معرفی ۱۰ زیرژانر علمی-تخیلی؛ از سفر فضایی تا ابرانسانها
هنر از همان اولین قدمهای خود ابزاری برای انعکاس شیفتگی بشریت نسبت به آینده و ناشناختهها بوده است. تا همین امروز هم اگر این شیفتگی افزایش نیافته باشد، کم نشده است. در نتیجه با وجود پیشرفتی که در تمام ابعاد هنر بهخصوص سینما به وجود آمده و تخیل نامتناهی انسان، ژانر علمی-تخیلی و به تبع آن زیرژانر علمی-تخیلی روزبهروز گستردهتر و محبوبتر میشود.
علمی-تخیلی ژانری است که با ترکیب مضامین فرضی و علمی با هم داستانی میگوید که در آن از عناصر و فناوریهای آیندهنگرانه برای بررسی مسائل اجتماعی، سیاسی و فلسفی استفاده میکند. در نتیجه این ژانر میتواند علاوه بر سرگرمی، جامعه امروزی و مسائل مربوط به آن را نیز مورد انتقاد قرار دهد. به علاوه همانطور که رسالت ژانر وحشت ایجاد ترس است، در مورد علمی-تخیلی اغلب گفته میشود که باید «حس شگفتی» را القا کند.
به گفته آیزاک آسیموف، نویسنده بزرگ آمریکایی، «علمی-تخیلی شاخهای از ادبیات است که به واکنش انسانها و جامعهی انسانی در برابر تغییرات علم و فناوری میپردازد»
در تعریف سنتیتر داستان معمولاً در آینده اتفاق میافتد، چه در زمین و چه در فضا. همچنین بهطور سنتی، یک فیلم علمی-تخیلی قهرمانان، تبهکاران، مکانهای ناشناخته، جستوجوهای خارقالعاده و فناوری پیشرفته را در خود جای میدهد. اما این تعریف مربوط به زمانی است که منتهای جهان و ناشناخته بودن آن برای بشر، فضا بود. با پیشرفت علم و مطرح شدن تعاریفی مانند دنیای موازی و سفر در زمان، داستان علمی-تخیلی میتواند حتی در زمان حال اتفاق بیفتد و صرفاً گمانهزنی نویسنده از دنیایی باشد که تحت تاثیر اتفاقی علمی تغییر کرده است. به گفته آیزاک آسیموف، نویسنده بزرگ آمریکایی، «علمی-تخیلی شاخهای از ادبیات است که به واکنش انسانها و جامعهی انسانی در برابر تغییرات علم و فناوری میپردازد». همین تعریف در سینما و تلویزیون هم صادق است.
اما خاستگاه این ژانر از کجا بوده؟ این درست که انسانها از ابتدای تاریخ همیشه با دیدن ستارگان شگفتزده شدهاند و برای پیشرفت فناوری تلاش کردهاند، اما از چه زمانی شروع به داستانپردازی از طریق علم کردیم؟
منشا این موضوع به دوران باستان در یونان و روم برمیگردد. این تمدنهای باستانی با داستانسرایی از آتلانتیس و دیگر شهرهای افسانهای با تکنولوژی پیشرفته و مهارتهای بالا اجتماعی و فنی که اکثراً واقعیت نداشتند، به میراث خود افزودهاند. بعد از آن نویسندگانی مانند مری شلی، اچ. جی. ولز و ژول ورن در دههی ۱۸۰۰ توانستند با شاهکارهای خود به پیشرفت این ژانر کمک کنند و این ژانر را مبدل به یکی از ژانرهای اصلی ادبیات سازند.
پرسش دیگر این است که ژانر علمی-تخیلی از کجا وارد سینما و تلویزیون شد؟
«سفر به ماه» محصول ۱۹۰۲ و به کارگردانی ژرژ ملیس اولین فیلم علمی-تخیلی ثبت شده است. این فیلم یک فیلم کوتاه، صامت و سیاه و سیفد بود که برای اولین بار نشان داد این رسانه میتواند مخاطبان را به هر کجا و هر زمانی منتقل کند. «متروپلیس» هم که در سال ۱۹۲۷ و به کارگردانی فریتز لانگ ساخته شد، اولین فیلم بلند علمی-تخیلی است.
نکتهی منحصربهفرد دربارهی فیلمهای علمی-تخیلی این است که وقایع روز دنیا را با استفاده از تخیل و زمینهسازی به هنر تبدیل کرده و از همین راه هضم و کنار آمدن با این وقایع را آسانتر میکند. به عنوان مثال در دههی ۵۰ و بعد از جنگ جهانی دوم که اتفاقاً اوج مطرح شدن این ژانر هم بود، جهان با عواقب این جنگ و بخصوص پرتاب اولین بمب اتمی روبهرو بود.
در همان دهه و در سال ۱۹۵۴ «گودزیلا» (Godzilla)، به کارگردانی ایشیرو هوندا، آغاز زیرژانر کایجو از ژانر علمی-تخیلی بود. این فیلم و جانور بزرگ، خارج از کنترل و آزمایشگاهی آن استعارهای بود از بمب اتمی و راهی به مردم نشان داد تا بتوانند درباره وحشت و ویرانی صحبت کنند. همین امر برای فیلمهایی مانند «روزی که دنیا از حرکت ایستاد» (The Day the Earth Stood Still) درباره جنگ سرد، «ترمیناتور» (The Terminator) دربارهی رشد بیرویه تکنولوژی و زندگی رباتی، و «ماتریکس» دربارهی اینترنت هم صادق است.
در ابتداییترین حالت علمی-تخیلی چه در ادبیات و چه در سینما به دو زیرژانر سخت و نرم تقسیمبندی میشود. در علمی-تخیلی سخت عناصر داستان کاملا منطبق با قوانین علمی و فیزیکی دنیای واقعیست و حتی بارها علم و تکنولوژی پیشبینیشده در این داستانها، سالها بعد از نوشته شدنشان اثبات و اختراع شده. به عنوان مثال میتوان داستانهای ژولورن یا رباتهای موجود در داستانهای آسیموف را نام برد.
در علمی-تخیلی نرم هم قوانین داستان منطبق بر قوانین علمی دنیای واقعی است، ولی این علوم بیشتر شامل علوم انسانی و اجتماعی است. منطق درونی داستان نیز لزوماً نیازی ندارد که از دریچه نگاه دنیای واقعی ما معنا پیدا کند. از این دسته هم میتوان مجموعهی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها» (The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy) از داگلاس آدامز را مثال زد.
با محبوبیت بیشتر و بیشتر داستانهای علمی-تخیلی، مخاطبان از تمام نسخههای علمی-تخیلی استقبال کردند. در نتیجه هر روز زیر ژانر جدیدی برای این ژانر محبوب تعریف شد که ما چند مورد از مهمترین آنها را معرفی خواهیم کرد.
۱. سفر فضایی (space travel)
محبوبترین و شناختهشدهترین زیر ژانر علمی-تخیلی که میتوان گفت مفهوم اولیهی این ژانر را در خود جای داده است. درست است که سفر فضایی در واقع ترکیبی از چندین عنصر علمی-تخیلی است، ولی عنصر اصلی آن نوعی سفر علمی به ناشناختهها (اغلب فضا) و یا داستان مهیا شدن برای این سفر است.
هرچیزی در این فیلمها، از وسیله و روشهای سفر گرفته تا مقصد، میتواند از کاملا منطقی و علمی تا کاملا ساختگی و فرضی متغیر باشد. برخی بر جنبههای واقعگرایانه، علمی و آموزشی سفر فضایی تمرکز میکنند و بعضی دیگر از این مفهوم تنها به عنوان استعارهای از آزادی یا کنترل انسان بر فضای ناشناخته بهره بردهاند. بعضی نمونهها هم سعی کردند مفاهیم عمیقی مانند مسائل انسانی را در خلال این سفرها به تصویر بکشند.
«میانستارهای» (Interstellar) کریستوفر نولان، «ماه» (Moon) به کارگردانی دانکن جونز از نمونههای شناختهشدهی این ژانر هستند.
۲. اپرای فضایی (Space Opera)
مشخصهی داستانهای اپرای فضایی دنیایی وسیع و تمدنی گسترده است که به زمین محدود نمیشود. در اغلب این داستانها درگیریهایی بین نژادها یا جناحهای مختلف درجریان است و داستان از زاویهی دید افراد حاضر در این درگیریها گفته میشود.
از آنجایی که این داستانها در فضا و سیارات مختلف رخ میدهند، هستهی اصلی این زیر ژانر علمی-تخیلی را میتوان سفر با سرعتی بیشتر از سرعت نور دانست. در کنار آن این فیلمها عمدتا پیشرفتهای تکنولوژیکی یا اجتماعی، سلاحهای آیندهنگرانه و سایر فناوریهای پیشرفته را در پسزمینهای از امپراطوریهای کهکشانی و جنگهای بینستارهای نژادهای مختلف نشان میدهد.
حضور قهرمان موعود هم از دیگر عناصر این زیرژانر است. قهرمانی که ظهورش به طرق مختلف پیشبینی شده و وعده داده شده است که با حضورش درگیریها پایان مییابد و تعادل جهان را بازخواهد گرداند.
اکثر بلاکباسترهای محبوب علمی-تخیلی مانند «جنگ ستارگان» (Star Wars)، «پیشتازان فضا» (Star Trek) از این زیرژانر هستند.
۳.فاجعه/ حملهی بیگانگان (Disaster and Alien Invasion)
موضوع این فیلمها میتواند وجود، حمله و یا آدمربایی بیگانگان باشد، ولی بههرحال عنصر مشترک همهی آنها برقراری ارتباط و همزیستی انسان و بیگانه است. در اغلب این فیلمها نوعی توطئه، اشتباه یا پنهانکاری دولتی اوضاع را پیچیدهتر میکند و همین امر موجب میشود تا اکثر آنها تهمایهای از انتقاد سیاسی داشته باشند.
«جنگ دنیاها» (War Of The Worlds) اچ. جی. ولز که بارها در سینما از آن اقتباس شده، و فرنچایز «بیگانه» (Alien) و فیلم «ورود» (Arrival) به کارگردانی دنیس ویلنوو از بهترین نمونههای این زیرژانر هستند.
۴. آخرالزمانی/ پساآخرالزمانی (Apocalyptic/Post-Apocalyptic)
داستان فیلمهای آخرالزمانی حول محور فاجعهای قریبالوقوع میچرخد که منجر به پایان تمدنی که میشناسیم و جهان خواهد شد مانند جنگ هستهای، بیماریهای واگیردار، بلایای طبیعی یا حمله بیگانگان. توسعه فناوری نقش بزرگی در این فیلمها ایفا میکند و اغلب بهعنوان منبع اصلی درگیری یا عامل اتفاق نشان داده میشود.
درصورتی که تمرکز داستان بهجای حادثهی عامل ایجاد آخرالزمان، بر وضعیت پساآخرالزمانی در نتیجهی اتفاقی باشد که قبلا رخ داده، داستان پساآخرالزمانی خواهد بود. در این موارد ممکن است دربارهی اتفاق افتادن آخرالزمان اطلاعات زیادی داده نشود و تمرکز تنها بر بازمانده یا بازماندگان پس از این رویداد و از بین رفتن تمدن باشد.
«روز استقلال» (Independence Day) رولند امریش و مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» (Mad Max) را میتوان بهعنوان مثالهای شناختهشدهای از این زیرژانر نام برد.
۵. ویرانشهری (Dystopia)
فیلم ویرانشهری نیز یکی از زیر ژانرهای فیلم های علمی-تخیلی هستند که بر وضعیت آشفته جهان تمرکز دارد. ویرانشهر دنیایی خیالی است که در آن همه چیز به اشتباه پیش رفته است. این فیلمها که در آینده اتفاق میافتند، اکثرا جوامعی را نشان میدهند که بعد از یک اتفاق بزرگ (انقلاب یا آخرالزمان یا…) تشکیل شدهاند و در ابتدا به امید یک آرمانشهر شکل گرفتهاند، ولی اکنون به دنیایی پر از خشونت، ظلم و بیماری تبدیل شدهاند. به طور کلی، مضامین رایج در فیلمهای ویرانشهری عبارتند از: انسانزدایی، سرکوب فردیت، و از بین بردن تبعیض به قیمت تعدی به حقوق بشر که از طریق قوانین وضعشده توسط دولتمردان به اعضای جامعه تحمیل میشود.
به عبارت دیگر، یک فیلم ویرانشهری این موضوع را بررسی میکند که رسیدن به نقطهی مقابل یک جامعه اتوپیایی چگونه اتفاق میافتد و زندگی در این جامعه چه شرایطی دارد. این ژانر فرعی اغلب مضامین و ویژگیهای یک فیلم پساآخرالزمانی را هم دارد.
سهگانهی «عطش مبارزه» (The Hunger Games) و «وی مثل وندتا» (V for Vendetta) به کارگردانی جیمز مک تیگ را به عنوان نمونههای درخشان فیلم ویرانشهری میتوان نام برد.
۶. پانک (Punk)
تمرکز اصلی پانک در ژانر علمی-تخیلی بر فناوری و معمولاً یک نوع خاص از فناوری است. عنصر شورش معمولا عنصر پیشبرندهی داستان است و شخصیتهای اصلی هم اغلب از اعضای حاشیهای جامعه هستند (اشاره به معنای اصلی کلمه پانک). اغلب برای توصیف پانک علمی-تخیلی از اصطلاح «آیندهی به عقب بازگشته» (Retrofuturism) استفاده میشود، زیرا فضاسازیهای موجود در این زیرژانر اصولاً بر اساس فناوریهای دوران گذشته با تغییرات آیندهنگرانه است.
در نتیجه هر فیلم علمی-تخیلی که در آیندهای ویرانشهری اتفاق میافتد و دارای پیشرفتهای تکنولوژیکی منحصربهفرد است، میتواند در زیرژانر پانک قرار بگیرد، اما همین زیر ژانر را بر اساس تکنولوژیای که دنیاسازی بر اساس پیشرفت آن شکل گرفته میتوان به ژانرهای متعدد تقسیم کرد؛ از آن جمله: استیمپانک (بر اساس فناوریهای عصر بخار) نانوپانک (شامل فناوری نانو)، اتمپانک (طراحی شده براساس دوران جنگ سرد/عصر اتمی) سایبرپانک که درواقع اصلیترین ژانر پانک است.
نقطهی شروع افزودن کلمهی «پانک» به کلمات مختلف و ساخت زیرژانرهای جدید از سایبرپانک بوده است. مولفهی اصلی سایبرپانک چشماندازی تیره و ویرانشهری از آیندهی تمدن بشری است. جایی که فناوری و بشریت در ترکیب نئونی و کثیفی تحت ستم شرکتهای بزرگ فناوری کنار هم قرار گرفتهاند. درواقع سایبرپانک ترکیبی عالی از آینده ویرانشهری، فناوری پیشرفته و جنایات نوآر و فراانسانیگرایی است که بعضا مفاهیم سیاسی مترقیتر را در دل داستان بررسی میکند.
دیگر ژانر محبوب پانک، استیمپانک (Steampunk) است. داستانهای این زیرژانر در دنیایی اتفاق میافتند که با بخار و دیگر فناوریهای قدیمی عصربخار پیش میرود. عناصر اصلی این داستانها فضا و پوششهای ویکتوریایی است، هرچند فضا به قدری ماشینی است و ابزار تکنولوژی جوری تغییر کرده است که امکان وجود آنها در دورهی ویکتوریایی نیست.
«بلید رانر» (Blade Runner) به کارگردانی ریدلی اسکات و «یادآوری مطلق» (Total Recall) به کارگردانی پل ورهوفن را میتوان به عنوان نمونههای این ژانر نام برد.
۷.سفر در زمان (Time Travel)
همانطور که از نامش پیداست، این زیرژانر علمی-تخیلی بر مفهوم سفر در زمان متمرکز است. داستان این فیلمها ممکن است به مفهوم سنتی سفر در زمان از طریق یک دستگاه با تکنولوژی پیشرفته به آینده یا گذشته بپردازند یا سفر در فضا-زمان را بررسی کنند. حتی به عقیدهی بعضی داستانهایی با مفهوم تاریخ جایگزین یا جهانهای موازی هم در این زیرژانر قرار میگیرند.
فیلمهای تاریخ جایگزین در واقع مفهوم زمان و انتخابها را بررسی میکنند. در این داستانها، معمولاً با دخالت عنصری جدید که نتیجهی یک رویداد را تغییر میدهد، مسیر تاریخ به نوعی دستخوش تغییر میشود.
فیلمهای جهان موازی هم بسیار شبیه به تاریخ جایگزین است، اما بهجای تغییر سادهی مسیر تاریخ، داستانهای جهان موازی دنیایی کاملاً جدید با قوانین متفاوت را خلق میکنند.
«بازگشت به آینده» (Back to the Future) به کارگردانی رابرت زمیکس و تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ از بهترین و خاطرهانگیزترین نمونههای این زیرژانر است. فیلم «۱۲ میمون» و «اثر پروانهای» (Butterfly Effect) هم بهترتیب در دسته فیلمهای جهان موازی و تاریخ جایگزین قرار میگیرند.
۸. رباتی/ هیولایی (Robot and Monster Films)
رباتها موجودات مصنوعی هستند که به گونهای طراحی شدهاند که شبیه انسان به نظر برسند و عمل کنند. در بعضی از افیلمهای این زیرژانر، انسان و ربات زندگی مسالمتآمیزی در کنار هم دارند. در موارد دیگر داستان بر سر تقابل انسان و ربات و یا حتی تسلط ربات بر انسان و جنگ بین آنهاست. در بعضی دستهبندیها فیلمهایی با محوریت هوش مصنوعی را هم در این دسته قرار میدهند. در کل در بسیاری از فیلمها از رباتها یا اندروید و نقش آنها در جامعه استفاده میشود. ولی باید توجه داشت وجود یک اندروید یا ربات فیلم را به زیرژانر رباتی تبدیل نمیکند و داستان باید حتما حول محور ربات یا تقابل و تاثیر حضور آن بر جامعه باشد.
دربارهی زیرژانر هیولایی که زیرژانری از علمی-تخیلی است باید در نظر داشته باشیم که منظور از هیولا، موجودات آزمایشگاهی و ساخته دست بشر است که به دلیلی مانند اشتباه یا جهش، مشکلساز میشوند. با این تعریف که آن را از فیلمهای هیولایی ژانر وحشت متمایز میسازد، «گودزیلا» (Godzilla) و «ژوراسیک پارک» (Jurassic Park) شناختهشدهترین مثالها برای زیرژانر هیولایی علمی-تخیلی هستند. «ترمیتاتور» (Terminator) و «ترنسفورمرز» (Transformers) هم از فیلمهای رباتی شناخته شدهاند.
۹. ابرانسانها (Superhuman)
فیلمهای ابرقهرمانی شامل یک یا گروهی از انسانهاست که به دلیل اصلاح و دستکاری عمدی ژنتیکی یا جهشهای تصادفی دچار تغییرات ژنتیکی شدهاند و تواناییهای مافوق بشری پیدا کردهاند. درواقع این زیرژانر اغلب ایده تکامل انسانها به موجودات قدرتمندتر و کارآمدتر را بررسی میکند.
معمولاً عنصر تعیینکننده در این فیلمها نحوهی برخورد جامعه و دولتمردان با این ابرانسانهاست. دربعضی از این فیلمها ابرانسانها توسط جامعه پذیرفته شدهاند و با تبدیل شدن به ابرقهرمان، در مبارزه با جرم و جنایت شرکت میکنند. در بعضی موارد هم به دلایل گوناگون تبدیل به ابرشرور شدهاند و برای جامعه مشکل میآفرینند.
تمام فیلمهای کمپانیهای محبوب مارول و دیسی در این زیرژانر قرار میگیرند.
۱۰. علمی-تخیلی نظامی (Military Science Fiction)
علمی-تخیلی نظامی در آینده اتفاق میافتد و متمرکز است بر سفر یک سرباز (یا جوخه) عضو یک ارتش و نبردهایی که در آن شرکت میجوید و چالشهایی که با آنها مواجه میشود. این نبردها میتوانند راهی برای محافظت از جامعه در برابر دشمنان و حتی بیگانگان، یا موقعیتی اضطراری باشد. درمواردی حتی میتوانند بهعنوان راهی برای کنترل شهروندان خود جامعه به کار گرفته شوند. شرکت قهرمان فیلم در نبردی با استفاده از تکنولوژی پیشرفته عنصر مشترک داستانهای این زیر ژانر است.
معمولاً محتوای اصلی داستانهای این زیرژانر تقابل قوانین نظامی و اخلاقیات است و نقدهایی بر سیستمهای سلب و نظامی حاکم بر جوامع امروزی در این داستانها شکل میگیرد.
«جنگاوران اخترناو» (Starship Troopers) به کارگردانی پل ورهوفن و «لبهی فردا» (Edge of Tomorrow) به کارگردانی داگ لیمان از فیلمهای علمی-تخیلی نظامی هستند.
علاوه بر همهی این مطالب ژانر علمی-تخیلی نیز در سالهای اخیر مانند همهی ژانرهای دیگر اکثراً با ژانرهای دیگر ترکیب شده و ما شاهد فیلمهایی با ژانر علمی-تخیلی/فانتزی یا علمی-تخیلی/وحشت بودهایم. بهخصوص به دلیل ماهیت بعضاً ترسناک پیشرفت تکنولوژی ترکیب این دو ژانر به شدت در سالهای اخیر محبوب بوده و نمونههای موفق زیادی از آن اکران شده که با استقبال مخاطبان هم روبهرو شده.
در ادامه باید به این نکته توجه داشت که بهندرت میتوان برای یک فیلم تنها یک زیرژانر یا بعضاً حتی ژانر در نظر گرفت و همین درهمتنیدگی المانهای مربوط به زیرژانرهای مختلف است که باعث شکلگیری داستانی نو و جذاب میشود.
سریال project blue book حرف نداره حتما نگاه کنید