چطور از فرد درگیر اختلال دوقطبی (بایپولار) حمایت کنید
اختلال دو قطبی در روانشناسی یک وضعیت سلامت روان است که باعث میشود فرد نوسانات شدید خلقی را تجربه کند. متاسفانه بر اساس تابوهایی که در جامعه وجود دارد از افراد درگیر این اختلال چهرهای غیر قابل اطمینان و خطرناک ساخته شده است. در صورتی که این افراد هم مثل هر فرد دیگری که درگیر بیماریهایی مثل دیابت، فشار خون یا اختلالات قلبی است و فرقی با دیگران ندارد. اگر شما هم با فرد درگیر بایپولار یا همان اختلال دو قطیب ار رابطه هستید بهتر است به جای ترسیدن و فرار کردن از او، سعی کنید او را درک کرده و حمایت کنید. او در هر مرحله از این اختلال آسیبپذیر است و نیاز به مراقبت و حمایت دارد.
در این مطلب از دیجیکالا مگ قرار است به شما بگوییم که اختلال دو قطبی یعنی چه و چطور میتوانید از فرد درگیر با این اختلال حمایت کنید. البته این حمایت نباید به معنای از دست دادن سلامت روان خودتان باشد. پس بهتر است با آگاهی از این موضوع از فرد درگیر با اختلال دو قطبی حمایت کنید.
اختلال دو قطبی چیست؟
مراقبتهای کلی از فرد درگیر با اختلال دو قطبی
مراقبتهای دوران شیدایی در اختلال دو قطبی
مراقبتهای دوران افسردگی در اختلال دو قطبی
راههای کمک به درمان اختلال دو قطبی
راههای تعیین مرزها
اختلال دو قطبی چیست؟
برای اینکه بدانید اختلال دو قطبی چیست باید از فازهای این اختلال آگاه باشید. این اختلال دو حالت کلی شیدایی و افسردگی دارد. فرد در طول دورهی شیدایی احساس هیچان و سرخوشی میکند و در دورهی افسردگی، غم و اندوه شدید را همراه با حس بیارزشی و خستگی شدید تجربه میکند. دو قطبی بودن یک بیماری بدون درمان نیست و فرد میتواند با مصرف داروهای مناسب به صورت مداوم این اختلال را مدیریت کند.
مراقبتهای کلی از فرد درگیر با اختلال دو قطبی
روشهای مختلفی برای حمایت از افراد درگیر با اختلال دو قطبی وجود دارد اما برخی از آنها کاربردیتر است و میتواند از شما در برابر آسیبهای روحی محافظت کند. در این مطلب قرار است با همین روشها آشنا شوید تا بتوانید از دوست یا شریک عاطفی خود به بهترین شکل مراقبت کنید.
۱. دربارهی تاثیرات اختلال دو قطبی از او بپرسید
اختلال دو قطبی میتواند در افراد مختلف به روشهای متفاوت ظاهر شود. پس بهتر است از فرد درگیر بپرسید که علائم را چطور تجربه میکند تا بتوانید به بهترین شکل از او حمایت کنید. با او دربارهی دورههای شیدایی و افسردگی بپرسید و بخواهید که تجربیات خود را به طور واضح بیان کند.
همچنین بهتر است که دربارهی اختلال دو قطبی مطالعه کنید و بیشتر با این موضوع آشنا شوید. البته باید به یاد داشته باشید که دوست یا همسر شما ممکن است تمام علائم ذکر شده در منابع را تجربه نکند یا اصلا علائمی داشته باشد که جایی ذکر نشده است.
مطمئن شوید که میتوانید همسر خود را با شرایط فعلی و رفتارهایی که دارد، بپذیرید. بعضی از افراد درگیر این اختلال میتوانند در دوران شیدایی رفتارهای پرخطری مثل بیبند و باری یا سو مصرف مواد داشته باشند. پس بهتر است از قبل با تمام این رفتارها آشنا شده و دربارهی نگرانیهایتان با او صحبت کنید.
۲. بدون قضاوت به او گوش دهید
فرقی ندارد او در دوران شیدایی است یا افسردگی، دوست یا همسر شما باید احساس کند که شنیده میشود. آنها افکار شدید و نوسانات خلقی خسته کنندهای را تجربه میکنند و به فضایی امن برای به اشتراک گذاشتن این مسائل نیاز دارند. شما همیشه میتوانید دربارهی آنچه که میگویند اظهار نظر کنید اما باید این کار را بدون قضاوت کردن انجام دهید.
به جای گفتن حرفهایی مثل «اینطور صحبت نکن» یا «دیوانه نباش» میتوانید بگویید «تجربهی چنین احساسی میتواند خیلی سخت باشد. در هر حال تو برای من آدم شگفتانگیزی هستی و امیدوارم از این موضوع اطلاع داشته باشی.» صحبتهای سرکوبکننده و قضاوتگرانه میتواند وضعیت را بدتر کند.
به خاطر داشته باشید بعضی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی در ایجاد روابط مشکل دارند پس ممکن است گاهی رابطهی شما یکطرفه به نظر برسد. البته این موضوع دربارهی همه صادق نیست و شما باید اخلاقهای همسر و دوست خود را بشناسید. اگر رابطه شکل یکطرفه به خود گرفت میتوانید با او صحبت کنید تا دوباره به نقطهی تعادل برسید.
۳. به آنها بگویید که میخواهید در کنارشان باشید
درست است که رفتارها بلندتر از هر صدایی میتوانند احساس شما را به دیگران نشان بدهند اما همه دوست دارند که گاهی احساس شما را نسبت به خودشان بشنوند. فراموش نکنید که شریط زندگی شما ممکن است به خودش بگوید که شما فقط به دلیل دلسوزی و احساس وظیفه در کنار او ماندهاید. پس باید به او یادآوری کنید که چون برایتان مهم است از او حمایت میکنید.
میتوانید به او بگویید «میدانم که در حال سپری کردن دوران سختی هستی و میخواهم بدانی تو برای من بسیار مهم هستی، هر طور که بتوانم از تو حمایت میکنم و این مهمترین دلیل بودن من در کنار تو است.» تصور نکنید که میدانید به چه چیزی نیاز دارد یا سعی نکنید بدون اینکه بخواهد به او کمک کنید. اجازه دهید زمانی که به کمک نیاز دارد به شما بگوید و مطمئن شود که شما از او پرستاری نمیکنید.
۴. با انجام کارهای کوچک به کاهش استرس او کمک کنید
کارهای کوچکی مثل آماده کردن یک وعده غذای غافلگیرکننده یا آماده کردن یک حمام گرم برای از بین بردن خستگی میتواند استرس همسرتان را به میزان زیادی کاهش دهید. با انجام کارهای کوچک میتوانید فشارهایی که منجر به بدتر شدن اختلال دو قطبی میشود را از بین ببرد.
مراقبتهای دوران شیدایی در اختلال دو قطبی
به غیر از مراقبتهای کلی، شما باید در دوران شیدایی از رفتارهای ویژهای استفاده کنید و حواستان به بعضی موارد بیشتر جمع شود. در این بخش با تمام این مراقبتها و موارد آشنا میشوید.
۱. علائم دورهی شیدایی را بشناسید
یک دورهی شیدایی با افزایش خلقوخو همراه است و ممکن است همسر یا دوست شما در این زمان احساس عالی داشته باشد. اما این احتمال وجود دارد که همزمان احساس تحریکپذیری و اضطراب را هم تجربه کند. همچنین در بسیاری از افراد باعث انجام اعمال تکانشی میشود. پس بهتر است علائم دوران شیدایی را بشناسید و با مشاهدهی آنها مراقبت و توجه خود را بیشتر کنید.
علائم مهم در دوران شیدای:
- خوشبینی بیش از حد
- افزایش انرژی
- رفتارهای تکانشی مثل خرید بیش از حد،سو مصرف مواد مخدر یا الکل و افزیش تمایلات جنسی
- سریع و بیش از حد صحبت کردن
- حواس پرتی
- آشفته یا پرخاشگر بودن
- داشتن احساسات اغراق آمیز از رفاه
- نشان دادن اعتماد به نفس بیش از حد
- پارانویا
- توهم یا هذیان
- کاهش نیاز به خواب مثل نخوابیدن به مدت چند روز
۲. سعی کنید تاثیر آرامبخش داشته باشید
شما نباید در دوران شیدایی فرد درگیر اختلال دو قطبی را بیشتر تحریک کنید. خلق و خوی خود را متعادل نگه دارید و انجام فعالیتهای سالم، مثل وقت گذراندن در فضای، را به او پیشنهاد دهید. همچنین باید به روشی آرام او را از فعالیتهایی که میتواند علائم اختلال را تشدید کند (مثل مصرف الکل) دور کنید.
در زمان شیدایی و وقتی که انرژی فرد بسیار بالا رفته هاست بهتر است فعالیتهای زیر را به او پیشنهاد کنید:
- قدم زدن در پارک
- گذارندن کل روز در ساحل
- صخره نوردی
- پیادهروی در جنگل
- اسکیت سواری
۳. از اقدامات تکانشی خودداری کنید
فرد در دوران شیدایی احساس میکند که بر بام دنیا ایستاده و بدون ملاحظه به انجام رفتارهای تکانشی میپردازد. او نمیتوند اعمال خود را به درستی بررسی کرده و ببیند پس وظیفهی شما است که رفتارهای معقول را برای جایگزینی با رفتارهای تکانشی به او پیشنهاد دهید.
ممکن است او بعد از تلاشهای شما باز هم به انجام رفتارهای تکانشی خود ادامه دهند. اینجاست که باید به مرزهایی که با او تعیین کردهاید اشاره کنید و خودتان هم به آنها پایبند بمانید. اگر نمیخواهید در انجام این رفتارها شریک باشید یا شاهد آنها باشید هیچ ایرادی ندارد که فرد را به حال خود رها کنید. به او آنها اجازه دهید با عواقب طبیعی اعمالش کنار بیاید.
۴. به او کمک کنید بیشتر استراحت کنند
به زمان خواب منظم خود پایبند باشید و او را هم به این کار تشویق کنید. به او اجازه دهید هر زمانی که میتواند بخوابدحتی اگر این زمان وسط ساعات کاری باشد! ممکن است تمام شب را بیدار بماند اما کل بعد از ظهر را بخوابد. به هر حال استراحت کافی برای سلامتی او مهم است پس چراغها را خاموش کنید، پردهها را بکشید و فضایی آرام برای استراحت فراهم کنید. بهتر است در ساعاتی که او خواب است از تماشای تلویزیون و فعالیتهایی که میتواند محرک باشد خودداری کنید.
مراقبتهای دوران افسردگی در اختلال دو قطبی
همانطور که در دوران شیدایی باید مراقبتهای خاصی انجام شود، دوران افسردگی هم نیازمند مراقبتها و توجههای خاص خود است. در این بخش با این مراقبتها آشنا میشوید.
۱. علائم افسردگی را بشناسید
احساس غمگینی، ناامیدی و بیارزشی شاخصترین احساساتی است که فرد در دوران افسردگی تجربه میکند. بعضی از افراد ممکن است در این دوران احساس بیحسی، خستگی و بیحالی را تجربه کنند یا درگیر احساس بیقراری و تحریکپذیری باشند. شناخت علائمی که فرد در این دوران تجربه میکند میتواند به شما بگوید که دوران افسردگی شروع شده است.
علائم مهم در دوران افسردگی:
- احساس غم، پوچی، بیارزشی و ناامیدی
- احساس گناه
- گریهی بیش از حد (در بعضی موارد)
- تحریکپذیری (به ویژه در نوجوانان)
- بیخوابی
- زیاد خوابیدن
- احساس بیقراری
- بیحال بودن
- خستگی
- مشکل در فکر کردن و تصمیمگیری
- افکار یا اعمال خودکشی
۲. بپذیرید که احساسات آنها هیچ ربطی به شما ندارند
همراهی با یک فرد افسرده میتواند باعث ایجاد احساس ناراحتی در شما شود. ممکن است احساس کنید که به اندازهی کافی برای کمک کردن و شاد کردن فرد قدرت ندارید. اما باید بدانید که افسرده بودن همسر یا دوستتان اصلا تقصیر شما نیست. همیشه به خاطر داشته باشید که فرد درگیر اختلال دو قطبی قدردان حضور شما در زندگیاش است..
۳. به او کمک کنید یک هدف کوچک و قابل کنترل تعیین کند
افسردگی میتواند همه چیز را بیهوده جلوه دهد. از همسر یا دوستتان در این دوران بخواهید که برای رسیدن به یک هدف کوچک که حال او را بهتر میکند، تلاش کند. هدف آسانی را به او پیشنهاد کنید تا به راحتی دنبال کند. مثلا به او پیشنهاد دهید که روزهای جمعه از خانه خارج شود، یک شعر بنویسد یا یک وعده غذا بپزد.
۴. او را تشویق کنید که از مکانیسمهای مقابلهای سالم استفاده کند
وقتی احساسات قوی به شما حمله میکنند به صورت طبیعی با آنها کنار میآیید. این اتفاق برای فرد درگیر با اختلال دو قطبی هم به صورت طبیعی پیش میآید. مثلا ممکن است او برای کنار آمدن با احساسات منفی دوران افسردگی به نوشیدن الکل پناه ببرد. شما باید او را تشویق کنید که روشهای سالم را برای مقابله با این احساسات انتخاب کند.
روشهای سالم پیشنهادی:
- خلاقیت مثل انجام کارهای هنری
- درگیر شدن با یک سرگرمی جدید
- گرفتن یک دوش آب گرم
- خواندن کتاب مورد علاقه
- صحبت کردن از احساسات
- وقت گذراندن در کنار عزیزان
- در آغوش گرفتن یک حیوان خانگی
۵. به او نظرات حمایتی واقعی بدهید
گفتن جملاتی مثل «همه چیز درست خواهد شد» یا «به مرور زمان احساس بهتری پیدا خواهی کرد» بسیار جذاب است اما اصلا برای فرد درگیر با افسردگی مفید نیست. به جای آن میتوانید به او بگویید «میدانم که در حال حاضر واقعا در حال مبارزه با این حال و احساسات ناخوشایند هستی، اما میخواهم بداین که من همیشه کنار تو هستم و در این راه تنها نیستی.» همچنین بد نیست به او یادآوری کنید که قبلا هم موفق شده از این احساسات گذر کند و به روال عادی زندگی خود بازگشته است.
۶. صبور باشید
مقابله با افسردگی بسیار دشوار است و بهبودی آن نیاز به زمان دارد. به فرد زمان بدهید تا احساس بهتری داشته باشد. عجله کردن فقط باعث بدتر شدن اوضاع میشود. اگر برای نظم بخشیدن به افکار و بالا بردن انرژیتان نیاز به استراحت دارید کمی از فرد درگیر اختلال دور شوید، با یک دوست بیرون بروید یا با اعضای خانواده وقت بگذرانید. به این اختلال مثل هر بیماری دیگری فکر کنید. همانطور که برای غلبه بر آنفولانزا نمیتوانید عجله کنید برای گذراندن دوران افسردگی هم نمیتوانید.
۷.مراقب علائم اقدام به خودکشی باشید
همهی افراد افسرده خودکشی نمیکنند اما این یک نگرانی جدی دربارهی این افراد است. پس بهتر است با علائم آن آشنا باشید و در صورت مواجهه با آن به سرعت با اورژانس تماس بگیرید.
علائم مهم در اقدام به خودکشی:
- حالت افسردگی
- تهدید به خودکشی
- گفتن جملاتی مثل «زندگی بی ارزش است» یا «زمان زیادی اینجا نخواهند بود»
- بخشش اموال با ارزش
- سر و سامان دادن به امور مثل پرداخت بدهی، خداحافظی کردن با عزیزن و عذرخواهی کردن از دیگران
راههای کمک به درمان اختلال دو قطبی
شما میتوانید علاوه بر مراقبت از افراد درگیر با اختلال دو قطبی، اقداماتی انجام دهید که به درمان آنها کمک میکند.
با فرد مبتلا با آرامش صحبت کنید. استفاده از لحن مهربان و ملایم در زمان صحبت میتواند به فرد این پیغام را بدهد که برای او اهمیت قائل هستید و به او حمله نمیکنید.
به فرد منابع، کتابها و مقالاتی دربارهی اختلال دو قطبی و روشهای درمان بدهید. این کار به آنها کمک میکند که مسائل را از دیدگاه شما ببینند و برای شروع درمان آماده شوند.
به فرد کمک کنید که از وانپزشک متخصص در درمان اختلال دو قطبی وقت بگیرد. رفتن به اولین جلسهی درمان میتواند به شکل باورنکردنی سخت باشد، پس در کنار او باشید و این مسیر را هموار کنید.
او را برای مصرف داروها تشویق کنید. خلق و خوی افراد درگیر اختلال نوسان دارد و ممکن است گاهی به این نتیجه برسند که دیگر نیازی به مصرف دارو ندارند. قطع دارو میتوند باعث عود کردن علائم شود پس با مهربانی او را به مصرف داروهایش طبق برنامه، تشویق کنید.
برای ایجاد روتینهای سالم به او کمک کنید. این کار میتواند از نظم بخشیدن به خواب و مصرف وعدههای غذایی شروع شود. اگر با دوستتان در یک خانه زندگی نمیکنید با تلفن و پیامک با او در ارتباط باشید و ساعت انجام کارها را به او یادآوری کنید. فقط به خاطر داشته باشید نباید این کار به او این احساس را بدهد که در حال کنترل او هستید.
راههای تعیین مرزها
به او بگویید کدام رفتارهایش را نمیپذیرید. هیچ ایرادی ندارد اگر او رفتار غیرمنطقی دارد کنار بروید. افراد درگیر اختلال دو قطبی گاهی رفتارهای پرخاشگرانهی فیزیکی یا کلامی دارند و شما باید از این موقعیت دور بمانید. به آنها بگویید که کدام رفتارهایشان برای شما آزاردهنده است و میتواند شما را از او دور کند.
به او کمک کنید تا تصمیم بگیرد در زمانهای بحرانی با چه کسی تماس بگیرید. مطمئن شوید که شمارهی پزشک، اطلاعات کافی دربارهی داروها و شمارهی تماس اعضای نزدیک خانواده را دارد. همچنین مشخص کنید که در چه شرایطی باید به پزشک زنگ بزند و در کدام شرایط از اعضای خانواده و دوستان کمک بگیرد. همچنین مشخص کنید که در چه شرایطی باید با اورژانس تماس بگیرید. مثلا وقتی افکار خودکشی به سراغش میآیند یا خود را در حال آماده شدن برای خودکشی میبیند باید به اورژانس زنگ بزند.
از فعال کردن رفتارهای مشکلساز خودداری کنید. مثلا برای او نوشیدنیهای الکلی تهیه نکنید یا در خرید کردنهای دوران شیدایی با او همراه نشوید.
تمام زندگی خود را به پای فرد درگیر این اختلال نریزید. او باید بداند که شما هم برای خودتان زندگی شخصی دارید. حتی اگر فرد درگیر همسرتان است، باید به زندگی شخصی و استقلال شما احترام بگذارد. مراقبت دائمی از فرد درگیر اختلال میتواند خستهکننده و آسیبزننده باشد. اینجاست که شما باید هوشمندانه مراقب سلامت روان خود باشید.
برای مراقبت از خود وقت بگذارید و به روشهای مختلف استرس را از خود دور کنید. کارهایی که دوست دارید انجام دهید، غذای خوب بخورید و به اندازهی کافی بخوابید تا برای انجام وظایف خود انرژی و حوصله داشته باشید. اگر برای انجام این کارها نیاز به کمک دارید حتما از یک تراپیست کمک بگیرید.
مرور کلی
اختلال دو قطبی یا بایپولار یک اختلال در حوزهی روان است که میتواند شخص را بین دو حالت شیدایی و افسردگی جابهجا کند. اگر قصد دارید از فرد درگیر با این اختلال مراقبت کنید باید ابتدا بیماری را خوب بشناسید و سپس به روشی سالم مراقبت را شروع کنید. دراین مطلب راههای مراقبت از فرد درگیر با اختلال و محافظت از خودتان را بیان کردیم. اما بهتر است قبل از شروع، حتما از یک رواندرمانگر کمک بگیرید تا به خوبی و با توجه به وضعیت فرد درگیر اختلال به شما در این مسیر کمک کند.
منبع: wikihow
یعنی بهتر از این نمی شد توضیح داد
سپاسگزارم