چرا سوییچ ۲ باید از بازیهای نسل قبل پشتیبانی کند؟
نینتندو هنوز اعلام نکرده که کنسول بعدیاش – که ما فعلاً آن را نینتندو سوییچ ۲ صدا میکنیم – از قابلیت اجرای بازیهای نسل قبل (سوییچ) پشتیبانی میکند یا خیر. سکوت نینتندو در این زمینه لزوماً چیزی را نشان نمیدهد زیرا تاکنون بهصورت رسمی جزئیاتی از این دستگاه منتشر نکرده و حتی آن را بهصورت رسمی معرفی نکرده است. اما باید با این قابلیت سازگار باشد، درست است؟ محال است که مهندسان نینتندو بتوانند کنسولی را در سال ۲۰۲۵ عرضه کنند که از قابلیت پشتیبانی از بازیهای نسل قبل پشتیبانی نکند… واقعاً میتوانند؟
به احتمال زیاد، بله، سوییچ ۲ با قابلیت پشتیبانی از بازیهای نسل قبل سازگار خواهد بود، به این معنی که میتواند بازیهای کنسول سوییچ را اجرا کند اما هر کسی که از تاریخچه بازیهای کنسول آگاهی داشته باشد، میداند که این یک امر مسلم نیست. چندین دلیل وجود دارد که چرا نینتندو و شاید هر تولیدکننده کنسول دیگری آمار خوبی در این زمینه ندارد. اگرچه این ویژگی همیشه در صدر لیست خواستههای بازیکنان بوده است، مدت کمی است که به یک انتظار تبدیل شده که عدم وجود آن پذیرفتنی نیست.
در حالی که حتی نمونههایی از پشتیبانی از بازیهای نسلهای قبل در دههی ۱۹۸۰ میلادی، سالهای آغازین صنعت کنسول بازی، پیدا میشود، این ویژگی بسیار نادر بوده است. تغییر مداوم ویژگیهای فیزیکی دستگاهها این امر را تضمین میکرد. منطقی به نظر میرسید که کنسول شما بازیهای مشابهی را اجرا نکند زیرا کارتریجها در اسلات تعیینشده جا نمیشوند و در واقع فرمت تحویل نرمافزار یکی از دو مانع فنی اصلی برای سازگاری با این قابلیت است.
عامل دیگر چگونگی اجرای بازیهای نسل قبل روی سختافزار جدید است و سه راه برای انجام آن وجود دارد. یکی شبیهسازی نرمافزار است که در آن یک پردازنده قویتر برنامهای را اجرا میکند که به آن اجازه میدهد وانمود کند که یک تراشه قدیمیتر است که یک بازی چند ساله را اجرا میکند. این فراتر از تواناییهایی بسیاری از چیپسِتهای کنسولها تا دههی ۲۰۰۰ میلادی بود. راه دوم این است که یک چیپست دیگر را درون دستگاه قرار داد که بتواند بازیهای قدیمی را اجرا کند. در حالی که قطعات قدیمیتر معمولاً وقتی که جانشینهای آنها به بازار میآیند بسیار ارزانتر میشود، هنوز مقدار قابل توجهی به هزینه ساخت کنسول اضافه میکنند. سومین راه هم این است که چیپست جدید را بر اساس معماری قدیمی قرار دهیم تا بتواند بازیها را به صورت بومی اجرا کند که واقعاً تنها با آخرین نسل کنسول ها امکانپذیر شده است.
این سونی بود که در سال ۲۰۰۰ با کنسول پلیاستیشن ۲ شروع به تغییر نگرش نسبت به سازگاری با بازیهای نسل قبل کرد. مهندسان آن با هوشمندی از CPU پلیاستیشن ۱ بهعنوان یک پردازنده ورودی/خروجی مجدداً استفاده کردند و این یعنی کنسول جدیدتر قادر به اجرای بازی های پلیاستیشن ۱ بود. محبوبیت انبوه پلیاستیشن ۲ باعث شد این جن به سختی دوباره در بطری قرار گیرد اما صنعت بازیهای ویدئویی مطمئناً تلاش خود را کرد – بهویژه سونی.
اولین مدلهای پلیاستیشن ۳ می توانست بازیهای پلیاستیشن ۲ را اجرا کند اما هزینه گنجاندن چیپستهای پلیاستیشن ۲ بسیار زیاد بود و سونی به سرعت آنها را از مدلهای بعدی حذف کرد. با این حال، معماری پلیاستیشن ۳ آنقدر پیچیده و منحصربهفرد بود که تا به امروز شبیهسازی و تقلید از آن تقریباً غیرممکن است و گنجاندن آن به عنوان سختافزار بسیار گران است – این یک نسل از دست رفته است. به نظر میرسید که بیتفاوتی نسبت به این ویژگی از سوی مدیران بالا رتبه آمده است. در اواخر سال ۲۰۱۷، رئیس وقت پلیاستیشن، جیم رایان، این قابلیت را به عنوان «یکی از آن ویژگیهایی خطاب کرد که زیاد درخواست میشود اما در واقع زیاد استفاده نمیشود و وقتی از او دربارهی نسخههای کلاسیک گرن توریسمو در پلیاستیشن ۲ سؤال شد، گفت: «چرا کسی باید این را بازی کند؟»
سابقه نینتندو در زمینه سازگاری با بازیهای نسل قبل در این دوره بهتر بود – تا زمانی که با نیازهای شرکت مطابقت داشت. بازیهای گیم کیوب در مدلهای اولیه Wii و بازیهای Wii در Wii U قابل بازی بودند، و اکثر کنسولهای دستی نینتندو میتوانستند کارتریجهای نسل قبلی را اجرا کنند. با این وجود، زمانی که سوییچ در سال ۲۰۱۷ وارد بازار شد، نینتندو خود را در بنبست تکنولوژیکی دید. اصرار آن بر ویژگیهای سختافزاری عجیب و غریب مانند صفحهنمایش دوگانه و کنترل حرکتی، سازگاری با نسل قبل را در بهترین حالت به یک سردرد شدید و در بدترین حالت به امری غیرممکن تبدیل کرد. این موضوع در کنار مأموریت نینتندو برای متحد کردن کنسول خانگی و دستی، باعث شد تا نینتندو احساس کند که باید از نسل Wii U و ۳DS فاصله بگیرد. حتی شبیهسازی بازیهای کلاسیک از طریق کنسول مجازی (Virtual Console) حذف شد (اگرچه این مسئله در نهایت بهعنوان حق اشتراک Nintendo Switch Online برگشت).
با این حال، بادهای غالب در صنعت در جهت معکوس حرکت میکردند. کنسولهای خانگی اکنون به اندازهای قدرتمند بودند که شبیهسازها را بهراحتی اجرا کنند، در حالی که استانداردسازی فرمتهای تحویل محتوا – ابتدا دیسکها و سپس دانلود دیجیتالی – مانع دیگری را برطرف کرده بود. فرهنگ بازی نیز در کنار فناوری در حال رشد بود؛ با اهمیت کمتری به تازگی و پیشرفت تکنولوژیکی و تمرکز بیشتر بر حفظ و در دسترس بودن عناوین قدیمیتر. تحت مدیریت فیل اسپنسر (که به جرأت می توان گفت بیش از جیم رایان از طرفداران بازیهای قدیمی است)، ایکسباکس کار سختی را آغاز کرد که فهرست بازیهای ایکسباکس اورجینال و ایکسباکس ۳۶۰ را از طریق شبیهسازی، بازی به بازی در دسترس قرار داد. همچنین قول سازگاری کامل از نسل قبل را برای نسل بعدی خود داده است و همین سونی را تحت فشار قرار میدهد تا همین کار را برای پلیاستیشن ۵ انجام دهد.
همه این هیاهو برای قابلیتی است که «خیلی درخواست شده اما در واقع زیاد استفاده نمیشود»؟ فشار قابلیت پشتیبانی از بازیهای نسل قبل ایکس باکس یک ترفند روابط عمومی خوبی بود اما از راههای دیگر سرمایهگذاری هوشمندانهای بود. اسپنسر تا حد زیادی به لطف پلتفرم استیم متوجه شده بود که درک بازیکنان از پلتفرمهای بازی تغییر کرده است. با استیم، پلتفرم حساب کاربری و کتابخانه متصل به آن بود. سختافزار در اطراف آن تغییر کرد اما کتابخانه بازیها ثابت ماند و اینجاست که سرمایهگذاری بازیکنان – چه مالی و چه عاطفی – واقعاً وجود دارد.
تصمیم نینتندو برای شروع از صفر با سوییچ عاقلانه بود. چشمانداز آن از یک سیستم دستی هیبریدی بسیار محبوب بوده و نسبت به دهه گذشته تجربههای سختافزاری عجیب و غریب با جریان اصلی بازی سازگارتر است. اما با فرض اینکه کنسول بعدی نینتندو از همان فرمت پیروی میکند – و گزارشها نشان میدهد که چنین خواهد شد – پس قابلیت پشتیبانی از بازیهای نسل قبل یک قابلیت لوکس نخواهد بود بلکه یک نیاز پایه برای آن است.
مردم دیگر نمیخواهند تجربه بازیهای قدیمیتر را متوقف کنند و نمیخواهند با انبوه بازیهای دیجیتالی که طی سالیان زیاد جمعآوری کردهاند و البته نمیتواند مثل بازیهای فیزیکی آنها را روی قفسه قرار دهند یا دوباره بفروشند، خداحافظی کنند. سوییچ رقبای نوظهوری دارد که میتوان به استیم دک و نسل جدیدی از کامپیوترهای شخصی دستی اشاره کرد که دسترسی به کتابخانه وسیعی از بازیهای دهههای قبل را فراهم میکنند. به لطف پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری ایکس، بازیکنان حتی در هنگام اجرای بازیهای قدیمیتر روی سختافزار قدرتمندتر، انتظار افزایش عملکرد را دارند.
دستیابی به سازگاری با بازیهای نسل قبل در سوییچ ۲ چیزی بیش از یک چالش فنی برای نینتندو است. این موضوع همچنین این شرکت اهل کیوتو (Kyoto) را ملزم میکند که برخی از عمیقترین غرایز خود را کنار بگذارد. این شرکتی است که مدتهاست از بازسازی، بستهبندی و انتشار مجدد کاتالوگ خود در نسخههای جدید پر زرقوبرق سود برده است. شاید بهترین مثال، Mario Kart 8 Deluxe باشد، پورت یک عنوان Wii U که اکنون یکی از پرفروشترین بازیهای تمام دوران است. این شرکتی است که همیشه به نوآوریها و ترفندهای سخت افزاری اهمیت میدهد و باید این وسوسه را مهار کند و برای اطمینان از سازگاری با کتابخانه سوییچ، یک طراحی محافظهکارانه ارائه دهد.
خوشبختانه، نشانههایی قوی وجود دارد که تیم رهبری نینتندو این واقعیت را میداند، از گزارشهای مربوط به طراحی آشنای سوییچ ۲ تا اظهارنظر رئیس شرکت یعنی شانتارو فوروکاوا که بر اهمیت اکانتهای نینتندو در ارائه «انتقال روان» به نسل بعدی تأکید میکند؛ اما با وجود اینکه ویژگی پشتیبانی از بازیهای نسل قبل اکنون بهعنوان یک ویژگی بدیهی تلقی میشود، پیادهسازی آن یک چالش غیر پیش پا افتاده است و اجرا همه چیز است. نینتندو با فروش ۱۴۰ میلیون کنسول و داشتن سهم گستردهای از بازار و تسلط کامل بر جایگاهی که ایجاد کرده است، در موقعیتی غبطهانگیز قرار دارد و در حال آماده شدن برای عرضه کنسول بعدی خود است. با این حال، اگر سازگاری با بازیهای نسل قبل به درستی انجام نشود، همه اینها میتواند به یک تهدید تبدیل شود.
- آیا الان موقع خرید نینتندو سوییچ است یا صبر کنیم سوییچ ۲ بیاید؟
- فهرست نهایی بهترین بازیهای نینتندو سوییچ
منبع: Polygon