۹ ویژگی افراد سطحینگر (و روشهای اجتناب از ظاهربینی)
آیا شما خودتان را یک فرد سطحی و ظاهربین میدانید؟ یا کسی را میشناسید که سطحینگر باشد؟ در واقع سطحینگری و ظاهربینی اصلاً صفات خوشایندی نیستند و هیچ یک از ما تمایل نداریم که خود را فردی سطحی بدانیم، زیرا همهی ما بر این باوریم که افرادی روشنفکر و عمیق هستیم که از سطحینگری در هر حوزهای اجتناب میکنیم.
ولی حقیقت این است که همهی ما نسبت به بعضی موقعیتها و اتفاقات زندگی با رویکردی سطحینگرانه برخورد میکنیم. همهی ما گاهی با فرضیات سطحی و بیپایه و اساس خود، دیگران را قضاوت میکنیم و همچنان به فرضیات سطحی دیگران در ارتباط با خودمان با توهین، کنایه یا خشمی خودپسندانه واکنش نشان میدهیم.
خوشبختانه، روشها و اقدامات مفیدی وجود دارد که میتوانیم با انجام دادن آنها به خودمان کمک کنیم تا در همهی ابعاد زندگیمان افرادی عمیقتر باشیم و زندگی پرمعناتری را تجربه کنیم.
حتی اگر قبلاً هم توسط دوستان و اعضای خانوادهتان به عنوان «فردی عمیق» در نظر گرفته میشدید، با مطالعهی این تکنیکها میتوانید بر غنای دیدگاههایتان و عمق ارزیابیهایتان از جهان و پدیدههای اطرافتان بیافزایید.
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ، ما به بررسی پدیدهی سطحینگری و تبعات منفی آن در زندگی فردی و اجتماعی میپردازیم و در ادامه روشهای اجتناب از ظاهربینی و سطحینگری را با هم بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
سطحینگری یا ظاهربینی به چه معنا است؟
برای تعریف پدیدهی سطحینگری و ظاهربینی، در اینجا معنی این اصطلاح را در فرهنگ لغت بررسی کردهایم:
« صفت سطحینگر به افراد فاقد دانش، تفکرات یا احساسات عمیق اطلاق میشود، که بر مبنای سریعترین یا راحتترین اطلاعات موجود اقدام به تصمیمگیری و قضاوت میکنند.»
این تصور اشتباه است که همهی افراد سطحینگر را افرادی کمهوش فرض کنیم، یا بالعکس. اینکه افراد و موقعیتهای مختلف را با چه عمق و غنایی بررسی و تحلیل میکنیم بیشتر از اینکه به ضریب هوشی اکتسابی ما وابسته باشد، به نحوهی استفادهی ما از هوشمان بستگی دارد.
به عبارت دیگر، سطحی بودن بیشتر به تنبلی یا ترس مربوط میشود تا به ظرفیت فکری یا غنای احساسی فرد.
چه عاملی افراد را سطحینگر میکند؟
برای برخی افراد، سطحینگری یک مکانیسم دفاعی است. این رویکرد مانع میشود که آنها با دقت به جهان پیرامون خودشان بنگرند و حقایقی که ممکن است برای آنها ناخوشایند باشد را از آنها دور نگه میدارد.
افراد سطحینگر تمایل ندارند که در مورد پدیدههای مختلف، از چیزی جز ظواهر امر مطلع شوند و اگر سعی کنید که آنها را وادار کنید تا حقیقت را ببینند، واکنش بدی از خودشان میدهند، مانند:
- سرزنش کردن و انتقاد
- شایعهپراکنی علیه شما برای برانگیختن دیگران علیه شما
- طرد کردن شما به عنوان یک فرد «احمق» یا به عنوان کسی که برای آنها اهمیتی ندارد.
آنها این کار را انجام میدهند تا از پذیرفتن هرگونه مسئولیتی برای رشد شخصیتی خود خلاص شوند، زیرا بر این باورند که در حال حاضر نیز از دیگران برتر و بالاترند، چه از نظر فکری چه معنوی (یا هر دو). اما برای این که به این باورشان خدشهای وارد نشود، نمیتوانند به خودشان یا دیگران خیلی با دقت نگاه کنند.
۹ نشانهی افراد سطحی و ظاهربین
افراد سطحینگر را غالباً از نوع رفتارشان با دیگران میتوان شناخت. افراد سطحینگر نمیتوانند هیچگونه چالشی را در ارتباط با پیشفرضهای ذهنی خودشان از سوی دیگران تحمل کنند.
۱. افراد سطحینگر دیگران را بر اساس ظاهرشان قضاوت میکنند
توضیح: این افراد دیگران را با نگاهی کاملاً سطحی و فقط بر مبنای ظاهرشان قضاوت و ارزیابی میکنند و اگر فردی از نظر آنها به اندازهی کافی ثروتمند نباشد یا از قدرت و زیبایی کافی برخوردار نباشد معمولاً یا توجهی به او نمیکنند یا او را از خودشان میرانند.
اصلاح این ویژگی: وقتی وسوسه میشوید که شخصی را بر اساس ظاهرش قضاوت کنید، به خودتان بگویید: «این شخص ممکن است از برخی جهات خیلی بهتر از من باشد.» این طرز فکر حتی اگر درست نباشد، باز هم شما را وادار میکند تا به چیزی غیر از آنچه که در ظاهر افراد میبینید، بیندیشید.
۲. افراد سطحینگر غالباً هر چیزی که میبینند یا میخوانند را باور میکنند
توضیح: این افراد با اینکه خودشان به شدت سطحینگر و ظاهربین هستند در خیلی از مواقع ممکن است دیگران را متهم کنند که اطلاعات و اخبار آنها بیپایه و اساس و فاقد منبع معتبر است، صرفاً به این دلیل که طرف مقابل عقیدهای را بیان کرده که باورهای آنها مغایرت دارد.
اصلاح این ویژگی: هر آنچه را که در اخبار، مجلات و کتابها میخوانید را به عنوان حقیقت محض و قطعی در نظر نگیرید و با رویکردی انتقادی به آنها نگاه کنید. تصور نکنید که هر چه منتشر میشود حقیقتی غیرقابل انکار است. هر نوع اطلاعاتی همانقدر که میتواند واقعی و مستند باشد، احتمال دارد کذب و غیرواقعی هم باشد.
۳. افراد سطحینگر بیشتر از آنکه به دیگران گوش کنند صحبت میکنند
توضیح: این افراد همچنین با این فرض که میدانند دیگران قرار است چه چیزی بگویند و به همین دلیل حرف آنها ارزش گوش دادن به آن را ندارد، به صورت معمول و متداول صحبت دیگران را قطع میکنند یا وسط صحبت دیگران صحبت میکنند. آنها بهطور خاص هیچ علاقهای به شنیدن صحبت افرادی که با آنها مخالف هستند، ندارند.
اصلاح این ویژگی: زمانی که وسوسه میشوید حرف شخصی را قطع کنید یا مکالمه را به سمتی که خودتان دوست دارید هدایت کنید، سعی کنید فقط سکوت کنید و به سخنان طرف مقابلتان گوش دهید. گاهی هم سؤالاتی بپرسید که به طرف مقابلتان نشان دهد به سخنان آنها گوش میدهید و روی آنها فکر میکنید. درست همانطور که انتظار دارید دیگران موقع گفتگو با شما برخورد کنند.
۴. افراد سطحینگر به عواقب رفتارشان فکر نمیکنند
توضیح: آنها یا واقعاً نمیدانند که رفتارشان روی دیگران چه تأثیری میگذارد یا اگر هم میدانند به این مسئله اهمیتی نمیدهند. در واقع دیگران برای آنها آنقدر ارزش و اهمیت ندارند که تمرکز و توجه خودشان را معطوف آنها کنند.
اصلاح این ویژگی: خیلی اوقات ما فقط از منظر خودمان به اتفاقات و رویدادها نگاه میکنیم و بدون توجه به طرف مقابلمان فقط به این فکر میکنیم که پاسخی کوبنده به او بدهیم، و سپس به او چیزهایی میگوییم یا با او طوری رفتار میکنیم که بعداً باعث پشیمانی ما میشود. همیشه به خودتان بگویید مهم نیست که سخنان یا رفتارهای کسی چقدر آزاردهنده است، تنها پاسخی که هیچوقت از ابراز آن پشیمان نخواهید شد این است که با مهربانی با طرف مقابل رفتار کنید و او را ببخشید.
۵. افراد سطحینگر با هدف تسکین دادن به نفس خود از دیگران انتقاد میکنند.
توضیح: آنها احتمالاً خودشان هم نمیدانند که چرا احساس نیاز میکنند که دیگران را تا حدی پایین بیاورند، اما در هر صورت از «برنده شدن» در یک بحث لذت میبرند. حتی اگر تعریف آنها از «برنده شدن» فقط این باشد که حرف آخر را آنها بزنند یا با یک شوخی ویرانگر با طرف مقابل به بحث خاتمه دهند.
اصلاح این ویژگی: وقتی وسوسه میشوید که از شخص دیگری انتقاد کنید یا یکی از نقصهای او را گوشزد کنید، خود را جای او بگذارید و تصور کنید که اگر شخص دیگری هم همین رفتار را با شما داشت چه حسی داشتید؟ به یاد داشته باشید که احساس رضایت شما هیچ وقت از رنجاندن دیگران حاصل نمیشود.
۶. احتمال زیادی وجود دارد که افراد سطحینگر به خاطر منافع خود به اطرافیانشان خیانت کنند
توضیح: آنها برای به دست آوردن چیزی که میخواهند، حاضرند حقوق هر کسی را لگدمال کنند. از آنجایی که آنها معتقدند سزاوار بهترین چیزها هستند، رفتارهای غیر اخلاقی و غیرانسانی خودشان با دیگران را در جهت رسیدن به منافعشان به هیچ عنوان خیانت تلقی نمیکنند.
اصلاح این ویژگی: به یاد داشته باشید که هر فرصتی برای پیشرفت یا رسیدن به منافع مطلوبتان ارزش استفاده کردن را ندارد. همیشه آسیبی که با تصمیماتتان به دیگران و همچنین به خودتان وارد میکنید را در نظر بگیرید، زیرا در مواردی مثل خیانت به دیگران، خودتان هم به اندازهی طرف مقابل به لحاظ روحی آسیب میبینید. به یاد داشته باشید که اگر حتی بخش کوچکی از وجود شما میخواهد دنیا را تبدیل به جایی بهتر کند، جاهطلبی کورکورانهی شما میتواند مانع از این کار شود.
۷. افراد سطحینگر افرادی را که همانند آنها فکر نمیکنند از خود طرد میکنند
توضیح: اگر نظرتان مخالف نظر یک فرد سطحینگر باشد، خود را برای واکنشهای منفی او آماده کنید. در واقع او طوری با شما رفتار خواهد کرد که انگار دیگر وجود ندارید. از نظر افراد سطحینگر، افرادی که همانند آنها فکر نمیکنند، احمق هستند.
اصلاح این ویژگی: اگر وسوسه میشوید فردی را که نسبت به شما متفاوت فکر میکند از خودتان طرد کنید، از خودتان بپرسید که آیا ممکن است او هم چیزی بداند که شما از آن اطلاع ندارید؟ خودتان را در معرض این احتمال قرار دهید که شاید اشتباه میکنید یا هنوز چیزهای بیشتری برای یادگیری در مورد آن موضوع دارد و ممکن است از کسانی که به شیوهای متفاوت به مسائل نگاه میکنند چیزی یاد بگیرید.
۸. افراد سطحینگر بخشش را نوعی خشونت تلقی میکنند
توضیح: اگر به یک فرد سطحینگر پیشنهاد کنید که شخصی را ببخشد و دلخوریاش را فراموش کند، شما با این کارتان به شدت او را تحریک و عصبانی میکنید. این افراد با تمام وجودشان معتقدند که بخشش کار افراد بزدل و بیعرضه است و سزای هر رفتار نادرستی مقابل به مثل و انتقام است.
اصلاح این ویژگی: در کینهتوزی و خشم و نفرت هیچ فضیلتی نهفته نیست. قدرت واقعی در بخشش دیگران است؛ یعنی داشتن حسن نیت نسبت به دیگران و فراموش کردن رویدادهای ناخوشایند برای کمک به بهبودی خودتان و ادامه دادن مسیر. وقتی میتوانید شفا، آرامش و رشد را تجربه کنید، چرا با کینهتوزی خودتان ا را بیمار، ضعیف و بدبخت نگه دارید؟
۹. افراد سطحینگر شفقت و مهربانی را یک نقطه ضعف تلقی میکنند
توضیح: این باور دقیقاً به نفع کسانی است که به راحتی میتوانند افراد سطحینگر را دستکاری کنند تا کارهایشان را برای آنها انجام دهند. اگر شفقت یک ضعف است، پس عشق یک مسئولیت است.
اصلاح این ویژگی: روح انسان خیلی فراتر از تمایلات خودخواهانهاش است. در واقع اگر شما دیگران را هم سطح خودتان ببینید، آنگاه با همهی انسانها با شفقت و مهربانی رفتار میکنید.
تغییر امکانپذیر است و رشد قطعی است
اکنون که میدانید سطحی بودن به چه معناست، همچنین میدانید که چگونه بر این ویژگی رفتاری منفی غلبه کنید و خود واقعیتان باشید. برای این منظور سعی کنید:
- سعی کنید به همهی پدیدهها با رویکردی عمیق و انتقادی نگاه کنید.
- هر چیزی که میخوانید یا میشنوید را به طور پیشفرض درست تلقی نکنید.
- در انتقاد از دیگران هیچگاه عجله نکنید.
- سعی کنید مسائل را از دید دیگران ببینید.
- زمان بیشتری را به گوش دادن و زمان کمتری برای صحبت کردن اختصاص دهید.
- برای بررسی تأثیر گفتار و رفتار خودتان وقت بگذارید.
- کسانی را که با شما مخالف هستند احمق فرض نکنید.
- با دیگران با شفقت رفتار کنید و نسبت به اشتباهات دیگران بخشنده باشید.
همیشه سعی کنید با دیگران همانطوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. هرچه بیشتر سعی کنید که چیزهای خوب و نکات مثبت را در دیگران ببینید، زودتر این ویژگیهای خوب و انسانهای مثبتی که این صفات را در وجودشان دارند در اطرافتان حس میکنید.
در حقیقت سطحی بودن آسانترین شیوه تعامل با دنیا است، بنابراین بسیاری از مردم این رویکرد را برای زندگی و روابط خودشان انتخاب میکنند. اما متأسفانه خنثی کردن سالها شرطیسازی رفتاری مبتنی بر سطحینگری به منظور استفاده بهتر از استعدادها و هدایای وجودی که به همهی ما اعطا شده کمی زمان میبرد و نیاز به تمرینات ذهنی زیادی دارد.
مهمترین تمرین برای رهایی از سطحینگری، تمرینات مربوط به تکنیکهای تفکر انتقادی است. چون تفکر انتقادی دقیقاً در نقطهی مقابل سطحینگری و ظاهربینی قرار میگیرد.
منبع: Live Bold and Bloom
سلام خسته نباشید . بنده قبلا با افراد مهربان برخورد میکردم ولی بعضی ها حد خوشونو رد کردن و خواستن از این مهربانی سواستفاده کنن و بعضیا جوری رفتار میکردن انگار وظیفه بنده هست