چرا اوبی وان کنوبی مهمترین شخصیت «جنگ ستارگان» است؟
چند روز دیگر، پخش سریال جدید دیزنی پلاس با محوریت شخصیت اوبی وان کنوبی آغاز میشود و نسل تازهای از هواداران جنگ ستارگان را با این استاد جِدای آشنا میکند. فرنچایز جنگ ستارگان هواداران بیشمار و متعصبی دارد و ساخت هر فیلم و سریال در دنیایش ریسک بزرگی محسوب میشود و همه از آن توقع دارند، چه برسد به سریالی که دربارهی یکی از مهمترین و شاید مهمترین شخصیت کل مجموعه ساخته شده.
- بررسی تریلر سریال «اوبی وان کنوبی»؛ ۲۰ نکته درباره داستان و شخصیتها
- ۱۲ لحظهی تکاندهنده در فیلمهای جنگ ستارگان که همه را غافلگیر کردند
جوبی هارولد نویسندهی این سریال میگوید: «به نظرم در ابتدا احساس ترس و تهدید شدیدی میکنید. اگر بگویید نمیترسید دروغ گفتهاید. روزی روزگاری جرج لوکاس نام جنگ ستارگان را روی تکهای کاغذ نوشت و بعد این نام تبدیل به چیزی عظیم و بزرگ شد. حالا وقتی میخواهیم در این دوره و زمانه سراغش برویم، میدانیم که مسئولیت سنگینی روی دوشمان است و سنگینیاش را حس میکنیم.»
نویسندهی فیلم موفق و پربینندهی نتفلیکس یعنی «ارتش مردگان» (Army if the Dead) مسئولیت نگارش فیلمنامهی سریال «اوبی وان کنوبی» را بر عهده گرفت، سمتی که پیش از این روی دوش حسین امینی (نویسندهی فیلم رانندگی با بازی رایان گاسلینگ) بود. داستان این سریال قرار است دنبالهای باشد بر پیشدرآمد جنگ ستارگان. ایوان مکگریگور در نقش اوبی وان کنوبی بار دیگر مقابل شاگرد سابقش قرار میگیرد و هیدن کریستنسن هم نقش دارث ویدر را بازی میکند. ماجرای این سریال ده سال بعد از دوئل پرماجرا و تأثیرگذار آن دو میگذرد و به گفتهی هارولد، این دو غول دنیای جنگ ستارگان کارهای نکردهی زیادی با همدیگر دارند.
پخش سریال «اوبی وان کنوبی» در این مقطع برای فرنچایز جنگ ستارگان اتفاق جالبی است. بر کسی پوشیده نیست که بعد از آخرین قسمت سهگانهی جدید، هواداران دل خوشی از اتفاقهای پشت پردهی استودیو ندارند. از طرفی هم سریال مندلورین هواداران زیادی پیدا کرد و نشان داد که جهان جنگ ستارگان پتانسیلهای نادیدهی زیادی دارد. اوبی وان کنوبی شخصیت محبوب و بزرگی است و حتی در مقطعی قصد داشتند فیلم مستقل آن را بسازند. اما بعد از عملکرد ضعیف فیلم مستقل «سولو» (Solo) در گیشه، برنامهی ساخت فیلم اوبی وان کنوبی منتفی شد. اما حالا قرار است سریالی با محوریت این شخصیت ساخته شود و به نظر میرسد سریال بستر مناسبتری برای روایت داستان اوست.
فیلمهای بزرگ و پرخرج و سینمایی «جنگ ستارگان» دربارهی شخصیتهای مطرحی مثل لوک اسکایواکر و پرنسس لیا ساخته میشوند و داستانهایشان دربارهی بحرانهای عظیم و کهکشانی است. اما در سریالها، سازندگان سراغ بخشهای نادیدهی دنیای جنگ ستارگان میروند و قصههایی جمع و جورتر و ملموستر روایت میکنند تا ماجراهایی را نشان دهند که بین این فیلمها رخ داده و تا به حال ندیدهایم. برای مثال، در «مندلورین» و «کتاب بوبا فت» (The Book of Boba Fett) میبینیم که لوک بعد از «بازگشت جدای» (Return of the Jedi) چه مسیری را طی کرد و چطور بالغ و قدرتمند شد، و همزمان اشارههایی هم به این میشود که چطور آکادمی تعلیم و تربیت جدایهای او در نهایت شکست خورد و به جایی نرسید. اتفاقی که مستقیما به ماجرای لوک در «آخرین جدای» (The Last Jedi) ربط پیدا میکند. یکی از چیزهایی که هارولد را به پروژهی سریال اوبی وان کنوبی جذب کرد، فرصت روایت ماجراها و داستانهای ناگفتهی این شخصیت و قهرمان دوستداشتنی بود. ماجراهایی که بین پیشدرآمد جنگ ستارگان و سهگانهی اصلی رخ میداد.
هارولد دربارهی موقعیت و وضعیت اوبی وان کنوبی در این سریال میگوید: «اوبی وان کنوبی به خاطر رابطهی پیچیدهاش با آناکین و تأثیری که این رابطه روی آیندهی کهکشان گذاشت، بار سنگینی را روی دوشش حس میکند و به همین خاطر داستانهای ناگفتهی زیادی برای تعریف کردن دارد. این بار سنگین و نحوهی ارائه و نمایش دادن آن، اینکه چطور تبدیل به مردی شد که در اولین قسمت سهگانهی اصلی دیدیم، جنبههای اصلی این سریال هستند. ما میخواهیم نشان دهیم که چطور اوبی وان کنوبی سرانجام به آرامش رسید و توانست خودش را ببخشد.»
دیدن دوبارهی ایوان مکگریگور حس نوستالژی عمیقی برای هواداران سهگانهی پیشدرآمد ایجاد خواهد کرد، بهویژه آن دسته از جوانهایی که اوایل دههی ۲۰۰۰ بچه بودند. درست مثل سهگانهی جدید که مخاطب هدفش بزرگسالانی که در زمان اکران اولین فیلم «جنگ ستارگان» (سال ۱۹۷۷) دبیرستانی بودند، مخاطبان سریال اوبی وان کنوبی هم جوانهای ۳۰ و خردهای ساله خواهند بود که مدتها در انتظار دیدن دوبارهی قهرمان محبوبشان بودهاند.
اما وقتی به اوبی وان کنوبی میرسیم، مسائلی عمیقتر و جدیتر مطرح میشود. هر نسل از هواداران جنگ ستارگان با نسخهی مخصوص خودش از این استاد جدای باهوش با این مجموعه همراه شد. در گذشته سر الک گینس نقش اوبی وان کنوبی را بازی میکرد، بعد وقتی سهگانهی پیشدرآمد ساخته شد، هواداران تازهی «جنگ ستارگان» با اوبی وان کنوبی آشنا شدند. حالا وقتی سریال اوبی وان کنوبی پخش شود، جوانهایی که حالا برای خودشان مردی شدهاند و خانواده تشکیل دادهاند، با مقطع تازهای از اوبی وان کنوبی آشنا میشوند و یک ایوان مکگریگور میانسال را در قامت او میبینند. به عبارت دیگر، هر نسل از هواداران جنگ ستارگان با نسخهی خودش از اوبی وان کنوبی شناخته میشود.
ممکن است بگویید «تمام هواداران جنگ ستارگان با لوک، هان و لیا هم بزرگ شدهاند.» این حرف درست است، اما بچههایی که در دههی ۲۰۰۰ بزرگ شدهاند هیچوقت فیلم یا سهگانهای تازه با حضور این سه شخصیت ندیدند. اما از سوی دیگر، تقریبا تمام هواداران جوان جنگ ستارگان با شخصیت اوبی وان کنوبی خاطره دارند و نسخههای جدید و تازهای با حضور این قهرمان دیدهاند.
چرا فرنچایز جنگ ستارگان در موقعیتهای گوناگون سراغ اوبی وان کنوبی میرود و نه لوک، دارث ویدر، لیا یا بوبا فت؟ چه چیزی باعث شده تا اوبی وان کنوبی تا این حد مهم و ویژه باشد؟
هارولد توضیح میدهد: «اوبی وان قلب و روح سهگانهی اصلی «جنگ ستارگان» بود. او کسی بود که پردهها را کنار زد و مخاطب را با دنیایی کاملا تازه معرفی کرد. این دنیای تازه تنها در ظاهر و جهان جنگ ستارگان نبود، بلکه دنیایی تازه از قصهگویی و سرگرمیسازی و هر آنچه که جرج لوکاس ساخته بود به حساب میآمد. ما از طریق زاویه دید اوبی وان و حرفهای او بود که دنیای بزرگتر را درک کردیم. به خاطر همین، از نظر من او شخصیتی بود که تأثیرگذاری بیشتری از بقیه داشت. همان اندازه که کل داستان مجموعه دربارهی خانوادهی اسکایواکر بود، اوبی وان هم در ورود به این دنیا به حساب میآمد.»
این قضیه در مورد اوبی وانی که در سهگانهی پیش در آمد دیدیم هم صدق میکند. وقتی مکگریگور سال ۱۹۹۹ برای فیلم «تهدید شبح» (The Phantom Menace) انتخاب شد، نه تنها مهمترین و مشهورترین نقش عمرش را گرفت بلکه مسئولیتی سنگین در دنیای «جنگ ستارگان» پذیرفت تا برای سالها در مقابل انبوه هوادارانش پاسخگو باشد. با اینکه در ظاهر ماجرا، سهگانهی پیشدرآمد دربارهی آناکین و سقوط تراژیکش سمت بخش تاریک نیرو است، اما اصل ماجرا دربارهی اوبی وان است. با اینکه اوبی وان در دو پردهی اول داستان نقش مکمل را ایفا میکند، در نهایت تبدیل به مربی و استاد آناکین میشود و در دو فیلم بعدی رابطهاش را با او عمیقتر میکند. بعد از اینکه اوبی وان کنوبی در انتهای اپیزود ۱ آناکین را بهعنوان شاگرد خودش میپذیرد، بار دیگر کودکان تمام دنیا را وارد دنیای بزرگ و عظیم میکند.
به خاطر همین است که اوبی وان کنوبی بهترین شخصیت برای معرفی تماشاگران به بخشهای نادیدهی جنگ ستارگان به جساب میآید.
هارولد میگوید: «اگر میخواهید داستانی دربارهی گذشته و بخشهای نادیده و ناگفتهی «جنگ ستارگان» روایت کنید، اوبی وان کنوبی بهترین شخصیت ممکن برای این کار است. برای اینکه تماشاگران را با وقایع و اتفاقهایی آشنا کنیم که بین دو سهگانهی پیشدرآمد و اصلی رخ داد، هیچ شخصیتی مناسبتر و بهتر از اوبی وان کنوبی که این دو مقطع حساس و شخصیتهایش را به هم وصل میکند، پیدا نخواهید کرد. این اوبی وان کنوبی بود که در کنار آناکین حضور داشت و تبدیل شدنش به دارث ویدر را دید، و در آینده به لوک اسکایواکر جوان مسیر راهش را نشان داد.»
علاوه بر اینها، اوبی وان کنوبی یک شخصیت عمیق و قوامیافته است که در طول فیلمها و سریالها و کمیکها و کتابها و بازیها و انیمیشنهای گوناگون و متعدد، رفته رفته کاملتر شده. هارولد میگوید: «باید داستان مخصوص خودش را روایت میکردیم. اگر در میراث عظیم مجموعه و تمام اتفاقهای جهان جنگ ستارگان غرق میشدیم و تمرکزمان را روی یک قهرمان واحد نمیگذاشتیم، همه چیز به هم میریخت و قصهی چندپارهای شکل میگرفت.»
خوشبختانه سریال «اوبی وان کنوبی» قرار است جنبههای کاملا تازهای به دنیای جنگ ستارگان اضافه کند. حالا که جمهوری و جداییطلبهای کهکشانی از معادله حذف شدهاند، یک امپراتوری تازهی در حال ظهور را میبینیم. جدایها دیگر فرماندهی ارتشها را بر عهده ندارند و فراری هستند. دارث ویدر محفلی از جدایهای تحت امر و مخصوص خودش را دست و پا کرده که رهبرشان شخصیتی با بازی روپرت فرند است. در واقع وقتی اوبی وان مجبور میشود از مخفیگاهش بیرون بیاید و به شکلی مخفیانه در سیارهای به نام دایو ساکن شود، به یکی از همین شکارچیان جدای بر میخورد: ریوا (موزس اینگرام) که به گفتهی هارولد قرار است انرژی کاملا تازهای به دنیای جنگ ستارگان بیاورد.
خود اوبی وان کنوبی هم در موقعیت کاملا متفاوتی است و با آن شخصیتی که هواداران آخرین بار سال ۲۰۰۵ از او دیدهاند فرق دارد. او در تبعید به سر میبرد و در سیارهی تتویین به تنهایی زندگی میکند و دور از بقیه روزگار میگذراند و از دور مراقب لوک اسکایواکر ۱۰ ساله است. لوک اسکایواکری که در آن حوالی بازی میکند و هیچ خبر ندارد چه سرنوشتی در انتظارش است. در اینجا با اوبی وان کنوبی خسته و افسردهای مواجه میشویم که حس میکند کاملا شکست خورده و دوران قهرمانبازیهایش در قامت یک جدای به سر رسیده. حتی وقتی بالاخره قدم در مبارزات میگذارد، لایتسیبرش را نمیآورد و به جایش از یک بلستر استفاده میکند (همان تفنگهای لیزری).
هارولد میگوید: «دلیلی دارد که اوبی وان حالا در یک غار زندگی میکند، و ما قرار است به آن بپردازیم. همچنین علت استفادهی او از بلستر هم فاش میشود. بخشی از جذابیت و هیجان این پروژه، همین خیالپردازیها بود. پیش خودمان فکر میکردیم که در این مدتی که ما ندیدیم، اوبی وان کنوبی کجا بوده و چه میکرده. حالا قرار است بالاخره تمام این بخشهای ناگفته را ببینیم و بفهمیم او طی این سالیان چه کارهایی کرده و چه اتفاقهایی را از سر گذرانده.»
میتوان با اطمینان گفت که تقریبا هیچکس حدسش را هم نمیزد که ایوان مکگریگور قرار است روزی دوباره نقش اوبی وان کنوبی را بازی کند. سهگانهی پیشدرآمد «جنگ ستارگان» در زمان اکرانش بازخوردهای چندان خوبی نگرفت و ایوان مکگریگور سالها میگفت که امکان ندارد به این نقش و دنیای جنگ ستارگان بازگردد. اما حالا و در سال ۲۰۲۲، مردم با رویکرد مهربانانهتری سراغ سهگانهی پیشدرآمد میروند. چرا؟ چون هوادارانی که طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ بچه بودند، حالا با این فیلمها بزرگ شدهاند و به آنها عشق میورزند. شخصیتی که باعث شده هواداران جدید «جنگ ستارگان» تا این اندازه به داستانهای سهگانهی پیشدرآمد علاقه داشته باشند، کسی نیست جز همین اوبی وان کنوبی با بازی ایوان مکگریگور. حالا او قرار است با سریال تازهی دیزنی پلاس، این اتفاق را برای نسل تازهای از هواداران تکرار کند.
هارولد میگوید: «در بین شخصیتهایی از «جنگ ستارگان» که تا الان در یاد و خاطرهی مردم دوام آوردهاند و همچنان محبوب هستند، اوبی وان کنوبی بزرگترینشان است. او کسی است که دست تماشاگران را گرفت و آنها را در سفر دور و درازشان راهنمایی کرد.»
منبع: Den of Geek
عاشق این شخصیت بخصوص صدای جذابشم
دارث ویدر فوراور