چگونه به یک نوجوان افسرده کمک کنیم؟ (۹ باید و نباید مهم)
افسردگی در نوجوانان یکی از مشکلات رایج است. به دلیل شرایط خاص دروان نوجوانی، گاهی رفتار کردن با نوجوانان افسرده سخت میشود. اگر فرزند نوجوانی دارید که نمیدانید چطور باید برای حل مشکل افسردگی او تلاش کنید، این مطلب بایدها و نبایدهای رفتار با نوجوانان افسرده را یادآوری میکند. با دیجیکالا مگ همراه باشید.
علائم افسردگی نوجوانان
اگر در خانه یک فرد نوجوان دارید احتمالا متوجه شدهاید که در واکنش به تلاشهای شما برای برقراری ارتباط، سکوت میکنند یا واکنشی گنگ و مبهم دارند. تمایل دارند بیشتر از حد معمول بخوابند و تا زمانی که مداخله نکنید، شاید ساعتها از اتاقشان خارج نشوند. ارتباطات تلفنی و آنلاین را به ارتباطات رودررو و نزدیک با عزیزان، ترجیح میدهند.
این ویژگیها تقریبا در بسیاری از نوجوانان وجود دارد و از ویژگیهای خاص دوران نوجوانی است. اما علاوه بر این میتواند نشانهای از افسردگی باشد. تغییرات شدید و سریع در حالوهوای نوجوانان معمولا اتفاق میافتد که باعث میشود نتوانید تشخیص دهید که آیا نشانههای یک مشکل روانی است یا ویژگیهای خاص دوران نوجوانی.
نوجوانان افسرده غالبا علائم زیر را تجربه میکنند؛
- تحریکپذیری غیرمعمول
- عصبانی شدنهای بیمقدمه
- خستگی، کمبود انرژی و بیحالی
- درد یا مشکلات معده
- علاقهی کمتر به فعالیتهای منظم و معمول
- علاقهی کمتر به گذراندن وقت با دوستان یا خانواده
- افت نمره یا بیعلاقگی به مدرسه
- خودگویی منفی یا انتقادی
- صحبت کردن دربارهی مرگ یا خودکشی
اگر در بیشتر روزها این علائم را در نوجوانان مشاهده میکنید و این مشاهدات بیش از یکی دو هفته ادامه دارد، فرزند شما ممکن است دچار افسردگی شده باشد. در ادامه بایدها و نبایدهای برخورد با نوجوانان در موقع افسردگی را بخوانید.
نکاتی که باید در برقراری ارتباط با نوجوانان افسرده بدانید
در برخورد با نوجوانان افسرده باید نکاتی را رعایت کنید تا باعث وخیمتر شدن شرایط آنها نشوید.
۱. از آنها سؤال کنید
یک مکان آرام و مناسب و زمانی مناسب برای گفتوگو در نظر بگیرید. بهتر است که این گفتوگوها فقط با یکی از والدین باشد. چون حضور هر دو والدین میتواند باعث ناراحتی و اضطراب نوجوان شود. دربارهی رفتارهایی که باعث نگرانی شما شده است با نوجوان خود صحبت کنید. مثلا میتوانید مسائل زیر را با آنها در میان بگذارید.
- تعجب میکنم که چرا بهتازگی وقت زیادی با دوستان خودت نمیگذرانی.
- نگرانت هستم چون بیشتر از حد معمول میخوابی.
- من متوجه شدهام که این روزها خیلی زود عصبانی میشوی.
- نگرانم که اخیرا برای انجام کارهای مدرسه، مثل گذشته تلاش نمیکنی.
توضیحات خود را با سؤالهای زیر تمام کنید؛
- چه عاملی باعث شده تا نظرت را دربارهی دوستانت تغییر دهی؟
- میتوانی توضیح بدهی که چه چیزی باعث نگرانی و اضطرابت شده؟
- چرا چنین احساسی داری؟
- آیا به مرگ یا خودکشی فکر میکنی؟
به خاطر داشته باشید که این مطلب که میگویند صحبت کردن دربارهی خودکشی باعث میشود که افراد به آن فکر کنند، فقط یک افسانه است. سؤال کردن از فرزندان دربارهی افکار خودکشی، راه را برای آنها اسانتر میکند تا راحتتر با شما حرف بزنند و حمایت درست را دریافت کنند.
البته طبیعی است که در ابتدا دچار ترس و نگرانی شوید و برای رفتن پیش متخصص بیماریهای روانی، عجله داشته باشید. اما به خاطر داشته باشید که گفتوگو کردن با فرزندان، به شما تصویر روشنی از آنچه در ذهن آنها میگذرد، میدهد و باعث میشود که بهتر بتوانید به فرزندان کمک کنید.
اگر در اولین تلاش شما برای گفتوگو کردن، فرزندان از آن استقبال نکردند، باز هم تلاش خود را ادامه دهید. اگر تمایل ندارند که دربارهی افسردگی با شما حرف بزنند، به آنها یادآوری کنید که این یک مشکل رایج مربوط به سلامت روان است و هر کسی را میتواند درگیر کند. در واقع انتخاب خود فرد نیست و هیچکس روی آن کنترلی ندارد.
۲. به حرفهای آنها گوش دهید
وقتی گفتوگو را با فرزند نوجوان خود آغاز میکنید، باید آماده باشید که حرفهای آنها را بشنوید. نوجوانان دوست دارند که حرفهایشان شنیده شود. هر کار دیگری که دارید انجام دهید تا زمان کافی برای گوش دادن به حرفهای فرزندتان داشته باشید. در واقع هیچ عاملی نباید در گفتوگوی شما اختلالی ایجاد کند.
گاهی اوقات افسردگی باعث میشود که افراد فکر کنند فشار و استرس مضاعفی به عزیزان خود وارد میکنند. در واقع اگر متوجه شوند که حرف زدن با آنها برای شما زحمتی ایجاد میکند، ممکن است از این کار صرفنظر کنند. فرزندان خود را قانع کنید که زمان کافی برایشان دارید و این کار اذیتتان نمیکند.
وقتی زمان گفتوگو با آنها فرا میرسد، نکات زیر را رعایت کنید؛
- تمام توجهتان را به آنها معطوف کنید.
- مانع حرف زدن آنها نشوید. جملات آنها را تمام نکنید یا در هنگام توقف بین حرف زدن، شروع به حرف زدن نکنید. به آنها وقت کافی برای حرف زدن بدهید حتی اگر برای صحبت کردن هنوز راحت نیستند.
- به حرفهای آنها تمرکز کنید نه حرفهایی که خودتان میخواهید بزنید.
- حرفهایی که میزنند خلاصه کنید تا متوجه شوید که آیا منظور اصلی آنها را درک کردهاید یا نه. اگر متوجه مشکلی اصلی آنها نمیشوید، دوباره سؤال کنید.
ممکن است نتوانید احساس واقعی آنها را درک کنید. در این صورت از دست کم گرفتن مشکل آنها و بیاهمیت جلوه دادن آن اجتناب کنید. مثلا جملههای زیر را هرگز به آنها نگویید؛
- این که مشکل بزرگی نیست.
- همه گاهی اوقات چنین احساسی دارند.
- من هم در نوجوانی چنین احساسی داشتم ولی حالا که بزرگ شدم مشکلی ندارم.
در عوض میتوانید با جملات زیر، با آنها همدردی کنید؛
- میتوانم درک کنم که این افکار چقدر باعث ناراحتی تو شده است.
- شرایط سختی داری ولی تنها نیستی. من همیشه آمادهی حمایت کردن از تو هستم.
- درک میکنم که دائما غمگین بودن چقدر برایت سخت است. خیلی خوب این شرایط سخت را تحمل کردهای.
۳. به آنها کمک کنید تا از حمایت دیگران استفاده کنند
در عین حال که حمایت و توجه شما میتواند نقش مهمی در کمک به فرزندتان داشته باشد، کمکها و حمایتهای حرفهای از طرف متخصصان نیزروش خوبی برای کاهش علائم افسردگی در نوجوانان و بهبود حال آنها است.
اگر آنها در ابتدا در مقابل رواندرمانی مقاومت میکنند، با مشاور مدرسه، پزشک خانواده یا یکی از معلمهای محبوب آنها در مدرسه صحبت کنید تا به آنها کمک کنند که با این ایده کنار بیایند. اگر افراد قابل اعتمادشان آنها را برای رواندرمانی تشویق کنند، تمایل بیشتری برای انجام این کار پیدا میکنند.
صحبت کردن دربارهی روند درمان، کمک میکند که نوجوانان افسرده احساس بهتری دربارهی آن داشته باشند. اگر نگران این هستند که بستری شوند یا مجبور به مصرف داروی خاصی شوند، به آنها اطمینان بدهید که هیچ اجباری در کار نیست. برای آنها توضیح دهید که درمانگر به حرفهای آنها گوش میدهد و بدون هیچ قضاوتی، راههای درمانی را توصیه میکند.
به آنها توضیح دهید که گرچه داروها میتوانند علائم شدید افسردگی را کمتر کنند ولی گاهی اوقات روشهای درمانی جایگزین هم وجود دارد. اگر برای مشاورهی حضوری آمادگی ندارند، میتوانید جلسات مشاورهی آنلاین را امتحان کنید.
۴. تنبلی را از آنها دور کنید
نوجوانان افسرده تمایل به تنبلی دارند و دوست دارند ساعتهای بیشتری بخوابند و فعالیت آنها کمتر میشود. آنها را تشویق کنید که فعالیت بیشتری داشته باشند. بخشی از کارهای خانه را به آنها بسپارید تا احساس کنند که نقشی در زندگی دارند و حمایت میشوند. البته درک کنید که گاهی اوقات تمایل ندارند هیچکاری انجام دهند. این شرایط نباید باعث ایجاد تنش در روابط شما شود.
فراموش نکنید که افسردگی یک بیماری است. وقتی فرزندمان دچار آنفلوانزا میشود، به او استراحت میدهیم و میتواند برای مدتی کارهای خانه یا مدرسه را انجام دهد. افسردگی هم انرژی زیادی از افراد میگیرد و ممکن است نتوانند کارهایی که همیشه انجام میدادند، مثل سابق انجام دهند.
مثلا ممکن است اتفاقات زیر را تجربه کنند؛
- نتوانند مثل قبل روی کاری تمرکز کنند.
- فعالیت بدنی کمتری داشته باشند یا آهستهتر حرکت کنند.
- وقتی اشتباه میکنند بیشتر نگران میشوند و از خود انتقاد میکنند.
آنها را تشویق کنید تا هر کاری که در توان دارند انجام دهند. به جای ایراد گرفتن از تنبلی، سعی کنید این رفتارها را نادیده بگیرید.
با گفتن جملاتی مثل «امتحانات نزدیکه» به استرس آنها دربارهی مسائل مربوط به مدرسه اضافه نکنید. آنها خودشان این استرس و نگرانی را دارند و خودشان با مشکل و نگرانی دستوپنجه نرم میکنند.
به جای این کار، به آنها پیشنهاد کنید که در انجام تکالیف مدرسه به آنها کمک میکنید یا راهی پیدا کنید که انجام دادن کارها برایشان آسانتر شود.
مثلا اگر موضوعی برای تحقیق دارند:
- در ایدهیابی به آنها کمک کنید.
- برای نتیجهگیری به آنها کمک کنید.
- منابع کافی برای تحقیق و پژوهش را در اختیارشان بگذارید.
۵. بهعنوان یک خانواده، تغییراتی در خانه اعمال کنید
تغییر در سبک زندگی فواید زیادی برای بهبود علائم نوجوانان افسرده دارد. این تغییرات میتواند شامل کارهای زیر باشد؛
- فعالیت بدنی بیشتر
- وعدههای غذایی منظم و شامل تمام گروههای مواد مغذی
- آفتاب زیاد
- خواب کافی و راحت
- یک روتین شبانه برای از بین بردن استرس در پایان روز
ایجاد این تغییرات در برنامهی زندگی خانواده، میتواند حال عمومی تمام اعضای خانواده را بهتر کند. در نظر گرفتن اوقات خوش برای گذراندن با خانواده به نوجوانان کمک میکند که احساس کنند پیوندشان با خانواده قطع نشده و هنوز حمایت و محبت آنها را دارند.
کارهایی که میتوانید برای بهبود روابط خانوادگی در خانه انجام دهید، بسیار زیاد است. بهعنوان نمونه از کارهای زیر ایده بگیرید؛
- بعد از شام زمانی را برای قدم زدن با خانواده در نظر بگیرید.
- یکی دو ساعت مانده به زمان خواب را، ساعت بدون اینترنت و گوشی تعیین کنید. به جای استفاده از وسایل الکترونیکی و اینترنت میتوانید با هم بازیهای فکری و پازل را امتحان کنید یا به کتابهای صوتی گوش دهید.
- هر زمان که امکانپذیر است در کنار هم آشپزی کنید و یک غذای لذیذ تهیه کنید. در تهیهی غذا و برنامهریزی و آمادهسازی وسایل آن، از بچهها کمک بگیرید. حتی میتوانید دستورهای جدی را امتحان کنید و یکدیگر را برای پخت بهترین غذا به چالش بکشید.
- مطمئن شوید که تمام اعضای خانواده در زمان مناسبی به خواب میروند و در طول شب به اندازهی کافی میخوابند. بر اساس تحقیقات انجام شده، نوجوانان به ۸ تا ۱۰ ساعت خواب شبانه نیاز دارند.
۶. برای برقراری ارتباط با دیگران حامی فرزندان باشید
نگه داشتن روابط دوستی نقش مهمی در روحیهی نوجوانان دارد. این دوستیها باعث میشوند که نوجوانان حتی در زمانهایی که مشکل دارند، احساس جداافتادن از اجتماع نداشته باشند.
دربارهی ارتباط با دیگران، گاهی اوقات قوانین سختگیرانهی خود را تعدیل کنید. اگر معمولا به بچهها اجازه نمیدهید که شب را منزل دوست خود بمانند یا شب تا دیروقت کنار دوستان خود باشند، بد نیست گاهی اوقات در قوانین خود تجدید نظر کنید.
یکی دیگر از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که آنها را برای امتحان کردن فعالیتها و تفریحات جدید تشویق کنید؛ مثلا کلاسهای ورزشی، کلاس آموزش گیتار یا کلاسهای هنری. انجام کارهای داوطلبانه و خیر مثلا کمک به همسایههای مسن میتواند تا حد زیادی احساس افسردگی را کاهش دهد.
کارهایی که نباید در برخورد با نوجوان افسرده انجام دهید
در برخورد با نوجوانان افسرده سعی کنید کارهای زیر را انجام ندهید چون باعث تشدید افسردگی آنها میشود.
۷. انتقاد کردن و تنبیه
در شرایط طبیعی باید در برابر شکست در امتحانات، انجام ندادن تکالیف مدرسه و… واکسن نشان دهید و با انجام کارهایی مثل محدود کردن زمان استفاده از تلویزیون و کامپیوتر یا گرفتن گوشی موبایل، آنها را تنبیه کنید.
افسردگی، راه فرار از تنبیه و انجام رفتارهای نادرست نیست اما باید بتوانید تأثیرات افسردگی را از سهلانگاری عمدی جدا کنید. گرفتن گوشی آنها و محدود کردن روابطشان با دوستان، میتواند شرایط را بدتر کند.
به جای این کار، پیشنهادات زیر را امتحان کنید؛
- به آنها اطلاع دهید که میدانید با مشکلات مختلفی دستوپنجه نرم میکنند. آنها را تشویق کنید که با وجود سخت بودن شرایط، ولی به تلاش ادامه دهند. یک جایگزین برای استفاده از گوشی و تبلت میتواند این باشد که از آنها بخواهید تا دوستان خود را برای درس خواندن به خانه دعوت کنند. به بچهها فرصت بدهید تا با دوستان خود بازی کنند و بیرون بروند.
- با هم همکاری کنید تا راهحلی پیدا کنید. مثلا به آنها بگویید درک میکنم که در این شرایط همگام شدن با کلاس، سخت است ولی به نظر تو چهکاری میتوانیم برای بهتر شدن اوضاع انجام دهیم؟
- به آنها یادآوری کنید که در هر شرایطی، دوستشان دارید و از آنها حمایت میکنید.
۸. قضاوت کردن رفتارهای آسیبزننده
وقتی متوجه میشوید که فرزند شما به خودش آسیب میزند احتمالا بسیار نگران و مضطرب میشوید. آسیب رساندن به خود، رفتاری نیست که از آن چشمپوشی کنید اما به این معنا نیست که فرض کنید او قصد خودکشی دارد.
به طور طبیعی بسیاری از والدین در این شرایط، اتاق فرزندان را میگردند تا وسایل خطرناک را بردارند. بدن آنها را هر روز بررسی میکنند یا اینکه دائما آنها را زیر نظر میگیرند. این واکنشها فقط باعث شرم فرزند میشود و آنها را از شما دور میکند.
واکنش محبتآمیز و بدون قضاوت این است که:
- از آنها بپرسید چه احساسی باعث شده که آنها تصمیم بگیرند به خودشان آسیب بزنند؟
- به آنها بگویید که درک میکنم در شرایط سختی هستی ولی من نگران سلامتی تو هستم. میتوانیم در مورد روشهای جایگزین که حس بهتری به تو بدهد، صحبت کنیم.
۹. شخصی کردن مسائل و نحوه برخورد نوجوانان
فرزند شما ممکن است همیشه مایل نباشد تا دربارهی احساسات خود صحبت کند یا روند درمان خود را با شما در میان بگذارد. البته شما هم حق دارید بدانید که آیا آنها در حال بهتر شدن هستند یا نه. ولی مجبور کردن آنها به صحبت کردن و ناراحت شدن از صحبت نکردن آنها، واکنش صحیحی نیست. مجبور کردن آنها باعث میشود که احساس خوبی برای صحبت با شما نداشته باشند.
مهم است بدانید که روشهای درمانی هم عوارض جانبی دارند و افکار منفی و نگرانکننده ممکن است دوباره عود کنند. به آنها یادآوری کنید که هر زمانی که مایل بودند، آمادهی شنیدن صحبتهای آنها هستید. اگر رفتار خوبی از آنها ندیدید، ناراحت نشوید و منتظر بمانید تا خودشان برای صحبت کردن پیشقدم شوند.
چه زمانی نوجوانان افسرده نیاز به کمک فوری دارند؟
لزوما همه کسانی که افسردگی دارند، به خودکشی فکر نمیکنند. بسیاری از کسانی که افکار خودکشی دارند، هرگز برای خودکشی اقدام نمیکنند. اما همیشه باید نشانههای افکار خودکشی را بشناسید و آن را جدی بگیرید.
اگر هر کدام از نشانههای زیر را در فرزند خود مشاهده کردید، وقت آن است که از کمکهای حرفهای متخصصان استفاده کنید؛
- نوشتن داستان یا شعر دربارهی مرگ
- نشان دادن رفتارهای مخاطرهآمیز، از جمله مصرف مواد یا الکل
- صحبت از مردن یا جستوجوی راهی برای رهایی از درد
- فاصله گرفتن بیشتر از دیگران
- گفتن این مطلب که دیگران بدون آنها زندگی بهتری دارند
- واگذار کردن اموال شخصی به دیگران
اگر به شما گفتند که دربارهی خودکشی فکر میکنند، اقدامات زیر را انجام دهید؛
- بپرسید که آیا در جلسات درمانی دربارهی آن صحبت کردهاند و آیا راهحلی به آنها ارائه شده است یا نه.
- برای ارائهی راهحلهای بیشتر آنها را به درمانگر معرفی کنید.
- برای حمایت از آنها در صورت لزوم از خدمات اورژانسی استفاده کنید.
- وقتی دچار چنین بحرانی میشوند، آنها را هرگز تنها نگذارید. مطمئن شوید که به هیچ ابزار و سلاح خطرناک یا دارویی دسترسی ندارند.
حرف آخر
شما فرزندان خود را بهخوبی میشناسید و میدانید کدام روشها روی آنها جواب نمیدهد. اگر به طور دائمی دچار تحریکپذیری شدهاند، با آنها صحبت کنید و برای درمان افسردگی به متخصص مراجعه کنید.
فراموش نکنید که همیشه به آنها یادآوری کنید که در کنارشان هستید و در هر شرایطی از آنها حمایت میکنید. ممکن است ابتدا عکسالعملی نشان ندهند ولی حرفهای شما را میشنوند و یادشان میماند. حرفهای شما تغییر بزرگی در آنها ایجاد میکند و در صورت بروز مشکل، قبل از هر چیز به شما مراجعه میکنند.
فراموش نکنید که افسردگی تقصیر هیچکس نیست و مثل هر بیماری دیگری باید درمان شود.
منبع: Healthline
چرا من باید اینارو بخونم؟خانوادم هیچ اهمیتی نمیدن
اگه برا هیچکس مهم نیستم بودن توی این دنیا ارزشی نداره
همچی توی خودم نگه داشتم و فقط وقتایی خانواده نیتن تا توی حموم میتونم خودمد خالی کنم
از این وضعیت بدم میاد از خودم بدم میاد
کاش یه نفر هم با من اینطوری رفتار کنه
هعیی. کاش فقط یه نفر بود، به حرفام گوش میداد. درکم میکرد. تهشم بهم میگفت که تا آخرش باهاتم. با مامان بابام که نمیتونم حرف بزنم.
پسرم ۱۶ سالمه. شبا تا چند ساعت توی تختم غلت میخورم. به روزم فکر میکنم، به فردام، به اینکه چکار کنم. به هدفام. اما هیچکدوم انگیزه ای برام نذاشته.
مثلا هدفم قبول شدن تو پزشکی بود. هنوزم هدفم همونه، اما انگیزه ای برای درس خوندن، حتی برای ادامه دادن ندارم. تا قبل امسال پایین تر از ۱۹/۵ نگرفته بودم، امسال ۱۲-۱۳. خودمم خسته شدم.
یه چند وقت حالم بهتر بود، درسمو دوباره خوندم، ورزش کردم و به خودم رسیدم، اما فقط دوهفته و دوباره این حس گند اومد سراغم.
دوست دارم بشینم دو قطره اشک بریزم، احساس میکنم حالم بهتر میشه. اما خیلی وقته که چشمام خشک شده.
سلام
اگه میخواهی میتونم کمکت کنم و پابه پات بیام ❤
تنها نیستی به این فکر کن که خیلیها مثل تو آن تصمیم جدی بگیر زندگی سناریویی که بهت داده شده تحت این سناریو ناچاری که بجنگی و ادامه بدی بلند شو تمام وسایل ارتباطی و گوشی و… رو بزار کنار بگو من باید درس بخونم شده خسته شی و بزنی زیر گریه ادامه بده حداقل به یه کار
آخرش مثل من به این نتیجه میرسی که هیچکس جز خودت نمیتونه جمت کنه از زمین تنها کلید خودتی امیدت به هیچ آدمی نباشه
هر کسی مشکلش برای خودش بزرگه از هر جایی که هستی شروع کن
راهی که فکر میکنی موفقیت زندگیت توشه رو پیش بگیر
ن این کار رو نکن
منم ی نو جوونم مث تو خب
ولی میگذره
ب خودت آسیب نزن
دختر ۱۸ ساله من همه این نشانه ها رو داره ولی نمیتونم بش کمک کنم چون اصلا من رو قبول نداره ، همش دوست داره حرف بزنه با یکی و از من و پدرش بدبگه، واقعا زندگی رو برامون جهنم کرده، خیلی وقته که زندگی نمیکنیم، نمیدونم چه کنم، هزینه مشاور هم پرداخت کرده ام اما فقط چند جلسه میگه گرونه، به حرف من فقط گوش میدن کاری نمیکنن من با مرور زمان خوب میشم. ولی من و پدرش داریم نابود میشیم، من خودم دچار افسردگی شدم از بس به نوجوان افسرده ام فکر کردم،
کاش راهی بود؟
تمام این علائم هارو دارم بی تردید،اما خانوادم به فکرم نیستند فکر خودکشی هم دارم وقصد انجامشم دارم وانجامشم میدم
واییی
سلام دوست عزیز
مطمئن باشید که صدها نفر توی دنیا، نگران شما هستن و سلامتی شما براشون مهمه. با درمان، حالتون بهتر میشه
چرا اینجوری فکرمیکنی.زندگی همینه خوب داره بدهم داره .حتی اگه فکرمیکنی خانوادت تورو نمیبینن وبهت اهمیت نمیدن بازم تو باید برای خودت ارزش قائل باشی .مطمئن باش زمانی که تو به موفقیت برسی اولین کسایی که بهت افتخار میکنن خانواده ی تو هستن .امیدوارم حالت بهتر بشه
من ی دوست مجازی دارم ک افسردگی شدید داره و نمیدونم چیکار کنم. متاسفانه از هم دوریم و نمیدونم چیکار کنم. همش درمورد خودکشی حرف میزنه و هیچ کاری نمیتونم براش بکنم . میترسم ب خودش آسیب بزنه.چیکار کنم،؟ ؟
سلام دوست عزیز
به زودی یه مطلب منتشر میکنیم که در مورد کمک به کساییه که افکار خودکشی دارن
فعلا بهترین کاری که میتونید انجام بدید اینه که همیشه به حرفاش گوش بدید و تنهاش نذارید
چرا نمیگین که چطور شده که اینهمه افسردگی زیاد شده ؟ دلیلش گرانی بیکاری تورم افسار گسیخته نبود امنیت شغلی و حقوق های نجومی مسئولین
سلام دوست عزیز
مرسی که همراه ما هستی
دلیل افسردگی نوجوان با یه آدم ۴۰ ساله فرق داره. اینجا جای خالی کردن خودت نیست.
من واقعا افسردگی دارم
ولی هیچکس نمیفهمه و درک نمیکنه و هیچ کسی نمیتونه بهم کمک کنه : )
اینو فهمیدم که حتی حرفامم نمیتونن بفهمنو درک کننو تشخیص بدن ک واقعا نیاز به کمک کسی دارم
درسته که خودم باید کمک خودم کنم ولی نیاز دارم که یکی هم پیدا شه و تلاش کنه تا بفهمم برا یکی مهمم
ولی هیچکس نیست
خیلی هم زودرنج شدم خیلی حساس شدم وسواس دارم اضطرابو استرس و همه ی چیزایی که گفته بودین …
سلام دوست عزیز
ممنون که همراه ما هستی
افسردگی مخصوصا تو شرایط فعلی، یه مشکل رایجه. مطمئن باشید که خیلیا شما رو درک میکنن. از کمک مشاور استفاده کنید تا بهتر بشید.
سالم و موفق باشی دوست من
میفهمم چون من خیلی میخواستم که خودکشی کنم کسی هم سعی نکرد که درکم کنه ولی یه جاش تا تونستن تحقیرم کردن و محدود حتی چند وقت نگذاشتن با گوشیم که تنها دلخوشیم بود باشم میتونم کمکت کنم تو هم میتونی به من کمک کنی
مم میفهمم چی میگی چون من خودمم شدیدا درگیرم همیشه زود رنجم و کوچکترین چیزی اذیتم میکنه و گاها میخواستم خودکشی کنم به جای اینکه درک بشم همه اش سرزنش و تحقیر و محدود کردن ما میتونیم متقابلا به هم کمک کنیم
👌ای کاش اینو همه مامان بابا ها و برادرا درک میکردن
سلام دوست عزیز
ممنون از همراهیت
امیدوارم والدین این مطالب رو بخونن تا برای برقراری ارتباط با نوجوانها آماده باشن
معلومه از داداشت زخم خورده ای. اگر اذیت بی مورد میکنه که حق داری. ولی اگه گیر میده، گوشیتو میگرده و … قدرشو بدون. منم برادر بزرگترم درک میکنم 🙂