آیا فیلم «فرود انسان روی ماه» جعلی و ساختهی استنلی کوبریک است؟
در فیلم جدید «بزن بریم ماه» با بازی اسکارلت جوهانسون و چنینگ تیتوم، اشارهی کوچکی به موضوع مهمی در تاریخ آمریکا شده است. در نقطهای از داستان، کلی جونز به اسکارلت جوهانسون دستور میدهد که یک فیلم فرود بر ماه ساختگی را فیلمبرداری کنند تا اگر واقعا موفق به رفتن به ماه نشدند، از آن فیلم برای اثبات رفتن خود استفاده کنند. در نقطهای از داستان برای ایجاد لحظهای کمدی، شخصیتی اشاره میکند که باید کوبریک را برای ساخت این فیلم استخدام میکردند. این فیلم با اینکه کمدی است ولی این موضوع اشاره شده، ریشه در حقیقت دارد و زمانی تصور میشد که استنلی کوبریک فرود ماه را به صورت ساختگی فیلمبرداری کرده است که در طی جنگ سرد، آمریکا بتواند از سفرشان به ماه از روسیه پیشی بگیرد و از این مبارزه سربلند بیرون بیاید. تئوری جعلی بودن فرود آپولو ۱۱ در سال ،۱۹۶۹ تاریخچهای طولانی دارد؛ میتوان گفت از همان سالها که آمریکا بر روی ماه فرود آمد، بسیاری آن را ساختگی نامیدند و استنلی کوبریک را پشت فیلم ثابتکنندهی فرود بشر دانستند. این تئوری توطئه، داستانی است با موضوعات باجخواهی، نیرنگ و اعتراف که نام یکی از مهمترین کارگردانهای تاریخ سینما را نیز در میان خود دارد.
اینکه استنلی کوبریک، فیلم فرود ماه را ساخته باشد، منطقی به نظر میآید
به گفتهی جک سیگنال، استاد فیزیک دانشگاه ریچموند، منشأ اولیه تئوری توطئه جعلی بودن فرود انسان بر روی ماه در کتاب «ما هرگز به ماه نرفتیم» که توسط مهندس بازنشستهای نوشته و توسط خودش چاپ شده بود مطرح شده است. سیگنال گفت: “این کتاب اولین تئوری در مبحث اینکه فرود بر روی ماه ساختگی بوده را مطرح کرده است و البته به مرور زمان، این تئوری گستردهتر شده است.” البته اینکه اولین بار در چه نقطهای، حضور استنلی کوبریک به عنوان مهرهای اصلی در این تئوری توطئه شروع شده مشخص نیست؛ ولی میتوان با مقداری تحلیل به اینکه چرا نام او در این موضوع دخیل شده رسید. این کارگردان در سال ۱۹۶۹ فیلم «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» که یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی تاریخ سینما است را کارگردانی کرد. این فیلم هم از نظر جلوههای ویژه و هم پیشرفتهایی در داستانگویی، تاریخ سینما را برای همیشه دگرگون کرد. موضوعاتی که در این فیلم مطرح شده همچنان مورد بحث است.
برای مثال شخصیت هال ۹۰۰۰ که یک هوش مصنوعی است و به مرور زمان بر علیه انسانها قیام میکند، امروزه با پیشرفت ناگهانی هوش مصنوعی تبدیل به دغدغهی بسیار جدیتری شده است. زحمتی که استنلی کوبریک و عوامل جلوه ویژهی فیلم برای واقعگرایی جهانسازی «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» انجام داده بودند، دهههای متعددی از زمان خودش جلوتر بود؛ به شکلی که حتی بسیاری از جلوههای میدانی و جلوههای ویژه استفاده شده در فیلم حتی با استانداردهای امروز ما نیز حیرتانگیز است. با دانش این موضوع، اینکه ناسا در میان جنگ سرد به دنبال کسی باشد که بتواند فرود ماه را به شکلی کاملا واقعی شبیهسازی کند، بدون شک بهترین گزینه برای این کار استنلی کوبریک است. در نتیجه، استنلی کوبریک فرود ماه را برای ناسا ساخته است. از نکتههای جالب این تئوری توطئه، جزئیات زیادی است که در مورد اینکه چرا استنلی کوبریک این دروغ بزرگ به دنیا را قبول کرده است.
تئوریپردازها میگویند که نه تنها ناسا به او پیشنهاد پرداخت هنگفتی داده که تا آخر عمر او را از نگرانی پول راحت میکرده، بلکه او میتوانسته دسترسی تخصصی به رُزوِل نیز داشته باشد. رُزوِل مکانی است که دولت آمریکا، به صورت مخفیانه اطلاعات کشف شده از وجود فرازمینیها را در آنجا نگه میدارد؛ مکانی که هیچ مدرکی برای وجود داشتنش نیست ولی علاقهمندان به تئوری توطئه اصرار دارند که همچین مکانی وجود دارد. ولی تئوری توطئه اینکه استنلی کوبریک فرود ماه را ساخته، در اینجا به پایان نمیرسد. در واقع بسیاری اعتقاد دارند که دلیل اینکه استنلی کوبریک این موضوع را قبول کرده بخاطر برادرش، رائول کوبریک بوده است که زمانی در گروهکهای کمونیستی فعالیت میکرده است. ناسا به کوبریک وعده داده که اگر فیلم فرود ماه را بسازد، سابقه برادرش را به کلی پاک میکنند و استنلی کوبریک نیز به خاطر برادرش قبول کرده است.
استنلی کوبریک فیلم فرود ماه را میسازد و جهان را گول میزند
در ادامهی داستان، کوبریک برای فیلمبرداری فرود ساختگی آپولو ۱۱ نیاز به مکانی مناسب داشته. او در نقطهای از آلاباما، لوکشینی مخصوص مانند سطح ماه را ساخته و به مدت شانزده ماه با نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز، فضانوردان کاندید شده، به سر صحنهی فیلمبرداری میرفتند تا بتوانند بهترین نتیجه را بگیرند. در نهایت این فضانوردان به مکانی در محور زمین ارسال شدهاند و استنلکی کوبریک فرود ماه ساختگی را به دست گزارشگران رسانده تا آن را پخش کنند و داستان با بازگشت سه فضانورد به اتمام رسیده است.همکاری استنلی کوبریک و ناسا میلیونها آدم در جهان را گول زد. در ادامه گفته میشود که چند ماه بعد مأموریت آپولو ۱۲ نیز به همین شکل انجام شده ولی اینبار کوبریک با ناسا به اختلاف خورده و او را اخراج کردهاند و دلیل این اختلاف این بوده که استنلی کوبریک فیلمنامهای داشته که در آن آپولو ۱۳ با شکست مواجه میشود و ناسا نیز بابت این موضوع با استنلی کوبریک به مشکل برمیخورد.
استنلی کوبریک پشیمان میشود و مخفیانه عذرخواهی میکند
اگر به نظر شما، این تئوری توطئه کم کم منطق خود را از دست داده و دارد دور از ذهن به نظر میرسد، در ادامهی این تئوری توطئه، شک شما خیلی بیشتر افزایش خواهد یافت؛ چون ادامهی این تئوری کاملا حتی ریشههای منطقی خود را از دست میدهد. بعد از اینکه استنلی کوبریک فرود ماه را به صورت فیلمی ساختگی به جهانیان غالب کرده، احساس عذاب وجدانی عظیم بر روی شانههای او شروع به سنگینی کرده ولی امکان اینکه در این مورد حرفی بزند را نداشته است؛ برای همین اعتراف به گناه خود را در فیلم «درخشش» خود به صورت مخفیانه گنجانده است! یک تئوری توطئهپرداز مشهور در مستند «اتاق ۲۳۷» این توطئه را کاملا توضیح میدهد. به گفتهی این فرد، شخصیتهای دنی و جک در فیلم «درخشش» نماد خود استنلی کوبریک هستند. هتلی که در آن اقامت میکنند، نماد آمریکا است و برفی که بر روی هتل باریده، نماد جنگ سرد است و خرسهای تاکسیدرمی شده در هتل نماد روسیه هستند.
در صحنهای که جک با صاحب هتل مصاحبه میکند، عقابی در پشت او دیده میشود که بر فراز آنها نگاه میکند؛ نمادی از یکی از ماکتهای فرود آپولو ۱۱ که عقاب را حمل میکرده است. دوقلوهای کشته شده، اشارهای به یکی از مأموریتهای شکست خوردهی پیشین سفر به ماه را دارد. طرح فرشهای هتل به نقشهی پرواز آپولو ۱۱ شباهت دارند و روی لباس دنی، طرحی از سفینهی آپولو ۱۱ است که در حال ارسال به فضاست. اتاق ۲۳۷، که در رمان اصلی استیون کینگ، عدد ۲۱۷ بوده برای این تغییر کرده چون فاصلهی زمین تا ماه ۲۳۷.۰۰۰ مایل است. تمام این موضوعات اشاره به این دارد که کوبریک به صورت غیر مستقیم به دخیل بودن خود در این دروغ اعتراف کرده است. ولی اینکه دیگر اتفاقات فیلم، که بسیار زیاد هستند، چه ربطی به این تئوری توطئه دارند، دیگر توضیح داده نشده و فقط به چند اشاره گذرای کوچک که به صورت اتفاقی به استدلالهای آنها مربوط است بسنده کردهاند.
استنلی کوبریک در ساختگی بودن فرود ماه دخیل نبوده است
اینکه استنلی کوبریک فرود ماه را به صورت ساختگی برای ناسا ساخته داستان جذابی است؛ ولی فقط یک داستان است. داستان همکاری ناسا و استنلی کوبریک مملو از مشکلات منطقی و توجیههای بیسروته است که کل داستان را غیر قابل باور میکند. برای اینکه این موضوع حقیقت داشته باشد، هزاران نفر باید دهههای متمادی حتی یک کلمه در مورد این موضوع حرفی نزده باشند؛ موضوعی که میدانیم با توجه به طبیعت انسان امری غیر ممکن است و حداقل یک نفر به ساختگی بودن آن اعتراف میکند یا بالاخره مدرکی محکم رو پس از این همه سال رو میشود. حتی ایرادهایی که به فیلم فرود ماه وارد میکنند نیز غیر منطقی است. برای مثال اینکه چگونه پرچم آمریکا تکان میخورد وقتی بر روی ماه، هوا وجود ندارد که یکی از محکمترین دلایل تئوری توطئهنویسها است.
موضوع اینجاست که چگونه استنلی کوبریک، که صدها برداشت از یک پلان فیلم خود میگرفته تا در نهایت از آن راضی شود، چنین سوتی بزرگی را ندیده گرفته؟ و دلیل اینکه پرچم در فیلم تکان میخورد، این است که نیل آرمسترانگ در حال تلاش بوده که میلهی پرچم را در زمین فرو کند و بخاطر چرخشهای میله در زمین، پرچم لحظهای به حرکت درآمده است. نکته اینجاست که چرا اصلا دولت آمریکا از موضوعاتی که در آن زمان مردم از فضا انتظار داشتند را در فیلم نگجانده؟ قرار دادن ستارهها در پس زمینه یا پرچمی که پارچهای سفت دارد برای مخاطبان اون زمان بسیار متقاعدکنندهتر به نظر میرسیده تا فیلمی که آن زمان پخش شده است. وقتی خود ناسا هنوز آگاهی در مورد اینکه سطح ماه به شکلی ممکن است باشد نداشته، باید سعی کند تا جای ممکن آن را قانعکننده بسازد و فیلم آن زمان با دانش کسب شده تا آن زمان مطابقت ندارد.
نکتهی مهم دیگر که ثابت میکند استنلی کوبریک فرود ماه را نساخته، این است که روسیه و آمریکا در مبارزه برای زودتر رسیدن به ماه بودند. اگر آمریکا فیلم ساختگی خودش را میساخت و روسیه واقعا موفق میشد که به ماه برود و تصاویر ضبط شدهی دو کشور با هم مقایسه میشد، دست فیلم ساختگی آمریکا رو میشده و به رسوایی بزرگی ختم میشده که پیروزی روسیه در جنگ سرد را نیز به همراه میآورد. همچنین عذرخواهی کوبریک در فیلم «درخشش» نیز فقط ربط دادن موضوعاتی بیربط به یکدیگر است که خود پر از حفرههای منطقی است. حتی احتمالا لباس دنی نیز در واقع کنایهی تمسخرآمیز کوبریک به کسانی است که آن زمان به او تهمت دخیل بودن در فرود آپولو ۱۱ را میزدند. موضوعات مطرح شده در این تئوری توطئه کاملا بیمنطق و بدون هیچ شواهدی است. شاید در نگاه اول منطقی به نظر برسد، ولی فقط با کمی مطالعه و بررسی کردن شواهد، پوچ بودن تمام این اتهامات وارد شده به این کارگردان بزرگ مبرا میشود.
منبع: Collider