۱۰ قهرمان انیمهها که بخشهای تلخ و تاریک شخصیتشان مخفی است
سازندگان انیمههای ژاپنی، معمولاً تمایل دارند قهرمانها و متحدانشان افرادی با شخصیت خوشبین، دلسوز و شجاع باشند تا بتوانند تبدیل به الگوی خوبی برای طرفداران انیمه در تمام سنین شوند. این قهرمانان واقعاً هم افراد خوبی هستند که در تلاشند بهترین اتفاقها برای جهان و مردمش رخ بدهند. اما بعضی از این شخصیتهای انیمهای یک نیمهی تاریک مخفی هم در خود دارند که همه از آن مطلع نیستند.
ضدقهرمانان سرسختی مانند گاتس در انیمهی «برزرک» (Berserk) و تورفین در «حماسهی وینلند» (Vinland Saga) جنبه تاریک خود را آشکارا نشان میدهند. اما سایر قهرمانان انیمه در مورد این نکته ظریفتر عمل میکنند و اغلب آن روی خشمگین، مخرب یا تلخ خود را پنهان میکنند تا زمانی که آمادهی نشان دادن خود واقعیشان شوند. این قهرمانان ممکن است به طور مخفیانه از شخصی متنفر باشند، یا نیت شرورانه داشته باشند یا آنطور که همه فکر میکنند شاد و بیگناه نباشند.
۱۰. آکوامارین هوشینو در انیمهی «ستارهی من» (Oshi No Ko)
«ستارهی من» انیمهای درام و تاریک است که نشان میدهد سازندگان و شرکتکنندگان در برنامههای سرگرمی و شوها معمولا به مردم دروغ میگویند. در این انیمه بسیاری از شخصیتهای اصلی یک روی تاریک پنهان دارند که دقیقا مربوط به موضوع انیمه است. آی ستارهای از همین دنیاست که در مورد دوست داشتن طرفدارانش دروغ میگفت و حالا پسرش آکوامارین هوشینو هم دروغ میگوید که پسری نوجوان و معمولی است.
آکوا در واقع دکتر گورو، پزشک زنان و از طرفدارن آی است که در جریان زایمان او دوباره در نقش پسر آی متولد شده است و به شدت مصمم است به هر قیمتی انتقام مرگ آی هوشینو را بگیرد . به همین دلیل هم آکوا اجازه نخواهد داد که هیچ کس دیگری در انیمه نیمهی تاریک او را ببیند و بتواند مانعش شود. با این حال، تلاش او برای انتقام ممکن است او را از بین ببرد و هیچ کس نمیتواند به او کمک کند تا از این سرنوشت دور شود.
۹. دنجی در انیمهی «مرد ارهبرقی» (Chainsaw Man)
همه در انیمه «مرد ارهبرقی» نیمهی تاریک خود را دارند و برخی از آنها، مانند شیطان شاخدار، پاور، با کمال میل آن را به همه نشان میدهد. اما دنجی، قهرمان داستان، تنها وقتی به مرد ارهبرقی تبدیل میشود و در نبرد علیه شیاطین نیمهی تاریک خود را نشان میدهد.
در زندگی روزمره، دنجی یک پانک دوست داشتنی است که چندین ارزش شخصیتی درخشان را در خود جای داده است، اما وقتی تبدیل به مرد ارهبرقی میشود همه چیز عوض میشود. او اگر لازم باشد دشمنان شیطانی خود را تا سر حد مرگ تحت شکنجه ظالمانه قرار میدهد و حتی یک بار شیطانی قدرتمند را جوری دردناک شکست داد که شیطان ترجیح داد بجای تحمل آن درد بمیرد.
۸. ایروما سوزوکی در انیمه «به مدرسه شیطان، ایروما-کان خوش آمدید!» (Welcome To Demon School, Iruma-Kun!)
«به مدرسه شیطان، ایروما-کان خوش آمدید!» انیمهای جذاب در ژانر ایساکای است. تنها خواستهی قهرمان داستان، ایروما سوزوکی، این است که در مدرسه شیاطین بابیلز بر بخورد و دوستانی پیدا کند. درست است که ایروما انسان است اما یک ویژگی قابل توجه مشترک با همکلاسیهای شیطان صفت خود دارد و آن هم داشتن یک نیمهی شیطانی است.
درست است که سمت تاریک ایروما نسبتاً توسط نیمهی روشنش کنترل میشد اما باز هم نظر شیطانی را که او را از والدینش خرید و تبدیل به پدربزرگش شد، جلب کرد. ایرومای شیطانی مدل مویی متمایز، چشمانی تهدیدآمیز و اعتماد به نفسی به شدت بالا دارد. همکلاسیهای او به سختی میتوانستند باور کنند که همچین شیطانی درون ایروما وجود دارد. اما در نهایت، ایروما شرور به همهی آنها رحم کرد و تبدیل به قهرمانی بزرگ شد چرا که هنوز ایروما سوزوکی در اعماق وجود او است.
۷. یور فورج در انیمه «جاسوس x خانواده» (Spy X Family)
هر سه عضو خانواده فورج چیزی را از دیگران پنهان میکنند، لوید جاسوس وستالیس است وآنیای کوچک میتواند ذهنخوانی کند. مادر خانواده، یور هم به دور از چشم دیگران قاتل مرگباری معروف به شاهزاده خار است، اما او اجازه نمیدهد شوهر یا دختر خواندهاش این حقیقت را متوجه شوند.
یور بخش زیادی از کل انیمه را بهعنوان یک مادر دلسوز و مهربان میگذراند، اما به خاطر کار مرگبار و غرق در خون خود به عنوان بهترین قاتل اوستانیا، شرمنده نیست. او کسی است که چندین نفر را میکشد ولی از مرگ آنها ناراحت نیست. چیزی که او را ناراحت میکند لکههای خون روی لباسش است.
۶. نوبارا کوگیساکی در انیمه «جوجوتسو کایسن» (Jujutsu Kaisen)
در دنیای فانتزی تاریک درخشان «جوجوتسو کایسن» ، احساسات منفی یک ابزار هستند، نه یک مانع. دانشآموزان جادوگری مانند مگومی، ماکی و البته نوبارا کوگیساکی از احساسات منفی خود برای تقویت و هدایت جادویشان استفاده میکنند، ولی گاهی اوقات، نوبارا برای شکست نفرینها قدمی فراتر میگذارد.
نوبارا همیشه مبارزی سرسخت و خونسرد است، اما وقتی او و یوجی با برادران رحم نفرین شده مبارزه کردند، نوبارا جنبه تاریک واقعی خود را نشان داد. او از شریرانهترین تکنیکهای جادوی خود استفاده کرد و حتی آماده مرگ بود تا بتواند اسو و دیگران را بکشد، این موضوع حتی به نظر نفرینها هم وحشتناک بود.
۵. راک در انیمه «تالاب سیاه» (Black Lagoon)
در انیمه «تالاب سیاه»، بسیاری از شخصیتها خیلی خوب با روی تاریک خود کنار آمدند و تلاشی برای مخفی کردن آن نمیکنند، مانند ریوی تپانچهدار و بالالایکا حیلهگر. اما قهرمان ترسوی داستان که به نام راک شناخته میشود، سعی میکند به عنوان وجدان همه عمل کند و بارها و بارها به روشهای شدید و خشونتآمیز ریوی و داچ اعتراض میکند.
به تدریج، راک هم تصمیم گرفت طبیعت وحشیانه رواناپور را در آغوش بگیرد و جنبه تاریک خود را نشان داد که تقریباً او را با همه بیگانه کرد. او در برخورد با روبرتا و چانگ حیلهگری قابل توجهی از خود نشان داد و حتی از آن احساس قدرت هم میکرد.
۴. میساکی آیوزاوا در انیمه «خدمتکار-ساما!» (Maid-Sama!)
بیشترین شخصیتها در انیمه «خدمتکار-ساما!» عادت کردهاند که میساکی آیوزاوا را در مدرسه و کافه که در آن به عنوان خدمتکار کار میکند، فردی سختگیر و مسئول ببینند، اما کمتر کسی نیمهی تاریک واقعی او را دیده است. میساکی معمولا دوست دارد حامی و سازنده باشد، اما قضیه درمورد پدرش کاملاً متفاوت است.
میساکی پدرش را به خاطر اوضاع مالی خانواده آیوزاوا سرزنش میکند و وقتی پدرش برمیگردد، میساکی او را با خشم طرد میکند. حتی خواهر کوچک میساکی، سوزونا هم چنین انتظاری از او نداشت. اما با گذشت زمان، میساکی متقاعد شد که در مورد بعضی چیزها تجدید نظر کند.
۳. نگی اسپرینگفیلد در انیمه «استاد نگیما جادوگر» (Mahou Sensei Negima!)
«استاد نگیما جادوگر» یک انیمهی سریالی کوتاه است که به طور خلاصه به بررسی عمیقتر داستانهای مانگای «نگیما!» میپردازد که در ۳۸ جلد منتشر شده است. هم طرفداران مانگا و هم انیمه میدانند با وجود این که نگی اسپرینگفیلد جادوگری مهربان، دوستداشتنی و خوش برخورد است ، اما یک نیمهی تاریک مخفی دارد.
نگی به ندرت آن سمت تاریک را به کسی نشان میدهد و واقعاً با آن همذات پنداری نمیکند، اما اگر ناامید باشد، تاریکی متحد او خواهد شد. او حتی در یک داستان با جادوی تاریک تمرین کرد تا قویتر شود و بیش از یک بار در خشم دیوانهوار غرق شد تا دشمنان قدرتمندی مانند فیت اورانکاس را شکست دهد و از دانشآموزانش دفاع کند.
۲. کن کانکی در انیمه «توکیو غول» (Tokyo Ghoul)
با گذشت زمان در داستان انیمه «توکیو غول»، شخصیتهای بیشتری متوجه میشوند که کن کانکی نیمهی تاریکی هم دارد، اما کن همچنان ترجیح میدهد خود را فردی مهربان و یاری رسان معرفی کند. البته کن در ابتدا اصلاً جنبه تاریکی نداشت، اما پس از اینکه تبدیل به غول یک چشم شد، یاد گرفت به جای مبارزه تاریکی آن در آغوش بگیرد.
بعد از اینکه یاموری او را شکنجه کرد، نیمهی تاریک کن آشکار شد و او با رضایت یاموری را کشت و خورد تا قویتر شود. در مبارزات بعدی، کن برخوردی وحشیانه با کاکوجا خود داشت و حتی دوست انسانی خود، هیدیوشی، استفاده کرد تا در جریان مبارزه قدرت بگیرد، کاری که هیچ کس از او انتظار نداشت.
۱. ریمورو تمپست در انیمه «زمانی که به عنوان یک اسلایم دوباره زاده شدم» (That Time I Got I Got Reincarnated as a Slime)
در سریال «زمانی که به عنوان یک اسلایم دوباره زاده شدم» ، قهرمان داستان ریمورو تمپست در تلاش است تا پادشاهی هیولایی ایجاد کند که در آن اجنه، اورکها، گرگهای وحشتناک و غیره بتوانند در آرامش زندگی کنند. ریمورو شخصیتی کاملا تدافعی و صبور دارد اما ممکن است گاهی دشمنانش او را بیش از حد عصبانی کنند.
نیمهی تاریک واقعی ریمورو زمانی در انیمه پدیدار شد که دشمنانش نیمی از شهرش را از بین بردند. برای رفع این مشکل، ریمورو هزاران نفر از نیروهای دشمن را تا آخرین نفر به سردی کشت تا بتواند روح آنها را جمع کند و دوستانش را احیا کند. این لحظه لحظهی تاریکی برای او بود، اما پس از پایان، ریمورو به خود مهربان و نوع دوست خود بازگشت.
منبع: CBR