بدترین موبایلهای تاریخ؛ از بمب ساعتی سامسونگ تا گوشی گرد موتورولا
این روزها، تمام موبایلهای برجسته عملا ماسماسکهایی مستطیلیشکل و مجهز به نمایشگر لمسی و انبوهی از قابلیتهای مختلف هستند، از جیپیاس گرفته تا دستیار صوتی و خلاصه هرچیزی که جزو استانداردهای این صنعت به حساب میآید. موبایلها دیوایسهایی عالی هستند، اما اکثرشان شمایلی یکسان و مشابه به دیگری دارند. بعد نوبت به بدترین موبایلهای تاریخ میرسد که محصولاتی واقعا منحصر به فرد بودهاند. برخی بیش از حد هوشمندانه ظاهر شدند، برخی به اندازه کافی هوشمندانه نبودند.
این موبایلها قابلیتهایی را با خود به ارمغان آوردند که هیچکس به آنها نیاز نداشت، یا از قابلیتهای کاملا ضروری چشمپوشی کردند. گاهی هم هر دو اتفاق باهم افتاد. چنین موبایلهایی شایسته تجلیل نیستند. اما در هر صورت لیاقت توجه را دارند، چرا که حاوی درسهای ارزشمندی برای کمپانیهای مختلف هستند و نشان میدهند که هنگام طراحی محصولی تازه نباید چه کارهایی کنید. با این مقدمه، بیایید به مرور ۲۰ مورد از بدترین موبایلهای تاریخ بپردازیم که همگی بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی روانه بازار شدهاند.
بدترین موبایلهای تاریخ
Microsoft Kin One و Kin Two در سال ۲۰۱۰
در بهار سال ۲۰۱۰ میلادی، مایکروسافت که داشت برای عرضه یک پلتفرم جدید و جاهطلبانه برای موبایلهای هوشمند به نام ویندوز فون آمده میشد، از دو موبایل رونمایی کرد که اتفاقا هیچ ارتباطی به ویندوز فون نداشتند. در واقع شاید دیوایسهای Kin را نتوان اصلا اسمارتفون به حساب آورد، چرا که خبری از اپ استور روی آنها نبود. اما این دو دیوایس که مایکروسافت آنها را برای «نسل اجتماعی» ساخته بود، انبوهی از قابلیتهای مختلف برای آن دسته از جوانانی داشتند که عاشق فیسبوک، توییتر، مایاسپیس و دیگر سایتهای اجتماعی شده بودند. مشکل اصلی؟ هر دو دستگاه ظاهری بسیار زشت و بدقواره داشتند و با ویژگیهای احمقانه از راه میرسیدند: برای مثال تنها امکان انتشار پست به صورت برههای در شبکههای اجتماعی وجود نداشت و نه در همان لحظهای که پست را ایجاد میکردید. حتی مراسم رونمایی از دو دستگاه که در سان فرانسیسکو برگزار شد هم بسیار بیرمق بود، انگار مایکروسافت خود میدانست که دست به اشتباهی بزرگ زده است.
فاکتور تسکیندهنده: قابلیت Kin Studio که به شما اجازه میداد به تصاویر و دیگر محتوای موجود در موبایلتان روی مرورگر دسکتاپ دسترسی داشته باشید، بسیار جذابتر از خود موبایلها از آب درآمده بود.
سرنوشت: این دو موبایل که به صورت انحصاری از سوی اپراتور مخابراتی ورایزن به فروش میرسیدند، تنها دو ماه در بازار حضور داشتند و سپس روند تولید و عرضهشان متوقف شد. این یعنی مایکروسافت نه یک دستگاه، بلکه دو دستگاه ساخت که راهشان را به لیست گجتهایی با کمترین طول عمر در تاریخ باز کردند.
BlackBerry Storm در سال ۲۰۰۸
وقتی استیو جابز از نخستین آیفون در سال ۲۰۰۷ میلادی رونمایی کرد، کمپانی Research in Motion -خالق برند بلکبری و شرکتی که آن زمان پادشاه بازار موبایلهای هوشمند به حساب میآمد- دیوایس تازه اپل را به هیچ وجه جدی نگرفت. اواخر سال ۲۰۰۸ اما زمانی بود که RIM موبایل BlackBerry Storm را عرضه کرد. Storm قرار بود همان تجربه کلاسیک موبایلهای بلکبری را با روکشی شبیه به آیفون ارائه کند. به این ترتیب، کیبورد فیزیکی نمادین بلکبری حذف شد و به جایش شاهد نمایشگر لمسی بودیم؛ نمایشگری که ضمنا وقتی فشارش میدادید، به صورت کامل فرو میرفت و صدای کلیک میداد، انگار که همهچیز یک دکمه بزرگ بود. دیوید پوگ، منتقد نیویورک تایمز گفت تجربه کار با این موبایل، مثل کار با یک ماشین تایپ دستی است و سایرین نیز انبوهی باگ آزاردهنده در آن یافتند.
فاکتور تسکیندهنده: برخی منتقدین مانند یاردنا آرار از نشریه PCWorld به این نتیجه رسیدند که اگر بلکبری به همان کیبورد کلاسیک خود میچسبید و در صدد ساخت یک موبایل بسیار شبیه به آیفون برنمیآمد، Storm میتوانست موبایلی واقعا خوب باشد.
سرنوشت: Research in Motion برای سالیان متمادی اسمارتفونهایی واقعا منحصر به فرد و جذاب ساخته بود. اما Storm نشان داد که این شرکت هیچ ایدهای برای دوران پسا آیفون ندارد و محصولات بعدی مانند تبلت Playbook نیز شرایط را صرفا بدتر کردند.
Motorola Rokr E1 در سال ۲۰۰۵
تا سال ۲۰۰۵ میلادی، مصرفکنندگانی که از تجربه کار با آیپاد اپل لذت برده بودند در عطش دیوایسی تازه به سر میبردند که هم موبایل باشد و هم ضمن سازگاری با iTunes، به پخش موسیقی بپردازد. آنچه گیر این مصرفکنندگان آمد موبایل Rokr بود که اتفاقا توسط شخص استیو جابز رونمایی شد. اما هیچ چیز این موبایل شبیه به آیپاد نبود. Rokr تنها به ۱۰۰ ترک موسیقی محدود بود و مجبورتان میکرد همین ۱۰۰ ترک را از طریق کامپیوتر دانلود کنید و سپس با اتصال بسیار کند USB 1.1 به موبایل انتقال دهید. Rokr ضمنا در همان مراسمی که اپل برای رونمایی از آیپاد نانو تحسینبرانگیز برگزار کرد هم به نمایش درآمد. جالب اینکه اد زندر، مدیرعامل وقت موتورولا، آیپاد نانو را دیوایسی احمقانه میپنداشت و گفت: «نانو را بریزید دور… آخر چه کسی به ۱۰۰۰ آهنگ گوش میدهد؟»
فاکتور تسکیندهنده: اگر میخواستید تماس تلفنی برقرار کنید، Rokr E1 این کار را به راحتی امکانپذیر میکرد.
سرنوشت: بعد از همکاری در تولید E1، موتورولا و اپل مسیرهایی متفاوت از یکدیگر را در پیش گرفتند و هرکدام موبایلهای خود با قابلیت پخش موسیقی را ساختند. موتورولا چند مدل دیگر از Rokr ساخت که اینبار با RealPlayer شرکت RealNetworks یا ویندوز مدیا پلیر مایکروسافت سازگاری داشتند و دیگر خبری از آیتونز نبود. مسیری که اپل در پیش گرفت هم بر هیچکس پوشیده نیست.
Nokia N-Gage در سال ۲۰۰۳
نوکیا در دوران اوج شکوه و قدرت خود، در حرکتی مشخصا غرورآمیز تصمیم گرفت یک دیوایس هیبریدی بسازد که هم موبایلی مبتنی بر سیستم عامل سیمبین بود و هم یک سیستم گیمینگ. این کمپانی فنلاندی در واقع میخواست به رقابت مستقیم با کنسول دستی Game Boy Advance نینتندو بپردازد. اما N-Gage قیمتی سه برابر بیشتر از کنسول دستی نینتندو داشت و همراه با ساختار دکمه ناراحت و نسبت ابعاد نامتعارف تصویر از راه میرسید که باعث میشد تجربه بازیهایی مانند Sonic N به هیچ وجه لذتبخش نباشد. بدتر اینکه N-Gage به هنگام عرضه تنها شش بازی داشت، آن هم در حالی که Game Boy Advance با تمام کنسولهای پیشین نینتندو سازگاری داشت و بنابراین انبوهی از بازیهای مختلف را به اجرا در میآورد.
فاکتور تسکیندهنده: برخی منتقدین به صورت خاص از بازی Pocket Kingdom: Own the World لذت بردند، یک بازی نقشآفرینی که میتوانستید در هرجایی به تجربه آن به صورت آنلاین بپردازید.
سرنوشت: در سال ۲۰۰۴ میلادی، نوکیا N-Gage QD را عرضه کرد که دیوایسی کوچکتر بود اما باز هم نتوانست به میزان فروش مد نظر نوکیا دست پیدا کند. در سال ۲۰۰۷ نیز نوکیا تلاش کرد برند N-Gage را احیا کرده و از آن برای یک سرویس گیمینگ روی موبایل استفاده نماید، اما این تلاش هم تنها ۲ سال دوام آورد. قاتل اصلی، آیفون اپل بود که توانست همان موبایل گیمینگی باشد که مردم واقعا به دنبالش میگشتند.
Samsung Galaxy Note 7 در سال ۲۰۱۶
برخلاف دیگر موبایلهای حاضر در این لیست، گلکسی نوت ۷ سامسونگ قرار بود موبایلی بسیار باکیفیت باشد و هنگام عرضه در ماه آگوست سال ۲۰۱۶، حسابی نظر منتقدین را به خود جلب کرد. اما این تنها موبایل حاضر در لیستمان است که بردن آن به درون هواپیماها ممنوع شد، آن هم به خاطر باتریهای معیوبی که هر لحظه ممکن بود دچار آتشسوزی و انفجار شوند. سامسونگ در ابتدا فراخوانی برای جمعآوری و تعمیر موبایلهای گلکسی نوت ۷ صادر کرد، اما نتوانست مشکل را حل کند. حتی یکی از موبایلهای جایگزین درون هواپیما آتش گرفت و به همین ترتیب، سامسونگ در ماه اکتبر ۲۰۱۶ تولید آن را به صورت کامل متوقف کرد. ضمنا برای جلوگیری از بروز یک حادثه احتمالی دیگر، سامسونگ یک بهروزرسانی نرمافزاری برای تمام موبایلهای باقی مانده منتشر کرد که باعث میشد به صورت کامل از کار بیفتند.
فاکتور تکسیندهنده: اگر مشکل باتری ظهور نمیکرد، نوت ۷ میتوانست دستگاهی بسیار موفق باشد. این دستگاه یک نمایشگر خمیده بسیار زیبا، عمر باتری طولانی و دوربینی داشت که به راحتی آیفون را به چالش میکشید. کریس ولازکو از خبرگزاری Engadget یکبار نوشت که: «این بهترین موبایلی است که سامسونگ تاکنون ساخته، اما تا قبل از اینکه شروع به منفجر شدن کند».
سرنوشت: اواسط سال ۲۰۱۷ میلادی، سامسونگ شروع به فروش مدل «Fan Edition» از گلکسی نوت ۷ کرد که دیوایسی کوچکتر و مجهز به باتری امنتر بود، اما این مدل تنها در کره جنوبی عرضه شد. و گرچه این ماجرا هیچوقت از یادها نرفت، اما موبایلهای بعدی، از جمله گلکسی نوت ۸، فروشی بسیار خوب را پشت سر گذاشتند. این یعنی نوت ۷ یک دیوایس بد نادر بود که به چیزی خوب منجر شد.
Palm Treo 700w در سال ۲۰۰۶
نطق اصلی اپل طی نمایشگاه Macworld Expo سال ۱۹۹۷ -که در جریان آن بیل گیتس از طریق کنفرانس ویدیویی به صحنه آمد تا از همکاری مایکروسافت و اپل خبر بدهد- به خاطر نارضایتی حاضرین در کنفرانس، به اتفافی بهیادماندنی در تاریخ کامپیوترهای شخصی تبدیل شد. اما برای طرفداران کمپانی Palm Computing -سازنده Palm Pilot و Treo- حضور یافتن گیتس در کنفرانس خبری سال ۲۰۰۵ این کمپانی حتی ناراحتکنندهتر بود. مدیرعامل وقت مایکروسافت در این کنفرانس خبری اعلام کرد که Palm یک اسمارتفون Treo و مبتنی بر ویندوز موبایل میسازد و ادغام این پلتفرمها قرار بود به مذاق مشتریان سازمانی خوش آید. با توجه به رقابت آتشین این دو کمپانی در گذشته و همینطور اهمیت وجود سیستم عامل Palm OS روی Treo، به نظر میرسید که پالم تسلیم مایکروسافت شده است. در این موبایل که اوایل سال ۲۰۰۶ میلادی عرضه شد، خبری از قابلیتهایی که موبایلهای Treo را دلچسب میکردند نبود و اساسا به نظر میرسید دستگاه هیچ روحی ندارد.
فاکتور تسکیندهنده: پالم چند قابلیت کاربردی به ۷۰۰w آورد، مانند صفحه «Today» که اطلاعات مهم را به صورت خلاصه به نمایش در میآورد و امکان گرفتن شماره مخاطبان محبوب به شکلی سریع، با فشردن دکمههایی مشخص.
سرنوشت: Treo 700w یک مدل بسیار بهبودیافته نیز داشت که اواخر سال ۲۰۰۶ عرضه شد و ۷۰۰wx نام گرفت. اما با از راه رسیدن آیفون در ماه ژانویه ۲۰۰۷، دیوایسهای مبتنی بر ویندوز موبایل خیلی زود تبدیل به فسیل شدند. پالم سپس روی یک دیوایس کاملا جدید به نام Pre قمار کرد، اما خیلی زود توسط HP خریداری و سپس منحل شد.
BlackBerry Z10 در سال ۲۰۱۳
Z10 نخستین موبایلی بود که سیستم عامل BlackBerry 10 را به اجرا در میآورد، تلاشی ناکام و دیرهنگام برای مدرنیزه کردن موبایلهای بلکبری و آوردن آنها به عصر نمایشگرهای لمسی. اگرچه دستگاه سختافزاری قدرتمند داشت، اما کمبود اپلیکیشن برای بلکبری ۱۰، مرگ فوری Z10 را رقم زد. از سوی دیگر این سیستم عامل انبوهی از مشکلات آزاردهنده داشت. حتی برای سینهچاکترین طرفداران بلکبری، Z10 هیچ چیز برای ارائه نداشت و طرفداران ترجیح دادند منتظر موبایل Q10 بمانند که مجددا به کیبورد مجهز بود و اواخر همان سال از راه رسید.
فاکتور تسکیندهنده: Z10 در حوزه نرمافزار چند ایده جالب را پیادهسازی کرده بود، مثلا پشتیبانی از ژستهای حرکتی، یک هاب اپلیکیشن که منابع ارتباطی مختلف را در یکجا جمع کرد و یک کیبورد نرمافزار که کلمات پیشبینی شده را در بالای تمام حروفی که تایپ میکردید به نمایش در میآورد.
سرنوشت: بلکبری شجاعت خود را از دست نداد و تا سال ۲۰۱۵ میلادی، تمام موبایلهایش را همراه با سیستم عامل بلک بری ۱۰ به دست مشتریان رساند. آن موقع بود که کمپانی کانادایی بالاخره جا زد و تصمیم به استفاده از سیستم عامل اندروید گرفت.
ZTE Open در سال ۲۰۱۳
اگر تنها یک کمپانی در حوزه تکنولوژی باشد که لیاقت تحسین و طرفداری را داشته باشد، آن موزیلا است: شرکت غیرانتفاعی سازنده مرورگر فایرفاکس که جهان وب را به کل تغییر داد و آن را بهبود بخشید. این شرکت ضمنا سیستم عامل Firefox OS را نیز ساخت که قرار بود سیستم عاملی سبک وزن برای موبایلهای شدیدا ارزانقیمت باشد – مثلا در بازارهای نوظهوری که حتی موبایلهای ارزانقیمت اندرویدی هم آنقدرها دسترسپذیر نیستند. اما در قیاس با موبایلهایی که تنها اندکی گرانقیمتتر بودند، ZTE Open با قیمت ۸۰ دلار بسیار کند و ضعیف ظاهر شد و حتی از انجام کارهای بسیار ساده مانند برقراری تماس تلفنی و ثبت تصویر هم عاجز بود. سیستم عامل Firefox OS هم که قرار بود سرراست و ساده از آب درآید، به نظر بسیار ابتدایی میرسید.
فاکتور تسکیندهنده: این موبایل در دو رنگ آبی یا نارنجی عرضه شد که همان رنگهای نمادین برند فایرفاکس هستند.
سرنوشت: همینطور که ارزانقیمتترین موبایلهای اندرویدی با برچسب قیمت کمتر از ۱۰۰ دلار از راه رسیدند، Firefox OS دیگر دلیلی برای ادامه بقا نداشت. این پلتفرم هیچوقت به موفقیت نرسید و موزیلا هم در سال ۲۰۱۶ رسما به کارش خاتمه داد.
Motorola Aura R1 در سال ۲۰۰۹
یک دهه پیش، دو مورد از جذابترین کارهایی که میتوانستید با موبایلهای بیسیم انجام دهید، تصویربرداری و گشتوگذار در وب بود. تصاویر و صفحات وب، همانطور که احتمالا خودتان متوجه شدهاید- ساختاری مستطیلشکل دارند. اما موبایل Auroa R1 موتورولا که ۲۰۰۰ دلار قیمتگذاری شده بود، نمایشگر دایرهای شکل داشت و این یعنی نمیتوانست هیچ محتوایی را به شکل درست و صحیح به نمایش درآورد. درست مانند Vertu، موتورولا میخواست موبایلی بسازد که احساسی شبیه به یک ساعت مچی دستساز داشت: این دستگاه حتی به یک پنجره مجهز شده بود که از طریق آن میتوانستید گردش چرخدهندهها را درونش مشاهده کنید. این ایدهای جالب بود، اما در دورانی که آیفون داشت بازار موبایل را برای همیشه تغییر میداد بیشتر مثل یک اتلاف وقت بزرگ برای موتورولا به نظر میرسید.
فاکتور تسکیندهنده: در سال ۲۰۰۹، موتورولا یک نسخه مخصوص از Aura عرضه کرد تا سالگرد ۴۰ سالگی ماموریت آپولو ۱۱ در کره ماه را جشن گرفته باشد. این کمپانی نخستین واحد از این موبایل را به نیل آرمسترانگ اهدا کرد که قطعا بیشتر از هرکس دیگر لیاقت دریافت یک موبایل رایگان را دارد.
سرنوشت: کمپانیهایی مانند موتورولا، عرضه محصولات تازه برای بازار دیوایسهای لوکس را وظیفه خود پنداشتند و شروع به قیمتگذاریهایی کردند که هرکسی قادر به پرداختشان نبود. در سال ۲۰۱۰ میلادی، آیفون ۴ اپل طراحی صنعتی زیبا را به جهان موبایلهای هوشمند معرفی کرد و افراد بیشتری قادر به خرید آن بودند. این حرکت تاثیری گسترده روی صنعت موبایل گذاشت و باعث شد دیوایسهایی مانند Aura بیمعنیتر از سابق به نظر برسند.
Aesir AE+Y در سال ۲۰۱۱
ایو بیهار یک طراح سوپراستار بود که در طراحی این موبایل به کمپانی دانمارکی Aesir یاری رساند. این موبایلی بسیار احمقانه بود که نه به اینترنت متصل میشد نه اپلیکیشنی داشت. اما در عوض Aesir از قابلیتهایی گرانقیمت مانند پوشش سرامیکی و دکمههای مجزا از یکدیگر استفاده کرده بود. حتی پیچهای دستگاه هم فلزی بودند و خبری از پیچهای پلاستیکی نرمال نبود. و اگر موبایلتان را در تاکسی جا میگذاشتید، فقط خدا میتوانست به دادتان برسد، چرا که دستگاه با قیمت پایه ۸۱۰۰ دلار عرضه شد و یک ورژن طلایی با قیمت ۶۰ هزار دلار نیز داشت.
فاکتور تسکیندهنده: به گفته Aesir، موبایل AE+Y به صورت خاص با درنظرگیری قدرت آنتیدهی و کیفیت صوتی بالا طراحی شد.
سرنوشت: موسس Aesir گفت که میخواست AE+Y حتی یک دهه بعد از عرضه هم دستگاهی جذاب باشد. اما بعید میدانیم کسی هنوز از این موبایل بهدردنخور استفاده کند.
Vertu Constellation Quest Blue در سال ۲۰۱۲
کمپانی Vertu که یک اسپینآف از برند نوکیا به حساب میآید، توسط یکی از طراحان نوکیا تاسیس شد که ایده ساخت واحد موبایلهای فوق لوکس را در سال ۱۹۹۷ مطرح کرد. این برند تا سال ۲۰۰۲ هیچ موبایلی نداشت، اما وقتی نخستین محصولات از راه رسیدند، همگی از مواد ارزشمند ساخته شدند و با بدنههایی از جنس جواهرات و قیمتهایی تا سقف ۲۰ هزار دلار از راه رسیدند. Vertu فقط به ظاهر اهمیت میداد، نه تکنولوژی. به همین خاطر موبایل Constellation Quest Blue که حدودا ۵ سال بعد از نخستین آیفون عرضه شد، همچنان سیستم عامل سیمبین را اجرا میکرد و اصلا نمایشگر لمسی نداشت. قیمت دستگاه چقدر بود؟ نمیدانیم، چون قیمت تنها زمانی اعلام میشد که درخواست خرید موبایل را ثبت میکردید.
فاکتور تسکیندهنده: Constellation Blue یک رینگتون اختصاصی داشت که توسط ارکستر سمفونی لندن ضبط شده بود. این رینگتون بسیار متظاهرانه اما خوشصدا از آب درآمد.
سرنوشت: Vertu (که در نهایت ورشکست شد اما سه سال پیش مجددا شروع به کار کرد) با یک پرسش ساده تاسیس شده بود: «چرا موبایلها نباید به اندازه یک ساعت مچی بسیار گرانقیمت، لوکس باشند؟». پاسخ کوتاه اینست که موبایلها سرمایهگذاریهایی کوتاهمدت به حساب میآیند. این حقیقتی بود که نه موسسین کمپانی و نه مصرفکنندگان متوجهاش نشدند.
HTC Evo 3D در سال ۲۰۱۱
اصلیترین قابلیت موبایل EVO 3D نمایشگر سهبعدی و دوربین دوگانهای بود که ثبت تصاویر سهبعدی را امکانپذیر میکرد. این قابلیت در ابتدا بسیار تازه و جذاب به نظر میرسید، اما خیلی زود جذابیتش را از دست داد و کاربران ماندند و یک دوربین متوسط، عمر باتری ضعیف و طراحی ناشیانهای که اصلا با دیگر محصولات اچتیسی برابری نمیکرد.
فاکتور تسکیندهنده: میتوانستید EVO 3D را در مهمانیها شوآف کنید و از حیرت اطرافیان لذت ببرید.
سرنوشت: اچتیسی هیچوقت یک موبایل سهبعدی دیگر نساخت، اما دوربین دوگانه EVO 3D را چند سال بعد به موبایل تحسینبرانگیز HTC One M8 آورد.
HTC Surround در سال ۲۰۱۰
با توجه به وضعیت نهچندان مناسب ویندوز فون ۷ به هنگام عرضه، مایکروسافت واقعا به یک موبایل جدید و معرکه نیاز داشت که توجهها را به سیستم عامل جدیدش جلب کند. متاسفانه HTC Surround آن موبایل نبود و همراه با یک اسپیکر کشویی از راه میرسید که وزن و ابعاد دستگاه را افزایش میداد اما واقعا چندان به بهبود کیفیت صوتی منجر نمیشد. افزون بر این، اپلیکیشنهای معدودی برای موبایل وجود داشت و برخی قابلیتهای ساده مانند کپی و پیست در آن یافت نمیشدند. در واقع اگر صادق باشیم، موبایل Surround یک دلیل دیگر برای مصرفکنندگان بود که چرا نباید به سراغ ویندوز فون ۷ بروند.
عامل تسکیندهنده: Sorround یکی از معدود موبایلهای اچتیسی بود که همراه با یک پایه مخصوص عرضه شد. قابلیتی نادر اما واقعا کارآمد.
سرنوشت: اچتیسی که هیچوقت با شکستهای پیدرپی غریبه نبوده، به عرضه موبایلهای مبتنی بر ویندوز فون تا سال ۲۰۱۴ ادامه داد. در میان این محصولات، چند موبایل خوب مانند HTC 8X هم داشتیم. اما ویندوز فون هیچوقت نتوانست با iOS و اندروید برابری کند و مایکروسافت رسما به کار آن در سال ۲۰۱۷ میلادی خاتمه داد.
Kyocera Echo در سال ۲۰۱۱
برای متمایز شدن از انبوه موبایلهای اندرویدی، Kyocera Echo همراه با یک نمایشگر ثانویه از راه میرسید که به سمت بیرون تا میشد. بنابراین کاربران میتوانستند به صورت همزمان دو اپلیکیشن مختلف را به اجرا درآورند یا اینکه از یک اپلیکیشن در ابعاد بزرگ و روی هر دو نمایشگر استفاده کنند. اما تکنولوژی هنوز برای چنین قابلیتی آمده نبود و سختافزار ضعیف، عمر باتری کوتاه و نرمافزار نهچندان بهبودیافته تمام آن چیزی بود که گیر مشتریان آمد. فروش دستگاه به صورت انحصاری از سوی اپراتور مخابراتی اسپرینت هم باعث شد فروش دستگاه کمتر شود.
فاکتور تسکیندهنده: حتی بدبینترین منتقدین هم باید اعتراف کنند که اجرای دو اپلیکیشن به صورت بغل به بغل روی دو نمایشگر جداگانه، قابلیتی بسیار باحال است.
سرنوشت: مفهوم موبایلهای مجهز به دو نمایشگر تا سال ۲۰۱۷ در برزخ فرو رفت و سپس شاهد عرضه موبایل Axon M از سوی ZTE بودیم. این موبایل به مراتب بهتر از Echo ظاهر شد اما همچنان از همان مشکلات بنیادین رنج میبرد.
Red Hydrogen One در سال ۲۰۱۸
اگرچه کمپانی RED اکثر شهرت خود را مدیون ساخت دوربینهای حرفهای و در فرمت بزرگ است، اما موبایل Hydrogen One با تمرکز بر قابلیتهای سهبعدی ساخته شد و یک نمایشگر «هولوگرافیک» و دو لنز دوربین برای ثبت تصاویر سهبعدی داشت. و درست مانند EVO 3D اچتیسی که ۷ سال قبلتر روانه بازار شد، این قابلیتها به بهای عدم توجه به هر چیز دیگر از راه رسیدند. منتقدین گفتند که نمایشگر دستگاه روشنایی کمی دارد، بدنه دستگاه زمخت است و دوربین در حالت دوبعدی بسیار ضعیف عمل میکند. از سوی دیگر، RED وعده موبایلی ماژولار را داده بود اما هیچوقت ماژولی عرضه نکرد و حتی این وعده را از تبلیغات خود حذف کرد.
فاکتور تسکیندهنده: ماژولهای RED اگر یک روز از راه برسند بسیار جالب خواهند بود، اما تاریخچه پر فراز و نشیب موبایلهای ماژولار چیزی دیگر به ما میگوید.
سرنوشت: هیدروژن وان هیچوقت آنطور که باید و شاهد مورد توجه قرار نگرفت، در واقع آنقدر به آن بیمهری شد که حتی در سایت رسمی کمپانی RED هم نامی از دستگاه برده نشده.
HTC First در سال ۲۰۱۳
مارک زاکربرگ همواره گفته است که iOS و اندروید زودتر از آنکه او قادر به ساخت یک رقیب باشد به موفقیت رسیدند. او در جریان یک مصاحبه طی سال ۲۰۱۵ گفت که: «یکی از بزرگترین ناراحتیهایم اینست که فیسبوک هیچوقت شانسی بزرگ برای ساخت یک اکوسیستم سیستم عامل موبایل نداشت». بنابراین جای تعجب ندارد که او به سراغ Facebook Home رفت، یک جایگزین برای صفحه هوم و صفحه قفل در اندروید که فعالیت دوستان را در اولویتی بالاتر از اپلیکیشنها قرار میداد. موبایل HTC First اولین و آخرین اسمارتفونی بود که به صورت پیشفرض از قابلیت Facebook Home پشتیبانی میکرد. ایده کلی کار جالب بود، اما اجرا کردن اپلیکیشنها را دشوار میکرد و آنقدرها کاربردیتر از باز کردن اپلیکیشن فیسبوک ظاهر نمیشد. در این بین سختافزار اچتیسی به دوربینی ضعیف مجهز بود که اتفاقی ناخوشایند برای موبایلی که قرار است مردم را به شیر کردن تصویر ترغیب کند به حساب میآمد.
فاکتور تسکیندهنده: برخی از منتقدین تیزبین متوجه شدند که میتوان Facebook Home را به صورت کامل غیر فعال کرد و به این ترتیب، موبایلی خوشقیمت با سیستم عامل اندروید خالص گیرتان میآمد.
سرنوشت: یک منبع نزدیک به اچتیسی گفت که HTC First در ماه نخست عرضه تنها ۱۵ هزار واحد فروخت. AT&T که شریک اصلی اچتیسی در تولید و توزیع موبایل به حساب میآمد نیز کار را متوقف کرد.
Amazon Fire Phone در سال ۲۰۱۴
برای نخستین بار در سال ۲۰۱۱ میلادی بود که شایعات مربوط به اسمارتفون آمازون به گوش رسید و گمان میرفت این کمپانی غول خردهفروشی با قیمتگذاری شدیدا رقابتی و نرمافزار ساده، به تهدیدی جدی برای اکوسیستم اندروید گوگل تبدیل شود. اما محصول نهایی از نظر قیمتگذاری تفاوتی با دیگر پرچمداران نداشت، اپلیکیشنهای به مراتب کمتری به اجرا در میآورد و نرمافزارش هم به شدت غیر بهینه بود. قابلیتهای منحصر به فرد Fire Phone -مانند دوربینهای پایشگر چهره برای پیادهسازی افکتهای گرافیکی و دکمهای مخصوص که اشیای جهان واقعی را تشخیص میداد- هم برای جلب توجه عموم مردم کفایت نمیکردند.
فاکتور تسکیندهنده: این موبایل یک سال اشتراک Amazon Prime را نیز شامل میشد و بنابراین کاربران به محض خرید دستگاه به انبوهی از فیلمها، کتابها و موسیقیها دسترسی مییافتند. ضمنا قابلیت «Mayday» که فورا یکی از اپراتورهای آمازون را از طریق چت ویدیویی به کمکتان میفرستاد بسیار مشتریپسند بود.
سرنوشت: بعد از آگاهی از سرنوشت شوم دستگاه، آمازون خیلی زود قیمتها را کاهش داد و موجودیاش را خالی کرد تا بیشتر از ۱۷۰ میلیون دلار متحمل ضرر نشود. جف بزوس، مدیرعامل آمازون که ظاهری نقشی اساسی در توسعه موبایل Fire داشت نیز نگاهی مثبت به تمام ماجرا دارد و میگوید این دیوایس باعث شد آمازون از اشتباهاتش درس بگیرد.
Toshiba G450 در سال ۲۰۰۸
این موبایل از المانهای عجیبی در طراحی استفاده کرده و مثلا به یک کیپد شمارهدار مجهز بود که به دو دایره مجزا تقسیم میشد. از سوی دیگر، دستگاه قابلیتهایی ساده مانند بلوتوث و دوربین هم نداشت و خواندن نقد وبسایت CNET از این موبایل، تمام موضوع را برایتان روشن میکند. در بخشی از این نقد آمده: «هر دکمه بسته به اینکه در کدام قسمت از منوی سیستم قرار دارید کاری متفاوت انجام میدهد!»
فاکتور تسکیندهنده: موبایل G450 به عنوان یک مودم مخابراتی برای لپتاپ شما نیز عمل میکرد که در سال ۲۰۰۸ قابلیتی واقعا کاربردی به حساب میآمد.
سرنوشت: علیرغم عرضه بعد از آیفون، G450 هنوز متعلق به دوران پیشا آیفون بود و زمانی که تولیدکنندگان دوست داشتند انبوهی از قابلیتهای بیربط را درون یک دستگاه جای دهند و در نهایت موبایلی میساختند که اساسا در انجام هیچ کاری مهارت نداشت.
Motorola FlipOut در سال ۲۰۱۰
در سال ۲۰۱۰ میلادی، موتورولا هنوز متقاعد نشده بود که تمام موبایلهای هوشمند باید شکلی کشیده و مستطیلی داشته باشند. بنابراین موبایل FlipOut را عرضه کرد که نمایشگر مربعیشکل داشت و یک کیبورد فیزیکی از پشت آن بیرون میآمد. این موبایل در زمانی عرضه شد که دنیای اسمارتفون داشت با تمام سرعت و با تمام قوا از دکمههای فیزیکی دوری میجست. ضمنا نمایشگر ۲.۸ اینچی FlipOut کوچکتر از آن بود که اندروید را به شکلی کاربردی به اجرا درآورد و رابط کاربری MotoBlur موتورولا هم صرفا همهچیز را بدتر میکرد.
فاکتور تسکیندهنده: با بیرون آوردن کیبورد فیزیکی از جایش، یک آینه در پشت دستگاه ظاهر میشد که به ثبت تصاویر سلفی کمک میکرد. ایدهای تازه و جالب برای دورانی که هنوز تجهیز موبایلها به دوربین جلو استاندارد نشده بود.
سرنوشت: اگرچه موتورولا چند موبایل دیگر با کیبورد فیزیکی ساخت، اما دیگر دست به تولید موبایلی با نمایشگری تا این حد کوچک نزد. البته این موضوع محدود به موتورولا نبود و هر تولیدکننده دیگری نیز میدانست که ساخت موبایل در چنین ابعادی حماقت محض است.
منبع: FastCompany
بدون شک شکست خورده ترین برند، ورتو بود
که بطور کلی رسالت گوشی هوشمند را فراموش کرده بود
گوشی لوکس با قلب تپنده ۱۱۰۰
اسپیناف نوکیا!
پسر کو ندارد نشان از پدر
لازمه تاکید کنیم که نویسنده مقاله طرفدار شدید آیفون بوده یا مشخصه؟
آیفون ۳GS بین ۲۵ تا ۲۰۰ دلار روی eBay معامله میشه. قیمت موتورولا AURAی به خیال نویسنده شکست خورده، کمتر از هزار دلار نیست. اگر باشه ایراد داره.
موتورولا E1 همین الان روی میز من هست و به عنوان گوشی دوم ازش استفاده میکنم. این گوشی هم آنتندهی مثال زدنی داره، هم حجم و کیفیت صداش، چه روی بلندگوهای ۱۳ میلیمتری استریو در دوطرف، چه روی هدفون هیچ رقیبی بین گوشیهای امروزی نداره.
اینا مواردی بود که خودم تجربه کردم. گوشیهای دیگه هم اگر با دقت مرور کنیم، به احتمال خیلی زیاد به موارد مشابهی میرسیم.