آثار سالوادور دالی الهام‌بخش کدام قاتل زنجیره‌ای شد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
آثار سالوادور دالی

معمولا هنرمندان از آثار متعددی برای رسیدن به ایده‌های خود بهره می‌برند و احتمالا تقلید از برخی کارها تا سال‌ها ادامه داشته باشد. زمانی که الهام گرفتن از آثار ماندگار فراتر می‌رود، درواقع نمی‌توان پیش‌بینی کرد که این امر به کجا می‌رسد؛ زیرا ممکن است مردم از آثار هنری شاخص به عنوان یک نمونه و الگو در آفرینش هر چیزی استفاده ‌کنند، حتی شاید نقشه‌ی یک قتل! در مورد سالوادور دالی، شیفتگی و علاقه‌ی او به شهر پرپینیان، علتی شد تا اقدامات وحشتناکی در این منطقه از سوی یک قاتل صورت گیرد.

معماری و چیدمان این مکان آنقدر منحصر‌به‌فرد بود که همیشه برای دالی یک قطعه‌ی زیبا و استثنایی از تاریخ هنر محسوب می‌شد. اگوست رودن در جایی می‌گوید: «یگانه اصل هنر، رونوشت‌برداری از چیزهایی است که وجود دارد». اما دالی ورای این استدلال پیش رفت تا تصویری کاملا جدید و عجیب از پرپینیان خلق کند، طوری که هرگز به این شکل با آن برخورد نشده بود.

اگر به نقاشی‌های دالی از پرپینیان نگاه کنید، اشکال و رنگ‌هایی را در پس جهان سورئالی را می‌بینید که کمی آزاردهنده هستند. برای مثال، همیشه شبحی در خارج از کادر وجود دارد یا در یکی از نقاشی‌ها، چهره‌ای مبهم و مخوف دیده می‌شود که همگی حس خاصی را به بیننده انتقال می‌دهند. همچنین در بسیاری از آن‌ها، افرادی به تصویر کشیده شده که درحال فریاد زدن هستند و یا اینکه در وضعیت جنینی قرار گرفته‌اند. با وجود اینکه تصاویر الهام‌گرفته‌شده از پرپینیان، بسیار شگفت‌انگیز و اسرارآمیز هستند، اما زمانی که از آثار سالوادور دالی برای خلق رویدادهایی در زندگی واقعی تقلید شد و زنان مختلفی درون شهر در چند موقعیت شبیه به تصاویر این نقاشی‌ها پیدا شدند، بی‌گمان حس و ارزش آن‌ها دیگر مثل سابق نبود.

طی دهه‌های ۱۹۹۰ و تا دهه ۲۰۰۰، جسد چهار زن در پرپینیان پیدا شد که توسط یک مهاجم ناشناس شکنجه شده‌ و سپس به قتل رسیدند. آنچه که درباره‌ی آن‌ها مهم تلقی می‌شود، در واقع حالت و الگوی قرارگیری آن‌ها است که دقیقا مشابه نقاشی‌های دالی هستند. به عنوان مثال، حالت دست‌های اولین قربانی به صورت ضربدری دیده می‌شود یا در قربانی بعدی، حالت‌های جسد بیشتر همانند نقاشی‌ها دالی است. در قربانی دوم با توجه به نقاشی معروف «شبح جنسی جذابیت» اثر خود دالی، سر و دست‌ها بریده‌اند. ضمن اینکه، اولین قربانیان خون تازه‌ای در صحنه نداشتند که حتی این امر به عنوان یک بیانیه هنری در نظر گرفته شده است.

علاوه بر این‌ها، شیفتگی سالوادور دالی به زنان و تمایلات او به اعمال مختلف سادومازوخیستی، ذهنیت‌ و نتیجه‌گیری‌های دیگری را به پرونده اضافه کرد. حین صحبت از سادومازوخیسم، نقل‌قولی از خود او در این‌باره وجود دارد: «درد ناچیز بود، لذت بسیار زیاد» بنابراین همه چیز با یک مفهوم تازه و تاریک‌تر مواجه شد. اگرچه مارک دلپلچ (Marc Delplech) قاتل، چهار زن را برای بخشی از پروژه هنری رعب‌آور خود کشت، اما درنهایت به ۳۰ سال زندان محکوم شد. ولی این هرگز پایان ماجرا نبود؛ زیرا سال‌ها بعد فردی دیگر به نام ژاک رانسون (Jacques Rançon) شهادت داد که او قاتل اصلی و واقعی این زنان است که از سال ۲۰۱۸ تاکنون در انتظار محاکمه خود، روزها را سپری می‌کند.

گذشته از اینکه، سالوادور دالی در خلق و آفرینش تصاویر سورئال نوآورانه عمل کرد و کیفیت و ساختاری کم‌نظیر در این سبک پدید آورد، باید همیشه به خاطر داشت که مردم چگونه آثار شما را تفسیر می‌کنند. بدون‌شک این نقاش صاحب‌نام هرگز چنین هدفی در ارائه‌ی کارهای خود نداشته است، اما باید به یاد داشت که همیشه هنر فراتر از مرزها عبور می‌کند.

منبع: Faroutmagazine



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X