۱۰ قهرمان برتر انیمیشنهای سونی؛ از مرد عنکبوتی تا کنت دراکولا
شرکت انیمیشنسازی سونی پیکچرز انیمیشن (Sony Pictures Animation) به طور پیوسته در حال رشد در میان مخاطبان جریان اصلی است. این شرکت در سال ۲۰۰۶ تاسیس شد و به لطف انیمیشنهای صاحبسبکی که اغلب بسیار ساده و تاثیرگذار هستند، خود را از سایر شرکتهای انیمیشنسازی مانند دیزنی، دریمورکس و ایلومینیشن متمایز کرد. اکثر فیلمهای این شرکت خانوادهپسند بوده و اخیرا با فیلم «میشلها و ماشینها» (The Mitchells vs The Machines) و هر دو فیلمهای «دنیای عنکبوتی» (Spider-Verse) به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند. انیمیشنهای سونی تا به امروز قهرمانهای دوستداشتنی زیادی خلق کردهاند که به لطف شخصیتهای متنوع و هویت قوی خود برجسته میشوند. در ادامه ۱۰ عنوان برتر از آنها را نام بردیم.
۱۰. دین سانگ در انیمیشن «اژدهای آرزو» (Wish Dragon)
دین سانگ (ایان چن و جیمی وانگ) و لی نا (آلیسا آبیرا و ناتاشا لیو بوردیزو) در دوران کودکی بهترین دوستان هم محسوب میشدند تا اینکه لی مهاجرت کرد و یک مدل موفق شد. ده سال بعد، دین به یک دانشجوی سختکوش تبدیل شد که در آرزوی فرصتی برای احیای دوباره آن دوستی است. زمانی که یک پیرمرد مرموز (رونی چینگ) یک قوری جادویی حاوی اژدهایی به نام لانگ (جان چو) به دین هدیه میدهد، او فرصتی به دست میآورد تا به آرزوی خود برسد.
دین یک قهرمان کاملا کارآمد است؛ او مهربان و سخاوتمند است و در زندگیاش به خانواده و دوستان بیش از شهرت و ثروت اهمیت میدهد. دوستی او با لی تاثیرگذار است، به خصوص که «اژدهای آرزو» یکی از فیلمهای نادری است که یک زن و مرد با هم دوست باقی میمانند. علاوه بر این، او از زندگی خود بسیار راضی است، که این خود پیام خوبی به بینندگان در مورد لذت بردن از خوشیهای کوچک در زندگی ارائه میدهد.
۹. ویوو در انیمیشن «ویوو» (Vivo)
ویو (لین-منوئل میراندا) یک خرسک دمحلقهای عاشق موسیقی اهل کوبا، با نوازنده و ترانهسرا آندرس هرناندز (خوان د مارکوس گونزالس) زندگی میکند. یک روز، آندرس نامهای از دوست قدیمیاش، مارتا سندووال (گلوریا استفان) دریافت میکند که به او فرصتی میدهد تا از طریق آهنگی که هنگام جداییشان نوشته بود، عشقش را به او اعتراف کند. متاسفانه او در خواب میمیرد، بنابراین ویوو به خودش و او قول میدهد که آهنگ را خودش به مارتا برساند.
ویوو به عنوان یک شخصیت اصلی عالی عمل میکند و کودکان خردسال میتوانند با او ارتباط برقرار کنند. او ممکن است گاهی اوقات کودکانه رفتار کند و خودمحور باشد، مانند عدم تمایل اولیهاش برای همراهی با آندرس، اما عشق او به دوستانش در نهایت پیروز میشود و حاضر است از منطقه امن خود خارج شود تا آخرین آرزوهای آنها را برآورده کند. صداپیشگی میرندا هم به خوبی قلب بزرگ و ناپختگی ویوو را در خواندن آوازهایش نشان میدهد که البته صدای خوبی دارد.
۸. کیتی میشل در انیمیشن «میشلها و ماشینها» (The Mitchells vs. The Machines)
فرزند ارشد خانواده میشل، کیتی (مدلین مکگرا و ابی جکوبسون) یک فیلمساز آماتور و مشتاقانه منتظر پذیرش در مدرسه فیلمسازی کالیفرنیا است. این موضوع باعث ناراحتی پدرش، ریک (دنی مکبراید) میشود که از فناوری چیزی نمیداند. در تلاش برای اصلاح رابطهشان، او کیتی را به دانشگاهش میبرد تا آخرین سفر خانوادگی را هم برای سایر اعضا فراهم کرده باشد، که به طور تصادفی در یک شورش رباتی گیر میافتند.
کیتی برداشت مناسبی از یک نوجوان مدرن است؛ او خلاق، پرشور و با ایرادات و مشکلات تمام نوجوانان همسن و سالش است. عشق او به فیلمسازی به او دیدگاهی منحصربهفرد از جهان میدهد که انیماتورها با استفاده از انیمیشنهای خندهدار دستی که در پسزمینه ظاهر میشوند، آن را نشان میدهند. گاهی اوقات، کیتی میتواند کمی خودمحور باشد، به خصوص زمانی که با پدرش درگیر میشود، اما این موضوع به مضامین سازش و اهمیت خانواده در فیلم کمک میکند.
۷. کنت دراکولا در انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» (Hotel Transylvania)
کنت دراکولا (آدام سندلر) پس از مرگ همسرش در میان گروهی از انسانهای خشمگین، هتلی مخفی میسازد که هیولاها میتوانند برای فرار از دنیای انسانها به آنجا پناه ببرند. او همچنین از آن به عنوان پناهگاهی امن برای بزرگ کردن دخترش ماویس (سلنا گومز) استفاده میکند. متاسفانه، ماویس با بالا رفتن سن بیشتر و بیشتر شیفته انسانها میشود و در همین بین انسانی به نام جانی (اندی سمبرگ) به طور تصادفی در جشن تولد ۱۱۸ سالگی ماویس وارد هتل میشود.
این نسخه از دراکولا برداشتی خندهدارتر و اغراقآمیزتر از مشهورترین خونآشام است. ضربه روحی او را نسبت به حفظ امنیت دوستان و خانوادهاش دچار وسواس کرده است، که گاهی اوقات میتواند منجر به کنترلگر و آزاردهنده شدن شخصیتش شود که البته همیشه با قصد و هدف خوب و به صلاح دیگران است. اگرچه در برابر تغییر مقاوم است، اما حاضر است به خاطر کسانی که دوستشان دارد تلاش کند.
۶. کاپیتان دزد دریایی در انیمیشن «دزدان دریایی! گروهی از ناجورها» (The Pirates! Band of Misfits!)
در آخرین روزهای دوران دزدی دریایی، یک کاپیتان دزد دریایی (هیو گرنت) گروهی از دزدان دریایی غیرعادی را هدایت میکند که بسته به نقش یا ظاهر فیزیکیشان نامگذاری شدهاند. برای اثبات اینکه آنها شایسته عنوان دزد دریایی هستند، کاپیتان برای جایزه سالانه دزدان دریایی ثبت نام میکند، آن هم در حالی که هر سال در این رقابت شرکت میکند و شکست میخورد. او حین تلاش برای برنده شدن با طبیعتشناس چارلز داروین (دیوید تنانت) آشنا میشود که معتقد است طوطی کاپیتان در واقع آخرین پرنده دودو است که نسلش منتقرض شده.
کاپیتان دزدان دریایی یک برداشت سرگرمکننده از کلیشههای دزدان دریایی و عنوانی دوستداشتنی در فهرست قهرمانهای انیمیشنهای سونی است. او یک دزد دریایی شیرین، کاریزماتیک و تا حدودی دمدمیمزاج است که ترجیح میدهد راه خود را برای حل مشکلات پیدا کند، حتی اگر همیشه روش درست را نداند. مهمتر از همه، او به خدمه خود وفادار است و حس عمیق رفاقت و وفاداری را در میان آنها پرورش میدهد.
۵. لانگ در انیمیشن «اژدهای آرزو»
در واقع، لانگ یک امپراتور بود که فقط به ثروت و قدرت اهمیت میداد، حتی به قیمت جان خانوادهاش. او که در بستر مرگ تنها ماند، خدایان را نفرین کرد و به نوبه خود مورد نفرین قرار گرفت؛ به یک اژدهای آرزو تبدیل شد، در داخل قوری قرار گرفت و مجبور شد قبل از اینکه روحش به بهشت برسد، خواستههای ده ارباب را برآورده کند.
لانگ یکی از پیچیدهترین و جالبترین قهرمانهای انیمیشنهای سونی است. او به عنوان یک اژدهای آرزو، نسبت به انسانهای فانی بدبین و خسته شده است، افرادی که معتقد است ذاتا به اندازه او در زندگی حریص و خودخواه هستند. وقتگذرانی با دین به او کمک میکند تا ارزش زندگی را فراتر از ثروت و شهرت ببیند، که منجر به شکلگیری یک لحظه واقعا عالی در اوج داستان میشود.
۴. فلینت لاکوود در انیمیشن «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» (Cloudy with a Chance of Meatballs)
فلینت لاکوود (مکس نویورث و بیل هیدر)، ساکن آبشار غمانگیز سوالو فالز یک مخترع مشتاق است که امید دارد چیزی اختراع کند که بتواند به جامعه دچار مشکلش کمک کند. بیشتر اختراعات او به روشهای دیدنی نتیجه معکوس دادند، اما در نهایت، او ماشینی ساخت که توانست آب را به غذا تبدیل کند. این اختراع او شهر را نجات داد که نامش از بعد از آن به چیوانداسالو تغییر کرد و فلینت دیگر در آنجا به عنوان یک قهرمان شناخته شد.
فلینت از جمله قهرمانهای خوشبین و مبتکر است و به خوبی با سبک انیمیشنهای روان سونی همخوانی دارد. او یک برداشت عالی از دانشمند ضعیف است؛ صرف نظر از اینکه چقدر او را به خاطر اختراعات عجیبش مورد تمسخر قرار میدهند، او همیشه آماده است تا یا اختراع فعلی خود را اصلاح کند یا وسیله جدیدی بسازد. داستان او همچنین مضمونی بسیار مرتبط و دلسوزانه درباره پذیرش دارد که منجر به شکل گرفتن صحنههای خشن و لطیف فلینت با پدر سنتیاش تیم (جیمز کان) میشود.
۳. آرتو کلاوس در انیمیشن «آرتور کریسمس» (Arthur Christmas)
آرتور (جیمز مکآووی) به عنوان کوچکترین پسر بابانوئل (جیم برودبنت)، در اتاق پست مستقر است و تمام نامههای بابانوئل را میخواند، در حالی که برادر بزرگترش، استیو (هیو لوری) برای پذیرش این کار آموزش دیده است. در یک شب کریسمس، هدیه یک کودک به طور تصادفی جا میماند و استیو که از تصمیم پدرش برای بابانوئل شدن ناامید شده، حاضر به رها کردن آن نیست. این امر باعث میشود که آرتور با پدربزرگش (بیل نای) و یک جن مشتاق به نام برایونی (اشلی جنسن) برای تحویل هدیه همکاری کند.
آرتور به لطف قلب بزرگش یک قهرمانی دوستداشتنی است. از آنجایی که نقش او خواندن و پاسخ دادن به نامههای پدرش است، او ایدهآلترین عضو خانواده است و از صمیم قلب به حفظ حس و حال کریسمس اعتقاد دارد. در حالی که بقیه اعضای خانواده او اصرار دارند تا ثابت کنند که خودشان بهترین کریسمس دنیا را دارند، آرتور میخواهد کودکان جهان با لبخند بر لب و جادو در قلبشان بیدار شوند.
۲. گوئن استیسی در انیمیشنهای «دنیای عنکبوتی»
در واقعیتهای بینهایت جهان چندگانه، تعداد مساوی مرد و زن عنکبوتی وجود دارد. از جمله گوئن استیسی (هیلی استاینفلد) که پس از کشتن تصادفی بهترین دوستش وقتی که به یک مارمولک هیولا تبدیل شده بود، سعی میکند از قدرت خود استفاده کند. متاسفانه، او بیوقفه توسط پدرش، کاپیتان پلیس جورج استیسی (شیا ویگهام) تعقیب میشود، که فکر میکند زن عنکبوتی یک قاتل است.
گوئن از ابتدا در انیمیشن «درون دنیای عنکبوتی» (Into the Spider-Verse) یک شخصیت دوستداشتنی بود، اما در فیلم «میان دنیای عنکبوتی» (Across the Spider-Verse) زمان بیشتری برای دیده شدن داشت و پسزمینهای عمیقتر به او داده شد که طرفداران عاشق آن شدند. او شخصیتی با اعتمادبهنفس، باحال، اما پارادوکسیکال است که همیشه با پیروی از دستورات و انجام آنچه درست است دست و پنجه نرم میکند. تلاش او برای آشتی با پدرش بسیار چشمگیر است و به واقع یکی از قهرمانهای فراموشنشدنی انیمیشنهای سونی محسوب میشود.
۱. مایلز مورالس در انیمیشنهای «دنیای عنکبوتی»
زندگی مایلز مورالس (شامیک مور) که در اصل یک نوجوان معمولی از شهر نیویورک بود، زمانی که توسط یک عنکبوت رادیواکتیو گزیده شد و شاهد مرگ مرد عنکبوتی (کریس پاین) به دست کینگ (لیو شرایبر) بود، تغییر کرد. همانطور که او تلاش میکرد تا با تواناییهای جدید خود کنار بیاید، چند مرد عنکبوتی از واقعیتهای جایگزین به خاطر آزمایشهای کینگ پین ظاهر شدند. از آنجایی که آنها تهدیدی برای نابودی تمام نیویورک محسوب میشوند، مایلز با آنها متحد میشود تا کینگ پین را متوقف کند و آنها را به خانههایشان بفرستد.
اگرچه مایلز به عنوان یکی از بحثبرانگیزترین قهرمانهای کمیکهای خود ظاهر شده بود، اما در انیمیشنهای سونی با استقبال تقریبا جهانی مواجه شد. شخصیت جوان، همراه با روابط خانوادگیاش، او را برای مخاطبان جوانتر ملموس میسازد، در حالی که به اندازه کافی از پیتر پارکر متمایز است تا به عنوان شخصیت مستقل شناخته شود. عملکرد مور نیز فوقالعاده است و به مایلز حالتی از ناهنجاری و بازیگوشی جوانی میدهد و در عین حال روحیه تسلیمناپذیر او را هم به تصویر میکشد.
منبع: collider