نقدها و نمرات فیلم «کارآموز»؛ بازی‌های فوق‌العاده، بدون حرف تازه (جشنواره کن ۲۰۲۴)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه

دونالد ترامپ حتی در فستیوال کن هم جنجال به پا می‌کند. این شخصیت سابقاً تاجر و امروز سیاسی، سوژه اصلی یکی از فیلم‌های پر سر و صدای هفتاد و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن، «کارآموز» ساخته علی عباسی، فیلمساز دانمارکی ایرانی‌تبار است؛ فیلمی که ساخت آن به دلایل مالی و توأماً سیاسی هفت سال طول کشید، بدون کنفرانس مطبوعاتی در جشنواره کن ۲۰۲۴ به نمایش درآمد، یکی از امیدهای گیشه سال ۲۰۲۴ است، یکی از سرمایه‌گذارانش علیه سازندگان طرح دعوی کرده و تا این لحظه واکنشی از سوی شخص دونالد ترامپ در برنداشته است. او در حال حاضر سخت مشغول کمپین انتخاباتی‌اش است و احتمالاً به جز چهل و پنجمین، لقب چهل و هفتمین رئیس جمهوری ایالات متحده را هم با خود به یدک خواهد کشید؛ چرا که بر اساس نظرسنجی‌ها، آراء او از جو بایدن، رئیس جمهور فعلی امریکا جلوتر است. عباسی، کارگردان «کارآموز» معتقد است که ترامپ احتمالاً فیلمش را دوست خواهد داشت. «کارآموز» دوشنبه بیستم مه در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۴ بدون حضور سباستین استن، بازیگر نقش اصلی به نمایش درآمد، یک تشویق ایستاده هشت دقیقه‌ای دریافت کرد و کارگردانش گفت که دوباره وقت ساختن فیلم‌های سیاسی است. نقدهای فیلم «کارآموز» بعد از نمایش آن در کن ۲۰۲۴ بیشتر روی بازی بازیگران نقش‌های اصلی تمرکز دارند.

سباستین استن نقش ترامپ را بازی می‌کند و جرمی استرانگ در نقش روی کوهن ظاهر شده است، وکیل و مرشد ترامپ در سال‌های جوانی‌ و پیش از ورودش به عرصه سلبریتی‌ها و بعد سیاست. استن را پیش از این در فیلم‌های «شاهین» (The Falcon) و «سرباز زمستانی» (Winter Soldier) دیده‌ایم.  استرانگ هم بازیگر سریال موفق و تحسین‌شده «وراثت» (Succession) بوده است. روی کوهن، وکیل بدنام نیویورکی، کسی بود که در دهه ۱۹۵۰ در دوران وحشت سرخ امریکا مشاور کل سناتور جوزف مک‌کارتی بود. وحشت سرخ دوره‌ای در تاریخ امریکاست که ترس از حضور و اوجگیری کمونیست‌ها در این کشور وجود داشت. کوهن همچنین کسی بود که رئیس‌جمهور آیزنهاور را تشویق کرد که استخدام دگرباشان را در دولت فدرال ممنوع کند. او همچنین در یک فرار مالیاتی به ترامپ، زمانی که غول حوزه مستغلات بود، کمک کرد. ترامپ به این وسیله توانست هتل کومودورش در منهتن را بازسازی کند. او همچنین سه درس مهم به ترامپ داد که همان‌ها در نهایت او را به کاخ سفید رساند. همیشه حمله کن، همه‌چیز را انکار کن و هرگز هرگز شکست را نپذیر. کوهن سال ۱۹۸۶ به دلیل ابتلا به بیماری ایدز از دنیا رفت.

نقدهای فیلم «کارآموز» بعد از نمایش در جشنواره کن ۲۰۲۴ متناقض بود

نقدهای فیلم کارآموز

در «کارآموز» علی عباسی به جز رابطه میان ترامپ و کوهن، ورود ایوانا، همسر اول رئیس‌جمهورِ سه بار ازدواج‌کرده سابق امریکا، هم آمده است. ماریا باکالوا نقش ایوانا را بازی می‌کند؛ او را در «بورات ۲» (Borat 2) دیده‌ایم. فیلمنامه را گابریل شرمان نوشته -روزنامه‌نگاری که اخبار مربوط به کاخ سفید دوران ترامپ را پوشش می‌داد- به همراه راجر آیلز، مؤسس فاکس نیوز. عنوان فیلم از رئالیتی شوی ترامپ در شبکه ان‌‌بی‌سی برداشته شده است؛ برنامه‌ای که باعث احیای دوباره مسیر حرفه‌ای ترامپ و وجهه عمومی‌اش بعد از یک سری ورشکستگی اقتصادی شد.

ترامپِ فیلم «کارآموز» انسانی کوشا و بلندپرواز که تحت تأثیر کوهن قرار می‌گیرد. زمانی که درگیر پرونده شکایت از بنگاه خانوادگی‌اش به خاطر نحوه برخوردشان با مشتریان سیاهپوست مجموعه آپارتمان‌هایش بود. این بخش حتماً خود ترامپ و طرفدارانش را اذیت خواهد کرد. قهرمان فیلم «کارآموز» یک قلدر، دروغگو، شیاد و متجاوز است. ما او را در حال سوء‌مصرف آمفتامین برای کاهش وزن و بعد یک عمل کاشت مو حال‌بهم‌زن، همین‌طور در حال معامله با مافیا برای پیشرفت آسمان‌خراش‌اش، برج ترامپ، می‌بینیم. او برادر مریضش را هم نادیده می‌گیرد. در مقطعی صورت‌حساب‌هایش را هم نمی‌تواند پرداخت کند و یک شرط خیلی بد روی یک کازینو می‌بنددد. یک صحنه نه چندان جالب رفتار دگرباشانه کوهن در برابر ترامپ هم در فیلم هست.

علی عباسی «کارآموز» را فیلمی انسانی خوانده و گفته است: «باید به خاطر داشته باشیم که این‌ها همه انسان‌اند. پست‌ترین هیولا، سزاوار ِسرزنش‌ترین چهره تاریخ هم در زندگی‍اش به سگی علاقه داشته، کسی را دوست داشته یا جایی در زندگی‌اش با کسی مهربانی کرده. بنابراین، اگر این فیلم یک ایدئولوژی داشته باشد، یک ایدئولوژی انسان‌دوستانه است.»

فیلم علی عباسی از دوران رسوایی واترگیت شروع می‌شود و بعد تا دهه ۱۹۸۰ و سال‌های ریاست جمهوری رونالد ریگان پیش می‌رود. ما در «کارآموز» شاهد روند بی‌رحمانه به قدرت رسیدن دونالد ترامپ هستیم. اما خود فیلم قله بسیار بلندی را برای فتح در برابر خود دارد. در حالی که نقدهای فیلم «کارآموز» بعد از نمایش در کن ۲۰۲۴ متناقص بود، این محصول مشترک کانادا، دانمارک و ایرلند هنوز برای پخش در امریکا قراردادی ندارد و این برای سازندگانش کمی نگران‌کننده است. علی عباسی ضمن ابراز امیدواری نسبت به شانش نمایش فیلمش در ایالات متحده گفت: «ما یک رویداد تبلیغاتی پیش‌رو داریم که انتخابات امریکاست و امیدواریم که به فیلم‌مان کمک کند. اگر درست بگویم، مناظره دوم نامزدهای ریاست‌جمهوری در اکتبر خواهد بود که زمان مناسبی برای اکران فیلم ماست.»

اما موانع بر سر راه فیلم زیاد است. به خاطر نمایش صحنه تجاوز با خطر چالشی قانونی از سوی کمپین ترامپ مواجه است. صحنه تجاوز در واقع بازسازی خیالی ادعایی است که ایوانا ترامپ سال ۱۹۹۹ در رابطه با تجاوز ترامپ به او مطرح کرد و البته بعدها آن را پس گرفت و گفت که او و ترامپ رابطه خوبی با هم دارند. سخنگوی ارشد کمپین ترامپ بعد از نمایش فیلم «کارآموز» در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۴ در بیانیه‌‌ای که از ورایتی منتشر شد گفت: «این آشغال تخیل مطلق است که دروغ می‌گوید و بی‌ارزش است. یک تهمت مطلقاً کینه‌توزانه است و هرگز نباید رنگ پرده را به خود ببیند. ارزش‌اش را ندارد که حتی دی‌وی‌دی‌اش از یک کلوپ فیلم در آستانه تعطیلی پخش شود. به درد سطل آشغال می‌خورد.» علی عباسی در واکنش به این صحبت‌ها گفت: «ما همه می‌دانیم که ترامپ از آدم‌های زیادی شکایت می‌کند. اما کسی از میزان موفقیت این پرونده‌ها چیزی نمی‌گوید.»

ورایتی – اوون گلیبرمن

اوون گلیبرمن در نقدش داستان فیلم «کارآموز» را یک درام مستند خوانده است که همه‌چیز را درباره دونالد ترامپ می‌گوید، به جز راز و معماگونه بودنش را. او این پرسش را مطرح می‌کند که آیا آنچه در این فیلم از زندگی ترامپ به تصویر کشیده می‌شود برای آنکه ترامپ امروز را توجیه کند، کافی است؟ گلیبرمن می‌نویسد: «خیلی‌ها احتمالاً با من مخالفت خواهند کرد، اما به نظر من یک راز در قلب دونالد ترامپ وجود دارد. بسیاری این ادعا را رد می‌کنند و او را نتیجه آشکار و با مدرک و سند رفتار بد، خودخواهی، فساد اخلاقی و سوء‌استفاده از قدرت می‌دانند. می‌گویند که ترامپ دروغ می‌گوید، تهمت می‌زند، خودنمایی می‌کند، قلدری می‌کند و آشکارا از رئیس‌جمهوری مستبدی که می‌خواهد باشد، حرف می‌زند. روز به روز بیشتر.»

او در ادامه نوشته است: «همه این‌ها درست است اما خیلی هم ساده‌انگارانه است. چیزی که فیلم به آن توجه نمی‌کند، آن جنس مردی است که دونالد ترامپ هست. وقتی می‌گوید در انتخابات سال ۲۰۲۰ آراء تقلبی بود و جو بایدن انتخابات را دزدیده است، آیا این صرفاً این بزرگ‌ترین دروغ اوست؟ (یا می‌دانسته که حقیقت ندارد؟) یا دروغی بوده که ترامپ آن‌قدر به خودش به آن شکل ایگومحور خودش گفته که واقعاً باورش شده؟ حقیقتاً دومی از اولی عجیب‌وغریب‌تر است. و این به نظر من سؤال مهمی است که پیدا کردن جوابش شاید مغز آدم را منفجر کند. اگر فقط برایت رفتار و عواقبش مهم باشد، خب شاید سؤال بی‌اهمیتی باشد. اما اگر مثل من فکر کنی که عاملِ محرک همه آدم‌ها، حتی مشهورترین سران فاسد دنیا، کلید معمای وجود و درک حقیقت‌شان است، آن‌وقت پیدا کردن جواب این سؤال که آیا دونالد ترامپ خودش دروغ‌هایش را باور می‌کند یا نه، بخشی از حقیقت ماست.»

پرسشی که فیلم «کارآموز» مطرح می‌کند، همین است. فیلم یک درام مستند سرزنده، سرگرم‌کننده و نه چندان جسور درباره سال‌هایی است که دونالد ترامپ شد دونالد ترامپ. که این یعنی همیشه این ترامپی که ما می‌شناسیم نبود. «کارآموز» تند و کوبنده است، اما از حمله ناجوانمردانه دوری می‌کند. کمدی نیست؛ ساخته شده تا آنچه را در واقعیت اتفاق افتاده، به نمایش بگذارد. جرمی استرانگ در نقش روی کوهن در همان حضور اولش ما را تسخیر می‌کند. او با موی کوتاه نقره‌ای و آن چشم‌هایی که انگار همه‌چیز را می‌بیند، نسخه جذابی از روی کوهن را به نمایش می‌گذارد؛ کسی که قلدری را به یک قانون جدید تبدیل کرد و تو در چشم‌هایش می‌بینی که می‌خواهد کسی را بکشد، یا خود تو را یا کسی دیگر را از طرف تو.

ترامپی که در «کارآموز» می‌بینیم، از سوی دیگر، لطیف است؛ شاید برای آن‌هایی که فیلم‌های او را از دهه ۱۹۷۰ ندیده باشند، به شکل شوکه‌کننده‌ای لطیف به نظر بیاید. او یک پسر بزرگ‌تر از سن خودش است که فکر می‌کند به رؤیاهایش رسیده اما نمی‌داند برای آنکه این رؤیاها را زندگی کند، چقدر باید بی‎‌رحم باشد. ما خانواده او را هم در «کارآموز» می‌بینیم. پدرش، رئیس خانواده، فرد ترامپ را (که مارتین داناوان به زیبایی نقش‌اش را بازی کرده و چهره‌اش غیرقابل تشخیص است) می‌بینیم که مثل یک رئیس مافیا، کسب و کار خانوادگی و خود خانواده را اداره می‌کند. رفتار او با پسرهایش بی‌رحمانه است؛ به‌خصوص با پسری که هم‌نام خودش است. فردی که نقش‌اش را چارلی کریک بازی می‌کند و خودِ فردوی خانواده «پدرخوانده» است. پدرش جلو همه او را به خاطر خلبان بودنش مسخره می‌کند. دونالد مایکل کورلئونه خانواده است؛ معصوم و بی‌تجربه، تسلیم پدر اما با برق خاصی در چشمانش. او در واقع از طریق روی احساس می‌کند راهی برای نجات خانواده‌اش پیدا کرده است. از سویی، روی برای دونالد پدری است که هرگز نداشته است؛ کسی که به جای رقابت، به او یاد می‌دهد چگونه به قدرت برسد.

علی عباسی بخش زیادی از فیلمش را با دوربین روی دست روایت می‌کند که از نگاه من خیلی آن را شبیه فیلم تلویزیونی کرده است. اما خب کارش را می‌کند؛ ما را متقاعد می‌کند که داریم واقعیت را می‌بینیم. طراحی صحنه فیلم هم همین است. هرچه ترامپ به دکور مجلل‌تر بیشتر علاقه پیدا می‌کند، فیلم هم آن فضای حقیر باروک‌احوال طلایی را بازسازی می‌کند. استن سباستین در نقش ترامپ فوق‌العاده است. او موفق شده آن زبان بدن بدقواره و عجیب و غریب را با آن شکلی که دست‌هایش را کنار بدنش نگه می‌دارد، خوب دربیاورد، همین‌طور حالات چهره‌ ترامپ را.

نیمه اول «کارآموز» عالی است؛ نگاهی نزدیک به سیر تحول ترامپ است که بسیاری از ما کنجکاو بوده‌ایم بدانیم و هم متقاعدکننده است و هم جذاب. اما مشکل من با فیلم این است که به آن معمای وجود ترامپ نپرداخته است. لحظه‌ای در فیلم هست که ترامپ دیگر بزرگ‌تر از دستاوردهایش شده است و بر خلاف نظر کوهن، یک تصمیم اشتباه سرمایه‌گذاری می‌گیرد. اینجا جایی است که ترامپ روی را پشت سر می‌گذارد و تبدیل به نسخه‌ای از خود او می‌شود. حالا این ترامپ است که با همه اطرافیانش مثل روی با دیگران رفتار می‌کند. اینجا ترامپ دچار غرور افراطی می‌شود، به‌خصوص وقتی او را با روزهای اولش در تجارت مقایسه می‌کنی.

مشکل «کارآموز» این است که ما درست در فیلم نمی‌بینیم این وجه ترامپ از کجا آمده است. فیلم خیلی سرسری از این نقطه تحول مهم در زندگی ترامپ می‌گذارد و به یکباره ما با ترامپی مواجه می‌شویم که امروز می‌شناسیم. همین مرد خودشیفته ماشینی مغرور سمی که با تمام اطرافیانش مثل آشغال برخورد می‌کند. او با برادر الکلی‌ افتاده‌اش مثل یک غریبه رفتار می‌کند. آن‌قدر بی‌رحم می‌شود که روی کوهن پیش‌اش فرشته به نظر می‌آید. وقتی کوهن ایدز می‌گیرد، از ترس حتی از او هم روی برمی‌گرداند.

درست است که ما می‌دانیم دونالد ترامپ همه این کارها را کرده است. اما در «کارآموز» نمی‌بینیم وجه جامعه‌ستیزش از کجا آمده است. مشکلات او با پدرش، آن‌طور که فیلم نشان می‌دهد، چیزی را توجیه نمی‌کند. اینکه برای لاغری به قرص و آمفتامین اعتیاد داشت، می‌تواند یک دلیلش باشد. با این حال، ما در فیلم ترامپ را در گذر از آیینه خیانت، گسترش امپراتوری‌اش، و آنچه از احساساتش باقی می‌ماند، تا سر حد مرگ می‌بینیم. و در واقع، در حال تماشای یک فیلم تلویزیونی خوش‌ساخت پر از قصه‌های آشنا درباره ترامپی هستیم که امروز می‌شناسیم و همه‌شان را بلدیم. همین فیلم را صرف‌نظر از بخش‌های خوبش ناجذاب می‌کنند. معمایی که فیلم هرگز حل نمی‌کند، این است؛ آن لحظه‌ای که دونالد ترامپ تصمیم گرفت دونالد ترامپ شود، واقعاً داشته به چه فکر می‌کرده؟

نقدهای فیلم کارآموز

گاردین – پیتر بردشاو

نقد پیتر بردشاو، منتقد گاردین یکی از نقدهای فیلم «کارآموز» است که با فیلم زاویه دارد. او در یادداشتی نه چندان مثبت فیلم «کارآموز» را نسخه‌ کارتونی سال‌های جوانی دونالد ترامپ خوانده و نوشته که علی عباسی، ترامپ را همچون خودشیفته‌ای بی‌اخلاق به تصویر کشیده است. بردشاو همچنین معتقد است که کارگردان استعداد جرمی استرانگ را هدر داده است. او صحنه تجاوز فیلم را وحشتناک خواند اما گفت که خیلی سریع فراموش می‌شود. او بر خلاف گیلبرمن از ورایتی معتقد است که دونالد ترامپ اصلاً ذره‌ای هم نگران فیلم «کارآموز» نخواهد بود. بردشاو می‌نویسد.

علی عباسی پیش از این هم هیولاهای جذاب را در فیلم‌هایش به نمایش گذاشته است اما هیولایی‌صفتی که در تازه‌ترین کارش «کارآموز» نشان داده، تقریباً سانتی‌مانتال است؛ کارتونی که از بسیاری از جوک‌هایی که درباره ترامپ وجود دارد و پیشگویی‌هایی که درباره آینده سیاسی‌اش داشته، زیراکس شده است. فیلم اورجینالی نیست؛ فضایش را از اسکورسیزی و کوپولا قرض گرفته و یک صحنه فردومانند «پدرخوانده» هم دارد. و عباسی هم مثل تمام فیلمسازان این روزها شیفته فضای عیاشانه نیویورک دهه ۱۹۷۰ است.

سباستین استن با یک گریم معمولی به دونالد ترامپ جوان تبدیل شده و بازی معمولی‌ای دارد. فیلم چند صحنه دلخراش و اذیت‌کننده عمل کاشت مو دارد. جرمی استرانگ در نقش کوهن با آن سکون عجیب بدن و نگاه مارمولک‌گونه‌اش به‌مراتب جالب‌تر و تأثیرگذارتر است. ولتاژ فیلم وقتی استرانگ بر پرده ظاهر می‌شود، بالا می‌رود که البته کافی نیست. ولی فقط همین انتخاب استرانگ به عنوان بازیگر نقش روی کوهن است که این قصه را اورجینال می‌کند. اما در بخش زیادی از فیلم غایب است و آنچه ما می‌بینیم قصه به قدرت رسیدن دونالد در کنار همسر اولش ایوانا است، در حال دکور کردن برج مجلل ترامپ. یک شخصیت مهم دیگر زندگی دونالد، پدرِ در نهایت حسود به دستاوردهای پسر است که هوشمندانه به تصویر کشیده می‌شود. خود ترامپ یک شیاد و خودشیفته بی‌اخلاق است که بیشتر مواقع چیزی بیشتر از یک آدم ابله کسل‌کننده و زدل به نظر نمی‌آید.

تلگراف – رابی کالین

یکی از نقدهای فیلم «کارآموز» در یادداشتی متعادل‌تر از نشریه تلگراف منتشر شده است. نویسنده تلگراف «کارآموز» را خوانشی افراطی و عیاشانه از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ خوانده و نوشته است: «مشکل اصلی «کارآموز» علی عباسی این است که فیلمش یک مطالعه شخصیت است اما شخصیتی برای مطالعه ندارد. «کارآموز» که یکی از فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فیلم کن ۲۰۲۴ است، یک فیلم دوره‌ای افراطی و عیاشانه سرگرم‌کننده درباره به قدرت رسیدن چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده در حوزه املاک نیویورک در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ است. ماهیت خاص سوژه روان‌شناختی فیلم، درام را پیش می‌برد اما در عمق و پیچش‌ها ضعیف عمل می‌کند. دونالد ترامپ جوانی بلندپرواز و مضطرب است که می‌خواهد ثروتمند شود، زن‌باره باشد و زیرکانه به جامعه الیت میلیاردر شهرش راه پیدا کند.»

اما آنچه فیلم کم دارد، نگاهی بی‌پرده و روشنگرانه به روح و روان ترامپ است. در عوض، سعی کرده فضای جذابی را در فیلم خلق کند. عنوان فیلم از نام رئالیتی شوی ترامپ برداشته شده است؛ برنامه‌ای که او در چهار فصل هم میزبانش بود هم یکی از تهیه‌کنندگانش. با این برنامه بود که نام ترامپ به عنوان یک غول آلفا در اذهان ثبت شد. اما در فیلم عباسی ارباب، کوهن است که جوانکی را با سه درس مهم برای به قدرت رسیدن در زندگی تربیت می‌کند. استرانگ در نقش کوهن فوق‌العاده است؛ او کوهن را همچون دیوی پر از کینه و از خودبیزاری به تصویر کشیده است. اما رویکرد استن به نقش ترامپ کمی احساساتی است که گویا برای کاریکاتور بودن شخصیت لازم بوده است.

بی‌رحمی شخصیت ترامپ را ما بیشتر و بهتر از همه در صحنه‌های پایانی فیلم می‌بینیم؛ جایی که فیلمساز صحنه جنجالی تجاوز را بازسازی کرده است. اینجا تنها جایی است که ما ترامپ را در قالب یک هیولا می‌بینیم. همان هیولایی که انتظار داریم از او ببینیم. اما جاهای دیگر خبری از این بی‌رحمی نیست. سؤالی که پیش می‌آید، این است که آیا سر و صدای حول فیلم «کارآموز» تأثیری روی کمپین نامزدی دوباره ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت؟ مشخصاً نه. وقتی صحبت از ترامپ می‌شود، قوانین معمولاً درباره او صدق نمی‌کند. اما فیلم فقط به خاطر افشاگری‌ای که درباره بخش نسبتاً ناشناخته زندگی ترامپ می‌کند، ارزش دیدن دارد. البته چیزی را درباره سوژه اصلی‌اش به ما نمی‌گوید که پیش از این ندانیم.

اسکرین دیلی – تیم گرییرسون

تیم گرییرسون از اسکرین دیلی هم یکی دیگر از نقدهای فیلم «کارآموز» را نوشته که بازی استن و استرانگ را تحسین کرده اما فیلم علی عباسی را بی‌ارزش خوانده است. او یادداشتش را این چنین آغاز می‌کند: «چه چیزی دونالد ترامپ را به چنین شخصیتی دوقطبی‌ای تبدیل کرد؟ این پرسشی که فیلم «کارآموز» سعی می‌کند پاسخش را بدهد. نمی‌توان به بازی سباستین استن و جرمی استرانگ خرده گرفت. اما اولین فیلم انگلیسی‌زبان علی عباسی هرگز نگاه قاطعی به مردی ندارد که طمع و جاه‌طلبی‌اش در نهایت او را به کاخ سفید رساند.»

چهارمین فیلم بلند عباسی سومین فیلمش است که به طور متوالی در جشنواره فیلم کن به نمایش درمی‌آید. او با «کارآموز» دوباره به بخش مسابقه کن برگشته و این بار درام تلخش بسیار به‌موقع است -ترامپ پاییز سال جاری کمپین تبلیغاتی نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را آغاز خواهد کرد- و بازیگرانش هم کنجکاوی‌برانگیز هستند. اما آنچه هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، میزان استقبال مخاطبان از فیلمی درباره مردی جنجالی است که نامش طی چند ماه آینده، به‌خصوص در امریکا، در صدر اخبار خواهد بود. فیلم همین حالا به جاهای مختلفی برای اکران فروخته شده اما وضعیت نمایش آن در ایالات متحده هنوز مشخص نیست. عباسی کارگردان فیلم گفته که حاضر است فیلم را به طور اختصاصی برای ترامپ به نمایش بگذارد و بعد راجع به آن با هم حرف بزنند. اعتراض و شکایت احتمالی ترامپ از فیلم یکی از موانع بزرگ بر سر راه اکران آن در ایالات متحده است.

عباسی اصرار دارد شخصیت اصلی‌اش را انسان جلوه دهد و از کاریکاتوری شدن او هم جلوگیری می‌کند. بازی استن در نقش ترامپ با درکی درست از حالات چهره و زبان بدن خوب است و در عین حال، سعی کرده شخصیت را واقعی به نمایش بگذارد. در فیلم اشاراتی به اینکه چطور پدر ترامپ با تحقیر پسرش او را تبدیل به تاجری بی‌رحم کرده، وجود دارد اما فیلم در واقع می‌خواهد بگوید این کوهن بوده که باعث شده ترامپ با دروغ، قلدری و شیادی، مسیر قدرت و موفقیت را طی کند. البته فیلم این را هم نمی‌خواهد بگوید که ترامپ انسانی معصوم بوده و دیگران او را به سمت فساد سوق دادند؛ او همیشه یک قاتل درون داشت.

فیلم به‌رغم فضای جذابی که دارد و کار خوبی که طراح لباس و صحنه در ساختن یک کار دوره‌ای کرده‌اند، یک قوس شخصیتی جذاب برای قهرمان ضد قهرمانش پیدا نمی‌کند. در تماشای اینکه این شخصیت خودشیفته یکی پس از دیگری موانع بر سر راهش را برمی‌دارد، یک‌جور رضایت ترسناک در بیننده به وجود می‌آید اما این مسیر بی‌رحم به عمق شخصیت این غول دنیای تجارت نمی‌پردازد و در عین حال، این را هم نشان نمی‌دهد که چطور ترامپ از سویه تاریک استثناگرایی کذایی امریکایی الگوبرداری می‌کند. «کارآموز» چون می‌خواهد واقعگرایانه باشد، بی حس و حال می‌شود. فیلمبرداری فیلم با آن فضای مبهم مه‌آلودش موفق شده است نیویورک محقر دهه ۱۹۷۰ را در دوران رکود اقتصادی که در نهایت منجر به شکوفایی دهه ۱۹۸۰ شد، خوب به تصویر بکشد.

جرمی استرانگ تا زمانی که شخصیت کوهن قوی و سرپاست، فوق‌العاده است اما از جایی که به ایدز مبتلا می‌شود از خط روایی قصه حذف می‌شود و آن جذابیت و پویایی نیمه نخست فیلم را هم با خودش می‌برد. متأسفانه باکالوا در نقش ایوانا ترامپ هم خیلی زود به حاشیه رانده می‌شود. «کارآموز» می‌خواهد بگوید کوهن، که بسیاری او را به اندازه ترامپ هیولا می‌دانند، در نهایت متوجه می‌شود که چه انسان مخوفی را به جهان تحویل داده است. اما نمی‌شود این را باور کرد؛ صرفاً تلاشی زورکی است برای دراماتیک کردن فیلمی که دونالد ترامپ را به ما معرفی می‌کند، اما تأثیرگذار نیست.

منبع: screendaily



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. سامان

    فیلم سفارشی

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما