۱۰ فیلم معروف که بیش از حد به آنها بها داده شده است
امروزه به راحتی میتوان از تاریخ اکران و حتی ساعت انتشار فیلمهای مهم سینما با رپورتاژ آگهی و تبلیغات فراوانی که پیرامون آنها در رسانه و فضای مجازی اتفاق میافتد اطلاع پیدا کرد. اما آیا تمام این فیلمها به همان اندازه که وعده میدهند جذاب و دیدنی هستند؟ برخی از این آثار مانند فیلم علمی-تخیلی دنی ویلنوو، «تلماسه» (Dune) شایستهی این تعاریف و تبلیغات مثبت هستند اما در بسیاری موارد دیگر اینگونه نیست. شاید اتفاق افتاده باشد که شما هم پس از تماشای یک فیلم معروف و جدید حس نامیدی و سرخوردگی را تجربه کرده باشید، زمانی که با تعجب و سردرگمی به دنبال پیداکردن ریشهی تمام تعاریفی هستید که از آن در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و توییتر شنیدهاید و از خود میپرسید: اصلاً این همه هیاهو برای چه بود؟
توجه داشته باشید که ابراز چنین نظرات مخالفی در شبکههای اجتماعی واقعا شجاعت میخواهد و میتواند منجر به سرازیر شدن سیل کامنتهای منفی علیه شما شود؛ اما هم ما میدانیم و هم شما، که بسیاری از فیلمهای معروف و پرمخاطب در تاریخ سینما تنها به دلیل تبلیغات قوی رسانهها به این رتبه رسیدهاند و آنقدرها هم که گفته میشود ارزش دیدن ندارند. اغلب فیلمها را قدرت تبلیغات و حمایتهای احساسی به حدی بزرگ میکنند که همه باورشان میشود با اثری بینقص و خارقالعاده روبرو هستند و این یکی از آفتهای سینمای امروز است .از این گذشته، هیچ فیلمی را نمیتوان بینقص دانست، تا جایی که حتی میتوان یکی از شاهکارهای سینمایی دنیا یعنی فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) اثر جورج میلر را نیز مورد نقد و بررسی قرار داد. البته اگر به این نکته توجه کنیم که هیچچیز در این دنیا بینقص و کامل نیست بسیاری از مشکلات خودبهخود حل میشود.
تمام این توضیحات را دادیم تا در مقابل فیلمهایی که در ادامهی این مقاله دربارهی آنها نوشتهایم جبهه نگیرید؛ ما در این مقاله در رابطه با ۱۰ مورد از فیلمهای مهم سینما که بیشتر از آن چیزی که باید به آنها بها داده شده توضیح میدهیم و خواهیم گفت که چرا هرکدام از این فیلمها در این فهرست قرار گرفتهاند. هدف ما معرفی فیلمهای کوچک و مستقل نیست و میخواهیم کارهای برخی از معتبرترین فیلمسازان تمام دوران – که اتفاقا طرفداران به شدت برپاقرصی دارند – از جمله کوئنتین تارانتینو، استنلی کوبریک، دیوید فینچر و کریستوفر نولان را مورد نقد و بررسی قراردهیم. پس قبل از اینکه به متنهای انتقادی تندی که میخواهید برایمان بنویسید فکر کنید، این مقاله را تا انتها بخوانید و دلایلمان را بشنوید.
۱۰. شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین، هیث لجر، گری اولدمن، آرون اکهارت
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
شاید بعد از مطالعهی این مقاله تا پایان، احساس کنید که سلیقهی شخصی و مشکلاتمان با کریستوفر نولان در تهیهی آن تأثیر گذاشته است، اما واقعیت به هیچ وجه اینطور نیست؛ ما حرکت انقلابی کریستوفر نولان و تاثیر شگرفی که او بر صنعت سینما با ساخت فیلم ماندگار «شوالیه تاریکی» گذاست را نادیده نمیگیریم و در نهایت، قضاوت اصلی با خود شماست. اما نباید فراموش کنید که بازی خارقالعاده هیث لجر در نقش جوکر تا حد زیادی قویترین جنبه این فیلم است و بدون حضور او، این فیلم به یک فیلم جنایی بیروح، کشدار و خستهکننده تبدیل میشد ک تئوریهایش مخاطب را سردرگم میکرد.
اگرچه کریستین بیل اغلب به عنوان بهترین بتمن سینما مورد ستایش قرار میگیرد، اما بازی او در این فیلم هیچچیز تازهای ندارد و با کمی زیادهروی حتی میتوان گفت که واقعاً بیمزه و کسل کننده است. درست برخلاف بتمن جدید سینما رابرت پتینسون که در فیلم «بتمن» مت ریوز که سال ۲۰۲۲ روی پردهی سینماها رفت جان دوبارهای به این ابرقهرمان محبوب بخشید.
۹. همهچیز همهجا به یکباره (Everything Everywhere All at Once)
- کارگردان: دانیل کوان، دانیل شاینرت
- بازیگران: میشل یئو، استفانی شو، که هوی کوان، جنی سلیت
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
برخی از فیلمهای مهم سینما در تاریخ وجود دارند که بدون تعارف، خوب نیستند؛ اما عدهای سوار موج طرفداری و ستایش از آنها میشوند و از مواضع خود دربارهی اثر عقبنشینی میکنند، در حالی که برخی دیگر به سادگی با آنها کنار نمیآیند و به بیان واقعیتها دربارهی اثر موردنظر میپردازند. فیلم «همه چیز همهجا به یکباره» اثر دانیل کوان و دانیل شاینرت نمونهای کامل از این کشمکش و رویارویی است. دو کارگردان این فیلم با آشفتگی، شلوغکاریهای بیمورد و استفاده از صحنههای احمقانه در آن سعی داشتهاند ضعف فیلمنامهی بیچفتوبستشان را بپوشانند. فرم و محتوا در این فیلم نسبت به هم متفاوت هستند و اثری که ظاهری اکشن دارد، محتوایی را به مخاطب ارائه میکند که به مضامین پوچ گرایانه میپردازند. اما آیا «همهچیز همهجا به یکباره» موفق شده بین قالب و محتوا تعادل ایجاد کند و اثری منسجم و یکپارچه را تحویل مخاطب دهد؟ مطلقا خیر.
به غیر از بازی خوب میشله یئو، این فیلم صحنههای دوست داشتنی زیاد دیگری دارد اما شاید تنها چیزی که مخاطبین را جلب میکند و باعث جذابیت فیلم برای بیننده میشود پرداختن به یکی از موضوعات ترند و کنجکاویبرانگیز روز یعنی ماهیت جهانهای چندگانه و دنیاهای موازی است و این در حالی اتفاق میافتد که بدون در نظر گرفتن موضوع جذاب و جدیدش، فیلم واقعا حرفی برای گفتن ندارد و و فقط ادای شاهکار را درمیآورد.
۸. باشگاه مبارزه (Fight Club)
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: برد پیت، ادوارد نورتون، هلنا بونهام کارتر، جرد لتو
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۹
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
«باشگاه مبارزه» یکی از فیلمهای مهم سینما است که به دلیل داستان و نوع روایت خاص خود یکی از فیلمهای موردعلاقهی اکثر جوانان عاصی و نوجوانان تازه به سن بلوغ رسیده بود و شاید همهی کسانی که حالا دههی پنجم زندگیشان را میگذرانند از آن به عنوان یک فیلم فوقالعاده یاد کنند. اما باید بگوییم «باشگاه مبارزه» متاسفانه آنقدرها هم عالی نیست! نگاه نیهیلیستی یا پوچگرایانهی آن به زندگی مدرن برای تماشاگر قرن بیستویکم کمی کسل کننده و البته شعاری به نظر میرسد. داستان این فیلم دربارهی یک کارمند ساده است که هیچ کنترلی بر زندگیاش ندارد و در این بین با شخصی بیپروا و اهل خطر آشنا میشود که او را به تغییر در شیوهی زندگی و انجام کارهای ضداجتماعی و هنجارشکنانه در دنیای مدرن تشویق میکند.
مضامین فلسفی این فیلم فینچر که زمانی یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما بود برای دنیای امروز تاریخ مصرف گذشتهاند و حالا، فقط باید این فیلم را تماشا کرد و از بازیهای خیره کنندهی ادوارد نورتون و برد پیت در آن لذت برد.
۷. غلاف تمامفلزی (Full Metal Jacket)
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: متیو موداین، آدام بالدوین، وینسنت دن آفریو، آر. لی ارمی، دوریان هاروود، آرلیس هاوارد
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
برخی از مردم فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut) تولید سال ۱۹۹۹ را بدترین فیلم استنلی کوبریک مینامند، اما به نظر ما بدترین اثر فیلمشناسی پرزرقوبرق او فیلم «غلاف تمام فلزی» تولید سال ۱۹۸۷ است. یک فیلم پر از ابهام و گیج کننده دربارهی وقایع جنگ ویتنام که آنقدرها هم که نشان میدهد هوشمندانه نیست. این فیلم به دو بخش مجزا با فضایی کاملا متفاوت تقسیم میشود. نیمهی اول آموزش نیروهای ارتش و تمرینات طاقتفرسای آنها برای رفتن به جنگ را نشان میدهد و بخش دوم بر مبارزات آنها در میدان نبرد تمرکز دارد.
فیلمبرداری فیلم «غلاف تمامفلزی» به دلیل ترس کوبریک از پرواز در بریتانیا انجام شد و همین عامل موجب شد که لوکیشن دو نیمه در این فیلم اصالت خود را از دست داده و سنخیتی باهم نداشته باشند. همچنین دیالوگهای طولانی، پرداختن به مسائل شعاری و سکانسهای ضعیف نبرد باعث شده تا این اثر به هیچ عنوان با فیلمهایی همدستهاش مثل «جوخه» (Platoon) اثر الیور استون و «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) اثر فرانسیس فورد کاپولا قابل مقایسه نباشد.
۶. میانستارهای (Interstellar)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: متیو مککانهی، ان هتوی، جسیکا چستین، بیل اروین، الن برستین، مایکل کین
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
آیا کریستوفر نولان واقعاً یک فیلم کلاسیک ساخت؟ یا فیلمی پرهیاهو که با داستانی پرطمطراق و گیج کننده، به همراه سکانسهای عظیم فقط مخاطب را تحت تاثیر قرار داد؟ به هرحال نتیجه هرچه که باشد، «میانستارهای یکی از فیلمهای مهم سینما ست. شاید نزدیکترین فیلم او به این اثر «تلقین» (Inception) باشد که آن را در سال ۲۰۱۰ ساخت. البته بسیاری فیلم «میانستارهای» تولید سال ۲۰۱۴ را بهترین فیلم نولان در این سبک میدانند. نولان با ساخت فیلم «میانستارهای» تمام تلاشش را برای تولید فیلمی همچون «۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی» (۲۰۰۱: A Space Odyssey) کوبریک که آن را در سال ۱۹۶۸ ساخت به خرج داد، اما محصول سال ۲۰۱۴ او فیلم عجیبی است که به تصویر جاهطلبانهای که قصد داشت از خود به یادگار بگذارد تقریبا نزدیک میشود اما در آخرین گامها کم میآورد.
ما به شما حق میدهیم، موسیقی متن عالی است، فیلمبرداری فوقالعاده است؛ اما درست مانند بسیاری از فیلمهای نولان، نقص در فیلمنامه بهطور قابلتوجهی مشهود است، مخصوصاً در نقش خشک و بیروح کوپر که تنها بازی سطح بالای متیو مککانهی اندکی آن را نجات داده است.
۵. جوکر (Joker)
- کارگردان: تاد فیلیپس
- بازیگران: واکین فینیکس، رابرت دنیرو، زاسی بیتس، فرانسیس کانروی، برت کالن
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
وقتی داستان زندگی جوکر قبل از تبدیل شدن به یک ابرشرور کاریزماتیک در فیلم محصول سال ۲۰۱۹ تاد فیلیپس به نام «جوکر» به نمایش گذاشته شد به نظر میرسید که این فیلم «شوالیهی تاریکی» دوم است.
اما در واقع، «جوکر» آنقدرها هم خاص نبود. مردم به سادگی متعجب شدند که دی سی هنوز هم قادر به ساخت فیلمهایی است که کاملاً خالی از لطف نیستند. مطمئنا، واکین فینیکس در این نقش عالی است و نمیتوان اجرای خیره کنندهاش را نادیده گرفت اما او شایستهی دریافت جایزهی اسکار نبود. در واقع، فکر کردن به این موضوع که او به جای فیلم «استاد» (Master)، برای فیلم «جوکر» برندهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد نوعی خودآزاری است.
فیلم «جوکر» داستان زندگی این شخصیت را به خوبی با چندین صحنهی درام مناسب روایت میکند، اما فاقد عمق قابل توجه است و از نقد اجتماعی سطحی رنج میبرد. یکی از فیلمهای مهم سینما که طرفدارانش بیصبرانه منتظر انتشار قسمت دوم آن هستند. امیدواریم که قسمت دوم مشکلات این نسخه را نداشته باشد.
۴. صورت غذا (The Menu)
- کارگردان: مارک مایلود
- بازیگران: ریف فاینز، آنیا تیلور جوی، نیکلاس هولت، هانگ چائو، جانت مکتیر
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
داستانهای مربوط به انتقام از افراد ثروتمند مدتهاست که مورد توجه سازندگان و البته مخاطبین قرار گرفتهاند؛ با فیلمهایی مانند «مثلث غم» (Triangle of Sadness) اثر روبن اوستلوند و پیاز شیشهای (Glass Onion) اثر ریان جانسون که به مراتب رنگوبو بیشتری نسبت به فیلم بیمزه مارک مایلود یعنی «صورتغذا» دارند. در برههای آنقدر تکههای این فیلم مشهور شده بودند که همه فکر میکردند با شاهکاری دربارهی غذا و آشپزی طرف هستند اما … . این فیلم داستان سرآشپزی را روایت میکند که گروهی از مشتریهای ثابت و منحصربهفردش را به رستوران خود دعوت میکند تا شبی را با تجربهی طعمهای بیسابقه و درنهایت خشونت غیرقابل پیشبینی در کنار هم تجربه کنند.
این فیلم علاوه بر تجربهی تلخ و ناراحت کنندهی تماشای یک مزخرف یک ساعته، با پایان بیش از حد سادهانگارانهی خود بیاحترامی بزرگی به بیننده میکند که عموماً ازسوی فیلمنامهنویسان آن یعنی ست ریس و ویل تریسی است چیزی شبیه سیلی زدن به مخاطب است.
۳. پدینگتون ۲ (Paddington 2)
- کارگردان: پل کینگ
- بازیگران: بن ویشاو، هیو بونهویل، سالی هاوکینز، هیو گرانت، برندن گلیسون، جولی والترز
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
درست است، این هم باید در لیست باشد. با وجود اینکه نمیخواهیم احساسات این خرس انگلیسی بامزه را جریحهدار کنیم، اما تنها کاری که میخواهیم انجام دهیم این است که ساندویچ مارمالاد را از چنگالهای او ربوده و زیر پا بیندازیم تا بتوانیم ماهیت واقعی زندگی در دنیای امروزی را به شما نشان دهیم. این فیلم نه تنها مورد استقبال منتقدان قرار گرفت بلکه تماشاگران نیز به همان اندازه به آن علاقه نشان دادن؛ تا جایی که بسیاری این فیلم اثر پل کینگ تولید سال ۲۰۱۴ را به عنوان یکی از بهترین فیلمهای قرن بیستویکم مینامند!
مطمئناً، این فیلم شیرین و جذاب است، اما تنها یک رابطهی خانوادگی دوستانهی بسیار ابتدایی را نشان میدهد که هیچ نوآوری سینمایی خاصی ندارد و تنها نقطهی قوت آن صداپیشگی بن ویشاو در نقش پدینگتون است.
۲. رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)
- کارگردان: فرانک دارابونت
- بازیگران: تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتون، ویلیام سدلر، کلنسی براون، گیل بیلاز، جیمز ویتمور
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۴
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹.۳ از ۱۰
هرگز نخواهیم فهمید که چرا خیلیها فیلم «رستگاری در شاوشنک» فرانک دارابونت را بهترین فیلم تمام دوران سینما می دانند در حالی که این فیلم واقعا سطح متوسطی دارد و در بهتزین حالت از این بالاتر نمیرود. به راستی که این یک راز برای عصر مدرن است! این فیلم بر اساس داستان کوتاهی از استفن کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری شاوشنک» (Rita Hayworth and Shawshank Redemption) ساخته شده و داستان شخصی به نام اندی (با بازی تیم رابینز) را روایت میکند که در بحبوحهی برنامهریزی یک استراتژی مناسب برای فرار از زندان با شخصی به نام الیس (با بازی مورگان فریمن) دوست میشود که او را از ناامیدیها نجات میدهد.
از فیلمهای مهم سینما که دربارهی بخشش، رهایی و البته رستگاری ساخته شده است. فیلم دارابونت کاملاً خوب است، اما آن وزن روایی واقعی را ندارد که بتوان آن را یک فیلم کلاسیک دانست.
۱. اسکایفال (Skyfall)
- کارگردان: سم مندس
- بازیگران: دنیل کریگ، خاویر باردم، رالف فاینس، نائومی هریس، برنیس مارلو
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
یکی از فیلمهای مهم سینما در ژانر جاسوسی. دنیل کریگ برای سومین بار نقش مشهورترین جاسوس تاریخ سینما را در بیستوسومین فیلم از سری فیلمهای مأمور ۰۰۷،جیمزباند بازی کرد. او که اولین حضور ارزشمندش در نقش این جاسوس جذاب بریتانیایی سال ۲۰۰۶ و به عنوان قهرمان فیلم «کازینو رویال» (Casino Royale) بود، توانست تأثیرگذاری بالایی نیز در این فیلم داشته باشد، تا جایی که بسیاری از مردم عاشق فیلم «اسکایفال» تولید سال ۲۰۱۲ شدند. اما فیلم جدید باند که در جشن ۵۰ سالگی این شخصیت اکران میشد هرگز قابل مقایسه با شاهکار ۵۰ سال پیش آن نبود. اولین فیلم این فرنچایز با نام «دکتر نو» (Dr. No) که برای اولین بار، در سال ۱۹۶۲ این شخصیت را با بازی شان کانری به مخاطب معرفی کرد.
در «اسکایفال» توجه بیش از اندازهای به گذشته و زندگی شخصی باند شده است. چیزی که کاملاً غیرضروری و کسل کننده است. در واقع این آخرین چیزی که مخاطب میخواهد از یک قهرمان اکشن همهفن حریف ببیند و بیشتر ترجیح میدهد تا با فناوریها و حرکات متحیرالعقول او سرگرم شود.
منبع: faroutmagazine
لطفا لیست را بازنویسی کنید
واقعا بد بود
چند تاش درست بود چند تاش غلط.رستگاری در شاوشنک واقعا یه فیلم متوسطه ولی انتقادتون از شوالیه تاریکی عجیب بود.به نظرم میان ستاره ای اثر فوق العاده ایه ولی در حدی که بزرگنمایی شده نیست به نظرم حتی جز۳فیلم برتر نولان هم نیست اینسپشن خیلی ازش سرتره.نقدتون در مورد باشگاه مبارزه هم که یکی از سنگین ترین فیلم های تاریخ سینماست واقعا بد بود.جوکر هم که برخلاف نظر شما معتقدم هرچی داره از بازی فوق العاده واکین فینیکس داره.
برای شماره ی ۱۰ احمقانه ترین دلیل رو آوردید ، و خیلی احمقانه تر از فیلم رابرت پتینسون تعریف کردید
جناب امیر حسین اشرفی
نقد شما در مورد برخی از آثاری که به آن اشاره کردید فاجعه آمیز میباشد.
غیر کارشناسی، افراطی و صرفا جهت خودنمایی شخصی به عنوان کارشناس نقد فیلم برای عموم میباشد.
🙏
وقتی پایین مقاله به یه منبع لینک میدن یعنی نویسنده زحمت ترجمه رو کشیده. از خودش چیزی اضافه یا کم نکرده.
به نظر من یکی از بدترین مقاله های بود که شما
نوشتید نصف فیلم های که تو این لیست بود واقعا خوب بودند شما فقط یه نگاه سطحی از این آثار کردید اگه یه ذره به پیام فیلم ها و هدف ساخت فیلم ها دقت می کردید این مقاله رو نمی نوشتید
یعنی واقعا فیلم رستگاری در شائوشنک رو زیر سوال برد ؟!!
عجب خیلی عجیب بود نقد شما