۱۰ فیلم جنگی تماشایی دربارهی ماموریتهای نظامی
در نقطهی کانونی ژانرهای مرده، یکی از ژانرهایی که در چشمانداز کنونی سینما، عدم حضورش به شدت احساس میشود، فیلمهای جنگی مردان در ماموریت (Men on a Mission) است.
فیلمهایی که با بودجهی متوسط ساخته میشدند و هدفشان ماجراجویی اکشن برای بزرگسالان بود، امروزه دیگر منقرض شدهاند و هیچ اثری از آنها باقی نمانده است، اما روز و روزگاری بود که این فیلمها بسیار متداول بودند؛ استودیوهای بزرگ فیلمسازی این فیلمهای محکم و زیبا از حیث بصری و سرگرمکننده را با سرعتی عرضه میکردند که امروز شاهد عرضهی فیلمها مورد انتظار ابرقهرمانی هستیم.
فیلمهای مردان در ماموریت، به طور مشخص یکی از اصلیترین مراجع برای حظ و لذت بسیار بودند. اگر شما به دنبال اوقاتی خوش با سینمای اکشن هستید، هیچ کس به چیزی جز گروهی از سربازان شلخته و بینظم احتیاج ندارد که با یکدیگر همگروه میشوند تا ماموریتی نشدنی را به رغم وجود همهی موانع، ممکن کنند.
۱۰. پلی در دوردست (A Bridge Too Far)
- محصول: ۱۹۷۷
- کارگردان: ریچارد اتنبرو
- بازیگران: درک بوگارد، جیمز کان، مایکل کین، شان کانری و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۴ از ۱۰
گرچه فیلمهای مردان در ماموریت خودشان زیرمجوعهای از فیلمهای ژانر جنگ هستند، میتوان خود این فیلمها را به دو دسته تقسیم کرد: فیلمهایی با ماجراجویی و هیجان بیشتر که پسزمینهی جنگ را به عنوان ابزاری برای هیجان و دلهره به جای ترس استفاده میکنند و در مقابل فیلمهای جدیتر که در تلاشاند تا با زحمت و مشقت فراوان، تنش واقعی صحنهی نبرد را بازسازی کنند.
«پلی در دوردست» دیوید اتنبرو به شکل محکم و استواری در دستهبندی دوم جای میگیرد و به همان اندازه یکی از فیلمهای باپرستیژ و اصلی سینمای جنگ است. گذشته از همهی اینها، این فیلم، یک حماسهی جنگی تقریبا سه ساعته است که یکی از نامدارترین فیلمنامهنویسان صنعت سینما یعنی ویلیام گلدمن آن را به رشتهی تحریر درآورده است و گروهی از بازیگران مشهور و درجه یک (این فهرست عوامل، یکی از شگفتانگیزترینها در تاریخ سینماست)، ترکیبی بینقص که راه این فیلم را به سمت آکادمی در آن سالها هموار میکرد، ارائه کردهاند. (جای شگفتی ندارد که آن زمان این فیلم در فصل جوایز محبوبیت داشت).
اما خبر خوب این است که به رغم اینکه به نظر میرسد این فیلم، ترکیبی خستهکننده از پرستیژی صرفا خوشظاهر است، «پلی در دوردست» موفق میشود تا واقعا جذاب به نظر برسد؛ با مقیاسی عظیم و پهناور بدون اینکه تسلیم بیحسی شود، نمایشی همواره چشمگیر که اگرچه کمی زیادی به خودش جدی است، اما همیشه سرگرمکننده است.
۹. توپهای ناوارون (The Guns of Navarone)
- محصول: ۱۹۶۱
- کارگردان: جی لی تامپسون
- بازیگران: گریگوری پگ، دیوید نیون، آنتونی کوئین و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۵ از ۱۰
البته، در مقابل هر حماسهی جدی جنگی، ما یک همتای شاد و شوخ نیز داریم که «توپهای ناوارون» طلایهدار آن است. ممکن است این اولین فیلم کلاسیک ماجراجویی و حماسی مردان در ماموریت با بودجهی کلان باشد، گرچه ضرورتا اولین فیلم از نوع خودش نیست، اما فتح نخست در این نوع است که اثر انگشتش را برای آن چیزی که بعدش میآید، به یادگار گذاشته است.
این فیلم کمک کرد تا هر چیزی که سبب میشود تا این فیلم نمونهای اعلا از این زیرژانر شود، برقرار شود، از لحن فیلم گرفته (سرگرمکننده، پر از تعلیق و هیجانانگیز) تا کار گرد همآوردن گروهی فوقالعاده از بازیگران تا وقار و استحکامی برای این فیلمها ایجاد کند که بدون آنها میتوانست شخصیتپردازی ضعیفی داشته باشند. مورد دوم یکی از بزرگترین لذتهای فیلم است؛ پویایی گروه بازیگران و طریقی که هر شخصیت نقشی حیاتی را در اجرای ماموریت ایفا میکند، لذتی است که مشتاق تماشای آن هستیم. در حقیقت، توپهای ناواراون میتواند به عنوان یکی از فیلمهای ژانر سرقت نیز تلقی شود، با اجزایی که در آن هر یک از اعضای گروه، مهارت خاصی دارند.
و وقتی صحبت از مهارت میشود، بایستی اشاره کرد که کارگردان این فیلم یعنی جی لی تامپسون، در حالی که به طور مشخص فیلمساز فوقالعادهای نبود، استادکار بزرگی بود و در ساختن سرگرمی محکم و بیتکلف برای بزرگسالان چیرهدست بود که دیگر اثری از آنها نیست و به کلی ناپدید شدهاند. اقلا همیشه میتوانیم چنین فیلمهای کلاسیکی را دوباره تماشا کنیم.
۸. شماره یک بزرگ قرمز (The Big Red One)
- محصول: ۱۹۸۰
- کارگردان: ساموئل فولر
- بازیگران: لی ماروین، مارک همیل، رابرت کارادین و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
به رغم اینکه این فیلم، قربانی بیچارهی تحریف و دستکاری استودیو است، «شماره یک بزرگ قرمز» ساموئل فولر باز هم موفق شده است تا شهرتش را به عنوان یکی از فیلمهای عاری از هرگونه اضافهکاری و کاملا تاریک و غمانگیزی که تا به حال تولید شده است، مطرح کند.
در نقطهی مرکزی فیلمهای مردان در ماموریت، این فیلم گونهای طرد شده است و تفاوتهای اساسی را هم در داستان و هم در لحن بیانش در قیاس با سایر فیلمهای این فهرست دارد. آشکارترین آن در واقع این است که ساختار روایت آن به شکل یک سری ماموریتهای مختلف است، به جای اینکه یک هدف غالب وجود داشته باشد، شخصیتها هیچ قابلیت و توانایی به خصوصی ندارند و تنها سربازانی ساده هستند و مواردی از این دست. با این حال برجستهترین چیز این است که چگونه «شماره یک بزرگ قرمز» از هرگونه تظاهر قهرمانگرایانه، هدفمندبودن یا رضایت و تزکیهی نفس خالی است و هیچ حس خاص و پاکیزه و نابی از عبارت «ماموریت انجام شد» در فیلم وجود ندارد.
اما همهی اینها طبیعی مینماید وقتی متوجه میشوید که فولر فیلم را از خاطرات زمان خدمتش در جنگ جهانی دوم ساخته است؛ همهی نبردها و شخصیتها به طور مستقیم از تجارب واقعی او گرفته شدهاند. بنابراین طبیعتا، آن میهنپرستی خودبزرگساز و حالتهای احساساتیشدن بیش از حد که معمولا در فیلمهای جنگ حضور دارند، در این فیلم جایی برای خود ندارند و واقعیت جای چنان سادگی پیش پا افتادهای نیست.
۷. کندورهای شرقی (Eastern Condors)
- محصول: ۱۹۸۷
- کارگردان: سامو هونگ
- بازیگران: سامو هونگ، یوئن بیائو، جویس گودنزی و …
- امتیاز متاکریتیک: ـــ
- امتیاز راتن تومیتوز: ـــ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
همانگونه که برای بیشتر ژانرها اینچنین است، فهرستهای فیلمهای جنگی نیز تقریبا به شکل انحصاری بر روی فیلمهای غربی متمرکز است و به طور مشخص اروپایی و آمریکایی. اینکه نژادپرسنی یا فقدان دانشی کافی دربارهی فیلم، مقصر چنین امری است، موضوع بیربطی است به این دلیل که در هر حال نتیجه یکی است و پاککن بزرگی، آثار تماشایی و فوقالعادهی دیگر سوی کرهی خاکی را به کلی حذف کرده است.
یکی از مصداقهای بارز، «کندورهای شرقی» است که یکی از خیرهکنندهترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای مردان در ماموریتی است که تا به حال ساخته شده است و به ندرت، اگر هرگز این کار انجام شده باشد، به همان اندازهی دیگر فیلمهای کلاسیک حاضر در این فهرست از آن یاد شده است، اما این فیلم به همان اندازه موفق عمل کرده است. ساختهی سامو هونگ، از طرفی یک فیلم ویتنامی رامبو وار است که با یک تیر دشمن را خلاص میکند و از طرفی یک فیلم هنرهای رزمی معرکه است. دو بیانی که به طور بالقوه با یکدیگر متفاوتاند که با حس شوخطبعی تند و تیز و بزن و بکوب و درک عالی کارگردان و همچنین بازیگر نقش اول این فیلم از صحنهسازی فیلمهای اکشن، به شکل یک بیان واحد درآمده است.
در حقیقت، از حیث صحنههای خالص، هیچ فیلمی مردان در ماموریتی ساخته نشده است که بتواند به کندورهای شرقی نزدیک شود و به آن دست بزند؛ این فیلم تقریبا پر از اکشن است، با هر سکانسی که بیش از دیگری مبتکرانه و خوشساخت است. فقط میتوان گفت که اوقات بسیار خوشی با این فیلم خواهید داشت.
۶. بازی کثیف (Play Dirty)
- محصول: ۱۹۶۹
- کارگردان: آندره دیتاث
- بازیگران: مایکل کین، نایجل داونپورت، نایجل گرین و …
- امتیاز متاکریتیک: ـــ
- امتیاز راتن تومیتوز: ـــ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۸ از ۱۰
همانطور که قبلا گفته شد، معمولا زیرژانر مردان در ماموریت از دو دسته فیلم تشکیل میشود: نوع سرگرمکننده، پر از شور و هیجان و اندک مقداری از تفسیر و فیلمهای جدی جنگی که چیز زیادی برای گفتن دربارهی جنگ دارند اما خیلی علاقهای به سرگرمکردن مخاطب خود ندارند.
«بازی کثیف» به تفاوت میان این دو دسته رخنه میکند، این فیلم هم به شکل لذتبخشی، دلپذیر است و هم به شکلی طعنهآمیز، طنزی گزنده و سوزناک از جنگ است. در لایهی سطحی، فیلم انفجاری است، خوش سلیقه است و به شکلی فوقالعاده تصویربرداری شده است و در اکثر موارد خندهدار است (اگر از آن صحنههای خشن محکمش بگذریم).
اما در زیر پوستش که چندان هم مخفی نیست، این ظاهر دلربا یکی از خرابکارانهترین فیلمهای جنگی است، که خود ماموریت را به شکل تلاشی بیهوده و از سرناامیدی نشان میدهد و خود جنگ را نیز تعهدی میداند که به شکل مضحکی تراژیک است و بیشتر بازی مردان قدرتمند است تا جستوجویی خیراندیشانه برای صلح. «بازی کثیف» به شکل فریبندهای پیچیده است، بدبینانه، تلخ و زننده، اما به طرز شگفتانگیزی سرگرمکننده نیز هست. غمگینی و شادی به ندرت با هم به خوبی کار کردهاند، جوری که اینجا شاهدش هستیم.
۵. قهرمانان کلی (Kelly’s Heroes)
- محصول: ۱۹۷۰
- کارگردان: برایان جی هاتن
- بازیگران: کلینت ایستوود، تلی ساوالاس، دان ریکلس و …
- امتیاز متاکریتیک: ۵۰ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۶ از ۱۰
دوران اوج و ستارهبودن کلینت ایستوود در سینما بیشتر مدیون فیلمهای وسترن است که دلایل آشکاری دارد، اما قدرت او در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی به قدری بود که او چندین فیلم کلاسیک در ژانرهای دیگر را نیز به کارنامهی پرپیمان خود افزود، که یکی از آنها فیلمهای مردان در ماموریت بود.
دو فیلم به طور مشخص وجود دارد که در میان بهترینهایی هستند که این ژانر میتواند از خود به نمایش بگذارد، اولین آنها که دربارهاش حرف میزنیم، «قهرمانان کلی» است. این فیلم که اندکی کمتر از «بازی کثیف»، نگاه بدبینانهای دارد اما بیشتر فیلمی است که از آن زیادی انتقاد شده است، این فیلم شاد و سرحالی است و به خوبی از پس آن برمیآید. ماجراجویی، رفاقت، دستانداختن، اکشن و نازیهای مرده؛ این همهی آن چیزی است که فیلم با خود دارد.
و این تنها یک چیز دربارهی «قهرمانان کلی» است. المانی در این فیلم وجود دارد که آن را از فرمول فیلمهای مردان در ماوریت متمایز میکند دقیقا به این علت که عصارهای کامل از فرمول مذکور است. این فیلم همهی آن چیزی را که شما از چنین فیلمهایی انتظار دارید، به الماسی تبدیل میکند که به صورت خیلی ریز خورد شده است تا حضور گروه شگفتانگیزی از بازیگران که اجازه میدهد بی قید وبند باشند اما چیزی که در اینجا برجسته است، بازی دونالد ساترلند است که به شکلی ماندگار در نقش یک معتاد بیاخلاق ظاهر شده است.
۴. جایی که عقابها جرئت پیدا میکنند (Where Eagles Dare)
- محصول: ۱۹۶۸
- کارگردان: پدرو آلمودوار
- بازیگران: ریچارد برتون، کلینت ایستوود، مری یور و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۶ از ۱۰
این فیلم که به اندازهی «قهرمانان کلی» خوب است، با این حال، این فیلم نمیتواند تاج و پادشاهی دیگر فیلمهای مردان در ماموریت را از آنها بگیرد و خلع یدشان کند. فیلمی با بازی کلینت ایستوود: «جایی که عقابها جرئت پیدا میکنند».
تا جایی که فیلمهای کلاسیک این ژانر را به حساب میآوریم (که منظورمان فیلمهای اصیل این ژانر در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی است) تنها یک عنوان دیگر وجود دارد که ماندگارتر از این فیلم است، دستاوردی دستنیافتنی که بر رتبهی یک این فهرست تکیه زده است. اگر آن فیلم را قلم بگیریم، این فیلم میتواند از پس مقام سلطنت برآید: تصویربرداری پاناویژن خیرهکنندهی آن، موسیقی با شکوهش، بدلکاریهای با عظمت و روایتی که به شکل مسخرهای پیچخورده است و پر است از نقاطی با غافلگیری. خیانتها و سکانسهایی که برای حداکثر تاثیر گنجانده شدهاند. این یک برکت سینمایی خالص دو و نیم ساعته است.
«جایی که عقابها جرئت پیدا میکنند»، ایدهآل یک فیلم ماجراجویی جاسوسی است، بهترین نوعش که جنتلمنی بریتانیایی که اسمش جیمز باند است، در آن بازی نکرده است. فیلمی که بعد از گذشت ۵۳ سال از نمایشش، هنوز هم قدرت به وجد آوردنش را از دست نداده است.
۳. حرامزادههای لعنتی (Inglourious Basterds)
- محصول: ۲۰۰۹
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: برد پیت، کریستف والتس، مایکل فاسبندر و …
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۳ از ۱۰
پس از آن دستاوردهای دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی، ژانر مردان در ماموریت به شکل به یکباره ناپدیده شد و فیلمهای جدیدی به سینمای اکشن پا گذاشتند و ستارههای جدیدی ظهور کردند. این داستانهای بر اساس ماجراهای یک گروه، منقرض شدند تا راهشان را برای قهرمانان کلهخر و یکهتازی مثل استالونه یا شوارتزنگر باز کنند و البته سربرآوردن فیلمهای زوج پلیس.
پس بهتر است افسار این کار را دست یک سینهفیل قدیمی بسپارید که نه تنها یک ژانر اساسا مرده را به ریل برگردانده است، بلکه یکی از بهترینهای این ژانر را ساخته است. او کسی نیست جز کوئنتین تارانتینو. دیوانهی غرق در دنیای فیلم که با «حرامزادههای لعنتی» همزمان به به ادای احترام و ساختارشکنی دست یافته است که کمتر فیلمسازی اشتیاقش را داشت و به ندرت به دستش آورده بود.
همیشه او کارگردانی باهوشتر، با بصیرتتر و متفکرتر از چیزی است که اغب اوقات از او یاد میشود و تارانتینو در این فیلم، شاید کاملترین مانیفست خود در سینما را تا به امروز ارائه کرده است، تفسیری با قدرت برگرفته از شکل هنریاش تا بتواند ایدئولوژیها را مسلح کند و نیز اثری فراساختارشکن از روایت و اصول مرسوم ژانر جنگی. تنها تارانتینو این گروه اصلی فیلم را معرفی میکند تا تمرکز ماموریتشان را به زیرروایتی کاملا متفاوت معطوف کنند (و البته بعدا همهی آن را به نقطهی اوج فیلم بیاورند). این فیلم پر از ایدههای موضوعی سنگین است؛ نقطهی مقابل آشکار این طرز تفکر که تارانتینو، صرفا یک کارگردان صحنهپرداز توخالی است.
البته این موضوع طبیعتا کمک نیز میکند که او در واقع یک صحنهپرداز باشکوه است: «حرامزادههای لعنتی» اگر حتی چنین رسالهای چندلایه از طبیعت سینما نبود، هنوز هم میتوانست جایگاهش را در این فهرست تضمین کند، آن هم به این دلیل ساده: لذتهای سطحی بیشمارش، دیالوگهای دلپذیر، سکانسهای پرتنشی که باورنکردنی است و رنگهای دلربایش. این فیلم در یک کلام، شاهکار است.
۲. نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)
- محصول: ۱۹۹۸
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: تام هنکس، ادوارد برنز، مت دیمون و …
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۶ از ۱۰
نهایت نوع جدی فیلمهای مردان در ماموریت، فیلم خارقالعاده و تحسینشدهی استیون اسپیلبرگ یعنی «نجات سرباز رایان»، همچنان به مسیر خود به عنوان یک دستاورد شگفتانگیز در فیلمسازی ادامه میدهد، ساختهای که هنوز هم تا به امروز، فیلمی روی دستش نیامده است که با چنان مهارتی ساخته شود.
حتی با استانداردهای خود اسپیلبرگ که یکی از برترین استادکارانی که سینما به خود دیده است، «نجات سرباز رایان» فیلمی است که باید آن را دید. تا جایی که به صحنههای نبرد مربوط شود، هیچ چیز حتی به یک قدمی قدرت ذاتی و خلوص سکانس ابتدایی ساحل اوماها نزدیک هم نشده است، چه رسد به تدوین بیعیب و نقص فراطبیعی آن، شرایط تولید و تصویربرداری آن که سبب شده است تا جادوی این سکانس ایجاد شود. انتخابهای زاویه و نورپردازی اسپیلبرگ و جانوز کامینسکی میتواند بینهایت بار مطالعه و کالبدشکافی شود.
در حقیقت، این ۳۰ دقیقه چنان نمادین است که ۲ ساعت باقیماندهی فیلم را تحتالشعاع خود قرار میدهد. حالتی نامساعد که قابل درک است اما باز هم غیرمنصفانه است که درخشش چیزهای دیگر را از بین میبرد. «نجات سرباز رایان» یکی از جان فوردوار ترین فیلمهای اسپیلبرگ است، از نظر بصری وسیع، غمانگیز و به شکل بیشرمانهای سانتیمانتال است، اما در عین حال به شکل شگفتانگیزی بیرحم و در نشاندادن واقعیتهای جنگ از چیزی کم نمیگذارد.
البته، این فیلم پروپاگاندایی بیشرمانه از آمریکاییگرایی است، یک آگهی استخدام مرزی اما این تقریبا بیربط است وقتی صحبت از چهرهی ناب سینمایی آن میشود.
۱. ۱۲ مرد خبیث (Dirty Dozen)
- محصول: ۱۹۶۷
- کارگردان: رابرت آلدریچ
- بازیگران: لی ماروین، ارنست بورگناین، چارلز برانسون و …
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰
هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد: این فیلم برای ژانر مردان در ماموریت مثل فیلم «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» کوبریک برای ژانر علمی تخیلی است. اهمیتی ندارد که چند تا فیلم بعد از آن ساخته شدهاند. بدون در نظر گرفتن های پیشرفتهای تکنولوژیک، حتی اگر این فیلم محبوب شما نیست، همواره ورودی تعیینکنندهای برای این ژانر است. این چیزی است که هر فیلم پس از آن در این نوع تا ابد به دنبالش خواهد بود.
تا حدودی، دیگر فیلمهای مردان در ماموریت، حتی فیلمهای خیلی خوب این ژانر (که شامل آنهایی میشود که در این فهرست آمدهاند)، در یک کلمه، تقلیدی از این فیلم تعیینکنندهی رابرت آلدریچ هستند که تمامی آن المانهای اساسی این ژانر را بازیافت میکنند، به این امید که همان تاثیر انفجاری سابق را داشته باشند. بدبینگرایی کنایهآمیز، گروهی از بازیگران قدرتمند، و حتی ابتداییترین ساختارهای روایی نیز از این فیلم به عاریه گرفته شدهاند.
اما در لبهی تکیه بر کلیشه، این فیلم مصداق این عبارت است: بارها از ۱۲ مرد خبیث تقلید شد، اما فیلم دومی عین آن ساخته نشد. فیلمهای دیگری از ژانر مردان در ماموریت وجود دارد که بهتر از این فیلم از پس اجرا و جا انداختن این المانها برآمدهاند، اما هیچ کدام نتوانستهاند کاری کنند که هر یک از این المانها از شوخطبعی تا خشونت، بتوانند به شکلی یکپارچه با هم کار کنند.
منبع: Taste of Cinema
پلی در دوردست شاهکار ریچارد آتنبرو بود ولی در متن به اشتباه نوشتید دیوید آتنبرو که البته ایشان هم استاد مستندسازی است. لطفا اصلاح بفرمایید مرسی
فیلم southern comfort 1981 ساخته والتر هیل جاش توی لیست خالیه، این فیلم در ایران بنام “عملیات مرداب” مشهور شده
بود و داستان یک گروه نظامی بود در یک ماموریت حضور داشتند و خیلی به موضوع اصلی انتخاب این لیست نزدیکه.
این مقاله در مورد ماموریت نظامی بود یعنی یک گروه برای هدفی مشخص حرکت میکند .
حالا اوت فیلم های که دوستان گفتند مثل دشمن پشت دروازه ها داستان یک سرباز در میدان نبرد را روایت کرد
بنظرم فیلم دشمن پشت دروازه هم باید تو این لیست میبود
فیلم خوب زیاده مثه سه تیغ هکسا
داستان و جاوه های ویژه فوق العادهای داره
band of brothers هم مینی سریال خوبی در این باره بود
شاید نبوده
غلاف تمام فلزی پس چی؟