رفتارهای خودمخرب کدامند و چگونه میتوانید آنها را متوقف کنید؟
با شنیدن کلمه «رفتارهای خودمخرب» چه چیزی به ذهن شما خطور میکند؟ حقیقت این است که این الگوهای رفتاری ناکارآمد و مشکلساز تا حدودی در رفتار همهی ما وجود دارد و قابل رویت است.
طبیعتاً همهی ما آرامش و هماهنگی را دوست داریم و برای سلامتی و انضباط اهمیت قائلیم. با این حال، برخی از ما الگوهای رفتاری خود تخریبگر را در وجودمان توسعه میدهیم. در واقع اگر زندگی شما کمتر از آن چیزی است که میخواهید باشد، به احتمال زیاد شما هم از این الگوهای رفتاری مخرب رنج میبرید.
اما منظور از خود تخریبی دقیقاً چیست؟ این نوع رفتارها چه ویژگیهایی دارند؟ و هنگامی که علائم آن را مشاهده کردید، چه اقداماتی میتوانید در مورد آنها انجام دهید؟
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ، ما در ابتدا به بررسی منشأ شکلگیری رفتارهای خودمخرب میپردازیم و در ادامه ضمن معرفی و طبقهبندی این گونه رفتارها، روشهای اصلاح و جایگزینی آنها را با رفتارهای مثبت و سازنده بررسی میکنیم. همراه ما با باشید.
رفتارهای خودمخرب چیست؟
خود تخریبی دقیقاً به چه معناست؟ و چگونه میتوانید تشخیص دهید که چه زمانی به خودتان لطمه وارد میکنید؟
خود تخریبی اصطلاحی است برای توصیف هر رفتاری (کم و بیش آگاهانه) که تلاشهای شما برای بهبود زندگی و روابطتان را تضعیف میکند و شما را از تبدیل شدن به آن چیزی که میتوانید باشید باز میدارد.
به عبارت سادهتر، اگر اقدامات شما در زندگی روزمرهی شما مشکلاتی ایجاد کند و شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد، شما واجد شرایط رفتارهای خودمخرب هستید. اینگونه رفتارها از تفکرات انسان نشأت میگیرند.
نمونههای زیر برخی از رفتارهای خودمخرب متداول هستند:
- سوءمصرف مواد
- پرخوری عصبی
- آسیب زدن به خود (بریدگی و غیره)
- اهمالکاری
برخی از اشکال رفتارهای خودمخرب، ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری به سلامت روحی و جسمی فرد وارد کند. اما در مجموع تک تک آنها شما را از زندگی کردن به شیوهی دلخواهتان باز میدارند.
نمونههایی از رفتارهای خودمخرب
در ادامه رایجترین نمونههای رفتارهای خودمخرب آمده است.
مثال شماره ۱: سوءمصرف مواد
در ابتدا ممکن است با خودتان اینگونه تصور کنید که همیشه باید در بهترین حالت روحی خود باشید تا کارهایتان را به درستی انجام دهید.
اما در واقع چیزی که شما بیش از هر چیزی میخواهید یک مسکن روحی آنی است که احساس بهتری در شما ایجاد کند (اگرچه پس از گذشت مدتی برای رسیدن به این حالت روحی خوب به مقدار بیشتری از آن مادهی مخدر نیاز است.)
بنابراین، شما کمی از آن مادهی مخدر استفاده میکنید تا هنگام کار تمرکزتان بیشتر شود و خلق و خوی شما تنظیم بشود، سپس دوباره مقداری دیگر مصرف میکنید تا اثر آن تجدید شود و در نهایت، به جایی میرسید که دیگر اهمیتی نمیدهید که حتی نیمی از کارتان را هم تمام نکردهاید.
پس از گذشت مدتی، اثرات نشئهآور و روحیهبخش آن مادهی مخدر به کلی برای شما محو میشود و شما تنها برای اینکه قادر به حرکت کردن و بیدار ماندن باشید مجبورید که اعتیادتان را ادامه دهید.
مثال شماره ۲: پرخوری روانی
بعضی افراد وقتی که استرس دارند یا میخواهید احساس امنیت و آرامش کنند، غذا همان چیزی است که به آن روی میآورند.
این عادت به «خوردن از روی استرس» غالباً مانع از دستیابی شما به چیزهای بهتری در زندگی میشود. مثلاً اهداف مرتبط با سلامتی و تناسب اندام که جای خود را به نیاز شما به راحتی آنی میدهند.
مثال شماره ۳: اهمالکاری
شما به تازگی با یک فرصت فوقالعاده عالی برخورد کردهاید، و البته، لینک مربوط به این فرصت شغلی را مستقیماً در صفحه برنامهریزی خود کپی و جایگذاری کردهاید.
این مورد جزو ۵ اولویت اول شما در لیست برنامههایتان است و شما در مورد پیگیری این یکی کاملاً جدی هستید.
اما فرایند ثبتنام و تقاضا برای این فرصت شغلی خیلی طولانی و وقتگیر است. کارفرما از شما میخواهد که دلایل خودتان را برای انتخاب این فرصت شغلی بنویسید و همچنین یک معرفینامهی کامل از خودتان ضمیمهی مدارک ارسالی بکنید.
شما برای یک لحظه احساس میکنید که تمام بدنتان یخ زده است. مدتی به این مسئله فکر میکنید و دوباره به سراغ آن باز خواهید گشت. تصمیم میگیرید متنی بنویسید که کارفرما را عمیقاً تحت تأثیر قرار دهد و این فرصت شغلی را نصیب شما بکند.
اما کلمات به ذهنتان نمیآیند و چیزهای دیگر همچنان سعی میکنند توجه شما را به خودشان جلب کنند. مانند قسمتهای بعدی سریال محبوبتان که تازه اکران شده است. این مسئله که شما نیاز به کمی استراحت دارید و هزاران مورد ریز و درشت دیگر. بنابراین، شما مسئلهی ثبتنام شغلی را برای مدتی کنار میگذارید.
اما این کار هنوز در لیست کارهای شماست. هر روز آن را میبینید و فکر میکنید که چه اقدامی باید در موردش انجام دهید تا وقتی که احتمالاً خیلی دیر شده است.
چه عواملی باعث بروز رفتارهای خودمخرب میشود؟
اما چرا باید یک نفر با رفتارش به خودش لطمه وارد کند؟ اگر شما هم برخی از این الگوهای رفتاری را داشته باشید، احتمالاً ایدههایی در این زمینه دارید.
به خاطر داشته باشید که دلایل زیر به این معنی نیست که شما شکست خوردهاید یا هرگز موفق نخواهید شد. برعکس، این واقعیت که شما در حال خواندن این مطلب هستید نشان میدهد که میخواهید یاد بگیرید که از رفتارهای مخرب خود دست بکشید.
برای این منظور، دانستن اینکه با چه چیزی روبرو هستید به شما کمک زیادی میکند:
- ترس: زیرا بر این باورید که وضعیت بدبختی بهتر از نتایجی است که ممکن است به خاطر ریسک کردن حاصل شود.
- شک داشتن به خودتان: زیرا باور ندارید که قادر به موفقیت هستید.
- اضطراب: زیرا اوضاع همیشه ممکن است بدتر شود.
- تروما: به این دلیل که بهای گزافی را برای ریسکهای خودتان یا شخص دیگری پرداخت کردهاید.
- بدرفتاری: به این دلیل که شخصی شما را متقاعد کرده است که شایسته شرایط بهتری نیستید.
وقتی صحبت از ترس به میان میآید، مسئله فقط شکست نیست که سعی میکنید از آن اجتناب کنید. بلکه موفقیت هم ناشناختههای خودش را به همراه دارد و همین امر میتواند موضوع را پیچیده و دشوار بکند.
گاهی اوقات، شما با وجود ترسهایتان با عجله سعی میکنید که با موقعیت هراسآور مواجه شوید چون معتقدید (حداقل ناخودآگاه) که مواجه شدن با این رویداد اجتنابناپذیر است. بنابراین، چرا در زمان صرفهجویی نکنید و این کار را در اسرع وقت انجام ندهید؟
چگونه میتوانید از رفتارهای خودمخرب جلوگیری کنید؟
اکنون که میدانید با چه مسئلهای روبرو هستید، وقتان است که اقدام کنید و رفتارهای خودمخرب خود را با رفتارهای سالم و مثبت جایگزین کنید.
هفت گام زیر میتواند به شما کمک کند که در دام رفتارهای خودمخرب گیر نکنید و زندگی مورد علاقه خودتان را به شیوهای که دوست دارید بسازید.
رفتارهای خود را مستند کرده و آنها را تحلیل کنید
وقتی در مورد چیزی استرس دارید، در مورد آن بنویسید.
بنویسید که چه چیزی شما را آزار میدهد، چه کاری میخواهید انجام دهید، از چه چیزی میترسید، چه کاری شما را وسوسه میکند و اگر تسلیم آن وسوسه شوید، نتیجه محتمل چه خواهد بود؟
الگوهای رفتاری خود را بشناسید
هر چه بیشتر به رفتار خود توجه کنید، الگوهای بیشتری در آن مشاهده میکنید.
عادتهای قدیمی را میبینید که مدام، بدون شکست، شما را به سمتی هدایت میکنند که تلاشهای شما را خراب میکند و شما را درگیر نگه میدارد.
محرکهای عاطفی خود را شناسایی کنید
وقتی الگوهای رفتاری خود را بشناسید، میتوانید محرکهای عاطفی خود را نیز واضحتر تشخیص بدهید. میبینید چه عاملی شما را وادار میکند مسیرتان را تغییر دهید و مسیر پیشفرضی را انتخاب کنید که شما را در همان جایی که هستید نگه میدارد؛ بسیار دور از زندگی ایدئالی که میخواهید.
عادات، اشتباهات و پیشرفتهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
بگذارید افراد دیگر هم بدانند که شما با چه مسائلی سر و کار دارید و در مورد اشتباهات خود نیز صادق باشید. کاری را که میخواهید انجام دهید با آنها در میان بگذارید و زمانی که پیشرفتی حاصل میکنید، این اتفاق را با آنها جشن بگیرید.
برنامهریزی کنید
هنگامی که محرکهای عاطفی خود را شناختید، میتوانید برنامهای برای انتخاب آگاهانهی واکنش متفاوت به هر یک از این عوامل تحریککننده تنظیم کنید.
شما همچنین میتوانید برای ترمیم روابط آسیبدیدهی خود و بازسازی آنها اقدام کنید. کارهایی که باید انجام دهید را به صورت گام به گام مشخص کنید.
هر روز خودتان را به چالش بکشید
یک مأموریت روزانه به خودتان بدهید. کاری که شما را میترساند (حداقل کمی).
ضمن انجام این کار سعی کنید ناکامیها و ناراحتیها را تا یک حد معقول و منطقی تحمل کنید و به شکستها به گونهای پاسخ دهید که به جای آسیب رساندن به شما و روابط شما، باعث تقویت شما شود.
خود شفقتی را تمرین کنید
فراموش نکنید که هر روز با دلسوزی با خودتان رفتار کنید، یعنی مراقبت آگاهانه از خودتان، که باید شامل جملات تأکیدی مثبت و یک عادت جدید و شکرگزاری روزانه باشد. از تفاوتهایی که این روش برای شما ایجاد میکند شگفتزده خواهید شد.
چگونه به کسی که رفتارهای خودمخرب دارد کمک کنیم؟
اگر کسی که دوستش دارید در چرخهی رفتارهای خودمخرب گیر افتاده است و شما هم قصد دارید به او کمک کنید تا زودتر از شر آن مشکل خلاص شود. در اینجا چند ایدهی کاربردی آمده است:
- درد و رنج درونی آنها را بپذیرید و به آن احترام بگذارید.
- او را را تشویق کنید تا با یک درمانگر صحبت کند (همه به یک درمانگر خوب نیاز دارند).
- مرزها/انتظارات خود را با او به اشتراک بگذارید و او را نیز تشویق کنید که همین کار را انجام دهد.
- از آنها بخواهید که در مورد آرزوهایشان در زندگی صحبت کنند.
به دوست خود کمک کنید تا مراحلی را که در بالا توضیح داده شد انجام دهد و به رفتارهای خودمخربش رسیدگی کند، محرکهای آنها را شناسایی کند و یک برنامه عملی برای حذف آنها ایجاد کند.
سپس تا آنجا که میتوانید در کنار این فرد باشید. حمایت و اعتقاد شما به آنها ممکن است تنها کاتالیزوری باشد که آنها برای تغییر به آن نیاز دارند.
منبع: Live Bold and Bloom
عالی بود