الناز شاکردوست؛ ستاره‌ی پول‌سازی که بالاخره بازیگر شد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه

یکی از چشم‌رنگی‌های سینمای ایران که روزگاری گزینه‌ی اول فیلم‌های تجاری بود،حالا در نقطه‌ای‌ ایستاده که حضورش در هر فیلم، یک اتفاق محسوب می‌شود.

الناز شاکردوست که تنها ۳۸ سال دارد قریبِ دو دهه است که در سینمای ایران نقش‌آفرینی می‌کند. اگر او روزگاری به مددِ چهره‌اش، در یک سال چهار فیلم بازی کرد و راه آسانی را برای ستاره‌شدن پیمود، همان‌اندازه راه دشواری رفت تا به بازیگر نقش‌های سخت و تأثیرگذار تبدیل شود. شاکردوست در کمتر از ۸ سال بیش از ۲۵ فیلم بازی کرد. هرچند که هیچ چیزِ این جهان اتفاقی نیست و از همان ابتدا می‌شد تصور کرد که این بازیگرِ فیلم‌های تجاری، شکلِ دیگری از حضور در این عرصه را نیز دوست دارد و به آن فکر می‌کند. حتی در آن سال‌ها نیز اگر فرصت پیش می‌آمد جور دیگری هم انتخاب می‌کرد مثل حضورش در فیلم‌های «چه کسی‌امیر را کشت؟ »، «اتوبوس شب» یا «شیرین».

الناز شاکردوست از تئاتر به سینما آمده است. وقتی دهه ۸۰ وارد سینمای ایران شد، عامل اول فروش فیلم‌ها بود. او که کشف کیومرث پوراحمد است کمتر توانسته در فیلم کارگردان‌های تأثیرگذار سینمای ایران به نقش‌آفرینی‌های جدی بپردازد. البته کارنامه‌ این ستاره خالی نیست و چهره‌هایی چون نرگس‌ آبیار، خسرو معصومی، مصطفی آل احمد، مهرداد فرید، احمدرضا معتمدی، بهنام بهزادی و آیدا پناهنده قبل و بعد از گذراندن دوره‌ای در انگلیس با او همکاری کرده‌اند. در این مطلب مروری داریم بر روند حضور او در سینمای ایران و ۸ فیلمی که نقاط عطف این دو دهه حضور بوده است.

۱- گل یخ؛ آغاز ستاره شدن

  • کارگردان: کیومرث پوراحمد
  • بازی در نقش ترگل
  • محصول: ۱۳۸۳

بازی در فیلم «گل یخ» به کارگردانی «کیومرث پوراحمد» آغاز شهرت «الناز شاکردوست» بود. از آن فیلم‌های دهه ۸۰ که انگار کارگردانان خوب می‌خواستند فقط فیلم بسازند و پولی به جیب بزنند. هرچند فیلم برای کارگردان شناخته شده‌اش در واقع زدن به سیم آخر بود اما برای «شاکردوست» تبدیل شد به سکوی پرتاب. فیلم با نگاهی به «سلطان‌قلبها» ساخته شده است؛ البته قرار نیست داستان به همان راحتی تعریف شود اما بیشتر بر مبنای تصادف و اتفاق و البته داشتن «محمدرضا گلزار» پیش رفته است.

انگار «پوراحمد» می‌خواست به نوعی از حضور ستاره درآمدزای سینمای ایران سود ببرد، پس یک فیلم در فیلم ساخت و سعی کرد تصادف‌ها و یک هویی شدن‌ها را این جوری جبران کند اما خوب منتقدان راضی نشدند. فیلم درباره ازدواج یک دختر فقیر(الناز شاکردوست در نقش ترگل) است که پس از ازدواج به روستا می‌رود و پسر(محمدرضا گلزار عباس-کیوان) به خاطر شانس و اتفاق و کارکردن در کیش و داشتن صدای خوب و کمک مرجان (ویشکا آسایش) تبدیل به چهره می‌شود. فیلم مجموعه‌ای از صحنه‌های زیبا، همان درام خاص مرسوم در فیلم‌های هندی و البته با تأکید بر چهره با عینک آفتابی و گیتار زدن گلزار را دارد.

این فیلم که در سال ۱۳۸۳ اکران شد آغاز حضور شاکردوست به عنوان یک ستاره چشم رنگی در سینمای ایران بود. هرچند او قبل‌تر در فیلم « اینجا… آخر دنیا ساخته ابراهیم بخشی » بازی کرده بود. فیلمی که کمتر در یاد‌ها مانده است. «شاکردوست» دوسال بعد در فیلم بعدی پوراحمد «اتوبوس شب» نیز بازی کرد.

۲-‌ باد در علفزار می‌پیچید؛ شوکایی که قربانی شد

  • کارگردان: خسرو معصومی
  • بازی در نقش شوکا
  • محصول: ۱۳۸۶

«الناز شاکردوست» فقط چهارسال از حضورش در سینمای ایران می‌گذشت اما سالانه حداقل سه یا چهار فیلم بازی می‌کرد. در سال ۸۶ در دو فیلم غیرتجاری بازی کرد، «درمیان ابرها» و «باد در علفزار می‌پیچید» که برای هر دو نیز بازی‌اش مورد توجه قرار گرفت ودر ۱۳۸۶ کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای «باد در علفزار می‌پیچد» شد و در ۱۳۸۷ تندیس زرین جشن خانه سینما بازیگر نقش مکمل «زن در میان ابرها» را دریافت کرد.

بازی در نقش «شوکا» دختری روستایی که ناگزیر است به خاطر مشکلات مادی خانواده‌اش با پسر کند ذهن ازدواج کند، موضوعی بود که در فیلم «بادر درعلفزار می‌پیچید» تماشاگر را به چالش می‌کشید. او عاشقی هم داشت «جلیل» شاگرد خیاط، اما پولی که نداشتند مسیر زندگی را برای هر دویشان دشوار کرده بود. حالا شوکا باید انتخاب می‌کرد که زندگی را چگونه ادامه دهد. این فیلم در ارتفاعات ساخته شده بود و بازیگری در آن سرما و برف جزء ویژگی‌های آن محسوب می‌شد.
او همکاری با «خسرو معصومی» را در در فیلم «تابو» در سال ۱۳۹۳ نیز تکرار کرد.

۳- تو و من؛ پولسازی با گلزار

  • کارگردان: محمد بانکی
  • بازی در نقش مهشید
  • محصول: ۱۳۹۰

هرچند حضور شاکردوست در فیلم‌های پوراحمد بود، اما کارگردانان سینمای تجاری به خوبی با پتانسیل «چشم رنگی»‌ها آشنا بودند و خیلی سریع در فیلم‌های کارگردانان این شاخه حضور پیدا کرد و فهرست طولانی از فیلم‌هایی که برای «یک بار‌دیدن» و «سرگرم شدن» ساخته می‌شوند در کارنامه «الناز شاکردوست» به چشم می‌خورد.

هرچند این بازیگر گه‌گداری نیز مانند «پوسته»، «در میان ابرها» فیلم‌هایی را برای تجربه متفاوت بازی کردن و به چالش کشیدن خود نیز انتخاب کرده است. در این میان البته هم‌بازی شدن دوباره با «محمدرضا گلزار» اتفاقی بود که برای سومین بار در فیلم «تو ومن» در سال ۱۳۹۰ رخ داد. این دومین تجربه همکاری «شاکردوست» با «محمد بانکی» بود. کارگردان تجاری که اشتباه پوراحمد را در زشت کردن چهره شاکردوست انجام نمی‌داد و بر لباس‌ها، صحنه‌ها و البته هر آنچه می‌تواند یک فیلم را پرفروش کند، احاطه داشت.

او پیشتر تکرار زوج گلزار- شاکردوست در فیلم‌های «دوخواهر» را آزموده بود. فیلمی که گلزار باید به عنوان کلاهبردار نقش دوبرادر را همزمان ایفا می‌کرد. در «تو ومن» البته کار آسان بود، باید با اندکی تفاوت صحنه به صحنه فیلم «خواستگاری» با بازی ساندرا پولاک و رایان رینولدز را تقلید می‌کردند.

۴- خفه‌گی؛ پاداش یک سکوت

  • کارگردان: فریدون جیرانی
  • بازی در نقش صحرا
  • محصول: ۱۳۹۵

«الناز شاکردوست» می‌توانست مثلِ خیلی از همکارانش (بازیگران زن قبل و بعد از انقلاب) برای همیشه محبوبِ کارگردانانِ تجاری یا حتی کارگردانانِ هنری که گاهی به سرشان می‌زند، برای گذرانِ زندگی هم که شده، فیلمی پرفروش بسازند، بماند؛ اما او اندکی پا پس کشید و ترجیح داد مدتی از پرده‌ی سینما‌ها دور بماند تا سرانجام پاداشِ این سکوتِ خود را دریافت کرد.
«فریدون جیرانی» بختِ او در این راه بود. جیرانی، استادِ بازی گرفتن از هنرپیشگانی است که به خاطر چیز‌هایی جز هنر بازیگری‌شان شناخته شده‌اند. او که تجربه‌ی کار با محمدرضا گلزار را دارد و مهناز افشار را نیز زمانی به بازی گرفت که جایگاهِ تجاری داشت، این بار سراغِ الناز شاکردوست رفت و فیلمِ «خفگی» را به او سپرد.
او در این فیلم در نقشِ «صحرا مشرقی» بازی کرد،با گریمی سنگین و متفاوت. البته که نمی‌توان ادعا کرد این بازیگر،در فیلمِ جیرانی یکی از بهترین بازی عمرِ خویش را انجام داده یا هیچ بازیگری نمی‌توانست جای او را بگیرد؛ اما او تمام تلاشِ خویش را برای ارائه‌ی تصویری متفاوت از خود انجام داد و نشان داد بازیگری است که می‌توان روی او حساب کرد.
گریم سنگینِ این بازیگر، نیز کمکِ بسیاری در ایفای نقشِ او داشت؛ اما از آن فراتر نشان داد که «الناز شاکردوست» چیز‌هایی دیگری نیز جز ظاهر زیبایش برای سینمای ایران دارد. از آن گذشته در زمانِ اکرانِ این فیلم منتقدان نوشتند که: شاید بتوان گفت با فیلم خفه‌گی خون تازه‌ای در رگ رئالیسم‌زده سینمای ایران جاری شده و باید بیشتر از تنوع ژانر و تجربه‌گرایی حمایت کرد.

۵- سراسر شب؛ خواهران و دیگران

  • کارگردان: فرزاد موتمن
  • بازی در نقش مریم و مهتا
  • محصول: ۱۳۹۶

در فیلم سراسر شب الناز شاکردوست دو نقش را ایفا می‌کند؛ نقش دو خواهر به نام‌های مریم و مهتا. مریم عاشق بازیگری است، اما گویا در آن استعداد چندانی ندارد و حالا دو ماه می‌شود که خوابیده و بیدار نمی‌شود. به همین دلیل مهتا به دنبال شخصی است که مریم آخرین بار با او صحبت کرده؛ یعنی  فیلمسازی به نام داوود مرادی. این فیلم چندان با استقبالِ منتقدان و البته مردم مواجه نشد؛ اما به هر روی کارگردانش (فرزاد موتمن) آن را بهترین فیلمِ خود می‌داند.
با همه‌ی این‌ها حضور در این اثر بارِ دیگر نشان از تغییرِ جایگاه بازیگری چون شاکردوست است. بازیگری جوان که در این اثر با چهره‌هایی چون‌امیر جعفری، افسانه چهره‌آزاد، مهدی سلطانی و… بازی کرد و نه‌تنها مقابلِ آنان کم نیاورد که لحظاتی درخشان نیز در یک فیلم متوسط خلق کرد.

‌۶- شبی که ماه کامل شد؛ آی عشق جای خالی‌ات پیداست

  • کارگردان: نرگس آبیار
  • بازی در نقش فائزه منصوری
  • محصول: ۱۳۹۷

فیلم «شبی که ماه کامل شد»، بدون شک یک نقطه‌ی عطف در زندگی حرفه‌ای شاکردوست است. این فیلم روایت «نرگس آبیار» از زندگی «عبدالمالک ریگی» در بستر یک داستان عاشقانه جنون‌آور در سیستان و بلوچستان است.

می‌توان بازی شاکردوست در این فیلم را ستود که چگونه نقش «فائزه منصوری» به دست «عبدالحمید ریگی» برادر عبدالمالک سرکرده گروهک تروریستی جندالله کشته می‌شود. «شاکردوست» نقش این زن معصوم و زجرکشیده را بازی کرد. او این زندگی چالش برانگیز را از عشق تا اسارت و ترس و تهدید و تحقیر و بی‌پناهی و کتک و تنهایی، را روی پرده سینما جان می‌بخشد. این فیلم روایتگر روندی بود که در بستر پرداختن به زندگی یکی از مشهورترین چهره‌های امنیتی عشق را نیز مورد توجه قرار داد و بازیگرانش به خوبی نقش خود را ایفا کردند.

«شاکردوست» در این فیلم نشان داد که تا چه‌اندازه می‌توان نقش را فهمید. او بازی خود را با تمام پیچیدگی‌هایش به بهترین شکل ارائه داد و توانست سیمرغ بهترین بازی را نیز از جشنواره‌ی آن سال از آنِ خود کند. حالا دیگر او بازیگری شده بود که همان اندازه که عمومِ مردم دوستش دارند، منتقدان نیز به عنوانِ یک هنرمند به او توجه می‌کنند.

البته به این‌ها باید دفاع تمام قد آبیار را نیز اضافه کرد که چنین گفته بود: « شاکردوست چهره زیبایی داشت برای نقشی که من می‌خواستم و چهره‌اش کمی بدوی و وحشی هم بود که باز برای این نقش لازم بود. من می‌خواستم یک دختر جنوب شهری بسازم و این نقش انگ الناز بود. بازی‌اش هم خیلی به اندازه بود در این فیلم. او قرار بود یک دختر جنوب شهری از یک خانواده معتدل مذهبی را بسازد که ساخته است. بازی الناز در سکانس آخر به نظرم درخشان بود و در کل فیلم، بازی‌اش به اندازه بود و این هنر بزرگی است برای بازیگر که به جای ترک تازی، به اندازه بازی کند. » این فیلم برای او علاوه بر سیمرغ جشنواره فیلم فجر، تندیس جشن منتقدان را نیز به همراه داشت. او در این فیلم هم‌بازی «هوتن شکیبا» بود که به نظر می‌رسد در سال‌های بعد نیز باید شاهد همکاری آن‌ها باشیم مانند اتفاقی که در فیلم «تی تی» و «ابلق» رخ داد.

۷- تی تی؛ زنی که بلد است با زندگی‌اش چه کند

  • کارگردان: آیدا پناهنده
  • بازی در نقش تی تی
  • محصول: ۱۳۹۸

«شاکردوست» در سال‌های اخیر در جایگاهی قرار گرفته است که نیازی به اثباتِ خودش ندارد و می‌تواند نقشِ مقابلِ بهترین بازیگران سینمای ایران باشد. او یک بازی برجسته‌ی دیگر خود را باز هم به کارگردانی یک زن نشان داد. «تی تی» به کارگردانی «آیدا پناهنده» بدون شک یکی از نقاطِ قوت بازیگری شاکردوست تا همیشه است.
«تی تی» یک زن کولی است که حال و هوای خودش را دارد. در کودکی یتیم شده و رحمِ خود را به آنانی اجاره می‌دهد که می‌خواهند فرزندی داشته باشند و قدرتِ این کار را ندارد. تی تی زنی است که به قول خودش دارد «مثل انسان» زندگی می‌کند.
در این فیلم «شاکردوست» با لهجه‌ای شمالی مانند تمامِ زنانِ این خطه پرتلاش است و با سختی زندگی خود را می‌گذراند. او اگرچه در چشمِ دیگران زنِ عاقلی شناخته نمی‌شود؛ اما دلش برای تمام مردم جهان می‌سوزد و می‌خواهد کاری برای‌شان کند و قدم اول را خود برمی‌دارد. با تمام ویژگی‌هایی که ضلعِ سومِ این مثلث عشقی دارد، به عشقِ اولش وفادار می‌ماند.
بازی «الناز شاکردوست» به شخصیت‌پردازی «پناهنده» کمک بسیاری کرده است. تی تی یک زن قوی و مقتدر است که بلد است با زندگی خودش چه کند.

۸- ابلق؛ سایه‌ی شومِ یک اتفاق

  • کارگردان: نرگس آبیار
  • بازی در نقش راحله
  • محصول: ۱۳۹۹

تجربه‌ی خوشایند همکاری «نرگس آبیار» با «الناز شاکردوست» در فیلم «شبی که ماه کامل شد» آنان را به تکرارش ترغیب کرد تا که در فیلم دیگر یعنی (ابلق) نیز نقشِ اصلی را این بازیگر ایفا کند. «راحله» که نقشِ آن را شاکردوست بازی می‌کند، مثلِ دیگر شخصیت‌های زنِ آثار آبیار از یک درد مشترک اجتماعی رنج می‌برد. او زنی است قربانی خشونت و با این حال واکنش‌های متفاوتِ او، شخصیت را باورپذیر می‌کند. شاکردوست با آن ته لهجه ترکی یکی از بهترین بازیگرانِ این فیلم است.
او در این فیلم برای سومین بار با «هوتن شکیبا» هم‌بازی شد و داستانی سیاه و غم‌انگیز را در یکی از مناطقِ حاشیه‌ای شهر به تصویر کشید. راحله در این فیلم زنی است سخت‌کوش که نمی‌داند باید از دست سایه شومی که روی زندگی‌اش افتاده چکار کند. صدای گریه‌های آهنگین او تداعی‌کننده زنی است که زیر فشار نگاه ناپاک جامعه، مورد تجاوز قرار گرفته است.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما