودشان منبع الهام دیگرانند