نقد سریال «مرحله مخفی»؛ میان مرز سینما و بازی
چگونه میتوان به هنری که از خاکستر پیکسلی دنیای بازیهای ویدیویی برخاسته، نگریست؟ آیا میتوان از بازیهایی که هدف اولیهشان سرگرمی بوده، جهانی سینمایی ساخت که همزمان اندیشه را تحریک کند و قلب را لمس؟ اینها سؤالاتی است که با هر گام به جلو در عصر اقتباسهای سینمایی از بازیهای ویدیویی، بیشتر مطرح میشوند. «مرحله مخفی» (Secret Level)، این مجموعه آنتولوژی انیمیشنی، در اولین نگاه نوید یک پاسخ جسورانه و خلاقانه به این سؤالات را میدهد؛ نقد این سریال را در ادامه میخوانید.
ساخته جدید تیم میلر، خالق اثر جذاب «عشق، مرگ و رباتها» ،بهدنبال چیزی بیش از بازسازی ساده دنیای بازیهاست. این سریال تلاش میکند از پیچیدگی و ظرفیتهای بیحدوحصر بازیهای ویدیویی، داستانهایی بسازد که بتوانند به همان اندازه که در صفحههای کوچک کنسول دستی هم جذابیت دارند، بر صفحه تلویزیون نیز قدرتمند ظاهر شوند.
هشدار: در نقد سریال «مرحله مخفی» خطر لو رفتن داستان وجود دارد.
اما چه چیزی باعث میشود این سریال فراتر از یک تجربه بصری صرف، به یک میدان مبارزه برای اندیشهها و تخیلات تبدیل شود؟ آیا این اثر توانسته است دنیای بازیها را به مرزهای جدیدی از هنر بکشاند، یا در تلاش خود برای حفظ اصالت منبع، در دام محدودیتها گرفتار شده است؟
این پرسشها، از همان لحظهای که نام «مرحله مخفی» بر صفحه ظاهر میشود، ذهن هر بیننده جدی سینما یا بازی را درگیر میکند. سریالی که در یک زمان هم نوستالژی را برمیانگیزد و هم به چالش میکشد، به همان اندازه که احترام به گذشته است، ادعایی برای آینده است.
نقد سریال «مرحله مخفی»؛ ترکیب جادویی بازی و سینما
هر بار (لااقل در سالهای اخیر، بیایید گذشته این موضوع و فضاحتهایی که پیشتر به بار آمدند را فراموش کنیم!) که دنیای بازیهای ویدیویی دستش را به سوی سینما دراز کرده، چیزی جادویی و در عین حال پرچالش شکل گرفته است. بازیها، با جهانهای گستردهشان، با قهرمانان و ضدقهرمانانشان، با موسیقیهای حماسی و لحظات فراموشنشدنیشان، از مدتها پیش چیزی بیش از یک سرگرمی بودهاند. این دقیقاً همان کاری است که «مرحله مخفی» تلاش میکند انجام دهد.
در نگاه اول، «مرحله مخفی» مانند یک جشن بصری برای عاشقان بازیهای ویدیویی است؛ جشنی که در آن خاطرات ما از «پک-من» و دیگر بازیهای خاطرهانگیز در قالب داستانهای کوتاه و اغلب تاریک دوباره زنده میشوند. اما آیا این سریال توانسته است چیزی بیشتر از یک ادای احترام به گذشته باشد؟ آیا این اثر توانسته است با داستانهایش، تصاویرش و جسارتش، مخاطب را به همان اندازه که بازیهای ویدیویی این کار را میکنند، درگیر کند؟
این سریال یک بیانیه رسمی است: دنیای بازی و سینما دیگر نمیتوانند از هم جدا باشند. «مرحله مخفی» در مرزهای این دو جهان قدم میزند، گاهی آنها را به هم نزدیک میکند و گاهی فاصلهشان را آشکارتر میکند. نتیجه، اثری است که در عین جسارت، تناقضاتش را به نمایش میگذارد.
شاید بهترین توصیف برای این سریال، همان نامش باشد: «سطحی مخفی». سطحی که گاهی آنقدر گیراست که شما را در دنیایش غرق میکند و گاهی آنقدر ناشناخته که درک آن را دشوار میسازد. «مرحله مخفی» جسارت دارد. جسارت اینکه بگوید دنیای بازیهای ویدیویی، جایی است که میتواند از سینما بیاموزد و به آن بیاموزد. بسیاری از سکانسها در تک تک قسمتهای سریال به بازآفرینی لحظات کلیدی و نمادین بازیهای ویدیویی میپردازند. این کار باعث ایجاد حس نوستالژی در بین گیمرهایی میشود که با آن بازیها خاطره دارند اما در برخی مواقع هم این خاطرات آلوده به نکاتی میشوند که چندان ضروری نیست! در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
قدرت بصری: از جذابیت تا یکنواختی
سریال «مرحله مخفی» با وعده ارائهی داستانهایی منحصربهفرد در دنیای بازیهای ویدیویی، از همان ابتدا هیجان زیادی در میان مخاطبان ایجاد کرد. ایده اصلی سریال یعنی روایت داستانهایی کوتاه و مستقل در دنیای بازیهای ویدیویی، ایدهای جذاب و نوآورانه است. این ایده به سازندگان اجازه میدهد تا با آزادی بیشتری به دنیای هر بازی بپردازند و از محدودیتهای یک داستان خطی رها شوند. سریال «مرحله مخفی» به صورت آنتولوژی ساخته شده است، به این معنی که هر قسمت به یک بازی ویدیویی خاص اختصاص دارد و داستانی مستقل را روایت میکند. هر قسمت، داستانی کوتاه و جذاب را روایت میکند که به طور معمول بین ۶ تا ۱۵ دقیقه طول میکشد. این مدت زمان کوتاه، به سازندگان اجازه میدهد تا بر روی عناصر بصری و اتمسفر هر بازی تمرکز کنند و تجربههای متنوعی را برای مخاطب فراهم آورند. حضور بازیگرانی همچون کیانو ریوز و آرنولد شوارتزنگر در این سریال، به آن اعتبار خاصی بخشیده است. صدای این بازیگران به شخصیتهای بازیها جان تازهای بخشیده و جذابیت آنها را دوچندان کرده است.
تا به امروز، تنها نیمی از سریال آنتولوژی «مرحله مخفی» در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. هفت اپیزود ابتدایی این مجموعه در هفته گذشته منتشر شدهاند و توانستهاند توجه گیمرها و علاقهمندان به سینما را به خود جلب کنند. حالا همه نگاهها به هفت اپیزود پایانی دوخته شده است که قرار است در هفته آینده منتشر شوند.
یکی از بزرگترین نقاط قوت «مرحله مخفی» طراحی بصری چشمگیر آن است. استودیوی Blur، که به خلق برخی از بهترین تریلرهای سینمایی بازیهای ویدیویی شهرت دارد، در این مجموعه نیز عملکردی خیرهکننده از خود نشان داده است. یکی از ویژگیهای بارز طراحی بصری، تنوع در سبکهای انیمیشن به کار رفته در اپیزودهای سریال است. هر قسمت با استفاده از سبکهای انیمیشنی متفاوتی طراحی شده است که به خوبی با فضای بازی مورد نظر هماهنگ است. این تنوع بصری، به سریال جذابیت بصری میبخشد و نشان از خلاقیت سازندگان دارد. هر اپیزود با جزئیات دقیق و جلوههای بصری خیرهکننده ساخته شده است. در برخی از اپیزودها اما سازندگان دنیای بازی مورد نظر را کن فیکون کردند و بهجای ارائه واقعیتی از آن بازی، به یک سبک بصری تاریک و واقعگرایانه متکی شدند که ترند این روزهای دنیای اینترنت است.
خشونت: عامل جذابیت یا زیادهروی و ترند سواری؟
یکی از ویژگیهای مشترک بیشتر اپیزودها، تمرکز زیاد بر خشونت است. گرچه این خشونت برای برخی از داستانها، مانند اقتباس از بازیهای خشن در این سری، منطقی به نظر میرسد، اما در برخی دیگر افراطی و غیرضروری احساس میشود. این امر باعث شده که مجبور باشیم بگوییم تا بهرهبرداری بیش از حد از عنصر خشونت برای جذب مخاطب بزرگسال صورت گرفته در حالی که دنیای بازیها برای همه است و نه فقط یک قشر و سن خاص.
برای مثال، اپیزودی که به بازی محبوب «پک-من» پرداخته است، بهجای استفاده از رنگهای روشن و نوستالژیک، به تصویری تاریک و خشونتآمیز روی آورده است. گرچه این تغییر برای برخی جذاب بوده، اما بسیاری از طرفداران احساس کردند که این رویکرد از جذابیت ساده و کودکانهی بازی اصلی فاصله گرفته است. این تصمیم گرچه خلاقانه به نظر میرسد، اما در اجرا نتوانسته است روح اصلی بازی را حفظ کند. اینجاست که بهعنوان یک منتقد، به قدرت تخیل سازندگان شک میکنم: آیا واقعاً بهترین راه برای ارائه این داستانها همین بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش باید مصاحبه سازندگان با رسانهها را خواند؛ تیم میلر و دیو ویلسون اعلام کردند که تصمیم داشتندن تا روایتی تاریک و غیرمنتظره از این بازی کلاسیک ارائه دهند. ویلسون در مصاحبهای با اسکرینرنت اظهار داشت که ساخت این اپیزود مانند «بیرون کشیدن دل و رودهی کودکی افراد» بود، زیرا آنها شخصیت محبوبی را به شکلی کاملاً جدید و تاریک بازآفرینی کردند. میلر در مصاحبه دیگری هم اشاره کرده است که این اپیزود با الهام از فیلمهایی مانند «کونان بربر» و «مندی» ساخته شده است.
او بیان کرده که پس از تلاشهای متعدد برای احترام به تاریخچهٔ ۵۰ سالهٔ «پک-من»، تصمیم گرفتند نسخهای تاریکتر و بالغتر از این بازی ارائه دهند. نمیدانم میتوان با صحبتهای آنها موافق بود یا خیر و این جسارت را باید ستود یا تقبیح کرد. در هر حال «مرحله مخفی» در برخی از اپیزودها تلاش میکند تا برداشتهای جدید و خلاقانهای از بازیهای کلاسیک ارائه دهد. اپیزودی که بازی آنریل را بازسازی میکند، نمونهای از این تلاشهاست. در این قسمت، داستانی کاملاً جدید و شخصیتمحور ارائه شده است که نگاه تازهای به دنیای این بازی محبوب دارد.
با این حال، من باور دارم این تلاشها همیشه موفق نبودهاند. در برخی موارد، تغییرات انجامشده با استقبال منفی طرفداران روبهرو شده است، چراکه حس میکنند روح اصلی بازیهای محبوبشان نادیده گرفته شده است.
روایت: داستانهایی ناتمام
یکی از انتقادات اصلی به این سریال، ضعف در روایت است. هر اپیزود مانند قطعهای کوتاه از یک داستان بزرگتر احساس میشود، اما بهجای گسترش و تعمیق داستان، در لحظات اوج متوقف میشود. این مسئله باعث میشود که بسیاری از قسمتها حس ناتمامی داشته باشند و نتوانند تأثیر لازم را بر مخاطب بگذارند. این کار باعث میشود داستانها در هر اپیزود نتوانند ارتباط عمیقی با بیننده برقرار کنند. این نقص در روایت باعث شده است که برخی از منتقدان سریال را به مجموعهای از دموهای فنی تشبیه کنند که بیشتر بر جلوههای بصری تمرکز دارند تا داستانگویی قوی.
برای نمونه، اپیزودی که بر اساس بازی «Concord» ساخته شده است، با ایدهای جذاب آغاز میشود اما خیلی زود در کلیشههای تکراری گرفتار میشود. این نقص در روایت باعث شده که برخی منتقدان سریال را بیشتر به مجموعهای از دموهای فنی تشبیه کنند تا داستانگویی منسجم.
در ادامه نگاهی به اپیزودهایی که تاکنون از این سریال پخش شده میپردازیم:
- اپیزود ۱: «مهد ملکه» (Dungeons & Dragons: The Queen’s Cradle)
الهامگرفته از: بازی Dungeons & Dragons خلاصه داستان: گروهی از ماجراجویان در جستجوی یک فرقهٔ اژدها، پسری را نجات میدهند که توسط نیرویی شوم تسخیر شده است. این قسمت بهمناسبت پنجاهمین سالگرد این بازی نقشآفرینی کلاسیک ساخته شده و دنیایی فانتزی و پرماجرا را به تصویر میکشد.
- اپیزود ۲: «بهای انتقام» (Sifu: It Takes a Life)
الهامگرفته از: بازی Sifu خلاصه داستان: یک هنرمند رزمی جوان که بهدنبال انتقام است، درمییابد که وسواس او به انتقام، هزینههای سنگینی دارد. این اپیزود با الهام از فیلمهای کلاسیک کونگفو، به بررسی عمق و پیامدهای انتقام میپردازد.
- اپیزود ۳: «شاه آینده» (New World: The Once and Future King)
الهامگرفته از: بازی New World خلاصه داستان: پادشاهی فاتح بدون ارتش و بدون هیچ سرنخی، در جزیرهای مرموز به ساحل میرسد. او ممکن است به ابدیتی نیاز داشته باشد تا هدف خود را بیابد. این قسمت به کاوش در مفهوم رستگاری و جستجوی معنا میپردازد.
- اپیزود ۴: «زَن» (Unreal Tournament: Xan)
الهامگرفته از: بازی Unreal Tournament خلاصه داستان: پس از شورش علیه اربابان شرکتی خود، گروهی از رباتهای معدنچی محکوم به مبارزه برای بقا در نبردهای مرگبار آرنا میشوند. این اپیزود به بررسی مفهوم آزادی و ارادهٔ آزاد در مواجهه با سرکوب میپردازد.
- اپیزود ۵: «و آنها نباید ترسی بشناسند» (Warhammer 40,000: And They Shall Know No Fear)
الهامگرفته از: بازی Warhammer 40,000 خلاصه داستان: در تاریکی بیپایان آینده، یک جنگجوی مهندسیشدهٔ ژنتیکی که قرنها در خط مقدم خدمت کرده است، با میراث خود مواجه میشود، در حالی که تیمش در جستجوی یک جادوگر جهشیافته است. این قسمت به عمق روانشناختی جنگ و هویت میپردازد.
- اپیزود ۶: «دایره» (PAC-MAN: Circle)
الهامگرفته از: بازی PAC-MAN خلاصه داستان: این اپیزود با نگاهی تاریک و روانشناختی به شخصیت پک-من، او را بهعنوان بازماندهای در هزارتویی بیپایان نشان میدهد که توسط ارواح تسخیر شده است. در تلاش برای فرار، او با واقعیتی وحشتناک مواجه میشود: او خود بخشی از این چرخهٔ بیپایان است.
- اپیزود ۷: Crossfire – «Good Conflict»
الهامگرفته از: بازی Crossfire خلاصه داستان:در این اپیزود، گروهی از مزدوران در میانه مأموریتی حساس و خطرناک قرار میگیرند که به سرعت تبدیل به یک بحران اخلاقی و انسانی میشود. در حالی که تعارض میان ارزشها و وظایفشان شدت میگیرد، هر کدام باید تصمیماتی سرنوشتساز بگیرند. این اپیزود با بررسی عمیق مفاهیمی چون وفاداری و طمع، تأثیری ماندگار بر بیننده میگذارد.
- اپیزود ۸: Armored Core – «Asset Management»
الهامگرفته از: بازی Armored Core خلاصه داستان: در دنیایی پساآخرالزمانی، خلبانی که مسئولیت کنترل رباتهای جنگی غولپیکر را بر عهده دارد، در مواجهه با تهدیدی عظیم باید تصمیماتی حساس بگیرد. این اپیزود با مفاهیم وفاداری، فناوری و انسانیت، داستانی هیجانانگیز و عاطفی ارائه میدهد.
نتیجهگیری: قدمی به جلو، اما ناتمام
این سریال تنها یک تجربهٔ سینمایی یا به بیان بهتر یک تجربه انیمیشنی نیست؛ بلکه بازتابی است از دنیای بازیها و رابطهٔ پیچیدهٔ ما با آنها. این سریال تلاش میکند تا نشان دهد که بازیهای ویدیویی چیزی بیش از پیکسلهای رنگی و موسیقیهای خاطرهانگیز هستند؛ آنها جهانیاند که میتوانند ما را بخندانند، بترسانند، و گاهی عمیقترین زوایای روحمان را به چالش بکشند.
طراحی بصری خیرهکننده، مفاهیم پیچیده و گاه فلسفی، و جسارت در بازآفرینی بازیهای کلاسیک از نقاط قوت این سریال بود. اما ضعف در روایت یکپارچه، وابستگی بیش از حد به خشونت در برخی قسمتها، و یکنواختی سبک بصری در دیگر بخشها باعث شد که برخی از منتقدان آن را به تلاش جسورانهای تشبیه کنند که هنوز به پختگی کامل نرسیده است.
آنچه «مرحله مخفی» را متمایز میکند، تلاش آن برای احترام به تاریخچه و هویت بازیهاست. هر اپیزود، نه فقط داستانی مستقل، بلکه پلی میان دنیای گیم و سینماست؛ پلی که گاه استوار است و گاه لرزان، اما همیشه جسورانه. این سریال ثابت میکند که بازیها میتوانند چیزی بیش از سرگرمی باشند؛ آنها میتوانند بستری باشند برای بیان داستانهایی که هم چالشبرانگیز باشند و هم الهامبخش.
«مرحله مخفی» سریالی است که با ایدهای جسورانه و جاهطلبانه شروع شد، اما در اجرای آن دچار مشکلاتی شده که دور از ذهن هم نبود. همانطور که گفته شد قدرت بصری و خلاقیت در طراحی انکارناپذیر است، اما ضعف در روایت و یکنواختی سبک بصری باعث شده است که این اثر نتواند به تمام پتانسیل خود دست یابد. با این حال، برای طرفداران بازیهای ویدیویی، این سریال تجربهای متفاوت و گاه لذتبخش است که ارزش دیدن دارد.
برای تصمیمگیری در مورد تماشای این سریال، بهتر است به علایق شخصی خود توجه کنید. اگر به دنبال یک سریال با تنوع بصری بالا و داستانهای کوتاه و جذاب هستید، «مرحله مخفی» یکی از بهترین انیمیشنهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی است و میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما اگر به دنبال یک داستان طولانی و منسجم هستید، ممکن است از این سریال راضی نباشید.
شناسنامه سریال «مرحله مخفی» (Secret Level)
کارگردان: تیم میلر
صداپیشگان: آرنولد، کیانوریوز، کوین هارت
محصول: ۲۰۲۴، امریکا
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴از ۱۰۰
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
خلاصه داستان: داستان هر اپیزود مربوط به یک بازی ویدیویی مهم در تاریخ صنعت بازیها است.
منبع: دیجیکالا مگ