نینتندو سوییچ ۲؛ قدرت سختافزاری کنسول جدید نینتندو چقدر است؟
با رونمایی نینتندو از سوییچ ۲، تیم دیجیتال فاندری حدود یک ساعت به بحث دربارهی آنچه از تیزر دو دقیقهای آن یاد گرفتیم و همچنین آنچهی هنوز باید فاش شود، اختصاص داده است. سوال اصلی که ذهن بسیاری را مشغول کرده این است که آیا در دموی ماریو کارتی که دیدیم، جهش نسلی واقعی نسبت به نسخهی فعلی ماریو کارت ۸ دیلاکس روی اولین نسخهی سوییچ مشاهده شد؟ در واقع، آیا هیچ اشارهای به فناوریهای پیشرفتهی انویدیا (Nvidia) که بخش بزرگی از بحثهای مربوط به سوییچ ۲ را به خود اختصاص دادهاند، وجود داشت؟ ظاهرا نه.
در واقع تنها چیزی که این تیزر انجام داد، تأیید شایعات متعدد سختافزاری بود که در چند ماه گذشته منتشر شده بودند. سوییچ ۲ به طور قابل توجهی بزرگتر از مدل قبلی خود خواهد بود. به نظر میرسد جویکانها به صورت مغناطیسی به کنسول متصل میشوند. شواهد زیادی وجود دارد که در حالی که قابلیتهای مادون قرمز از سوییچ ۱ حذف شدهاند، نوعی حسگر وجود دارد که به جانشین آن اجازه میدهد تا دستههای آن را مانند ماوس استفاده کنید. همچنین، وجود کانکتورهای سواسبی سی در بالا و پایین دستگاه تأیید شده است که امکان اتصال طیف گستردهای از لوازم جانبی خارجی را فراهم میکند که میتوانند به بالای دستگاه متصل شوند. علاوه بر فرم بزرگتر، به نظر میرسد تهویهی دستگاه نیز برای مدیریت گرمای تولید شده توسط پردازندهی T239 بهبود یافته است.
سازگاری با بازیهای فیزیکی و دیجیتالی سوییچ نیز تأیید شده است، البته ممکن است همهی بازیها کار نکنند. در کل به جز چند مورد استثنا، در سازگاری نرمافزاری مشکلی وجود نخواهد داشت و احتمالاً بیشتر بازیهایی که از ویژگیهای خاص سختافزاری سوییچ ۱ استفاده میکنند، دچار مشکل خواهند شد. آیا بازیها به طور طبیعی روی سوییچ ۲ سریعتر اجرا خواهند شد؟ به نظر میرسد تولید شبیهسازی کاملاً دقیق از کنسول قدیمی دشوارتر از اجرای مستقیم بازیهای قدیمی روی سختافزار جدید است و احتمالا مشابه عملکرد سازگاری با آثار نسل قبل در پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس/اس را مشاهده کنیم.
برای کسانی که شایعات سختافزاری و بحثهای کلی را دنبال میکنند، هیچیک از مواردی که تاکنون گفته شد، به معنای واقعی کلمه «جدید» نیستند اما رونمایی از چیزی که میتوان آن را یک بازی جدید ماریو کارت فرض کرد، قطعاً جدید است. در اینجا بهبودهای واضحی نسبت به آنچه در ماریو کارت ۸ دیلاکس دیدیم وجود دارد اما با در نظر گرفتن این موضوع که تنها میتوانیم درباره یک کلیپ بسیار کوتاه صحبت کنیم که ممکن است نمایانگر بازی در زمان عرضه نباشد. با این حال، ما زمین وسیعتری را میبینیم با یک نمای نسبتاً غنی از جزئیات که به عقب کشیده میشود تا فاصلهی دید قابل توجهی را نشان دهد که ممکن است به رویکرد متفاوتی برای خود بازی اشاره داشته باشد.
رندر شخصیتها و محیطها سبک مشابهی با ماریو کارت ۸ دارند، اما موارد جالبی به آنها اضافه شده است. تغییراتی در مدلهای شخصیتها وجود دارد و احتمالا برای همخوانی بیشتر با نسخههای موجود در فیلم انیمیشنی ماریو و از طرفی وسایل نقلیه نیز ظاهر بهتری دارند. طبیعتاً همهی اینها منابع بیشتری از کارت گرافیک را طلب میکند. آیا این یک جهش نسلی نسبت به سختافزار فعلی است؟ سخت است که چنین برداشتی داشته باشیم، به حدی که میتوان استدلال کرد این ماریو کارت جدید میتوانست به عنوان یک بازی میان نسلی طراحی شود، مشابهی بازی فورزا هورایزن ۵ که تجربهای خوب در هر دو نسل ارائه داد. در حالی که سوییچ ۲ قابلیتهای رهگیری پرتو (Ray Tracing) دارد، شاید درخواست برای دیدن آنها در یک بازی با نرخ فریم 60 کمی زیاد باشد، اما دیدن اینکه فناوریهای انویدیا در اینجا خیلی کم به کار رفتهاند، تعجبآور است.
برای مثال، فناوری DLSS به عنوان یک تغییر بزرگ بالقوه برای کنسول جدید تحسین شده است، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این فناوری در بازی جدید ماریو کارت به کار رفته است. در واقع، مشابهی بسیاری از بازیهای دیگر نینتندو، ماهیت ویدیوهای منتشر شده نشان میدهد که هیچ نوع Anti-Aliasing در این بازی وجود ندارد، چه برسد به ارتقای کیفیت تصویر مبتنی بر هوش مصنوعی. این موضوع کاملاً با گزارشهای سال گذشته که ادعا میکردند بازی Breath of the Wild با رزولوشن 4K و نرخ فریم 60 با استفاده از DLSS اجرا میشود، متفاوت است! به طور خلاصه، آنچه در حال حاضر داریم تنها یک تیزر برای یک بازی محبوب است، اما به هیچ وجه نمایشگر قدرت یک سختافزار نسل جدید برای نینتندو نیست. اخیرا اطلاعاتی دربارهی سرعت کلاک پردازنده T239 در حالت دستی و داک لو رفته است. میتوان به این موضوع به عنوان نسخهی جدید داستانی که در سال ۲۰۱۶ درباره کاهش سرعت پردازنده تگرا ایکس ۱ (Tegra X1) توسط نینتندو منتشر شد، نگاه کرد. مشخصات فاش شده نگرانیهایی را برای برخی افراد به همراه داشته، اما به طور کلی با آنچه انتظار میرفت، هماهنگ است.
در حالت داک، پهنای باند حافظه به ۱۰۲.۴ گیگابایت بر ثانیه میرسد که بین یک کارت گرافیک با سرعت ۱۰۰۷ مگاهرتز و یک پردازنده با سرعت پایین و عجیب ۹۹۸.۴ مگاهرتز به اشتراک گذاشته میشود. در محیطی که محدودیت توان و عمر باتری اهمیت زیادی دارد، شرایط تغییر میکند و سرعت کارت گرافیک به ۵۶۱ مگاهرتز کاهش مییابد، در حالی که پهنای باند حافظه به ۶۸.۳ گیگابایت بر ثانیه میرسد. با این حال، به شکل عجیبی، سرعت پردزنده از ۹۹۸.۴ مگاهرتز به ۱۱۰۰.۸ مگاهرتز افزایش مییابد. دلیل این اتفاق در اسناد لو رفته ذکر نشده است و این موضوع قطعاً باعث ایجاد شک و تردید در مورد صحت این گزارش میشود.
با در نظر گرفتن این موضوع، ماهیت دقیق فرکانسها تا چند رقم اعشار، به طور قابل توجهی شبیه به مستندات توسعهدهندهای است که داستان کنسول نینتندو سوییچ ۱ را شکل داده بود. اعداد مربوط به فرکانس گرافیک و حافظه نیز کاملاً منطقی به نظر میرسند، با توجه به اطلاعات کمی که دربارهی پردازنده T239 موجود است. درست مانند نسخه قبلی، فرکانسها پایینتر از چیزی هستند که بسیاری انتظار داشتند اما کاملاً مطابق با محدودیتهایی هستند که توسط یک تراشه که بر اساس فرآیند ساخت مدرن تولید نشده، اعمال میشود.
چرا حالت دستی به فرکانسهای بالاتری نسبت به حالت داک نیاز دارد؟ در حال حاضر این موضوع کاملاً ناشناخته است، اما به طرز عجیبی این مسئله به نوعی اعتبار اطلاعات موجود را نشان میدهد. چرا باید دادههایی کاملاً منطقی و باورپذیر برای گرافیک و حافظه ایجاد شود و سپس در مورد فرکانسهای پردازنده با اشتباهی آشکار مواجه شویم؟ باید این ایده را در برابر این احتمال که نینتندو دلیلی برای انجام چنین کاری با فرکانسهای پردازنده دارد، سنجید. از طرف دیگر، ممکن است این اطلاعات لو رفته به سادگی اشتباه باشند.
اما این اطلاعات جدید چه معنایی دارند؟ بیایید فعلاً پردازنده را کنار بگذاریم و به گرافیک بپردازیم. یوروگیمر در این زمینه مقایسهای انجام داده و کارت گرافیک را با استفاده از یک پردازنده لپتاپ RTX 2050 با فرکانس پایین شبیهسازی کرده که بر اساس همان معماری Nvidia Ampere ساخته شده و با پهنای باند حافظه مشابه کار کرده است. این تراشه دارای ۲۰۴۸ هسته CUDA است که بیشتر از ۱۵۳۶ هسته در T239 است و آن را در فرکانس ۷۵۰ مگاهرتز اجرا کردهاند. به طور کلی، این باید با یک پردازندهی گرافیکی کوچکتر که در فرکانسهای بالاتر کار میکند، مطابقت داشته باشد. نتیجه چیزی شبیه به تجربهی کنسول استیم دک بوده، اما با قابلیت محدود رهگیری پرتو (Ray Tracing) و پشتیبانی از DLSS برای وضوح ۱۰۸۰p و در برخی سناریوها، ۱۴۴۰p. البته تمام این آزمایشها همچنان در محدودهی شبیهسازی قرار دارند و جالب است که ما چیزی از این پتانسیل را در تصاویر ماریو کارت مشاهده نکردیم. گویی حداقل در حال حاضر نینتندو نمیخواهد قابلیتهای کامل دستگاه را نشان دهد. با نمایش تنها چند ثانیه از نسخهی جدید ماریو کارت، به نظر میرسد که نینتندو اهداف دیگری دارد و شاید برای یادآوری وجود یک دنباله برای ۶۴ میلیون نفری که ماریو کارت ۸ دیلاکس را خریدهاند است.
حالا که این تیزر منتشر شده، گام بعدی چیست؟ همهی نگاهها به نینتندو دایرکت سوییچ ۲ است که در تاریخ ۴ آوریل 2025 (15 فروردین 1404) برگزار میشود. قطعاً انتظار طولانیای است، اما در این بین، به نظر میرسد که توسعهدهندگان و ناشران میتوانند درباره بازیهای سوییچ ۲ که روی آن کار میکنند صحبت کنند، اما احتمالاً نمیتوانند هیچ ویدیویی نشان دهند. همچنین احتمالاً تعداد زیادی از بازیهای پلیاستیشن ۴ و بازیهای میان نسلی برای این کنسول ظاهر خواهند شد. شایعاتی وجود دارد که بازیهایی مانند Microsoft Flight Simulator نیز ممکن است عرضه شوند که قطعاً برای این سختافزار چالشی خواهد بود، اما نسخهی ۲۰۲۰ آن به اندازهی کافی روی استیم دک عملکرد خوبی داشت و اگر فعلاً نگرانیهای مربوط به پردازنده را کنار بگذاریم، انتظار میرود که هر چیزی که روی استیم دک اجرا شود، روی سوییچ ۲ نیز اجرا شود. در نهایت شاید لازم باشد انتظارات را پایین بیاوریم، اما بر اساس پورتهای شگفتانگیزی که در طول عمر سوییچ دیدیم، به نظر میرسد که همچنان از کنسول هیبریدی نینتندو در نسل جدید شگفتزده خواهیم شد.
منبع: Eurogamer