همه چیز دربارهی بعد وارونه سریال «چیزهای عجیب»
فصل چهارم «چیزهای عجیب» حقایق زیادی را دربارهی گذشتهی الون فاش کرد و در این مورد توضیح داد که چه کسی مغز متفکر اصلی جنگ بعد وارونه علیه بشریت است. اما با وجود این که تنها یک فصل تا پایان باقی مانده، ما هنوز سوالات بیپاسخ زیادی داریم که اکثر آنها حول محور بعد وارونه مطرح میشوند.
راس دافر در مصاحبهای با «ورایتی» قول داد که «پاسخ به سوالات دربارهی بعد وارونه، دقیقا همان اساس فصل ۵ است.» اما به جای اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر فصل پنجم باشیم تا همه چیز را فاش کند، هر چیزی را که از قبل دربارهی بعد وارونه میدانیم جمعبندی کرده و پیشبینی فصل آخر این سریال را آغاز کردیم.
- بزرگترین سوالات و اسرار بیپاسخ فصل ۴ سریال «چیزهای عجیب»
- سریال «چیزهای عجیب» چطور تمام میشود؟ بزرگترین نظریههای فصل پنجم
بعد وارونه چیست؟
بعد وارونه (Upside Down) بعد موازیای است که جهان ما را منعکس میکند، با این تفاوت که این بعد یک منظره جهنمی سمی، مملو از تاکهای خزنده و متحرک و پر از موجودات قاتلی است که از طریق سیستم ذهنی کندو مانندی به هم متصلند. این بُعد ضمناً دائماً در حال تجربهی طوفانهای الکتریکی است.
احتمالاً به دلیل همین طوفانها، بعد وارونه بر میدان الکترومغناطیسی جهان ما تأثیر میگذارد. به همین دلیل بود که ویل توانست از چراغهای کریسمس برای برقراری ارتباط با جویس استفاده کند و به همین دلیل هم هست که در فاصلهی نزدیک به دروازههای این بعد، قطبنماها به جای شمال واقعی، دروازههای بعد وارونه را نشان میدهند.
زمانی که هنری کریل (Henry Creel) یا همان وکنا برای اولین بار وارد بعد وارونه شد، به نظر نمیرسید مکانی که به آن رسید نسخهای موازی از هاوکینز باشد. تنها چیزی که از این دنیا مشخص بود منظرهای کوهستانی با طوفانهای الکتریکی زیاد بود. هیچ خبری از خانه، مدرسه و حتی قلعهی بایرز در آن نبود.
اما اگر بعد وارونه از ابتدا منعکسکنندهی هاوکینز نبوده، آیا واقعاً بعدی موازی است که جهان ما را منعکس میکند یا بعد جایگزینی است که برای بازتاب جهان ما تغییر شکل داده؟ یا شاید این فرضیهها بسیار سادهانگارانه باشند و بعد وارونه فراتر از هاوکینز گسترش مییابد و ما فقط بخش کوچکی از آن را دیدهایم.
آیا الون بعد وارونه را ساخته است؟
اولین تماس انسانی تشخصی داده شده با بعد وارونه در سال ۱۹۷۹ در جریان مبارزه الون با وکنا بوده است. در طول این مبارزه، الون توانست بر وکنا غلبه کند و با استفاده از تواناییهای ذهنیاش او را به دیوار اتاق رنگینکمان چسبانده و بدنش را متلاشی کرد. اما قبل از این که او کاملاً متلاشی شود، الون ناخواسته دروازهای را به سمت بعد وارونه درست پشت سر او گشود که وکنا هم از آن عبور کرد و گریخت.
در مورد این که آیا این صحنه دلیلی است بر این که الون بعد وارونه را ایجاد کرده است یا صرفاً اولین دروازه را به روی آن باز کرده، بحثهایی وجود دارد. اما به گفته میلی بابی براون، بعد وارونه قبل از دخالت ال هم وجود داشته است. براون در ماه ژوئن به ورایتی گفت: «فکر نمیکنم او بعد وارونه را خلق کرده باشد. نه، من فکر میکنم که این بعد همیشه وجود داشته، فکر میکنم ال فقط دروازهای به آن ایجاد کرد که قبلاً هیچکس نتوانسته بود.»
احتمالاً حق با براون است و هیچکس بعد وارونه را ایجاد نکرده است. بعد موازی همیشه وجود داشته است و اگر معلم علوم پسران درست گفته باشد که «نسخههای بینهایت» از جهان ما در ابعاد متناوب وجود دارد، حتی ممکن است چندین نسخه از بعد وارونه وجود داشته باشد.
چرا بعد وارونه سال ۱۹۸۳ منجمد شده است؟
در قسمت اول فصل چهارم «چیزهای عجیب»، نانسی متوجه شد که بعد وارونه در ۶ نوامبر ۱۹۸۳ منجمد شده است، یعنی همان روزی که الون دروازهی اصلی را در آزمایشگاه هاوکینز باز کرد و ویل ناپدید شد. بدیهی است که این تصادفی نیست، اما مدیر تولید سریال، کریس تروخیلو، هم این مساله را تایید کرده است که گیر کردن بعد وارونه در زمان مستقیماً با باز کردن دروازه این بعد توسط الون مرتبط است. او در مصاحبهای در این باره توضیح داد: «دنیای وارونه در همان لحظهای که دروازهی ناخواسته توسط الون ایجاد شد، منجمد شد. به همین دلیل است که زمانی که در بعد وارونه در اتاق نانسی هستیم، متوجه میشویم که اتاق او دقیقا به همان شکلی است که در فصل اول بود.»
درحالی که هنوز دلیل اصلی این اتفاق را نمیدانیم، ولی میتوان حدس زد پس از ورود وکنا به بعد وارونه، او آن را تغییر داده تا با هاوکینز مطابقت داشته باشد (به هر حال میدانیم که وکنا میخواهد جهان را دوباره شکل دهد). سپس پس از تماس بعد وارونه با هاوکینز واقعی و یا قدرتهای الون در هنگام باز شدن دروازه، کنترل او بر این بعد مختل و در نتیجه زمان متوقف شده است.
تئوری دیگری که وجود دارد این است که برای سالها، بعد وارونه همان منظرهی بایر که اولین بار در ورود وکنا شاهد بودیم باقی مانده و پس از باز شدن دروازهی اصلی نسخه دقیق هاوکینز در سال ۱۹۸۳ در این بعد جایگزین کپی شده.
هیچکس درحال حاضر نمیداند کدام یک از این تئوریها درست است. زیرا اطلاعات دقیقتری برای روشن شدن دلیل این اتفاق در سریال داده نشده است.
چه هیولاهایی در بعد وارونه زندگی میکنند؟
علاوه بر گیاهان خطرناکی که در بعد وارونه رشد میکنند، مانند انگورهای سمی و هاگها، این بعد با هیولاها اشباع شده است. این هیولاها عبارتند از مایند فلایر، موجودی بسیار قدرتمند و چند پا، دموگورگانها که به شکلهای کوچک آنها دموداگ گفته میشود و دموبتها که توانایی پرواز دارند و ممکن است که کوچکتر از دموگورگانها باشند، اما به همان اندازه شرور هستند.
و در رأس همهی اینها وکنا قرار دارد، تکامل هیولایی هنری کریل. کسی که قبل از کشتن انسانها از آسیبهای روحی و وحشتشان تغذیه میکند.
آیا وکنا مایند فلایر است؟
در قسمت اول فصل ۴، داستین حدس زد که وکنا مایندفلایری عالی رتبه است، اما در واقع برعکس است.
وقتی وکنا اولین بار وارد بعد وارونه شد، در زمینهای بی آب و علف این بعد سرگردان شد تا این که با ابری زنده از مه تاریک روبرو شد که شکل بدوی مایند فلایر بود. وکنا، که میتواند آگاهی موجودات را جذب کند و در نتیجه از قدرت آنها تغذیه کند، میدانست که دقیقاً چیزی را که برای انتقام گرفتن از جهان نیاز دارد پیدا کرده است: «چیزهای زیادی دیدم، و بعد یک روز خارقالعادهترین چیز را پیدا کردم. چیزی که همه چیز را تغییر میداد. وسیلهای را پیدا کردم تا توانمندیهایم را به فعلیت برسانم، از شکل انسانی خود فراتر بروم، و تبدیل به درندهای شوم که برای بودنش به دنیا آمده بودم.»
وکنا به ذهن فلایر دسترسی پیدا کرد و ظاهراً از قدرت خود استفاده کرد تا آن را به هیولای پا عنکبوتی که در کودکی نقاشی کرده بود تغییر شکل دهد. در این لحظه بود که وکنا احتمالاً شبکهی کندو مانند ذهن بعد وارونه را ایجاد کرد و به استاد عروسکگردان پشت همه هیولاها تبدیل شد و همزمان با جذب ذهن آنها قویتر هم شد.
زمانی که الون سالها بعد دروازه اصلی را باز کرد، وکنا بالاخره توانست جای پایی در دنیای ما باز کند. او از شبکهی ذهنی کندو مانند برای فرستادن سربازان خود، مانند دموگورگان و مایندفلایرها، استفاده کرد، در نتیجه در حالی که خودش در بعد وارونه ماندگار شد، هرروز قدرت بیشتری هم کسب کرد.
وکنا دقیقا چه میخواهد؟
در طول مونولوگ ۲۰ دقیقه ای وکنا در قسمت پایانی فصل ۴، بیزاری او از بشریت به خوبی آشکار شد. همانطور که خود وکنا توضیح داد او ریاکاری مردم را نابخشودنی میداند و آنها را به مثابه انگلهایی مخرب میبیند. الون تنها استثنا برای او بود، زیرا خود را در او میدید و الون را هم مانند خودش فردی بهتر از بقیهی بشریت میدانست. اما هنگامی که الون با او مخالفت کرد و او را به بعد وارونه تبعید کرد، هر احساسی که نسبت به او داشت به تنفر تبدیل شد.
بنابراین به طور خلاصه، انگیزههای وکنا چندان پیچیده به نظر نمیرسد: او میخواهد الون را نابود کند، بشریت را نابود کند و همه اینها را به بهانهی رسیدن به جهانی بهتر و بدون لکههای بشریت انجام میدهد. اما نحوهی اجرای وکنا برای رسیدن به این چشمانداز کمی پیچیدهتر از انگیزههای او است.
هدف نهایی وکنا ایجاد شکافهای کافی در سد بین دنیای ما و بعد وارونه است که بتواند راه را برای تسلط کامل بر جهان ما با کمک ارتش هیولاهای خود هموار کند. اما وکنا میدانست که قدرت او به تنهایی برای انجام این کار کافی نیست و باید قدرتهای الون را هم به دست آورده و از آنها استفاده کند، این همان چیزی است که او تا این لحظه انجام داده است.
در فصل ۳ وکنا از طریق بیلی به الون گفت: «در تمام این مدت، ما این دنیا را برای تو میساختیم.»
در مبارزهی نهایی فصل ۴ با وکنا، الون در ذهن مکس با او جنگید در حالی که استیو، نانسی و رابین به جسم او حمله کردند، به او شلیک کردند و او را با شعلههای آتش سوزاندند. اگرچه آنها فکر میکردند که او را شکست دادند، اما وکنا جان سالم به در برد و حتی موفق شد مرحلهی بعدی نقشه خود را هم به اجرا درآورد.
پس از این مبارزه، زمین لرزهای عظیم هاوکینز را لرزاند و چهار شکاف بزرگ در زمین و در مرکز شهر ایجاد شدند. برای چند روز، این شکاف ها نشانههایی از منشأ ماوراء طبیعی خود نشان ندادند. اما در صحنه آخر این فصل سریال، بعد وارونه شروع به عبور از شکافها کرده بود و طوفانهای الکتریکی و گیاهان سمی کشنده راهشان را به دنیای ما پیدا کردند.
در نتیجه اکنون با وجود حصار بین دنیاها که تقریباً چیزی از آن باقی نمانده، زمان زیادی لازم نیست که وکنا موفق شود به طور کامل دنیای ما را تصرف کند.
ارتباط ویل با بعد وارونه چیست؟
ویل بعد از آن یک هفتهای که در بعد وارونه گذراند، هنوز نتوانسته خود را از آن رها کند و گویا با حضور در آنجا این بعد او را تسخیر کرده است. در فصل دوم دیدیم که ویل الهاماتی از بعد وارونه دارد، هیولاهای حلزونی استفراغ میکند و توسط مایند فلایر تسخیر شده است. حتی پس از بیرون راندن مایند فلایر از بدن ویل، دیدیم که ویل هنوز میتواند حضور او را در هاوکینز حس کند. ولی در پایان فصل چهارم متوجه شدیم که ویل مایند فلایر را حس نمی کرد، چیزی که او احساس میکرد درواقع وکنا بود.
در حالی که مشخصاً این ارتباط ذهنی برای ویل بسیار آزاردهنده است، اما همین ارتباط مداوم او با موجودات بعد وارونه ممکن است مزیتی برای جبههی مخالف با وکنا داشته باشد. ویل جایی به مایک گفت: «من هنوز میدانم که او به چه فکر میکند و چگونه فکر میکند.»
اما سوال این است که چرا ویل همچنان به بعد وارونه متصل است در حالی که هیچ یک از افراد دیگری که وارد این بعد شده، تاثیرات مشابهی را تجربه نکرده است؟ برخی از طرفداران حدس میزنند که دلیل این امر این است که ویل حتی قبل از اینکه ما چیزی دربارهی بعد وارونه بدانیم با آن مرتبط بوده است. حتی کسانی هستند که معتقدند که گیر افتادن ویل در بعد وارونه در فصل اول اتفاقی نبوده و او به طور خاص هدف قرار گرفته شده بود تا ربوده و به بعد وارون منتقل شود، زیرا او هم دارای قدرتهای ناشناختهای شبیه به قدرتهای الون است. به همین دلیل هم هست که او توانسته یک هفته در بعد وارون زنده بماند، اتفاقی که برای هیچکس دیگری که در این بعد گرفتار شده نیفتاده است.
چند دروازه به بعد وارون در هاوکینز وجود دارد؟
اولین دروازهی شناختهشده، دروازهی موقتی بود که الون در سال ۱۹۷۹ باز کرد و وکنا را از آن عبور داد. الون اولین دروازهی دائمی را در سال ۱۹۸۳ پس از تماس فیزیکی با دموگورگان یا همان وکنا در حالی که در وضعیت روحی آشفتهای قرار داشت، باز کرد.
بعد از آن که دموگورگان وارد دنیای ما شد، توانست چندین دروازه موقت بین دو بعد ایجاد کند، مانند دروازهای در اتاق ویل و دروازهای که در تنهی درخت بود و نانسی از آن عبور کرد. الون همچنین در سالهای پس از فرارش از آزمایشگاه، دروازههای موقتی دیگری هم ایجاد کرده است، از جمله دروازهی مدرسه راهنمایی هاوکینز.
در اصل در سال ۱۹۸۴، روسیه وجود بعد وارونه را کشف کرد و شروع به کار روی ایجاد دروازههایی به این بعد کرد. در نتیجهی همین تلاشهای روسیه برای ایجاد دروازه بود که کلیدها ساخته شدند، ماشینهایی پیچیده و سبکی که میتوانستند به طور موقت دروازه ایجاد کنند. آنطور که پیداست چندین کلید وجود دارد اما ما فقط مکان دو تای آنها را میدانیم: یکی زیر مرکز خرید استارکورت و دیگری در کامچاتکا.
بعد از این که در فصل سوم دروازهی استارکورت نابود شد، باند هاوکینز فکر میکردند تمام راههای ارتباط با بعد وارونه را بستهاند. اما مرگ کریسی، فرد و پاتریک به دست وکنا، منجر به باز شدن سه دروازهی جدید به دنیای وارونه شد.
با این حال، زمانی که وکنا چهارمین قربانی خود، مکس را کشت، این روند ادامه پیدا نکرد و دروازه کوچک دیگری ایجاد نشد. در عوض، شکافهای بزرگی بین این دو بعد در سرتاسر هاوکینز باز شد و کل شهر را به دروازهای بزرگ تبدیل کرد.
پس جواب درست به این سوال که دقیقاً چند دروازه بین این دو بعد قرار دارد این است: خیلی خیلی زیاد.
منبع: Polygon
عالی